لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
استفاده از فناوری اطلاعات درحسا بداری
مقدمه
امروزه تحولات شگرفی در زمینه فناوریاطلاعات رخ داده و پیشرفتهای آن فراگیر شده است بهطوریکه روندهای دگرگونی را در زمینههای مختلف ایجاد کرده است. مهمترین ویژگیهای آن سرعت زیاد در پردازش دادهها، دقت فوق العاده زیاد، سرعت بالای دسترسی به اطلاعات، به روز بودن، امکان مبادله الکترونیکی اطلاعات، کیفیت بالا، قیمت فوق العاده ارزان و رو به کاهش میباشد و از طرفی گسترش حجم عملیات و پیچیده تر شدن امور را در پیش داریم. با توجه به این عوامل دیگر نیازی به توجیه استفاده از فناوری اطلاعات در دنیای امروز نخواهیم داشت و حسابداری نیز ناگزیر به کاربرد و استفاده از تمام یا برخی از روشهای نو در ارائه خدمات و وظایف خود میباشد. چرا که به گفته گری ساندم[1] رئیس سابق انجمن حسابداران آمریکا، نقش اطلاعات در جامعه اهمیت بیشتری پیدا کرده پس تهیه کنندگان اطلاعات بهخصوص حسابداران باید تهیه کننده اطلاعات پیشرفته و باکیفیت باشند تا خدماتشان با قیمتهای بالا خریدار داشته باشد، در غیر این صورت در آینده جایگاهی نخواهند داشت.
بنابراین تحقیقاتی در این زمینه جهت شناخت فناوریهای جدید و پی بردن به اینکه کدامیک از این فناوریها و چگونه باید بکاربرده شوند تا باعث ارتقاء کیفیت حرفه و پیشرفت حسابداری همزمان با تحولات اساسی در فناوری اطلاعات شود، لازم و ضروری است.
لزوم مدل جدید گزارشگری مالی
اولین و بزرگترین عامل که در کار سازمانها تغییر ایجاد کرده و خواهد کرد، اینترنت[2] است. اینترنت با تغییر اساسی روش عملکرد شرکتها، حرفه را زیر و رو میکند، این تغییرات بهمراتب فراتر از تجارت الکترونیکی[3] هستند، بهطوریکه محصول فرعی تجارت الکترونیکی، تغییر بنیادی در فرایندها و فرهنگ سازمان میباشد.
در حالیکه، اینترنت، فناوریاطلاعاتی است که بیشترین مسئولیت را برای تغییر در رویه حرفه به عهده دارد، نباید نقش سیستمهای برنامهریزی منابع شرکت (ERP)[4] را نادیده گرفت. آنچه که سیستمهای ERP انجام میدهند این است که همه اطلاعات سازمان را در یک منبع مرکزی گردآوری میکنند به طوریکه دسترسی به اطلاعات کلیدی مخصوصاً برای اعضاء خارج از سازمان خیلی آسانتر میشود. بدست آوردن یک مرحله بالاتر ERP مستلزم هماهنگی سیستم ERP داخلی سازمان با سیستمهای فروشندگان و مشتریان میباشد که باعث ایجاد سیستم برنامهریزی منابع چند شرکته (MERP)[5] میشود. تکنولوژی توانمند برای تکامل چنین سیستمهایی، اینترنت است.
در این جا ممکن است این سؤال پیش آید که «چگونه فناوریاطلاعات به مدلهای گزارشگری مالی مرتبط میباشد و چرا این مدلها به تغییر نیاز خواهند داشت؟» جواب کوتاه و مختصر این است که سرمایهگذاران و اعتباردهندگان نیز جزو اعضاء حرفه محسوب میشوند و دنبال منابع اطلاعاتی متناوب برای ارزیابی کارایی شرکت هستند. از طرفی پیشرفت چشمگیر فناوریاطلاعات و مزایای آن باعث میشود اطلاعات زیادی از طریق پایگاه عمومیدادهها مخصوصاً اینترنت قابل دسترسی باشد و در نتیجه تصمیمگیرندگان بتوانند به طور روزافزون از اطلاعات بهموقع و متنوع برای تصمیمگیری استفاده نمایند. درحالیکه آنها هنوز مجبور به استفاده از اطلاعات صورتهای مالی حسابرسی شده هستند که این اطلاعات فقط بهصورت دورهای و بر مبنای گذشته قابل دسترسی هستند. بنابراین منطقی است فرض کنیم که انتظار آنها نیز برای دسترسی به اطلاعات کلیدی موجود در سیستمهای اطلاعاتی داخلی شرکتها، بیشتر خواهد شد. این انتظارات برای بعضی افراد کاملاً متفاوت از افشاهایی است که توسط سازمانها روزانه به صورت رایگان از طریق سایتها ارائه میشوند. صرفاً اعلام ساده اسناد مالی و صورتهای مالی حسابرسی شده(بهصورت دورهای و بر مبنای گذشته)، و آنها را از طریق اینترنت در اختیار عموم گذاشتن، نیاز سرمایهگذران را که با بیتابی جویای اطلاعات جاری درباره وضعیت مالی شرکت هستند، برطرف نمیکند. بنابراین، این اطلاعات حسابداری ارائه شده، برای تصمیمگیری کم اهمیت خواهند بود مگر اینکه مدلی جدید بمنظور تهیه اطلاعات مالی بهموقع و برطرف کردن این نیاز، ایجاد شود.
مدل جدید گزارشگری مالی
شکی نیست که فناوری اطلاعات، جریان اطلاعات را بین شرکتهای تهیه کننده اطلاعات و استفاده کنندگان اطلاعات تغییر داده است. از سالها قبل کلیه مراحل چرخه حسابداری بجز گزارشگری، بهصورت الکترونیکی انجام می شدند. با این وجود، رشد فزاینده فناوری اطلاعات از قبیل پیدایش اینترنت و ابزارهای آن و استفاده از آنها در گزارشگری، از سال 1997 مکانیزم جدیدی را ایجاد کردهاند و گزارشگری مالی را بهسمت گزارشگری مالی بههنگام(پیوسته)[6] سوق دادهاند. بدین صورت که با استفاده از XBRL[7] سیستم مالی یکپارچه شرکت بهصورت مستقیم به اینترنت وصل میشود. بنابراین استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری در هر نقطه از جهان میتوانند به وب سایت شرکت مراجعه کرده و هر لحظه صورتهای مالی را با آخرین تغییرات مشاهده نمایند و تجزیه و تحلیل کنند. حتی با استفاده از نرم افزارهای هوشمند[8]، ERP[9]، [10]HTML، [11]XML، [12]XBRL و...که در ادامه به آنها اشاره میشود، استفادهکنندگان میتوانند نسخه خود را در جهت گزارش دلخواه دستکاری نمایند. به این ترتیب، نیازی به چاپ و توزیع صورتهای مالی آن هم فقط در پایان سال مالی و میاندورهای نخواهد بود که به این نوع گزارشگری مالی که در آن اطلاعات از طریق اینترنت (یا جانشین آن) در همه حال در دسترس خواهد بود گزارشگری مالی بههنگاممیگویند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
استفاده از فناوری اطلاعات درحسا بداری
مقدمه
امروزه تحولات شگرفی در زمینه فناوریاطلاعات رخ داده و پیشرفتهای آن فراگیر شده است بهطوریکه روندهای دگرگونی را در زمینههای مختلف ایجاد کرده است. مهمترین ویژگیهای آن سرعت زیاد در پردازش دادهها، دقت فوق العاده زیاد، سرعت بالای دسترسی به اطلاعات، به روز بودن، امکان مبادله الکترونیکی اطلاعات، کیفیت بالا، قیمت فوق العاده ارزان و رو به کاهش میباشد و از طرفی گسترش حجم عملیات و پیچیده تر شدن امور را در پیش داریم. با توجه به این عوامل دیگر نیازی به توجیه استفاده از فناوری اطلاعات در دنیای امروز نخواهیم داشت و حسابداری نیز ناگزیر به کاربرد و استفاده از تمام یا برخی از روشهای نو در ارائه خدمات و وظایف خود میباشد. چرا که به گفته گری ساندم[1] رئیس سابق انجمن حسابداران آمریکا، نقش اطلاعات در جامعه اهمیت بیشتری پیدا کرده پس تهیه کنندگان اطلاعات بهخصوص حسابداران باید تهیه کننده اطلاعات پیشرفته و باکیفیت باشند تا خدماتشان با قیمتهای بالا خریدار داشته باشد، در غیر این صورت در آینده جایگاهی نخواهند داشت.
بنابراین تحقیقاتی در این زمینه جهت شناخت فناوریهای جدید و پی بردن به اینکه کدامیک از این فناوریها و چگونه باید بکاربرده شوند تا باعث ارتقاء کیفیت حرفه و پیشرفت حسابداری همزمان با تحولات اساسی در فناوری اطلاعات شود، لازم و ضروری است.
لزوم مدل جدید گزارشگری مالی
اولین و بزرگترین عامل که در کار سازمانها تغییر ایجاد کرده و خواهد کرد، اینترنت[2] است. اینترنت با تغییر اساسی روش عملکرد شرکتها، حرفه را زیر و رو میکند، این تغییرات بهمراتب فراتر از تجارت الکترونیکی[3] هستند، بهطوریکه محصول فرعی تجارت الکترونیکی، تغییر بنیادی در فرایندها و فرهنگ سازمان میباشد.
در حالیکه، اینترنت، فناوریاطلاعاتی است که بیشترین مسئولیت را برای تغییر در رویه حرفه به عهده دارد، نباید نقش سیستمهای برنامهریزی منابع شرکت (ERP)[4] را نادیده گرفت. آنچه که سیستمهای ERP انجام میدهند این است که همه اطلاعات سازمان را در یک منبع مرکزی گردآوری میکنند به طوریکه دسترسی به اطلاعات کلیدی مخصوصاً برای اعضاء خارج از سازمان خیلی آسانتر میشود. بدست آوردن یک مرحله بالاتر ERP مستلزم هماهنگی سیستم ERP داخلی سازمان با سیستمهای فروشندگان و مشتریان میباشد که باعث ایجاد سیستم برنامهریزی منابع چند شرکته (MERP)[5] میشود. تکنولوژی توانمند برای تکامل چنین سیستمهایی، اینترنت است.
در این جا ممکن است این سؤال پیش آید که «چگونه فناوریاطلاعات به مدلهای گزارشگری مالی مرتبط میباشد و چرا این مدلها به تغییر نیاز خواهند داشت؟» جواب کوتاه و مختصر این است که سرمایهگذاران و اعتباردهندگان نیز جزو اعضاء حرفه محسوب میشوند و دنبال منابع اطلاعاتی متناوب برای ارزیابی کارایی شرکت هستند. از طرفی پیشرفت چشمگیر فناوریاطلاعات و مزایای آن باعث میشود اطلاعات زیادی از طریق پایگاه عمومیدادهها مخصوصاً اینترنت قابل دسترسی باشد و در نتیجه تصمیمگیرندگان بتوانند به طور روزافزون از اطلاعات بهموقع و متنوع برای تصمیمگیری استفاده نمایند. درحالیکه آنها هنوز مجبور به استفاده از اطلاعات صورتهای مالی حسابرسی شده هستند که این اطلاعات فقط بهصورت دورهای و بر مبنای گذشته قابل دسترسی هستند. بنابراین منطقی است فرض کنیم که انتظار آنها نیز برای دسترسی به اطلاعات کلیدی موجود در سیستمهای اطلاعاتی داخلی شرکتها، بیشتر خواهد شد. این انتظارات برای بعضی افراد کاملاً متفاوت از افشاهایی است که توسط سازمانها روزانه به صورت رایگان از طریق سایتها ارائه میشوند. صرفاً اعلام ساده اسناد مالی و صورتهای مالی حسابرسی شده(بهصورت دورهای و بر مبنای گذشته)، و آنها را از طریق اینترنت در اختیار عموم گذاشتن، نیاز سرمایهگذران را که با بیتابی جویای اطلاعات جاری درباره وضعیت مالی شرکت هستند، برطرف نمیکند. بنابراین، این اطلاعات حسابداری ارائه شده، برای تصمیمگیری کم اهمیت خواهند بود مگر اینکه مدلی جدید بمنظور تهیه اطلاعات مالی بهموقع و برطرف کردن این نیاز، ایجاد شود.
مدل جدید گزارشگری مالی
شکی نیست که فناوری اطلاعات، جریان اطلاعات را بین شرکتهای تهیه کننده اطلاعات و استفاده کنندگان اطلاعات تغییر داده است. از سالها قبل کلیه مراحل چرخه حسابداری بجز گزارشگری، بهصورت الکترونیکی انجام می شدند. با این وجود، رشد فزاینده فناوری اطلاعات از قبیل پیدایش اینترنت و ابزارهای آن و استفاده از آنها در گزارشگری، از سال 1997 مکانیزم جدیدی را ایجاد کردهاند و گزارشگری مالی را بهسمت گزارشگری مالی بههنگام(پیوسته)[6] سوق دادهاند. بدین صورت که با استفاده از XBRL[7] سیستم مالی یکپارچه شرکت بهصورت مستقیم به اینترنت وصل میشود. بنابراین استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری در هر نقطه از جهان میتوانند به وب سایت شرکت مراجعه کرده و هر لحظه صورتهای مالی را با آخرین تغییرات مشاهده نمایند و تجزیه و تحلیل کنند. حتی با استفاده از نرم افزارهای هوشمند[8]، ERP[9]، [10]HTML، [11]XML، [12]XBRL و...که در ادامه به آنها اشاره میشود، استفادهکنندگان میتوانند نسخه خود را در جهت گزارش دلخواه دستکاری نمایند. به این ترتیب، نیازی به چاپ و توزیع صورتهای مالی آن هم فقط در پایان سال مالی و میاندورهای نخواهد بود که به این نوع گزارشگری مالی که در آن اطلاعات از طریق اینترنت (یا جانشین آن) در همه حال در دسترس خواهد بود گزارشگری مالی بههنگاممیگویند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
قراردادهای انتقال فناوریمهدی هداوندMehdihada2064@yahoo.com
چکیده
در این مقاله ابتدا نقش فناوری در توسعه و فرایند انعقاد قراردادهای انتقال فناوری به اختصار بیان شده است. آنگاه دو مفهوم کلیدی در قراردادهای انتقال فناوری که توجه به آنها می تواند موفقیت چنین قراردادهایی را در پی داشته باشد یعنی «عمق فناوری» مورد معامله و همچنین «دامنه فناوری» که قرارداد مورد توافق به آن پوشش داده است، مورد بررسی قرار گرفته است. سپس انواع روشها و قراردادهای انتقال فناوری براساس رویکردهای مختلف دسته بندی شده و هشت مدل از آنها توضیح داده شده اند. در انتها مقایسه کوتاهی میان انواع این قراردادها با ذکر مزایا و معایب هریک از آنها، به عمل آمده است.
اول – فناوری عنصر کلیدی توسعهامروزه فناوری عنصر کلیدی توسعه اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. سرمایه گذاری در ایجاد و گسترش فناوریهای جدید سالهاست که به عنوان موتور توسعه به رسمیت شناخته شده است. فناوری می تواند کارایی و اثربخشی را افزایش دهد، زمان تولید وعرضه محصولات به بازار را کوتاه کند و نیازهای انسانی را تامین کند. باایجاد محصولات جدید و عرضه خدمات متنوع به بازار، از طریق نوآوریهای تکنولوژیک، بنگاههای اقتصادی میتوانند فرصتهای جدیدی را برای دستیابی به رقابت پذیری و رشد به دست آورند. ظهور اقتصاد دانش محور و جهانی سازی اقتصاد به شدت این باور را تقویت کرده است که رقابت پایدار مستلزم آن است که شرکتها، عملکرد خود را در بازار بین المللی از طریق ارتقای کارآیی، کیفیت و قابلیت اعتماد محصولات تولیدی شان افزایش دهند و این امر خود مستلزم به کارگیری فناوریهای نوین است.
دوم – فرایند انعقاد قراردادهای انتقال فناوریتعریف واحدی از فناوری ارائه نشده است. فناوری را می توان مجموعه ای از آگاهیها، دانشها، فنون، مهارتها، تجربیات و سازماندهی دانست که برای تولید، تجاری سازی و بهره مندی از کالاها و خدماتی که نیازهای اقتصادی واجتماعی را تامین می کنند، مورد استفاده قرار میگیرند. لازم به ذکر است که میان فناوری محصول و فناوری فرایند می توان تفکیک قائل شد. همچنین معمولاً میان انتقال افقی و انتقال عمودی فناوری تفاوت قائل می شوند. انتقال افقی فناوری فرایندی است که به انتقال فناوری از فعالیتهای تحقیق و توسعه (R&D) به موسسات بهره بردار از نوآوری منجر می گردد. انتقال عمودی فناوری، فرایند حرکت فناوری از یک هدف یا محل به هدف یا محلی دیگر است. انتقال بین المللی فناوری در قالب قراردادهای انتقال فناوری و سایر شیوهها از این نوع است. در این مفهوم، انتقال فناوری فرایندی است که به وسیله آن دانش مربوط به تغییر ورودیها به خروجیهای رقابتی، به وسیله یک موسسه از منبعی در کشوری دیگر به دست می آید. انتقال فناوری بین المللی از کانالها و مکانیسم های متفاوتی، اعم از رسمی و غیررسمی، امکان پذیر است.فرایند انتخاب و مذاکره برای انتقال فناوری را می توان به طور خلاصه شامل مراحل زیر دانست:1 – تعیین راهبرد تکنولوژیک در بنگاه؛2 – کسب اطلاعات از فناوری و بازار فناوری؛3 – توجه به معیارهای انتخاب مناسبترین فناوری؛4 – ملاحظه شرایط حقوقی و قراردادی که فرایند مذاکره را شکل می دهد؛5 – انعقاد نهایی قراردادهای انتقال فناوری و اجرای آن.
سوم – عمق فناوری و دامنه انتقالانتقال فناوری که به دقت انتخاب شده، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، می تواند سطح تکنولوژیک این کشورها را ارتقا دهد. در این باره باید میان گام کوتاه تر(SHORTER RUN) و گام بلندتر (LONGER RUN) تمایز قائل شویم. در حرکت کوتاه تر، انتقال فناوری، بنگاه دریافت کننده را قادر می سازد که ظرفیت تولید خود را نوسازی کند. در صورت تحقق نوآوریهای تولیدی، محصولات جدیدی ممکن است ساخته شوند یا کیفیت محصولات فعلی ارتقا یابد. این روش می تواند باعث به روزشدن محصولات تولیدی شود که آثار مثبتی برای مصرف کنندگان نهایی در داخل کشور یا مصرف کنندگان صنعتی خواهد داشت و حتی شاید ظرفیت رقابتی شرکت را در بازارهای بین المللی بالا ببرد. در زمینه نوآوریهای فرایندی، بنگاه دریافت کننده فناوری به فناوریهای جدیدی دست می یابد که او را قادر می سازد تا کارایی محصولات جدید را بهبود ببخشد و عملکرد انها را به روز کند و یا حتی در صورت ادغام با نوآوریهای محصولی، ممکن است به ساخت نسلهای جدیدی از محصولات منجر شود.اما برای دستیابی به تاثیرگذاری شدید انتقال فناوری در توسعه فناوری داخلی، اتخاذ راهبرد «گام بلندتر» ضروری است، زیرا که افزایش ظرفیت تولید الزاماً به ارتقای تکنولوژیک کشورها و موسسات صنعتی منجر نمی شود. این رویکرد به مسئله ایجاد قابلیت در شرکتهای داخلی برای دست و پنجه نرم کردن و رقابت با تغییرات و نفوذ تکنولوژیک در بافت صنعت ملی، می پردازد.گستره و دامنه انتقال فناوری نیز در قراردادهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. در برخی از قراردادها انتقال فناوری صرفاً در حد دانش فنی ساخت یک محصول مشخص یا بازسازی یک خط تولید قدیمی است در حالی که برخی از قراردادها از جامعیت بیشتری برخوردار هستند. در شکل شماره 1 اجزا و عناصر یک قرارداد انتقال فناروی جامع نمایش داده می شود.از نظر عمق فناوری دریافتی جریان انتقال فناوری را می توان به سه مسیر تقسیم کرد. این سه مسیر در شکل شماره2 ترسیم شده اند.مسیر الف شامل خرید کالاهای سرمایهای و خدمات فنی است که توان یک شرکت محلی را برای ساخت برخی محصولات توسعه می دهد. استفاده از این روش مستلزم تاسیس یک کارخانه جدید یا نوسازی یک کارخانه موجود است. طبعاً این مسیر نمی تواند دریافت کننده فناوری را برای بهره برداری کارآمد از تجهیزات یا تغییر در فناوری توانمند کند.مسیر ب واگذاری و عرضه مهارتها و دانش فنی لازم برای بهره برداری (راهاندازی) و تعمیر و نگهداری میشود. انواع مختلفی از دانشهای فنی برای بهرهبرداری و نگهداری یک فرایند تولیدی جدید یا تغییر یافته ضروری است. مسیر ب از دو طریق تحقق مییابد:اول : اطلاعات مدون شده در دستورالعملها، جداول، فرمولها و غیره.دوم : از طریق آموزش و هدایت عملی که می تواند به ارتقای سرمایه های انسانی دریافت کننده فناوری منجر گردد.مسیر ب نیز نمی تواند دریافت کننده را در جایگاهی قرار دهد که قادر به تحول و تغییر در فناوری شود.مسیر پ دربرگیرنده دانش، آگاهی و تخصصهایی است که برای اجرای تغییر و تحولات تکنولوژیک ضرورت دارد. این مسیر عمیق ترین سطح دانش فناوری را شامل می گردد که فراتر از دانش بهره برداری و نگهداری است. مسیر پ شامل دو جریان اصلی است. جریان اول متضمن دانش لازم برای درک اصول اساسی فرایندهای تولید، طراحی محصول و مواد مصرفی است که معمولاً به آن «دانش چرایی» (KNOW- WHY) می گویند. این نوع از دانش، دریافت کننده را برای بهبود و ارتقای سیستم تولید توانمند می کند. جریان دوم شامل انواع خاصی از تخصصهای لازم برای اعمال اصول و قواعد ضروری طراحی و اجرای تغییرات تکنولوژیک است. مسیر پ دریافت کننده را در طولانی مدت قادر بر همراهی با تحولات تکنولوژیک خواهد کرد.
/
چهارم – انواع روشها و قراردادهای انتقال فناوریابزارها، شیوه ها و روشهای مختلفی برای دریافت و کسب فناوری از خارج وجود دارد. این روشها را می توان از یک منظر به روشهای تجاری، قراردادی و رسمی از یک طرف و روشهای غیرتجاری، غیرقراردادی و غیررسمی از طرف دیگر تقسیم کرد (جدول 1). همچنین ابزارهای انتقال فناوری از نظر جامعیت و تاکید بر جنبه های ملموس و غیرملموس فناوری نیز قابل تقسیم هستند.جامع ترین روش دریـــافت فناوری، سرمایه گذاری مستقیم خارجی(FDI) است. سرمایه گذاری مستقیم خارجی نه تنها فناوری، بلکه مهارتهای مدیریتی، ارتباط با بازار و همین طور سرمایه را با خود به همراه می آورد. ابزار جامع دیگری نیز وجود دارد که همانا قراردادهای «ساخت، بهره برداری و انتقال»، (BOT) نام دارند. درBOT طرفهای خارجی کارخانه ها یا دیگر پروژه های بزرگ و زیربنایی را میسازند، مدیریت می کنند و مورد بهرهبرداری قرار می دهند تا زمانی که سرمایه گذاری آنها را جبران کند. روشهایی همچون قرارداد سازنده تجهیزات اصلی (OEM) ، قرارداد سازنده طراحی اصلی (ODM) و پیمانکاریهای فرعی برای ساخت قطعات نیز شیوه هایی برای انتقال فناوری محسوب می گردند. در پیمانکاری فرعی دست کم مشخصات فنی واگذار میشود. گاهی اوقات متدهای تولید، دانش فنی و کمکهای فنی نیز عرضه شده و انواع خاصی از تجهیزات تولیدی و اجزا و مواد ورودی نیز طراحی میشوند./
/
انواع روشهای انتقال فناوری
الف – روشهای غیرتجاری، غیرقراردادی و غیررسمی1 – تقلید، کپی سازی و مهندسی معکوس؛2 – آموزش؛3 – مطالعه اسناد اختراع؛4 – مطالعه کتب و مقالات؛5 – استخدام متخصصان کلیدی خارجی؛6 – جاسوسی صنعتی؛7 – تحصیل در دانشگاههای خارجی؛8 – بازدید از نمایشگاهها و کارخانجات.ب – روشهای تجاری، قراردادی و رسمی1 – قرارداد لیسانس اختراع؛2 – قرارداد لیسانس دانش فنی؛3 – قرارداد لیسانس علامت تجاری؛4 – قرارداد لیسانس کپی رایت؛5 – قرارداد فرانشیز و توزیع؛6 – قرارداد سرمایه گذاری مشترک؛7 – قرارداد پروژه آماده بهره برداری؛8 – قرارداد تحقیق و توسعه؛9 – قرارداد طراحی و خدمات مهندسی؛10 – قرارداد خدمات مدیریت؛11 – قرارداد همکاری فنی؛12 – قرارداد خدمات فنی؛13 – قرارداد مشاوره؛
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
شناسایی چالشهای به کارگیریفناوری اطلاعات در ایرانمریم نصیری یارمهندس مهدی فهیمیinfo@roshand.com
چکیده
توجه فزاینده سازمانها و دولتها به تجارت الکترونیک، ناشی از اهمیت و میزان تاثیر قابل انتظاری است که هم بر محیط عمومی همه سازمانها (به طورعام) و هم بر فعالیتهای مختلف سازمانها (به طور خاص) می گذارد. در کشورهای پیشرفته و تازه صنعتی شده جهان، استفاده از تجارت الکترونیک به لحاظ مزایای آن روز به روز گسترش می یابد، اما کشورهای درحال توسعه را با مشکلات مختلفی مواجه می سازد. تجارت الکترونیک، تغییراتی بنیادین در معاملات تجاری، قوانین و مقررات بازار، محیط رقابتی بازار و... پدید آورده است. این مقاله (1) ضمن پیشنهاد مدلی برای طبقهبندی حوزههای تاثیرپذیر از فناوری اطلاعات در سازمانهای تجاری، که در ادبیات تجارت الکترونیک شناسایی شدهاند، نکات قابل توجه و مهم تصمیم گیری در به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمانهای تجاری را در ایران بیان می کند. در این مقاله محققان باتوجه به نتایج به دست آمده در تحقیق تلاش می کنند توجه تصمیم گیران را به اهمیت سرمایه گذاری منسجم و یکپارچه در فناوری اطلاعات جلب کند.
مقدمهرشد سریع فناوری اطلاعات و گسترش حوزه های اثرگذاری آن در تمام شئونات زندگی انسان، فضای ابهام آمیزی را پیش روی متفکران علوم انسانی قرار داده است. سرعت تحولات به گونه ای بوده است که متفکران غربی نیز متحیرانه به آن می نگرند و سعی در ارزیابی و دیدبانی حدود اثرگذاری آن دارند. تاثیرات این فناوری در حوزه تجارت و اقتصاد، شکوفایی و رونق غیرقابل وصفی به تعاملات شرکتها و معاملات مالی جهانی بخشیده است. فناوری اطلاعات، روش کارکرد افراد، سازمانها و دولتها را دگرگون کرده و امور اقتصادی و اجتماعی را تغییر داده است. در بعد اقتصادی «اهمیت دستیابی سریع به اطلاعات صحیح» کلید پیروزی در عرصه رقابت جهانی محسوب می شود. فناوری اطلاعات به عنوان ابزاری برای ایجاد ارزش درفعالیتهای تجاری نقشهای مهمی به عهده گرفته است.با بهره برداری از تجارت الکترونیک، هزینه تهیه، پردازش و به کارگیری اطلاعات کاهش می یابد. مرز جغرافیایی و زمانی بین بازارها از بین می رود و تجارت بین المللی به صورت یک عرصه به هم پیوسته و بدون مرز درمی آید.
اهمیت و هدف موضوع موردپژوهشنیاز ملی ما طبق برنامه چهارم توسعه، دستیابی به جامعه مبتنی بر اقتصاد و دانایی محور و اطلاعات محور است. باتوجه به حجم کلان سرمایه گذاری درفناوری اطلاعات در کشور، توجه به سرمایه گذاری آگاهانه و ارزیابی استراتژیک آنها امری لازم و ضروری است.این مقاله با هدف ارائه چارچوبی برای شناسایی آثار، آسیبها و چالشهای به کارگیری تجارت الکترونیک در سازمانهای تجاری به عنوان مبنایی برای مطالعه برنامه ریزان و رهنمودی برای درک بهتر این آثار، به بررسی نکات قابل تأمل درمورد تجارت الکترونیک در ایران بهره گیری از نظرات برنامه ریزان و کارشناسان تجارت الکترونیک (از طریق روش اکتشافی با ابزار مصاحبه) می پردازد.
جایگاه موضوع امروزه فناوری و تحولات آن به یکی از مهمترین عناصر محیط استراتژیک سازمان تبدیل شده است. برخی اعتقاد دارند تحولات و تکامل فناوری بیشتر از خود آن، آثار و پیامدهای چشمگیر در سیستم های اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی دارند. این مهم به ایجاد و توسعه دانش علمی در حوزه مدیریت فناوری و مدیریت تکنولوژیک شده است. همان طور که هدف در مدیریت فناوری، مدیریت به کارگیری و نهادینه کردن فناوری به عنوان یک منبع استراتژیک در سازمان و ایجاد ارزشهای استراتژیک توسط آن است، در مدیریت تکنولوژیک که مفهومی وسیع تر از مدیریت فناوری است، هدف درک و کنترل آثار به کارگیری فناوری در تمام وظایف مدیریت است (CHANARON ET AL, 2002). باتوجه به سطوح مختلف مدیریت در سازمانهای مختلف، نیاز به بررسی نقش، آثار و پیامدهای فناوری درتمامی تصمیم گیریهای مدیریت درسطوح مختلف و در سازمانهای مختلف (تجاری، آموزشی، دولتی، سیاسی و...) امری واضح و مشهود است.این مهم باعث ظهور و توسعه مجموعه ای از تحقیقات و مطالعات در حوزه مدیریت فناوری شده است که به ارزیابی آثار و پیامدهای ناشی از به کارگیری فناوری در سازمان و جامعه می پردازد. بنابه تعریف، ارزیابی فناوری تلاشی سیستماتیک برای پیش بینی کلیه نتایج حاصل از به کارگیری یک فناوری خاص است (براون، 1379).پورتر و همکارانش آثار عمومی موردبررسی در ارزیابی فناوری را به موارد زیر تقسیم کرده اند: آثار تکنولوژیک (علمی)، اقتصادی، سازمانی (نهادی)، اجتماعی (رفتاری)، فرهنگی (ارزشی)، سیاسی (قانونی)، بین المللی، محیطی و بهداشت عمومی (PORTER ET AL.1991). البته باید خاطرنشان کرد که نوع و ماهیت هدف از ارزیابی، باعث پراهمیت تر شدن برخی آثار و کم اهمیت تر شدن برخی دیگر می شود.باتوجه به موارد فوق، این مقاله به معرفی چارچوبی برای شناسایی نوع آثار و پیامدهای ناشی از به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه تجارت می پردازد.
مروری بر ادبیات موضوعرویکردهای طبقه بندی آثار به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمانهای تجاری: در بررسی ادبیات موضوع محققان مختلف رویکردهای متفاوتی را در بررسی آثار تجارت الکترونیک درنظر داشته اند، ازجمله:! برخی در سطح کلان به بررسی آثار در کشورهای جهان یا منطقه خاصی پرداخته اند، مانند کشورهای اتحادیه اروپا و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECE). این تحقیقات آثار تحقق یافته به کارگیری تجارت الکترونیک را موردبررسی قرار داده اند.! برخی در سطح خرد آثار فناوری اطلاعات را باتوجه به فعالیتهای موسسه موردتحلیل قرار داده اند، مانند زنجیره ارزش، مدیریت منابع انسانی و... .! برخی در سطح صنعت یا بخشی خاص از صنعت آثار تجارت الکترونیک را بررسی کرده اند، مانند شرکتهای کوچک یا متوسط یا خرده فروشیها.محققان باتوجه به ادبیات تجارت الکترونیک، به طبقه بندی حوزه های اصلی تاثیرپذیر از فناوری اطلاعات در سازمانهای تجاری پرداخته که این دسته بندی در شکل شماره یک پیشنهاد شده است. این آثار به چهار بخش کلی قابل تقسیم است. (شکل 1)برخی از آثار به رابطه دولت و شرکتهـــا برمی گردد. این بخش اهمیت نقش دولت در برابر مسایل قانونی و حقوقی تجارت الکترونیک، مالیات و گمرک و به طورکلی ایجاد فضای سالم کسب و کار را موردتوجه قرار می دهد. تحقیقات SINGH, (2000), COBB, (1996), POHGOLA(2002) در این بخش طبقه بندی می شوند.برخی از آثار شرایط کل افراد جامعه (در سطح کلان) را تحت تاثیر قرار می دهد. این بخش در ادبیات تجارت الکترونیک مزایا و معایب کلان فناوری اطلاعات را بر جامعه برمی شمارد، ازجمله افزایش بهره وری حرکت به سوی اقتصاد دیجیتالی، افزایش استاندارد زندگی، افزایش آگاهی مردم و بالارفتن قدرت انتخاب و کمک به برقراری عدالت اجتماعی، کاهش آلودگی و ترافیک و بهبود خدمات عمومی، اهمیت حریم خصوصی، تحولات فرهنگی و... مانند پژوهشهای CLAYTON, WALDRON(2002), OECD (2004) KOUTSOUTOS (2002).بخش اعظم مطالعات به شناسایی آثار تجارت الکترونیک بر سازمانها پرداخته است. در این حوزه محققان این آثار را به دو دسته تقسیم کرده اند:1 – حوزه هایی که در محیط عمومی سازمانها و فضای کسب و کار برای همه فعالان تجاری تاثیرپذیرند و شرایط را برای همه سازمانها تا حدودی تغییر می دهند. درواقع محیط کسب و کار تغییر کرده و بدون توجه به اینکه سازمانها درچه مرحله ای از پذیرش تجارت الکترونیک هستند این تغییرات شکل می گیرد. به عنوان مثال تغییر در ساختار صنعت، ساختار بازار، ساختار هزینه شرکتها، سایر سازمانهایی که به نوعی شرکتها در فعالیتهای تجاری خود با آنها درگیر هستند(مانند بانک و بیمه)، شیوه جدید پرداخت، حق مالکیت معنوی، قوانین بین الملل، امنیت مالی و اطلاعاتی، رقابت، جهانی شدن و... که شرایط محیط کسب و کار را تغییر داده است. ازجمله تحقیقات در این بخش می تــــوان از PALUMBO &HERBIG (1998), CHIRCU & KAUFFMAN (2001), ALLEN & FJERMESTAD, (2001)1 نام برد.2 – حوزه هایی که در دامنه فعالیتها و عملکرد شرکتها تاثیرپذیرند و به محیط داخلی شرکتها مرتبط می شود. مانند استراتژی، ساختار هزینه ها در شرکت و فعالیتهای سازمان که در قالب زنجیره ارزش قابل بیان است، به این دلیل که زنجیره ارزش مجموعه فعالیتهایی را که شرکت ازطریق آن محصول یا خدمت خود را تولید و به مشتریان تحویل می دهد دربرمی گیرد و تمام فعالیتهای شرکت ازجمله طراحی محصول، تولید، توزیع، تهیه مواداولیه، بازاریابی، فروش، خدمت رسانی، مدیریت منابع انسانی، مدیریت و... در آن پوشش داده می شود. محققانی که از این بعد به بررسی آثار تجارت الکترونیک پرداخته اند عبارتند از ROSENBAUM (2001),PORTER, MILLAR(1985) GUNASEKARAN (2002), RAVARINI, ETAL, (2002).باتوجه به اهمیت و نقش مشتریان در سودآوری و پایداری شرکت، اهمیت اعتماد و وفاداری و توجه به حقوق مصرف کنندگان، مدیریت روابط مشتریان (CRM) و آمیخته بازاریابی به طور مفصل مورد توجه محققان قرار گرفته است. این حوزه ها توسط نگارندگان در بخش بازاریابی طبقه بندی شده اند. (شکل شماره یک)
روش تحقیقروش تحقیق در این پژوهش روش اکتشافی است. از آنجا که درحال حاضر به طور مشخص آثار واقعی و تجربهشده ای از تجارت الکترونیک در کشور که قابل توصیف باشد، وجود ندارد لازم است با هدف اکتشاف نکات موردتأمل و مهم در به کارگیری تجارت الکترونیک موردشناسایی قرار گیرند.هدف از تحقیقات اکتشافی، تعیین، شناخت و تعریف پدیده ای است که تاکنون شناخته نشده یا اطلاعات کلی از آن دردست است و یا در گذشته، تحقیق درمورد آن انجام نشده است. (ظهوری، 1378). در این نوع تحقیق، پژوهشگر به کشف و شناسایی پدیده های اصلی و مهمی می پردازد که چندان قابل درک نیست.داده ها در این پژوهش ازطریق مصاحبه گردآوری شده است. سه شرط ذیل برای انتخاب شوندگان، موردتوجه قرار گرفته است به این دلیل که پاسخگویان باید دید جامع و کلانی نسبت به کارگیری تجارت الکترونیک داشته باشند.1 – ویژگیها، شرایط و موقعیت تجاری و بازرگانی ایران را بشناسند؛2 – از وضعیت تجارت الکترونیک درایران و پیاده سازی آن، اطلاع داشته باشند؛3 – در حوزه تجارت الکترونیک، سیاستگذاری و برنامه ریزی آن نقش و یا مسئولیت داشته باشند.محققان تلاش کرده با رعایت شرایط ذیل پایانی و روایی ابزار سنجش را موردتوجه قرار دهد: 1 – تعریف کردن اصطلاحات، 2 – توجیه پاسخ دهندگان، 3 – تجانس و همگونی پاسخگویان و 4 – برقراری شرایط و زمینه های اجرای پرسشگری.
نتایج تحقیقنتایج حاصل از مصاحبه به شرح زیر قابل طبقه بندی است:! شرایط خاص محیط تجاری ایران: آنچه که امروز در ایران از آن به عنوان تجارت الکترونیک نام برده می شود، صرفا به کارگیری برخی از ابزارهای فناوری اطلاعات در تعداد محدودی از فرایندهای تجاری است. نکته قابل توجه آن است که اولا آیا این ابزارها به درستی مورداستفاده قرار می گیرند یا خیر و ثانیا فرایندهای سنتی تجاری که الکترونیکی می شوند، آیا در بستر تجارت الکترونیک فرایندهای کارا و قابل قبولی خواهند بود یا این فرایندها در عرصه جدید موجودیت پیدا نمی کنند.به علاوه در کشور ما به دلیل دولتی بودن بسیاری از سازمانهای تجاری و مرزهای بسته و قوانین پیچیده و دست و پاگیر، مفاهیم رقابت و ایجاد ارزش که در تجارت الکترونیک اهمیت بیشتری می یابد، کم رنگ تر دیده می شود. متاسفانه در جایی که دولت باید نقش هدایت گری در ایجاد فضای سالم کسب و کار داشته باشد خود اقدام به فعالیت بازرگانی کرده است.
نکات قابل تأمل1 – رویکرد برنامه ریزان و دولتمردان: امروزه سرمایه گذاریهایی که در حوزه فناوری اطلاعات در کشور انجام میگیرد، عمدتا با هدف افزایش بهره وری و ماشینی شدن کارها و کاهش هزینه ها و زمان است. درحالی که کشورهای پیشرفته فناوری اطلاعات را ابزاری برای متمایزسازی خود وایجاد هم افزایی ازطریق آن به کار میگیرند تا زمانی که دقیقا برای ما مشخص نشود از فناوری اطلاعات برای چه منظوری در کشور استفاده می کنیم، ممکن است سرمایه گذاریهای فعلی ما مانعی برای حرکتهای بعدی باشد.متاسفانه در کشور ما رویکرد برنامه ریزان و مدیران از به کارگیری فناوری اطلاعات افزایش بهره وری، کاهش خطاها و اشتباهات و افزایش سرعت است حال آنکه در عرصه رقابت جهانی از فناوری اطلاعات به عنوان اهرمی برای کسب مزیت رقابتی پایدار استفاده می شود. با سرمایه گذاری درجهت خودکارکردن فرایندهای سنتی نادرست یا ناقص تجاری محیط تجاری کشور و مشغول شدن با آن مانعی برای توجه به فناوری اطلاعات به عنوان اهرمی راهبردی می شود. کشور ما هنوز به دنبال دیجیتالی کردن فعالیتهای سنتی و قدیمی است که راهی به دنیای مجازی ندارد.2 – ناهماهنگی بین سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در سازمانها: به دلیل فقدان استانداردها و زیرساخت مشترک و همچنین نبود رویکرد استراتژیک برای طراحی نظام اطلاعاتی منسجم بین سازمانی، باعث شده است که هر سازمانی تلاش کرده، سخت افزار و نرم افزار خود را در این زمینه طراحی و اجرا کند. لذا امکان بالقوه ایجاد هماهنگی میان نظامهای مورداستفاده در شرکتها نادیده انگاشته شده است. بنابراین، علاوه بر اینکه بسیاری از سرمایه گذاریها به هدررفته، هزینه های جدیدی نیز برای ایجاد یکپارچگی موردنیاز است. این مشکل و ناهماهنگی میان نظامهای مورداستفاده در گمرک، بیمه، حمل ونقل و بانکها نیز وجود دارد که امر تجارت را به جای تسهیل، با مشکلات جدیدتری مواجه می سازد.3 – استراتژی فناوری اطلاعات: در شرکتهای داخلی مفهوم راهبرد و برنامه ریزی راهبردی بسیار دور از ذهن است. و اکثر شرکتهایی که به برنامه ریزی راهبردی روی آورده اند نه برای نیاز به آن، بلکه صرف داشتن چنین سندی در برابر سهامداران اقدام به تدوین آن کرده اند. راهبرد تجارت الکترونیک در سطح سازمانها باید از راهبرد فناوری اطلاعات در سازمان سرچشمه گیرد. و راهبرد فناوری اطلاعات نیز باید باتوجه به راهبرد سازمانی شرکت تدوین شود.سوالی که کمتر هنگام تدوین راهبرد فناوری اطلاعات پرسیده می شود آن است که شرکت، فناوری اطلاعات را برای چه چیز نیاز دارد شاید درحال حاضر برای بسیاری از شرکتها استفاده از تجارت الکترونیک مقرون به صرفه نباشد، ولی سرمایه گذاریهایی در این بخش دیده می شود. بی توجهی به این مسایل باعث سرمایه گذاریهای متعدد و ناهماهنگ می شود که درنهایت جامعیت نداشته و به نتیجه نمی رسد. به دلیل آنکه هدف اصلی و اولیه از این سرمایه گذاریها در بخش فناوری اطلاعات برای بسیاری از شرکتها مشخص نیست و لذا پراکندگی و عدم استمرار سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در این شرکتها دیده می شود.فناوری ارتباطات و اطلاعات باید در خدمت راهبردی درست باشد. حال آنکه نبود راهبرد نادرست، تلاش شرکت را به سرانجام مطلوب نخواهدرساند.4 – نظام کنترل و بازرسی و نقش استانداردها: در کشور ما صنعت بازرسی و کنترل نقش بسیار محدودی در تجارت دارد. درحالی که این صنعت در تجارت الکترونیک نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و بی توجهی به آن نه تنها ضربه به نظام بازرگانی می زند بلکه وجهه کشور را در عرصه جهانی خدشه دار می سازد. جامعه خریداران در ایران کمتر به داشتن گواهیهای بازرسی و استانداردها در خرید محصولات توجه می کنند و عمدتا هنگام خرید محصولات را بازرسی و آزمایش می کنند. درحالی که این کار در تجارت الکترونیک امکان پذیر نیست و برای ایجاد اعتماد و اطمینان در مصرف کننده توجه به این صنعت اهمیت دارد.5 – ایجاد کسب و کارهای جدید: با ظهور اینترنت فضای جدید بزرگ و استانداردی ایجاد شده که برای همگان قابل دسترس است. این فضا به طور رایگان دراختیار مردم قرار می گیرد و بنابراین خلاقیت و ایجاد کسبوکارهای جدید بسیار آسان تر و کم هزینه تر است. اینترنت باعث شده پایگاههای مختلف داده ها که قبلا به طور پراکنده دراختیارسازمانهای خاصی قرار داشت در همه دنیا قابل دسترس باشد و این موضوع باتوجه به جمعیت جوان کشور فرصتی برای ایجاد کسب کارهای جدید است، که باید موردحمایت قرارگیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
(فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا:زیربنای تحول سازمانی (بخش نخست)
شرکت کنندگان در میزگرد
کامران اعتمادمقدم: دکترای مهندسی صنایع، عضو هیأت علمی و مدیر علمی رشته مدیریت فناوری اطلاعات سازمان مدیریت صنعتی، مشاور و مدرس دانشگاهها به مدت 17 سال
مجتبی سلیمانیها: کارشناسی ارشد برنامهریزی سیستمهای اقتصادی – اجتماعی، عضو هیأت علمی سازمان مدیریت صنعتی
محمدتقی عیسایی: دکترای کامپیوتر از انگلستان، عضو هیأت علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
مهرداد کازرونی: دکترای طراحی سیستمهای تولید به کمک کامپیوتر از استرالیا، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر، سرپرست کار گروه سیستمهای کاربردی و مدیریت منابع تکفا
مرتضی مهدوی: دانشجوی دکترای مخابرات، کارشناسی ارشد مخابرات، مجری طرح برنامه تکفا
محمدمیرزا عبداللهی: کارشناسی ارشد الکترونیک از دانشگاه شیراز، کارشناسی ارشد کامپیوتر از دانشگاه صنعتی شریف، تخصص در طراحی، مشاوره و اجرای سیستمهای نرمافزاری
محمود نظاری: دانش آموخته مدیریت امور اداری، مؤسس و مدیرعامل شرکت همکاران سیستم، رئیس هیأت مدیره گروه همکاران سیستم.
محمد نقوی:کارشناسی ارشد مهندسی مخابرات، مدیرکل توسعه فناوری اطلاعات وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
اشاره
در جهان پرشتاب و پیچیده امروز، در هر تحول و حرکت جدیدی نیازها و مسایل جدید و بعضاً پیچیده ای به چشم می خورد که پاسخگویی و پیدا کردن راه حل آنها بدون بهرهگیری از رویکردهای جدید و تکنولوژی و ابزارهای نو امکان پذیر نیست.یکی از فناوری های جدید که هر روز بر اهمیت جایگاه آن در جوامع بویژه سازمانها و بنگاهها افزوده شده و جنبه استراتژیک و راهبردی پیدا کرده، فناوری اطلاعات و ارتباطات است که به اختصار «فاوا» نامیده می شود. در سالهای اخیر، فاوا نه تنها عامل عمده توانمندسازی سازمانهاست، بلکه میزان توسعه یافتگی سازمانها در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان به عنوان یکی از شاخصهای اصلی توسعه یافتگی سازمانها قلمداد کرد.در عرصه بقای سازمانها آنچه که از اهمیت خاصی برخوردار است، بحث «رقابت» است؛ زیرا تنها شرایط رقابتی در بازار و احترام به مشتری و سنجیدن نیازهای مشتری است که موجب شده است کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمانها و بنگاههای کشورهای پیشرفته افزایش یافته و به عنوان عامل قدرت و سازندگی در استراتژی مدیران گنجانده شود.از آنجا که فناوری اطلاعات و ارتباطات نه تنها در حوزه فعالیت خود، بلکه در کلیه فعالیتها اعم از اقتصادی، صنعتی، تولیدی، بازرگانی و اجتماعی تاثیرگذار است و درواقع زیربنای تحول سازمانی محسوب می شود، این بار تدبیر درصدد برآمده است که این بحث را به عنوان یک موضوع راهبردی و ابزار کسب برتری و مزیت رقابتی بنگاهها در چارچوب میزگرد موردبررسی و کنکاش قرار دهد.در میزگرد حاضر چندتن از صاحبنظران، استادان دانشگاهها و مدیران ارشد سازمانها حضور دارند و تلاش کرده اند که متناسب با وقت جلسه ضمن پاسخگویی به محورهای بحث، به بیان دیدگاههای خود بپردازند.متن مطالب میزگرد باتوجه به حجم بالای آن، در دو بخش تقدیم علاقهمندان می شود. بخش نخست در این شماره و بخش پایانی در شماره بعدی چاپ و منتشر خواهدشد.با تبریک نوروز 85 و آغاز سال جدید و سپاس از میهمانان شرکت کننده، شما را به مطالعه نخستین بخش میزگرد دعوت می کنیم.
اعتماد مقدم: با نام خدا. در میزگرد امروز بنا داریم به مسایل کلان فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در سازمانها و مدیریت آنها بپردازیم. همه مستحضر هستید که سالیان درازی است که این فناوری به عنوان ابزاری در خدمت انجام فعالیتهای متداول سازمانها مطرح بوده است. در شرایطی که میزان اهمیت و تاثیرات سازمانی آن در طی سالهای مختلف دچار تغییرات گسترده ای شده، معمولا شتاب دگرگونیها، اجازه نداده که مدیران و تصمیم گیرندگان، موفق شوند با فرصت کافی و در زمان مناسب، این تحولات را به درستی لمس کرده و برای برخورد با آنها به موقع برنامهریزی نمایند. اگر به تاریخچه رشد اهمیت این فناوری در جهان نگاه شود، چند مرحله مشخص را می توان یافت. تا دهه 60 میلادی، فناوری اطلاعات خلاصه می شد در مفهوم ابزاری کارامد برای انجام محاسبات و پردازشهای اولیه و سازمانها صرفا در جهت داده پردازی از آن بهره می بردند. برای نخستین بار در دهه 70، ارزش اطلاعات و سامانههای رایانه ای برای پردازش آن موردتوجه قرار گرفت. مفهوم سیستم های اطلاعات مدیریت هم از همان زمان پیدا شد. سازمانها و مدیران آنها به نقش کلیدی اطلاعات در امر مدیریت و کنترل امور سازمانها توجه نشان دادند. ولی تا قبل از دهه 80 میلادی اهمیت سامانه ها یا همان سیستم های اطلاعاتی درحد پشتیبانی فعالیتهای اصلی سازمانی محدود میشد. پس از این تاریخ، این سیستم ها در فعالیتهای اصلی و محوری سازمانها حضور پیدا کردند، تولید به کمک تجهیزات رایانه ای متحول شد و رایانه ها در انواع فعالیتهای خدماتی سازمانها نقش محوری پیدا کردند. پس از دهه 90، که به تدریج سیستم های یکپارچه اطلاعاتی سرتاسر سازمان و بنگاه اقتصادی را به یکدیگر پیوند دادند و شبکههای ارتباطی دوربرد، امکان انجام فعالیتهای کسب و کار را از هر نقطه ای فراهم آوردند، به تدریج مفهوم فناوری اطلاعات، به شکل جدی تر در جامعه مطرح شد و این بار به عنوان ابزار کسب برتری و مزیت رقابتی بنگاههای اقتصادی نسبت به یکدیگر.
/
راهبردی بودن فاوافناوری اطلاعات که پایه های اصلی آن را فناوری رایانه ها و فناوری ارتباطات تشکیل می دهد، از ترویج آنها شکل گرفت و برای نخستین بار در این دهه، نقش آن در مدیریت راهبردی سازمانها پدیدار شد. راهبردی بودن به این معناست که وجود این فناوری در رسیدن سازمان به اهدافش نقش اساسی داشته باشد. امروزه یک بنگاه اقتصادی برمبنای نقش راهبردی فناوری اطلاعات در مسیر کسب مزیتهای رقابتی جدید تلاش می کند. این رویکردی است که برای کشور ما بسیار بدیع بوده و تجربه های قابل توجهی را مبتنی بر این رویکرد نداشتهایم. از سویی میزان توجه به توسعه فاوا در کشور در سالهای اخیر سیر صعودی داشته است. از خرداد 81 ، با مطرح شدن طرح توسعه کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور (طرح تکفا)، این قضیه به شکلی جدی تر مطرح شد، به طوری که دولت برنامه ویژه ای را اعلام کرد و بودجه خاصی را به این مسأله تخصیص داد.حتی در دنیا هم توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات به عنوان یک عامل تحول سازمانی و موثر در کسب و کار از نیمه دوم دهه 90 متحول شده و یک بحث متفاوت و نو را شکل داده است.اما باتوجه به اینکه ما زیرساخت ها و بسترهای اولیه را همانند جهان پیشرفته نداشته ایم، شکاف دیجیتالی ایجاد شده و با کاربردهای روز فاوا فاصله گرفته ایم. همین امر موجب شده است بسیاری از ابعاد استراتژیک این مسأله برای سازمانهای ما هنوز ناشناخته و گنگ باقی بماند.
محورهای بحثدر محورهای بحث امروز چند نکته پیش بینی شده است. ازجمله اینکه آیا فناوری اطلاعات و ارتباطات امروزه برای ما نقش استراتژیک دارد؟ یا اینکه خیر، این مسأله متعلق به کشورهای دیگر است؟ محور دیگر اینکه درمورد فاوا کدام رویکردهای جدید مطرح شده است؟محور دیگر این است که اگر از مدیریت سازمانها صحبت می کنیم، جایگاه هریک از بخشهای دولتی و خصوصی در زمینه فاوا چیست و چه نگرشهای جدیدی را باید موردتوجه قراردهند. یا آموزشهایی که در سازمانها داده می شود چگونه اند؟ آیا متناسب با حرکتهایی است که در کشور اتفاق می افتد؟ تفاوت میان آموزش کامپیوتر و IT با رویکردهای جدید چیست؟این محورها ازجمله مسایلی است که صاحبنظران و اساتید و کارشناسان حاضر در جلسه درصدد هستند که با همفکری یکدیگر به آنها پاسخ گویند. آغاز سال نو را همراه با این بحث به فال نیک می گیریم و امیدواریم در فرصتهای دیگر در طول سال جدید بتوانیم شاخههای پنهان بحث را بیشتر بازکنیم. در مقدمه بحث بی مناسبت نیست به این نکته هم اشاره کنم که گاه در مستندات مختلف روی دو واژه IT وICT و تفاوتهای آنها تاکید می شود. واقعیت این است که هیچکدام از این دو اختصار، بدون «ارتباطات» معنایی ندارند. پس اگر گاهی از «فناوری اطلاعات» (IT) یا «فناوری اطلاعات و ارتباطات» (ICT) صحبت می کنیم، منظور یکی است.درمورد استفاده از عبارت اختصاری «فاوا» هم باید عرض کنم که حدود 4 سال پیش بود که با نظر اساتید و صاحبنظران درهمین سازمان این عبارت اختصاری انتخاب شد و بعدا عمومیت پیدا کرد. اخیرا هم فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی رسما این مسأله را اعلام کرده که به جای اصطلاح ICT و فناوری اطلاعات و ارتباطات می توان از عبارت اختصاری «فاوا» استفاده کرد.در ابتدا از آقای مهندس سلیمانیها تقاضا می کنم بحث را با محورهای اول و دوم شروع کنند که آیا اصولا آنچه که در گذشته از فاوا در سازمانها یاد می شد با امروز تفاوت خاصی دارد یا خیر و کشور ما از این تفاوت چه تاثیری را میگیرد؟ علاوه بر این چه ضرورتی برای پرداختن به بحث فاوا در کشور ما وجود دارد؟ و اصولا آیا می توان فاوا را زیربنای تحولات سازمانی قلمداد کرد؟
سلیمانیها: اصولا وجه غالب نگرش به تکنولوژی و منابع انسانی در گذشته، نگرش پشتیبان بوده است. یعنی مدیران، تکنولوژی و نیروی انسانی را به عنوان پشتیبان سیاستها و استراتژی های خودشان تلقی میکردند. لذا این مقولات در ساختار سازمانی مرتبه پایینی داشتند و بعداز اینکه استراتژی ها طرحریزی می شد، مدیران موظف بودند نیروی انسانی و تکنولوژی را در پشتیبانی آنها تجهیز کنند. بنابراین نه تنها درباره تکنولوژی اطلاعات بلکه کلا نگرش به تکنولوژی، نگرش پشتیبانی بود. این درحالی است که این نگرش در سازمانهای پیشرو روز به روز جای خود را به نگرش مترقی تر می دهد که جایگاه بالاتری برای تکنولوژی و نیروی انسانی قائل است. براین اساس امروزه هم نیروی انسانی و هم تکنولوژی بخصوص تکنولوژی اطلاعات یکی از مؤلفه های اساسی پیکربندی سازمانهای نوین محسوب می شوند و این دو مؤلفه نه تنها از اهمیت بالایی برخوردارند، بلکه در رابطه با بقیه عناصر نقش مسلط و تعیین کننده دارند و آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. امروزه در سازمانهای پیشرو، به تکنولوژی اطلاعات به عنوان یک عنصر توانمندساز نگاه می کنند که میتواند سازمان را آن چنان متحول کند که قادر باشد قابلیت های شگرفی را از دیدگاه بهره وری و کارایی ارائه دهد. البته نگرش سنتی هم کماکان در بسیاری از سازمانها پابرجاست و قاعدتا چنین سازمانهایی نمی توانند نقش پیشتاز در صنعت خودشان ارائه دهند و عمدتا در سطح پایینی از ارزش افزوده و به صورت دنباله رو حرکت می کنند. همین مسأله درمورد دولتها هم دیده می شود. یعنی دولتهایی که درصدد برآمدند که نظام اداریشان را بهره ور کنند و به تکنولوژی بویژه تکنولوژی اطلاعات، نگرش پشتیبان داشتند، در این راه موفق نبوده اند. کمااینکه سالهاست در جامعه ما همه ساله، همایش ملی بهره وری با صدور قطعنامههای مفصل هم برگزار می شود ولی درعملکرد نظام اقتصادی و اداری تاثیر چندانی نداشته است.حتی تحولات نظام اداری هم عمدتا در سطح بهبود رویه و روالها متوقف مانده و در تنوع و ارتقای خدمات، سطح عملیات و بخصوص مدیریت نفوذ چندانی نداشته است. لذا چنانچه دولت بخواهد در تحول نظام اداری جدی باشد و سازمانهای دولتی را اساسا دگرگون کند، این امر منوط به افزایش سطح دانش و مهارتهای فناوری اطلاعات خواهدبود که اگر این امر توسعه نیابد، نمی شود امید چندانی داشت.در ارتباط با بنگاهها هم آنهایی که پی برده اند، به هرتقدیر باید در دنیای تجارت آزاد فعالیت کنند و حضور در چنین دنیایی با پیکربندی موجود امکان ندارد، به استقبال فناوری اطلاعات شتافته و در این مورد احساس مسئولیت دارند. اما به دلیل اینکه بسیاری از این تحرکات منوط به زیرساخت های حقوقی و فنی و ملی است، اگر چنانچه دولت در این مورد جدی نباشد، بخش خصوصی هم توفیق چندانی به دست نخواهد آورد مگراینکه به فعالیتهای برون مرزی خودش توسعه دهد.
میرزا عبداللهی: من فکر می کنم در شروع بحث لازم است تفکیک اساسی درمورد نقش فاوا در سازمانهای دولتی و نیمه دولتی و خصوصی قائل شویم.نهایتا این نقشهای متفاوت می تواند نتیجه های تاحدودی ضدو نقیض داشته باشد. براین اساس یک سری سازمانهایی داریم که من همه آنها را در قالب دولتی می بینم، سازمانهایی که اهداف و استراتژی هاشان به نوعی به مسائل دولتی و سیاسی بازمی گردد و مشابه بخش خصوصی مسائل اقتصادی برای آنها حرف اول را نمی زند. درنتیجه در سازمانهای دولتی استفاده از فاوا شکل خاصی پیدا می کند، به طوری که یا بیشتر جنبه ظاهری پیدا می کند که استفاده از فناوری را به نوعی در توجیه خودشان نشان دهد و یا به طورکلی به دلیل نقص ها و کمبودهایی که مخصوصا در مدیریت دارند، به نوعی بهادادن به فاوا عاملی برای توجیه این کمبودها باشد.بنابراین با تأسف باید گفت ما در سازمانهای دولتی به فناوری اطلاعات به عنوان زیرساخت و عامل قدرت و سازنده نگاه نمی کنیم.بخش خصوصی هم همیشه باید اهداف و مسائل و نگرشهایش را در این جهت پیش ببرد که در مقابل رقبا و وجود خودش از این تکنولوژی استفاده کند.بنابراین بخش خصوصی یا برای اینکه جلوتر از بقیه باشد و یا برای پرداختن به مسایلی نظیر بازاریابی سعی می کند که از فناوری اطلاعات بهره بگیرد. لذا فناوری اطلاعات چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی آن جایگاه لازم را ندارد. نهایتا اگر با این نگرش نگاه کنیم، باید ببینیم که چه کار باید کرد تا از پایه در این دو بخش نقش اساسی فاوا شکل بگیرد و به کار گرفته شود.
نظاری: دوستان تفکیک دو روند رشد را در زمینه کاربرد IT در سازمانهای دولتی و بخش خصوصی مطرح کردند. این تفکیک به ادامه بحث و باز کردن موضوع کمک میکند.
استقبال بخش خصوصی از ITخوشبختانه چند ضرورت باعث شده است که بخش خصوصی در زمینه توسعه IT خوب عمل کند. یکی از انگیزههای اصلی در این باره، پایین آوردن هزینهها در سطح بنگاه است. پس از بحث هزینهها، به دست آوردن اطلاعات لحظهای در هر زمان مورد نیاز است. اگرچه بنگاههای ما در شرایط رقابتی فعالیت نمیکنند، ولی در شرایطی قرار داریم که از نظر مدلهای بخش خصوصی خوشبختانه حرکت رو به جلو و پیشرفت وجود دارد. در نهایت، جالبترین عنصری که در این حرکت به تازگی خودش را نشان میدهد، نیروی انسانی خلاق است که حاضر نیست با سیستمهای قدیمی کار کند. به عنوان مثال، مدیر منابع انسانی، مدیر مالی و یا مدیر فروش یک موسسه امکان ندارد که فکر کند در یک محیط و حوزه محدود و بسته میتواند کار کند و می خواهد پیشرو باشد. بر این اساس، بنگاههای ما به دلیل اضطرار و ضرورت در جهت پیشرفت دادن سیستمها خوب عمل میکنند.اما نکته قابل یادآوری این که تعداد بنگاههای خصوصی با حجم بیش از 200 نفر نیروی انسانی، قابل توجه نیستند، به همین دلیل، بنگاههای خصوصی ما نمیتوانند اساسا" سیستم های IT گستردهای داشته باشند. محدودیتهای این پروژهها خود یک عامل محدود کننده است که به خاطر وجود آن، نمیتوانیم به توسعههای اساسی دست یابیم. عامل دیگر این است که وقتی بنگاههای خصوصی ما در تعامل با یکدیگر قرار میگیرند، به دلیل عدم وجود یک زیر ساختIT ملی نمیتوانند با هم ارتباط مناسب برقرار نمایند. به بیان دیگر، اگرچه برقراری ارتباطات، به دلیل ضعف فعالیتIT بخش خصوصی نیست، اما استاندارد نبودن سیستمهای کاربردی و نبود بلوغ عرضه در زمینه فاوا باعث شده است که واحدها نتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. هنگامی هم که شرکتهای بخش خصوصی بزرگتر میشوند و به سیستمها عمیقتر نگاه میکنند، محیط تعاملی برای آنها محدود کننده است. یعنی به محض این که یک بنگاه خصوصی چابک برای دریافت خدمت با یک ارگان دولتی ارتباط برقرار میکند، به یک باره احساس مشکل میکند، زیرا سازمانهای دولتی با سرعت مناسب و یا حداقل مورد انتظار به او پاسخ نمیدهند و دچار مشکل میشود. در چنین محیط تعاملی قطعاً بحث دولت یک عامل مهم است. در ایران چون نفت متعلق به دولت است و مردم نقش بسیار ضعیفی در اقتصاد ملی دارند و موسسات خصوصی کوچک هستند، بنابراین، سفارش دهنده عمده در حوزههای مختلف اقتصادی، دولت است. در جهان پیشرفته هم کارفرمای پروژههای بزرگ IT دولتها هستند. برای مثال، اتحادیه اروپا و یا وزارت دفاع آمریکا بزرگترین سفارشدهندگان پروژههای بزرگ IT هستند و یا استانداردهایی که در دنیای نرم افزار به کار گرفته میشود، عموما" در مسیر اجرای پروژههای بزرگ وزارت دفاع