لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 72
پیشگفتار
رویکرد اکثر کشورهای جهان در دهههای اخیر به موضوع کارآفرینی و توسعه آن، موجب گردیده موجی از سیاستهای توسعه کارآفرینی در دنیا ایجاد شود. کشورهای مختلف راه حلی راکه در سه دهه گذشته برای فائق آمدن بر مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی به آن روی آوردهاند، توسعه فرهنگ کارآفرینی، انجام حمایتهای لازم از کارآفرینان، ارائه آموزشهای مورد نیاز به آنان و انجام تحقیقات و پژوهشهای لازم در این زمینه بوده است. تأمل در وضعیت اقتصادی و روند مراحل پیشرفت و توسعه در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه که به موضوع کارآفرینی توجه نمودهاند، نشانگر آن است که این کشورها توانستهاند به پیشرفتهای چشمگیری در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی دست یابند و یا حداقل بحرانهای پیشآمده را به سلامت پشت سر گذاشته و بحرانهایی که وقوع آنها را در آینده پیشبینی میکردند را مهار نمایند. از جمله این کشورها میتوان به ایالات متحده، کشورهای اتحادیه اروپایی، کشورهای جنوب شرق آسیا، چین، برخی از کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی و اقیانوسیه را نام برداز آنجا که مفاهیم مطرح در علوم انسانی همانند مفاهیم مطرح در علوم تجربی قطعی نیستند، لذا ارائه تعریف قطعی و مشخصی برای آنها دشوار یا غیر ممکن است. کارآفرینی هم که از واژه های مطرح در علوم انسانی است، از این قاعده مستثنی نیست. دانشمندان و محققین علوم مختلف اقتصادی، اجتماعی، روانشناسی و مدیریت که در مورد کارآفرینی مطالعه و نظراتی ارائه کردهاند، تعاریف مختلفی از کارآفرینی مطرح نمودهاند که تفاوتهای گاه مغایر و متناقضی دارند. تعریفی از کارآفرینی که تقریباً شامل همه تعریفهای ارائه شده از آنان باشد، عبارت است از: «کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه میگردد.»
در دایرهالمعارف بریتانیکا ، کارآفرین اینگونه تعریف شده است:
« شخصی که کسب و کار و یا موسسه اقتصادی را سازماندهی و مدیریت کرده و خطرات ناشی از آنرا میپذیرد» واژه کارآفرینی از قرنها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گردید. این واژه معادل کلمه فرانسوی Enterprendre به معنای « متعهد شدن» (معادل under Take در زبان انگلیسی) میباشد که در سال 1848 توسط جان استوارت میل به کارآفرینی ( Enterpreneur ) در زبان انگلیسی ترجمه شد.
موقعیت جغرافیایی - استان فارس
استان فارس با 133 هزار کیلومتر مربع وسعت در جنوب استان اصفهان قرار دارد. آباده، استهبان، اقلید، بوانات، جهرم، داراب، سپیدان، شیراز، فسا، فیروز آباد، کازرون، لار، لامرد، مرودشت، ممسنی، نیریز شهرستانهای استان فارس هستند و شهر زیبای شیراز مرکز آن میباشد.استان فارس در سال 1375 حدود 3817 هزار نفر جمعیت داشته است که 7/56 درصد آن شهر نشین، 9/41درصد روستانشین و 4/1 درصد غیر ساکن و عشایر بوده است.کوههای زاگرس با جهت شمال غربی - جنوب شرقی، استان فارس را به دو ناحیه مشخص طبیعی شاملناحیه شمال - شمال غربی و ناحیه جنوب - جنوب شرقی تقسیم کرده است. ارتفاعات ناحیه شمالی ازکوههای سمیرم شروع و در جهت شمال غربی امتداد مییابد. ارتفاعات ناحیه جنوبی کوههای اطراف شیراز وکوههای مهارلو، خرمن و تودج را در بر میگیرد. ارتفاعات غربی در امتداد ارتفاعات کهگیلویه تا کوههایممسنی و ارتفاعات جنوبی مشتمل بر کوههای داراب و ارتفاعات تنگستان میباشد.
آب و هوا - استان فارس
در استان فارس سه ناحیه مشخص آب و هوایی وجود دارد. اول، ناحیه کوهستانی شمال و شمالغرب که زمستانهای سرد معتدل و پوشش گیاهی مناسبی دارد. دوم ناحیه مرکزی که در زمستانها آب و هواینسبتاً معتدل توأم با بارندگی و در تابستانها هوایی گرم و خشک دارد. سوم ناحیه جنوب و جنوب شرقی که بهعلت کاهش ارتفاع و عرض جغرافیایی و نحوه استقرار کوهها میزان بارندگی آن در فصل زمستان نسبت به دو فصل بهار و پائیز کمتر است و هوای آن نیز در زمستانها معتدل و در تابستانها بسیار گرم است. متوسط حرارت شهر شیراز 8/16 درجه و حداکثر و حداقل مطلق دمای آن به ترتیب 2/29 و 7/4 درجه سانتی گراد است.
تاریخ و فرهنگ - استان فارس
استان فارس از قدیمیترین مراکز تمدن بشری محسوب میشود و قرنها مرکز حکومت شاهنشاهیایران بوده است. قبل از اسلام دو سردار بزرگ ایرانی از این منطقه برخاسته و هر یک سلسله بزرگی بنامهخامنشی (کورش) و ساسانی (اردشیر بابکان) تشکیل دادهاند. بعد از انقراض سلسله هخامنشی که نزدیک به219 سال در ایران پادشاهی کردهاند. اسکندر مقدونی سلسله سلوکیه را در سال 311 قبل از میلاد در ایرانتاسیس و شهرهایی در ناحیه پارس (فارس) بنا نهاد. در عین حال در قسمت مرکزی پارس در ناحیه استخر قدرتهای محلی با نامهای ایرانی روی کار آمدند که از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
پیشگفتار
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole )،1946).
ـ کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعکمیاب میباشد (کاسون، 1982).ـ کارآفرینی به عنوان یک تسریعکننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلکن( Wilken )، 1980)
ـ کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکلمیدهند (که چموف ( B - Kirchhoff )، 1994).
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که «کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است کهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة کارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ ردلیچ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است که کارآفرین در حالی که مدیر، سرپرست و هماهنگکنندهفعالیتهای تولید است، برنامهریز، نوآور و تصمیمگیرنده نهایی در یک شرکت تولیدی نیز میباشد.
ـ مک کلهلند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که کارآفرین کسی است که «یک شرکت (یا واحداقتصادی) را سازماندهی میکند و ظرفیت تولیدی آن را افزایش میدهد.»
ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة اصلی کارآفرینی را همانا شناسایی و بهرهبرداری از کرهایفرصتطلبانه برای گسترش شرکتهای کوچکتر میداند.
ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است که کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میکند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند کهکارآفرینان افرادی هستند که قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید.
ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985) معتقدند که کارآفرین فردی است که مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد. ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب «نظامهایکارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصتارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد.کارآفرین فردی است که میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند. ـ جفری تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص کارآفرینی مینویسد: «کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه بهمنابعی است که در حال حاضر موجود است. کارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد. ـ دیوید مک کران ( D. Mckeran ) و اریک فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان را افرادینوآور، بافکری متمرکز، و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند که کمتر مطابق کتاب کارمیکنند و در نظام اقتصادی، شرکتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند.
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکة اصلی در توسعة اقتصادی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
پیشگفتار
«کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه میگردد.» کار آفرینی زمینه های لازم را برای یافتن فرصتها در بازار کار وتولید برای توانایی فردی مورد بررسی قرار می دهد و مجموعه دانش و مهارتهایی را که برای ورود به بازار کار ورد نیاز است و همچنین راهبردهای لازم را برای موفقیت در کسب و کار ارائه می نماید تا پس ازفراغت ازتحصیل چنانچه تمایل داشته باشی به جای استخدام و کار برای یگران در حد توان مالی و تخصصی به تنهایی یا به کمک دوستان و نزدیکان نسبت به راه اندازی و اداره یک واحد کوچک صنعتی،کشاورزی،خدماتی ویا هنری برای کسب وکارتولیدی اقدام نمایی.سرعت روند تحولات فن اوری واقتصادی درجهان به گونه ای است که حتی راه اندازی و اداره واحدهای تولیدی وخدماتی کوچک نیز نیازمند اطلاعات و دانش است که در این مجموعه سعی شده است این گونه اطلاعات در حد امکان و ضرورت ارائه شود.روحیه و تفکر کار افرینی هم در واحد های بزرگ تولیدی و خدماتی و هم درواحد های کوچک کاربرد فراوان دارد و می تواند خلا قیتها ، نواوریها و موفقیتهای زیادی را به دنبال داشته باشد اما جایگاه اصلی توسعه تفکر کار آفرینی در واحد های کوچک تولیدی و یا خدماتی است.
مقـدمه:
علیرغم نیاز کشور به واردات محصـولات کشاورزی، محدودیت دوره برداشت محصولات کشاورزی و فقدان امکانات کافی در جهت حمل و نقل سریع و صحیح این محصولات به بازارهای مصرف، موجـب از بین رفتن سرمایه های کــشاورزان داخلی و افزایـش نرخ واردات فرآورده های کشاورزی به کشـور میگردد. از دیگر سو نیاز به محصولات کشاورزی در تمام فصول، اهمیت یافتن روشی برای حفظ و نگهداری بلند مدت این محــصولات را در چندان مینماید. صنایع غذایی با ایجاد تغییراتی بر روی ماده خام میتوانند پاسـخگوی هر دوی این مشکلات باشند.
هدف عمده صنایع غذایی بر دو نکته فوق استوار است، یعنی فرآوری مواد غذایی به گونه ای که بتواند با دارا بودن ماندگاری زیاد ، مانع از فساد این مواد شده و امکان استفاده از آن را در تمام طول سال فراهم آورد. این فرآوری به فراخور ماده غذایی مورد نظر میتواند تهیه کنسرو، کنسانتره، مربا، ترشی، شور و... باشد. ارائه کنندگان این طرح با در نظر داشتن سه مورد اخیر یعنی تهیه انواع مربا ، ترشی و خیارشور قصد دارند گامی در جهت پیشبرد صنایع غذایی کشور برداشته و نیز با ایجاد زمینه برای اشتغال نیروی ماهر و نیمه ماهر خصوصا بانوان در رفع معضل بیکاری سهیم شوند.
بسمه تعالی
تقاضانامه
خواهشمند است مطابق طرح پیشنهادی پیوست با صدور جواز تاسیس برای احداث یک شرکت تولیدی داد فر موافقت فرمائید ضمنا جزوه مقررات و گردش کار صدور مجوزها را مطالعه نموده متعهد و ملزم به رعایت کلیه مفاد آن می باشم .
نام و نام خانوادگی :
تاریخ :
امضاء :
خلاصه طرح
موضوع طرح
تولید به لیمو، و خیارشور
به ظرفیت 620 تن در سال
محل اجرای طرح : قابل اجرا در سراسر کشور
سرمایه گذاری کـل: 26/1156 میلیون ریال
سهم آوردة متقاضی: 26/116 میلیون ریال
سهم تسهیلات: 1040 میلیون ریال
دورة بازگشـت سرمایه: 15 ماه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 55
پیشگفتار
«کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه میگردد.» کار آفرینی زمینه های لازم را برای یافتن فرصتها در بازار کار وتولید برای توانایی فردی مورد بررسی قرار می دهد و مجموعه دانش و مهارتهایی را که برای ورود به بازار کار ورد نیاز است و همچنین راهبردهای لازم را برای موفقیت در کسب و کار ارائه می نماید تا پس ازفراغت ازتحصیل چنانچه تمایل داشته باشی به جای استخدام و کار برای یگران در حد توان مالی و تخصصی به تنهایی یا به کمک دوستان و نزدیکان نسبت به راه اندازی و اداره یک واحد کوچک صنعتی،کشاورزی،خدماتی ویا هنری برای کسب وکارتولیدی اقدام نمایی.سرعت روند تحولات فن اوری واقتصادی درجهان به گونه ای است که حتی راه اندازی و اداره واحدهای تولیدی وخدماتی کوچک نیز نیازمند اطلاعات و دانش است که در این مجموعه سعی شده است این گونه اطلاعات در حد امکان و ضرورت ارائه شود.روحیه و تفکر کار افرینی هم در واحد های بزرگ تولیدی و خدماتی و هم درواحد های کوچک کاربرد فراوان دارد و می تواند خلا قیتها ، نواوریها و موفقیتهای زیادی را به دنبال داشته باشد اما جایگاه اصلی توسعه تفکر کار آفرینی در واحد های کوچک تولیدی و یا خدماتی است.
ضرورت کار آفرینی در دانشگاهها:
بعضی از صاحبنظران* معتقدند که فناوری پیشرفته محصول کار آفرینی است . هر مدیر کار آفرین می کوشد از پیشرفته ترین فناوریهای قبلاً خلق شده در کار خود بهره جوید . اما حاصل فعالیت او نیز خود به ابداع فناوری جدید تری می انجامد . فناوری دارای سه بعد (دانش ، ابزار و روش ) است. تحول در هر یک از این ابعاد منجر به تحول در فناوری می شود . به عبارت دیگر تغییر هر بعد به طور طبیعی ابعاد دیگر را نیز متناسب با خود تغییر می دهد . فناوری همانند مثلثی است که دارای سه وجه دانش ـ روش ـ ابزار است . تحول در هریک از ساق های مثلث ، دو ساق دیگر را نیز متحول می کند . هر اقدامی که یکی از ابعاد این مثلث را تحول بخشد کار آفرینی تلقی می شود . بنابراین کار آفرینی عبارت است از (مهندسی مثلث دانش ـ روش ـ ابزار ـ ) . مدیران متعارف می کوشند در درون یک مثلث قبلاً تشکیل شده فعالیت کنند ، اما کار آفرینان می کوشند ابعاد مثلث فناوری را تغییر دهند و مثلث فن آوری به ندرت قابل انقباض است ، جز در مواردی که روشها ممکن است سیر انحطاطی پیدا کنند که ضلع روش کوچک می شود - مثلث فناوری - و بنابراین توانمندی فناوری کاهش می یابد . در عموم موارد بعد دانش یا ابزار رو به گسترش است بنابراین مساحت مثلث را افزایش می دهد و مساحت مثلث شاخص گسترش فنّاوری است . کار آفرین مدیری است که علاوه بر داشتن دانش (یا بینش ) و تجربه ، نوآور نیز هست و این نوآوری خطر پذیری دارد . جهانی شدن بازارها ، تشویق و پشتیبانی از کار آفرینی در کشورها را به عنوان امری ضروری ساخته است . ایجاد مرکز و جایگاهی برای کارآفرینان که منابع تولید ثروت اند به سود جامعه است . ایجاد این مراکز ، انتقال فنّاوری از دانشگاها به بازار و استخدام دانشجویان خالق ایده است که به این سبب ایجاد این مراکز برای دانشگاهیان نیز سودمند است . یکی از ضرورت های ایجاد دانشگاه کار آفرین ایجاد سرمایه است . کار آفرینان برای عملی ساختن ایده های خود با مشکل مواجهند . از یک سو ، سرمایه داران بزرگ فرصت شنیدن ایده های کار آفرینان و پرداختن به کار های کوچک را ندارند و از سوی دیگر سرمایه های خود را صرف پروژه های کلان می نمایند در نتیجه وجود دانشگاه که نقش مرکز پشتیبانی از کار آفرینی را به عنوان پل ارتباطی بین کارآفرینان و سرمایه داران ایجاد می کند ، ضروری است . (اکبری ، 1380 ) معتقد است که به رغم آنکه برخی از صاحبنظرآن معتقدند کار آفرینی با آموزش مستقیم حاصل نمی شود و باید به روش پرورشی کار آفرینان را تربیت کرد . اما هیچ کس منکر این مطالب نیست که استفاده از فنّآوریهای نو وایجاد کسب و کار جدید بدون آموزش و پژوهش در عمل دست نیافتنی است . با مراجعه به اطلاعات موجود دربارة افزایش رشته های دانشگاهی ، کار آفرینی در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه ، اهمیت نظام آموزشی و پژوهشی در توسعة کار آفرینی و تربیت کارآفرینان بیشتر مشخص می شود . به عبارت دیگر ارتباط مستقیمی بین پیشرفت فنّاوری و ضرورت آموزش کارآفرینان وجود دارد .
اولین مرکزی که در دنیا ، دورة آموزش ویژه کار آفرینی درون سازمانی را برگزار کرد مؤسسة کار آفرینی در هند) EDI-I ) است از جمله هدفهای اصلی این دوره می توان به نمونه های زیر اشاره کرد :
- آگاهی شرکت کنندگان از استعدادهای نهفته کار آفرینی و هدایت آنها به سوی نوآوری
- توسعه و ایجاد جو کار آفرینی درون سازمانی.
- کسب اطمینان از بینش و بصیرت به وجود آمده برای توسعة بیشتر .
- کمک به توسعه شیوة رهبری کارآفرینان در سازمان
- انگیزه افراد برای تبدیل شدن به مدیران موفق در سازمان .
مقدمه:
یکی از مسایل فرهنگی مهم در هر جامعه ای هنر و آموزش هنر می باشد . چرا که نیروی حیات و شادمانی در جامعه تزریق کرده باعث نشاط و آ ر امش اعضای جامعه می گردد در این میان هنر اول یعنی موسیقی جایگاه ویژه ای را دارد چرا که بیشترین اثرات در باز شدن ذهن و بالا بردن قدرت فراگیری برای محصلان و ایجاد ثبات شخصیت و بالا بردن اراده و اعتماد به نفس و جلوگیری از افسردگی در بین جوانان وآحاد جامعه می گردد.
همچنین اینکه یکی از ابزارهای تجارت و تبلیغات عنصر موسیقی است که نباید نادیده گرفته شود و نیز اکنون که دنیای تبلیغات غرب با انواع روشها با یک هجوم فرهنگی غربی مابی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی و جوانان ما را تهدید می کند استفاده وآموزش به جای هنر موسیقی در این راستا می تواند نقش مهمی را بر عهده داشته باشد. لذا می با یست با برنامه ریزی صحیحی ، منطقی،ارزشی و بلند مدت و ایجاد و حمایت از تشکلهای فرهنگی و هنری و سرمایه گذاری درست و عاقبت اندیشانه در این حوزه بستری مناسب برای جهش هنری و ارزشی و مبارزه ای فرجام انگیز برای جلوگیری از هجوم فرهنگ منحط بیگانه بوجود آ وریم . اکنون زمان مبارزه اندیشه است و این زمان بیش از هر چیز به نوع آوری و آموزش و پرورش در حوزه فرهنگ
و هنر نیازمندیم تا بتوانیم سرزمینی آ باد با فرهنگی دیرینه را برای مردمی شاد و آگاه و وطن شناس و وطن دوست با اراده و قوی برای همیشه به ارمغان آوریم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
پیشگفتار
دنیای بانکداری سریعاً در حال تغییر است. امروزه برتری استراتژیک بانکها از رشد و اندازه صرف به سوی تأکید بیشتر بر سودآوری، عملکرد و ایجاد ارزش دردرون مؤسسه تغییر جهت داده است. در این شرایط، اگر مدیران و کارشناسان بانکها در نظر داشتهباشند تصمیمیات مدیریتی مهمی آغازنموده، یا سیاستهای صحیحی را اجرا کند، در بنیانگذاری فعالیتهای بانکداری بیش از هر چیز نیازمند شناخت دانش روز و اتکای بر پایههای دقیق علمی هستند.با نگاهی به تحولات اقتصادی جامعه، به ویژه طی چند سال اخیر، به خوبی میتوان دریافت که اقتدار و یکهتازی نظام بانکی دولتی کشور در عرصه اقتصاد تدریجاً و بنابر ضرورتها و الزامات داخلی و بینالمللی در حال کاهش است. این اقتدار که البته آثار مطلوب و نامطلوبی را نیز به همراه داشته، عمدتاً محصول ضرورتها، طرز تفکرو نگرش حاکم بر فضای اقتصادی کشور در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی بود، که نمود آن در قانون ملی شدن بانکها، لایحة قانونی اداره امور بانکها و قانون عملیات بانکی بودن ربا متبلور گردید.
در شرایط کنونی و متأثر از الزامات داخلی و بینالمللی و فضای رقابتی حاکم بر اقتصاد جهانی، انجام برخی اصلاحات اساسی و ساختاری در قوانین و مقررات و نحوة فعالیت بانکهای کشور اجتنابناپذیر است. تلاش برای پیوست به سازمان تجارت جهانی (WTO)،توجه به خصوصیسازی و کاهش نقش تصدیگری دولت در فعالیتهای اقتصادی، صدور مجوز افتتاح بانکهای خصوصی و مؤسسات پولی و مالی غیربانکی، اصلاح قانون جذب سرمایهگذاری خارجی، یکسانسازی نرخارز، اجماع اراده مقامات ارشد اقتصادی و بانکی کشور در تدوین پروژه اصلاحات راهبردی برای اصلاح ساختار نظام بانکی کشور، تغییر نگرش به بانک به عنوان یک بنگاه اقتصادی و توجه به رعایت نسبتها و استانداردهای ناظر بر عملیات بانکداری بینالمللی از جمله نسبت کفایت سرمایه و اهمیت دادن به مفاهیمی نظیر: رمیک، بهرهوری، کارایی، اثربخشی، سودآوری و مدیریت و بهینه منابع و مصارف در فعالیتهای بانک جملگی در این راستا بوده است.
با پولی شدن اقتصادها، اهمیت و نقش سیاستهای پولی، ارزی و بانکداری در کشورها روزافزون گردیده است. سیاست پولی به دلیل اثراتی که بر حجم پول و تقاضای کل ودر نتیجه در اقتصاد دارد و بانکداری به جهت نقشی که در هدایت نقدینگی و خلق اعتبار در جامعه دارد و همچنین ارز به لحاظ تأثیری که بر بازرگانی ملی و بینالمللی و تراز پرداختهای خارجی کشورها حائز اهمیت میباشد.
امروزه پول و بانکداری از جمله مهمترین موضوعات اقتصادی دردنیا میباشند، اهمیت مطالعه پول و بانک اقتصاد را دردونکته میبایستی جستجونمود: اولاً پول و بانکداری با توجه به ارتباط نزدیکی که با تغییرات حجم پول، تورم، بیکاری، تحولات اقتصادی دارد، دارای اهمیت است.
ثانیاً از آنجا که در رابطة با موضوعات مختلف اقتصادی، جواب مطلق و شخصی در بین کارشناسان و متخصصین اقتصادی وجود ندارد، دارای اهمیت میباشد.
تولد پول:
باتوجه به مشکلات مبادلات پایاپای که جوامع مختلف با آن مواجهبودهاند، ملاحظه گردید یک چنین سیستمی کارایی لازم را در تجارت و مبادلات نداشته، موجب محدودیتهایی در توسعه و رشد اقتصادی جوامع بشری گردیدهاست. در نتیجه، این سیستم به دلیل مشکلات فراوانی که در مبادلات بوجود آورده بود به تدریج از بین رفت و یک اقتصاد پولی که در آن از مشکلات ناشی از سیستم پایاپای اثری نبود، جایگزین آن گردید.
در حقیقت پول از جمله مهمترین و مفیدترین ابداعات بشر میباشد.
«تکامل پول در طول زمان در واقع خلاصهای از تاریخ مدنیت بشراست».
تولد پول برای بشر دارای منافع زیادی بوده است. برای مثال پول به عنوان یک واحد شمارش باعث گردید تا چندگانگی قیمت بهحق در اقتصادهای ساده و کوچک که درآنها تنها چند کالا تولید و مصرف میشود، از بین برود.
وظایف پول:
روش دقیقی که عمدتاً برای درک بعضی از پدیدههای اقتصادی مورداستفاده قرار میگیرد و روش مناسبی هم میباشد، بررسی و تفکر در مورد جنبه مخالف آن پدیده است. این موضوع مطمئناً در مورد پول نیز صحت دارد. جنبه مخالف یک اقتصاد پولی، چیزی است که از آن به عنوان اقتصاد پایاپای یاد میشود، در یک چنین اقتصادی کالاها مستقیماً با کالاهای دیگر مبادله میشود.
به طور کلی برای پول چهار وظیفه اصلی در نظر گرفته میشود:
1 ) واسطة مبادله
2 ) وسیله سنجش ارزش (واحد شمارش)
(3 وسیله حفظ ارزش
(4 وسیله پرداختهای آتی
خواص مطلوب پول:
هرچیزی برای اینکه بتواند پول باشد، میبایستی حداقل دارای پنج خصوصیت به شرح زیر باشد:
(1 قابل حمل بودن
(2 بادوام بودن
(3 قابلیت تقسیمپذیری
(4 یکسان و متحدالشکل بودن
(5 قابلیت تشخیص
پول بانکی (تحریری):