لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شقایق دریایی
شَقایـِق دَریایی نام گروهی از جانوران آبزی شکارچی است.
شقایق دریایی از رده گلسانان (Anthozoa)، زیرردهٔ شِشمرجانیان (Hexacorallia) و راستهٔ شقایقهای دریایی (Actiniaria) است.
شقایقهای دریایی از وابستگان نزدیک مرجان دریایی، عروس دریایی و هیدر هستند.
شقایق دریایی به شکل کیسهای کوچک است که به وسیله پایی به نام صفحه پایهای به کف دریا چسبیده است و بدنی لولهایشکل دارد که به صفحه دهانی ختم میشود. دهان شقایق دریایی در میانهٔ صفحهٔ دهانی قرار دارد.
انواع شقایقهای دریایی از کتاب «اشکال هنری طبیعت» اثر ارنست هکل، ۱۹۰۴.
عمومی ترین صفت جانوران ، که طی مراحل رشد نیز قبل از همه ظاهر میشود، تراز سازمانی آنهاست. همه جانوران زندگی را از یک سلول آغاز میکنند و برخی از تراز بافت بالاتر نمیروند. اما بقیه آنها از این تراز میگذرند و بدن پیچیده تری مییابند. بدین ترتیب جانوران (متاوزآ) را صاحب دو شعبه رده بندی در نظر میگیرند. در شعبه پارازوآ ، بالاترین تراز سازمانی را بافت تشکیل میدهد این شعبه فقط شاخه اسفنجها را شامل میشود. همه جانوران دیگر که به شعبه یومتازوآ تعلق دارند، دارای اندام و دستگاه مشخص هستند.
دومین صفت جانوران که بعد از تراز سازمانی در حین رشد آنها ظاهر میشود، نوع تقارن آنهاست. در ابتدا جنین همه جانوران دارای تقارن شعاعی یعنی بصورت کرهای توپر یا توخالی و متشکل از تعدادی سلول است. بعضی از گروههای جانوران این تقارن شعاعی را تا مرحله بلوغ حفظ میکنند. اما در بقیه ، پس از مدتی جنین تقارن دوطرفی مییابد و لارو جانور بالغ حاصل از آنها نیز همین نوع تقارن را نگه میدارند. بر همین اساس ، شعبه یومتازوآ را میتوان به دو دسته دارای تقارن شعاعی و دارای تقارن دو طرفی تقسیم بندی کرد.
شاخه کینداریا
کینداریا پست ترین جانورانی هستند که بافتهای مشخص دارند. این جانوران بصورت منفرد یا دسته جمعی زندگی میکنند و بر دو نوع هستند:
پولیپ که دارای بدن لوله ای است و یک انتهای آن بسته و چسبیده است و در انتهای دیگر آن یک دهان مرکزی وجود دارد که معمولا اطراف آن را شاخکهای نرم احاطه کردهاند. پولیپها ساکن هستند.
مدوز که بطور آزاد شنا میکند بدن ژلاتینی و بشکل چتر و ازشاخکهایی حاشیه گذاری شده است. و در برجستگی مرکزی سطح مقعر آن دهانی دیده میشود.
در هر جاندار حفره گوارشی ، چندین الیاف عضلانی و تعداد زیادی کپسولهای کوچک نیش زننده یا نماتوسیست وجود دارد. همه کینداریا آبزی و دریایی هستند. این شاخه از سه رده هیدروزوآ ، ~~green:سیفوزوآشقایقها و مرجانها به رنگ روشن و بعضی از مدوزها کم رنگ و زیبا هستند و بسیاری از گونههای مرجان نیز درخشندگی دارند.
صفات اختصاصی شاخه کینداریا
تقارن شعاعی در حول محور دهانی - مخرجی ، تقارن دو شعاعی در بعضی از آنتوزوآ (شقایق و مرجان) ، سر ، حلقه یا بند وجود ندارد.
بدن از دو لایه سلولی ، یک اپیدرم خارجی (اکتودروم) و یک گاسترودرم درونی (آندودرم) تشکیل شده و میان دو لایه مزبور به مقدار کم یا زیاد ، تیغه میانی یا مزولگه (Mesoglea) وجود دارد. نماتوسیتها در یک یا هر دو لایه جای دارند.
اسکلت آهکی یا شاخی است و یا از هیچکدام نیست. الیاف عضلانی در اپتیلیا (Epithelia) دیده میشود.
دهان از شاخکهای نرم احاطه شده و به یک حفره هاضمه کیسه مانند به نام انترون (Entron) متصل میشود. انترون ممکن است منشعب یا بوسیله دیوارههایی تقسیم بندی شده باشد، مقعد وجود ندارد.
خون و اندام های تنفسی و وازنش دیده نمیشود.
شبکه منتشری از سلولهای عصبی در دیواره بدن که فاقد سیستم عصب مرکزی است. بعضی از آنها دارای لکه چشمی هستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
غدیر از گلوى شقایق
با اینکه بیشتر مسلمانان صحتحدیث غدیر و اعلام ولایت امیرمؤمنان على - علیه السلام - را پذیرفتهاند و غالبا آن را از احادیث قطعى و متواتر مىدانند، باز گروهى چنین مىپرسند: اگر واقعا حادثه غدیر خم اتفاق افتاده و بسیارى نیز شاهد آن بودهاند، چرا شخص امیرمؤمنان - علیه السلام - براى اثبات حقانیتخود هرگز از آن بهره نگرفت؟ در باور این گروه عدم استشهاد حضرت به حدیث غدیر نشاندهنده این حقیقت است که یا واقعهاى به نام غدیر در تاریخ تحقق نیافته، یا بر فرض تحقق بر امامتحضرت دلالت نداشته است.
در پاسخ این مطلب باید گفت: اگر حدیث غدیر را از احادیث قطعى و متواتر ندانیم، باید بپذیریم که در میان احادیث پیامبر اکرم(ص) و مطالب تاریخى مورد قطعى و متواتر وجود ندارد; علاوه بر این، این ادعا که امیرمؤمنان(ع) براى اثبات حقانیتخود به حدیث غدیر استناد نکرده، خود شاهد بىاطلاعى و ناآگاهى گوینده آن است.
بررسى اجمالى کتابهاى معتبر و مورد قبول فرقههاى گوناگون اسلامى نشان مىدهد که حضرت على(ع) بیش از 22 بار پیرامون غدیر و استشهاد به آن سخن گفته است. هر چند این موارد در حوصله این مقاله نمىگنجد و نیازمند رصتبیشتر است، ولى براى نمونه تنها ده مورد آن را نقل و در بقیه موارد تنها به ذکر منابع بسنده مىکنیم.
در مسجد پیامبر(ص)
1. برابر آنچه از منابع تاریخى به دست مىآید اولین موردى که حضرت على - علیه السلام - حدیث غدیر را مطرح فرمود، بعد از رحلت پیامبر اکرم - صلى الله علیه و آله - بود. وقتى حضرت را براى بیعتبه مسجد آوردند، آن بزرگوار با بیان حقانیتخود خلافت مسلمین را از آن خویش دانست و از بیعت امتناع کرد. بشیر بنسعد انصارى برخاست و گفت: اى ابوالحسن، اگر انصار قبل از بیعتبا ابوبکر این کلام را مىشنیدند، حتى دو نفر در باره بیعتبا شما اختلاف نمىکردند. حضرت در جواب فرمود:
«یا هؤلاء اکنت ادع رسول الله مسجى لا اواریه و اخرج انازع فى سلطانه؟ و الله ما خفت احدا یسمو له و ینازعنا اهل البیت فیه و یستحل ما استحللتموه، و لا علمت ان رسول الله صلى الله علیه و آله ترک یوم غدیر خم لاحد حجة و لا لقائل مقالا. فانشد الله رجلا سمع النبى صلى الله علیه و اله یوم غدیر خم یقول: «من کنت مولاه فهذا على مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله» ان یشهد الان بما سمع». (1)
آیا باید پیکر رسول خدا(ص) را بر روى زمین رها مىکردم و قبل از کفن و دفن آن حضرت، در باره خلافت و جانشینى وى نزاع مىکردم؟ مساله خلافت چنان روشن بود که گمان نمىکردم کسى در صدد دستیابى به آن باشد و در این موضوع با اهل بیت پیامبر(ص) درگیر شوند. مگر رسول خدا - صلى الله علیه و آله - در روز غدیر خم حجت را بر مردم تمام نکرد و مگر جاى عذرى براى کسى باقى مانده بود؟
همگان را به خدا قسم مىدهم، هر کس کلام پیامبر اکرم در روز غدیر خم را شنیده است که مىفرمود: «هر کس که من مولاى او هستم اینک على مولاى اوست. خداوندا، هر کس على را دوست دارد دوستبدار و آن که على را دشمن بشمارد، دشمن دار، هر کس على را یارى کند یارى کن، و هر که على را خوار کند، خوار ساز.» برخیزد و شهادت دهد.
زید بنارقم مىگوید: بعد از این سخن حضرت، دوازده تن از اصحاب جنگ بدر برخاستند و گواهى دادند. اما من، با آنکه این گفتار را از زبان رسول الله - صلى الله علیه و آله - شنیده بودم، از اداى شهادت خوددارى کردم و بر اثر همین امر و نفرین حضرت بینایىام را از دست دادم.
در خطبه وسیله
2. هفت روز پس از وفات پیامبر اکرم(ص)، امیرمؤمنان - علیه السلام - در مدینه خطبهاى بسیار بلند ایراد فرمود که به خطبه وسیله معروف شد. حضرت در آن خطبه به واقعه غدیر خم و نزول آیه اکمال دین در آن روز تصریح مىکند. ثقةالاسلام کلینى، در روضه کافى، خطبه وسیله را نقل کرده است. در بخشى از آن چنین مىخوانیم:
«... و قوله صلى الله علیه و اله حین تکلمت طائفة فقالت: نحن موالىغرسولالله(ص) فخرج رسول الله صلى الله علیه و آله الى حجة الوداع ثم صار الى غدیر خم، فامر فاصلح له شبه المنبر ثم علاه و اخذ بعضدى حتى رئى بیاض ابطیه رافعا صوته قائلا فى محفله: «من کنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» فکانت على ولایتى ولایة الله و على عداوتى عداوة الله. و انزل الله عزو جل فى ذلک الیوم: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا (2) فکانت ولایتى کمال الدین و رضا الرب جل ذکره...» (3)
[در اواخر عمر پیامبر اکرم(ص)،]، وقتى گروهى گفتند: ما بعد از پیامبر رهبران مردم هستیم، رسول خدا(ص) براى حجةالوداع از مدینه خارج شد و پس از اعمال حجبه وادى غدیر خم شتافت، فرمان داد چیزى مانند منبر برایش آماده کردند. سپس بالاى آن رفت، و