دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

عوامل پیشرفت مسلمین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

موضوع اول

عوامل پیشرفت مسلمین در زمان گذشته ومعاصر

عوامل پیشرفت وگسترش اسلام در اواسط قرن چهارم هجری که منشا گرفته از نظر اخلاقی ،علمی،عقلانی ، آزاد منشی دین اسلام بوده است

اگرنقشه سیاسی اروپا ، آفریقا ،آسیای غربی را در اواسط قرن چهارم هجری ترسیم نمائیم و جغرافیای تاریخی این دوره را بررسی کنیم متوجه میشویم که بزرگترین بخش جهان مسکون راکه یونانیان آن رااویکومین می نامیدندتشکیل میدادند که بوسیله مسلمانان اداتره می شد دارای تمدن اسلامی بودکه این قسمت دارای تبعه حکومتی واحد وسیع می دانستند ظهور و گسترش سریع اسلام در این منطقه بزرگ جهان تنها درسه قرن صورت گرفت ودین اسلام زمانی دین اصلی ویا حد اقل دین اکثریت قاطع بخشی از جهان بوده که بیش ازنیمی از جهان متمدن را در سه قاره آسیا ، آفریقاو اروپا فرا می گرفت و منطقه بین سلسله جبال پیرنهوسیبریه از غرب وشمال اروپا تا دورترین نقطه آسیا تا چین وگینه جدید از طرف شرق واز مراکش در شمال آفریقا تا آخرین نقطه جنوبی در آقریقا بیش از دو سوم قاره آفریقا را در بر داشت واگر مقاومت شدید فرانک هادر فرانسه در قرن دوم هجری مانع نشده بود محتملاًاسلام سراسر اروپا رافرا گرفته بود دین اسلام مانند یک بنای موزون مجلل وکامل است تمام بخشهای آن بطور هماهنگ یکدیگر را تحکیم و تکمیل کمیل می نمایدو هیچ عیب ونقصی درآن وجود ندارد ودر نتیجه اسلام دارای کمال وتمامیت ، جامعیت ، تعادل ، استحکام است . تمام تعالیم و ارزشها ودستورات وقوانین و احکام تاسلامی در جای مناسب خود قرار دارد و ارزنده است یک دین علمی و عقلانی است و این عوامل نیز باعث پذیرش اندیشمندان تازه مسلمان در زمان معاصر نیز میباشد .وپذیرش دسته جمعی انسانها به اسلام موجب انتشار وسیع اسلام وافزایش سریع تعداد مسلمانان در طول تلریخ اسلام بوده است شور و عشق و علاقه مسلمانان به حق وحقیقت آنان را بر آن می داشت که تنها به درک ووصول به حق وحقیقت قناعت ننمایند بلکه آن رابه دیگران نیز معرفی نمایند و از این جهت می کوشیدند که اسلام را به دیگران معرفی کنند وبه مردم و سرزمینهای دیگران بشناسانند ولی بررسی اسلام بطور کلی و بررسی تاریخ و چگونگی گسترش آن مارا بهاین حقیقت رهبری می کند که عوامل متعدد علل مختلف وشرایط اجتماعی ،اقتصادی ،اموزشی ،فرهنگی ،معنوی ،سیاسی وتاریخی وجغرافیایی گوناگون وغیره همه

به علاقمندی افراد به اسلام وگسترش آن در سرزمینهای مختلف ودر بین پیروان ادیان مختلف در آسیا ،آفریقا ،اروپا ،ودر زمان حاضر به کل جهان کمنک نماید وامر به معروف ونهی منکر نیز در گسترش اسلام وپیشرفت آن سهم بهسزایی داشته است وآزاد منشی دینی ،عدالت خواهی ،تعادل که سیاست های مسلبمانان بود وسرزمینهایی که فتح می کردند ودر آن اجرا می کردند عامل گسترش وپیشرفت اسلام بود .

2-آزاد منشی دینی ،ازادی دینی ،احترام به ادیان دیگر (اهل کتاب ) واعتراف نویسندگان غربی

جالب توجه است که در ادبیات ومنابع کلامی ومناظرات دینی قرن چهارم هجری که در حقیقت شکوفاترین دوره ادبیات اسلامی وعربی است هیچ گونه اثری حاکی از وجود تعصب ومحدودیت دینی علیه غیر مسلمانان مشاهده نمی شود گاه اهل مناظره وشرکت کنندگان در مجادلات دینی که از قدرت ومقام برخوردار بودند هرگز تعصب مذهبی راتأیید ننموده اند وهمواره آزادی دینی را دراثار خود محترم شمردهاند .مسلمانان به دانشمندان واندیشمندان غیر مسلمان به عنوان طبقه واجب الاحترام می نگریستد

این مطلبی است که بوسیله یکی از همین نویسندگان متعصب غرب تأیید شده است ومسلمالنان از ابتدااز ادیان الهی وآسمانی وپیروان آنهارا (اهل کتاب ) در حمایت خود گرفتند ودفاع از آنها راوظیفه شرعی خود دانستند واین عوامل آزادی دینی ،تعادل ،عدم تعصب باعث شدکه مسیحیان ویهودیان هم دین اسلام را بردین های یهودی ومسیحی ترجیح دهند

3- وجود استفاده از قدرت در مسیحیا ن وعدم استفاده از قدرت در اسلام

مسیحیان درراه تحمیل مسیحیت خود قدرت رابکار گرفتند وهمواره فکر می کردند که راه قدرت در راه خدمت به مسیحیت صحیح بوده است واین کار را ستوده اند ولی اسلا م ناب محمدی برای دعوت خویش از ابتدای دعوت خود به کاری غیر مشروع ونادرست دست نزد ومسیحیان در قثرن اول میلادی که از قدرت محروم بودند آنرا کاری ناشایست وخیانت می دانستند ولی درقرن چهارم میلاد یآن را پسندیده وقانئنی شده دانستند پس چگونه می شود چیزی درابتدا غیرمشروع وناپسند وسپس مشروع وپسندیده باشد آیا خداوند قانونی در قرن اول میلادی وضع ودر قرت چهارم تقض کرده است مسیحیان در ابتدا معجزه پیشرفت را عمل خداوند می دانستند ولی زمانی که خود مسیحیان به قدرت رسیدند نقش امپراطوری را بر عهده گرفتند وپس از کسب قدرت بر علیه غیر مسیحیان سوئ استفاده کردند حتی اختلاف بین مسیحیان ،ایجادفرقه مسیحی وجنگها بین آنان بوجود آوردند بهمین دلیل این کار باعث ضعف دین مسیحیت شد وبیشتر مردمی که به اسلام روی می آوردند آنان قبلا مسیحی ویهودی بودند

4- عوامل گسترش وپیشرفت اسلام در اوایل قرن سیزدهم به دلیل عدم تبعیض نژادی وتکیه بر برادری وبرابری در اسلام.

اسلام در سالهای اخیر مانند قدرتی عظیم به جنب وجوش آمده است اسلام در آسیا وآفریقا با تکیه بر برابری نژادی وبرادری وعدالت ومبارزه با هرگونه تبعیض در برابر ادیان مختلف محلی ومخصوصا مسیحیت که گذشته وتاریخ آن همواره با استعمار وامپریالیسم در آمیخته است جذابیت وسیعی را کسب نموده است ودر موارد مناطق وشرایطی که اسلام ومسیحیت رقابت دارند وهر یک می کوشند تا پیروان جدید را بدست اورند مسلمانان محروم از وسایل تبلیغاتی در برابر هر یک نفر که بوسیله دستگاههای مجهز مسیحی مسیحیت را می پذیرند موفق می شوند ده نف ر را به اسلام معرفی نمایند وده برابر تازه مسلمان نمایند

5)وجود حضرت محمد (ص) و خلوص نیت و صفای او بوده است حضرت محمد (ص) بدون شک بزرگترین مصلح دو.ره خود در سرزمین خود بوده است مصلح دینی ، اخلاقی ،سیاسی ولی به تدریج که دین وی از مرزهای سرزمینی که در آن ظهور کرده بود و در آنجا بزرگترین معمای بشریت گشته بود علت اصلی موفقیت اسلام و گستر ش آن در تمام سرزمینهایی که به آنها راه یافت آن است که اسلام دینی کامل است و اسلام تمنها به آن اندازه از ارزش برخوردار است که میتواند مانع گسترش نظام دینی بهتری باشد و اسلام ذاتاً دینی پسندیده و کامل م قابل قبول و ارزنده است

6) اطاعت و تسلیم انسانها از خداوند است معنی اسلام کلمه( اسلام)اسم فعل است و از مصدر مسلم ( س ل م ) مشتق است که به معنی پذیرش اطاعت و تسلیم است .تسلیم در برابر خدا واطاعت از وی قرآن کریم سوره 3آیه 7و79 سوره 5آیه 5 سوره 6 آیه 125 سوره 39آیه 23 سوره61 آیه 71 کلمه دیگر که از همین ریشه گرفته شده است .مسلم است و بر کسانی اطلاق می شود که خود را تسلیم و مطیع می دانند قرآن کریم سوره 22 آیه 77 سوره 33 آیه 35 سوره 49 آیه 14 اسلام به معنی یک تحرک است اسلام به معنی تسلیم اراده خدا پذیرش رضایت لطف و سعادت خداوندی است اسلام در حقیقت قبول مثبت و فعالانه (آمادگی و شیفتگی و عشق است ) 7) عامل رهبری و عقلانی بودن اسلام است رهبری دینی مبانی و عقاید مربوط به آن در اسلام با خود حضرت محمد (ص) شروع می شود وی هرگز مدعی نشد که پیش از بشری است که تنها پیام خدا را دریافت و آن را به افراد بشر ابلاغ می نماید (رسول الله)وی همواره قدرت درهبری و رسالت خود را از خدا میدانست خدا عالم و سرچشمه علم و حق سر چشمه حقیقت است حقیقتی که بر پیامبر نازل شد از خدا که حقیقت کامل و تمام حقیقت است و بود علم وحقیقت از پروردگار است و محمد(ص) در هیچ چیز شریک خدا یا معاوی در برابر خدا قرار ندارد علمای اسلام حداکثر سعی خود را در راه جلب توجه مغول به فعالیتهای علمی ،ساختن علمی ،مذهبی ،فرهنگی و گسترش تمدن و تحکیم مبانی اخلاق مبذول می داشتند عقلانیت و روح علمی اسلامی مخصوصا موجب جذب افراد متفکر سرزمینهای بیزانس، مصر ، سوریه ،بین النهرین ، ایران و … است

8) عاملهای دیگر پیشرفت اسلام عبارتست از عامل اخلاقی ،عامل انسانی ،عامل سیاسی ،عامل اجتماعی ،عامل اقتصادی ،عامل مهاجرت و مسافرت ها ،عامل آموزش ،عامل تمدن ،قدرت پویایی و تجدید حیات آن بوده است.

یکی از مهمترین موفقیتهای اخلاقی اسلام عبارتست از تحولی که اسلام در وضع خشونت بار – وحشیانه خونخوار و خرابکارانه مغول به وجود آورد و آنان را به مردم متمدن فرهنگدوست هنر پرور ،مهربان و علاقمند به جامعه و انسانیت تبدیل کرد و به دلیل دوری مسلمانان از بی بندباری اخلااقی و لاقیدی و تربیتی می باشد به همین دلیل گرایش انسانهارا به تعالیم و فضائل اخلاقی اسلام نشان میدهد



خرید و دانلود  عوامل پیشرفت مسلمین