دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق؛ وجوه اعجاز قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

وجوه اعجاز قرآن

تناسب لفظ و معنا در قرآن

تناسب لفظ و معنى در قرآن

ویژگى الفاظ قرآن، انتخاب دقیق و تناسب آنها با معانى است و نیز قرار گرفتن در جایگاه مناسب خویش در جملات و هماهنگى آنها با واژه‏هاى قبل و بعد از خود است. فعل‏ها معانى دقیق خود را الهام مى بخشند، مثلاً فعل مضارع تجدید و استمرار را افاده کرده، تصاویر و صحنه‏ها را باز آفرینى مى کند و به ذهن نزدیک مى سازد، تا جایى که گویى آن تصاویر و صحنه‏ها جلوى چشمان مخاطب قرار داده مى شوند. واژه‏ها گاهى به شکل جمع و گاهى به حالت مفرد مى آیند و این بدون سبب نسبت بلکه به علتى منطقى یا براى حفظ آهنگ و نغمه یا ذکر خاص پس از عام و بالعکس، یا در نظر گرفتن معرفه و نکره، به غرضى بلاغى و یا تقدیم و تأخیر است

تناسب واژه‏ها با معانى

دقت در انتخاب واژه‏ها در قرآن، نخستین مساله‏اى است که پژوهشگر علوم قرآنى، آن را در مى یابد، به عنوان نمونه در قرآن موارد به کارگیرى واژه<الریاح» بادها، با واژه<الریاح» باد و نیز<الغیث» و <المطر» و جز آن با یکدیگر متفاوت است. مثلاً واژه<الریح» در قرآن صرفاً در مواردى که خیر و منفعت و رحمت الهى بیان مى شود آمده است.(10)خداوند متعال مى فرماید:

<و هو الذى یرسل الریاح بشراً بین یدى رحمته حتى اذا أقلت سحاباً ثقالاً سقناه لبلد میت فأنزلنا به المأ فأخرجنا به من کل الثمرات کذلک نخرج الموتى لعلکم تذکرون». (اعراف، 7 / 57)

<اوست که بادها را پیشاپیش‏[ باران‏] رحمتش مژده رسان مى فرستد، تا آنگه که ابرهاى گرانبار را بردارند، آن را به سوى سر زمینى مرده، برانیم، و از آن، باران فرو آوردیم؛ و از هر گونه میوه‏اى‏[ از خاک‏] بر آوریم. بدین سان مردگان‏[ نیز از قبرها] خارج مى سازیم، باشد که شما متذکر شوید.»

و مى فرماید:<و أرسلنا الریاح لواقح فأنزلنا من السمأ مأ فأسقینا کموه و ما أنتم له بخازنین»(حجر، 15 / 22)

<و بادها را بار دار کننده فرستادیم و از آسمان، آبى نازل کردیم، پس شما را بدان سیراب نمودیم، و شما خزانه دار آن نیستید.»

و نیز مى فرماید:<و من آیاته آن یرسل الریاح مبشرات و لیذیقکم من رحمته و لتجرى الفلک بأمره و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون»(روم، 30 / 46)/

<و از نشانه‏هاى او این است که بادهاى بشارت آور را مى فرستد، تا بخشى از رحمتش را به شما بچشاند و تا کشتى به فرمانش روان گردد، و تا از فضل او[ روزى بجویید] و امید که سپاسگزارى کنید.»

و مى فرماید:<و الله الذى ارسل الریاح فتثیر سحاباً فسقناه الى بلد میت فاحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور»(فاظر، 35 / 9)/

<و خدا همان کسى است که بادها را روانه مى کند؛پس‏[ بادها] ابرى را بر مى انگیزند، و[ ما] آن را به سوى سر زمین مرده راندیم، و آن زمین را بدان‏[ وسیله‏]، پس از مرگش زندگى بخشیدیم؛رستاخیز[ نیز] چنین است.»

واژه<الریح» باد، نیز در جاهایى که براى ترسانیدن از فرجام عمل و عذاب کردن است مورد استفاده قرار گرفته. راغب اصفهانى مى گوید:<در اکثر جاهایى که خداوند واژه <الریح» را مفرد آورده براى بیان عذاب بوده است.»(11)

خداوند تبارک و تعالى مى فرماید:

<مثل ما ینفقون فى هذه الحیاْ الدنیا کمثل ریح فیها صر أصابت حرث قوم ظلموا أنفسهم فأهلکته و ما ظلمهم الله و لکن انفسهم یظلمون»(آل عمران، 3 / 117)

<مثل آنچه‏[ آنان‏] در زندگى این دنیا[ در راه دشمنى با پیامبر] خرج مى کنند، همچون مثل بادى است که در آن سرماى سختى است، که به کشتزار قومى که بر خود ستم کرده‏اند، بوزد و آن را تباه سازد؛ و خدا به آنان ستم نکرده، بلکه آنان خود بر خویشتن ستم کرده‏اند.»

<أم أمنتم أن یعیدکم فیه تارْ أخرى فیرسل علیکم قاصفاً من الریح فیغرقکم بما کفرتم ثم لا تجدوا لکم علینا به تبیعا»(الاسرأ، 17 / 69)

<یا مگر ایمن شدید از این که با دیگر شما را در آن‏[ دریا] باز گرداند و تند بادى شکننده و به‏[ سزاى‏] آنکه کفر ورزیدید غرقتان کند، آن گاه براى خود در برابر ما کسى نیایید که آن را دنبال کند.»

و مى فرماید:<و فى عاد اذا أرسلنا علیهم الریح العقیم»(ذاریات، 51 / 41)

<و در[ ماجراى‏] عاد[ نیز] چون بر[ سر] آنها باد مهلک را فرستادیم.»

و مى فرماید:<و أما عاد فأهلکوا بریح صرصر عاتیْ.»(الحاقه، 69 / 6)/

<و اما عاد، به‏[ وسیله‏] تند بادى توفنده سرکش هلاک شدند.»

شاید سبب این باشد که<ریح» شر آفرین است زیرا توفنده، ویرانگر و بى قرار مى وزد، و این نوع باد به جهت استمرار و بى وقفه بودنش یک باد محسوب مى‏شود، و مردم نیز تغییرى در وزش یکسان آن احساس نمى‏کنند و آرامشى به خود نمى‏بینند، چرا که توفنده و ویرانگر است و یکسره مى وزد و همین باعث ترس و دلهره از آن است.اما<الریاح»بادها که در بردارندگان خیر و برکت هستند، گاهى مى وزند و گاهى آرام مى گیرند، تا مایه بارش ابرها شوند، پس<الریاح» بریده بریده و آرام مى‏وزند، به طورى که هر که در معرض آن قرار گیرد در مراحل مختلف وزیدن بادها، احساس آرامش مى کند/

پس در این بیان قرآن تصویرى از احساس روحى، روانى آدمى نیز دریافت مى‏شود.(12)

اما درباره مسخر کردن<الریح» براى حضرت سلیمان علیه‏السلام که خداوند مى فرماید:<و لسلیمان الریح غدوها شهر و رواحها شهر»(سبا، 34 / 12)/

باد را براى سلیمان‏[ رام کردیم‏] که رفتن آن با مداد یک ماه و آمدنش شبانگاه یک ماه‏[ راه‏] بود/

و<فسخرنا له الریح تجرى بأمره رخأ حیث أصاب»(ص، 38 / 36)/

<پس باد را در اختیار او قرار دادیم که هر جا تصمیم مى گرفت، به فرمان او نرم و روان مى شد.»

ظاهر این گونه است که نعمت روشن‏تر و سنت الهى‏ آشکارتر است، زیرا آن چیزى که از آن انتظار شر و آسیب مى رود، ولى قرین خیر و سود باشد، بى تردید منت آن بزرگ‏تر و ارزش عطایش بیشتر است، بر خلاف چیزى که از آن انتظار خیر و رحمت مى رود، چنین چیزى گر چه از آن انتظار دلخوشى و شادمانى مى رود، اما به حد دل خوشى و شادمانى چیزى نمى‏رسد که از آن انتظار شر و آسیب مى رود، اما وسیله رحمت و نعمت الهى مى گردد/

جاحظ درباره گزینش دقیق واژه‏ها در قرآن مى گوید:

<و همچنین واژه<المطر»(باران) در قرآن فقط در موارد انتقام به کار رفته است، در حالى که اکثر علما و خواص و همین گونه عوام، میان این واژه(المطر) و واژه(الغیث) تفاوتى قایل نیستند.»(13)

در حقیقت<الغیث» تنها در جایگاه رحمت و نعمت استمعال شده است همانند<الریح» در موردى که ذکر شد، در واقع میان<الغیث» و <الاغاثه» که به معنى کمک و یارى رسانیدن است ارتباط کامل است، از این روبکارگیرى واژه<الغیث» در موردى که باران رحمت به بار دارد و خیر به بار مى آورد، نشانگر تناسب دقیق میان لفظ و معنا است/

خداوند مى فرماید:

<ان الله عنده علم الساعْ و ینزل الغیث و یعلم ما فى الأرحام و ما تدرى نفس ماذا تکسب غداً و ما تدرى نفس باى ارض تموت»(لقمان، 31 / 34)/

در حقیقت، خداست که علم‏[ به‏] قیامت نزد اوست، و باران را فرو مى فرستد، و آنچه را که در رحمهاست مى داند و کسى نمى‏داند فردا چه به دست مى آورد، و هر کسى نمى‏داند در کدامین سرزمین مى میرد. در حقیقت خداست‏[ که‏] داناى آگاه است/

و مى فرماید:<و هو الذى ینزل الغیث من بعد ما قنطوا و ینشر رحمته و هو الوالى الحمید»(شورى، 42 / 28)/



خرید و دانلود تحقیق؛ وجوه اعجاز قرآن


مقاله درباره پیش بینی 11 سپتامبر در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

پیش بینی حوادث 11 سپتامبر در قرآنحادثه فرو ریختن دو ساختمان مرکز اقتصادی امریکا که از بزرگترین ساختمان های جهان بودند توسط قران کریم در 1400 سال قبل پیش بینی شده است.این پیش بینی مربوط به کلمه ای است به نام (جرف هار) که هم اکنون به تفسیر آن می پردازیم:ماه نهم میلادی ماه سپتامبر است و  این کلمه نیز در سوره نهم قران کریم قرار دارد.(سوره توبه)همانطور که میدانید این 2 ساختمان 109  طبقه بوده اند و این کلمه در ایه 109 سوره توبه قرار دارد.این سوره در جزء 11 قرآن قراردارد واین اتفاق در روز یازدهم سپتامبر انجام گرفته است.این اتفاق در سال 2001 میلادی به وقوع پیوست و این کلمه نیز کلمه 2001 قران است.این اعداد و ارقام را یک جوان ایرانی در امریکا کشف کرده است.و این هم ترجمه ایه :آیا آنکه بنای خویش بر پرهیزگاری خدا و رضای او پایه نهاده  بهتر است یا آن کسی که بنای خویش بر لب پرتگاه نهاده که فروریختنی است.و همچنین در ایه 110 امده که : و ساختمانی را که بنا کرده اند همواره مایه اضطراب دلهای ایشان است تا وقتی که دلهایشان پاره پاره شود وخداوند دانا و حکیم است.



خرید و دانلود مقاله درباره پیش بینی 11 سپتامبر در قرآن


تحخقیق؛ ویژگیهاى یاران امام زمان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

ویژگیهاى یاران امام زمان (عج) در قرآن

در قرآن این کتاب انسان ساز و حرکت آفرین در رابطه با یاران نمونه حضرت مهدى (عج) یک آیه است که بسیار امید بخش و سازنده است ، این آیه در حقیقت بیانگر حقائق و واقعیت هائى است که اگر به طور جدى و همه جانبه تعقیب گردد، موانع سر راه را برمى دارد و جهان را به استقبال مصلح جهانى حرکت مى دهد .

در سوره مائده آیه 59 خداوند به طور مستقیم ، مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و مى فرماید :اى مؤمنان هر کس از شما مرتد شد و از اسلام بیرون رفت ، خداوند در آینده جمعیتى را مى آورد که داراى این چنج امتیاز هستند :1- هم خداوند آنها را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند .2- در برابر مؤمنان خاضع و مهربانند .3- در برابر مشرکان و دشمنان ، سرسخت و نیرومندند .4- به طور پى گیرى در راه خدا جهاد و تلاش مى کنند .5- در مسیر انجام وظیفه از سرزنش هیچ سرزنش کننده اى نمى هراسند .این فضل خدا است که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) مى دهد، فضل و رحمت خدا وسیع است و او بر همه چیز آگاه است .

در روایات براى این آیه مصادیق مختلفى بیان شده از جمله اینکه :این آیه در مورد یاران حضرت مهدى (عج) است که با این ویژگیها با تمام قدرت ، در مقابل مرتدین و کارشکنان مى ایستند، و براى برقرارى حکومت عدل امام قائم (عج) و برقرارى عدالت در کل جهان تلاش مى کنند .

و در عبارتى امام صادق علیه السلام فرمود :صاحب این امر حضرت مهدى عج در پرتو این آیه در حمایت چنین یاران آگاه و دلاورمحفوظ است .

ویژگى اول :

به عشق آن یاران به خدا اشاره مى کند، آنها که جز به خدا نمى اندیشند، در حدى که خداوند نیز آنها را دوست دارد.روشن است که چنین روحیه اى که در پرتو ایمان و توکل بدست مى آید، بزرگترین عامل خیزش و پرواز و اراده و تقوى است که نقش آن در حماسه آفرینى اعجازآمیز و شگفت انگیز مى باشد .

ویژگى دوم :

به پیوند اخلاقى و وحدیت و یکپارچگى با مؤمنان اشاره مى کند که نقش آن در پیشبرد کار بسیار مهم و چشمگیر است .

ویژگى سوم :

حاکى از سازش ناپذیرى مؤمنان در برابر کافران ، و نه شرقى بودن و نه غربى بودن آنها است که در پرتو آن هر گونه تلاش و شگرد دشمن خنثى مى گردد ....

ویژگى چهارم :

جهاد و مبارزه پى گیر با کفار و دشمنان اسلام است .

بالاخره ویژگى پنجم :

که بسیار مهم است ، قاطعیت و پایمردى مؤمنان را بیان مى کند که روح محافظه کارى و مجامله در آنها نیست ، از عوام زدگى و محیط زدگى و غوغاى اکثریت منحرف و استهزاء آنها نمى هراسند، و با گامهاى استوار در صراط مستقیم حرکت مى کنند و یاوه هاى چپ و راست در حرکت آنها اثر ندارد .و باید به آغاز آیه نیز توجه داشت که ارتداد و بیعت شکنى عده اى وجیه المله ، آنها را سست و نگران نمى کند، آنها شرایط سخت حاضر را معیار قرار نمى دهند امید به آینده دارند، چرا که خود آینده سازند و کمبودها آنها را سست و لرزان نمى کند .

در میان این ویژگیها هر چند همه در جاى خود از اهمیت بسیار برخوردارند ولى این ویژگى پنجم از همه مهمتر به نظر مى رسد ابوذر غفارى ، آن مرد نستوه و قاطع را در تاریخ با این لقب : لا یخاف فى اللّه لومة لائم مى خوانند، و خود مى گوید :پیامبر صلى اللّه علیه و آله به من سفارش کرد که در راه خدا از یاوه سرائى یاوه سرایان و سرزنش کنندگان نهراسم .

وقتى که حجر بن عدى آن بزرگمرد خدا با یارانش به فرمان معاویه به شهادت رسیدند، امام حسین علیه السلام بزرگترین چهره انقلابى تاریخ به عنوان اعتراض به معاویه نوشت و در آن نامه بخصوص این ویژگى حجر و یارانش را تذکر داد و نوشت :تو کسانى را کشته اى که امر به معروف و نهى از منکر مى کردند، گناه را بزرگ مى شمردند و لا یخافون فى اللّه لومة لائم و در راه خدا از ملامت ، ملامت کنندگان نمى هراسیدند .

بسیارى هستند از یاوه سرائیهاى رسانه هاى همگانى شرق و غرب تحت تاءثیر قرار مى گیرند و خود را مى بازند، ولى اگر داراى این ویژگى بودند، هیچگونه تحت تاثیر قرار نمى گرفتند بلکه بیشتر به راه خود ادامه مى دادند .

نکته :: سایت مناجات :: امروزه در بعضی نوشتارها ، طوری وانمود می شود که گویی فقط در جهان فقط مستکبرین شرق و غرب هستند که عامل شرارت و بی دینی و ظلم و ستم هستند و در کشور اسلامی ما ! این مشکلات وجود ندارد ، رویه سایت مناجات عدم درج اینگونه مقالات می باشد که عامل تنگ نظری در آن ها موجب چنین نوشته ایی شده است. اما در هر حال همه خوب می دانیم که در کشورما نیز این موضوع به شکلی در قالب اسلام در جریان است ، که گواه آن عدم اجرای فرامین همه گیر الهی در جامعه است ، با چنین اوضاعی خیلی دوراز مسلمانی است که ما عیب شرق و غرب را ببینیم اما عیب خود را نه !



خرید و دانلود تحخقیق؛ ویژگیهاى یاران امام زمان


مقاله درباره صفات خدا در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

صفات خدا در قرآن

واژة اسم کاربردهای مختلفی دارد. در گسترده‎ترین کاربرد به معنی هر لفظی است که بر معنایی دلالت می‎کند. اسم در این کاربرد مترادف با کلمه است، و حرف و فعل در اصطلاح علمای نحو را نیز شامل می‎شود. دومین کاربرد اسم همان است که در اصطلاح علمای نحو به کار می‎رود. و یکی از اقسام کلمه و قسیم حرف و فعل است. سومین کاربرد آن معنایی است که در اصطلاح متکلمان مقصود است. و آن عبارت است از لفظی که بر ماهیت و ذات من حیث هی و بدون در نظر گرفتن اتصاف آن به صفتی از صفات دلالت می‎کند. مانند الفاظ سماء (آسمان)، ارض (زمین)، رجل (مرد) و جدار (دیوار). واژة صفت نیز کاربردهای مختلفی دارد. حکما مبادی مشتقات را صفت، و مشتقات را اسم می‎گویند. از نظر آنان علم و قدرت صفات‎اند، و عالم و قادر یا علیم و قدیر اسم، ولی متکلمان مشتقات را صفات نامیده و مبادی مشتقات را «معنی» می‎گویند. بنابراین، علم و قدرت، معنی، و عالم و قادر یا علیم و قدیر صفات‎اند. به عبارت دیگر، هرگاه ذات و ماهیت را از آن جهت که موصوف به وصف یا معنای ویژه‎ای است، در نظر آوریم واژة صفت به کار می‎رود«الصفة هی الاسم الدال علی بعض احوال الذات، و ذلک نحو طویل و قصیر و عاقل و غیرها» «ان الصفة فی الحقیقة ما أنبأت عن معنی مستفاد یخص الموصوف و ما شارکه...».یاد آور می‎شویم، این گونه ملاحظات در عمل چندان رعایت نمی‎شود، و هر یک از اسم و صفت به جای دیگری به کار می‎رود. یگانه واژه‎ای که معنای وصفی نداشته، ‌و به عنوان اسم مخصوص خداوند، شناخته شده است؛ اسم جلالة (الله) است. اما واژه‎های دیگر چون عالم، قادر، حی، رازق، باقی و غیره هم به عنوان اسماء الهی به کار می‎روند، و هم صفات خداوندی، چنان که در روایات معروفی که برای خداوند نود و نه اسم بیان شده است، جز اسم جلاله، همگی از مشتقات و صفات می‎باشند. تقسیمات صفات صفات الهی را از جهات گوناگون تقسیم کرده‎اند: 1. صفات جمال و صفات جلال: صفات جمال یا صفات ثبوتی صفاتی‎اند که بر وجود کمالی در خداوند دلالت می‎کنند. مانند عالم و علم، قدرت و قادر، خلق و خالق، ‌رزق و رازق و غیره. و صفات جلال یا صفات سلبی صفاتی‎اند که چون بر نقصان و فقدان کمال دلالت می‎کنند، از خداوند سلب می‎شوند. مانند: ترکیب، جسمانیت، مکان، جهت، ظلم، عبث و غیره. صدر المتألهین در این باره گفته است: «این دو اصطلاح (صفت جمال و جلال) با تعبیر ذی الجلال و الاکرام در آیة کریمة: «تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ» هماهنگ است زیرا صفت جلال عبارت است از آنچه ذات خداوند را از مشابهت با غیر آن منزه می‎دارد، و صفت اکرام عبارت است از آنچه ذات الهی به آن آراسته است، پس خداوند با صفات کمال وصف می‎شود، و با صفات جلال از نواقص پیراسته می‎گردد».

صفات سلبی کاربرد دیگری نیز دارد، و آن صفاتی است که بر سلب نقص از خداوند دلالت می‎کنند، مانند غنی، واحد، قدوس، حمید و مانند آن.

2. صفات ذات و صفات فعل: در تقسیم صفات الهی به صفات ذات و صفات فعل دو اصطلاح و دو نظریه است: الف: هر گاه برای انتزاع صفتی از ذات و وصف کردن ذات به آن صفت، تصور ذات کافی باشد، و تصور فاعلیت خداوند لازم نباشد، آن صفت، صفت ذات یا ذاتی خواهد بود. مانند صفت حیات و حی، اراده و مرید، علم و عالم، قدرت و قادر. و هر گاه تصور فاعلیت خداوند لازم باشد، آن را صفت فعل یا فاعل گویند. مانند خلق و خالق، رزق و رازق، اماته و ممیت، احیاء و محیی، مغفرت و غافر، ‌انتقام و منتقم، و مانند آن. ب: هر صفتی که بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت فعل است، و هر صفتی را که نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهی‎اند، چون خداوند به مقابل و ضد آنها وصف نمی‎شود، زیرا مقابل آنها نقص وجودی است، ولی اراده از صفات ذات نخواهد بود، ‌زیرا وصف خداوند به مقابل آن محال نیست، مثلاً گفته می‎شود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نکرده است،‌ «وَ مَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ» بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است. از دو اصطلاح یاد شده، اصطلاح نخست در کتب فلسفه و کلام مشهور و رایج است. محدث کلینی در کتاب کافی اصطلاح دوم را برگزیده است، و بر این اساس روایات مربوط به اراده را از صفات فعل دانسته‎اند، تعیین کرده است. سید شریف گرگانی نیز در کتاب تعریفات همین اصطلاح را آورده است.

3. صفات حقیقی و اضافی: صفات ذات را به دو گونة حقیقی و اضافی تقسیم کرده‎اند. صفات ذاتی حقیقی آن است که حقیقتاً ذات به آن وصف می‎گردد مانند علم و قدرت، و صفت اضافی آن است که از صفات حقیقی انتزاع می‎شود، ولی خود حقیقتاً از صفات ذات نیست، مانند صفت عالمیت و قادریت، که از در نظر گرفتن نسبت علم و قدرت با ذات انتزاع شده‎اند، و ورای ذات و صفت علم و قدرت، حقیقتی ندارند. صفت ذاتی حقیقی را به حقیقی محض و حقیقی ذات الاضافه تقسیم نموده‎اند. حقیقی محض آن است که به چیزی جز ذات خداوند تعقل ندارد. مانند صفات حیات، و حقیقی ذات الاضافه آن است که به غیر ذات متعلق می‎شود مانند علم و قدرت. 4. صفات خبریه: برخی از صفات را صفات خبریه گویند. آنها صفاتی‎اند که در خبر آسمانی (کتاب و سنت) وارد شده‎اند و اگر در خبر آسمانی نیامده بودند، به مقتضای یک بحث عقلی برای خداوند اثبات نمی‎شدند، و از سویی، اگر به مفاد ظاهری آنها قائل شویم، تشبیه و تجسیم لازم خواهد آمد. به عبارت دیگر، ‌این دسته از صفات، مانند وجه، ید، استوا، مجیء، که در آیات ذیل آمده‎اند. «کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ».«یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ». «الرحمن علی العرش استوی».«جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا». آیا اسماء الله توقیفی است؟



خرید و دانلود مقاله درباره صفات خدا در قرآن


مقاله درباره شگفتی های قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

شگفتی های قرآن

قرآن و علم نظرات علمی در مورد عالم، زمین ، دریا و ماده :پیدایش جهان(فصلت/11)، انبساط و گسترش عالم (ذاریات /47)، اتحاد ویگانگی جهان و وجود آب در هر موجود زنده(انبیاء/30)،حرکت هموار ومناسب زمین(ملک/15) و (نمل/88)، حرکت زمین به دور خود (فرقان/46-45)، مسطح نبودن زمین(رحمن/17)،بیضی شکل بودن تقریبی زمین(نازعات/30)،(اعراف/137) و(شمس/6)، ناقص شدن کره ی زمین در هر دو قطب(رعد/41)، کوهها عامل استحکام پوست زمین (نبأ/7) ، قوه ی جاذبه (رعد/ 2) و (لقمان/10)، پیدایش دریا (مؤمنون/18)، دریای شور وشیرین(فاطر/12)، دریا گهواره ی زندگی (نور/45)، زوجیت یا وجود بارهای مثبت ومنفی در هر چیز(یس/36)،(ذاریات/49)و (رعد/3)،نظریه ی نسبیت (حج/47) (سجده/5) و(معارج/4)، اشاره به کوچکتر از ذره و در حقیقت مواد سازنده ی اتم(یونس/61)و (سبأ/3)، و.. .نظرات علمی قرآن در مورد باد و باران:گردش باد (جاثیه/5) و(فرقان/48)،وزن داشتن ابر یا هوا(اعراف/57) و(رعد/12)،مراحل متوالی بادهای مهاجر(ذاریات/4-1)،بادها به عنوان مقدمه ی ابر و باران(نمل/63)،پیدایش ابر(روم/48)،بادها عامل تلقیح ابرها(حجر/22)، پدیده ی تقطیر در ابرها(نبأ/14)،جزئیات تشکیل ابر و بارش باران(روم/48) و (نور/43) و.. .نظرات علمی قرآن درمورد جهان جنین: آفرینش جنین از عناصر خاک(مؤمنون/12)،(روم/20)و(حج/5)،تبدیل موادخاکی به نطفه ورشد تدریجی جنین(مؤمنون/14-12)،اشاره به بافتهای کامل و ناقص در جنین (حج/5)،تخمک وسلول تخم(انسان/2)، تشکیل توده ی سلولی(قیامت/38)،وجود پرده های سه گانه ی آمینوس،کوریون و آلانتوئید و یا پرده ی شکمی،پرده ی رحمی و پرده ی آلانتوکوریون در اطراف جنین(زمر/6)،آب در ساختمان جنین(فرقان/54)،دوران شیرخوارگی (بقره/233)،نقش مرد در تعیین جنس جنین(نجم/46-45)، (قیامت /39-37) و(بقره/233) ،به کار افتادن حس شنوایی قبل از بینایی(نحل/78)، و.. .نظرات علمی قرآن در مورد بهداشت ودانش پزشکی و حشره شناسی:توجه به خوردن میوه و مواد غذایی پروتئین دار(واقعه/21-20)و(طور/22)، اعجاز اثر انگشت(قیامت/4)،تسهیل درد زایمان(مریم/25)،شدت احساس درد توسط پوست(نساء/56)،درمان موضعی بسیاری از بیماریهای پوستی در سرما(ص/42)،اندوه ورابطه ی آن با کوری(یوسف/84)،اشاره به زخمهای ناشی از عدم تحرک(کهف/18)، تأثیر روانی رنگ سبز(رحمن/76) ، (انسان/21)و (کهف/31)،اشاره به بیماری پیری زودرس در کودکان(مزمل/17)، عدم شناخت روح ازنظر علمی(اسراء/85)، وضو وپاکیزگی قسمتهایی از بدن که بامیکروبها در تماس است(مائده/6)،پرهیز از پرخوری(اعراف/31)،پرهیز از خوردن خون،مردار و گوشت خوک(بقره/173)،پاکیزگی لباس و پوشاک(مدثر/4)، غیر بهداشتی بودن تماس جنسی در حالت قاعدگی(بقره/222)، اشاره به بیماری فراموشی در پیری(نحل/70)،) خاصیت شفا بخشی عسل و گرد آوری شهد و ساختن عسل توسط زنبور ماده (نحل/69)،تناسب رنگ عسل با رنگ گلها(نحل/69)، تنیدن تار توسط عنکبوت ماده(عنکبوت/41)،ارتباطات در میان حشرات(نمل/18) ، ترکیب آنزیم با غذا خارج از بدن مگس(حج/73) و.. .نظرات علمی قرآن در مورد فضا ومسافرت به فضا:تفاوت ستاره و سیاره (یونس/5)و (فرقان/61)، گردش خورشید،ماه،زمین وسیارگان در مدارهای مشخص(یس/40-38)،(انبیاء/33) و(تکویر/16-15)، پیش بینی مسافرت به فضا و عبور از جو(رحمن/33)و(انعام/125)،سقوط سنگهای آسمانی (رحمن/35)،شهابها(جن/8)،فقدان اکسیژن و هوا در ارتفاعات بالای جو(انعام/125)تسخیر کره ی ماه و احتمالاً خورشید(ابراهیم/33)،مطالبی در مورد سیاره ی زهره (طارق/3-1) وجود ساکنین دیگر در کرات آسمانی(شوری/29) و.. .------------------------------------------قرآن و کامپیوترمقاله قرآن و کامپیوتر نوشته « دکتر رشاد خلیفه» دانشمند مسلمان مصری دارای درجه پی اچ دی در رشته مهندسی سیستمها و استاد دانشگاه آریزونای آمریکاست که مدتی معاون سازمان توسعه صنعتی ملل متحد بوده است . وی با کمک عده ای از مسلمین متخصص و صرف وقت بسیار تحقیقات گسترده ای را در نظم ریاضی کاربرد حروف و کلمات در قرآن شروع نموده و با الهام از آیات 11 تا 31 سوره مدثر که عدد 19 را کلید رمز اعجاز آمیز قرآن و آسمانی بودن آن معرفی میکنند به کمک عدد 19 توانست رمز نظم ریاضی حیرت انگیز و اعجاز آمیز حاکم بر حروف قرآنی را کشف نماید. دکتر رشاد خلیفه ، نخستین بار ترجمه قرآن مجید از عربی به انگلیسی را در 12 جلد نگاشت . این ترجمه ها توسط مؤسسه « روح حق» واقع در شهرستان توسان ایالت آریزونای آمریکا بچاپ رسید. مقاله قرآن و کامپیوتر در پایان جلد اول کتاب ترجمه قرآن درج شده است.اینک متن مقاله : در چهارده قرن اخیر نوشته های بیشمار ادبی شامل کتاب ، مقاله . گزارشات پژوهشی درباره کیفیت معجزه آسای قرآن برشته تحریر در آمده است . دراین نوشته ها فصاحت بیان ، فضیلت ادبی، معجزات علمی، سبک و حتی جاذبه آهنگ تلاوت قرآن تشریح شده است. با وجود این، تحقیق در اعجاز قرآن بعلت احساسات بشری، بیطرفانه صورت نگرفته و بسته به عقیده نویسنده برعلیه آن قلم فرسایی شده است . چون مطالعات وپژوهش های قبلی به بوسیله بشر انجام شده خواهی نخواهی تمایلات ونظرات ضد ونقیض نویسندگان در آنها به چشم میخورد ، این نوشته ها نتوانسته اند افراد غیرمسلمان را قانع کنند که قرآن کتاب آسمانی است و دلایل نویسندگان درایشان مؤثر نبوده است. معجزه ای که در این رساله پژوهشی ارائه می شود برمبنای اصولی بی چون و چرا و خالی از شک و شبیه و غیرقابل تغییر استوار است بدین ترتیب که فن کامپیوتر با کشف سیستم اعدادی اعجاز آمیز قرآن مدلل می دارد که قرآن مجید بدون شک ساخته فکر بشر نمی تواند باشد. خواست خدای توانا بوده است که این نظم پیچ در پیچ عددی قرآن مخفی نماند تا تایپ شود که سرچشمه غیبی قرآن از جانب خداوند متعال است و نیز در عرض گذشت قرون بوسیله ذات او محافظت میشده و از گزند تغییر ، افزایش یا کاهش در امان مانده است. رمزهای اعجاز آمیز قرآن منحصراً از این قرارند :1- اولین آیه قرآن « بسم الله الرحمن الرحیم » دارای 19 حرف عربی است. 2- قرآن مجید از 114 سوره تشکیل شده است و این عدد به 19 قسمت است. (6× 19). 3- اولین سوره ای که نازل شده است سوره علق (شماره96) نوزدهمین سوره از آخر قرآن است. 4- سوره علق 19 آیه دارد. 5- سوره علق 285 حرف (15× 19) دارد. 6- اولین بارکه جبرئیل امین با قرآن فرود آمد 5 آیه اولی سوره علق را آورد که شامل 19 کلمه است. 7- این 19 کلمه ، 76 حرف (4× 19) دارد که به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است. 8- دومین باری که جبرئیل امین فرود آمد 9 آیه اولی سوره قلم (شماره 68) را آورده که شامل 38 کلمه است. (2 × 19) . 9- سومین بارکه جبرئیل امین فرود آمد 10 آیه اولی سوره مزمل (شماره 73) را آورد که شامل 57 کلمه است. (3× 19). 10- چهارمین بارکه جبرئیل فرود آمد 30 آیه اولی سوره مدثر (شماره 74) را آورد که آخرین آیه آن « بر آن دوزخ 19 فرشته موکلند» می باشد. (آیه 30) . 11- پنجمین بار که جبرئیل فرود آمد اولین سوره کامل « فاتحه الکتاب» را آورد که با اولین بیانیه قرآن بسم الله الرحمن الرحیم (19 حرف) اغاز می شود . این بیانیه 19 حرفی بالفاصله بعد از نزول آیه «برآن دوزخ 19 فرشته موکلند» نازل شد . این مراتب گواهی ارتباط آری از شبهه آیه 30 سوره مدثر(عدد 19) و اولین بیانیه قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» (عدد 19) با سیستم اعدای اعجاز آمیز است که بر عدد 19 بنا نهاده شده است. 12- آفریننده ذوالجلال و عظیم الشأن با آیه 31 سوره مدثر به ما یاد می دهد که چرا عدد 19 را انتخاب کرده است. پنج دلیل زیر را بیان می فرماید : الف) بی ایمانان را آشفته سازد. ب) به خوبان یهود و نصارا اطمینان دهد که قرآن آسمانی است. ج) ایمان مومنان تقویت نماید. د) تا هر گونه اثر شک و تردید را از دل مسلمانان و خوبان یهویت و مسیحیت بزداید. ه) تا منافقین و کفار را که سیستم اعدادی قرآن را قبول ندارند رسوا سازد. 13- آفریننده بمامی آموزدکه این نظم اعدادی قرآن تذکری به تمام جهانیان است (آیه 31 سوره مدثر)ویکی از معجزات عظیم قران است. (آیه 35).14- هرکلمه از جمله آغازیه قرآنبسم الله الرحمن الرحیم در تمام قرآن بنحوی تکرار شده که به عدد 19 قابل تقسیم است ،بدین ترتیب که کلمه‍‎‎‎‎‏“ اسم “ 19 بارکلمه “ الله “ 2698بار(42*19)، کلمه “ الرحمن “ 57 بار (3*19) وکلمه “ الرحیم “ 114بار (6*19)دیده می 15- قرآن 114سوره دارد که هر کدام از سوره ها با آیه افتتاحیه “ بسم الله الرحمن الرحیم “ آغاز میشود بجز سوره توبه (شماره 9) که بدون آیه معموله افتتاحیه است،لذا آیه “ بسم الله الرحمن الرحیم“ در ابتدای سوره ها 113 بار تکرار شده است.چون این رقم به 19 قابل قسمت نیست وسیستم اعدادی قرآن آسمانی ساخته پروردگار باید کامل باشد یکصد وچهاردهمین آیه بسم الله را در سوره النمل که دوبسم الله دارد(آیه 27) (آیه افتتاحیه وآیه 30 )بنابراین قرآن مجید 114 بسم الله دارد.16- همانطور که در بالا اشاره شد سوره توبه فاقد آیه افتتاحیه بسم الله است . هر گاه از سوره توبه شروع کرده آنرا سوره شماره یک وسوره یونس را سوره شماره دو فرض نموده وبه همین ترتیب جلو برویم ، ملاحظه می شود که سوره النمل نوزدهمین سوره است (سوره 27) که بسم الله تکمیلی را دارد .از این نظم نتیجه می گیریم که قرآنی که اکنون در دست ماست با قرآن زمان پیامبر از لحاظ ترتیب سوره ها یکی است .17- تعداد کلمات موجود بین دو آیه بسم الله سوره النمل 342(18*19) میباشد.18- قرآن مجید شامل اعداد بیشماری است .مثلاً : ما موسی را برای جهل شب احضار کردیم ،ما هفت آسمان را آفریدیم .شمار این اعداد در تمام قرآن 285(15*19) میباشد.19- اگر اعداد 285 فوق را با هم جمع کنیم ، حاصل جمع 174591 (9189*19)خواهد بود .20- حتی اگر اعداد تکراری را از عدد فوق حذف نماییم حاصل جمع 162146 (8534*19) خواهد بود.21- یک کیفیت مخصوص به قرآن مجید اینست که29 سوره با حروف رمزی شروع میشود که معنی ظاهری ندارند ، این علامات در هیچ کتاب دیگری و در هیچ جایی دیده نمی شوند .این حروف در ابتدای سوره های قرآن بخش مهمی از طرح اعدادی اعجاز آمیز می باشد که بر عدد 19 بنا شده است.اولین نشانه این ارتباط اینست که29 سوره از قرآن با این علامات شروع میشود.تعداد حروف الفبا دراین رموز14وتعداد خود رمزها نیز14میباشد.هرگاه تعدادسوره ها(29) وحروف الفبا(14)راباتعدادرمزها(14)جم ع کنیم ، حاصل جمع 57(3*19) خواهد بود.



خرید و دانلود مقاله درباره شگفتی های قرآن