لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
میرزا فتحعلی آخوند زاده
پیشگامان نقد ادبی نوین در ایران /آخوند زادهنقد ادبی نوین در ایران، در اواخر دوران حکومت سلسله قاجار ( اوایل سده سیزده خورشیدی) به وجود آمد، و ریشه اصلی پیدایش آن ، گذشته از ضرورت های زمانه و تحولات اجتماعی در آستانه انقلاب مشروطیت، آشنایی با مبادی فرهنگ و تمدن و ادبیات و علوم ادبی اروپایی، از جمله نقد ادبی اروپایی بود، و این آشنایی در قشر روشنفکر و تحصیل کرده ایرانی، که اغلب دانش آموختگان مکتب های آموزش و پرورش اروپا بودند، باعث بروز و پیدایش یک رشته نظریات و افکار نوگرایانه مترقی و پیشرو شد که ادبیات نوین و نقد ادبی نوین را در ایران روزگار خود به وجود آورد. دو تن از نخستین پیشگامان نقد ادبی نوین در ایران آن روزگار، میرزا فتحعلی آخوند زاده ( 1257- 1190 خورشیدی) و میرزا آقا خان کرمانی ( 1276- 1232 خورشیدی) بودند. این نوشته به بیان آراء و نظریات میرزا فتحعلی آخوند زاده در زمینه نقد و نقد ادبی اختصاص دارد، و بررسی نظرات میرزا آقاخان کرمانی را به نوشته ای دیگر موکول می کنم.میرزا فتحعلی آخوند زاده محقق و منتقدی برجسته، پژوهشگری مستعد، نویسنده و شاعری تواناست و آثار منثور و منظوم فراوانی از او در عرصه های داستان، نمایش، بررسی اجتماعی، نقد ادبی، اقتصاد و جامعه شناسی، زبان شناسی، و دیگر زمینه ها به یادگار مانده است . برخی از صاحب نظران تاریخ داستان نویسی معاصر ایران، داستان " حکایت یوسف شاه " او را نخستین رمان ادبیات معاصر ایران و تمثیلات او را نخستین متن های نمایشی این سرزمین دانسته اند. او از نخستین آغازگران و پیشگامان نقد ادبی نوین ایران در دو سده اخیر است.میرزا فتحعلی آخوند زاده در خانواده ای بازرگان، به دنیا آمد. نیاکان او از اهالی رشت بودند و جدش از رشت به آذربایجان آمده و در آن جا اقامت گزیده بود. در کودکی ، مادرش از پدرش جدا شد و میرزا فتحعلی همراه مادرش به نزد عموی مادرش- آخوند علی اصغر - که در محال مشکین اردبیل، زندگانی می کرد، آمد، و نزد عموی مادرش در قریه هوراند از دهات قراداغ ساکن شد و نام فامیلی آخوند زاده در همین رابطه و به خاطر عمویش بر روی او گذاشته شد و همه او را به نام میرزا فتحعلی آخوند زاده یا آخوندوف شناختند.. بعد از یک سال آخوند حاجی علی اصغر به تعلیم و تربیت او شروع کرد و نخست، قرآن، و پس از اتمام آن، برخی از کتاب های ساده و آموزشی فارسی و عربی را به او آموخت. مدتی بعد، همراه خانواده اش به شهر گنجه سفر کرد و در آنجا اقامت گزید و در این شهر، نزد میرزا شفیع گنجوی تربیت ادبی یافت و مشق خط نستعلیق و تحصیل علم و معرفت کرد.مدت یک سال در شهر نخو، در ولایت شکی قفقاز، در مکتبی، زبان روسی یاد گرفت و سپس همراه خانواده اش به تفلیس رفت، و به خواهش پدرخوانده اش، در دفترخانه سردار روس- بارون روزین- به عنوان مترجم زبان های شرقی استخدام و مشغول خدمت شد و مدتی بعد صاحب نشان "کولونیلی" گردید. در این مدت شش تمثیل یا نمایش نامه ( قامیدیا= کمدی) به زبان ترکی تصنیف کرد و عرضه نمود که با استقبال وسیعی روبرو شد و پس از آن حکایت یوسف شاه را به زبان ترکی نوشت که این نیز با استقبال چشمگیر عمومی مواجه گردید. خود میرزا فتحعلی آخوند زاده در این باره چنین نوشته است:" شش قامیدیا یعنی تمثیل در زبان ترکی آذربایجانی تالیف کردم و معروضش داشت. مورد تحسین زیاد و مشمول انعامات وافره آمدم. تمثیلاتم را در تیاتر تفلیس، که احداث کرده این امیر فیاض است، در آوردند. از حضار مجلس تیاتر آفرین ها و تعریف ها شنیدم. بعد از آن حکایت یوسف شاه را باز در زبان ترکی تصنیف کردم. این هفت تصنیف به زبان روسی ترجمه شده ، به چاپ رسیده است و در خصوص آن ها تعریف نامه ها در ژورنال های پطربورغ و برلین آمده است."این شش نمایش همان ها هستند که میرزا محمد جعفر قرچه داغی - همراه داستان " حکایت یوسف شاه سراج" به فارسی ترجمه کرده است و عبارتند از : وزیر خان لنکران - خرس قولدورباسان( دزد افکن) - مرد خسیس - وکلاء مرافعه - موسی ژوردان - ملا ابراهیم خلیل کیمیا گر.تمثیلات آخوند زاده با آثار مولیر و گوگول مقایسه شده و از نظر ارزش ادبی و جنبه های انتقادی- اجتماعی، از کمدی های مشهور این دو کمدی نویس بزرگ عرصه نمایش چیزی کم ندارد.در سال1857، آخوند زاده جزوه ای در باره تغییر الفبای زبان اسلامی- فارسی تهیه کرد و دلایل وجوب تغییر آن را در این جزوه تشریح کرد. با مساعدت غراندوف میخائیل ( امپراطور زاده افخم) روانه اسلامبول شد و جزوه را به صدراعظم عثمانی، فواد پاشا، ارائه و تقدیم کرد. تمثیلات و حکایت یوسف شاه را نیز تقدیم نمود . به امر صدراعظم عثمانی، دانشمندان و زبان شناسان آن دیار مطالب و استدلال ها و پیشنهاد های جزوه را مطالعه و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فتحعلی شاه
با مرگ آقامحمدخان در سال 1211 ش. برادرزاده او به نام باباخان (معروف به فتحعلی شاه) جانشین وی شد. دوران 37 ساله حکومت فرمانروایی فتحعلی شاه بر ایران یکی از مهمترین دوره های حکومت قاجار است.
چرا که این دوره یکی از پرحادثه ترین و جنجالی ترین دوره های قاجار است. فتحعلی شاه ابتدا در صدد سرکوب مدعیان قدرت که بلافاصله پس از مرگ آقامحمدخان شورش کرده بودند، پرداخت. در این مسیر وی ابتدا به کمک حاجی ابراهیم اعتماد الدوله عموی خود، علیقلی خان که ادعای پادشاهی داشت را گرفت و کور کرد.
می توان گفت تمام دوره حکمرانی این شاه قاجار در جنگ و کشمکش با دشمنان خارجی و مدعیان سپری شد. در این دوران می توان به جنگ با عثمانی و روسیه اشاره نمود. در دوره قاجار خصوصاً در زمان زمامداری فتحعلی شاه روسها امتیازات چشمگیری از ایران گرفتند و روابط دو کشور خصمانه و حالت درگیری همیشگی داشت و دو دوره جنگهای طولانی بین ایران و روسیه اتفاق افتاد. البته طی این جنگها دولت انگلستان با توطئه و دسیسه افکنی از آشوب و درگیری به وجود آمده در ایران به نفع خود و در رسیدن به مقاصد خود استفاده کرد و دولت ایران را همیشه در تعهدات بلاعمل سرگردان و منتظر نگاه داشت و سرانجام نیز با همکاری و هماهنگی به نفع روسیه دو عهدنامه ننگین ترکمانچای و گلستان بر ایران تحمیل شد. در امور داخلی نیز به سبب کثرت اولاد و ظلم درباریان و شاهزادگان بر مردم اوضاع کشور مشوش بود. سرانجام پس از مرگ عباس میرزا (1249 ق)، هنگامی که فتحعلی شاه برای وصول بقایای مالیات فارس از تهران به سوی جنوب حرکت کرد به علت علیل بودن و ضعف مزاجی که از چندی پیش به وی دست داده بود، در نوزدهم جمادی الاخر سال 1250 ق. در 68 سالگی از دنیا رفت.
آیا فکر می کنید اگر شما به جای فتحعلیشاه بودید باز هم ایران از روسیه شکست می خورد؟ اصلاً آیا می توانستید راهی پیدا کنید که از این جنگها جلوگیری کند؟ تصور کنید که شما بر جای شاه عباس تکیه زده اید؛ به نظر شما بهترین راه برای گسترش قدرت دولت صفوی و مقابله با پرتغال، عثمانی و ازبک ها چیست؟اگر دوست دارید که ببینید چقدر پاسخهایتان به واقعیت نزدیک است، پیشنهاد می کنم که با کمک بازی اروپا اونیورسالیس 2 (Europa Universalis II) کارآمدی خود را بسنجید.
اروپا اونیورسالیس یک دوره تاریخی چهار صد ساله را شامل می شود. آغاز این دوره همزمان با حکمرانی تیموریان، آق قویونلو و قره قویونلو در منطقه ایران است(1420 میلادی). در این بازی نقشه جهان به 1600 استان تقسیم شده است و منطبق بر تاریخ، حکمرانان واقعی بر نقاط مختلف جهان فرمانروایی می کنند. صرفنظر از ملتی که شما هدایت آن را بر عهده گرفته اید، رویدادها در سایر نقاط جهان منطبق بر تاریخ پیش می رود، مگر اینکه شما با کمک دیپلماسی بر سیر وقایع تاریخی در آن نقاط تأثیر بگذارید! به عنوان مثال شما به عنوان پادشاه انگلستان می توانید از ادامه جنگ با فرانسه چشم پوشی کنید و به این ترتیب سرنوشت خانم ژاندارک را به چیزی متفاوت از سوختن در آتش تبدیل کنید. البته در این صورت هیچ تضمینی وجود ندارد که انگلیس جایگاه تاریخی خود را بازیابد! در اروپا اونیورسالیس این امکان وجود دارد که رهبرهای گوناکون، از رییس قبایل سرخپوستان سو و یا سیاهپوستان زولو، تا پادشاهانی مانند فلیپ و ملکه ایزابل در اسپانیا و حتی امپراتوران ژاپن و چین را برای بازی انتخاب کرد.
این بازی مشتمل بر سناریوهای گوناگونی است؛ سناریو اصلی از سال 1420 تا 1820 میلادی به طول می انجامد. با این حال فقط ملتهایی را می توان انتخاب کرد که در سال شروع سناریو دارای رهبر هستند. بنابراین در سناریوی اصلی یا بعبارت دیگر سال 1420 فقط می توان تیموریان، آق قویونلو و یا قره قویونلو را برای حکمرانی بر سرزمین ایران انتخاب کرد. هر چند این امکان وجود دارد که در سناریوهای دیگر از وسط دوره صفویه و یا اوایل قاجار بازی را شروع کرد و پیش برد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
آغاز سلطنت فتحعلی شاه
نام اصلی فتحعلی شاه بابا خان بود ولی به هنگام تاجگذاری نام فتحعلی را که نام نیای خود فتحعلی خان قاجار بود برای خود برگزید . فتحعلی شاه در سالهای اول حکومت خود ، به سرکوبی مخالفان مشغول شد . جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار که به جدا شدن سرزمینهای قفقاز از ایران انجامید در زمان این پادشاه رخ داد. میتوان گفت که روند پاره پاره شدن خاک ایران با پادشاهی او آغاز شد.
لرد کرزن میگوید : "در دوره فتحعلی شاه اوضاع قشون ایران رو به زوال گذاشت و به آخرین مرحله پستی رسید ."
و محمود در مورد دوره سلطنت فتحعلی شاه می نویسد : " دریاهای های شمالی و جنوبی ایران که یک وقتی وسیله امنیت و حفاظت ایران بود ، در این زمان اسباب ضعف و وسیله خطرناکی برای این کشور شده است . چنانچه در بحر خزر ، فرمانروایان مسکو و در خلیج فارس بریتانیای کبیر ، اسباب مزاحمت شده و صادرات و واردات نیز به دست روس و انگلیس افتاده است . "
ولیعهد او پسرش عباس میرزا بود که در جنگها از خود دلاوری نشان داد. او و مشاورش قائم مقام فراهانی سعی کردند به اصلاحاتی خصوصا در نیروهای نظامی بپردازند اما این اقدامات کافی نبود. عباس میرزا پیش از رسیدن به سلطنت درگذشت. پس از مرگ عباس میرزا پسرش محمد میرزا ولیعهد شد که پس از مرگ فتحعلی شاه با نام محمد شاه برتخت نشست.
فتحعلی شاه پس از به قدرت رسیدن با نزدیک شدن به علمای شیعه و مجتهدین تلاش زیادی کرد تا پایههای مشروعیت قدرت نوپای قاجار را در میان مجتهدینی که هنوز در آرزوی دوران صفوی بودند محکم کند و تا حدود زیادی نیز موفق بود. وی توانست در جنگهای ایران و روس از حمایت علما در ترغیب مردم به جهاد بهره مند گردد.
حمله سپاه ایران به افغانستان وتصرف قندهار
در قرون گذشته حملاتی از طریق پنجاب و افغانستان به هندوستان صورت گرفته بود و در قرون اخیر نادر شاه افشار و احمد خان درانی به این کشور یورش برده بودند . در سال 1177(1799 میلادی) ، لرد ولسلی فرمانروای انگلیسی هند با تیپوسلطان حاکم میسور نبرد کرد ودر این نبرد حاکم میسور کشته شد و میسور بدست انگلیسی ها افتاد . محمود میگوید :"راجه های هند که از تجاوزات انگلیس به ستوه آمده بودند از زمان شاه (پادشاه افغانستان) درخواست می کردند که به هندوستان حمله کند و حاضر بودند هزینه سپاهیانش را نیز بپردازند . " از اینرو زمان شاه پادشاه افغانستان به منظور گسترش سرحدات به هندوستان حمله کرد .با پیشروی زمان شاه تا لاهور ، انگلیسی ها به وحشت افتادند و تصمیم گرفتند از ایران طلب کمک کنند . محمد و فیروز برادران زمان شاه برای جلب مساعدت فتحعلی شاه علیه زمان شاه به دولت ایران پناهنده شدند . زمان شاه سفیری نزد حاج ابراهیم خان کلانتر صدر اعظم ایران فرستاد و خواهان الحاق خراسان به افغانستان شد . این موضوع خشم شهریار ایران را بر افروخت . انگلیسیها نماینده خود به نام مهدی علی خان ملقب به بهادر جنگ را برای جلب مساعدت شاه ایران در مقابل حمله زمان شاه ، به ایران فرستادند .
این فرد ایرانی الاصل و از معروفترین رجال هند بود . واتسون (Watson مورخی انگلیسی بود که طی دوره ای در سفارت انگلیس در تهران سمت منشیگری داشت .) می گوید : "کمی پس از مراجعت فتحعلی خان از خراسان به تهران شخصی به نام مهدی علی خان از جانب حاکم بمبئی برای آمدن به دربار ایران مامور شد . مقصود عمده ماموریت او این بود که سعی نماید شاه ایران را حاضر کند که به افغانها حمله نماید چرا که در این زمان انگلیسی ها در وحشت بودند که مبادا زمان شاه به هندوستان حمله نماید ." مهدی علی خان وانمود می کرد انگلیس از حمله زمان شاه به هندوستان ، هراسی ندارد و میتواند به راحتی او را شکست دهد . مهدی علی خان در مورد سفر خود به ایران می گوید : "من به طور غیر رسم از فجایع و غارت افغانها در لاهور شرح مفصلی بیان نمودم . مخصوصا گفتم هزاران سکنه شیعه آن نواحی از ظلم و تعدی افغانها متواری شده و به ممالک کمپانی شرقی هندوستان انگلیس پناهنده شده اند . من سعی نمودم کاری کنم که پادشاه ایران هر چه زودتر وسایل حرکت محمود شاه و فیروز شاه افغان را فراهم کند . " مهدی علی خان یک کاغذ اعتبار نامه از جانب حکومت بمبئی در اختیار داشت تا برای راضی نمودن شاه قاجار ، هر تعهدی را که شاه بخواهد به او بدهد . اما خود مینویسد : "اگر چشم وزرای ایران به این اعتبارنامه افتاده بود یقین میکردند که حکومت هندوستان انگلیس میخواهد مساعدت ایران در مورد جنگ افغانها را بخرد . " اما علائم رضایت در شاه ایران پدیدار شد و مهدی علی خان که متوجه این موضوع شده بود ، از ارائه اعتبار نامه خودداری نموده در عوض کاغذ دیگری حاوی تسلیت نامه مرگ آقا محمد خان و تبریک حکومت فتحعلی خان را تسلیم شاه نمود . فتحعلی شاه با آغاز ارتباط نزدیک با انگلیسی ها ، دستور اخراج فرانسوی ها را صادر نمود و اعلام کرد : "هرجا فرانسوی ها بخواهند به خاک ایران قدم بگذارند ، آنان را توقیف و حبس خواهند کرد." شاه قشون ایرانی را برای حمله به افغانستان در اختیار محمود شاه قرارداد. زمان شاه به پشت دروازه های هند رسید . در همین زمان خبر لشکر کشی محمود شاه با قشون ایرانی به سوی افغانستان را دریافت کرد و بلافاصله به کشورش مراجعت نمود . اما قندهار به دست محمود شاه افتاده بود . میان دو برادر نزاعی در گرفت . زمانشاه شکست خورد و اسیر و از دوچشم نابینا شدووزیرش وفادار خان به دست محمود شاه کشته شد .
قرارداد 1800 میلادی
سرجان ملکم در پائیز سال1179 ( 1800 میلادی ) ، وارد بوشهر شد و سپس به تهران آمد . در ژانویه 1801 میلادی ، قرارداد سیاسی و تجاری بین دولت های ایران و انگلیس منعقد شد . با انعقاد این قرارداد ، فتحلی شاه دستور داد در تمام کشور باید با عمال دولت انگلیس همراهی شود و اجازه ورود فرانسوی ها به نواحی جنوبی ایران و بنادر خلیج فارس گرفته شود .
قتل پول اول و حمله روسها به گرجستان
چند ماه پس از امضای قرارداد 1800 میلادی ، پول اول امپراتور روسیه ، به قتل رسید و الکساندر اول پسر پول اول ، به حکومت رسید . با شروع حکومت وی ، سیاست روسیه تغییر کرد و بر مبنای دوستی با انگلیس و دشمنی با فرانسه قرار گرفت . روسیه درشهریور 1181 ( سپتامبر 1802 )به گرجستان حمله کرد و الکساندر اول اعلام نمود که گرجستان بایستی به وصیت جرج سوم پادشاه گرجی ، به روسیه الحاق گردد . محمود در این باره میگوید : " این بر خلاف میل دولت و ملت گرجستان بوده زیرا چند سال پس از این واقعه ، هنگامی که ملکه گرجستان با اولاد خود در سن پطرز بورگ حبس بود ، در حین گردش در خیابان ها دیده شد ، در حالی که آثار شمشیر روسها در سر و صورت ملکه به خوبی نمایان بود چرا که هنگام خروج از وطنش مقاومت کرده بود و این زخم ها در اثر همین مقاومت بوده است . "
حمله روسها به قفقاز
در سال1181 ( 1803 میلادی )که فتحعلی شاه در حال بر انداختن فرزندان نادر بود ، آنان را در مشهد اسیر کرده به تهران آورد و به قتل رساند و همچنین عباس میرزا (نائب السلطنه) مشغول تنبیه تراکمه بود ، خبر ورود روسها به قفقاز به گوش فتحعلی شاه رسید . این خبر وقتی رسید که روسها گرجستان را فتح نموده بودند و قصد ایروان و قراباغ را نمودند . گنجه را با کمک ارامنه بدست آورده عده زیادی از سکنه را نابود کردند . قابل ذکر است با توجه به سیاست های فتحعلیشاه و اعمال ظلم و ستم به مردم ،سکنه قفقاز علاقه ای به دربار ایران نداشتند و این فرصت مناسبی برای روسها شد تا بیگلر بیگی ایروان و دیگر خوانین قفقاز را به خود جلب کنند.
[ویرایش] جنگ سپاه ایران و روس درایروان
در سال 1183 (1804 میلادی) جنگ ایران و روس رسما اعلام شد . عباس میرزا (نائب السلطنه ) فورا با قشون خود لشکر کشی کرد و در نزدیکی ایروان با سپاه روس روبه رو گردید . بیگلر بیگی محمد خان از طایفه قاجار بود ولی با روس ها همکاری می کرد و دروازه های شهررا روی سپاه ایران بسته بود . عباس میرزا بار ها با سپاه روس نبرد کرد و چشم زخمی به اردوی کیوان شکوه وارد آمد . فتحعلی شاه تصمیم گرفت خود عازم میدان نبرد شود اما قدرت شکست روسها را نداشت لذا از انگلیسی ها درخواست کمک نمود. محمد خان بنی به عنوان نماینده شاه به انگلیس رفت . انگلیس در قبال کمک به ایران درخواست خود مبنی بر تسلط جزیره هرمز و همچنین بنادر دریای خزر و بوشهر را مطرح نمود . و فتحعلی شاه از کمک انگلیس مایوس شد.
[ویرایش] آغاز رابطه ایران و فرانسه و انعقاد عهد نامه فین کن اشتاین
ناپلئون تمایل داشت به انگلیسی ها حمله کند تا فتوحات خود را گسترش دهد اما کشور انگلیس جزیره ای بود و نیروی دریایی انگلیس قوی و مجهز بود لذا تصمیم داشت به یکی از مستعمرات انگلیس حمله کند . هندوستان مهمترین مستعمره انگلیس بود .برای راه یابی به هندوسنان بایستی روابط مثبتی با ممالک شرقی برقرار میشد و ایران برای این منظور مناسب بود . ایران دارای مرز مشترک با هند بود. لشکر ناپلئون می توانست از راه دریای مدیترانه در اسکندرون از کشتی پیاده شود و از راه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
آغاز سلطنت فتحعلی شاه
نام اصلی فتحعلی شاه بابا خان بود ولی به هنگام تاجگذاری نام فتحعلی را که نام نیای خود فتحعلی خان قاجار بود برای خود برگزید . فتحعلی شاه در سالهای اول حکومت خود ، به سرکوبی مخالفان مشغول شد . جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار که به جدا شدن سرزمینهای قفقاز از ایران انجامید در زمان این پادشاه رخ داد. میتوان گفت که روند پاره پاره شدن خاک ایران با پادشاهی او آغاز شد.
لرد کرزن میگوید : "در دوره فتحعلی شاه اوضاع قشون ایران رو به زوال گذاشت و به آخرین مرحله پستی رسید ."
و محمود در مورد دوره سلطنت فتحعلی شاه می نویسد : " دریاهای های شمالی و جنوبی ایران که یک وقتی وسیله امنیت و حفاظت ایران بود ، در این زمان اسباب ضعف و وسیله خطرناکی برای این کشور شده است . چنانچه در بحر خزر ، فرمانروایان مسکو و در خلیج فارس بریتانیای کبیر ، اسباب مزاحمت شده و صادرات و واردات نیز به دست روس و انگلیس افتاده است . "
ولیعهد او پسرش عباس میرزا بود که در جنگها از خود دلاوری نشان داد. او و مشاورش قائم مقام فراهانی سعی کردند به اصلاحاتی خصوصا در نیروهای نظامی بپردازند اما این اقدامات کافی نبود. عباس میرزا پیش از رسیدن به سلطنت درگذشت. پس از مرگ عباس میرزا پسرش محمد میرزا ولیعهد شد که پس از مرگ فتحعلی شاه با نام محمد شاه برتخت نشست.
فتحعلی شاه پس از به قدرت رسیدن با نزدیک شدن به علمای شیعه و مجتهدین تلاش زیادی کرد تا پایههای مشروعیت قدرت نوپای قاجار را در میان مجتهدینی که هنوز در آرزوی دوران صفوی بودند محکم کند و تا حدود زیادی نیز موفق بود. وی توانست در جنگهای ایران و روس از حمایت علما در ترغیب مردم به جهاد بهره مند گردد.
حمله سپاه ایران به افغانستان وتصرف قندهار
در قرون گذشته حملاتی از طریق پنجاب و افغانستان به هندوستان صورت گرفته بود و در قرون اخیر نادر شاه افشار و احمد خان درانی به این کشور یورش برده بودند . در سال 1177(1799 میلادی) ، لرد ولسلی فرمانروای انگلیسی هند با تیپوسلطان حاکم میسور نبرد کرد ودر این نبرد حاکم میسور کشته شد و میسور بدست انگلیسی ها افتاد . محمود میگوید :"راجه های هند که از تجاوزات انگلیس به ستوه آمده بودند از زمان شاه (پادشاه افغانستان) درخواست می کردند که به هندوستان حمله کند و حاضر بودند هزینه سپاهیانش را نیز بپردازند . " از اینرو زمان شاه پادشاه افغانستان به منظور گسترش سرحدات به هندوستان حمله کرد .با پیشروی زمان شاه تا لاهور ، انگلیسی ها به وحشت افتادند و تصمیم گرفتند از ایران طلب کمک کنند . محمد و فیروز برادران زمان شاه برای جلب مساعدت فتحعلی شاه علیه زمان شاه به دولت ایران پناهنده شدند . زمان شاه سفیری نزد حاج ابراهیم خان کلانتر صدر اعظم ایران فرستاد و خواهان الحاق خراسان به افغانستان شد . این موضوع خشم شهریار ایران را بر افروخت . انگلیسیها نماینده خود به نام مهدی علی خان ملقب به بهادر جنگ را برای جلب مساعدت شاه ایران در مقابل حمله زمان شاه ، به ایران فرستادند .
این فرد ایرانی الاصل و از معروفترین رجال هند بود . واتسون (Watson مورخی انگلیسی بود که طی دوره ای در سفارت انگلیس در تهران سمت منشیگری داشت .) می گوید : "کمی پس از مراجعت فتحعلی خان از خراسان به تهران شخصی به نام مهدی علی خان از جانب حاکم بمبئی برای آمدن به دربار ایران مامور شد . مقصود عمده ماموریت او این بود که سعی نماید شاه ایران را حاضر کند که به افغانها حمله نماید چرا که در این زمان انگلیسی ها در وحشت بودند که مبادا زمان شاه به هندوستان حمله نماید ." مهدی علی خان وانمود می کرد انگلیس از حمله زمان شاه به هندوستان ، هراسی ندارد و میتواند به راحتی او را شکست دهد . مهدی علی خان در مورد سفر خود به ایران می گوید : "من به طور غیر رسم از فجایع و غارت افغانها در لاهور شرح مفصلی بیان نمودم . مخصوصا گفتم هزاران سکنه شیعه آن نواحی از ظلم و تعدی افغانها متواری شده و به ممالک کمپانی شرقی هندوستان انگلیس پناهنده شده اند . من سعی نمودم کاری کنم که پادشاه ایران هر چه زودتر وسایل حرکت محمود شاه و فیروز شاه افغان را فراهم کند . " مهدی علی خان یک کاغذ اعتبار نامه از جانب حکومت بمبئی در اختیار داشت تا برای راضی نمودن شاه قاجار ، هر تعهدی را که شاه بخواهد به او بدهد . اما خود مینویسد : "اگر چشم وزرای ایران به این اعتبارنامه افتاده بود یقین میکردند که حکومت هندوستان انگلیس میخواهد مساعدت ایران در مورد جنگ افغانها را بخرد . " اما علائم رضایت در شاه ایران پدیدار شد و مهدی علی خان که متوجه این موضوع شده بود ، از ارائه اعتبار نامه خودداری نموده در عوض کاغذ دیگری حاوی تسلیت نامه مرگ آقا محمد خان و تبریک حکومت فتحعلی خان را تسلیم شاه نمود . فتحعلی شاه با آغاز ارتباط نزدیک با انگلیسی ها ، دستور اخراج فرانسوی ها را صادر نمود و اعلام کرد : "هرجا فرانسوی ها بخواهند به خاک ایران قدم بگذارند ، آنان را توقیف و حبس خواهند کرد." شاه قشون ایرانی را برای حمله به افغانستان در اختیار محمود شاه قرارداد. زمان شاه به پشت دروازه های هند رسید . در همین زمان خبر لشکر کشی محمود شاه با قشون ایرانی به سوی افغانستان را دریافت کرد و بلافاصله به کشورش مراجعت نمود . اما قندهار به دست محمود شاه افتاده بود . میان دو برادر نزاعی در گرفت . زمانشاه شکست خورد و اسیر و از دوچشم نابینا شدووزیرش وفادار خان به دست محمود شاه کشته شد .
قرارداد 1800 میلادی
سرجان ملکم در پائیز سال1179 ( 1800 میلادی ) ، وارد بوشهر شد و سپس به تهران آمد . در ژانویه 1801 میلادی ، قرارداد سیاسی و تجاری بین دولت های ایران و انگلیس منعقد شد . با انعقاد این قرارداد ، فتحلی شاه دستور داد در تمام کشور باید با عمال دولت انگلیس همراهی شود و اجازه ورود فرانسوی ها به نواحی جنوبی ایران و بنادر خلیج فارس گرفته شود .
قتل پول اول و حمله روسها به گرجستان
چند ماه پس از امضای قرارداد 1800 میلادی ، پول اول امپراتور روسیه ، به قتل رسید و الکساندر اول پسر پول اول ، به حکومت رسید . با شروع حکومت وی ، سیاست روسیه تغییر کرد و بر مبنای دوستی با انگلیس و دشمنی با فرانسه قرار گرفت . روسیه درشهریور 1181 ( سپتامبر 1802 )به گرجستان حمله کرد و الکساندر اول اعلام نمود که گرجستان بایستی به وصیت جرج سوم پادشاه گرجی ، به روسیه الحاق گردد . محمود در این باره میگوید : " این بر خلاف میل دولت و ملت گرجستان بوده زیرا چند سال پس از این واقعه ، هنگامی که ملکه گرجستان با اولاد خود در سن پطرز بورگ حبس بود ، در حین گردش در خیابان ها دیده شد ، در حالی که آثار شمشیر روسها در سر و صورت ملکه به خوبی نمایان بود چرا که هنگام خروج از وطنش مقاومت کرده بود و این زخم ها در اثر همین مقاومت بوده است . "
حمله روسها به قفقاز
در سال1181 ( 1803 میلادی )که فتحعلی شاه در حال بر انداختن فرزندان نادر بود ، آنان را در مشهد اسیر کرده به تهران آورد و به قتل رساند و همچنین عباس میرزا (نائب السلطنه) مشغول تنبیه تراکمه بود ، خبر ورود روسها به قفقاز به گوش فتحعلی شاه رسید . این خبر وقتی رسید که روسها گرجستان را فتح نموده بودند و قصد ایروان و قراباغ را نمودند . گنجه را با کمک ارامنه بدست آورده عده زیادی از سکنه را نابود کردند . قابل ذکر است با توجه به سیاست های فتحعلیشاه و اعمال ظلم و ستم به مردم ،سکنه قفقاز علاقه ای به دربار ایران نداشتند و این فرصت مناسبی برای روسها شد تا بیگلر بیگی ایروان و دیگر خوانین قفقاز را به خود جلب کنند.
[ویرایش] جنگ سپاه ایران و روس درایروان
در سال 1183 (1804 میلادی) جنگ ایران و روس رسما اعلام شد . عباس میرزا (نائب السلطنه ) فورا با قشون خود لشکر کشی کرد و در نزدیکی ایروان با سپاه روس روبه رو گردید . بیگلر بیگی محمد خان از طایفه قاجار بود ولی با روس ها همکاری می کرد و دروازه های شهررا روی سپاه ایران بسته بود . عباس میرزا بار ها با سپاه روس نبرد کرد و چشم زخمی به اردوی کیوان شکوه وارد آمد . فتحعلی شاه تصمیم گرفت خود عازم میدان نبرد شود اما قدرت شکست روسها را نداشت لذا از انگلیسی ها درخواست کمک نمود. محمد خان بنی به عنوان نماینده شاه به انگلیس رفت . انگلیس در قبال کمک به ایران درخواست خود مبنی بر تسلط جزیره هرمز و همچنین بنادر دریای خزر و بوشهر را مطرح نمود . و فتحعلی شاه از کمک انگلیس مایوس شد.
[ویرایش] آغاز رابطه ایران و فرانسه و انعقاد عهد نامه فین کن اشتاین
ناپلئون تمایل داشت به انگلیسی ها حمله کند تا فتوحات خود را گسترش دهد اما کشور انگلیس جزیره ای بود و نیروی دریایی انگلیس قوی و مجهز بود لذا تصمیم داشت به یکی از مستعمرات انگلیس حمله کند . هندوستان مهمترین مستعمره انگلیس بود .برای راه یابی به هندوسنان بایستی روابط مثبتی با ممالک شرقی برقرار میشد و ایران برای این منظور مناسب بود . ایران دارای مرز مشترک با هند بود. لشکر ناپلئون می توانست از راه دریای مدیترانه در اسکندرون از کشتی پیاده شود و از راه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
میرزا فتحعلی آخوند زاده
پیشگامان نقد ادبی نوین در ایران /آخوند زادهنقد ادبی نوین در ایران، در اواخر دوران حکومت سلسله قاجار ( اوایل سده سیزده خورشیدی) به وجود آمد، و ریشه اصلی پیدایش آن ، گذشته از ضرورت های زمانه و تحولات اجتماعی در آستانه انقلاب مشروطیت، آشنایی با مبادی فرهنگ و تمدن و ادبیات و علوم ادبی اروپایی، از جمله نقد ادبی اروپایی بود، و این آشنایی در قشر روشنفکر و تحصیل کرده ایرانی، که اغلب دانش آموختگان مکتب های آموزش و پرورش اروپا بودند، باعث بروز و پیدایش یک رشته نظریات و افکار نوگرایانه مترقی و پیشرو شد که ادبیات نوین و نقد ادبی نوین را در ایران روزگار خود به وجود آورد. دو تن از نخستین پیشگامان نقد ادبی نوین در ایران آن روزگار، میرزا فتحعلی آخوند زاده ( 1257- 1190 خورشیدی) و میرزا آقا خان کرمانی ( 1276- 1232 خورشیدی) بودند. این نوشته به بیان آراء و نظریات میرزا فتحعلی آخوند زاده در زمینه نقد و نقد ادبی اختصاص دارد، و بررسی نظرات میرزا آقاخان کرمانی را به نوشته ای دیگر موکول می کنم.میرزا فتحعلی آخوند زاده محقق و منتقدی برجسته، پژوهشگری مستعد، نویسنده و شاعری تواناست و آثار منثور و منظوم فراوانی از او در عرصه های داستان، نمایش، بررسی اجتماعی، نقد ادبی، اقتصاد و جامعه شناسی، زبان شناسی، و دیگر زمینه ها به یادگار مانده است . برخی از صاحب نظران تاریخ داستان نویسی معاصر ایران، داستان " حکایت یوسف شاه " او را نخستین رمان ادبیات معاصر ایران و تمثیلات او را نخستین متن های نمایشی این سرزمین دانسته اند. او از نخستین آغازگران و پیشگامان نقد ادبی نوین ایران در دو سده اخیر است.میرزا فتحعلی آخوند زاده در خانواده ای بازرگان، به دنیا آمد. نیاکان او از اهالی رشت بودند و جدش از رشت به آذربایجان آمده و در آن جا اقامت گزیده بود. در کودکی ، مادرش از پدرش جدا شد و میرزا فتحعلی همراه مادرش به نزد عموی مادرش- آخوند علی اصغر - که در محال مشکین اردبیل، زندگانی می کرد، آمد، و نزد عموی مادرش در قریه هوراند از دهات قراداغ ساکن شد و نام فامیلی آخوند زاده در همین رابطه و به خاطر عمویش بر روی او گذاشته شد و همه او را به نام میرزا فتحعلی آخوند زاده یا آخوندوف شناختند.. بعد از یک سال آخوند حاجی علی اصغر به تعلیم و تربیت او شروع کرد و نخست، قرآن، و پس از اتمام آن، برخی از کتاب های ساده و آموزشی فارسی و عربی را به او آموخت. مدتی بعد، همراه خانواده اش به شهر گنجه سفر کرد و در آنجا اقامت گزید و در این شهر، نزد میرزا شفیع گنجوی تربیت ادبی یافت و مشق خط نستعلیق و تحصیل علم و معرفت کرد.مدت یک سال در شهر نخو، در ولایت شکی قفقاز، در مکتبی، زبان روسی یاد گرفت و سپس همراه خانواده اش به تفلیس رفت، و به خواهش پدرخوانده اش، در دفترخانه سردار روس- بارون روزین- به عنوان مترجم زبان های شرقی استخدام و مشغول خدمت شد و مدتی بعد صاحب نشان "کولونیلی" گردید. در این مدت شش تمثیل یا نمایش نامه ( قامیدیا= کمدی) به زبان ترکی تصنیف کرد و عرضه نمود که با استقبال وسیعی روبرو شد و پس از آن حکایت یوسف شاه را به زبان ترکی نوشت که این نیز با استقبال چشمگیر عمومی مواجه گردید. خود میرزا فتحعلی آخوند زاده در این باره چنین نوشته است:" شش قامیدیا یعنی تمثیل در زبان ترکی آذربایجانی تالیف کردم و معروضش داشت. مورد تحسین زیاد و مشمول انعامات وافره آمدم. تمثیلاتم را در تیاتر تفلیس، که احداث کرده این امیر فیاض است، در آوردند. از حضار مجلس تیاتر آفرین ها و تعریف ها شنیدم. بعد از آن حکایت یوسف شاه را باز در زبان ترکی تصنیف کردم. این هفت تصنیف به زبان روسی ترجمه شده ، به چاپ رسیده است و در خصوص آن ها تعریف نامه ها در ژورنال های پطربورغ و برلین آمده است."این شش نمایش همان ها هستند که میرزا محمد جعفر قرچه داغی - همراه داستان " حکایت یوسف شاه سراج" به فارسی ترجمه کرده است و عبارتند از : وزیر خان لنکران - خرس قولدورباسان( دزد افکن) - مرد خسیس - وکلاء مرافعه - موسی ژوردان - ملا ابراهیم خلیل کیمیا گر.تمثیلات آخوند زاده با آثار مولیر و گوگول مقایسه شده و از نظر ارزش ادبی و جنبه های انتقادی- اجتماعی، از کمدی های مشهور این دو کمدی نویس بزرگ عرصه نمایش چیزی کم ندارد.در سال1857، آخوند زاده جزوه ای در باره تغییر الفبای زبان اسلامی- فارسی تهیه کرد و دلایل وجوب تغییر آن را در این جزوه تشریح کرد. با مساعدت غراندوف میخائیل ( امپراطور زاده افخم) روانه اسلامبول شد و جزوه را به صدراعظم عثمانی، فواد پاشا، ارائه و تقدیم کرد. تمثیلات و حکایت یوسف شاه را نیز تقدیم نمود . به امر صدراعظم عثمانی، دانشمندان و زبان شناسان آن دیار مطالب و استدلال ها و پیشنهاد های جزوه را مطالعه و بررسی، از هر نظر مقبول و معقول یافتند و آخوندزاده را تشویق و تحسین