دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

فطرى بودن پوشش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

فطرى بودن پوشش

حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، داراى جایگاه خاصّى است، و یکى از دلایل اساسى آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطرى است.

داستان حضرت آدم و حوّا نیز فطرى بودن پوشش را اثبات مى‏کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که براى مسیحیان نیز مقدّس است)، مى‏خوانیم: «و چون زن دید که آن درخت براى خوراک نیکوست و به نظر، خوش‏نما و درختى دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه‏اش گرفته بخورْد و به شوهر خود نیز داد و او خورد*آن‏گاه چشمان هر دوى ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند؛ پس برگ‏هاى انجیر به‏هم دوخته، سترها براى خویشتن ساختند. . » بعد ادامه مى‏دهد: «و آدم، زن خود را حوّا نام نهاد؛ زیرا که او مادر جمیع زندگان است * و خداوندْ خدا رخت‏ها براى آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید». (1)

بر طبق این متن، آدم و حوّا لباسى نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعداً خداوند لباسى از پوست بدیشان ارزانى داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوّا چنین آمده است: فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءتَهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ؛(2)

آن‏گاه که آدم و حوّا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید). و به سرعت، با برگ درختان بهشتى خود را پوشاندند. طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوّا قبل از چشیدن درخت ممنوعه داراى لباس بوده‏اند؛ امّا با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغواى شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگى (خواه طبق نقل تورات قبل از آن داراى لباس نبوده و یا طبق قرآن کریم داراى لباس بوده‏اند) بلافاصله خود را با برگ‏هاى درختان بهشتى پوشاندند. این احساس شرم از برهنگى، حتى بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ‏ها (ولو به طور موقت)، از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانى از جانب خداوند یا فرشته وحى و یا تذکّر هر یک به دیگرى صورت گرفته است، بیانگر فطرى بودن پوشش در انسان است و ثابت مى‏کند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن‏ها ایجاد نشده است؛ بلکه انسان‏هاى نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان‏ها، به طور فطرى بدان گرایش داشته‏اند. و بنا به گواهى متون تاریخى، در اکثر قریب به اتفاق ملت‏ها و آیین‏هاى جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هرچند حجاب در طور تاریخ، فراز و نشیب‏هاى زیادى را طى کرده و گاهى با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولى هیچ‏گاه به‏طور کامل از بین نرفته است. اگر به لباس ملّى کشورهاى جهان بنگریم، به خوبى حجاب و پوشش زن را در آن مى‏بینیم. دقّت در لباس ملى کشورها ما را از ورق زدن کتب تاریخى براى یافتن ملل و اقوامى که زنان آنها داراى حجاب بوده‏اند، بى‏نیاز مى‏سازد و به خوبى اثبات مى‏کند که حجاب در میان اکثر ملت‏هاى جهان، معمول بوده و اختصاص به مذهب یا ملّت خاصى نداشته است. تمام ادیان آسمانى، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده‏اند و جامعه بشرى را به سوى آن دعوت کرده‏اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعى در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهاى ادیان الهى هماهنگ و همسو با فطرت انسانى تشریع شده است؛ پس در همه ادیان الهى پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امرى لازم بوده است. کتاب‏هاى مقدس مذهبى، دستورها و احکام دینى، آداب و مراسم و سیره عملى پیروان این ادیان الهى، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدّعاست.

حجاب در شریعت زرتشت

«اَشو زرتشت» با توصیه‏ها و اندرزهاى خود، کوشیده است تا پایه‏هاى حجابى را که زنان ایرانى به عنوان یک فرهنگ ملّى در ظاهر عرف خود رعایت مى‏کنند، در عمق روح آنان متحکّم نماید و از این راه، ضمانت اجراى قانون حجاب را در آینده نیز تأمین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امکان انحراف‏هاى اخلاقى پنهان، بیمه کند. قسمتى از پند و اندرزهایى که «اَشو زرتشت» به پیروان خود توصیه نموده را نقل مى‏کنیم، تا این اقدام مهم «اشو زرتشت» بهتر نمایان گردد و حرکت او در جهت تعالى و آموزش ریشه‏هاى «حفظ حجاب» و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهرى با عفّت باطن، روشن‏تر شود. او مى‏فرماید: * اى نوعروسان و دامادان! روى سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهید و گفتارم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پى زندگانى پاک مَنشى برآیید. هر یک از شما باید در کردار نیک و مهرورزى، بر دیگرى پیشدستى جوید تا آن زندگانى مقدس زناشویى، با خوشى و خرّمى همراه باشد. * اى مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروى کنید. هیچ‏گاه گرد دروغ و خوشى‏هاى زودگذرى که تباه کننده زندگى‏اند، نگردید؛ زیرا لذّتى که با بدنامى و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‏اى است که با شیرینى درآمیخته و همانند خودش دوزخى است. با این‏گونه کارها زندگانى گیتى خود را تباه مسازید. * پاداش رهروان نیکى، به کسى مى‏رسد که هوا، هوس، خودخواهى و آرزوهاى باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. کوتاهى و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس، چیز دیگرى نخواهد بود. * فریب‏خوردگانى که دست به کردار زشت مى‏زنند، گرفتار بدبختى و نیستى خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است؛ ولى زنان و مردانى که به اندرز و راهنمایى من گوش فرا مى‏دهند، آرامش و خوشى زندگى بهره‏شان خواهد بود و سختى و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نیک‏نامى جاودانى خواهند رسید. (3)

و در کتاب «وَنْدى داد» این جمله به طور مکرّر آمده است: «کلام ایزدى است که کردار زشت را نابود مى‏کند: از تو - اى مرد! - خواهش مى‏کنم پیدایش و فزونى را پاک و پاکیزه ساز! از تو - اى زن! - خواهش مى‏کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشى و شیر تو فراوان شود!». (4)در کتاب پوشاک باستانى ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیت‏هاى میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتى چنین مى‏خوانیم: «این پوشاک که بانوان زرتشتى از آن استفاده مى‏کنند، شباهتى بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد؛ چنان‏که روسرى آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسرى بانوان بختیارى است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربى است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندرى است». دین زرتشت، بر سه اصل اساسىِ، «اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» استوار گشته است. موبدان در تفسیر اندیشه و کردار نیک مى‏گویند: «یک زرتشتى مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دورى جوید». در اندرز «آذرباد مار اسپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بد چشم را به معاونت خود قبول مکن». (5)

حجاب در شریعت یهود

رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبى نیست که کسى بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورّخین، نه‏تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته‏اند، بلکه به افراطها و سخت‏گیرى‏هاى بى‏شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کرده‏اند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است: «گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را به‏وجود آورد، ولى در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللى که از فکر یهود پیروى مى‏کردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام مى‏خواست وجود داشت. در بین این ملت‏ها وجه و کفّین (=



خرید و دانلود  فطرى بودن پوشش


تحقیق درباره؛ فطرى بودن پوشش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

فطرى بودن پوشش

حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، داراى جایگاه خاصّى است، و یکى از دلایل اساسى آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطرى است.

داستان حضرت آدم و حوّا نیز فطرى بودن پوشش را اثبات مى‏کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که براى مسیحیان نیز مقدّس است)، مى‏خوانیم: «و چون زن دید که آن درخت براى خوراک نیکوست و به نظر، خوش‏نما و درختى دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه‏اش گرفته بخورْد و به شوهر خود نیز داد و او خورد*آن‏گاه چشمان هر دوى ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند؛ پس برگ‏هاى انجیر به‏هم دوخته، سترها براى خویشتن ساختند. . » بعد ادامه مى‏دهد: «و آدم، زن خود را حوّا نام نهاد؛ زیرا که او مادر جمیع زندگان است * و خداوندْ خدا رخت‏ها براى آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید». (1)

بر طبق این متن، آدم و حوّا لباسى نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعداً خداوند لباسى از پوست بدیشان ارزانى داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوّا چنین آمده است: فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءتَهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ؛(2)

آن‏گاه که آدم و حوّا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید). و به سرعت، با برگ درختان بهشتى خود را پوشاندند. طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوّا قبل از چشیدن درخت ممنوعه داراى لباس بوده‏اند؛ امّا با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغواى شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگى (خواه طبق نقل تورات قبل از آن داراى لباس نبوده و یا طبق قرآن کریم داراى لباس بوده‏اند) بلافاصله خود را با برگ‏هاى درختان بهشتى پوشاندند. این احساس شرم از برهنگى، حتى بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ‏ها (ولو به طور موقت)، از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانى از جانب خداوند یا فرشته وحى و یا تذکّر هر یک به دیگرى صورت گرفته است، بیانگر فطرى بودن پوشش در انسان است و ثابت مى‏کند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن‏ها ایجاد نشده است؛ بلکه انسان‏هاى نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان‏ها، به طور فطرى بدان گرایش داشته‏اند. و بنا به گواهى متون تاریخى، در اکثر قریب به اتفاق ملت‏ها و آیین‏هاى جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هرچند حجاب در طور تاریخ، فراز و نشیب‏هاى زیادى را طى کرده و گاهى با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولى هیچ‏گاه به‏طور کامل از بین نرفته است. اگر به لباس ملّى کشورهاى جهان بنگریم، به خوبى حجاب و پوشش زن را در آن مى‏بینیم. دقّت در لباس ملى کشورها ما را از ورق زدن کتب تاریخى براى یافتن ملل و اقوامى که زنان آنها داراى حجاب بوده‏اند، بى‏نیاز مى‏سازد و به خوبى اثبات مى‏کند که حجاب در میان اکثر ملت‏هاى جهان، معمول بوده و اختصاص به مذهب یا ملّت خاصى نداشته است. تمام ادیان آسمانى، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده‏اند و جامعه بشرى را به سوى آن دعوت کرده‏اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعى در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهاى ادیان الهى هماهنگ و همسو با فطرت انسانى تشریع شده است؛ پس در همه ادیان الهى پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امرى لازم بوده است. کتاب‏هاى مقدس مذهبى، دستورها و احکام دینى، آداب و مراسم و سیره عملى پیروان این ادیان الهى، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدّعاست.

حجاب در شریعت زرتشت

«اَشو زرتشت» با توصیه‏ها و اندرزهاى خود، کوشیده است تا پایه‏هاى حجابى را که زنان ایرانى به عنوان یک فرهنگ ملّى در ظاهر عرف خود رعایت مى‏کنند، در عمق روح آنان متحکّم نماید و از این راه، ضمانت اجراى قانون حجاب را در آینده نیز تأمین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امکان انحراف‏هاى اخلاقى پنهان، بیمه کند. قسمتى از پند و اندرزهایى که «اَشو زرتشت» به پیروان خود توصیه نموده را نقل مى‏کنیم، تا این اقدام مهم «اشو زرتشت» بهتر نمایان گردد و حرکت او در جهت تعالى و آموزش ریشه‏هاى «حفظ حجاب» و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهرى با عفّت باطن، روشن‏تر شود. او مى‏فرماید: * اى نوعروسان و دامادان! روى سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهید و گفتارم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پى زندگانى پاک مَنشى برآیید. هر یک از شما باید در کردار نیک و مهرورزى، بر دیگرى پیشدستى جوید تا آن زندگانى مقدس زناشویى، با خوشى و خرّمى همراه باشد. * اى مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروى کنید. هیچ‏گاه گرد دروغ و خوشى‏هاى زودگذرى که تباه کننده زندگى‏اند، نگردید؛ زیرا لذّتى که با بدنامى و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‏اى است که با شیرینى درآمیخته و همانند خودش دوزخى است. با این‏گونه کارها زندگانى گیتى خود را تباه مسازید. * پاداش رهروان نیکى، به کسى مى‏رسد که هوا، هوس، خودخواهى و آرزوهاى باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. کوتاهى و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس، چیز دیگرى نخواهد بود. * فریب‏خوردگانى که دست به کردار زشت مى‏زنند، گرفتار بدبختى و نیستى خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است؛ ولى زنان و مردانى که به اندرز و راهنمایى من گوش فرا مى‏دهند، آرامش و خوشى زندگى بهره‏شان خواهد بود و سختى و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نیک‏نامى جاودانى خواهند رسید. (3)

و در کتاب «وَنْدى داد» این جمله به طور مکرّر آمده است: «کلام ایزدى است که کردار زشت را نابود مى‏کند: از تو - اى مرد! - خواهش مى‏کنم پیدایش و فزونى را پاک و پاکیزه ساز! از تو - اى زن! - خواهش مى‏کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشى و شیر تو فراوان شود!». (4)در کتاب پوشاک باستانى ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیت‏هاى میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتى چنین مى‏خوانیم: «این پوشاک که بانوان زرتشتى از آن استفاده مى‏کنند، شباهتى بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد؛ چنان‏که روسرى آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسرى بانوان بختیارى است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربى است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندرى است». دین زرتشت، بر سه اصل اساسىِ، «اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» استوار گشته است. موبدان در تفسیر اندیشه و کردار نیک مى‏گویند: «یک زرتشتى مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دورى جوید». در اندرز «آذرباد مار اسپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بد چشم را به معاونت خود قبول مکن». (5)

حجاب در شریعت یهود

رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبى نیست که کسى بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورّخین، نه‏تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته‏اند، بلکه به افراطها و سخت‏گیرى‏هاى بى‏شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کرده‏اند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است: «گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را به‏وجود آورد، ولى در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللى که از فکر یهود پیروى مى‏کردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام مى‏خواست وجود داشت. در بین این ملت‏ها وجه و کفّین (=



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ فطرى بودن پوشش


تحقیق؛ فطرى بودن پوشش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

فطرى بودن پوشش

حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، داراى جایگاه خاصّى است، و یکى از دلایل اساسى آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطرى است.

داستان حضرت آدم و حوّا نیز فطرى بودن پوشش را اثبات مى‏کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که براى مسیحیان نیز مقدّس است)، مى‏خوانیم: «و چون زن دید که آن درخت براى خوراک نیکوست و به نظر، خوش‏نما و درختى دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه‏اش گرفته بخورْد و به شوهر خود نیز داد و او خورد*آن‏گاه چشمان هر دوى ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند؛ پس برگ‏هاى انجیر به‏هم دوخته، سترها براى خویشتن ساختند. . » بعد ادامه مى‏دهد: «و آدم، زن خود را حوّا نام نهاد؛ زیرا که او مادر جمیع زندگان است * و خداوندْ خدا رخت‏ها براى آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید». (1)

بر طبق این متن، آدم و حوّا لباسى نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعداً خداوند لباسى از پوست بدیشان ارزانى داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوّا چنین آمده است: فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءتَهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ؛(2)

آن‏گاه که آدم و حوّا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید). و به سرعت، با برگ درختان بهشتى خود را پوشاندند. طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوّا قبل از چشیدن درخت ممنوعه داراى لباس بوده‏اند؛ امّا با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغواى شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگى (خواه طبق نقل تورات قبل از آن داراى لباس نبوده و یا طبق قرآن کریم داراى لباس بوده‏اند) بلافاصله خود را با برگ‏هاى درختان بهشتى پوشاندند. این احساس شرم از برهنگى، حتى بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ‏ها (ولو به طور موقت)، از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانى از جانب خداوند یا فرشته وحى و یا تذکّر هر یک به دیگرى صورت گرفته است، بیانگر فطرى بودن پوشش در انسان است و ثابت مى‏کند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن‏ها ایجاد نشده است؛ بلکه انسان‏هاى نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان‏ها، به طور فطرى بدان گرایش داشته‏اند. و بنا به گواهى متون تاریخى، در اکثر قریب به اتفاق ملت‏ها و آیین‏هاى جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هرچند حجاب در طور تاریخ، فراز و نشیب‏هاى زیادى را طى کرده و گاهى با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولى هیچ‏گاه به‏طور کامل از بین نرفته است. اگر به لباس ملّى کشورهاى جهان بنگریم، به خوبى حجاب و پوشش زن را در آن مى‏بینیم. دقّت در لباس ملى کشورها ما را از ورق زدن کتب تاریخى براى یافتن ملل و اقوامى که زنان آنها داراى حجاب بوده‏اند، بى‏نیاز مى‏سازد و به خوبى اثبات مى‏کند که حجاب در میان اکثر ملت‏هاى جهان، معمول بوده و اختصاص به مذهب یا ملّت خاصى نداشته است. تمام ادیان آسمانى، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده‏اند و جامعه بشرى را به سوى آن دعوت کرده‏اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعى در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهاى ادیان الهى هماهنگ و همسو با فطرت انسانى تشریع شده است؛ پس در همه ادیان الهى پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امرى لازم بوده است. کتاب‏هاى مقدس مذهبى، دستورها و احکام دینى، آداب و مراسم و سیره عملى پیروان این ادیان الهى، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدّعاست.

حجاب در شریعت زرتشت

«اَشو زرتشت» با توصیه‏ها و اندرزهاى خود، کوشیده است تا پایه‏هاى حجابى را که زنان ایرانى به عنوان یک فرهنگ ملّى در ظاهر عرف خود رعایت مى‏کنند، در عمق روح آنان متحکّم نماید و از این راه، ضمانت اجراى قانون حجاب را در آینده نیز تأمین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امکان انحراف‏هاى اخلاقى پنهان، بیمه کند. قسمتى از پند و اندرزهایى که «اَشو زرتشت» به پیروان خود توصیه نموده را نقل مى‏کنیم، تا این اقدام مهم «اشو زرتشت» بهتر نمایان گردد و حرکت او در جهت تعالى و آموزش ریشه‏هاى «حفظ حجاب» و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهرى با عفّت باطن، روشن‏تر شود. او مى‏فرماید: * اى نوعروسان و دامادان! روى سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهید و گفتارم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پى زندگانى پاک مَنشى برآیید. هر یک از شما باید در کردار نیک و مهرورزى، بر دیگرى پیشدستى جوید تا آن زندگانى مقدس زناشویى، با خوشى و خرّمى همراه باشد. * اى مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروى کنید. هیچ‏گاه گرد دروغ و خوشى‏هاى زودگذرى که تباه کننده زندگى‏اند، نگردید؛ زیرا لذّتى که با بدنامى و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‏اى است که با شیرینى درآمیخته و همانند خودش دوزخى است. با این‏گونه کارها زندگانى گیتى خود را تباه مسازید. * پاداش رهروان نیکى، به کسى مى‏رسد که هوا، هوس، خودخواهى و آرزوهاى باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. کوتاهى و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس، چیز دیگرى نخواهد بود. * فریب‏خوردگانى که دست به کردار زشت مى‏زنند، گرفتار بدبختى و نیستى خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است؛ ولى زنان و مردانى که به اندرز و راهنمایى من گوش فرا مى‏دهند، آرامش و خوشى زندگى بهره‏شان خواهد بود و سختى و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نیک‏نامى جاودانى خواهند رسید. (3)

و در کتاب «وَنْدى داد» این جمله به طور مکرّر آمده است: «کلام ایزدى است که کردار زشت را نابود مى‏کند: از تو - اى مرد! - خواهش مى‏کنم پیدایش و فزونى را پاک و پاکیزه ساز! از تو - اى زن! - خواهش مى‏کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشى و شیر تو فراوان شود!». (4)در کتاب پوشاک باستانى ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیت‏هاى میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتى چنین مى‏خوانیم: «این پوشاک که بانوان زرتشتى از آن استفاده مى‏کنند، شباهتى بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد؛ چنان‏که روسرى آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسرى بانوان بختیارى است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربى است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندرى است». دین زرتشت، بر سه اصل اساسىِ، «اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» استوار گشته است. موبدان در تفسیر اندیشه و کردار نیک مى‏گویند: «یک زرتشتى مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دورى جوید». در اندرز «آذرباد مار اسپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بد چشم را به معاونت خود قبول مکن». (5)

حجاب در شریعت یهود

رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبى نیست که کسى بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورّخین، نه‏تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته‏اند، بلکه به افراطها و سخت‏گیرى‏هاى بى‏شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کرده‏اند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است: «گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را به‏وجود آورد، ولى در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللى که از فکر یهود پیروى مى‏کردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام مى‏خواست وجود داشت. در بین این ملت‏ها وجه و کفّین (=



خرید و دانلود تحقیق؛ فطرى بودن پوشش