لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به نام خدا
موضوع تحقیق :
«حل مسئله و اصول برنامه نویسی»
گردآورندگان :
حمید رحمانی - کوروش جهانبخش
دبیر راهنما :
آقای حامدی
منابع و مآخذ :
کتابهای مبانی علم رایانه و مبانی کامپیوتر
سال تحصیلی 82-1381
ما در زندگی روزمره همواره با مسایل گوناگونی روبرو می شویم ، بسیاری از مسایل با دنبال نمودن یک روند عادی حل می شوند . روند عادی عبارت است از مجموعه ای از دستورالعمل ها که برای حل مسئله باید قدم به قدم دنبال شوند . گاهی ما با روند حل مساله آشنا نیستیم در این مواقع اگر دستورالعمل های مورد نیاز برای حل آن مسئله را داشته باشیم می توانیم به ترتیب آنها را اجرا کنیم .
برنامه نویسی در واقع روشی برای حل مسئله است قبل از آنکه با روش صحیح برنامه نویسی آشنا شویم باید بدانیم برنامه چیست . یک برنامه فهرستی از دستورالعملهاست که رایانه برای حل یک مسئله ی خاص باید قدم به قدم دنبال کند . برنامه نویسی عبارت است از یک فرآیند شش مرحله ای برای حل مسئله شش مرحله ی موجود در برنامه نویسی عبارتند از :
1)تعریف مسئله 2)طرح روش حل مسئله 3)کد نویسی روش حل 4)آزمایش برنامه 5)مستندسازی برنامه 6)تعمیم و نگهداری برنامه
مرحله اول : تعریف مسئله :
اولین وظیفه ی برنامه نویس شناخت صحیح مسئله است در برخورد با هر مسئله توجه به نکته های زیر مارا به تعریف صحیح مسئله هدایت می کند .
نکته اول : تعیین هدف و منظور از حل مساله نکته دوم : تعیین خروجی مطلوب نکته سوم : تعیین ورودی مورد نیاز نکته چهارم : تعیین پردازش مناسب نکته پنجم : مستندسازی یا مکتوب کردن تعریف مسئله .
مرحله دوم : طرح و روش حل مسئله :
پس از تعریف مسئله مرحله بعدی بیان دقیق چگونگی حل مسئله یا طراحی یک روش برای حل مسئله است . مجموعه ی مراحل و قدم های لازم در فرایند رسیدن به معلومات موجود به پاسخ مطلوب روش حل مساله یا الگوریتم نامیده می شود .
طراحی الگوریتم که مشخص کنندهی یک روش ویژه برای حل مسئله یا انجام یک کار است اولین قدم در طرح روش حل مسئله است . برنامه نویس باید الگوریتم را با استفاده از جملات ، دیاگرام ها ، نمودارها و جدول ها به وضوح بیان نماید . برای انجام این کار ، روش ها و فن هایی وجود دارد . برخی از این روشها و فن ها عباراتند از : 1-طراحی بالا به پائین 2-شبه کد 3-نمودار گردشی .
طراحی بالا به پائین : طراحی بالا به پایین یعنی شکستن مسئلهی بزرگ و پیچیده به مسایل کوچک و ساده . در طراحی بالا به پائین برنامه از سطوح مختلفی تشکیل شده است که سطوح بالاتر سطوح پایین تر را کنترل می کنند . تمام سطوح از قسمت های مجزا و حتی الامکان مستقل از هم به نام پیمانه ساخته شده اند به این روش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
روش حل مسئله
یک روش دیگر باز در قالب الگوی حل مسائل.
قابل تحلیل بکارگیری تحت عنوان روش حل مسأله، روش یعنی در عمل اجرا کنیم یا گاهی روشهای مسأله محور نگر میگویند. در این روش چنانکه در الگو اشاره کردم به هیچ وجه معلم نقش انتقال اطلاعات را مستقیم و غیرمستقیم ندارد بلکه نقش راهنما را دارد. برای اینکه یک مقدار عینی تر شود چون در مباحث گذشته در مورد حل مسأله بحث شد.
حالا عزیزانی که میخواهند در الگوی حل مسأله مطالعه کنند میتوانند آن بحث را دنبال کنند. ولی در اینجا سعی میکنند پراتیکال ،، عملی در مورد اجرای حل مسأله که اگر میخواهم در مورد آن الگو، روش بکار بگیرم ، چگونه عمل کنم.
در این روش، روش حل مسأله همیشه هم میشود یادگیری مشارکتی، یادگیری کار کرد. هم میشود گروهی و انفرادی کار کرد ولی اساس کار این است در مرحله اول وقتی معلم وارد کلاس میشود بجای انتقال اطلاعات موقعیتی را ایجاد میکند که برای شاگرد سؤال ایجاد کند یک موقعیت متناقض و متضاد و حتی همراه با تحیر و شگفتی و این موقعیت نامعین با همراه تغییر سبب میشود که سؤالات زیادی در ذهن شاگرد ایجاد شود.
مثلاً : فرض کنیم میخواهد معلمی درباره برق ، الکتریسیته صحبت کند اون نمیآید که بگوید برق چیه ؟ الکتریسیته چیه؟ میآید چراغ رومیزی کلاس را جوری سازماندهی کرد .دارای پرده همیشگی است و با یک لامپ رومیزی این روشن میشود .البته لامپهای کوچک دیگر در کلاس هستند.
معلم به لیستها نگاه میکند یک مرتبه لامپ کلاس میترکد یک موقعیت نامعین . کلایس تاریک یا نیمه تارک میشود . بچه ها سر را بلند میکند .چی شده حتی به طنز ممکن است، بقول یکی از معلمان بزگوار میگوید، یکی از شاگردان به دوستش میگه خنگه مگر نمیبیند لامپ منفجر شد.
راستی بچهها لامپ چیست و جریان الکتریسیته چیست ، اصلاًچرا لامپ منفجر شده درچه چیزی در کلاس ایجاد میکند .
یا معلم دیگری در علوم اجتماعی درس آن وظایف شهرداری است ، نمیخواهد بگوید من وظایف شهرداری را میخواهم درس بدهم موقعیتی ایجاد کنم میآید یا یک حلقه فیلم قسمتی از شهر را که نارسایی دارد مطرح میکند با مصاحبه کوچک از مردم میکند بعد روی میکند. در آن محله تان که شما در آن زندگی میکنید چه مشکلاتی دارد .آن جلسه را با بچه شروع میکند به بحث کردن .
و هرگروهی از بچه ها مشکلات شهرستان را یاداشت میکند و معلم اینها را یادداشت میکند و حتی ممکن است زمانی بگذرد که بچه ها دقت بیشتری کند.ازطلاعات محلتان را طرح میکنند روی تابلو مینویسند در کلاس.
مرحله دوم :
مرحله دوم سؤال معلم نه راستی بچه ها حل مشکلات به عهده کیست ؟ پس مرحله اول طرح مسأله یا ایجاد یک موقعیت سؤال برانگیز یا جدید نامعین یا متضاد .
در مرحله دوم بحث تبادل نظر است. در مورد آن مسأله، این مشکلات مال کیست؟ ممکن بچه ها در کلاس مطرح کنند و بحث کنند گروهی عکس است بگذارید وظیفه استانداری ، فرمانداری، گروهی میگویند وظیفه شهرداری چیست؟
حرفها مختلفی بچه ها میگویند ، معلم همه اینها را مینویسد و میگوید بچه ها اینها را میگوید جزو وظایف آنها است مطمئنید یا خیر میگویند نه خیر میگوید برای اینکه شما بتواند دقیق پیش بینی کنید یا مثل همان لامپ علت چیست : هر کدام دلایل را میگویند . آیا این دلایلی را که شما میگویید : مطمئن هستید .
بچه ها :نه خانم یا آقا همین جوری میگوییم .
میگوید : بارک ا... همیم خوب، اشکالی نداره ، حالا آمدید پیش بینی کردید این پیش بینی را فرضیه سازی گویند . راه حلی که شما دارید پیشنهاد میکنید. علتی را که دارید میگویید ولی هنوز اثبات نشده است بچه ها را در این جلسه میتوانید گروهبندی کیند ، هدایت کنید بطرف فعالیتی خیل خوب.
حالا میتوایند از کتابخانه ، از افراد، از هر جای کتاب درسیتان مطالعه کنید و پیدا کنید این وظایف این نارسها را پیدا کیند که میگوید کوچه برق ندارد، وظیفه کیست؟ بچه ها را به کتابها و افراد رجوع میدهد به عنوان یک محقق، اینجا در واقع کمک میکند به آزمایش فرضیه.
اطلاعات را جمعآوری میکنند و وقتی اطلاعات را جمعآوری میکنند گروه وارد کلاس دورهم میشوند . اطلاعات را روی هم میریزند و مشورت میکنند.
بعدمعلم از اینها میخواهد که نماینده گروه بیاید در کلاس بگوید اطلاعاتی که بدست آورد .
مثلاُ یکی میگوید این وظیفه شهرداری است.
چرا؟ من فلان کتاب را خواندم .منابع را اشاره میکند .با ذکر منابع .
بعد بحث میکند ممکن است عدهای رد میکنند نه خیر آقا ، این منبع ضعیف است .
بچه ها کاملاً در چالشند درباره مسألهای که معلم برایشان ایجاد کرده . در اثر این بحث و تبادل گروهی در کلاس همه، کلاس با هم در نهایت آن نظرات که درست است و جزو وظایف شهرداری وقتی به قوانین شهردار اشاره میکندحتی مسؤلیتها ، جمع بند میشود .
همین جاست که گاهی اوقات ممکن است که دانش آموز بگوید خانم معلم اگر جز وظایف شهرداری است، چرا شهردار نمیآید این کارها را انجام نمیدهد .
معلم نمیآید از خودش بگوید گه چرا ؟ دلیل بیاورید .چرا از من میپرسید از شهردار بپرسید .
این سناریوی هست که دقیقاً در یک کتابهای غربی دقیقاً مطرح شده در زمینه آمورش مسأله . میگویند خانم شهردار از کجا میگوید معلم توسط ؟؟؟ میزندبه اداره آموزش و پرورشتان شهردار را دعوت کنید که بایید . دو سه تا از بچه ها نماینده میشوند دنبال قضیه کار شهرداری بر او دعوت کنند در موضع یک مسأله اجتماعی است.
شهردار دعوت میشود و بچه ها دونه دونه معلم هم این طرف آنها را تشویق میکند هستند صحبت کنید ، هدایت تهیه کننده و فیلم تهیه کنند و مطالب خودتان را مطالعه کنند.
شهردار همه اینها را گوش میدهد ، بقول نویسنده بعد میگوید: عزیزان من بله این وظایف من است و در آیین نامه و در قانون اساسی و شرح وظایف است . ولی من فرصت پیدا نکردم و محدودیت دارم .
یک دفعه دانش آموزی بلند میشود. « آقای شهردار اگر شما توانایی این کار را ندارید بگزارید کسی دیگر این وظایف را انجام بدهد .»
بقول نویسنده کتاب شهردار آنچنان عصبانی میشود که مدرسه را ترک میکند ولی بچه ها همچنان مصمم ، چرا شهردار این جوری کرد . چه وظایفش را انجام نمیدهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
روش حل مسئله
یک روش دیگر باز در قالب الگوی حل مسائل.
قابل تحلیل بکارگیری تحت عنوان روش حل مسأله، روش یعنی در عمل اجرا کنیم یا گاهی روشهای مسأله محور نگر میگویند. در این روش چنانکه در الگو اشاره کردم به هیچ وجه معلم نقش انتقال اطلاعات را مستقیم و غیرمستقیم ندارد بلکه نقش راهنما را دارد. برای اینکه یک مقدار عینی تر شود چون در مباحث گذشته در مورد حل مسأله بحث شد.
حالا عزیزانی که میخواهند در الگوی حل مسأله مطالعه کنند میتوانند آن بحث را دنبال کنند. ولی در اینجا سعی میکنند پراتیکال ،، عملی در مورد اجرای حل مسأله که اگر میخواهم در مورد آن الگو، روش بکار بگیرم ، چگونه عمل کنم.
در این روش، روش حل مسأله همیشه هم میشود یادگیری مشارکتی، یادگیری کار کرد. هم میشود گروهی و انفرادی کار کرد ولی اساس کار این است در مرحله اول وقتی معلم وارد کلاس میشود بجای انتقال اطلاعات موقعیتی را ایجاد میکند که برای شاگرد سؤال ایجاد کند یک موقعیت متناقض و متضاد و حتی همراه با تحیر و شگفتی و این موقعیت نامعین با همراه تغییر سبب میشود که سؤالات زیادی در ذهن شاگرد ایجاد شود.
مثلاً : فرض کنیم میخواهد معلمی درباره برق ، الکتریسیته صحبت کند اون نمیآید که بگوید برق چیه ؟ الکتریسیته چیه؟ میآید چراغ رومیزی کلاس را جوری سازماندهی کرد .دارای پرده همیشگی است و با یک لامپ رومیزی این روشن میشود .البته لامپهای کوچک دیگر در کلاس هستند.
معلم به لیستها نگاه میکند یک مرتبه لامپ کلاس میترکد یک موقعیت نامعین . کلایس تاریک یا نیمه تارک میشود . بچه ها سر را بلند میکند .چی شده حتی به طنز ممکن است، بقول یکی از معلمان بزگوار میگوید، یکی از شاگردان به دوستش میگه خنگه مگر نمیبیند لامپ منفجر شد.
راستی بچهها لامپ چیست و جریان الکتریسیته چیست ، اصلاًچرا لامپ منفجر شده درچه چیزی در کلاس ایجاد میکند .
یا معلم دیگری در علوم اجتماعی درس آن وظایف شهرداری است ، نمیخواهد بگوید من وظایف شهرداری را میخواهم درس بدهم موقعیتی ایجاد کنم میآید یا یک حلقه فیلم قسمتی از شهر را که نارسایی دارد مطرح میکند با مصاحبه کوچک از مردم میکند بعد روی میکند. در آن محله تان که شما در آن زندگی میکنید چه مشکلاتی دارد .آن جلسه را با بچه شروع میکند به بحث کردن .
و هرگروهی از بچه ها مشکلات شهرستان را یاداشت میکند و معلم اینها را یادداشت میکند و حتی ممکن است زمانی بگذرد که بچه ها دقت بیشتری کند.ازطلاعات محلتان را طرح میکنند روی تابلو مینویسند در کلاس.
مرحله دوم :
مرحله دوم سؤال معلم نه راستی بچه ها حل مشکلات به عهده کیست ؟ پس مرحله اول طرح مسأله یا ایجاد یک موقعیت سؤال برانگیز یا جدید نامعین یا متضاد .
در مرحله دوم بحث تبادل نظر است. در مورد آن مسأله، این مشکلات مال کیست؟ ممکن بچه ها در کلاس مطرح کنند و بحث کنند گروهی عکس است بگذارید وظیفه استانداری ، فرمانداری، گروهی میگویند وظیفه شهرداری چیست؟
حرفها مختلفی بچه ها میگویند ، معلم همه اینها را مینویسد و میگوید بچه ها اینها را میگوید جزو وظایف آنها است مطمئنید یا خیر میگویند نه خیر میگوید برای اینکه شما بتواند دقیق پیش بینی کنید یا مثل همان لامپ علت چیست : هر کدام دلایل را میگویند . آیا این دلایلی را که شما میگویید : مطمئن هستید .
بچه ها :نه خانم یا آقا همین جوری میگوییم .
میگوید : بارک ا... همیم خوب، اشکالی نداره ، حالا آمدید پیش بینی کردید این پیش بینی را فرضیه سازی گویند . راه حلی که شما دارید پیشنهاد میکنید. علتی را که دارید میگویید ولی هنوز اثبات نشده است بچه ها را در این جلسه میتوانید گروهبندی کیند ، هدایت کنید بطرف فعالیتی خیل خوب.
حالا میتوایند از کتابخانه ، از افراد، از هر جای کتاب درسیتان مطالعه کنید و پیدا کنید این وظایف این نارسها را پیدا کیند که میگوید کوچه برق ندارد، وظیفه کیست؟ بچه ها را به کتابها و افراد رجوع میدهد به عنوان یک محقق، اینجا در واقع کمک میکند به آزمایش فرضیه.
اطلاعات را جمعآوری میکنند و وقتی اطلاعات را جمعآوری میکنند گروه وارد کلاس دورهم میشوند . اطلاعات را روی هم میریزند و مشورت میکنند.
بعدمعلم از اینها میخواهد که نماینده گروه بیاید در کلاس بگوید اطلاعاتی که بدست آورد .
مثلاُ یکی میگوید این وظیفه شهرداری است.
چرا؟ من فلان کتاب را خواندم .منابع را اشاره میکند .با ذکر منابع .
بعد بحث میکند ممکن است عدهای رد میکنند نه خیر آقا ، این منبع ضعیف است .
بچه ها کاملاً در چالشند درباره مسألهای که معلم برایشان ایجاد کرده . در اثر این بحث و تبادل گروهی در کلاس همه، کلاس با هم در نهایت آن نظرات که درست است و جزو وظایف شهرداری وقتی به قوانین شهردار اشاره میکندحتی مسؤلیتها ، جمع بند میشود .
همین جاست که گاهی اوقات ممکن است که دانش آموز بگوید خانم معلم اگر جز وظایف شهرداری است، چرا شهردار نمیآید این کارها را انجام نمیدهد .
معلم نمیآید از خودش بگوید گه چرا ؟ دلیل بیاورید .چرا از من میپرسید از شهردار بپرسید .
این سناریوی هست که دقیقاً در یک کتابهای غربی دقیقاً مطرح شده در زمینه آمورش مسأله . میگویند خانم شهردار از کجا میگوید معلم توسط ؟؟؟ میزندبه اداره آموزش و پرورشتان شهردار را دعوت کنید که بایید . دو سه تا از بچه ها نماینده میشوند دنبال قضیه کار شهرداری بر او دعوت کنند در موضع یک مسأله اجتماعی است.
شهردار دعوت میشود و بچه ها دونه دونه معلم هم این طرف آنها را تشویق میکند هستند صحبت کنید ، هدایت تهیه کننده و فیلم تهیه کنند و مطالب خودتان را مطالعه کنند.
شهردار همه اینها را گوش میدهد ، بقول نویسنده بعد میگوید: عزیزان من بله این وظایف من است و در آیین نامه و در قانون اساسی و شرح وظایف است . ولی من فرصت پیدا نکردم و محدودیت دارم .
یک دفعه دانش آموزی بلند میشود. « آقای شهردار اگر شما توانایی این کار را ندارید بگزارید کسی دیگر این وظایف را انجام بدهد .»
بقول نویسنده کتاب شهردار آنچنان عصبانی میشود که مدرسه را ترک میکند ولی بچه ها همچنان مصمم ، چرا شهردار این جوری کرد . چه وظایفش را انجام نمیدهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به نام خدا
موضوع تحقیق :
«حل مسئله و اصول برنامه نویسی»
گردآورندگان :
حمید رحمانی - کوروش جهانبخش
دبیر راهنما :
آقای حامدی
منابع و مآخذ :
کتابهای مبانی علم رایانه و مبانی کامپیوتر
سال تحصیلی 82-1381
ما در زندگی روزمره همواره با مسایل گوناگونی روبرو می شویم ، بسیاری از مسایل با دنبال نمودن یک روند عادی حل می شوند . روند عادی عبارت است از مجموعه ای از دستورالعمل ها که برای حل مسئله باید قدم به قدم دنبال شوند . گاهی ما با روند حل مساله آشنا نیستیم در این مواقع اگر دستورالعمل های مورد نیاز برای حل آن مسئله را داشته باشیم می توانیم به ترتیب آنها را اجرا کنیم .
برنامه نویسی در واقع روشی برای حل مسئله است قبل از آنکه با روش صحیح برنامه نویسی آشنا شویم باید بدانیم برنامه چیست . یک برنامه فهرستی از دستورالعملهاست که رایانه برای حل یک مسئله ی خاص باید قدم به قدم دنبال کند . برنامه نویسی عبارت است از یک فرآیند شش مرحله ای برای حل مسئله شش مرحله ی موجود در برنامه نویسی عبارتند از :
1)تعریف مسئله 2)طرح روش حل مسئله 3)کد نویسی روش حل 4)آزمایش برنامه 5)مستندسازی برنامه 6)تعمیم و نگهداری برنامه
مرحله اول : تعریف مسئله :
اولین وظیفه ی برنامه نویس شناخت صحیح مسئله است در برخورد با هر مسئله توجه به نکته های زیر مارا به تعریف صحیح مسئله هدایت می کند .
نکته اول : تعیین هدف و منظور از حل مساله نکته دوم : تعیین خروجی مطلوب نکته سوم : تعیین ورودی مورد نیاز نکته چهارم : تعیین پردازش مناسب نکته پنجم : مستندسازی یا مکتوب کردن تعریف مسئله .
مرحله دوم : طرح و روش حل مسئله :
پس از تعریف مسئله مرحله بعدی بیان دقیق چگونگی حل مسئله یا طراحی یک روش برای حل مسئله است . مجموعه ی مراحل و قدم های لازم در فرایند رسیدن به معلومات موجود به پاسخ مطلوب روش حل مساله یا الگوریتم نامیده می شود .
طراحی الگوریتم که مشخص کنندهی یک روش ویژه برای حل مسئله یا انجام یک کار است اولین قدم در طرح روش حل مسئله است . برنامه نویس باید الگوریتم را با استفاده از جملات ، دیاگرام ها ، نمودارها و جدول ها به وضوح بیان نماید . برای انجام این کار ، روش ها و فن هایی وجود دارد . برخی از این روشها و فن ها عباراتند از : 1-طراحی بالا به پائین 2-شبه کد 3-نمودار گردشی .
طراحی بالا به پائین : طراحی بالا به پایین یعنی شکستن مسئلهی بزرگ و پیچیده به مسایل کوچک و ساده . در طراحی بالا به پائین برنامه از سطوح مختلفی تشکیل شده است که سطوح بالاتر سطوح پایین تر را کنترل می کنند . تمام سطوح از قسمت های مجزا و حتی الامکان مستقل از هم به نام پیمانه ساخته شده اند به این روش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هفت مسئله مزمن
مسائل مزمن در سازمان ها
سازمان ها را افراد به وجود می آورند. با آنکه تلاش می کنیم نظم و انضباط بیشتری را در زندگی حرفه ای خود اعمال کنیم، گرایشات شخصی را با خود به سازمانهایمان میبریم و بر آن می شویم که برای برطرف کردن نشانه های موجود و نشانه های دردناک حاد از راه حلهای سریع و فوری استفاده کنیم. در اینجا نیز فراموش می کنیم که باید به مشکلات مزمن و انگاره هایی که در فعالیتهای روزانه ما وجود دارد توجه نماییم.
هفت مسئله زیر گرچه در امریکا به وفور دیده می شوند، اما با توجه به تجربه ای که دارم می توان گفت تقریباً در همه نقاط دنیا مسائلی ایجاد می کنند.
مسئله شماره 1-فقدان پنداره و ارزشهای مورد توافق: یا سازمان مأموریت مشخصی را دنبال نمی کند و یا در تمام سطوح سازمان درک و پایبندی نسبت به این مأموریت وجود ندارد.
اغلب مقامات بلندپایه سازمانها متوجه نیستند که مأموریت سازمان خود را چگ.نه بیان کنند که پنداره و ارزشهای مورد باور را در تمام سطح سازمان به نمایش بگذارد. این کار مستلزم صرف وقت، حوصله و شکیبایی فراوان است و به ندرت سازمانهایی را پیدا می کنیم که در این زمینه قوی باشند. اغلب سازمانها در ظاهر مأموریت بخشی از فرهنگ حاکم بر ان سازمان به حساب نمی آید. هر فرهنگ به موجب تعریف پنداره و ارزشهای مشترکی دارد که در اعلامیه مأموزیت سازمان آمده است ودر تمام سطوح سازمانی درک و به مرحله اجرا گذاشته می شود.
مسئله شماره 2-فقدان خط مشی قوی: یا اصولاً خط مشی خوب برای سازمان مشخص نشده است ویا اینکه این خط مشی مأموزیت شرکت را به خوبی توضیح نمیدهد و یا به خواسته ها و نیازها و واقعیت موجود بی توجه است.
یک برنامه دارای خط مشی خوب باید هم پنداره و هم مسیر حرکت را نشان دهد. دقت کنید که برنامه دارای خط مشی شما از مأموریت سازمان شروع شود، پنداره و ارزشهای آن را در نظر بگیرد و به واقعیات محیطی توجه داشته باشد تا کالا یا خدمتی که ارائه می دهید مقبول و با ارزش باشد. توجه داشته باشید که قرار گرفتن در حد تعادل بسیار ارزشمند است.
مسئله شماره3-همخوانی ضعیف: همخوانی ضعیف میان ساختار و ارزشهای مشترک میان پنداره و نظامها.
اگر داراییک نظام ارزشی مشترک نباشید، از منبع درونی امنیت و ایمنی بی بهره اید. در این شرایط امنیت خود را کجا تأمین می کنید؟ از ساختار و نظامهای بی انعطاف، چرا؟ به این دلیل که به شما امکان پیش بینی می دهد. پیش بینی اینکه فردا صبح خورشید طلوع می کند.با داشتن ساختار و نظامهای سختگیرانه امکان پیش بینی پیدا می کنید، اما از انعطاف لازم برای تطبیق دادن خود با جریانات امور برخوردار نیستید.
مسئله شماره 4-سبک اشتباه: ممکن است فلسفه مدیریت یا پنداره و ارزشهای شرکت ناهمخوان