لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
خدا نورآسمانها وزمین است. مثل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی باشد. آن چراغ درون آبگینه ای و آن آبگینه چون ستاره ای درخشنده از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاوری است و نه باختری افروخته باشد. روغنش روشنی بخشد هرچند که آتش بدان نرسیده باشد. نوری افزون بر نور دیگر خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه می نماید و برای مردن مثلها می آورد زیرا بر هر چیزی آگاه است.
سوره نور آیه 35
I - مقدمه
گیاه شناسی
منشاء
رشد، مرفولوژی و فنولوزی( گل و میوه)
اهیمت تغذیه ای
ارقام
آب وهوا
آبیاری
خاک
تغذیه
10- برداشت
11- هر س و تربیت و تأثیر آن بر فیزیولوژی گیاه
12-تکثیر( پیوند) و تأثیر آن بر فیزیولوژی گیاه
13- ریزش و علل عمده آن
14- روغن زیتون و سه فاکتور اساسی در تولید ماکزیمم آن
II - شرایط محیطی و اثرات فیزیولوزیک آن
1- نور
الف- شدت نور
ب- کیفیت نور
2- دما
الف- دمای بالا
ب- دمای پائین
3- آب
الف- میزان آب مورد نیاز
ب- استرس خشکی و تأثیر آن بر فتوسنتز، مانیتول و پتانسیل اسمزی
ج- استرس غرقابی
4- مواد غذایی
الف- نیازغذایی
ب- استرس غذایی
5- نمک
6- آلودگی های زیست محیطی
الف- ازن
ب- UV-B
7- نتیجه گیری
I - مقدمه
1-گیاه شناسی:
دانه داران Phyllum division :Spermatophta : شاخه
نهاندانگان: sub division: Anigosprems : زیرشاخه
دولپه ها: Dicotyledon Class: زده
پیوسته گلبرگان Gamopetales : sub class : زیرکلاس
پیوسته گلبرگان تخمدان فوقانی : Seri
گل منظم: Group
Geutinales : راسته
Oleaceae : تیره
Oleodieae : زیر تیره
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
گیاه شناسی گل :
گلهای این گیاه به رنگ سفید یا زرد است که در بالای ساقه به صورت مجتمع به چشم می خورد که این گلها کمی معطر و دارای بوی مخصوصی است. چای کوهی از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و خواص درمانی بسیاری دارد این گیاه ضد کرم معده و روده است و گرفتگی صدا را باز می کند. این گیاه برای درمان مرض کزاز بکار می رود و اگر برگ آن را به صورت پودر روی زخمهای عمیق بپاشید این نوع زخمها را خوب می کند. چای کوهی درمان کننده بیماری مننژیت است؛ درد پشت و گردن و خشکی گردن را درمان می کند و ضدافسردگی است. این گیاه اشتها را باز می کند بنابراین می توان آنرا به بچه ها و افراد مسن که اشتها ندارند داد. کسانی که از داروهای آسم و ضدسرماخوردگی و حساسیت استفاده می کنند نمی توانند چای کوهی مصرف کنند خاصیت این گیاه در درمان افسردگی به اثبات رسیده و مکانیزم اثر ضد افسردگی آن از طریق
مهار آنزیمی است.ماده موثره این گیاه هایپریسین میباشد که فراورده های آن هم بر اساس همین ماده استاندارد سازی میشوند و اثر ضد افسردگی گیاه نیز مربوط به این ماده میباشد.در واقع این ماده مهار کننده ی آنزیم mono amino oxidase Mao میباشد که کاملاً مانند داروی ترانیل سیپرومین میباشد. از این گیاه دو فراورده دارویی در بازار ایران موجود میباشد.قطره هایپیران و قرص پرفوران که هر دو در درمان افسردگی کاربرد دارند. نکته قابل ذکر در مورد این گیاه و فراورده های آن تداخلات زیاد آن میباشد که مصرف آن را محدود نموده است و دلیلش هم مهار آنزیمی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
مقدمه
واژه شلتوک از کلمه هندی چلتو (chalto ) گرفته شده و در زبان انگلیسی به شلتوک ( دانه برنج همراه با پوست ان ) Rice Paddy گفته می شود . نام برنج از زبان هندی گرفته شده که به آن Ariai می گویند .
در زبان انگلیسی به برنج Rice گفته می شود که همان نام عمومی برنج است . در زبان فرانسه Riz ، در زبان ایتالیایی Rizo ، روسی Ris و در زبان المانی Ries می گویند . نام علمی آن Oryza Satival می باشد . در استان گیلان به برنج « بج» ( Bej ) به خوشه ان « ورزه » ( Vorze ) و به شلتوک آن « جو» گفته می شود . (1)
ویژگیهای گیاه شناسی برنج
برنج گیاهی یک ساله علمی با ساقه تو خالی و دارای 8 تا 12 گره در طول ساقه می باشد این گیاه از تیره گندمبان ( Gramineae ) از جنس Oryza دراسیا و Glabrima در افریقا است . برنج دارای دو جنس یاد شده و چندین رقم (واریته ) می باشد که در بیش از 140 میلیون هکتار از اراضی قاره آسیا و دیگر مناطق جهان کشت می شود .
گلهای برنج دارای 6 پرچم است ، دانه های صفید رنگش را زبانچه گل ، کاملاُ فراگرفته که « شلتوک»
نامیده می شود . ساقه این گیاه مانند ساقه های گندم بند بند است و ارتفاع آن تا حدود 5/1 متر می رسد . (2)
پیشینه کشت برنج در ایران :
موطن اصلی برنج اسیای جنوب شرقی است به عقیده ب . م ژوکوفسکی ، هند وچین و اندونزی موطن اصلی برنج است .
شلتوک از هند و برمه ( میانمار ) به تدریج به سایر نقاط جهان راه یافته است کشت برنج که امروزه جزء لاینفک حیات میلیونها مردم در سراسر جهان است ، در چین وهند سابقه ای هفت هزار ساله دارد و پس ازان کشورهای تایلند ، فیلیپین ، ژاپن ، ویتنام ، کره شمالی و جنوبی ، مالزی و تایوان نیز در اسیای جنوب شرقی به این مجموعه اضافه شده اند در حال حاضر 90% برنج دنیا در چین ، هندوستان ، ژاپن ، کره ، جنوب شرقی اسیا و جزایر مجاوراقیانوس ارام ( قاره آسیا ) و 10% بقیه در دیگر قاره ها کشت می شود کشت برنج در آسیای مرکزی در حدود قرن هفتم پیش از میلاد رواج داشته است . برنج کاری از کشورهای جنوبی تر آسیا که در آنها زراعت غلات رواج داشته از حدود هزاره ششم تا پنجم قبل از میلاد شروع و سپس به آسیای مرکزی آمد .
در نیمه دوم هزاره سوم و ابتدای هزاره دوم سطح زیر کشت برنج افزایشی چشم گیر یافت . باستان شناسان معتقدند که در این دوره در اثر ادغام دو فرهنگ تمدنی شهر نشین در جنوب آسیای مرکزی بوجود آمد این دو فرهنگ شامل سومر و ایلام ( عیلام ) در غرب و تمدنهای باستانی دشت رود سند در جنوب بودند بدون شک پیوند با هند به زراعت برنج ابی در آسیای مرکزی کمک کرد برای تعیین تاریخ دقیق این دوره هنوز شواهد باستان شناختی کافی بدست نیامده است با ایجاد کانالها در دوره سلسله هخامنشی ( قرن ششم تا چهارم قبل از میلاد ) که بر بخش وسیعی از آسیای مرکزی تسلط داشت . توسعه کشاورزی تسریع شد و گندم و جو ارزن و محصولات متعدد دیگری از جمله انگور و احتمالا برنج تولید می شده است و در زمان پیشروی اسکندر به سوی هند ( 327 ق . م ) برنجکاری در باکتریا ( بلخ ) رواج داشت کشت برنج در خاورمیانه بابل و سوریه در قرن سوم تا دوم پیش از میلاد و در مصر و اسپانیا در قرن هشتم میلادی صورت گرفته است اگر چه آقای نقی بهرامی عقیده دارد که « شلتوک برای اولین بار در د.ره پادشاهی خسرو انوشیروان ( 531 تا 579 میلادی ) ازهندوستان به ایران آورده شده است » لیکن ای،پ ، پتروشفسکی مورخ شهیر روسی در بحث از تاریخ برنج معتقد است که « تاریخ کشت و گسترش برنج در ایران به طور کامل معین نشده است اما کشت برنج در مقیاس محدود در پایان دوره ساسانیان ( 236 تا 651 میلادی ) و گسترش وسیع آن از قرن ده میلادی به بعد صورت گرفته است ) (3)
پیشینه برنج در ایران
بر اساس نظر لائوفر کشت برنج در ایران پس از تسلط اعراب به ایران رونق گرفته است به نظر وی در دوره ساسانیان برنجکاری وجود نداشته است م . و . پیگولیوسکایا با توجه به اسناد مکتوب کشت برنج در ایران را به دوره ساسانیان منتصب می داند پورفسور ام- جی میسون نیز در بحث از تاریخ گسترش شلتوک در کشورهای خاورمیانه می نویسد که کشت برنج در ایران از اوایل قرن اول میلادی شروع شده است اگر چه شلتوک در ایران اوایل قرن اول میلادی کشت می شد لیکن کشت وگسترش اندر سطح وسیع به احتمال زیاد از قرن شش تا هفت میلادی آغاز شده است . (3)
کشت برنج در ایران
بیشترین کشت برنج در ایران در سه استان شمالی کشور ، گیلان ، مازندران و گلستان که اطراف دریای خزر قرار دارند با 71% سطح زیر کشت از کل کشور انجام می گیرد ، و از مراکز عمده کشت و تولید برنج به حساب می آیند تنوع ارقام محلی و اصلاح شده آنها در این استانها بسیار زیاد است و کلیه ارقام در شش گروه تقسیم شده اند برنج دانه بلند مرغوب ، دانه بلند پر محصول ، دانه متوسط مرغوب ، دانه متوسط پر محصول ، دانه کوتاه مرغوب و دانه کوتاه پر محصول
به جز نواحی نیمه بیابانی کوهپایه ای جنوب البرز،نواحی شرقی یرمان ،حوزه اصفهان،سیرجان ونواحی بیابانی داخلی وکناره جنوب،درسایرنواحی کشورنیز کشت برنج انجام می گیرد.بنابراین علاوه براستانهای
گیلان.مازندران وگلستان درسه استان خوزستان . فارس واصفهان نیز برنج کشت می شود که کثرت ارقام محلی واصلاح شده نیزدراین سه استان زیاداست.پساز این شش استان،یازده استان دیگر کشورنیز به کشت برنج اشتغال دارند.که جمعا 7/6 درصد از سطح زیر کشت کل کشور را به خود اختصاص داده اند ولی تنوع ارقام در این استانها قابل توجه نیست و بیشتر از یک یا دو رقم در آنجا کشت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
رشته باستان شناسی
تنها یک سال پس از تاسیس دانشگاه تهران ، یعنی در سال 1314 ، رشته باستان شناسی در دانشکده ادبیات دائر و بدین ترتیب تدرس علمی باستان شناسی در ایران آغاز شد . . بدین ترتیب زمینه ساماندهی پژوهشهای باستان شناختی و اداره عملی آن در سطح کشور به وسیله فارغ التحصیلان ایرانی رشته باستان شناسی دانشگاه تهران فراهم آمد . باستان شناسی با دستیابی به راه حلهایی که انسان گذشته برای مسائل گوناگون یافته بود به ما امکان می دهد تا به کمک ابزار نوین کارآمد ترین پاسخ ها را برای مسائل مشابه امروزی بیابیم
باستان شناسی مانند هر رشته ی علمی دیگر در معرض دگرگونی و تحول های بنیادی است، به نحوی که صورت تحول یافته ی آن در نظر برخی از باستان شناسان نسل گذشته و آن عده ای که از پیشرفت های گسترده ی آن در دو دهه ی اخیر آگاه نیستند نامانوس می نماید. مهمترین گام در پیشبرد رشته ی باستان شناسی بهره گیری از روش های علمی با تکیه بر اصول مطالعه ی مسایل مشخص فرهنگی، فرضیه پردازی و آزمون میدانی بود که در تمام علوم رایج است.
امروزه علم باستان شناسی به حدی پیشرفت کرده که به تنهایی پاسخگوی تمامی و یا حتا بخشی از مواد فرهنگی بدست آمده به منظور مطالعه و تحقیقات نمی باشد. بنابراین چنانچه در دنیای امروز مرسوم است، یک تیم باستان شناختی(Archaeological expedition) ملزم است تا از گروهها و تخصص های مختلف علمی از جمله انسان شناسی، زمین شناسی، زیست شناسی، جانورشناسی، استخوان شناسی و ... بهره گیرد، که این علوم همواره به صورت تکمیل کننده ی پژوهش ها در حیطه ی باستان شناسی عمل می کنند، لذا در یک حفاری علمی باستان شناختی بایستی از علوم مختلف بهره برداری شود، (در غیر این صورت آن حفاری به هیچ عنوان یک کاوش علمی محسوب نمی شود و تنها صرف هزینه، زمان و انرژی می باشد و این گونه حفاری ها هنوز در ایران متداول است!)
از به هم آمیختن علوم دیگر با علم باستان شناسی، رشته های جدیدی بوجود آمده است که در باستان شناسی علوم بین رشته ای نام گرفته اند؛ همچون رشته های زمین باستان شناسی، گیاه باستان شناسی، جانورباستان شناسی، زیست باستان شناسی و ... ، این علوم بین رشته ای چندی است که در کشور به عنوان یکی از رشته های مرتبط و ماثر در امر کمک به باستان شناسی فعالیت می کنند.
جانور باستان شناسی، خود شاخه ای از باستان زیست بوم شناسی (Environmental Archaeology) می باشد. در باستان شناسی معمولا مجموعه ای از رهیافت هایی را که برای پاسخ دادن به پرسش های باستان شناختی در چارچوب زیست بوم شناسی بکار می رود باستان زیست بوم شناسی می نامند. هدف باستان زیست بوم شناسی شناخت ارتباط و برهم کنش جوامع باستانی و زیست بومی است که در آن زندگی می کنند. مواد مورد بررسی در زیست بوم شناسی خود به دو دسته تقسیم می شوند:
آنهایی که فقط به طور غیرمستقیم به فعالیت های انسانی مربوط می شوند، نظیر مواد زمین شناختی یا زیست شناختی؛ و آنهایی که به نحوی از انحا به فعالیت های انسانی مربوط می شوند اما انسان در آنها تغییر کاربری ایجاد نکرده است، نظیر بقایای گیاهی یا جانوری. بنابراین یک قطعه استخوان تا زمانی که انسان تنها گوشت های متصل به آن را کنده و خورده، ماده ای زیست بوم شناختی تلقی می شود، اما اگر انسان همان قطعه استخوان را تراش دهد و روی آن حکاکی کند و یا از آن نوعی ابزار بسازد به ماده ای باستان شناختی بدل شده است.
باستان زیست بوم شناسی از چهار شاخه عمده تشکیل شده است: " باستان زمین شناسی(Archaeogeoloy)، باستان گیاه شناسی(Archaeobotany)، باستان جانور شناسی (Archaeozoology)و باستان زیست شناسی(Archaeoecology)."
باستان زمین شناسی؛ باستان شناسی را به علوم زمین چون زمین شناسی، خاک شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین ریخت شناسی، و کانی شناسی پیوند می دهد.
باستان گیاه شناسی؛ به بررسی بقایای گیاهی می پردازد که از محوطه های باستانی بدست آمده است، شاخه ای گسترده از باستان زیست بوم شناسی است که خود زیر شاخه های گوناگون دارد. مواد گیاهی که باستان گیاه شناسان بررسی می کنند بسیار متنوع و شامل بقایای دانه ها، برگها، پوسته، ریشه، گرده، هاگ، بشره و دیگر پوسته های خارجی، دانه های نشاسته ای، ترکیبات شیمیایی، فیتول ها، صمغ و دیگر سازه های کریستالی است. بقایای گیاهی از محوطه های باستانی معمولن به شکل سوخته(کربناته)، نیمه سنگواره، اشباع از آب یا کاملن خشکیده یافت می شود. در بقایای مدفوع یا ادرار به دست آمده از محوطه های باستانی هم می توان به بقایای گیاهی دست یافت. تخصص باستان گیاه شناسان معمولن در شاخه های گوناگونی چون بررسی گرده ها، دانه ها، چوب، فیتول ها و دیگر بقایای درشت یا بقایای شیمیایی است.
باستان زیست شناسی؛ این رشته در واقع از بطن انسان شناسی زیستی بالیده و به رشته ای مجزا بدل شد. در ابتدای کار انسان شناسان زیست شناختی بقایای انسانی، به ویژه استخوان هایی را که از نهشت های باستانی به دست آمده بود از نظر ریخت شناسی بررسی می کردند، اما با پیشرفت شیوه های علمی مشخص شد که در بقایای انسانی اطلاعات فراوان دیگری نهفته است. با وجود بقایای انسانی می توان به سن و جنس مردم باستانی، اندازه مردان و زنان، اطلاعاتی در مورد بیماری ها و همچنین می توان به شرایط کاری انسان های باستان، فعالیت های متداول و نحوه ی اجرای آنها و نیز درباره ی تغذیه و رژیم غذایی آنها آگاهی های لازم را بدست آورد.
باستان جانور شناسی؛
از شاخه های باستان زیست بوم شناسی است که با ادغام علم باستان شناسی با علومی از قبیل مردم شناسی، جمعیت شناسی و آمار و همچنین با علوم زیستی مثل جانورشناسی، استخوان شناسی و کالبد شناسی(اندام شناسی Anatomy) ایجاد می گردد. مطالعات آزمایشگاهی در جانور باستان شناسی به کمک علوم پایه و تجربی مثل ریاضیات، شیمی و فیزیک انجام می پذیرد. هدف جانورباستان شناسان بررسی و تجزیه و تحلیل بقایای جانوری است که از نهشتهای باستانی یافت می شود. تا به بازسازی و شناخت چگونگی ارتباط انسان و حیوان و ارتباط انسان با زیست بوم خود، که نهایتن منجر به شناخت ساختارهای اقتصادی قدیم و روش های بهره برداری انسان از محیط زیستش می شود.
بررسی های باستان جانورشناسی اطلاعات بسیاری را از فعالیت های فصل در دامپروری و دامداری، گونه، جنس، سن و تعداد جانوری که گروههای انسانی نگاه می داشتند، همچنین اطلاعاتی را در زمینه ی نحوه ی تصمیم گیری مردم باستان در انتقال، توزیع و قصابی احشام و توزیع گوشت و دیگر محصولات آشکار می کند. با بررسی بقایای جانور همچنین می توان به ابزار و فنون شکار، نوع شکار، نقش جانوران گوناگون در اقتصاد زیست پایه، روند اهلی سازی گونه های گوناگون جانوری و نیز رد و بدل احشام میان جوامع باستان پی برد.
شناسایی بقایای حشرات مختلف چون مگس، سوسک و ... اطلاعاتی در مورد اقلیم آب و هوایی و نیز حشراتی چون ساس، کک و شپش اطلاعاتی در زمینه ی نظافت، سلامت و حتا شیوع بیماری های واگیر دار در دوران کهن به ما می دهد.
با توجه به بقایای مدفوع، به کسب اطلاعات جالبی در زمینه ی رژیم غذایی، بیماری های گوناگون و انگل ها می توان دست یافت.
علم باستان جانور شناسی تلاش می کند تا با مطالعه بر روی بازمانده های جانوران، پدیده های مختلف تغییر و تحول در شکل گیری و نیز اختلالات موجود در جانداران همچون تغییرات تکاملی جانداران و گونه ای را بدست آورد. بطوریکه با شناخت و آگاهی نسبت به این علم به یکسری از مجهولات تکاملی جانوران دست می یابیم. با ورود این علم در مطالعات باستان شناسی و با شناسایی داده های استخوانی و تقسیم بندی مواد استخوانی به گونه های متفاوت جانوری، می توان شرایط آب و هوایی و بوم شناختی محیط زیست انسان در دوران باستان و تغییرات آب و هوایی، پراکندگی جانوری و جمعیت آنها، اقتصاد معیشتی، نوع رژیم غذایی و شیوه های صید و شکار جانوران و شیوه های کوچروی و جابجایی فصلی و ... را بازسازی کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
مقدمه
مجموعة حاضر از پویاترین سایت ادبیات فارسی تهیه و تنظیم گردیده است که در انتهای هر فصل فهرست پانویس و منابع آن و نام نویسندة مقاله ای که از آن استفاده گردیده با رسم امانت داری بیان شده است.
در این تحقیق ابتدا به تعریف اسطوره و اسطوره شناسی پرداخته شده و بیان شده که نخستین بار کلمة اسطوره در زبان فارسی توسط چه کسی و در کجا بوده است. سپس فهرست اساطیر ایران را در سه هزار سال نهضت نام برده ام و به توضیح چند مورد آن اکتفا نموده ام. در ادامه به جامعه شناسی اساطیر در شاهنامه، سرودة حکیم ابوالقاسم فردوسی پرداخته شده است. چون اسطوره ها در هر زمان و مکان تغییر می کنند در انتهای این مجموعه قسمتی با نام انسان و اسطوره های نوینش بیان گردیده که نظر متفکرانی چون نتیجه فرانسیس بیکن و …. در این مورد و این که چرا اسطوره ها ادامه دارند نقل گردیده. امید است مورد توجه قرار گیرد.
‹‹ فصل اول ››
اسطوره شناسی
اسطوره شناسی : دانشی است که به بررسی روابط میان افسانه ها، و جایگاه آنها در دنیای امروز می پردازد.
اسطوره نماد زندگی دوران پیش از دانش و صنعت و نشان مشخص روزگاران باستان است. تحول اساطیر هر قوم، معرف تحول شکل زندگی، دگرگونی ساختارهای اجتماعی و تحول اندیشه و دانش است. در واقع، اسطوره نشانگر یک دگرگونی بنیادی در پویش بالاروندة ذهن بشری است. اساطیر، روایاتی است که از طبیعت و ذهن انسان بدوی ریشه می گیرد. و برآمده از رابطة دوسویه این دو است.
ریشة واژة اسطوره
این واژه که جمع شکسته عربی آن به گونه اساطیر بیشتر بکار می رود، از واژه هایی است که در بیشتر زبانهای هند و اروپایی مشتقاتی دارد. در سنسکریت Sutra به معنی داستان است که بیشتر در نوشته های بودایی بکار رفته است. در یونانی Historia به معنی جستجو و آگاهی، در فرانسه (فرانسوی) Histaire، در انگلیسی به دو صورت Story به معنی حکایت، داستان و قصة تاریخی، و History به معنی تاریخ، گزارش و روایت بکار می رود.
تعریف اسطوره
آن دسته از کسانیکه چه در گذشته و چه امروزه به پژوهش و شناخت اسطوره ها اشتغال دارند، تا کنون برای اسطوره تعریف مشخص، دقیق و پذیرفتنی برای همگان نیافته اند، بلکه هر یک به میل و اشتیاق و وابستگی های اجتماعی خویش آنرا تعریف کرده اند. گهگاه در تعریف متخصصان از اسطوره اشکالاتی دیده می شود، علت آن این است که آنها به اسطوره از سر اعتقاد و ایمان مینگرند. آنان دنبال این اندیشة اشتروس که «برای درک اندیشة وحشی باید با او و مثل او زندگی کرد» نه تنها به ساختار، بلکه به عملکرد جادویی اسطوره در جامعه، و در واقع، به اعجاز آن در ایجاد همبستگی قومی و عقیده ای ایمان می آورند و به همین دلیل برای آنها اسطوره یا نهاد زنده بسیار مهمتر از نهادهای کهن است. میرچا الیاده اسطوره را چنین تعریف می کند:
اسطوره نقل کنندة سرگذشت قدسی و مینوی است، راوی واقعه ایست که در زمان نخستین، زمان شگرف بدایت همه چیز رخ داده است، به بیان دیگر: اسطوره حکایت می کند که چگونه به برکت کارهای نمایان و برجستة موجودات فراطبیعی، واقعیتی، چه کل واقعیت، یا تنها جزیی از آن پا به عرصة وجود نهاده است. بنابراین، اسطوره همیشه متضمن روایت یک خلقت است، اسطوره فقط از چیزی که براستی روی داده و به تمامی پدیدار گشته، سخن میگوید. شخصیتهای اسطوره موجواد فراطبیعی اند و تنها بدلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه چیز انجام داده اند، شهرت دارند. اساطیر کار خلاق آنان را باز مینمایانند و قداست یا فراطبیعی بودن اعمالشان را عیان میسازند.
در مقابل هستند عده دیگری که به اسطوره صرفاً از سر انکار می نگرند. این گروه اسطوره را یکی از الگوهای تاریخی یا سازواره ای کهنه و از کارافتاده می بینند که پیشرفت بشر آنرا از رده خارج کرده است.
اسطوره، قصه ایست با خصلتی خاص نقل روایتی که در آن خدایان یکی یا چند نقش اساسی دارند. اسطوره شناسی علمی است که کارش طبقه بندی و بررسی مواد و مصالح اسطوره شناختی بر حسب روش تحلیل و وارسی دقیقی که در همه دیگر علوم تاریخی معمول است.
به عبارت دیگر، اسطوره تلاشی برای بیان واقعیت های پیرامونی با امور فراطبیعی است. انسان در تبیین پدیده هایی که به علتشان واقف نبوده به تعبیرات فراطبیعی روی آورده و این زمانی است که هنوز دانش بشری توجیه کننده حوادث پیرامونی اش نیست. به عبارت دیگر، انسان در تلاش ایجاد صلحی روحی میان طبیعت و خودش اسطوره ها را خلق کرده است.
نخستین بار که از کلمه اسطوره در زبان فارسی استفاده شده، توسط خاقانی شاعر است که کمابیش از اسطوره با معنایی منفی یاد می کند:
قفل اسطورة ارسطو را بر در احسن الملل منهید
که اشاره دارد به برتری طلبی گروهی از مسلمانان آن دوران نسبت به فلسفی مشربان یونان. آنان که سلسله جنبان عقلانیت شان ارسطو می بوده و به زعم شاعر عزلت گزیده فارسی گوی، این مشرب و این عقل اسطوره است نه حقانیت. قبل از این اما هرگز این واژه در زبان فارسی مشاهده نشده است.
منابع
ـ سهراب هادی. شناخت اسطوره های ملل. نشر تندیس: 1377.
ـ کراپ، الکساندر. جهان اسطوره شناسی جلد اول. گردآورنده جلال ستاری. نشر مرکز 1377.
‹‹ فصل دوم ››
فهرست اساطیر ایران
سه هزار سال نخست
ـ امشاسپندان
ـ سپند مینو
ـ بهمن
ـ اردیبهشت
ـ شهریور