لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ایران
آغاز تجربه ای نامطلوب برای ایران، تجربه ای که به سیه روزی ایران انجامید
سال میلادی 1803 آغاز تجربه تازه ای برای ایران بود که نتایجی بس نا مطلوب برای این ملت کهن و قرنها یک ابر قدرت توانمند به بار آورده است. از فوریه این سال، رقابت قدرتهای اروپایی بر سر ایران و استفاده از ایران برای رسیدن به هدفهای استعماری خود در مشرق زمین وارد مرحله تازه و شدید خود شد و مقامات دولتی ایران که با این بازی نا آشنا، وآگاهی های درست و جامعی از اوضاع جهان و تحولات روز نداشتند و بیشتر وقتشان در حرمسرا و چاپلوسی از یگدیکر می گذشت وطن را قربانی و بازنده دراز مدت آن کردند . این اصحاب اختیار به دلیل این گرفتاری ها و نیز کوته فکری ؛ حتی تلاشی برای آشنا شدن با تحولات سیاسی روز به عمل نیاوردند و سرزمین ایران کوچک و از قافله پیشرفت عقب افتاد و .... تا این سال لرد«ولسلی Lord Wellesley» نماینده انگلستان در هند این سرزمین را به صورت گوشه ثابت امپراتوری در آورده بود. وی که به عنوان نماینده انگلستان در بنگال وارد هند شده بود با سرکوب قدرتهای محلی هند که با هم اتحاد ضمنی داشتند و اخراج فرانسویان و سایر اروپائیان همه این سرزمین پهناور را مستعمره انگلستان کرده بود و فرماندار کل و تام الاختیار آن شده بود و در صدد بستن راههای رخنه غیر به هند و مسدود کردن دیوارهای کوتاه اطراف آن بر آمده بود و ایران را رخنه گاه تشخیص داده بود و به طرح نقشه مداخله پرداخته بود . ناپلئون دشمن سوگند خورده انگلستان که این را می دانست به فرستادن نماینده پشت نماینده به تهران و دادن هر گونه وعده مساعدت دست زده بود . الکساندر اول تزار تازه روسیه که به سبب برخورداری ازآموزگاری همچون« لاهارپ » سویسی ، نسبت به پدرش اطلاعات تاریخ ــ جغرافیایی و منطقه ای بیشتری داشت در صدد گسترش قلمرو روسیه در جهات جنوب و شرق برآمده بود و در اجرای این سیاست به ژنرال« سی سیانوف » دستور حرکت از تفلیس به سوی ارس را داده بود و در این میان تهران بی خبر از همه جا ، صحنه بازی های این سه قدرت شده بود. نمایندگان این سه قدرت ، هرکدام بر پایه منافع دولت متبوع و بر ضد دو حریف دیگر حرفهایی به مقامات تهران می زدند ؛ به گونه ای که تهران به تدریج به صورت ابزاری در آمده بود که هر چند وقت در دست یکی از قدرت های اروپایی قرار می گرفت و از آن پس ، تاریخ ایران عمدتا شرح همین بازی ها بوده و.... برای دولت وقت تهران ( زمان سلطنت فتحعلی شاه و ولیعهد نسبتا لایق او عباس میرزا) خطر روسیه لمس شدنی بود ، زیرا نیروهای آن دولت به سرعت شهرهای قفقاز را تصرف می کردند و پیش می آمدند و معلوم نبود که در کجا متوقف شوند . در این شرایط عباس میرزا دست بکار شد ، نیروهای سی سیانوف را در برخورد اول شکست داد و بسیاری از شهرهای از دست رفته از جمله ایروان ، شوشی ، گنجه و باکو را پس گرفت که در این میان ژنرال روس هم در باکو کشته شد . عوامل انگلستان و فرانسه که همانند سایه عباس میرزا را دنبال می کردند آموخته بودند که چگونه راه او را به سود سیاست خود تغییر دهند و دیدیم که همین بازی ها ایران را به روز سیاه نشاندو .... سازش ناپلئون و تزار الکساندر اول در هفتم ژوئیه 1807 در « تیلسیت » و تقسیم اروپا میان خود و باز شدن دست روسیه برای جنگ با عثمانی و ایران و تصرف آلاسکا طعم تلخ دیپلماسی غرب را به عباس میرزا چشانید و تهران با مرخص کردن مستشاران نظامی فرانسه به فرماندهی ژنرال گاردان عملا در آغوش قدرت سوم یعنی انگلستان قرار گرفت که در آرزوی چنین فرصتی بود.
از راست : ویلیام پیت نخست وزیر انگلستان ، الکساندر اول تزار روسیه ، ناپلئون ، عباس میرزا ، و فتحعلی شاه قاجار
... و به این سان ایران از منطقه سلیمانیه صرف نظر کرد !
در فوریه سال1846 میلادی دولت محمدشاه قاجار به اصرار انگلستان و روسیه از حاکمیت خود بر منطقه سلیمانیه صرف نظر و با انتقال آن به دولت عثمانی موافقت کرد. این منطقه تا آن زمان گوشه ای از قلمرو بلامنازع ایران بود .در آن زمان کشورهای عربی از جمله عراق جزئی از خاک عثمانی بودند.به استناد همین موافقنامه ، تاکنون جمهوری ترکیه چند بار مدعی ضمنی منطقه نفت خیز سلیمانیه عراق شده است.
اصلاح قانون اساسی توسط تنهاشش تن!
شش نفر به انتخاب مجلس شورای ملی برای تدوین اصول متمم قانون اساسی انتخاب شدند و از 14 بهمن ماه سال 1285 خورشیدی کار خود را آغاز کردند. به عبارت دیگر وظایف مجلس موسسان به این هیات کوچک واگذار شده بود!.
تهران در چنگ قحطی
کمبود مواد غذایی که از آغاز زمستان 1296 خورشیدی(1917 و 1918 ) در شهر تهران آشگار شده بود از 14 بهمن این سال شدت یافت و مردم در چند نقطه شهر تشکیل اجتماع داده و به دولت اعتراض کردند که چرا قبلا پیش بینی های لازم را بعمل نیاورده بود . یکی از دلایل این کمبود در تهران نا امنی راهها بود . راهزنان از ضعف نیروی انتظامی به دلیل وجود سربازان خارجی در کشور سوء استفاده کرده بودند و راهها و روستاها و حتی پاره ای از شهرهای کوچک را نا امن ساخته بودند.سرانجام دولت مجبور شد در چند نقطه تهران به صورت محدود آشپزخانه رایگان دایر کند.
در قلمرو اندیشه
توماس پین « حقوق انسان » را منتشر کرد
سوم فوریه سال 1791 درلندن توماس پین Thomas Paine نویسنده و اندیشمند بلند آوازه بیانیه ای مفصل در دفاع از انقلاب فرانسه را که در جریان بود منتشر ساخت . وی ماه بعد فصول دیگری براین بیانیه افزود و به صورت کتاب منتشر ساخت و عنوان آن را « حقوق انسان » گذارد که پایه اعلامیه حقوق بشر قرار گرفته است. پین قبلا با انتشار « عقل سلیم » مهاجرنشینان انگلیسی آمریکای شمالی را تشویق به برگیری پرچم انقلاب استقلال کرده بود. وی در کتاب حقوق انسان نوشته است که یک انسان حق دارد امنیت و آزادی داشته باشد و شخصیت و شئون او رعایت شود و حق او ست که در برابر ستم از خود دفاع کند و به دادگاه مستقل برای تظلم دسترسی داشته باشد . انسان حق مالکیت بر انسان را ندارد و استثمار به هر شکل و نیز بازداشت خودسرانه ممنوع است. توماس پین 29 ژانویه 1737 متولد و هشتم ژوئن 1809 درگذشت . وی در انقلاب استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه نقش موثر داشت.
سایر ملل
« کمون پاریس » و دفاع بی سابقه و طولانی همشهریان
واحدهای ارتش فرانسه مامور دفاع از پاریس 29 ژانویه سال 1871 پس از پنج ماه مقاومت در برابر ارتش آلمان به دلیل کمبود خوار وبار در شهر؛ اعلام تسلیم کردند ، ولی گارد ملی شهر ، روشنفکران و کارگران با ایجاد جنبش « کمون Commune» به مقاومت ادامه دادند و این بار ، عمدتا در برابر دولت شکست خورده فرانسه و مانع بازگشت مقامات دولتی شدند که با نزدیک شدن آلمانی ها از پاریس خارج شده بودند. در پی ایجاد کمون پاریس ، جنبش های مشابهی در چند شهر دیگر فرانسه از جمله لیون و مارسی تشکیل و زمام امور را به دست گرفتند. ارتش فرانسه در دوم سپتامبر 1870 در« سدان » از ارتش پروس(برلن) شکست خورده بود و 18 ژانویه امپراتور پروس در « ورسای » فرانسه تاج امپراتوری آلمان واحد را برسر گذارده بود و خود را قیصر همه آلمان اعلام داشته بود. بیسمارک طرح جنگ با فرانسه را به عنوان سومین جنگ اصطلاحا محدود خود تهیه کرده بود، ولی با چند دسیسه فرانسه را تحریک به آغاز آن کرده بود. هدف بیسمارک از این جنگها تامین وحدت آلمان بود که در طول تاریخ عمدتا به صورت امیر نشین های مستقل عمل کرده بود. « کمون پاریس » به نام مخالفت با شرایط قرارداد صلح با آلمان که دولت فرانسه آن را امضاء کرده بود و متعهد به پرداخت غرامت شده بود دست به قیام زده بود و از دولت سلب حاکمیت و صلاحیت کرده بود. حکومت « کمون » برپاریس ماهها طول کشید . کمونار(Communard) ها که سربند سرخ رنگی بر سر می بستند و مرکب از مردان و زنان عمدتا مسلح بودند تا 28 ماه مه بدون برخورد با نیروهای دولتی فرانسه به حکومت کردن پرداختند و اعلام داشتند که به همان گونه که پیش از تشکیل حکومت ، گروهای انسانی برادر وار باحقوق مساوی و استفاده مشترک از منابع، زندگی می کردند و طبقه و امتیاز نبود از این پس هم نخواهد بود ؛ همه برابر و کارگرند و در تولید ومصرف شریک یکدیگرند ومطلقا برتری وجود نخواهد داشت . مردم در حکومت شریکند و تصمیمات به صورت گروهی گرفته می شود. دولت فرانسه که نمی توانست این وضعیت را برای مدتی طولانی تحمل کند ، نیمه شب 28 ماه مه واحدهای ارتش را از طریق محله اعیان نشین پاریس وارد شهر کرد و جنگ خیابانی سربازان باکمونارها نزدیک به دوماه طول کشید. نبرد خیابانی و خانه به خانه ، بسیار شدید و قهرمانانه بود . محله های کارگر نشین از کمونارها شدیدا دفاع کردند. یک گردان از زنان مسلح کمونار که به ابتکار یک زن روس تشکیل شده بود تا آخرین نفر جنگید . همه خیابانها و کوچه های پاریس سنگر بندی شده و به صورت خاکریز در آمده بود. در نبرد خیابانی پاریس جمعا 25 هزار تن کشته شدند. پس از پایان نبرد خیابانی پاریس و بازگشت مقامات دولتی به شهر ، اعلام شد که نظام فرانسه جمهوری خواهد بود . سالها بود که باردیگر نظام سلطنتی به فرانسه باز گشته بود و پادشاه فرانسه در «سدان » تسلیم نیروهای آلمان شده بود. کمون پاریس در آن سال شکست خورد ، ولی این اندیشه همچنان باقی مانده است.
جمعی از کشته شدگان جنگهای خیابانی سال 1871 پاریس در تابوتها
منظره خیابان اصلی پاریس یک روز پس از زدو حوردهای سربازا و کمونارها
سالروز درگذشت « هینکل » سازنده شکاری بمب افکنهای آلمان در دو جنگ و مخترع جت موشکی
دکتر ارنست هینکل
امروز سالروز درگذشت دکتر ارنست هینکل Ernest H. Heinkel سازنده هواپیماهای نظامی آلمان در دو جنگ جهانی در 70 سالگی در سال 1958 است . وی در ساختن هواپیمای دریایی به ژاپن و جت جنگنده اف ــ 104 به آمریکا کمک کرد. هینکل که در 1888 در سوابیای آلمان متولد شده بود نخستین هواپیما را درسال 1911 ساخت. وی در طول جنگ جهانی اول نخستین هواپیماهای نطامی را برای ارتش آلمان ساخت که سی فروند از آنها هم در اختیار اتریش ، متحد آلمان قرار گرفت . پس از جنگ ، چون آلمان تامدتی از ساختن هواپیما محروم بود به اختراع هواپیمای دریایی موفق شد که آن را در سوئد به تولید انبوه رساند و از آنجا به ژاپن رفت و نوع نظامی هواپیمای دریایی (هواپیمایی که می تواند از روی آب به پرواز درآید و روی آب فرود آید ) برای این کشور ساخت . پس از افتادن زمام امور آلمان به دست هیتلر به ساختن شکاری و بمب افکن برای « لوفت وافه ( نیروی هوایی آلمان ) پرداخت و بمب افکن دوموتوره « ه ـ 111 » باسرعت 375 کیلومتر در ساعت اولین اختراع او بود. وی همزمان در کارخانه خود هواپیمای مسافری « ه ــ 70 » را تولید می کرد. هینکل پس از ساختن هفت هزار و 300 فروند « ه ــ 111 » که بر خلاف هواپیماهای نظامی سایر کشورها قادر به شیرجه رفتن روی هدف بودند به ساختن بمب افکن های سنگین « ه ــ 177 » اقدام کرد و سپس به ساختن جنگنده « ه ــ 100 » با سرعت747 کیلومتر در ساعت پرداخت که حد اکثر سرعت هواپیمای ملخدار بود. هینکل از آن پس تلاش خود را صرف ساخت هواپیمای با موتور موشکی بکار برد و هواپیمای آزمایشی « ه ــ 178 » را تولید کرد. همزمان ، بمب افکنهای ویژه حملات شبانه « ه ــ 219 » را برای نیروی هوایی آلمان ساخت . آخرین کار او ساخت نخستین هواپیمای جت با سرعت 930 کیلومتر در ساعت به نام « ه ــ 280 » بود که دیگر خیلی دیر شده بود. پس از جنگ جهانی دوم ، هینکل کارخانه خود را که چندین بارهم بمباران شده بود به تولید دوچرخه و موتوسیکلت تبدیل کرد و از سال 1955 که محدودیت ها رفع شد با ادغام شرکت خود با یک شرکت بزرگتر بار دیگر به تولید هواپیما و این بار هواپیمای غیر نظامی دست زد . هینکل تجربه خود در ساخت جت را در اختیار آمریکا برای تولید جنگنده اف ــ 104 از نوع « جی » قرار داد.
جت موشکی « ه ـ 178 »
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
نگاهى به شخصیت و عملکرد حضرت عباس علیهالسلام
ولادت و نامگذارى
کودکى و نوجوانى
شرکت در جنگها، نمونههاى بارزى از شجاعت
1ـ آب رسانى در صفین
2ـ تقویت روحیه جنگاورى عباس علیهالسلام
3. درخشش در جنگ صفین
دوشادوش امام حسن علیهالسلام
یاور وفادار امام حسین علیهالسلام
زندگانى حکمتآمیز و غرور آفرین پیشوایان معصوم علیهمالسلام و فرزندان برومندشان، سرشار از نکات عالى و آموزنده در راستاى الگوگیرى از شخصیت کامل و بارز آنان بوده و نیز درسهاى تربیتى آنان نسبت به فرزندان خویش، در تمامى زمینههاى اخلاقى و رفتارى، سرمشق کاملى براى تشنگان زلال معرفت و پناهگاه استوارى براى دوستداران فرهنگ متعالى اهلبیت عصمت علیهمالسلام و به ویژه براى نسل جوان، خواهد بود. از آن جا که زندگانى پر خیر و برکت اهلبیت علیهمالسلام در بردارنده دو اصل استوار «حماسه و عرفان» است، پرداختن به بُعد حماسى زندگانى آنان و فرزندانشان که در معرض پرورش و تربیت ناب اسلامى قرار داشتهاند، براى عامّه مردم و به ویژه جوانان جذّاب و گام مؤثرى در عرصه تبلیغ اهداف خواهد بود.
اى امالبنین! نور دیدهات نزد خداوند منزلتى سترگ دارد و پروردگار در عوض آن دو دست بریده، دو بال به او ارزانى مىدارد که با فرشتگان خدا در بهشت به پرواز درآید؛ آن سان که پیشتر این لطف به جعفربن ابىطالب شده است.
همچنین غبار برخى شبهات عامیانه را از چهره مخاطبان مبلغان دینى، در راستاى معرفى و تبلیغ اهداف و انگیزههاى اهلبیت علیهمالسلام خواهد سترد. شبهاتى از قبیل این که چرا مبلغان بیشتر به جنبههاى عاطفى و خصوصاً به مظلومیت اهلبیت پیامبر علیهمالسلام مىپردازند؟ اگر چه پاسخ به این پرسش ساده، براى مبلغان بسیار روشن و بدیهى است، اما باید به خاطر داشت که مبلّغ مىبایست ضمن پاسداشت احترام شنوندگان و مخاطبان خود، براى تأثیرگذارى بیشتر در آنان، پاسخگو و برآورنده نیازهاى روحى آنان، با اطلاع رسانى بیشتر در ابعاد حماسى آن بزرگ مردان حماسه و اندیشه و هدایت نیز باشد. با این پیش درآمد، مىتوان با تبیین جنبههاى حماسى شخصیت پور بى هماورد حیدر علیهالسلام در زوایایى از زندگانى آن حضرت که کمتر بیان شده است، گام مؤثرى برداشت. این نوشتار سعى دارد، با بررسى زندگانى حضرت عباس علیهالسلام پیش از رویداد روز دهم محرم سال 61 هجرى، به ابعاد حماسى شخصیت او، با نگاهى به فعالیتهاى دوران نوجوانى و شرکت وى در جنگها، چهره روشنترى از آن حضرت به تصویر کشد.
ولادت و نامگذارى
داستان شجاعت و صلابت عباس علیهالسلام مدتها پیش از ولادت او، از آن روزى آغاز شد که امیرالمؤمنین علیهالسلام از برادرش عقیل خواست تا براى او زنى برگزیند که ثمره ازدواجشان، فرزندانى شجاع و برومند در دفاع از دین و کیان ولایت باشد.(1) او نیز «فاطمه» دختر «حزام بن خالد بن ربیعة» را براى همسرى مولاى خویش انتخاب کرد که بعدها «امالبنین» خوانده شد. این پیوند، در سحرگاه جمعه، چهارمین روز شعبان سال 26 هجرى، به بار نشست.(2) نخستین آرایههاى شجاعت، در همان روز، زینتبخشِ غزل زندگانى عباس علیهالسلام گردید؛ آن لحظهاى که على علیهالسلام او را «عباس» نامید. نامش به خوبى بیانگر خلق و خوى حیدرى بود. على علیهالسلام طبق سنت پیامبر (صلىاللهعلیه و آله) در گوش او اذان و اقامه گفت. سپس نوزاد را به سینه چسباند و بازوان او را بوسید و اشک حلقه چشانش را فراگرفت. امالبنین علیهاالسلام از این حرکت شگفت زده شد و پنداشت که عیبى در بازوان نوزادش است. دلیل را پرسید و نگارینهاى دیگر بر کتاب شجاعت و شهامت عباس علیهالسلام افزوده شد. امیرالمؤمنین علیهالسلام حاضران را از حقیقتى دردناک، اما افتخارآمیز، که در سرنوشت نوزاد مىدید، آگاه نمود که چگونه این بازوان، در راه مددرسانى به امام حسین علیهالسلام از بدن جدا مىگردد و افزود: اى امالبنین! نور دیدهات نزد خداوند منزلتى سترگ دارد و پروردگار در عوض آن دو دست بریده، دو بال به او ارزانى مىدارد که با فرشتگان خدا در بهشت به پرواز درآید؛ آن سان که پیشتر این لطف به جعفربن ابىطالب شده است.(3)
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: جلوتر بیا. عباس علیهالسلام پیش روى پدر ایستاد و امام با دست خود، شمشیر را بر قامت بلند او حمایل نمود. سپس نگاهى طولانى به قامت او نمود و اشک در چشمانش حلقه زد. حاضران گفتند: یا امیرالمؤمنین! براى چه مىگریید؟ امام پاسخ فرمود: گویا مىبینم که دشمن پسرم را احاطه کرده و او با این شمشیر به راست و چپ دشمن حمله مىکند تا این که دو دستش قطع مىگردد.
کودکى و نوجوانى
تاریخ گویاى آن است که امیرالمؤمنین علیهالسلام همّ فراوانى مبنى بر تربیت فرزندان خود مبذول مىداشتند و عباس علیهالسلام را افزون بر تربیت در جنبههاى روحى و اخلاقى از نظر جسمانى نیز مورد تربیت و پرورش قرار مىدادند. تیزبینى امیرالمؤمنین علیهالسلام در پرورش عباس علیهالسلام، از او چنین قهرمان نامآورى در جنگهاى مختلف ساخته بود. تا آن جا که شجاعت و شهامت او، نام على علیهالسلام را در کربلا زنده کرد.
روایت شده است که امیرالمؤمنین علیهالسلام روزى در مسجد نشسته و با اصحاب و یاران خود گرم گفتگو بودند. در آن لحظه، مرد عربى در آستانه در مسجد ایستاده، از مرکب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
باغ عباس اباد بهشهرمقــدمه باغ عباس آباد بهشهر به این دلیل که یک مجموعه سلطنتی به جای مانده از دوران صفوی است و از این لحاظ با بدیلهای خود در اصفهان، قزوین و کاشان قابل مقایسه است، بسیار شایسته توجه است. این باغ با ارزش، دستکم از یک نظر دیگر اهمیت زیادی مییابد و آن توجه به این نکته است که باغ ایرانی که الگوی "نقطهای بهشتی" در برهوتی کویری و سوزان را دستمایه خود قرار داده، این بار در سرزمینی شکل میگیرد که از نظر ویژگیهای اقلیمی، جغرافیایی و محیطی با خاستگاه خود تفاوتهای بسیاری دارد. این نکته البته در جای خود روشنگر غنای مفهومی ایده باغ ایرانی است که توانسته به حدودی دست یابد که تعاریف خود را در خارج از بستر اولیهاش ارایه نماید. آنچه در پی میآید گزارشی اجمالی از فعالیتهای پژوهشی انجام گرفته در پایگاه پژوهشی باغهای تاریخی بهشهر است که تحت نظر و مدیریت جناب عبدالوهاب موسوی نسب برای قرارگیری در سایت اینترنتی باغ ایرانی تهیه گردیده(آقای است. گروه مطالعه و پژوهش باغ ایرانی ضمن تشکر فراوان از ایشان و همکارانشان در پروژه باغهای تاریخی بهشهر، توجه مسئولین سازمان میراث فرهنگی کشور و بخشهای پژوهشی آن و همچنین دیگر نهادهای دستاندرکار تحقیق و پژوهش را به انجام مطالعات دقیق در باب باغ ایرانی جلب کرده و در همین راستا توجه درخور به مطالعات و عملیات میدانی و همچنین کاوشهای باستانشناسی از جمله باستانشناسی بقایای گیاهان و درختان اینگونه باغها را گوشزد مینماید. گروه باغ ایرانی امیدوار است، پایگاههای پژوهشی دیگری نیز در راستای تحقیق و مطالعه باغ ایرانی ایجاد گردند و همچنین پایگاههای موجود، توجه به محیط طبیعی، باغهای تاریخی موجود در بستر محوطههای مورد مطالعه و همچنین موضوع مهجور منظرسازی در محوطههای تاریخی را مد نظر قرار دهند. این گروه آماده همکاری در مطالعه، تحقیق و نشر یافتهها در چهارچوبهای مذکور است.
باغ عباس آباد بهشهر
موقعیت جغرافیایی مجموعه تاریخی عباسآباد بهشهر به فاصله 9 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان بهشهر، بر فراز ارتفاعات البرز بعد از روستای علی تپه (التپه) و در دل جنگل انبوه واقع گردیده است. مجموعه مذکور در قسمت جنوب به روستاهای فرادست ییلاقی چون روستای هزار جریب بهشهر، در قسمت شرق به جاده روستاهای پاسند به هزار جریب، درقسمت غربی به اراضی کشاورزی روستای علی تپه و در قسمت شمال به روستای علی تپه محدود میگردد. دسترسی به مجموعه مذکور از طریق راه آسفالته منشعب از جاده اصلی بهشهر- گرگان امکانپذیر میگردد که بعد از عبور از روستای التپه به محوطه مذکور میرسد. شیب عمومی محوطه از سمت جنوب به سمت شمال است. این وضعیت و همچنین وجود آب و وجود چشماندازهای زیبا عامل مهم شکلگیری معماری دوره صفویه در محوطه مذکور بوده است. از نظر منابع آبی، محوطه از دو چشمه بسیار معروف به نامهای (سرچشمه و قوری چشمه) تغذیه میگردد، دبی آب چشمه "سرچشمه" بسیار زیاد بوده و از داخل غاری به بیرون میجوشد که در مواقع بارندگی شدید، دچار تغییر رنگ میگرددصفحه اصلی > معرفی باغهای ایرانی > باغ عباسآباد بهشهر
باغ عباسآباد بهشهر
معرفی مجموعه و باغ تاریخی عباسآباد مجموعه تاریخی عباسآباد از ترکیب بخشهای مختلف همچون باغ، کاخ، سد، محورهای آبرسانی، حمام و ... تشکیل گردیده که در ادامه معرفی خواهند گردید. سد: بنای سد از دوره صفویه در میان درهای عمیق احداث گردیده است، ارتفاع بنای مذکور به صورت تقریبی 20 متر میباشد که در پی، عرض آن به 20 متر و در قسمت تاج عرض آن به 10 متر و طول آن به 70 متر میرسد. مصالح عمده سازه مذکور، سنگ، آجر و ملاط ساروج است. سد دارای سه دریچه خروجی بوده و در پشت آن پشتبندی قرار دارد که دارای دو گونه کاربری میباشد: 1- بعنوان پشت بند سد محسوب میگردد. 2- بعنوان مرکز تخلیه و چاه تخلیه آب محسوب میگردد. مساحت کل مخزن سد قریب به 10 هکتار بوده و در حدود 600 هزار متر مکعب آب را در خود ذخیره مینماید، منبع تامین کننده آب مخزن سد، آب چشمه سرچشمه است. بر اساس بررسی بعمل آمده بعضی از قسمتهای مخزن سد در گذشته شفتهریزی (ملاط آهک) بوده که عمل مذکور از رشد گیاه لویی که در تمام آببندانهای مازندران میروید جلوگیری مینموده است. باغ تاریخی عباسآباد باغ تاریخی عباسآباد بهشهر، بر بالای تپهای طبیعی احداث گردیده است، بدین ترتیب که مهندسین دوره صفوی با بریدن تپه و ایجاد پله و صفه، باغی مطبق و پلکانی را ایجاد نمودهاند و در بالاترین قسمت تپه اقدام به عمارتسازی نمودهاند. این باغ بر اساس شواهد بدست آمده یکی از بینظیرترین باغهای ایرانی است. علاوه بر عمارتسازی مذکور، در قسمت تراس مرکزی، حوض بزرگ در مرکز و حوضهای کوچکتر در اطراف احداث نمودند. به پیروی سطح شیبدار و همچنین لولههای سفالی، آب از فرادست حوض مرکزی به صورت فواره ظاهر میگشته و مابقی از طریق لولههای سفالی، حوضهای جانبی را پر میکرده است. معماری در باغ و باغسازی کاملاً به صورت قرینه انجام پذیرفته که موجب زیبایی آن را فراهم میآورده است. مهندسین و معماران دوره صفوی با احداث باغ به روش پلکانی و مطبق و همچنین با بکارگیری از سطوح شیبدار و لولههای سفالی، علاوه بر زیبایی، موسیقی آب را در باغ ایجاد نمودهاند که سبب آرامش افراد مستقر در باغ میگردیده است. محوطه گلباغ (ایستگاه توزیع آب): محوطه گلباغ یا ایستگاه توزیع آب به فاصله 600 متری از باغ واقع گردیده است. محوطه مذکور در ادامه یک شیب قرار داشته به نحوی که، شیب را بریده و آن را به صورت یک سطح تقریبا صاف در آوردهاند. اختلاف ارتفاع محوطه فوق نسبت به باغ در حدود 10 متر میباشد. بنابر احتمال، آب چشمه (سرچشمه یا قوری چشمه) به محوطه فوق هدایت میگردیده، سپس با گردش در حوضهای متعدد به یک آرامش و تصفیه میرسیده است و بعد از آن به پیروی از سطح شیبدار و همچنین لولههای سفالی به سمت باغ اصلی حرکت میکرده است. وسعت منطقه گلباغ در حدود 3500 متر مربع است و بر اساس بقایای معماری برج محوطه گلباغ در دوره صفویه، به لحاظ اهمیت در امر آبرسانی، توسط نگهبانانی محافظت میگردیده است. محل احتمالی کاخ: به فاصله تقریبی 5/1 کیلومتری شمال باغ بر بالای کوه مشرف بر دشت بهشهر و خلیج میانکاله ، بقایای آثار معماری از دوره صفوی شناسایی گردیده است. ابعاد اولیه پلان شناسایی شده 50×40 متر است و مصالح عمده آن را سنگ و آجر تشکیل میدهد. راه دسترسی به آن از طریق یک جاده سنگفرشی که از باغ به آنجا میرسد امکانپذیر میگردد. با توجه به موقعیت ساختاری بنای شناسایی شده بر بالای کوه و همچنین بدست آمدن سفالهای پوشش بام لعابدار با لعابهای آبی، آبی فیروزهای، سبز و قهوهای و همچنین عدم دست یابی به بقایای معماری کاخ در حفریات باستان شناختی در محوطه اصلی باغ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ایران
آغاز تجربه ای نامطلوب برای ایران، تجربه ای که به سیه روزی ایران انجامید
سال میلادی 1803 آغاز تجربه تازه ای برای ایران بود که نتایجی بس نا مطلوب برای این ملت کهن و قرنها یک ابر قدرت توانمند به بار آورده است. از فوریه این سال، رقابت قدرتهای اروپایی بر سر ایران و استفاده از ایران برای رسیدن به هدفهای استعماری خود در مشرق زمین وارد مرحله تازه و شدید خود شد و مقامات دولتی ایران که با این بازی نا آشنا، وآگاهی های درست و جامعی از اوضاع جهان و تحولات روز نداشتند و بیشتر وقتشان در حرمسرا و چاپلوسی از یگدیکر می گذشت وطن را قربانی و بازنده دراز مدت آن کردند . این اصحاب اختیار به دلیل این گرفتاری ها و نیز کوته فکری ؛ حتی تلاشی برای آشنا شدن با تحولات سیاسی روز به عمل نیاوردند و سرزمین ایران کوچک و از قافله پیشرفت عقب افتاد و .... تا این سال لرد«ولسلی Lord Wellesley» نماینده انگلستان در هند این سرزمین را به صورت گوشه ثابت امپراتوری در آورده بود. وی که به عنوان نماینده انگلستان در بنگال وارد هند شده بود با سرکوب قدرتهای محلی هند که با هم اتحاد ضمنی داشتند و اخراج فرانسویان و سایر اروپائیان همه این سرزمین پهناور را مستعمره انگلستان کرده بود و فرماندار کل و تام الاختیار آن شده بود و در صدد بستن راههای رخنه غیر به هند و مسدود کردن دیوارهای کوتاه اطراف آن بر آمده بود و ایران را رخنه گاه تشخیص داده بود و به طرح نقشه مداخله پرداخته بود . ناپلئون دشمن سوگند خورده انگلستان که این را می دانست به فرستادن نماینده پشت نماینده به تهران و دادن هر گونه وعده مساعدت دست زده بود . الکساندر اول تزار تازه روسیه که به سبب برخورداری ازآموزگاری همچون« لاهارپ » سویسی ، نسبت به پدرش اطلاعات تاریخ ــ جغرافیایی و منطقه ای بیشتری داشت در صدد گسترش قلمرو روسیه در جهات جنوب و شرق برآمده بود و در اجرای این سیاست به ژنرال« سی سیانوف » دستور حرکت از تفلیس به سوی ارس را داده بود و در این میان تهران بی خبر از همه جا ، صحنه بازی های این سه قدرت شده بود. نمایندگان این سه قدرت ، هرکدام بر پایه منافع دولت متبوع و بر ضد دو حریف دیگر حرفهایی به مقامات تهران می زدند ؛ به گونه ای که تهران به تدریج به صورت ابزاری در آمده بود که هر چند وقت در دست یکی از قدرت های اروپایی قرار می گرفت و از آن پس ، تاریخ ایران عمدتا شرح همین بازی ها بوده و.... برای دولت وقت تهران ( زمان سلطنت فتحعلی شاه و ولیعهد نسبتا لایق او عباس میرزا) خطر روسیه لمس شدنی بود ، زیرا نیروهای آن دولت به سرعت شهرهای قفقاز را تصرف می کردند و پیش می آمدند و معلوم نبود که در کجا متوقف شوند . در این شرایط عباس میرزا دست بکار شد ، نیروهای سی سیانوف را در برخورد اول شکست داد و بسیاری از شهرهای از دست رفته از جمله ایروان ، شوشی ، گنجه و باکو را پس گرفت که در این میان ژنرال روس هم در باکو کشته شد . عوامل انگلستان و فرانسه که همانند سایه عباس میرزا را دنبال می کردند آموخته بودند که چگونه راه او را به سود سیاست خود تغییر دهند و دیدیم که همین بازی ها ایران را به روز سیاه نشاندو .... سازش ناپلئون و تزار الکساندر اول در هفتم ژوئیه 1807 در « تیلسیت » و تقسیم اروپا میان خود و باز شدن دست روسیه برای جنگ با عثمانی و ایران و تصرف آلاسکا طعم تلخ دیپلماسی غرب را به عباس میرزا چشانید و تهران با مرخص کردن مستشاران نظامی فرانسه به فرماندهی ژنرال گاردان عملا در آغوش قدرت سوم یعنی انگلستان قرار گرفت که در آرزوی چنین فرصتی بود.
از راست : ویلیام پیت نخست وزیر انگلستان ، الکساندر اول تزار روسیه ، ناپلئون ، عباس میرزا ، و فتحعلی شاه قاجار
... و به این سان ایران از منطقه سلیمانیه صرف نظر کرد !
در فوریه سال1846 میلادی دولت محمدشاه قاجار به اصرار انگلستان و روسیه از حاکمیت خود بر منطقه سلیمانیه صرف نظر و با انتقال آن به دولت عثمانی موافقت کرد. این منطقه تا آن زمان گوشه ای از قلمرو بلامنازع ایران بود .در آن زمان کشورهای عربی از جمله عراق جزئی از خاک عثمانی بودند.به استناد همین موافقنامه ، تاکنون جمهوری ترکیه چند بار مدعی ضمنی منطقه نفت خیز سلیمانیه عراق شده است.
اصلاح قانون اساسی توسط تنهاشش تن!
شش نفر به انتخاب مجلس شورای ملی برای تدوین اصول متمم قانون اساسی انتخاب شدند و از 14 بهمن ماه سال 1285 خورشیدی کار خود را آغاز کردند. به عبارت دیگر وظایف مجلس موسسان به این هیات کوچک واگذار شده بود!.
تهران در چنگ قحطی
کمبود مواد غذایی که از آغاز زمستان 1296 خورشیدی(1917 و 1918 ) در شهر تهران آشگار شده بود از 14 بهمن این سال شدت یافت و مردم در چند نقطه شهر تشکیل اجتماع داده و به دولت اعتراض کردند که چرا قبلا پیش بینی های لازم را بعمل نیاورده بود . یکی از دلایل این کمبود در تهران نا امنی راهها بود . راهزنان از ضعف نیروی انتظامی به دلیل وجود سربازان خارجی در کشور سوء استفاده کرده بودند و راهها و روستاها و حتی پاره ای از شهرهای کوچک را نا امن ساخته بودند.سرانجام دولت مجبور شد در چند نقطه تهران به صورت محدود آشپزخانه رایگان دایر کند.
در قلمرو اندیشه
توماس پین « حقوق انسان » را منتشر کرد
سوم فوریه سال 1791 درلندن توماس پین Thomas Paine نویسنده و اندیشمند بلند آوازه بیانیه ای مفصل در دفاع از انقلاب فرانسه را که در جریان بود منتشر ساخت . وی ماه بعد فصول دیگری براین بیانیه افزود و به صورت کتاب منتشر ساخت و عنوان آن را « حقوق انسان » گذارد که پایه اعلامیه حقوق بشر قرار گرفته است. پین قبلا با انتشار « عقل سلیم » مهاجرنشینان انگلیسی آمریکای شمالی را تشویق به برگیری پرچم انقلاب استقلال کرده بود. وی در کتاب حقوق انسان نوشته است که یک انسان حق دارد امنیت و آزادی داشته باشد و شخصیت و شئون او رعایت شود و حق او ست که در برابر ستم از خود دفاع کند و به دادگاه مستقل برای تظلم دسترسی داشته باشد . انسان حق مالکیت بر انسان را ندارد و استثمار به هر شکل و نیز بازداشت خودسرانه ممنوع است. توماس پین 29 ژانویه 1737 متولد و هشتم ژوئن 1809 درگذشت . وی در انقلاب استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه نقش موثر داشت.
سایر ملل
« کمون پاریس » و دفاع بی سابقه و طولانی همشهریان
واحدهای ارتش فرانسه مامور دفاع از پاریس 29 ژانویه سال 1871 پس از پنج ماه مقاومت در برابر ارتش آلمان به دلیل کمبود خوار وبار در شهر؛ اعلام تسلیم کردند ، ولی گارد ملی شهر ، روشنفکران و کارگران با ایجاد جنبش « کمون Commune» به مقاومت ادامه دادند و این بار ، عمدتا در برابر دولت شکست خورده فرانسه و مانع بازگشت مقامات دولتی شدند که با نزدیک شدن آلمانی ها از پاریس خارج شده بودند. در پی ایجاد کمون پاریس ، جنبش های مشابهی در چند شهر دیگر فرانسه از جمله لیون و مارسی تشکیل و زمام امور را به دست گرفتند. ارتش فرانسه در دوم سپتامبر 1870 در« سدان » از ارتش پروس(برلن) شکست خورده بود و 18 ژانویه امپراتور پروس در « ورسای » فرانسه تاج امپراتوری آلمان واحد را برسر گذارده بود و خود را قیصر همه آلمان اعلام داشته بود. بیسمارک طرح جنگ با فرانسه را به عنوان سومین جنگ اصطلاحا محدود خود تهیه کرده بود، ولی با چند دسیسه فرانسه را تحریک به آغاز آن کرده بود. هدف بیسمارک از این جنگها تامین وحدت آلمان بود که در طول تاریخ عمدتا به صورت امیر نشین های مستقل عمل کرده بود. « کمون پاریس » به نام مخالفت با شرایط قرارداد صلح با آلمان که دولت فرانسه آن را امضاء کرده بود و متعهد به پرداخت غرامت شده بود دست به قیام زده بود و از دولت سلب حاکمیت و صلاحیت کرده بود. حکومت « کمون » برپاریس ماهها طول کشید . کمونار(Communard) ها که سربند سرخ رنگی بر سر می بستند و مرکب از مردان و زنان عمدتا مسلح بودند تا 28 ماه مه بدون برخورد با نیروهای دولتی فرانسه به حکومت کردن پرداختند و اعلام داشتند که به همان گونه که پیش از تشکیل حکومت ، گروهای انسانی برادر وار باحقوق مساوی و استفاده مشترک از منابع، زندگی می کردند و طبقه و امتیاز نبود از این پس هم نخواهد بود ؛ همه برابر و کارگرند و در تولید ومصرف شریک یکدیگرند ومطلقا برتری وجود نخواهد داشت . مردم در حکومت شریکند و تصمیمات به صورت گروهی گرفته می شود. دولت فرانسه که نمی توانست این وضعیت را برای مدتی طولانی تحمل کند ، نیمه شب 28 ماه مه واحدهای ارتش را از طریق محله اعیان نشین پاریس وارد شهر کرد و جنگ خیابانی سربازان باکمونارها نزدیک به دوماه طول کشید. نبرد خیابانی و خانه به خانه ، بسیار شدید و قهرمانانه بود . محله های کارگر نشین از کمونارها شدیدا دفاع کردند. یک گردان از زنان مسلح کمونار که به ابتکار یک زن روس تشکیل شده بود تا آخرین نفر جنگید . همه خیابانها و کوچه های پاریس سنگر بندی شده و به صورت خاکریز در آمده بود. در نبرد خیابانی پاریس جمعا 25 هزار تن کشته شدند. پس از پایان نبرد خیابانی پاریس و بازگشت مقامات دولتی به شهر ، اعلام شد که نظام فرانسه جمهوری خواهد بود . سالها بود که باردیگر نظام سلطنتی به فرانسه باز گشته بود و پادشاه فرانسه در «سدان » تسلیم نیروهای آلمان شده بود. کمون پاریس در آن سال شکست خورد ، ولی این اندیشه همچنان باقی مانده است.
جمعی از کشته شدگان جنگهای خیابانی سال 1871 پاریس در تابوتها
منظره خیابان اصلی پاریس یک روز پس از زدو حوردهای سربازا و کمونارها
سالروز درگذشت « هینکل » سازنده شکاری بمب افکنهای آلمان در دو جنگ و مخترع جت موشکی
دکتر ارنست هینکل
امروز سالروز درگذشت دکتر ارنست هینکل Ernest H. Heinkel سازنده هواپیماهای نظامی آلمان در دو جنگ جهانی در 70 سالگی در سال 1958 است . وی در ساختن هواپیمای دریایی به ژاپن و جت جنگنده اف ــ 104 به آمریکا کمک کرد. هینکل که در 1888 در سوابیای آلمان متولد شده بود نخستین هواپیما را درسال 1911 ساخت. وی در طول جنگ جهانی اول نخستین هواپیماهای نطامی را برای ارتش آلمان ساخت که سی فروند از آنها هم در اختیار اتریش ، متحد آلمان قرار گرفت . پس از جنگ ، چون آلمان تامدتی از ساختن هواپیما محروم بود به اختراع هواپیمای دریایی موفق شد که آن را در سوئد به تولید انبوه رساند و از آنجا به ژاپن رفت و نوع نظامی هواپیمای دریایی (هواپیمایی که می تواند از روی آب به پرواز درآید و روی آب فرود آید ) برای این کشور ساخت . پس از افتادن زمام امور آلمان به دست هیتلر به ساختن شکاری و بمب افکن برای « لوفت وافه ( نیروی هوایی آلمان ) پرداخت و بمب افکن دوموتوره « ه ـ 111 » باسرعت 375 کیلومتر در ساعت اولین اختراع او بود. وی همزمان در کارخانه خود هواپیمای مسافری « ه ــ 70 » را تولید می کرد. هینکل پس از ساختن هفت هزار و 300 فروند « ه ــ 111 » که بر خلاف هواپیماهای نظامی سایر کشورها قادر به شیرجه رفتن روی هدف بودند به ساختن بمب افکن های سنگین « ه ــ 177 » اقدام کرد و سپس به ساختن جنگنده « ه ــ 100 » با سرعت747 کیلومتر در ساعت پرداخت که حد اکثر سرعت هواپیمای ملخدار بود. هینکل از آن پس تلاش خود را صرف ساخت هواپیمای با موتور موشکی بکار برد و هواپیمای آزمایشی « ه ــ 178 » را تولید کرد. همزمان ، بمب افکنهای ویژه حملات شبانه « ه ــ 219 » را برای نیروی هوایی آلمان ساخت . آخرین کار او ساخت نخستین هواپیمای جت با سرعت 930 کیلومتر در ساعت به نام « ه ــ 280 » بود که دیگر خیلی دیر شده بود. پس از جنگ جهانی دوم ، هینکل کارخانه خود را که چندین بارهم بمباران شده بود به تولید دوچرخه و موتوسیکلت تبدیل کرد و از سال 1955 که محدودیت ها رفع شد با ادغام شرکت خود با یک شرکت بزرگتر بار دیگر به تولید هواپیما و این بار هواپیمای غیر نظامی دست زد . هینکل تجربه خود در ساخت جت را در اختیار آمریکا برای تولید جنگنده اف ــ 104 از نوع « جی » قرار داد.
جت موشکی « ه ـ 178 »
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ایران
آغاز تجربه ای نامطلوب برای ایران، تجربه ای که به سیه روزی ایران انجامید
سال میلادی 1803 آغاز تجربه تازه ای برای ایران بود که نتایجی بس نا مطلوب برای این ملت کهن و قرنها یک ابر قدرت توانمند به بار آورده است. از فوریه این سال، رقابت قدرتهای اروپایی بر سر ایران و استفاده از ایران برای رسیدن به هدفهای استعماری خود در مشرق زمین وارد مرحله تازه و شدید خود شد و مقامات دولتی ایران که با این بازی نا آشنا، وآگاهی های درست و جامعی از اوضاع جهان و تحولات روز نداشتند و بیشتر وقتشان در حرمسرا و چاپلوسی از یگدیکر می گذشت وطن را قربانی و بازنده دراز مدت آن کردند . این اصحاب اختیار به دلیل این گرفتاری ها و نیز کوته فکری ؛ حتی تلاشی برای آشنا شدن با تحولات سیاسی روز به عمل نیاوردند و سرزمین ایران کوچک و از قافله پیشرفت عقب افتاد و .... تا این سال لرد«ولسلی Lord Wellesley» نماینده انگلستان در هند این سرزمین را به صورت گوشه ثابت امپراتوری در آورده بود. وی که به عنوان نماینده انگلستان در بنگال وارد هند شده بود با سرکوب قدرتهای محلی هند که با هم اتحاد ضمنی داشتند و اخراج فرانسویان و سایر اروپائیان همه این سرزمین پهناور را مستعمره انگلستان کرده بود و فرماندار کل و تام الاختیار آن شده بود و در صدد بستن راههای رخنه غیر به هند و مسدود کردن دیوارهای کوتاه اطراف آن بر آمده بود و ایران را رخنه گاه تشخیص داده بود و به طرح نقشه مداخله پرداخته بود . ناپلئون دشمن سوگند خورده انگلستان که این را می دانست به فرستادن نماینده پشت نماینده به تهران و دادن هر گونه وعده مساعدت دست زده بود . الکساندر اول تزار تازه روسیه که به سبب برخورداری ازآموزگاری همچون« لاهارپ » سویسی ، نسبت به پدرش اطلاعات تاریخ ــ جغرافیایی و منطقه ای بیشتری داشت در صدد گسترش قلمرو روسیه در جهات جنوب و شرق برآمده بود و در اجرای این سیاست به ژنرال« سی سیانوف » دستور حرکت از تفلیس به سوی ارس را داده بود و در این میان تهران بی خبر از همه جا ، صحنه بازی های این سه قدرت شده بود. نمایندگان این سه قدرت ، هرکدام بر پایه منافع دولت متبوع و بر ضد دو حریف دیگر حرفهایی به مقامات تهران می زدند ؛ به گونه ای که تهران به تدریج به صورت ابزاری در آمده بود که هر چند وقت در دست یکی از قدرت های اروپایی قرار می گرفت و از آن پس ، تاریخ ایران عمدتا شرح همین بازی ها بوده و.... برای دولت وقت تهران ( زمان سلطنت فتحعلی شاه و ولیعهد نسبتا لایق او عباس میرزا) خطر روسیه لمس شدنی بود ، زیرا نیروهای آن دولت به سرعت شهرهای قفقاز را تصرف می کردند و پیش می آمدند و معلوم نبود که در کجا متوقف شوند . در این شرایط عباس میرزا دست بکار شد ، نیروهای سی سیانوف را در برخورد اول شکست داد و بسیاری از شهرهای از دست رفته از جمله ایروان ، شوشی ، گنجه و باکو را پس گرفت که در این میان ژنرال روس هم در باکو کشته شد . عوامل انگلستان و فرانسه که همانند سایه عباس میرزا را دنبال می کردند آموخته بودند که چگونه راه او را به سود سیاست خود تغییر دهند و دیدیم که همین بازی ها ایران را به روز سیاه نشاندو .... سازش ناپلئون و تزار الکساندر اول در هفتم ژوئیه 1807 در « تیلسیت » و تقسیم اروپا میان خود و باز شدن دست روسیه برای جنگ با عثمانی و ایران و تصرف آلاسکا طعم تلخ دیپلماسی غرب را به عباس میرزا چشانید و تهران با مرخص کردن مستشاران نظامی فرانسه به فرماندهی ژنرال گاردان عملا در آغوش قدرت سوم یعنی انگلستان قرار گرفت که در آرزوی چنین فرصتی بود.
از راست : ویلیام پیت نخست وزیر انگلستان ، الکساندر اول تزار روسیه ، ناپلئون ، عباس میرزا ، و فتحعلی شاه قاجار
... و به این سان ایران از منطقه سلیمانیه صرف نظر کرد !
در فوریه سال1846 میلادی دولت محمدشاه قاجار به اصرار انگلستان و روسیه از حاکمیت خود بر منطقه سلیمانیه صرف نظر و با انتقال آن به دولت عثمانی موافقت کرد. این منطقه تا آن زمان گوشه ای از قلمرو بلامنازع ایران بود .در آن زمان کشورهای عربی از جمله عراق جزئی از خاک عثمانی بودند.به استناد همین موافقنامه ، تاکنون جمهوری ترکیه چند بار مدعی ضمنی منطقه نفت خیز سلیمانیه عراق شده است.
اصلاح قانون اساسی توسط تنهاشش تن!
شش نفر به انتخاب مجلس شورای ملی برای تدوین اصول متمم قانون اساسی انتخاب شدند و از 14 بهمن ماه سال 1285 خورشیدی کار خود را آغاز کردند. به عبارت دیگر وظایف مجلس موسسان به این هیات کوچک واگذار شده بود!.
تهران در چنگ قحطی
کمبود مواد غذایی که از آغاز زمستان 1296 خورشیدی(1917 و 1918 ) در شهر تهران آشگار شده بود از 14 بهمن این سال شدت یافت و مردم در چند نقطه شهر تشکیل اجتماع داده و به دولت اعتراض کردند که چرا قبلا پیش بینی های لازم را بعمل نیاورده بود . یکی از دلایل این کمبود در تهران نا امنی راهها بود . راهزنان از ضعف نیروی انتظامی به دلیل وجود سربازان خارجی در کشور سوء استفاده کرده بودند و راهها و روستاها و حتی پاره ای از شهرهای کوچک را نا امن ساخته بودند.سرانجام دولت مجبور شد در چند نقطه تهران به صورت محدود آشپزخانه رایگان دایر کند.
در قلمرو اندیشه
توماس پین « حقوق انسان » را منتشر کرد
سوم فوریه سال 1791 درلندن توماس پین Thomas Paine نویسنده و اندیشمند بلند آوازه بیانیه ای مفصل در دفاع از انقلاب فرانسه را که در جریان بود منتشر ساخت . وی ماه بعد فصول دیگری براین بیانیه افزود و به صورت کتاب منتشر ساخت و عنوان آن را « حقوق انسان » گذارد که پایه اعلامیه حقوق بشر قرار گرفته است. پین قبلا با انتشار « عقل سلیم » مهاجرنشینان انگلیسی آمریکای شمالی را تشویق به برگیری پرچم انقلاب استقلال کرده بود. وی در کتاب حقوق انسان نوشته است که یک انسان حق دارد امنیت و آزادی داشته باشد و شخصیت و شئون او رعایت شود و حق او ست که در برابر ستم از خود دفاع کند و به دادگاه مستقل برای تظلم دسترسی داشته باشد . انسان حق مالکیت بر انسان را ندارد و استثمار به هر شکل و نیز بازداشت خودسرانه ممنوع است. توماس پین 29 ژانویه 1737 متولد و هشتم ژوئن 1809 درگذشت . وی در انقلاب استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه نقش موثر داشت.
سایر ملل
« کمون پاریس » و دفاع بی سابقه و طولانی همشهریان
واحدهای ارتش فرانسه مامور دفاع از پاریس 29 ژانویه سال 1871 پس از پنج ماه مقاومت در برابر ارتش آلمان به دلیل کمبود خوار وبار در شهر؛ اعلام تسلیم کردند ، ولی گارد ملی شهر ، روشنفکران و کارگران با ایجاد جنبش « کمون Commune» به مقاومت ادامه دادند و این بار ، عمدتا در برابر دولت شکست خورده فرانسه و مانع بازگشت مقامات دولتی شدند که با نزدیک شدن آلمانی ها از پاریس خارج شده بودند. در پی ایجاد کمون پاریس ، جنبش های مشابهی در چند شهر دیگر فرانسه از جمله لیون و مارسی تشکیل و زمام امور را به دست گرفتند. ارتش فرانسه در دوم سپتامبر 1870 در« سدان » از ارتش پروس(برلن) شکست خورده بود و 18 ژانویه امپراتور پروس در « ورسای » فرانسه تاج امپراتوری آلمان واحد را برسر گذارده بود و خود را قیصر همه آلمان اعلام داشته بود. بیسمارک طرح جنگ با فرانسه را به عنوان سومین جنگ اصطلاحا محدود خود تهیه کرده بود، ولی با چند دسیسه فرانسه را تحریک به آغاز آن کرده بود. هدف بیسمارک از این جنگها تامین وحدت آلمان بود که در طول تاریخ عمدتا به صورت امیر نشین های مستقل عمل کرده بود. « کمون پاریس » به نام مخالفت با شرایط قرارداد صلح با آلمان که دولت فرانسه آن را امضاء کرده بود و متعهد به پرداخت غرامت شده بود دست به قیام زده بود و از دولت سلب حاکمیت و صلاحیت کرده بود. حکومت « کمون » برپاریس ماهها طول کشید . کمونار(Communard) ها که سربند سرخ رنگی بر سر می بستند و مرکب از مردان و زنان عمدتا مسلح بودند تا 28 ماه مه بدون برخورد با نیروهای دولتی فرانسه به حکومت کردن پرداختند و اعلام داشتند که به همان گونه که پیش از تشکیل حکومت ، گروهای انسانی برادر وار باحقوق مساوی و استفاده مشترک از منابع، زندگی می کردند و طبقه و امتیاز نبود از این پس هم نخواهد بود ؛ همه برابر و کارگرند و در تولید ومصرف شریک یکدیگرند ومطلقا برتری وجود نخواهد داشت . مردم در حکومت شریکند و تصمیمات به صورت گروهی گرفته می شود. دولت فرانسه که نمی توانست این وضعیت را برای مدتی طولانی تحمل کند ، نیمه شب 28 ماه مه واحدهای ارتش را از طریق محله اعیان نشین پاریس وارد شهر کرد و جنگ خیابانی سربازان باکمونارها نزدیک به دوماه طول کشید. نبرد خیابانی و خانه به خانه ، بسیار شدید و قهرمانانه بود . محله های کارگر نشین از کمونارها شدیدا دفاع کردند. یک گردان از زنان مسلح کمونار که به ابتکار یک زن روس تشکیل شده بود تا آخرین نفر جنگید . همه خیابانها و کوچه های پاریس سنگر بندی شده و به صورت خاکریز در آمده بود. در نبرد خیابانی پاریس جمعا 25 هزار تن کشته شدند. پس از پایان نبرد خیابانی پاریس و بازگشت مقامات دولتی به شهر ، اعلام شد که نظام فرانسه جمهوری خواهد بود . سالها بود که باردیگر نظام سلطنتی به فرانسه باز گشته بود و پادشاه فرانسه در «سدان » تسلیم نیروهای آلمان شده بود. کمون پاریس در آن سال شکست خورد ، ولی این اندیشه همچنان باقی مانده است.
جمعی از کشته شدگان جنگهای خیابانی سال 1871 پاریس در تابوتها
منظره خیابان اصلی پاریس یک روز پس از زدو حوردهای سربازا و کمونارها
سالروز درگذشت « هینکل » سازنده شکاری بمب افکنهای آلمان در دو جنگ و مخترع جت موشکی
دکتر ارنست هینکل
امروز سالروز درگذشت دکتر ارنست هینکل Ernest H. Heinkel سازنده هواپیماهای نظامی آلمان در دو جنگ جهانی در 70 سالگی در سال 1958 است . وی در ساختن هواپیمای دریایی به ژاپن و جت جنگنده اف ــ 104 به آمریکا کمک کرد. هینکل که در 1888 در سوابیای آلمان متولد شده بود نخستین هواپیما را درسال 1911 ساخت. وی در طول جنگ جهانی اول نخستین هواپیماهای نطامی را برای ارتش آلمان ساخت که سی فروند از آنها هم در اختیار اتریش ، متحد آلمان قرار گرفت . پس از جنگ ، چون آلمان تامدتی از ساختن هواپیما محروم بود به اختراع هواپیمای دریایی موفق شد که آن را در سوئد به تولید انبوه رساند و از آنجا به ژاپن رفت و نوع نظامی هواپیمای دریایی (هواپیمایی که می تواند از روی آب به پرواز درآید و روی آب فرود آید ) برای این کشور ساخت . پس از افتادن زمام امور آلمان به دست هیتلر به ساختن شکاری و بمب افکن برای « لوفت وافه ( نیروی هوایی آلمان ) پرداخت و بمب افکن دوموتوره « ه ـ 111 » باسرعت 375 کیلومتر در ساعت اولین اختراع او بود. وی همزمان در کارخانه خود هواپیمای مسافری « ه ــ 70 » را تولید می کرد. هینکل پس از ساختن هفت هزار و 300 فروند « ه ــ 111 » که بر خلاف هواپیماهای نظامی سایر کشورها قادر به شیرجه رفتن روی هدف بودند به ساختن بمب افکن های سنگین « ه ــ 177 » اقدام کرد و سپس به ساختن جنگنده « ه ــ 100 » با سرعت747 کیلومتر در ساعت پرداخت که حد اکثر سرعت هواپیمای ملخدار بود. هینکل از آن پس تلاش خود را صرف ساخت هواپیمای با موتور موشکی بکار برد و هواپیمای آزمایشی « ه ــ 178 » را تولید کرد. همزمان ، بمب افکنهای ویژه حملات شبانه « ه ــ 219 » را برای نیروی هوایی آلمان ساخت . آخرین کار او ساخت نخستین هواپیمای جت با سرعت 930 کیلومتر در ساعت به نام « ه ــ 280 » بود که دیگر خیلی دیر شده بود. پس از جنگ جهانی دوم ، هینکل کارخانه خود را که چندین بارهم بمباران شده بود به تولید دوچرخه و موتوسیکلت تبدیل کرد و از سال 1955 که محدودیت ها رفع شد با ادغام شرکت خود با یک شرکت بزرگتر بار دیگر به تولید هواپیما و این بار هواپیمای غیر نظامی دست زد . هینکل تجربه خود در ساخت جت را در اختیار آمریکا برای تولید جنگنده اف ــ 104 از نوع « جی » قرار داد.
جت موشکی « ه ـ 178 »