لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
ترکیبات معدنی (غیرآلی)
گوگرد
گوگرد اولین قارچ کش موثر بوده که استفاده از ان به قرنها پیش بر میگردد. این ماده به عنوان یک قارچ کش محافظتی است که روی جوانه زنی کنیدیوم اثر بازدارندگی دارد. استفاده از ترکیب گوگرد و آهک ابتدا برای کنترل سفیدک پودری میوه ها توصیه شد و ترکیبات و مخلوطهای دیگر گوگرد(بیش از 20نوع) هنوز به طور وسیعی در سیب، انگور و دیگر محصولات زراعی به کار میرود.
گوگرد علیه چند جایگاه بیوشیمیایی عمل می کند. ضمن بازداری از تنفس سلولی،تولید سولفید هیدروژن را کاهش داده، پروتئینها را تخریب کرده و با فلزات سنگین در درون سلول قارچی تشکیل کلات می دهد. فعالیت انتخابی گوگرد علیه سفیدکهای پودری ممکن است به خصوصیت رشد بی حفاظ و منحصر به فردشان نسبت داده شود و یا ممکن است ناشی از جذب به وسیله لایه های چربی کنیدیوم باشد.
گوگرد دارای فعالیت کنه کشی نیز می باشد. به طور مثال علیه کنه های تار عنکبوتی استفاده می شود ولی در شرایط مرطوب و گرم(بالاتر از35 درجه سانتیگراد) ممکن است گیاهسوزی بدهد.
مس
مس، درابتدا به شکل سولفات مس، برای کنترلTilletia grisea در گندم استفاده شد. ولی استفاده از ان توسعه نیافت تا مشاهده میلاردت در فرانسه در سال1882. او مشاهده نمود که تیمارهای سولفات مس و آهک که در اطراف جاده ها استفاده شده بود تا دزدان انگور را بترساند، همراه شده بود با کنترل سفیدک کرکی(Plasmopara viticola). این موضوع باعث قبول مخلوط بردو به عنوان یک تیمار روزمره برای سفیدک کرکی انگور شد.
قارچ کشهای مسی از قبیل مخلوط بردو و اکسی کلرید مس هنوز به تنهایی یا به صورت ترکیب با سموم سیستمیک از قبیل سیموکسانیل(cymoxanil) به کار می روند،تا تعدادی از بیماری های انگورP. viticola، سیب زمینی و گوجه فرنگیPhytophthora infestance ،رازک Pseudomonas humuli، موزMycosphaerella musicola، قهوهColletotrichum kahawae و چایExobasidium vexas را کنترل کنند. ساخت محصولات حاوی مس افزایش و ادامه یافته و تالات مس(Copper tallate) اخیرا به عنوان تشدید کننده فعالیت تعدادی از قارچ کشهای آلی توصیف شده است.
مس، به شکلcu++، به راحتی درون قارچهای حساس تجمع یافته، با آنزیمهای دارای گروههای سولفیدریل (sulphydryl)، هیدروکسیل(Hydroxyl)، آمینو(Amino) یا کربوکسیل (Carboxyl) ترکیب شده، آنها را غیر فعال نموده و باعث به هم خوردن متابولیسم عمومی و سلامت سلول می شود.
محصولات مس علاوه بر همراه بودن با همه حفاظت کننده های غیر متحرک، به طور متناوب برای دستیابی به پوشش مناسب و بالا بردن کنترل بیماری در مزرعه استفاده می شوند و با وجودیکه ممکن است تاثیرات قارچ کشی آنها کاهش یابد، به صورت نسبتاً نامحلول در آب ساخته می شوند تا از تا ثیرات گیاهسوزی یون مس اجتناب شود. همچنین از شسته شدن قارچ کش بوسیله باران کاسته شده تا پس ار کاربرد اولیه برای مدت طولانی سودمند باشد.
جیوه
قارچ کش های وابسته به جیوه ابتدا به عنوان محصولات غیر آلی در دسترس قرار گرفتند. لیکن در دهه 1930 شروع به تولید مواد آلی از این فلز شد و پذیرش گسترده آن برای استفاده، بخصوص برای ضدعفونی کردن بذر بالا گرفت. استفاده از جیوه به خاطر پتانسیل خسارت به محیط زیست و سمیت بالا به شدت کاهش یافته است. با این حال هنوز تعداد بسیار اندکی از قارچ کش های جیوه ای در بعضی کشورها روی درختان زینتی و چمن در فصل زمستان استفاده می شود.
مثالی از قارچ کش های جیوه ای:
کلرید جیوه یک ظرفیتی ،کلرید جیوه دو ظرفیتی، اکسید جیوه
قلع
فعالیت زنده کشی عمومی قلع، استفاده از آن را در کشاورزی محدود کرده است،هر چند ترکیباتی از قبیل: تری بوتیل قلع،خاصیت قارچ کشی دارند. بیشترین ارزشمندی فراورده های قلع به عنوان زنده کش در رنگهای دریایی است، ولی نگرانیهای پتانسیل آلوده سازی محیط ،استفاده از آن را به مخاطره انداخته است. فن تین استات(Fentin acetate) و فن تین هیدروکساید(Fentin hydroxide) در طیف وسیعی از محصولات برای کنترل تعدادی از بیماری ها به کار می روند.
پروتئین های ضدقارچی(Anti fungal proteins)
بیشترین و وسیع ترین مطالعات در مورد عوامل ضدقارچی طبیعی روی فیتوالکسین ها(Phytoalexin) انجام شده است. هر چند اکنون عوامل دیگری شامل کیتینازها(Chitinases) ،بتاگلوکانازها (β(1,3) glucanases) ،لکتین های متصل به کیتین ، زآمایتین ها(Zeamatins) ،تیونین ها (Thionins) و پروتئین های غیر فعال کننده ریبوزوم، به عنوان تنظیم کننده های مهم قارچی شناخته شده اند، لیکن بعضی، از قبیل تیونین ها و پروتئین های غیر فعال کننده ریبوزوم، به این دلیل که میزان سمیت بالا و غیر قبولی برای پستانداران دارند، امکان توسعه آنها به عنوان قارچ کش محدود است، بقیه نیز فعالیت ضد قارچی ضعیفی از خود نشان می دهند.
تحقیقات اخیر پروتئین هایی را یافته است که خاصیت سمیت اختصاصی علیه قارچ ها دارند و حداقل مشابه تریازول و هگزاکونازول علیهC. Beticola روی چغندر قند تا دو هفته بعد از استفاده موثر هستند.
سایر قارچکشها و نحوه تاثیر
بازدارنده های ایزومراز8٫7∆و روکتاز14∆
طیف کنترل کنندگی بیماری به وسیله بازدارنده هایایزومراز 7٫8∆ و ردوکتاز14∆ نسبت به بازدارنده های دمتیلاسیون 14 محدودتر است و استفاده عمده آنها علیه سفیدکهای پودری (Erysiphales) است.
فقط هفت قارچ کش تجاری وجود دارد که ایزومرهای 7٫8∆و مرحله ردوکتاز 14∆ بیوسنتز استرول را بازداری می نماید که عبارت از:فن پروپیمورف،فن پروپیدین، تری دمورف(کالکسین)، دودمورف، آلدیمورف، پیپرالین(قدیمی ترین عضو این گروه) و اسپیرو کسامین (جدیدترین عضو این گروه) می باشند.
استفاده بسیار زیاد DMIs علیه سفیدک پودری غلات باعث ایجاد مقاومت و کاهش کنترل به سطحی پایین تر از سطح قابل قبول تجاری شده است موفقیت اخیر بازدارنده های ایزومراز 7٫8∆ و ردوکتاز 14∆ مرهون جمیع تحقیقات انجام شده برای کنترل عوامل سفیدکهای پودری می باشد. با وجودی که بازداری ایزومراز و ردوکتاز در مطالعات آزمایشگاهی به اثبات رسیده است ، اهمیت نسبی این دو مرحله هدف، هنوز به خوبی مشخص نشده است. درE.graminis ، مهمترین پاتوژن هدف برای این گروه، تری دیمورف(کالکسین) یک بازدارنده بسیار فعال واکنش ایزومراز است، در صورتی که فن پروپیدین فعالیت ضعیفی دارد. فن پروپیمورف هر دو آنزیم را بازداری می کند. به علاوه بعضی مطالعات نشان داده اند که در مخمر Saccharomyces cerevisiae اثرات فن پروپیمورف روی میزان استرول و سلامت غشاء می باشد. مطالعات دیگر اثرات غیر وابسته به فعالیت ایزومراز 7٫8∆ را نشان داده اند. بازداری مورفولینی ردوکتاز 24(28)∆ ترانس متیلاسیون 24∆ و مرحله حلقوی شدن اسکوآلین (Squalene cyclization) نیز به عنوان نحوه عمل احتمالی ذکر شده اند، که تشابه ساختمانی نزدیکتری بین ماده اولیه در این جایگاههای هدف در نظر گرفته می شود.
نحوه عمل، از همکنش جایگاه آنزیمی(دارای بار منفی) و اتم هیدروژن(دارای بار مثبت) در مولکول قارچ کش ناشی می شود.این فعالیت با تغییر ساختمانی و انتخاب استریو ایزومر ممکن می شود. در اسپیروکتال(Spiroketal) و اسپیروکسامین (Spiroxamine) شکل سیس (Cis) فعالتر از ایزومر ترانس (Trans) می باشد.
فنیل آمیدها(Phenylamides)
این ترکیبات شامل اسیل آلانین ها(Acylalanines) ، بوتیرولاکتین ها(Butyrolactones) و یک عضو از اکسازولید یونها(Oxazolidinones) می باشند که دارای فعالیت اختصاصی علیه قارچ های اامیست هستند. علت اختصاصی بودن آنها ناشناخته مانده است. بیشترین مطالعات روی اسیل آلانین متالاکسیل، از اعضای این گروه صورت گرفته است. متالاکسیل به وسیله ممانعت از سنتزRNA ریبوزومی از طریقه مجموعه الگویRNAپلی مرازI (RNA polymerase I-template complex) که نتیجه آن تخریب سنتز پروتئین می باشد، عمل می کند. متالاکسیل ام(CGA32935) از دو انانتیومر(Enantiomers) دیگر فعالتر است.
فنیل آمید ها در مراحل خاصی از پروسه آلوده سازی گروه اامیست عمل می کنند. مراحل آزادسازی زئوسپرها از اسپورانجیوم ها، حرکت،سیست شدن و متعاقباً جوانه زنی آنها و همچنین نفوذ اولیه و تشکیل هاستوریوم نسبتاً غیرحساس هستند.
این ممانعت دیرولی اختصاصی از پیشرفت قارچ ممکن است به وسیله نحوه اثر بیوشیمیایی بیان شود. در چرخه زندگی قارچهای پست،اسپورانجیوم ها و زئوسپورها دارای ریبوزوم کافی برای تشکیل زئوسپور، جوانه زنی، نفوذ و تشکیل اولیه هستوریوم دارند و در نتیجه حتی در حضور قارچ کشهای فنیل آمید هم پیشرفت می کنند. در مراحل بعدی، ممانعت از مجموعه الگوی RNA پلی مرازI ادامه می یابد و باعث ضخامت دیواره های سلولی ریسه و در نهایت مرگ سلولی می شود. علائم مذکور ضمن تجمع پیش ماده هایrRNA نوکلئوتید تری فسفات ها که فعالیت بتا1و3 گلوکان سنتتازβ(1.3)glucan synthetase قارچ را زیاد میکند و اجزای اصلی دیواره سلولی را می سازد زیاد می شود.
قارچ کش های فنیل آمیدی به عنوان حفاظت کننده و معالجه کننده در تیمار بذر ، اندام های هوایی و ریشه استفاده می شوند. این ترکیبات عمدتاً حرکت آپوپلاستیک دارند لیکن، گزارش شده که متالاکسیل مقدار محدودی حرکت سیمپلاستی نیز دارد.
بنزیمیدازول ها(Benzimidazole)
معروفیت بنزیمیدازول ها در فروشگاه های سموم دفع آفات نباتی بر اساس نقش عملی در کنترل طیف وسیعی از آسکومیست ها، بازیدیومیست ها و قارچ های ناقص می باشد؛ هر چند، علیه اامیست ها کاربرد ندارند.
توسعه قارچ کشهای سیستمیک در دهه 1960 شامل بنزیمیدازول ها، از جمله بنومیل(Benomyl) ، کاربندازیم (Carbendazim) ، تیوفانات متیل(Thiophanate methyl) فوبریدازول(Fuberidazole) و تیابندازول (Thiabendazole) بود.
بنومیل در گیاهان، جانوران و خاک به متیل 2- ایل- کاربامات کاربندازیمMethyl-2-yl carbamate carbendazim تبدیل می شود. کاربندازیم هم همچون هیدروکلرید، هیپوفسفیت و فسفات برای کنترل بیماری مرگ نارونCeratocystis ulmi استفاده می شود.
تیابندازول اصالتاً در سال1961 بوسیله شرکت مرک(Merck) به عنوان ضد انگل روده(Antihelminthic) ساخته شد. خصوصیات سیستمیکی و قارچ کشی آن در سال 1964 به اثبات رسید و در کنترلCeratocystis, Botrytis ,Aspergillus, Fusarium, Diaporthe, Colletotrichum, Cercospora, Phoma, Penicillium, Oospora, Gloeosporium, Gibberella, Septoria , Sclerotinia, Rhizoctonia و Verticillium در سبزیجات،محصولات زراعی، درختان میوه، گیاهان حاشیه ای(Row crops) ، چمن، گیاهان حفاظتی(Protected crops) و غلات استفاده می شود.
نحوه اثر بنزیمیدازول ها به خوبی تحقیق شده و مشخص شده است که بر اساس تاثیراتشان بر توبولین می باشد.در میکروتوبولها به طور متناوب مارپیچ های آلفا و بتا توبولین وجود دارد که یک بخش ضروری ازاسکلت سلولی را تشکیل می دهند و در تشکیل دوک و جدا شدن کروموزوم ها در تقسیم سلولی فعال هستند. بنزیمیدازول ها تقسیم میتوز را در مرحله متافاز قطع می کنند. دوک میتوزی از فرم طبیعی خارج شده و هسته های دختری از هم جدا نمی شوند، در نتیجه سلول می میرد. این تغییرات در قارچ های تیمار شده با مطالعات بیوشیمیایی همراه شده تا وابستگی بنزیمیدازول ها به پروتئینهای توبولین در قارچهای حساس را به اثبات برساند.