لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
غیبت صغری
غیبت صغری، از امامت حجت بن حسن، از زمان کشته شدن پدرش امام حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه.ق. آغاز شده و تا سال ۳۲۹ ه.ق. به طول انجامیدهاست. در این مدت چهار نفر نائب خاص امام زمان بودهاند و شیعیان از طریق آنها با امام در ارتباط بوده و مسائل خود را طرح میکردهاند. این چهار نفر عبارتاند از: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سمری. وکالت این افراد عام و مطلق بودهاست. البته در این دوران در موارد خاص و در شهرهای مختلف افراد دیگری نیز بودهاند که وکالت امام را بر عهده داشتهاند که برخی معتقدند این وکالت بدون واسطهٔ نواب خاص بودهاست.[۱] از جملهٔ این افراد احمد بن حمزة بن الیسع[۲]، محمد بن ابراهیم بن مهزیار[۳]، محمد بن صالح[۴] و ابو محمد وجنائی[۵] را میتوان نام برد.
دوران غیبت صغری با پایان عمر علی بن محمد سمری به اتمام رسید و پس از آن دوران غیبت کبری آغاز شد که تاکنون ادامه دارد.
غیبت صغری امام زمان (عج) از دو نظر محدود بود:
از نظر زمانی که کمتر از هفتاد سال به طول انجامید.
از نظر شعاعی نیز، این غیبت، همه جانبه نبود. به این معنی که در این مدّت، اگر چه امام از نظرها پنهان بود، اما کسانی هم بودند که به صورت پنهانی با امام در تماس بودند. این افراد همان نائبان خاصّ امام بودند که بین مردم و امام ارتباط برقرار میکردند و نامهها و سؤالات مردم را به نزد امام میبردند یا میفرستادند و پاسخ او را به مردم میرساندند.
نواب اربعه (سفرای چهار گانه)
بسم الله الرحمن الرحیم
در مدت غیبت صغری، چهار سفیر یا نایب خاصّ، نامهها و توقیعات حضرت مهدیعلیه السلام را به مردم میرساندند و خود به زیارت ایشان نایل میشدند. این سفیران یا نواب چهارگانه، به ترتیب عبارتاند از:
1. ابو عمر عثمان بن سعید عمری اسدی عسکری؛ او از اصحاب امام هادی و امام عسکریعلیه السلام بود و مراسم غُسل، کفن و دفن امام یازدهم را بنا به وصیت آن حضرت انجام داد. او به حکم امام عسکریعلیه السلام... پیشکاری حضرت مهدیعلیه السلام را بر عهده گرفت و تا زنده بود، این خدمت را ادامه داد.
2. ابوجعفر محمدبن عثمان بن سعید؛ وی بعد از مرگ پدر عهده دار سفارت امامعلیه السلام گردید. در زمان حضرت عسکریعلیه السلام نیز دستیار پدر بود. او کتابهایی در فقه تألیف نموده که مطالب آن را از امام یازدهم و امام دوازدهم شنیده و پاکنویس کرده بود. ابوجعفر روز
آخر جمادی الاولی 304 ه یا 305 ه در بغداد در گذشت و همان جا مدفون شد. او مدتی حدود پنجاه سال پیشکار و سفیر امام زمانعلیه السلام بود.
3. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی؛ ابوجعفر محمدبن عثمان دو سال پیش از مرگ، مشایخ و اعیان شیعه را جمع کرد و حسین بن روح را - که سالها دستیار مورد اعتمادش بود - به جانشینی خود معرفی نمود. وی از عقلای زمان خود بود، وفاتش در شعبان 326 ه در بغداد اتفاق افتاد و در گورستان نوبختیه مدفون گردید.
4. ابوالحسن علی بن محمد سمری؛ وی بنا به وصیت حسین بن روح و به امر امام زمانعلیه السلام به سفارت و نیابت خاصه امام برگزیده شد و مدّتی نزدیک به دو سال یا سه سال رابط بین امام غایب و شیعیان بود - وفاتش در نیمه شعبان 328 ه یا 329 ه در بغداد اتفاق افتاد و در آنجا به خاک سپرده شد. بعد از وفات او، مدت غیبت صغری و عصر سفارت و نیابت خاصه پایان پذیرفت.
عثمان بن سعید بن عمری
حضرت مهدی (عج) دوازدهمین و آخرین امام از سلسله پاک امامت و ولایت الهی است. ولادت با سعادت آن حضرت مقارن با طلوع فجر جمعه نیمه شعبان سال 255 هجری در شهر سامرا به وقوع پیوست. پدر بزرگوارش امام حسن عسگری (ع) و مادر عزیزش نرجس است. آن حضرت در نام و کنیه با نیای خویش رسول الله (ص) موافقت دارد و لقبهای شریفش مهدی، حجت، قائم، منتظر، صاحب الزمان و خلف صالح است.
از آنجا که حاکمان ستمکار عباسی بر پایه نویدها و بشارتهای رسیده از رسول الله (ص) می دانستند که فرزندی به نام مهدی از امام حسن عسگری (ع) زاده خواهد شد، خروج خواهد کرد و بساط ظلم و جور را از صحن گیتی بر خواهد چید، درصدد بودند که اگر چنین نوزادی بدنیا آمد او را از بین ببرند. از این رو تولد و مراحل رشد و نمو ظاهری آن حضرت در پنهانی صورت گرفت و جز خاندان و شیعیان خاص از وجود آن حضرت آگاهی نداشتند. با وجود این امام حسن عسگری (ع) در فرصتهای مناسب در جمع اصحاب خود حضور می یافت تا شیعیان در آینده در مسئله امامت به ضلالت و گمراهی نیفتند و در دینشان ثابت و استوار باقی بمانند. سالهای اول زندگی حضرت مهدی (عج) به همین منوال گذشت تا اینکه به سال 260 هجری در سن پنج سالگی پدر عزیزش را از دست داد.
در پی این حادثه غم انگیز، امامت و رهبری شیعیان به آن حضرت انتقال یافت. حضرت در آن زمان از کمالات و دانشهای الهی همان را داشت که دیگر امامان داشتند و این مقام و منزلتی بود که خدای تعالی به حضرت عنایت فرمود. حضرت مهدی (ع) به دور از دیده مردم می زیست و با افراد اندکی معاشرت داشت.
خبر وجود فرزندی از امام حسن عسگری (ع) انتشار یافت و مأموران حکومتی به تفتیش و جستجوی خود شدت بخشیدند. در این راه آزار و اذیتهای فراوان برای خانواده حضرت عسگری (ع) فراهم آوردند. ولی تلاشهای آنان حاصلی در بر نداشت. در هر حال سلسه امامان دوازده گانه از هم نگسست و امامت الهی ادامه یافت. ولی پیگیری و تعقیب دشمن خطری بس جدی بود که جان امام دوازدهم را تهدید می کرد. همین امر و پاره ای از عوامل دیگر ایجاب می کرد که آن حضرت در غیبت به سر برند و به دور از دیده مردم زندگی کنند.
غیبت امام دوازدهم دو مرحله دارد. یکی غیبت صغری (کوتاه مدت) و دیگری غیبت کبری (دراز مدت). غیبت صغری بنا به قول مشهور از سال 260 هجری، ابتدای امامت حضرت مهدی (عج) آغاز شد و حدود 69 سال به طول انجامید. برخی عالمان چون شیخ مفید و سید محسن امین عاملی آغاز غیبت صغری را از هنگام ولادت آن حضرت به شمار آورده اند، زیرا در آن سالها نیز حضرت به دور از نظرها می زیسته است. با این حساب دوره غیبت صغری 74 سال می شود.
حضرت مهدی (عج) در دوره غیبت صغری چهار تن از اصحاب با سابقه ی امامان پیشین و شیعیان صالح خود را به عنوان سفیر معرفی کردند که هر یک پس از وفات دیگری به انجام این وظیفه بزرگ می پرداختند. این چهار تن سؤالات و مشکلات مردم را به آن حضرت عرضه می کردند و پاسخهای ایشان را به مردم می رساندند و به نواب اربعه (نواب خاص) نامیده شده اند. اینان به ترتیب زمانی عبارت بودند از: