دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود تخقیق در مورد داستان گل مریم 124 ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 82

 

به نام خدا

گل مریم

وفا کنیم وملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن

(حافظ)

این یک داستان نیست ، یک خواب هم نیست ، یک زندگی است آن هم واقعی واقعی . . .

در سال1340درخانواده ایی متوسّط و مهربان به دنیا آمدم . پدرم کارمند ساده دریک ادارة دولتی بود . من فرزند سوّم خانواده بودم و آخرین فرزند ، آنها اسمم را ، ارمغان نهادند زیرا من را هدیه ای از طرف خدا می دانستند . برادربزرگم نامش علی بود و خواهرم ارغوان نام داشت . مرور زمان و کودکی را چون ابر و باد که درگذرند ، درک نکردم ، تا به سن هفت سالگی رسیدم . پدرو مادرم سعی فراوان در تربیت صحیح ما فرزندانشان می نمودند ومن را دریکی از بهترین و نزدیکترین مدارس آن زمان ، نام نویسی کردند . روز اوّل مدرسه گویی طوفانی در دلم به پا شده بود . صبح موقعی که با مادرم برای مدرسه رفتن آماده شده بودیم ، خانم همسایة دیوار به دیوار ما نیز از خانه اشان بیرون آمد . آنها شروع به صحبت و احوال پرسی با هم کردند و من یک پسربچّة ، تقریباْ هم سن و سال خودم را دیدم ، که خودش را پشت مادرش پنهان می کرد . خانم همسایه دست پسرش را گرفت و از پشت سرش او را به جلو آورد و نزدیک من شد . آن پسرکه تا به حال او را ندیده بودم ، همکلاسی من بود . مادرم گفت : ارمغان خانم این آقا پسر خجالتی همکلاسی توست . او به سمت من آمد و سلام کرد . پاک ماتم برده بود . مادرم گفت : ارمغان خانم ، جواب سلام یادت رفته؟

با دستپاچگی گفتم : سلام . جلو آمد و گفت : اسم من ارسلانه و دستم را محکم گرفت . دستهایش سرد ، سرد بود ولی برعکس ، دستهای من گویِ آتش . این اوّلین پیوند من و ارسلان بود . گویی طنابی محکم ، دستهای ما را به هم گره زده بود . درکلاس درس نیز دریک میز و نیمکت بودیم ، امّا ما تنها نبودیم ، یک پسردیگرکه بعداْ فهمیدم ، نامش امیراست و او نیز در همسایگی ما زندگی می کند ، با ما درهمان نیکمت می نشست . امیر پسر خجالتی و محجوب بود . جالب این بود که پدرهردو نفر ، آنها در یک صانحة تصادف کشته شده بودند و هر دوی آنها یتیم بودند .

ثلثها یکی بعد از دیگری گذشت و من و ارسلان و امیر در یک نیکمت با هم رقابت می کردیم . ثلث آخر ، من شاگرد اوّل ، ارسلان شاگرد دوّم و امیر سوّم شدیم .

روزیکه کارنامه هایمان را به خانه می بردیم ، برایم اتّفاقی افتاد . هنگامی که با خوشحالی کارنامه ام را در دستم گرفته بودم و از جوی آبی پریدم ، ناگهان کارنامه از دستم رها شد و به آب افتاد . نمی دانستم که چه کار کنم ولی ارسلان و امیر را دیدم ، که هر دو به دنبال آن می دوند و ارسلان خودش را به آب انداخت . آنرا زودتر از آب گرفت و برایم آورد . کارنامه ام خیس ، خیس شده بود . ارسلانم خیس خیس شده بود . چشمانم که به کارنامة خیس شده افتاد ، شروع به گریه کردم . ارسلان اشکهایم را با دستانش پاک کرد و گفت : حالا که طوری نشده ، این جور مثل دُخترای لوس گریه می کنی ، الآن با تو میایم خونه تون و ماجرا رو برای مامانِت تعریف می کنیم .

ولی من با بغض درگلو گفتم : لازم نکرده ، خودم زبون دارم که تعریف کنم و با شتاب به سمت خانه دَویدم . ارسلان و امیر ، هر دو با هم داد زدند ، صبرکن و بعد ازمن شروع به دویدن کردند ، گویی مسابقه ای بین من ، ارسلان و امیر بود . من زودتر به خانه رسیدم و دَر زدم . دوباره در زدم . صدای مادرم را شنیدم که می گفت : اُمَدم بابا اُمَدم چه خبره ؟ تا در را باز کرد ، پریدم تو بغلش وشروع به گریه کردن کردم . مادرم اوّل تعجّب کرد و بعد با دستان پُر مِهرش ، سرم را نوازش کرد وگفت : خُب ارمغان خانم می گی چی شده یا نه ؟

برگشتم به صورت مادرم نگاه کردم و کارنامة خیس را به او نشان دادم . مادرم با تعجب نگاهی به کارنامه کرد و دید ، مُهر قبولی و شاگرد اوّلی من ، کمی آب خورده .

شروع به خندیدن کرد و به من نگاه کرد و گفت : فِکه کنم ، این قدرخوشحال شدی که یک شکم سیر روی کارنامه گریه کردی .

ناگهان ارسلان و امیر سررسیدند . هردو نفس نفس زنان سلام کردند ، مادرم جواب آنها را داد .

بعد ، هردو با هم شروع به تعریف ماجرا کردند ، مادرم که ماجرا را شنید ، خندید و از آنها تشکّر کرد . من با غرور رو به مادرم کردم و گفتم : تشکّر دیگه لازم نیست و دررا محکم بستم . مادرم از این کار من خیلی ناراحت شد و به من گفت : تو باید از اونا تشکّر می کردی . مخصوصاْ از ارسلان .

تابستان آن سال ، با تمام گرمایش ، به اندازة ذوب یک قالب یخ کوتاه بود . خیلی زود دوباره پاییزشد و فصل مدرسه ها . بعداز ثبت نام و تعیین کلاس ، فهمیدم با هردو نفر آنها دریک کلاس هستم . روز اوّل مدرسه مادرم با من نیامد . او مرا از زیرآیینه و قرآن رَدکرد و صورتم را بوسید و گفت : دخترم امسال ام سعی خودتو رو بکن ، تا مثل پارسال شاگرد اوّل بشی . من هم به او قول دادم و از خانه بیرون آمدم . ارسلان و امیر هم ازخانه هایشان بیرون آمدند . امیر و ارسلان که سرتاسر تابستان گذشته را با هم بودند ، به هم سلام کردند و به سوی من آمدند . من که تابستان گذشته ، آنها را ندیده بودم ، پشت به آنها کرده و به سمت مدرسه به راه افتادم . هردو تا من را دیدند ، شروع به دویدن کردند ، تا به من رسیدند . سلام کردند .

گفتم : سلام ، خب چیه ؟ مگه آدم ندیدین ؟

امیرگفت : هنوزم از دست ما ناراحتی ؟

گفتم : نه ، برای چی ، باید ناراحت باشم ؟

ارسلان خندید و گفت : پس چرا باما نمی یای بریم مدرسه ؟

دوباره او دستش را جلو آورد و دست راستم را محکم دردستش گرفت . امیر هم دست چپم را در دستش گرفت . آن موقع نمی دانستم ، که آیندة من به یکی از این دو نفر پیوند خواهد خورد . هر سه شروع به دویدن کردیم ، تا به مدرسه رسیدیم.آن سال ، معلّم ما ، یک آقا معلّم بداخلاق و سخت گیربود . ولی درهرسه ثلث ، هرسة ما شاگرد ممتاز شدیم . یک روزکه به همراه امیر و ارسلان ازمدرسه به خانه برگشتم ، مادرم برعکس هر روز ، در را با تأخیر بازکرد . وقتی در را بازکرد به من گفت : سلام دخترگُلم ، ارمغان جان ، امروز برای خواهرت ارغوان خواستگار اومده ، ازت خواهش می کنم بِری تو اتاقت همونجا بمونی تا مهمونها برن .

گفتم : چشم مامان . به سرعت به سمت اتاقم که ازدید ، مهمانها مخفی بود ، رفتم وباخیال راحت لای دراتاقم را بازگذاشتم.خواهرم رادیدم که با صورتی سرخ شده سینی چای در دست به سمت اتاق پذیرایی می رفت . خواهرم شانزده سال داشت و کلاس چهارم متوسط قدیم بود . من او را خیلی دوست داشتم ، چونکه هیچ وقت مرا دعوا نمی کرد ، برعکس خیلی ازخواهرهای دیگر ، همیشه مثل دو تا دوست بودیم ، حتّی با اختلاف سنّی زیادمان که هشت سال بود . میهمانها رفتند و من از اتاقم بیرون آمدم .



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد داستان گل مریم 124 ص (با فرمت word)


تحقیق درمورد گیاهان آپارتمانی 60 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 57

 

به نام خداوند جان و خرد

و

دوستداران گل و زیبایی

مقدمه

در میان کرات منظومه شمسی کره ای وجود دارد که قدرت خداوند در قالب حیات آشکار نموده است یک کره ای خاکی بستر حیات را برای فراهم آورد و گیاهان سبز را برای ادامة زندگی در قلب خود رویانید . به انسان به عنوان موجودی متفکر منادی بخشیدین پس از آغاز حیات از زمین شکل گرفت انسان های غارنشین بفکر ساختن خانه افتادند. آنان بار دیگر نیاز به سوی زمین دراز کردند و زمین نیز، به محبت آنها پاسخ داد و این چنین تمدن از دل زمین آغاز شد.

دیوارهای بلند و قطور «منع» و «مانع» شهرهای قدیم که کوچکتر از روستاهای امروز بودند فروریخت و درهای بزرگ و کوچک که باز شد و باز ماند و از اندیشه پدرانمان گذشت که:

به دنیایی بی در و دیوار و خانه های یکی شده و آدمهای بیگانه با مرز و در و دیوار می توان رسید.

اندیشه بی راهی نداشتند. پرچین های ساده و کوتاه و سبز و پرگل و گیاه و میوه، با مهربانی هرچه بیشتر و درست تر بگویم با شرمی لطیف و انسانی میان املاکشان خط انداخته بود تا اختلافی هرچند کوچک هم پیش نیاید.

سال و سالیانی گذشت، اما آن دیوار بزرگ گرد شهر را که تکه تکه کرده بودند تا مرزها از میان برود، به میان شهر کشیدند و بندریج پرچین های پرگل و گیاه به دیوار، و باغهای پر درخت به خانه های چند طبقه بدل شد.

هنوز مادربزرگها و پدربزرگها داشتند از درختهای سیب و انار و گردو و گلدانهای شمعدانی کنار حوض های بزرگ می گفتند که نه از درخت نشانی ماند و نه از حوضها و شمعدانی ها.

با پیشرفت علوم پزشکی و آموزش بهداشت و نطفه کشتن بسیاری از بیمتاریها و به واپس راندن مرگ و افزودن بر فرصت های زندگی و رشد جمعیت نیازهای جدیدی پدید آمد و زمینها از گل و گیاه خالی شد.

و همه ماتم گرفتیم که پس از این باید در دنیایی سنگی و سیمانی و بیگانه با گل و گیاه زندگی کنیم.

اگر ماشین ها به جنگلها هجوم برده و طبیعت را با جاده و آسمان خراشهایش ویران کرده است و استخراج نفت و ساختن پالایشگاهها و ایجاد کارخانه ها بسیار و بارها کردن مقدار فراوانی سرب و سم و دودهای خفه کننده در فضای شهرها باید راهی برای آشتی کردن با طبیعت – طبیعتی که انسان بخش بزرگی از آنست و هرچه کرده به امید آسان کردن زندگی بوده نه ویران کردنش – یافت. ناچار است که از طبیعت استفاده کند اما تا نهایت ویرانیش نرود، چون دیگر چیزی برای سودآوری و سودبخشی نمی ماند.

این است که مهندسین طبیعت به یاری زمین آمدند و به جای گردو و بن های چنان عظیم که فرو افتاده است و آسمان خراش های عظیم تری که به آسمان سرکشیده، گل و گیاه را و فضای سبز را جانشین بخشهای ویران شده جنگلها و باغها کردند و به یاری آنان گلستانهای تکه تکه شده جمع آؤری شد و هر تکه در گلدان و گلدانهایی جای گرفت و به آپارتمانها برده شد تا چون همیشه گل و گیاه و انسان به هم برسند و در برابر سنگ و سیمان و آهن تنها نمانند و این نیاز انسان شهرنشین برای بازگرداندن طبیعت سبز به محیط زندگی است، آن طبیعت سبزی که بر اثر گسترش سطوح شخت و خشک شهرها و بزرگراهها و نفوذ تمدن در مناظر آن از میان رفته است.فارسی اصیل: ندارد

فارسی رایج: آرالیا

نام انگلیسی: False castor oil plant

گیاهی مقاوم به تغییرات درجه حرارت، متعلق به خانواده «آرالیاسه» برگها شبیه پاپیتال و پنجه ای با هفت بریدگی عمیق، همیشه سبز، با رنگ سبز روشن و براق، سریع الرشد و ارزان و نگهداری آن ساده است، در بعضی کتب، آن را به نام «فاتسیاژایونیکا» می شناسند، برگها نسبت به ماده براق کنندة شیمیای خساس هستند، در اواسط تابستان گلهای سفید به صورت خوشه ظاهر می گردند، احتیاج به نور بیشتری دارد.

نیازها

نور: اگرچه مکانهای پرنور را ترجیح می دهد ولی در نیم سایه و نیم آفتاب قابل نگهداری است.

دما: قابلیت تحمل زیادی دارد و در درجه حرارت صفر تا 21 درجه سانتیگراد به رشد خود ادامه می دهد.

آبیاری: خاک را در تابستان همیشه مرطوب نگهدارید در تابستان هفته ای 2 بار و در زمستان هفته ای یکبار به آبیاری احتیاج دارد.

رطوبت: در تابستان هر روز و در زمستان دوبار در هفته احتیاج به غبارپاشی دارد، گیاه شدیداً رطوبت دوست است.

تغذیه: با کودهای مایع یا جامد محلول در آب مخصوص گیاهان زینتی هر 14 روز یکبار گیاه را تغذیه مصنوعی نمایید.

خاک مناسب: خاک لیمونی بهترین خاک است.

تعویض گلدان: هر سال با شروع فصل رشد گلدان را فقط با یک اندازه بزرگتر تعویض نمایید، گیاه دوست دارد ریشه هایش نزدیک بهم باشد از گلدان خیلی بزرگ استفاده نکنید. چنانچه شاخه ها دراز و منحرف و فاصله برگها زیاد باشد پس از تعویض گلدان احتمال دارد انتهای شاخه ها



خرید و دانلود تحقیق درمورد گیاهان آپارتمانی 60 ص


راهکارهای اشتغال معلولین 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

به نام خالق هستی بخش

راهکارهای پیشنهادی برای اشتغال معلولین

تهیه کننده

ربیعه مرصوص

دبیر حرفه آموزی

مجتمع استثنائی شهید صیاد شیرازی

نام استاد

سرکار خانم دکتر طباطبائی

زمستان 1385

مقدمه

امروزه اعتقاد صاحب نظران بر این است که معلولیت یک نوع ناتوانی و نارسائی است و لذا این افراد فقط دارای تفاوتهائی با افراد عادی جامعه هستند ، بنابر این به گونه ای از کاربرد کلمه و لفظ معلول اجتناب ورزیده و این گروه از انسانها را با الفاظی همچون کم توان ، ناتوان و توانخواه مورد خطاب قرار می دهند و لیکن در قانونی که اخیراً در کشور به تصویب رسیده است از کلمه معلول استفاده شده است و به همین لحاظ در این پروژه نیز کلمه معلول به کار برده شده است .

مطالعه درباره معلولیت ها مطالعه درباره تفاوت هاست ، یک انسان که دارای معلولیت است به طریقی با یک انسان معمولی متفاوت است . به زبان ساده تر این گروه از افراد دارای مسائل و برخوردار از استعدادهای ویژه ای هستند که در نحوه تفکر دیدن ، شنیدن ، صحبت کردن ، راه رفتن ، اجتماعی شدن ، اشتغال و تمامی حرکات آنها تاثیر می گذارد . بسیاری از این افراد دارای استعدادهائی چشم گیر و قابل ستایش هستند .

مطالعه درباره معلولیت ها مطالعه درباره تشابهات نیز میباشد ، انسانهائی که به نوعی دارای معلولیت هستند با توجه به نوع معلولیت با انسانهای معمولی تفاوت دارند در واقع تعداد زیادی از این انسانها در بیشتر جنبه ها بجای اینکه متفاوت باشند معمولی و نرمال نیز هستند .

در اینجا به تعریفی از معلولیت که در تبصره ماده یک قانون جامع حمایت از حقوق معلولان به تصویب رسیده است اشاره می شود «منظور از معلول در این قانون به افرادی اطلاق می گردد که به تشخیص کمیسیون پزشکی سازمان بهزیستی بر اثر ضایعه جسمی ، ذهنی ، روانی ، یا توأم ، اختلال مستمر و قابل توجهی در سلامت و کارآئی عمومی وی ایجاد گردد ، به طوری که موجب کاهش استقلال فرد در زمینه های اجتماعی و اقتصادی شود.»

معلولین در گروههای مختلفی همچون ناشنوا ، نابینا ، ضایعات نخاعی ، کم شنوا ، کم بینا ، قطع عضو ، روحی و روانی ، ذهنی و ... طبقه بندی می شوند .

با توجه به تفاوتهای ویژه ای که در معلولیت ها مشاهده می شود ایجاد اشتغال برای هر گروه شرایط ویژه ای را طلب می نماید و بدیهی است یکی از مهمترین شرایط مورد نیاز برای اشتغال ایجاد امکانات و فضاهای مناسب شهری و اجتماعی است که در این رابطه سخن بسیار گفته شده است از جمله تامین وسائط نقلیه مناسب ، تامین مسیرهای عبور و مرور مناسب ، تامین مبلمان مناسب شهری مانند (ارتفاع تلفن همگانی ، ارتفاع سطلهای زباله ، حذف موانع عبور و مرور ، نصب صندلی های ویژه در مکانهای مناسب و ... ) و پس از ایجاد امکانات ذکر شده تامین شغلهای مرتبط با هر نوع از معلولیت ها از درجه اهمیت برخوردار است .

با توجه به در نظر گرفتن نکات گفته شده ، برای فراهم آوردن شرایط اشتغال معلولان پیش نیازهائی لازم و ضروری است که به برخی از آن موارد ذیلاً اشاره می شود .

برنامه و وسائل می بایست با نوع معلولیت تناسب داشته باشد : در گذشته امکانات و تجهیزات لازم و کافی برای آموزش و ارتقاع سطح توانائی معلولان چندان که مورد نیاز بوده است در دسترس نبود و لذا برای افراد با معلولیت های مختلف وسائل متناسب وجود نداشت در صورتیکه امروزه این امکانات فراهم شده است و لذا می بایست برای معلولیت های در سطوح مختلف کلاسهای آموزشی فنی و حرفه ای متناسب دایر گردد مثلاً کلاسهای افراد نابینا و کم بینا باید جدا از هم و با برنامه های خاص هر کدام تشکیل شود .



خرید و دانلود  راهکارهای اشتغال معلولین 12 ص


تاریخچه عدد رشته معماری 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

به نام خدا

موضوع تحقیق :

عدد

رشته:

معماری

دانشجویان:

احسان نبی

استاد ارجمند :

جناب آقای حسین پور

زمستان 84

فهرست

عنوان

صفحه

پیشگفتار

1

شمردن

3

عددها و نوشتن

13

منابع

20

پیشگفتار

مردمان روزگاران گذشته که عدد را نمی شناختند و با عدد نویسی سروکار نداشتند ، چگونه می توانستند چیزها را بشمارند ؟ چقدر طول می کشید تا چوپانی برای شمردن هر یک از گوسفندهای گله اش یک نشانه به کار ببرد؟ شمردن و عدد نویسی چگونه پدید آمد ؟ چگونه سونیای هندی و یا صفر عربی به رقمهای عدد نویسی راه یافت و سبب پیشرفتهای بزرگ در علم و صنعت و بازرگانی نوین شد؟ چه شد که امروز بی آنکه بیندیشیم ، از یکانها، دهگانها ، و صدگانها ،.... استفاده می کنیم و عددها را هر قدر هم که بزرگ باشند به آسانی می نویسیم و می خوانیم ؟

امروز عدد زبان علم و زندگی است بدون استفاده از عدد هیچ پیشرفتی در زمینه های علمی و صنعتی و اجتماعی و حتی داد و ستد و گردش زندگانی روزانه آدمی امکانپذیر نیست.

آیزاک آسیموف دانشمند آمریکایی درباره اندیشه ها و تلاشهایی که از دیرباز برای شمردن و عددنویسی و حساب کردن به کار رفته به پژوهش پرداخته است و از تاریخ پیشرفتهای آدمی با تکیه بر رگه های علمی این تلاش چندین هزار ساله که به عدد نویسی و پدید آمدن ریاضیات نوین انجامید به زبانی ساده و گیرا سخن می گوید .

این متن ترجمه و بازپرداختی است از آنچه آسیموف در این زمینه برای نوجوانان نوشته است چون کتاب بیشتر برای خواندگان انگلیسی زبان نوشته شده است ناگزیر بعضی از نکته های آن کنار گذاشته شد و بسیاری نکته ها بر آن افزوده شد تا برای نوجوانان زبان ایرانی سودمند تر و آموزنده تر باشد.



خرید و دانلود  تاریخچه عدد   رشته معماری 22 ص


بهسازی زمینهای آبرفتی به روش تزریق سیمان 113 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 122

 

به نام خدا

بهسازی زمینهای آبرفتی

به روش تزریق سیمان

درس: ژئوتکنیک دریایی

استاد: آقای دکترقضاوی

دانشجو: امیر نجفی زاده

شهریور ٨۷

فهرست مطالب

فصل اول : تاریخچه

فصل دوم : اهداف ، مزایا و معایب تزریق سیمان

فصل سوم : زمین‌های قابل تزریق سیمان

فصل چهارم : عمل تزریق سیمان

فصل پنجم : نحوه کنترل دوغاب و عملیات تزریق سیمان

فصل ششم : ماشین آلات مورد نیاز در یک طرح تزریق سیمان

منابع و مراجع

فصل اول

تاریخچه

تکنولوژی تزریق بعنوان یک راه حل مهندسی ، یک تکنیک کهن در بسیاری زمین است که درحدود دو قرن قدمت دارد. تزریق در زمین برای نخستین بار توسط شخصی بنام Berigny در سال 1802 انجام شد و لکن این تکنیک ، تنها در چند دهه اخیر پیشرفت نموده و اکنون بعنوان یک تکنیک برتر شناخته شده است .

از آنجا که کیفیت این تکنیک در بهسازی زمین در رابطه با اجرای انواع سازه‌های بزرگ و مهم در اکثر کشورهای صنعتی پیشرفته به عنوان یک راه حل مفید و موثر کاملا ً مورد قبول متخصصین است ، در نتیجه وجود مشکلات و موانع خاصی نظیر مسائل مکانیک خاک منطقه عمل اعم از پائین بودن مقاومت زمین ، پائین بودن پی سنگ ، تخلخل زیاد ، احتمال نشست یا مشکلات زمین شناسی همانند وجود شکستگی‌های زیاد در منطقه ، تکتونیزه بودن محل ،‌وجود غارهای زیرزمینی ، بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی ، هوا زدگی لایه‌ها ، تشکیلات مختلف زمین شناسی از لحاظ جنس ، شیب و ضخامت لایه‌ها ، یا نفوذ پذیری زمین منطقه عملیاتی ، مشکلات خاکبرداری ،‌مشکلات ناشی از فرار آب ،‌وجود باتلاش و لجن زار و ... اجرای هیچ پروژه مهم و ضروری را تحت الشعاع قرار نمی دهد . چرا که تزریق بعنوان موثرترین و اغلب اقتصادی ترین راه حل بوده که برطرف کننده و یا کاهش دهنده اکثریت موانع و مشکلات طبیعی و حتی مصنوعی منطقه مورد نظر می‌تواند باشد ،‌که البته این تکنیک حتی در برطرف کردن مشکلات سازه‌های اجراء شده نیز کاربرد شایانی دارد ( بلند کردن ساختمانهای نشست کرده ، جلوگیری از ریزش تونلها در مناطق سنگریزه‌ای ، جلوگیری از تراوش آب در انواع سدهای ساخته شده در گذشته و.....)



خرید و دانلود  بهسازی زمینهای آبرفتی به روش تزریق سیمان 113 ص