لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
« آنالیز از طریق ایجاد پلاسما در جفتهای القایی »
(ICP)
ICP یکی از روشهای مخرب تجزیه شیمیایی می باشد که بایستی نمونه را بصورت محلول در آورده و سپس آنرا تبخیر نمود.
اصول عملیات:
ICP یک منبع تحریک است برای طیف نمایی نشر اتمی. آن یک پلاسمای آرگون بکار رفته در فشار یک اتمسفر و نگهداشته شده بوسیله جفت کردن القایی بصورت یک میدان الکترومغناطیسی با فرکانس رادیویی می باشد. گاز آرگون بصورت محوری در درون یک تیوپ کوارتزی نگه داشته شده بوسیله سه یا چهار سیم پیچ از یک القاء یا هسته کار متصل شده به یک ژنراتور RF (رادیویی) جریان می یابد. فرکانسهای استاندارد عملکردی 12/27 مگاهرتز یا معمولاً کمتر از 68/40 مگاهرتز می باشند. فرکانسها توسط کمیسیون تبلیغات فدرال برای اسناد پزشکی و علمی تعیین شده است. جریان با فرکانس بالای بیش از 100 آمپر در هسته های القایی مس خنک شونده با آب جریان می یابد. خطوط نیروی تولید شده از میدانهای مغناطیسی نوسانی بصورت محوری در درون تیوپ کوارتزی جریان می یابند و از مسیر بستة بیضی شکل در خارج از تیوپ پیروی می کنند. اگر الکترونهای آزاد در تیوپ حضور داشته باشند، میدانهای مغناطیسی القایی ایجاد می کنند. الکترونهایی که در گاز جریان می یابند در مسیرهای منحنی نوسانی بسته در درون فضای تیوپ کوارتزی می باشند. این جریان الکترونی جریان گردابی نامیده می شود و الکترونها توسط تغییر زمان میدان مغناطیسی شتاب می گیرند. ایجاد برخورد که از یونیزاسیون بیشتر گاز آرگون و نیز گرمای مقاومتی نتیجه می شود، این میدانهای کغناطیسی و الکتریکی مسئول پلاسما در شکل (1) نشان داده می شود. انتقال انرژی در پلاسما مشابه مواد الکتریکی است که هسته های القایی سیم پیچ اولیه هستند و گاز یونیزه شده ثانویه می باشد زیرا گاز آرگون در ابتدا خنثی و غیر رسانا است. پلاسما باید با الکترونهای دانه آغاز شود. معمولاً بوسیله تخلیه خفیفی بر جسب تسلا تولید می شود. با قدرت فرکانس رادیویی بکار رفته، پلاسما بطور آنی روشن می شود، سپس خود پایدار می ماند. پلاسمای نتیجه شده گازی است بشدت یونیزه شده با درجه حرارتهایی در حدود 10000درجه کلوین. مشعل پلاسما از یک تیوپ کوارتزی تنها تشکیل نشده بلکه از سه تیوپ متحدالمرکز تشکیل شده است( شکل 2).
درجه حرارتهای بالای پلاسما دیواره های کوارتزی به عایقکاری حفاظتی
نیاز دارد. این کار بوسیله یک جریان تماسی از گاز خنک کننده بین دو تیوپ خارجی با سرعتی در حدود 15 لیتر بر دقیقه انجام می شود. این عایقکاری پلاسما را از دیواره های مشعل و موازنه ها و مراکز پلاسما جدا می کند. این عایقکاری گاهی اوقات بعنوان روشی برای تثبیت گرداب حفره أی استفاده میشود. یک جریان گاز محوری شناخته شده بعنوان گاز پلاسما گاهی اوقات در حین افروختن پلاسما یا با محلولهای آلی استفاده می شود. گاز پلاسما بین دو تیوپ داخلی با سرعت 1 تا 5 لیتر بر دقیقه جریان می یابد. یک تیوپ مرکزی با قطر کوچک برای تولید نمونة تحلیلی در پلاسما استفاده می شود. معمولاً بصورت یک (
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
آشنایی با بیمارى هایى که از طریق مقاربت جنسى منتقل مى شوند
بیماری هایی که از طریق مقاربت جنسی منتقل می شوند چه هستند؟ بیمارى هایى که از طریق مقاربت جنسى منتقل مى شوند (که به اختصار به آنها STDs می گویند) امراضى هستند که از طریق تماس فیزیکى مقاربت جنسی به بدن منتقل مى شوند. این امراض از طریق ویروس، باکتری و یا پارازیت رخ مى دهند. این بیماری ها همچنین به نام «عفونت هایی که از طریق مقاربت جنسی منتقل می شوند» (STIs) و یا به اسم قدیمی شان «بیماری های مقاربتی» (VD) شناخته می شوند. حداقل ۲۵ نوع امراضی وجود دارد که از طریق مقاربت جنسی منتقل می شوند. آنچه وجه اشتراک این امراض است این است که همه از طریق تماس جنسی، منجمله واژن، مقعد و دهان منتقل می شوند. امراضی که در این جزوه از آنها نام برده شده به هیچوجه لیست کاملی نیستند، بلکه صرفا رایج ترین این امراض هستند. ما همینطور در جای دیگر توضیحاتی درباره انتقال «ویروس نقص ایمنى انسان»(HIV) داریم.
چگونه می توانید دریابید که مبتلا به این امراض هستید؟ هر کس که از نظر جنسی فعال است در معرض خطر مبتلا شدن به این دسته از بیماری ها قرار دارد. برخی از این نوع بیماری ها عوارضی دارند، مانند مایعاتی که از طریق اندام تناسلی ترشح می شوند، درد هنگام ادرار و یا تورم و بادکردن اندام تناسلی. بسیاری از این بیماری ها، مانند کلامیدیا (Chlamydia) اغلب موارد بدون عوارض هستند. از اینرو مناسب است که یک معاینه جنسی برای تشخیص این بیماری ها داشته باشید اگر که فکر می کنید ممکن است در معرض ابتلاء به آنها قرار گرفته باشید. برخی اوقات مدت زیادی طول می کشد قبل از اینکه این بیماری ها عوارض خود را نشان بدهند و طی چنین دوره ای ممکن است شما عفونت خود را به دیگران منتقل کنید. از اینرو لازم است که شما برای این بیماری ها معاینه شده و آزمایش شوید. اگر شما با کسی رابطه دارید و تشخیص داده شده که به این بیماری ها مبتلا هستید این به این معنا نیست که همزی شما لزوما فاسق است. عوارض این بیماری ها اغلب ماها بعد از سرایت بروز می کنند.
چگونه می توانید از ابتلاء به این بیماری ها ممانعت کنید؟ شما می توانید خطر مبتلاء شدن به این بیماری ها را کم کنید اگر که هنگام مقاربت جنسی از کاپوت و وسایل مشابه استفاده کنید و خود و همزی تان برای این گونه بیماری ها معاینه شوید. هر چه با افراد بیشتری مقاربت جنسی داشته باشید ریسک مبتلاء شدن به بیماری ها بیشتر خواهد شد. روش های دیگر تقلیل خطر ابتلاء به این بیماری ها استفاده از کاپوت و وسایل مشابه در هنگام تماس جنسی دهنی، تمیز کردن وسایل تحریک جنسی بعد از استفاده، شستن دست های خود بعد از آمیزش جنسی، و بهبود روش های تمیزکردن اندام تناسلی هستند.
چرا مهم است بدانید که آیا به این بیماری ها مبتلاء هستید؟ بسیاری از بیماری های مقاربتی بسیار عفونی هستند و می توانید تاثیرات درازمدت منجمله عقیم شدن بجا بگذارند. بسیاری از این بیماری ها از طریق فرد مبتلاء به طرف دیگر او در یک رابطه جنسی منتقل می شوند و برخی ار آنها از طریق مادر به نوزاد متولد نشده او می توانند منتقل شوند. بیمارهای آمیزشی حتی امکان انتقال «ویروس نقص ایمنى انسان» (HIV) را تسریع می کنند.
یک راهنمایی درباره بیماری هایی که از طریق مقاربت جنسی منتقل می شوند
واژینوسیس میکروبی (Bacterial Vaginosis – BV) به معنای دقیق کلمه یک بیماری آمیزشی نیست زیرا که از طریق مقاربت جنسی منتقل نمی شود. ولی این بیماری از طریق رابطه جنسی تشدید می شود و اغلب موارد در زنانی که از نظر جنسی فعال هستند پیدا می شود تا در زنانی که هیچوقت مقاربت جنسی نداشتند. عامل این بیماری به هم خوردن توازن در وضعیت یک باکتری عادی و امن است که در واژن زن وجود دارد و هر چند که نسبتا بی خطر است و توجه به خود جلب نمی کند ولی برخی اوقات ممکن اسـت به ترشح بیش از حد مایعی منجر شود که بوی نامطبوع ماهی گندیده می دهد. هر چند که توضیح روشنی برای وقوع این بیماری وجود ندارد ولی این توضیح مطرح شده که ترکیب بازی منی مرد ممکن است یک عامل باشد زیرا که می تواند محیط اسیدی باکترهای واژن را عوض کند. یک عامل دیگر می تواند استفاده از کویل بعنوان یک وسیله پیشگیری توسط زنان باشد. یک زن نمی تواند واژینوسیس میکروبی را به یک مرد منتقل کند ولی ضروری است که او مورد درمان قرار گیرد چه اینکه این بیماری اغلب از واژن به رحم حرکت کرده و وارد لوله فالوپ شده و می تواند باعث عفونت بسیار جدی شود. درمان این بیماری از طریق مالیدن یک کِِرِم به واژن و استفاده از آنتی بیوتیک است.
بالانیتیس (Balanitis) اغلب بعنوان یکی از عوارض عفونیت و نه لزوما نوعی عفونت به اعتبار خود شناخته می شود. به معنای دقیق کلمه یک بیماری مقاربتی نیست بلکه بیشتر یک از عواقب فعالیت جنسی است. فقط مردان به این بیماری مبتلا می شوند و اغلب خود را بصورت تورم سر آلت تناسلی مرد نشان می دهد. این بیماری بیشتر در مردانی وجود دارد که ختنه نشده اند. عامل این بیماری بهداشت کم، سوزش ناشی از کاپوت و یا وسایل کشنده اسپرم، استفاده از برخی وسایل آرایش معطر و شستن زیر پوست ختنه گاه می باشد. درمان آن شامل استفاده از کِرِم برای تخفیف تورم و در صورت لزوم آنتی بیوتیک است.
کلامیدیا (Chlamydia) رایج ترین بیماری قابل درمان مقاربتی است. این بیماری اگر که درمان نشود می تواند باعث مشکلات جدی در مراحل بعدی زندگی شود. کلامیدیا باعث عفونت مدخل رحم (cervix) در زنان می شود. مجرای خروجی مثانه (urethra)، مقعد و چشمان در هم زن و هم مرد ممکن است از این بیماری عفونت یابند. عوارض عفونت در هر زمانی ممکن است بروز کنند. اغلب این عوارض چیزی بین یک یا سه هفته بعد از ابتلاء به بیماری رخ می دهند. البته عوارض بیماری ممکن است برای مدت مدیدی خود را نشان ندهند. درباره کلامیدیا اطلاعات بیشتری بدست آورید.
شپش ناحیه تناسلی (Crabs or Pubic Lice) انگل های کوچکی به شکل خرچنگ هستند که در بین مو زندگی کرده و از خون تغذیه می کنند. اینها عمدتا در بین موهای ناحیه تناسلی زندگی می کنند ولی ممکن است در بین موهای زیر بغل و همینطور موهای صورت و ابروی چشم هم زیست کنند. این انگل ها می توانند بیرون از بدن هم به زندگی خود ادامه بدهند و از اینرو در لباس، ملافه های تُشک و حوله هم ممکن است پیدا شوند. شما ممکن است این نوع شپش را با خود حمل کنید و از آن مطلع نباشید. ولی دو تا سه هفته بعد از آن دچار نوعی خارش می شوید. این نوع انگل عمدتا از طریق تماس فیزیکی در حین مقاربت جنسی منتقل می شود ولی ممکن است از طریق استفاده مشترک از لباس، حوله و یا ملافه با کسی که آن را دارد نیز منتقل شود. هیچ روش موثری برای جلوگیری از سرایت این انگل به خودتان وجود ندارد ولی شما می توانید با شستن لباس ها، حوله و ملافه تان با آب داغ از سرایت آن به دیگران جلوگیری کنید. محلول ضدعفونی ویژه ای را می توان از داروخانه خریدو به بدن مالید تا این انگل را از بین ببرد. تراشیدن موهای ناحیه تناسلی لزوما باعث از بین رفتن این انگل نمی شود.
اپیدیمیتیس (Epididymitis) اشاره به تورم اپیدیمتیس، که یک مجموعه از مجاری که در بالای بیضه ها قرار دارند و اسپرم تولید شده را ذخیره می کنند، دارد. این وضعیت همیشه نتیجه بیمارهای مقاربتی نیست. ولی اگر چنین باشد، اغلب ناشی از وجود کلامیدیا و یا گانوریا (Gonorrhoea) است. عوارض این بیماری خود را بشکل تورم دردناک بیضه ها و کیسه بیضه ها (scrotum) نشان می دهند. بهترین روش جلوگیری از این بیماری استفاده از کاپوت در حین مقاربت جنسی است زیرا این بهترین روش جلوگیری از سرایت کلامیدیا و گانوریا است. اپیدیمتیس خودش به کسی سرایت نمی کند ولی عفونت های دیگری که مسبب آن بودند قابل سرایت هستند. (در باره کلامیدیا و گانوریا به بخش های بعدی رجوع کنید). درمان این بیماری از طریق استفاده از آنتی بیوتیک برای درمان عفونت هایی که باعث آن بودند صورت می گیرد.
تب خال ناحیه تناسلی (Genital herpes) توسط ویروسی بنام هرپیس سیمپلکس (herpes simplex) رخ می دهد. این ویروس می تواند بر دهان، ناحیه تناسلی، پوست اطراف مقعد و انگشتان اثر بگذارد. بعد از اولین شیوع تب خال، این ویروس می تواند در بین بافت های عصبی مخفی بماند، یعنی جایی که کاملا غیر قابل تشخیص است و باعث عوارضی نمی شود. عوارض اولین عفونت معمولا بین یک تا ۲۶ روز بعد از در معرض این بیماری قرار گرفتن رخ می دهند و برای دو تا سه هفته دوام می آورند. چه مرد و چه زن ممکن است یک یا چند نوع از عوارض این بیماری را داشته باشند که شامل حس خارش یا سوزش در ناحیه تناسلی یا اطراف مقعد، تاول های آبدار کوچکی که ممکن است بترکند و زخم های دردآور کوچک به جا بگذارند، برخورداری از درد هنگام ادرار اگر که ادرار از روی زخم های باز بگذرد، کسالت شبیه ابتلاء به آنفلونزا، کمردرد، سردرد، غدد متورم و تب می باشند. درباره تب خال ناحیه تناسلی اطلاعات بیشتری بدست آورید.
زگیل ناحیه تناسلی (Genital warts) تومورهای گوشتی کوچکی هستند که ممکن است در هر کجا از ناحیه تناسلی مرد یا زن پدیدار شوند. این بیماری در اثر ویروسی بنام «ویروس پاپیلوما انسان» (Human Papilloma Virus – HPV) باعث می شود. زگیل ممکن است روی آلات تناسلی، و یا اندام مختلف بدن، مانند دستان رشد کند. بعد ازاینکه ویروس زگیل ناحیه تناسلی به شما منتقل شد معمولا بین یک تا سه ماه طول می کشد که این زگیل ها بر روی اندام تناسلی شما ظاهر شوند. شما و یا همزی تان ممکن است متوجه ظاهر شدن تکه های سفید/صورتی کوچکی یا تکه های بزرگتری شبیه کلم روی ناحیه تناسلی شوید. این نوع زگیل در حوالی ناحیه خارجی واژن، پنیس، پوست بیضه و مقعد ظاهر می شوند. ممکن است به تنهایی یا بصورت گروهی رشد کنند. باعث خارش می شوند ولی بدون درد هستند. اغلب بجز خارش عارضه دیگری ندارند و ممکن است به سختی قابل دیدن باشند. اگر زنی در مدخل رحم اش زگیل داشته باشد، در آنصورت ممکن است باعث خونریزی جزیی شود و بصورت نادر ممکن است نوعی مایع رنگی از ناحیه واژن ترشح شود. درباره زگیل ناحیه تناسلی اطلاعات بیشتری بدست آورید.
گانوریا (Gonorrhoea) نوعی عفونت میکروبی است. معمولا از طریق تماس جنسی منتقل می شود و ممکن است باعث عفونت مدخل رحم، مجرای خروجی مثانه، مقعد و گلو شود. عوارض این بیماری ممکن است بین ۱ تا ۱۴ روز بعد از ابتلاء به آن ظاهر شوند. ممکن است به این بیماری مبتلاء شد و در عین حال هیچ عارضه ای هم نداشت. در مردان احتمال تشخیص عوارض این بیماری بیش از زنان است. درباره گانوریا اطلاعات بیشتری بدست آورید.
عفونت های دستگاه گوارشی (Gut Infections) ممکن است در هنگام رابطه جنسی منتقل شوند. دو تا از رایج ترین این عفونت ها «اَمُویی بیاسیس» (Amoebiasis) و «جیاردیاسیس» (Giardiasis) هستند. اینها عفونت های میکروبی هستند و وقتی که به ناحیه شکم می رسند باعث اسهال و درد شدید معده می شوند. عفونت های دستگاه گوارشی بین دو نفر منتقل می شود بویژه وقتی که یک نفر به این عفونت ها مبتلاء باشد و در رابطه جنسی تماس با مدفوع و یا مقعد صورت گیرد. استفاده از وسایلی مانند کاپوت و یا استفاده از دستکش های پلاستیکی می تواند جلوی سرایت این بیماری را بگیرد. وسایلی که برای تحریک جنسی هستند باید بعد از استفاده شسته شوند و همینطور دستان تان اگر در تماس با مدفوع قرار گرفتند باید شسته شوند. درمان هایی که برای مداوای اسهال وجود دارند برای درمان بسیاری از این عفونت ها کافی هستند ولی ممکن است استفاده از آنتی بیوتیک هم لازم شود.
هپاتیس (Hepatitis) باعث تورم کبد می شود. انواع مختلف هپاتیس وجود دارند. رایج ترین آنها هپاتیس A، B و C هستند. هر کدام از این ویروس به نحو متفاوتی عمل می کنند. هپاتیس ممکن است در اثر اسفاده از الکل و یا مواد مخدره رخ دهد ولی اغلب ناشی از نوعی عفونت ویروسی است. درباره هپاتیس اطلاعات بیشتری بدست آورید.
مولاسکوم (Molluscum) یک بیماری پوستی است که توسط ویروس «مولاسکوم کانتاجیوسویم» رخ می دهد. این بیماری بصورت برجستگی های کوچکی بر روی پوست ظاهر می شوند و ممکن است برای یکی دو هفته تا چند سال باقی بمانند. مولاسکوم باعث برجستگی های مروارید شکلی به اندازه یک خال بر روی ران، کفل، اندام تناسلی و برخی اوقات صورت می شود. این بیماری از طریق تماس فیزیکی در عین مقاربت جنسی و یا تماس پوستی منتقل می شود. جلوی انتقال این بیماری را می توان با استفاده از کاپوت، اجتناب از تماس پوستی با کسی که به این بیماری مبتلاء است و یا نداشتن رابطه جنسی با چنین فردی تا زمانی که درمان شود، گرفت. در بیشتر موارد مولاسکوم بدون درمان رفع می شود. ولی آنها را می توان خشک کرد و یا با استفاده از مواد شیمیایی پوشاند.
یوره ثرایتیس غیر مشخص (Non-Specific Urethritis - NSU) تورم مجرای خروجی مثانه مرد است. این تورم ناشی از چند نوع عفونت مختلف است که رایج ترین آنها کلامیدیا است. یوره ثرایتیس غیر مشخص ممکن است برای ماهها و حتی در مواردی برای سالها در یک رابطه تجربه شود. عوارض یوره ثرایتیس غیر مشخص ممکن است شامل این موارد شود: درد و یا حس سوزش هنگام دفع ادرار، ترشح یک مایه سفید/شیری از نوک آلت تناسلی مرد که در اول صبح ممکن است بیشتر مورد تشخیص باشد، و این حس که باید بکرات دفع ادرار کنید. اغلب ممکن است هیچ عارضه ای وجود نداشته باشد ولی این به معنا نیست که ممکن نیست این عفونت را به همزی تان منتقل نکنید. درباره عوارض یوره ثرایتیس غیر مشخص اطلاعات بیشتری بدست آورید.
جَرب (Scabies) توسط کرم های انگلی که به زیر پوست می روند و باعث خارش می شوند رخ می دهد. این کرم ها بسیار کوچک هستند و قابل رویت نیستند و بسیاری افراد نمی دانند که آنها را با خود حمل می کنند. اینها باعث خارش می شوند و این وضعیت ۲ تا ۶ هفته بعد از سرایت به مرض شروع می شود. علایم این بیماری وجود خط های قرمز در زیر پوست دست، کفل و اندام تناسلی است. رایج ترین نحوه سرایت این بیماری از طریق تماس فیزیکی در حین مقاربت جنسی است هر چند ممکن است با استفاده مشترک از حوله و یا لباسهای فرد دیگری که به بیماری مبتلا است سرایت صورت گیرد. این نحوه سرایت البته غیر معمول است. هیچ روش موثری برای اینکه از سرایت بیماری به خود جلوگیری کنید وجود ندارد هر چند که می توانید با شستن لباس ها و ملافه های خود در آب داغ از سرایت این بیماری به دیگران جلوگیری کنید. مایعات ضدعفونی وجود دارد که می توانید از داروخانه بخریید و به بدن خود بمالید تا این انگل از بین برود.
سفلیس (Syphilis) یک عفونت رایج در بریتانیا نیست ولی در برخی کشورهای دیگر بیشتر رایج است. این بیماری نوعی عفونت باکتریایی است. اغلب از طریق معاشرت جنسی منتقل می شود ولی ممکن است از طریق مادری که به آن مبتلا است به نوزاد متولد نشده اش هم سرایت یابد.علایم و عوارض سفلیس برای مرد و زن یکی است. این عوارض ممکن است به سختی قابل تشخیص باشند و از زمان مقاربت جنسی با کسی که به این بیماری مبتلا است ممکن است تا سه ماه طول بکشد قبل از اینکه عوارض بیماری ظاهر شوند. سفلیس چندین مرحله دارد. مراحل اول و دوم آن بسیار مسری هستند. درباره سفلیس اطلاعات بیشتری بدست آورید.
برفک (Thrush) که به آن کندیاسیس (candiasis) هم می گویند قارچی (yeast) است که برروی پوست زندگی می کند و رشد آن توسط باکترهای بی ضرر دیگری که وجود دارند محدود می شود. اگر این قارچ خود را تکثیر کند می تواند باعث خارش، تورم، زخم شدگی و ترشحات در مرد و زن شود. زنان ممکن است هنگام دفع ادرار نوعی ترشح غلیظ سفید را تجربه کنند. بسیاری از مردان ممکن است چنین ترشحی را از آلت تناسلی مرد تجربه کنند و برایش سخت باشد تا پوست ختنه گاه خود را عقب بزند. برفک هنگام مقاربت جنسی با کسی که به آن مبتلا است سرایت می کند. ولی همینطور در صورتی که لباسهای بسیار تنگ نایلونی یا الیافهای مصنوعی بپوشید و یا آنتی بیوتیک مصرف کنید نیز ممکن است بروز کند. برخی اوقات علت وقوع آن روشن نیست. برای جلوگیری از سرایت این بیماری استفاده از کاپوت هنگام مقاربت جنسی موثر است و تا آنجا که به مردان مربوط می شود شستن منظم زیر پوست ختنه گاه شان نیر مفید است. معالجه برفک شامل استفاده از درمانهای ضد قارچ می شود. برفک ممکن است بویژه در زنان دوباره عود کند.
تراکومانوس واژینوسیس (Trichomonas Vaginosis) که به اختصار به آن تریش (Trich) هم می گویند در اثر یک پارازیت که در واژن زنان و در مجرای خروجی مثانه مردان وجود دارد رخ می دهد. اغلب عارضه ای وجود ندارد. اگر عوارض این بیماری ظاهر شوند در آنصورت در مردان به شکل درد در حین ادرار و یا انزال در طی مقاربت جنسی و در زنان بصورت زخم زدگی در طی مقاربت جنسی و دفع ادرار و تورم ناحیه بیرونی واژن بروز می کنند. سرایت این بیماری معمولا از طریق رابطه جنسی از طریق دهان، مقعد و واژن با کسی که به آن مبتلا است رخ می دهد. معالجه این بیماری شامل استفاده از آنتی بیوتیک می شود و در صورت درمان مجددا عود نمی کند.
masturbation و ارتباط آن با انزال زودرس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
باسمه تعالی
پیشنهادی برای حل مشکلات شهری از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات
سامان هراتیزاده
دفتر همکاریهای فناوری ریاست جمهوری
1- مقدمه
امروزه اهمیت فناوری اطلاعات به منظور افزایش سرعت و دقت فعالیتهای مختلف سازمانها و در نتیجه بالا بردن بهرهوری آنها به روشنی مشخص شده است. خصوصاً سازمانهایی که بخشهای مختلف آن در مناطق جغرافیایی پراکنده و دور از یکدیگر قرار گرفتهاند و یا موسساتی که موظف به انجام کارهای متنوع و متعدد هستند، بسیاری از مشکلات خود را از طریق این فناوری رفع میکنند.
انقلاب اطلاعاتی یکی از اصطلاحاتی است که با رشد فناوریهای اطلاعاتی در کنار انقلاب صنعتی مفهوم پیدا کرده است. همانگونه که در اثر انقلاب صنعتی، مجموعهای از کارخانهها، ابزار و ماشینآلات، اتومبیلها و غیره به کمک انسان آمدند و بسیاری از کارهای بدنی او را بر عهده گرفتند، انواع محصولات فناوریهای اطلاعات نیز شامل سختافزارها و نرمافزارهای کامپیوتری، شبکههای مخابراتی، سیستمهای ماهواره و غیره برای کمک به آن دسته از مسایل انسان که با اطلاعات سروکار دارند بوجود آمده و توسعه یافتند. کاربردهای این فناوریها شامل انواع محاسبات و پردازشهای روزمرّه، تجارت، اطلاعرسانی، مسایل علمی، مدیریت، ارتباط مستقیم از راه دور و غیره میباشد.
آنچه که مسلم است فناوری اطلاعات به منزلة یک سلاح و ابزار جدید برای فعالیت در جهان معاصر محسوب میشود که عدم استفاده از آن انزوای کشور و در نهایت حذف شدن از جامعة جهانی را به دنبال خواهد داشت.
تجارب گوناگون سازمانهای مختلف در سطح دنیا نشان میدهد که فناوری اطلاعات به راحتی بسیاری از مشکلات سیستمهای اطلاعاتی را رفع میکند. فناوری اطلاعات قابلیتهای زیادی در رفع مشکلات سازمانها دارد. به عنوان نمونه به چند مورد از مزایای فناوری اطلاعات اشاره میشود.
افزایش سرعت
محاسبه و پردازش سریع اطلاعات و انتقال فوری آن، زمان انجام کار را کاهش و در نتیجه بهرهوری را افزایش میدهد. فناوری اطلاعات امکان جستجو و دستیابی سریع به اطلاعات را نیز فراهم میکند.
افزایش دقت
در مشاغل مبتنی بر انسان دقت انجام کار متغیر است؛ درحالیکه فناوری اطلاعات دقتی بالا و ثابت را تامین و تضمین میکند. در انواع فعالیتهای پردازشی و محاسباتی دقت کامپیوتر به مراتب بیشتر از انسان است.
کاهش اندازة فیزیکی مخازن اطلاعات
با توسعة فناوری اطلاعات و بکارگیری آن دیگر لزومی به حمل و نگهداری حجم زیادی از کتابهای مرجع تخصصی وجود ندارد. به راحتی میتوان در هر دیسک فشرده اطلاعات چندین کتاب و کتابخانه را ذخیره نمود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اثبات معاد از طریق توحید
این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شدهاند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبودهایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون» ۳ (باز کلمه «عبث» آمده است) شما خیال کردهاید که مرجوع نمیشوید پس عبث آفریده شدهاید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور میگوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین» .
اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه میگویند «بازی»؟ این کلمه «لعب» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در میآید مشغول بازی میشود. کاری را شروع میکند. مثلا میآید اتاقک میسازد، شتر یا اسب درست میکند. بازیاش که تمام میشود خرابش میکند میرود. باز دفعه دیگر همان را درست میکند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمیکنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید میروند فوتبال بازی میکنند. چندین بار توپ از این طرف میرود آن طرف و از آن طرف میرود این طرف، به این دروازه وارد میشود، به آن دروازه وارد میشود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.
حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی استیعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را میکند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی میرسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش میرسد.
مثال دیگری عرض میکنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را میشکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی میکند، یکی با محاسنش بازی میکند. اگر از کسی که این بازی را میکند بپرسید این کار را برای چه میکنی؟ میگوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت میگیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که میخواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی میکند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا میآییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام میدهیم که اینها را «حکیمانه» تلقی میکنیم بعد میبینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴
چطور؟ کار حکیمانه چگونه است؟ مثلا میآییم در زمینی خانهای میسازیم دارای هال، مهمانخانه، آشپزخانه، حمام و ... هر که از ما بپرسد این کار را برای چه میکنی، دیگر نمیگوییم «هیچ چیز» ، میگوییم معلوم است، میخواهم زندگی کنم، انسان که میخواهد زندگی کند جا لازم دارد. چرا این طور میسازی؟ آدم مهمان برایش میآید، مهمانخانه میخواهد، حمام میخواهد، ... اینجا این کار شکل حکیمانه به خودش میگیرد، یعنی روی یک نقشه عقلانی و روی اثر و فایدهای که بر این کار برای آن شخص مترتب است صورت میگیرد. اینجا دیگر «خیال» این کار را نکرده، «عقل» این کار را کرده است و چون هدف درستی از این کار دارد، ما این کار را «حکیمانه» میگوییم. باز هم این کار حکیمانه نسبتبه «کننده» حکیمانه است، از نظر کسی که این کار را میکند و از نظر انتساب این کار به شخصی که این کار را انجام میدهد حکیمانه است، ولی از نظر مجموع آجرها و سنگها و کچها و آهنهایی که در این خانه به کار رفته چطور؟ یعنی اگر ما خودمان را مجزا کنیم و توجهی به اینها بکنیم، برای اینها چه کار حکیمانهای صورت گرفته؟ از نظر این آجرها که قبلا خاک بود و هنوز در کوره نرفته بود و به صورت آجر در نیامده بود و امروز به صورت آجر در آمده و جرم این دیوار را تشکیل میدهد چگونه است؟ یعنی اگر او به جای ما باشد و اگر او شاعر به ذات خودش باشد، برای او فرق نمیکند، باز برای او کاری است لعب; یعنی از نظر طبیعت و ذات آن اشیاء لعب است.
از نظر کننده، این کار حکیمانه است نه از نظر خود آن کار. به تعبیر دیگر ما با این کار خودمان این در و دیوار را به کمال خودشان سوق ندادهایم، اینها را در خدمت منفعتخودمان قرار دادهایم. اگر کار ما کار درستی باشد، یعنی اگر ما در نظام عالم حق داشته باشیم - که چنین حقی هم داریم - که این اشیاء را در خدمتخودمان قرار بدهیم از نظر خودمان به سوی کمالی حرکت کردهایم و کار حکیمانه انجام دادهایم اما این اشیاء را به سوی کمال خودشان سوق ندادهایم.
مثال دیگر ذکر میکنیم درست در جهت عکس این مثال: پدر و مادری با یکدیگر زندگی میکنند، عمل زناشویی انجام میدهند و بچهای پیدا میشود. اینجا قضیه بر عکس است. از نظر اینها که یک لذت موقت و آنی نصیبشان شده چیز دیگری است. ولی نتیجهای به دست آمده که اینها در واقع آن را انجام نمیدهند بلکه مسخرند برای انجام دادن آن; یعنی این کار مقدمه پیدایش یک موجود است، زمینه پیدایش یک موجود را فراهم میکند که وجودش از نقص شروع میشود و به کمال منتهی میگردد; یعنی از نظر آن بچهای که به وجود میآید، اینها زمینه را فراهم کردند که موجودی از نقص به کمال برسد. این خیلی فرق دارد با ساختمانی که شخصی میسازد. یا یک نفر کشاورز که میآید بذری را در زمین میپاشد مقصد او مقصد خاصی است ولی بالاخره کار او در مسیر خلقت قرار میگیرد، یعنی او با کار خودش یک دانه گندم را تبدیل به یک بوته گندم میکند، یک شاخه را تبدیل به یک درخت میکند. ولی اینجا 1% آن به او مربوط است، 99% آن به او مربوط نیست، به دستگاه خلقت مربوط است: «ا فرایتم ما تمنون ا انتم تخلقونه ام نحن الخالقون» ۵ ، «افر اتم ما تحرثون ا انتم تزرعونه ام نحن الزارعون» ۶ . اگر اشیاء را از آن جهت که با خدا نسبت دارند به خدا نسبتبدهیم، هیچ فعلی از افعال خدا شبیه ساختن خانه برای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اثبات معاد از طریق توحید
این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شدهاند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبودهایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون» ۳ (باز کلمه «عبث» آمده است) شما خیال کردهاید که مرجوع نمیشوید پس عبث آفریده شدهاید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور میگوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین» .
اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه میگویند «بازی»؟ این کلمه «لعب» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در میآید مشغول بازی میشود. کاری را شروع میکند. مثلا میآید اتاقک میسازد، شتر یا اسب درست میکند. بازیاش که تمام میشود خرابش میکند میرود. باز دفعه دیگر همان را درست میکند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمیکنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید میروند فوتبال بازی میکنند. چندین بار توپ از این طرف میرود آن طرف و از آن طرف میرود این طرف، به این دروازه وارد میشود، به آن دروازه وارد میشود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.
حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی استیعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را میکند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی میرسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش میرسد.
مثال دیگری عرض میکنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را میشکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی میکند، یکی با محاسنش بازی میکند. اگر از کسی که این بازی را میکند بپرسید این کار را برای چه میکنی؟ میگوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت میگیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که میخواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی میکند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا میآییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام میدهیم که اینها را «حکیمانه» تلقی میکنیم بعد میبینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴
چطور؟ کار حکیمانه چگونه است؟ مثلا میآییم در زمینی خانهای میسازیم دارای هال، مهمانخانه، آشپزخانه، حمام و ... هر که از ما بپرسد این کار را برای چه میکنی، دیگر نمیگوییم «هیچ چیز» ، میگوییم معلوم است، میخواهم زندگی کنم، انسان که میخواهد زندگی کند جا لازم دارد. چرا این طور میسازی؟ آدم مهمان برایش میآید، مهمانخانه میخواهد، حمام میخواهد، ... اینجا این کار شکل حکیمانه به خودش میگیرد، یعنی روی یک نقشه عقلانی و روی اثر و فایدهای که بر این کار برای آن شخص مترتب است صورت میگیرد. اینجا دیگر «خیال» این کار را نکرده، «عقل» این کار را کرده است و چون هدف درستی از این کار دارد، ما این کار را «حکیمانه» میگوییم. باز هم این کار حکیمانه نسبتبه «کننده» حکیمانه است، از نظر کسی که این کار را میکند و از نظر انتساب این کار به شخصی که این کار را انجام میدهد حکیمانه است، ولی از نظر مجموع آجرها و سنگها و کچها و آهنهایی که در این خانه به کار رفته چطور؟ یعنی اگر ما خودمان را مجزا کنیم و توجهی به اینها بکنیم، برای اینها چه کار حکیمانهای صورت گرفته؟ از نظر این آجرها که قبلا خاک بود و هنوز در کوره نرفته بود و به صورت آجر در نیامده بود و امروز به صورت آجر در آمده و جرم این دیوار را تشکیل میدهد چگونه است؟ یعنی اگر او به جای ما باشد و اگر او شاعر به ذات خودش باشد، برای او فرق نمیکند، باز برای او کاری است لعب; یعنی از نظر طبیعت و ذات آن اشیاء لعب است.
از نظر کننده، این کار حکیمانه است نه از نظر خود آن کار. به تعبیر دیگر ما با این کار خودمان این در و دیوار را به کمال خودشان سوق ندادهایم، اینها را در خدمت منفعتخودمان قرار دادهایم. اگر کار ما کار درستی باشد، یعنی اگر ما در نظام عالم حق داشته باشیم - که چنین حقی هم داریم - که این اشیاء را در خدمتخودمان قرار بدهیم از نظر خودمان به سوی کمالی حرکت کردهایم و کار حکیمانه انجام دادهایم اما این اشیاء را به سوی کمال خودشان سوق ندادهایم.
مثال دیگر ذکر میکنیم درست در جهت عکس این مثال: پدر و مادری با یکدیگر زندگی میکنند، عمل زناشویی انجام میدهند و بچهای پیدا میشود. اینجا قضیه بر عکس است. از نظر اینها که یک لذت موقت و آنی نصیبشان شده چیز دیگری است. ولی نتیجهای به دست آمده که اینها در واقع آن را انجام نمیدهند بلکه مسخرند برای انجام دادن آن; یعنی این کار مقدمه پیدایش یک موجود است، زمینه پیدایش یک موجود را فراهم میکند که وجودش از نقص شروع میشود و به کمال منتهی میگردد; یعنی از نظر آن بچهای که به وجود میآید، اینها زمینه را فراهم کردند که موجودی از نقص به کمال برسد. این خیلی فرق دارد با ساختمانی که شخصی میسازد. یا یک نفر کشاورز که میآید بذری را در زمین میپاشد مقصد او مقصد خاصی است ولی بالاخره کار او در مسیر خلقت قرار میگیرد، یعنی او با کار خودش یک دانه گندم را تبدیل به یک بوته گندم میکند، یک شاخه را تبدیل به یک درخت میکند. ولی اینجا 1% آن به او مربوط است، 99% آن به او مربوط نیست، به دستگاه خلقت مربوط است: «ا فرایتم ما تمنون ا انتم تخلقونه ام نحن الخالقون» ۵ ، «افر اتم ما تحرثون ا انتم تزرعونه ام نحن الزارعون» ۶ . اگر اشیاء را از آن جهت که با خدا نسبت دارند به خدا نسبتبدهیم، هیچ فعلی از افعال خدا شبیه ساختن خانه برای