دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره عزت نفس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

مقدمه

عزت نفس به منزله مجموعه ای از باز خوردها می باشد . که افراد در روابط خویش با دنیای بیرونی ابراز می کنند . باور نسبت به موقعیت شخصی ، بسیج خویش با توجه به هدف تغیین شده ، تاثیر پذیری کم و بینش عمیق از یک شکست ، بهبود بخشیدن به کار آوری ( efficencu ) خود با استفاده از تجربیات گذشته ، به منزله باز خورد هایی هستند که به عزت نفس وابسته اند .

مید (M-Mead ) به طور وسیعی عزت نفس را ناشی از ارزیابی های دیگران میداند ، راجرز(Ragers) به پذیرش مشروط وغیر مشروط درکودکی ، اریکسون (E.Erikson) ممانعت کودک در برابر فعالیت های خود جوش و ابتکاروی ، آدلر (A.Adler)ضعف غلبه بر احساس کمتری با عدم دستیابی بر احساس مهمتری ، فروید (S.Freud) چگونگی گذر از مراحل رشد عاطفی ، سالیوان (H.S.Sullivan) ارزیابی های مثبت و منفی والدین از شخص را مطرح می نماید .

بانگاهی اجمالی به مطالت ذکر شده جایگاه خانواده به عنوان برترین تعیین کننده و بادوام ترین عاملی که در رشد شخصیت افراد تاثیر دارد مشخص می گردد .

عوامل متعددی عزت نفس را تحت تاثیر قرار داده و می توانند آن را کاهش داده یا موجب افزایش آن شوند . انسان در مسیر رشد خود با مسائلی روبرومی شود که روشی که در مقابله با این مسائل انتخاب می نماید انعکاس فوق العاده ای به غزت نفس او دارد . ( هیلگارد1989 ) یکی از عواملی که برروی عزت نفس تاثیر می گذارد محرومین از پدر می باشد . رومان ( 1956) دریافت که عمده ترین مشکل در بین کودکان محروم از پدرفقدان عزت نفس می باشد . کودکان مزبور از حیث درونی ساختن استانداردهای اجتماعی بسیار ضعیف بودند . "رومان" معتقد است که پدر به عنوان الگویی برای کیفیات مذکور به شمار می آید . آثار محرومیت از پدر می تواند با توجه به میزان وابستگی و سن و جنس متفاوت باشد . (آدافر1984) . وابستگی به پدر نیز عوامل گوناگونی بستگی دارد ازجمله : میزان حضور پدر در خانه ، میزان انس و ارتباط ، مشارکت درامور کودک ، بهره مندی از پدرو استفاده از جحد اطمینان و اعتماد او ( امیری13630).

پس درنتیجه عزت نفس میزان احترامی است که فرد ب نفس خود می گذارد و می تواند تحت تاثیر شرایط محیطی و روانی قرار گرفته و کاهش یا افزایش یابد . افرادی که از سازگاری خوبی برخوردارند ، تا حدودی این احساس را دارند که آدمی هستند با ارزش و مورد قبلو اطرافیان خود . آنان این احساس را نمی کنند که مجبورند در برابر عقاید دیگران تسلیم شوند . احساساتی مانند بی ارزش بودن و عدم پذیرش از سوی دیگران در میان این افراد وجود ندارد. (هیلگار،1989)

بیان مسئله

دراغلب رویکردهای روان شناختی و جامعه شناختی، خانواده بعنوان اولین محیط رشد عاطفی و شناختی هر کودک از اهمیت والایی برخوردار بوده وشخصیت آتی وی را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد . دراین راستا هنر آموختن اصول اجتماعی و قواعد ادب و ارزش های اخلاقی ، نحوه ایجاد روابط همکاری با دیگران ، برانگیخته شدن روح زندگی و آرامش درونی و پی ریزی سایر رفتارهای فردی کودک اهمیت نقش خانواده را متبلور می سازد .

شخصیت (personality) بعنوان الگوهای نسبتا پایدار رفتاری است ، رفتاری که در جهت ارضاء نیازهای درونی و بیرونی انجام می شود . در این میان نیاز به احساس ارزشمندی از اهمیت ویژه ای برخوردارمی باشد . دریافت احساس ارزشمندی یک عادل تعیین کننده انگیزش در قبال پیشبرد و اهداف است و ارزشیابی مثبت و منفی فرد ازخود می تواند توجیه کننده حالات روانی نسبت به انتظار موفقیت یا شکست و پذیرش پیامدهای آن گردد .

بنابراین برخورداری از احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس ، به مثابه یک سرمایه و ارزش حیاتی بوده و گستردگی و نفوذ آن بر ابعاد گوناگون زندگی قابل تعیین می باشد .

"بابی " طی تحقیقات نشان داده است که جدایی های طولانی مخصوصا درسه سال اول زندگی اثر خاص و ناگواری برروی شخصیت کودک دارد و او را به بدرفتاری و احساس کاهش عزت نفس و بی ارزش می کشاند .

"کاپلان " در 1961 در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که محرومیت از والدین خصوصا در اوان کودکی عامل موثری رد بروز بعضی از اختلالات است و به طور معنی داری با افزایش اختلالات رفتاری همبستگی دارد . "راتر" معتقد است که جز در سنین بزرگسالی عواقب بعدی از دست دادن پدر و مادر از خود حادثه مرگ خیلی مهم تر بوده و حتی عواقب بعدی آن در بزرگسالی متناوبا به چشم می خورد . (راتر،1983)

با توجه به تحقیقات انجام دشه و با توجه به اینکه آزمودنیهایی که مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند محروم از پدر هستند و محرومیت از پدر خصوصا در سنین کودکی و متعاقبا بزرگسالی عوارضی را به دنبال می آورد و نتایج تحقیقات دانشمندان نیز این موضوع را تائید می نماید و با توجه به اینکه تحقیقات زیادی در ایرانبرروی مسئله عزت نفس دانشجویان محروم از پدر انجام نگرفته است و میزان تحقیقات انجام شده بسیار محدود می



خرید و دانلود تحقیق درباره عزت نفس


تحقیق درباره عزت نفس روش تحقیق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

مقدمه

عزت نفس از جمله سازه های روانشناختی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است.اهمیت عزت نفس برای کسانی که با نوجوانان سروکار دارند امری روشن است. بطورکلی ارزیابیهایی که فرد از خود می کند عزت نفس او را شکل می دهد(یاسایی 1357)همچنین عزت نفس درجه تصویب، تائید. پذیرش و ارزشمندی است که فرد نسبت به خود احساس می کند. عزت نفس از خود پنداره متفاوت است خود پنداره عبارت است از مجموعه ویژگی هایی که فرد برای توصیف خویش بکار می برد عزت نفس عبارت است از ارزشی که اطلاعات درون خود پنداره برای فرد دارد و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات و ویژگیهایی که در او هست ناشی میشود(بیابانگرد 1372).از دیدگاه مازلو عزت نفس عبارت است از احساس شایستگی، توانمندی، اطمینان استقلال و آزادی، چنانچه عزت نفسی توسط احساسات فرد ارضا گردد افراد احساس ارزشمندی، توانایی و مثمر ثمر بودن و اعتماد به خود می کنند و اگر ارضاء نشود به احساس حقارت و ضعف در فرد منجر می گردد(شاملو 1368)همچنین از نظر مازلو عزت نفس یا احترام به خود شامل احساس کسب توفیق و تائید احساس شایستگی و احساس کفایت و مهارت، یعنی نیاز فرد به ایجاد تصور مثبت در دیگران نسبت به خودش است(سیف 1374)افرادیکه عزت نفس پایین دارند اگر به نحوی ابلهانه و بی رحمانه رفتار کنند بیشتر از دیگران احساس ناهماهنگی می کنند. کسی که خود را فرد لا ابالی بداند انتظار دارد کارهای ناشایست هم انجام دهد.به عبارت دیگر فردی که عزت نفس پایین دارد خیلی مشکل نیست که مرتکب عمل غیر اخلاقی گردد(شکر کن 1373). راجرز معتقد است احساس عزت نفس در اثر نیاز نظر مثبت به خود بوجود می آید. نیاز به نظر مثبت دیگران شامل برخوردها، طرز برخورد گرم و محبت آمیز، احترام صمیمیت پذیرش و مهربانی از طرف محیط و به خصوص خانواده میشود.کوپر اسمیت: عزت نفس بر روابط فرد اثر میگذارد و از آنها تائید می پذیرد.کوپر اسمیت خاطرنشان کرده است بچه هایی که از عزت نفس زیاد برخوردارند.معمولاً روابط بین فردی بهتری دارند و اغلب به عنوان رهبر انتخاب میشوند(شاملو 1374) از نظر اسلام، انسان موجودی شریف و با ارزش است انسان جانشین خداوند در روی زمین است. چنانچه در آیه شریفه سوره بقره آمده« انی جاعل فی الارض خلیفه» همانا من در روی زمین جانشین قرار میدهم. از نظر اسلام کرامت، عزت نفس را در سرشت خویش می یابد.(یارزاده نیسی 1380 به نقل از منطقی 1375)

مسئله پژوهشی:

آیا مشاوره بر عزت نفس مددجویان اثر دارد؟

فرضیه پژوهش:

مشاوره باعث افزایش عزت نفس در مددجویان میشود.

تعاریف اصطلاحات

تعریف نظری:

عزت نفس عقیده ای است که فرد درباره مجموعه تواناییها ویژگیها و شایستگیهای خود دارد(بیابانگرد 1373)

مشاوره: مشاوره را می توان فرایندی قلمداد کرد که به صورت یک رابطه دو نفری بروز می کند در این رابطه مراجع مشکلاتی را که از آنها رنج می برد و شخصاً قادر به حل آنها نبوده است مطرح می کند و مشاور با توجه به تجربه علمی و صلاحیت حرفه ای خود به او کمک می کند تا به حل مشکلاتش بپردازد(میلتن(1)، هان 1955)

تعریف عملیاتی:

در این پژوهش منظور از عزت نفس آن چیزی است که توسط پرسشنامه 58 سوال کوپر اسمیت سنجیده می شود.

مددجوی مجرم و معتاد در پژوهش حاضر به فردی اطلاق می گردد که با توجه به جرم یا جرایم مرتکب شده توسط قضات دادگستری به حبس محکوم شده و در مجتمع حرفه آموزی اهواز در حال سپری نمودن محکومیت خود می باشد.

مشاوره: منظور از مشاوره به کارگیری کلیه اصول و مبانی مشاوره فردی و گروهی جهت ایجاد خود آگاهی و حل تعارضات درونی در مددجویان می باشد.

Milton. H

پیشینه تحقیق:

1جایلدر و همکاران (1996) در پژوهشی به منظور بررسی رابطه خانواده های کم جمعیت با اعتماد به نفس نشان دادند که افراد در خانواده های کم جمعیت احساس امنیت نموده و اعتماد به نفس بیشتری دارند. 2 لوئیس و3 کوروون (1996) در پژوهشی عزت نفس و هیجان خواهی را مورد بررسی قرار دادند نتایج نشان داده نوجوانی که درعزت نفس نمره پایین و هیجان خواهی نمره بالاتر می گیرند جرم و جنایت بیشتری مرتکب میشوند. همچنین مواد دارویی یا مخدر بیشتری استفاده می کنند. هیجان خواهی با عزت نفس و نیاز به شناخت رابطه منفی دارد(خدری 1380)در پژوهشی اثرات حمایت اجتماعی از سوی والدین و دوستان به عزت نفس بررسی شد. 76 نوجوان اسرائیل (16-14) ساله پرسشنامه ها را با توجه به عزت نفس وقایع فشار زار زندگی. سطح ادراک شده حمایت از سوی پدر. مادر و دوستان پر کردند حمایت زناشویی تاثیر زیادی به عزت نفس داشته زمانی که از سوی مادر حمایت وجود نداشت. حمایت دوستان خیلی تاثیر گذار بود. همچنین در مطالعه ای تاثیر منابع حمایتی پدر و مادر و دوستان را بر عزت نفس مورد بررسی قرار داد یافته ها حاکی از وجود ارتباط نزدیک و تعاملی بین منابع اجتماعی و عزت نفس در نوجوانان بود.( هافمن 1988)

Childr – e tal

Louise

Gord on

Haffman

نحوه شکل گیری عزت نفس

عزت نفس هر فرد بر اساس ترکیبی از اطلاعات عینی در مورد خودش و ارزشهای ذهنی که برای آن اطلاعات قائل است بنا نهاده میشود. نحوه شکل گیری عزت نفس را از طریق تفکر در مورد، خود ادراک شد1 و خود ایده آل2 میتوان بررسی کرد. خود ادراک شده همان خود پنداره میباشد. یعنی دیدگاه عینی فرد در مورد مهارتها، صفات و ویژگیهایی که در خود می بیند یا فاقد آن است خود



خرید و دانلود تحقیق درباره عزت نفس روش تحقیق


تحقیق درباره بررسی ترتیب فرزندان بر عزت نفس والدین در سالهای 88 89 شهرستان ایذه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

بیان مسئله:

فرایندهای شناختی ، احساسات ، انگیزه ها،برقراری روابط فنی مابین، شیوه زندگی، تصمیم گیریها و انتخابهای ما قویا" متأثر از چگونگی احساس خود ارزشمندی و اعتماد به نفس است. عزت نفس بعنوان یکی از ویژگی های مهم شخصیت در موضوع اساسی یعنی ایجاد و حفظ روابط گروهی و حفظ ارزش شخصی تبلور می یابد، که موفقیت فرد در این زمینه ها بیانگرعزت نفس بالای وی می باشد. برخورداری از احساس ارزشمندی به منزله یک سرمایه و ارزش حیاتی و عاملی عمده در شکوفایی استعدادها و خلاقیتها و تبلور شخصیت می باشد . کمک به دانش آموزان در امر تقویت و بهبود عزت نفس نه تنها وظیفه اولیاء مدرسه و آموزشگاه می باشد، بلکه والدین و دیگر مسئولین تربیتی نیز مسئولیتی بس سنگین در این زمینه بر عهده دارند.

اندازه خانواده و ترتیب تولد وارتباط انهابا رشد فرزندان درپژوهشهای متعددی موردمطالعه قرارگرفته است ونظربسیاری ازمتفکران و اندیشمندان علم شخصیت رابه خود معطوف کرده است به موجب تحقیقات بسیاری از روانشناسان که ترتیب تولد را بررسی کرده اند نشان داده شده است که تعداد وسیعی از حالتها و تواناییهای شخصیتی به ترتیب تولدارتباط دارند واولین فردی که دراین زمینه نظریاتی را ارایه کردالفرد آدلر بود واو رابه حق میتوان پدرعلم نهضت جدید روانشناسی اجتماعی وپسیکو آنالیزدانست . آدلر انگیزه اصلی رفتار بشر را جستجوبرای قدرت می داند یکی از یافته های پراهمیت آدلر ، کیفیت قرارگاه کودک در خانواده و تاثیر آن بر روی رشد روانی و شخصیتی کودک است ودر واقع وضعی که کودک در آن رشد می کند قالبی است برای چگونگی موضع زندگی او که خیلی زود آن را در می یابد ،به بیان می آورد وکم و بیش در طول زندگی مورد تجدید نظر قرار می دهد .

در نظریه آلفرد آدلر ترتیب تولد اهمیت بسزایی دارد او شخصیت فرزندان اول و دوم وسوم یک خانواده را، نظر به کم و زیادی محبت و توجهی که به آ نها می شود ورقابت و حسادتی که به هم دارند ،متفاوت می داند. وی معتقد است به اینکه: فرزند اول بعد از به دنیا آمدن فرزند دوم خود را کمتر مورد محبت میبیند و ممکن است که احساس نا امنی کند و نسبت به اشخاص تنفرحاصل کند؛ فرزند دوم نیز صفت قابل توجهش جاه طلبی اش می باشد . او پیوسته سعی دارد که از فرزند اول پیشی بگیرد و تمایل داردبه سرکشی، و حسادت نیز در او دیده می شود. امابهتر از فرزندان اول و سوم سازگاری دارد کوچکترین فرزند معمولا بچه ای لوس و پر توقع است و بعد از فرزند دار شدن احتمال اینکه دچار روان نژندی شود بیشتر است .

ضرورت و اهمیت تحقیق :

به نظر می رسد ترتیب فرزندان نقش مهمی در عزت نفس والدین دارد و افراد با عزت نفس بالا بیشتر از افراد با عزت نفس پایین احساس اطمینان، خلاق بودن و ابراز وجود می نمایند. در اهمیت عزت نفس همین بس که رضایت ما از زندگی شدیدا" به احساسات ما در مورد میزان ارزش خویشتن بستگی دارد، به طوری که هرگاه خانواده ای احساس کنند عزت نفس شان در معرض خطر قرار گرفته است سعی میکنند تا با استفاده از انواع رفتارها احساس خودارزشمندی را حفظ کرده و از خود دفاع کنند.

روشن است که انجام هر تحقیق و در هر زمینه اهمیت و ضرورت خود را دارد ، مطالعه و تحقیق در زمینه ی عزت نفس و ترتیب تعداد ورزندان به ما می گوید و نشان می دهد که کسانی از لحاظ عزت نفس در حد بالایی هستند در آنان خلاقیت ، استقلال و احساس ارزشمندی بیشتری وجود دارد و کمتر تحت تأثیر و نفوذ عاول های محیطی قرار می گیرند و جامعه ای که افراد آن از عزت نفس بالا و احساس مسئولیت برخوردار باشند ، در مقابل فشارهای روانی ، تهدیدها و واقعیت ها ، مقاوم و پایدار خواهند بود ، به ما می گوید که عزت نفس برای فرزندان و برای همه و همهی اهمیت اساسی دارد و باید در ارتقاء آن کوشا باشیم .

اهداف تحقیق :

هدف اصلی تحقیق حاضر پی بردن به تاثیر ترتیب فرزندان بر میزان عزت نفس خانواده می باشد ما ضمن دستیابی به این هدف اساسی به اهداف فرعی دیگری نیز دست خواهیم یافت از جمله اینکه با توجه به نتایج بدست آمده بتوانیم، به خانواده ها و مربیان آموزشی خاطر نشان سازیم که احساسات بر افکار ارجحیت دارند و اینکه چگونه احساسات کودکان رفتار و افکار آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد و اینکه آنها به مسئولیت خطیرشان در برار کودکان آگاه شوند.

می خواهیم رابطه ی و تاثیر ترتیب فرزندان بر عزت نفس والدین و خانواده را بدانیم . به نظر می رسد که رابطه ی بین ترتیب فرزندان یک خانواده و عزت نفس یک رابطه ی دو طرفه باشد . یعنی از طرفی داشتن عزت نفس موجب بهبود و نظم فرزندان می گردد ، چرا که در باور داشتن خود و برداشت مثبت از خویشتن در یادگیری ، انگیزه برای بهداشت و نظم خانواده و . . . و از طرفی دیگر موفقیت های تحصیلی فرزندان در رسیدن به اوج در کار آموزش موجب افزایش عزت نفس والدین می شود . بسیاری از روانشناسان معتقدند که بین این دو متغیر ( عزت نفس و ترتیب فرزندان ) رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد ، طوری که می توان با افزایش یا کاهش در یکی از آنها متغیر دیگر را نیز دستخوش تغییر داد.



خرید و دانلود تحقیق درباره بررسی ترتیب فرزندان بر عزت نفس والدین در سالهای 88 89 شهرستان ایذه


تحقیق درباره بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی بین دانش آموزان پسر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی بین دانش آموزان پسر

چکـیده مقاله ))

مدیران واحدهای آموزشی که با هدف تعلیم و تربیت با معلمان ، کارکنان و والدین  دانش آموزان ارتباط دارند باید شیوه مدیریتی متفاوتی با سایر محیط های کاری مثل مراکز تولیدی و غیره داشته باشند . اگر مدیر به معلمین تحصیلکرده و با تجربه صرفاً به عنوان یک جزء ماشین تولید بنگرد مسلماً در انجام وظیفه خود با اشکال ، مقاومت کارکنان برای همکاری ، بروز درگیریها و در نتیجه فشارهای فزاینده محیط کار مواجه خواهد شد . ایجاد رابطه مطلوب توسط مدیر با معلمین ضمن ایجاد محیطی امن ، کارایی افراد را بالا می برد و رضایت شغلی را به همراه خواهد داشت .

هدف کلی پژوهش پی بردن به این مسئله است که مدیران واحدهای آموزشی عموماً گرایش کاری دارند یا گرایش به روابط انسانی یا حالتی متوسط از این دو ؟ و تا حد ممکن مشخص شود متغیرهایی مثل : میزان تحصیلات ، سابقه خدمت ، جنسیت ، سابقه مدیریت ، دوره های ضمن خدمت مرتبط با مدیریت و غیره ارتباطی با گرایش وی دارند ؟ همچنین بررسی شود در دوره های مختلف تحصیلی ( ابتدایی ،‌ راهنمایی و متوسطه ) مدیران از گرایش های مختلف برخوردارند یا خیر ؟

سئوالات پژوهش عبارتند از :

1-  معمولاً مدیران واحدهای آموزشی گرایش کاری دارند یا گرایش به روابط انسانی ؟

2-  چه رابطه ای بین تحصیلات مرتبط با مدیریت و گرایشات مدیر وجود دارد ؟

      3- چه رابطه ای بین جنسیت و گرایشات مدیران وجود دارد ؟

4-  چه رابطه ای بین دوره های تحصیلی مدارس و گرایشات مدیر وجود دارد ؟

5-  چه رابطه ای بین مدرک تحصیلی مدیر و گرایشات کاری و انسانی وی وجود دارد ؟

6-  آیا فرم  ( همکار مطرود فیدلر ) برای مدیران به سادگی قابل تکمیل کردن می باشد ؟LPC

برای نگارش پیشینه پژوهش ابتدا کتب و مجلات تخصصی مرتبط با مدیریت بررسی گردید و پس از یک مصاحبه اکتشافی با چند مدیر با تجربه ، بسیاری از نظرات و تحقیق های انجام شده در ارتباط با موضوع تحقیق در پیشینه آورده شد .

برای تعیین گرایشات مدیران از فرم معیار شخصیتی فیدلرLPC (LEAST PREFERRED COWOKER) استفاده شد .

از نخستین تحقیقات در مورد روابط انسانی می توان به مطالعه “ التون مایو ” که با هدف بهبود بخشیدن به روابط کارگر و کارفرما در کارخانه هاثورن صورت گرفت ، اشاره کرد . روابط مطلوب مدیر و کارکنان در تحقیقات و مطالعات زیادی مورد توجه قرار گرفته از جمله :

ـ بررسی ویژگیهای مدیران دارای مهارت انسانی غنی ( سلطانی )

ـ بررسی تأثیر روشهای مدیریت رابطه مدار و کارمدار برروحیه دبیران ( فهیم نیا 1369 )

ـ ارتباط نگرش مدیران با روشهای مدیریت آنان ( بصری 1369 )

ـ بررسی میزان کامیابی مدیران متوسطه در برقراری روابط انسانی در مدرسه ( کوهستانی )

و سایر موارد که در متن تحقیق ، منابع آنها آورده شده است . اکثر این مطالعات به نقش رابطه مطلوب مدیر و کارکنان در افزایش کارایی ، بهداشت روانی و رضایت شغلی توجه کرده اند .

جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران مدارس بیجار در مقاطع ابتدایی ،‌ راهنمایی و متوسطه می باشد . ابزار جمع آوری اطلاعات شامل : 1- فرم امتیاز دهی LPC از فیدلر 2- پرسشنامه

بسته سئوالات عمومی از مشخصات مدیران بوده است .

برخی نتایج تحقیق عبارتند از :

1-  اکثر مدیران واحدهای آموزشی ( 89 درصد ) گرایش به حسن روابط در محیط های کاری  داشته اند .

2-  در واحدهای آموزشی مورد مطالعه مدیران زن و مرد عموماً از گرایش به حسن روابط برخوردارند و جنسیت تأثیری درگرایش آنان نداشته است .

3-  در سه دوره تحصیلی میانگین امتیازات حاکی از گرایش مدیران به حسن روابط است و مقطع تحصیلی نیز تأثیری در گرایش مدیران مدارس مورد بررسی ندارد .

4-  تمام مدیران با رشته های تحصیلی مدیریت از گرایش به حسن روابط برخوردارند .

5-  فرم امتیازدهی LPC فیدلر برای تمام مدیران به سادگی قابل تکمیل کردن بود .

6-  مدرک تحصیلی مدیر بر گرایش وی تأثیری نداشته و مدیران با مدارک مختلف تحصیلی این پژوهش عموماً از گرایش به حسن روابط برخوردارند .

 

مقدمه پژوهش 

عنوان مسأله

در این تحقیق سعی شده با استفاده از مقیاس شخصیتی “ فیدلر ” و پرسشنامه مشخصات مدیران ، سئوالات زیر مورد بررسی قرار گیرند :

ـ مدیران واحدهای آموزشی از چه گرایشی برخوردارند ، کاری ، انسانی یا گرایش متوسط به کار و حسن رابطه

ـ در تعیین گرایش مدیران عوامل معینی مثل تجربیات ، تحصیلات ، جنسیت ، دوره های تحصیلی و غیره دخالت دارند یا خیر ؟

پایه های نظری

از دیرباز در مورد روابط مدیر و افراد تحت مدیریتش ، نحوه تأثیرگذاری بیشتر بر افراد ، انجام وظایف توسط زیردستان با کمترین درگیری ، مشخص کردن عوامل عدم همکاری زیردستان با مدیر و خلاصه اینکه چگونه می توان دیگران را به کار واداشت ، مطالب زیادی گفته شده و تحقیقات فراوانی صورت گرفته است . همه تأکید دارند که برای رسیدن به هدف مطلوب چگونه افراد را سرپرستی کرد وآنهایی که در انجام وظیفه کوشا نیستند ، معین کرده و به ریشه یابی علل رفتار آنان پرداخت .

با بررسی برخی اقدامات مدیریت ، متوجه می شویم از قدیم برای واداشتن افراد به کار تدابیری اتخاذ می شده است . در ایران باستان به مطالعه مراحل کار و شیوه انجام آن به منظور تدوین قوانینی برای پرداخت حقوق و دستمزد اقدام می کردند (1) . گویی مشوقهای مادی وتنبیهات از طریق اعمال فشار و مجازات یکی از روشهای بکارگیری افراد برای انجام وظایفشان بوده است .



خرید و دانلود تحقیق درباره بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی و اجتماعی بین دانش آموزان پسر


مقاله درباره بررسی عزت نفس و پیشرفت تحصیلی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

بررسی عزت نفس و پیشرفت تحصیلی:

نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین پیشرفت تحصیلی و خودپندارة توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).

   بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).

الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .

1ـ  ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریة خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان  مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380).

الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تأثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش (1984) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن پیشرفت تحصیلی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند. هم چنین تغییر در یکی از آنها منجر به تغییر در دیگری، به منظور برقراری مجدد تعادل می شود. بنابراین، پیشرفت تحصیلی و خودپنداره به یک روش تقابلی در یکدیگر تأثیر می گذارند (بیابانگرد، 1380).

2ـ  الف و ب معلول ج هستند: ماروگاما1 و همکاران (1981) بیان می  کنند که علت سومی (برای مثال توانایی یا حمایت اجتماعی) بر پیشرفت تحصیلی و خودپنداره مؤثر است. ممکن است خودپندارة توانایی و عزت نفس (هر دو) از طریق تجارب غیر تحصیلی مرتبط با توانایی، و یا متغیر سوم دیگری، تحت تأثیر قرار گرفته باشند. بنابراین به صورت نظری الگوهای مختلف علّی را می توان مطرح کرد که واقعاً هم وجود دارند. با این حال، چندین مطالعه آزمایشی انجام شده است که روابط علّی میان پیشرفت تحصیلی و خودپنداره را مورد آزمون قرار داده است . در یک مطالعه طولی که مشتمل بر چهار گروه بود، ماروگاما و همکاران (1988) پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در سنین 9، 12، 15 سالگی و عزت نفس کلی آن ها را در سن 12 سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. متغیرهای کنترل کننده، طبقه اجتماعی و توانایی در سن 7سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت .آنها هیچ گونه مدارکی دال بر اینکه پیشرفت تحصیلی وعزت نفس رابطه علّی با یکدیگر دارند، نیافتند و متغیر سومی را ( برای مثال طبقه اجتماعی و توانایی)، به عنوان علت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس بیان می کنند. پتیبوم2 و همکاران (1986) با تجزیه و تحلیل داده های یک نمونه بزرگ از دانش آموزان دبیرستان و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی در فاصله 2 سال دریافتند که هیچ گونه شواهدی مبنی بر اینکه عملکرد یک متغیر، نسبت به متغیرهای دیگر برجسته تر است، وجود ندارد. آن ها دو توضیح احتمالی در این مورد مطرح می کنند، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی ممکن است معلول یک متغیر سوم باشند یا اینکه هر  دو متغیر به یک سبک چرخه ای تأثیر یکسانی بر یکدیگر دارند.

    در بعضی مطالعات گزارش شده که خودپنداره توانایی بر پیشرفت تحصیلی، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازة هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی خودپنداره و پیشرفت تحصیلی نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن1 (1984، 1988) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات روش شناختی، سن، تعریف خودپنداره و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی باشد ( هانسفورد، 1982). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای پیشرفت تحصیلی و خودپنداره توانایی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.

    پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این  نظر، شاولسون2 و بیرن (1984)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپندارة افراد به تدریج تحت تأثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تأثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر پیشرفت تحصیلی، خودپنداره توانایی و عزت نفس کلی بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپندارة توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد ، 1380).

(اقتباس از اینارام و همکاران، 1990 ، ص 307)

پیشرفت تحصیلی عزت نفس کلی خودپنداره توانایی

ب : تحقیقات انجام شده

1ـ    بررسی تحقیقات انجام شده در داخل ایران:

1ـ روحانی (1359) در پژوهش خود، رابطه خود پنداری و عوامل تشکیل دهنده آن (گرایش به مدرسه، گرایش به همسالان و خانواده) را با موفقیت تحصیلی مورد بررسی قرار داده است. در این تحقیق 240 دانش آموز سوم راهنمایی مرکب از 120 پسر و 120 دختر شرکت داشته اند که در یک آزمون خودپنداری شرکت نمودند و معدل کل سالانه آنها به عنوان معیاری برای میزان موفقیت تحصیلی استفاده شد. نتایج به وسیلة ضریب همبستگی  پیرسون محاسبه و نشان داد که بین خودپنداری و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد و همبستگی به دست آمده برای گروه دختر و پسر متفاوت بود، و در مجموع برای گروه دختران میزان همبستگی بیشتری میان خودپنداری و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد.

2ـ نیسی (1364) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «اثرات عزت نفس بر عملکرد دانش آموزان دختر وپسر سال اول تا سوم دبیرستان» به این نتیجه دست یافت که افزایش وکاهش عزت نفس دانش آموزان



خرید و دانلود مقاله درباره بررسی عزت نفس و پیشرفت تحصیلی