لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
عصر چنگیز خان و تیمور لنگلو موند دیپلماتیک
بربریت در سده ی بیستم اختراع نشده است. بین سده های ١٣ تا ١٥ چنگیز خان و سپس تیمور لنگ وحشت و مرگ را از آسیا تا اروپا پراکندند.
عقیده ای رایج بر آن است که قرن بیستم خونین ترین سده ی تاریخ بوده است. تلفات انباشته شده انسانی طی دو جنگ جهانی ( بدون احتساب ده ها مورد پیشین و پسین)، جنایت های جنگی و جنایت علیه بشریت که با نسل کشی یهودیان اروپا به اوج رسید، استفاده از سلاح های کشتار جمعی، از جمله سلاح اتمی، علیه ساکنان غیر نظامی که داو منازعات قرار می گرفتند، همه و همه دست به دست هم داده اند تا قرن ما را، دست کم در زمینه ی ابعاد خرابی ها، تعداد قربانی ها و ددمنشی دژخیمان، به «عصر غایت ها (١)» تبدیل کنند.
اما در این ادعا جای تردید بسیار هست. مگر آن که بخواهیم به دوره های موقت آرامش در سرزمین های معین یا به افسانه ی «جنگ پاک» استناد کنیم. اگر مشاهدات مان را به مجموع ساکنان کره زمین و همه ی هزاره ی دوم که تازه پایان یافته گسترش دهیم، یقین های مان به تردید مبدل خواهند شد.در این هزار سال، زمین حتا یک سال روی صلح به خود ندیده؛ در عوض صحنه ی وقوع هزاران منازعه: تاخت و تازها و فتوحات، جنگ های قبیله ای و قومی، فئودالی، دودمانی، ملی گرایانه، استعماری و امپریالیستی، جنگ های داخلی و جنگ های مذهبی، طغیان، نبرد چریکی، جنگ های آزادی بخش، شورش ها و انقلاب ها، ایلغارها و چپاول ها... بوده است. اکثریت عظیم ٤٠ میلیارد انسانی که در این هزاره زیسته اند، در دوران کوتاه زندگی خود، دست کم یک جنگ را شاهد بوده اند. (٢)سرنوشت مشترک بشریت فقر، جهل و تسلیم بود. جمعیتی بیش از ٩٠ در صد روستایی (٣) که توسط اقلیتی زالو صفت و طمع کار ( شامل فئودال ها، زمین داران، رباخواران) تحت استثمار بود و زیر بار بیگاری و مالیات از پا در می آمد، تنها قوت لایموت نصیب اش می شد، بینابین دو مناقشه مرگبار و نابود کننده که می بایست همواره هزینه های آن ها را، هم به عنوان طعمه و هم به عنوان غنائم جنگی، به دوش بکشد، در ناامنی دائم به سر می برد.پیوسته یوغ دسته ای بی پایان از ظالمان را که سوار شدن بر گرده مردم عامل شکوفایی شان بود بر دوش می کشید: امپراتورها، شاهان، سلاطین، پادشاهان، شگون ها، سپه سالاران، کودیلو ها، روسای جمهور، شاهزادگان و بارون ها، وزیران و امیران، پاپ ها و خلفا... همه تشنه ی جاه و جلال، قدرت و ثروت، آماده ارتکاب هر گونه عمل پلید برای دست یازی به آمال خود، یا حفظ آن چه به چنگ آورده اند، آکنده از کینه های فروکش ناپذیر، در جنگ دائم با یک دیگر، به نام خدا، تمدن، پرچم یا حزب.دیروز هم مانند امروز، صلح و شکوفایی نسبی تنها یک امتیاز موقت برای یک اقلیت محسوب می شد. آن چه در نیم قرن اخیر در اروپای غربی و آمریکای شمالی ( یک دهم جمعیت جهان) مشاهده می شود نباید ما را دچار توهم کند. در همین مدت و در همه جا، بیش از یک صد جنگ بیداد می کرد که غربیان از آنها مصون مانده اما عموما خودشان محرک و عوامل برانگیزاننده ی آنها بوده اند. چه در مورد مرگبارترین شان (٤) چه آنهایی که «کم دامنه» معرفی می شوند. اما، برای کسی که نیمی از خانواده اش قتل عام شده و نیمی دیگر، پس از یک هجرت مشقت بار و طولانی، در اردوگاه پناهندگان به سر می برد و برای او امید بازگشت به کشورش که به تلی از خاکستر تبدیل شده باقی نمانده است، منازعه ی کم دامنه چه معنایی می تواند داشته باشد؟ سده بیستم، با حدود ٢٠٠ جنگ و ٢٠٠ میلیون کشته، چیزی معادل ٢ درصد جمعیت قرن (٥)، در نرم میانگین سده های قیل از خود قرار دارد. همه ی مشخصاتی را که به عنوان نشانه های تعقیب و آزارهای قرن گذشته پذیرفته ایم می توانیم در سرتاسر این هزاره نیز بازیابیم: کشتارهای همگانی مردم، جا به جایی جمعیت و راه پیمایی های هلاکت بار، اردوگاه های مرگ، سر به نیست کردن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تیمور لنگ
تیمور گورکان 807 -771 ق / 1405- 1369 م تیمور در خانوادهاى از قبایل ترک ماوراءالنهر و در شهر " کش " - از توابع سمرقند در ترکستان ( آسیای مرکزی فعلی )- در 736 ق / 1335 م دیده به جهان گشود و خیلی زود در سوارکاری و تیر اندازی مهارت یافت.. پدرش تراغاى، از جنگجویان ایل برلاس بود که طایفهاش در این نواحى از قدرت و نفوذ محلى برخوردار بودند. در 761 ق / 1360 م، فردى به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتاى ، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجى برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها شهر سبز خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت ، دفاع از ولایت را به پسر تراغاى - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبى قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام 25 سال داشت. تیمور توانست با زیرکى و سیاست، از همان آغاز کار، و با اظهار طاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نواده قزغن در کابل - بناى دوستى گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجاى ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد . تیمور به سبب همین خویشاوندى، در خانواده امیر حسین به گورکان - داماد - مشهور شد. مع هذا، دوستى تیمور با امیر حسین دیرى نپایید و با مرگ اولجاى ترکان، جنگ بین این دو امیر اجتناب ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعه هندوان نزدیک بلخ، به محاصره سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب و مقتول شد. با این پیروزى تیمور در بلخ به فرمانروایى مستقل رسید(رمضان 771 ق / آوریل 1370 م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقى را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت. در جنگ با والی سیستان نیز چند زخم برداشت، دو انگشت دست راستش قطع شد و پای راستش چنان صدمه دید که تا پایان عمر میلنگید و به این دلیل به «تیمور لنگ» شهرت یافت. بعد از قدرت یافتنش و یا شاید در زمان جانشینانش ، نسب او را به سردار و خویشاوند نزدیک- و شاید افسانه ای- چنگیز خان مغول می رساندند . این بدان جهت بود که می خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند . لشگر کشی های تیمور : تیمور که در عین سلحشوری و بی باکی, فردی هوشیار و فرصت طلب بود, توانست به زودی با شکست امیر حسین از نوادگان قزغن در کابل که مدعی منصب اجدادی خود بود, بلخ را تسخیر به این ترتیب و حکومت مستقلی را تشکیل دهد «رمضان 771 ق/ آوریل 1370 م» او سپس خود را صاحبقران خواند. پس از آن تیمور طی پنج سال از 772 تا 777 ق/ 1370 تا 1375 م, سه بار به خوارزم و پنج بار به قلمرو خانان جَثَه در آن سوی سیحون لشکر کشید. با این وجود فتح خوارزم ده سال پس از آغاز سلطنتش ممکن شد و عاقبت آنجا را ویران کرد . تیمور دشت قفچاق و مغولستان را فتح نمود و در سال 783 هجری فرزند ده ساله خود، میرانشاه، را با سپاهی، مامور تسخیر خراسان کرد و خود نیز به آنها پیوست. تیمور نیشابور و هرات را تصرف کرد و در هرات از سرهای مردم مناره ها ساخت. سپس مازندران را که تا سال 750 هجری در تصرف ملوک باوند بود، تسخیر کرد.
حمله سه ساله : در یورشی سه ساله که از 788 تا 790 طول کشید آذربایجان، لرستان، ارمنستان، گرجستان و شروان را نیز تصرف کرد و در سال 793 مردم خوارزم را قتل عام کرد. حمله پنج ساله : حملهی پنج ساله وی بین سالهای 794 تا 798 صورت گرفت و پس از آن حکومت هر شهر را به یکی از فرزندان یا خویشاوندان خود سپرد. سپس مسکو را فتح کرد و عازم هندوستان شد. در سال 801 آنجا را تصرف کرد و صد هزار نفر را به قتل رساند. پس از تقسیم شهرها و نواحی تصرف شده، به سمرقند بازگشت. حمله هفت ساله : لشگرکشی وی به ایروان از سال 802 تا 807 هجری طول کشید که آن را یورش هفت ساله مینامند. در سال 803 با عثمانیان جنگید و چندین شهر را گرفت. در همین هنگام سفیرهایی به مصر فرستاد، ولی چون نتیجه نگرفت، مصمم شد به مصر حمله کند، و در طول این لشکرکشی، حلب، دمشق و بغداد را نیز تصرف نمود. در سال 804 با یزید سلطان عثمانی را مغلوب و اسیر کرد. بعد از آن قصد فتح چین کرد و عازم آنجا شد. او با سپاهیانش تا کنار رود سیحون نیز رفت ولی در اترا بیمار شد و در رمضان سال 807 / فوریه 1405 میلادی ، در 71 سالگی درگذشت. تیمور از 778 ق / 1377م تا هنگام مرگش در 807 ق / 1405 م، به مدت 29 سال، جهانى را با تهاجمات و یورشهاى مکرر خود و با خشونتى وصف ناپذیر، در هم کوبید و بنیان امپراتورى را گذاشت که بالافاصله پس از مرگش، انحطاط و زوال و تجزیه آن آغاز شد. بدین ترتیب فتوحات تیمور که به قیمت خونریزیهاى دهشتبار و ویرانیهاى بسیار به دست آمد، دیرى نپایید. قلمرو تیمور با ظهور دو طایفه ترکمان - قرا قویونلو و آق قویونلو - تجزیه و بعدها توسط دولت صفوى یکپارچه و متمرکز شد. نگاهی دیگر به تیمور : یکی از شگفت انگیز ترین ویژگی های تیمور ، فتوحات او در سنین بالای اوست . تیمور از ابتدای جوانی ، هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقه خودش ندارد . گویی تنها نظاره گر حوادث است و منتظر . بسیاری رخدادها در منطقه او بوجود آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد . خصوصا شواهد بسیار فراوانی وجود دارد که به دقت به تحولات داخلی ایران می نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود . او منتظر فرصت مناسب بود و به دقت برنامه هایش را تنظیم نموده بود . تنها در سنین حدود پنجاه سالگی است که ناگاه این چشمه خروشان به جوشش در می آید و بخش بزرگی از دنیای آن زمان را فتح می کند و به خاک و خون می کشد . تیمور جهان گیر است و نه جهان دار ! تیمور فاتح خیلی خوبی است . یعنی تقریبا هیچ گاه در دوره فتوحاتش شکست نمی خورد . همه جهان پیرامونش را فتح می کند . چنانچه شهر مسکو ، با وجود فاصله بسیار طولانی ای که با منطقه ایران و ماوراء النهر دارد ، بازهم از هجوم به آنجا باز نمی ماند . هند و بخش هایی از سوریه و مناطق شرقی ترکیه فعلی ، فاصله هایی بسیار طولانی هستند .و همه می دانیم که تدارکات برای یک لشگر کشی اهمیتی بسیار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 1 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تیمور لنگ پسر امیر تراغای، فرمانروای کش ترکستان در همان شهر (کش) بسال ۷۳۶ ه.ق بدنیا آمد. طایفه اش از شاخهء تاتارهای ترکستان بود و تبارش به چنگیز میرسید.
به قول ابن عربشاه تاریخنگار آنزمان تیمور در زمان دزدی گله زخم برداشت و لنگ شد و از آن تاریخ به بعد او را لنگ نامیدند. بنابر روایات دیگر وی در سال ۷۶۴ ه.ق بنا به استمداد امیر سیستان به کمک او شتافت و در جنگ با مخالفینش زخمی گشت و این لقب (لنگ) را یافت.
شهرت تیمور از فتح خوارزم در سال ۷۸۱ آغاز شد. سال ۷۸۱ تیمور خراسان را تسخیر نمود و سال ۷۸۴ گرگان، مازندران، سیستان و هرات را گشود و آل کرت را نابود ساخت.
در سال ۸۰۰ فارس، عراق، لرستان و آذربایجان را گرفت و سلسلهٔ جلایریان را نیز منقرض کرد، بعد رو به خزر نهاد و اهالی برخی از شهرهای آن را قتل عام نمود. در سال ۷۹۵ بعد از انقراض مظفریان متوجه آسیای کوچک شد، در سال ۸۰۰ هند را فتح و دهلی را غارت کرد. با عثمانیان نیز جنگها کرد و در سال ۸۰۴ بایزید عثمانی را به اسارت در آورد. تیمور در سال ۸۰۷ به سمرقند پایتخت خویش برگشت، عزم تسخیر چین را نمود ولی اجل مهلتش نداد و در سال ۸۰۷ در سن ۷۱ سالگی در گدشت.