لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
آغا محمد خان قاجار ،تبار و اطلاعات شخصی
آغا محمد خان قاجار. زاده: ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان؛تاجگذاری: ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری؛
مرگ: ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ می۱۷۹۸ میلادی در شوشی؛
آغامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت میکرد. اینان شیعه مذهب بودند. ندرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهنشاهی رسید.
ریشههای قدرتیابی دودمان قاجار
دودمان قاجار:
قدرت یافتن دودمان قاجار به عهد صفوی و شاه عباس کبیر برمیگردد؛ ابتدا در شمال رود ارس ساکن بودند و در آن زمان بدلیل کمکهای بزرگی که به دربار صفوی مینمودند، قدرت بیشتری یافتند و سپس دستهای از آنان در غرب استرآباد و در دشت گرگان سکنی گزیدند. نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمد حسن خان که در هنگام قتل پدر ۱۲ سال بیش نداشت یوخاریباشها که ساکنین بالادست رود گرگان بودند را به حکمرانی منسوب کرد تا بدین ترتیب با ایجاد شکاف و اختلاف میان طوایف قاجار نگران ناآرامیهای داخلی نگردد و اشاقهباشها زیر نظر حکومت ایشان گردند.
آقامحمد در آغاز نوجوانی
زمانی که نادر و فرزندانش به قتل رسیدند، شاهرخ علی رغم میل باطنی اش برای به دست گرفتن قدرت تلاش میکرد. شاهرخ طرح دوستی با محمدحسن خان بست. با همکاری حاکم طبس ابراهیم خان را برکنار شدو شاهرخ به سلطنت رسید هرچند اندکی پس از ان شاهرخ شاه به دست دشمنانش نابینا گشت .آغا محمد خان در سن هفت سالگی بدلیل اینکه جسارت و زبان درازی در برابر عادلشاه، که از بستگان نادر شاه بود (بروایتی برادرزاده نادر شاه بود) بدستور وی اخته گردید.
کریمخان و دودمان قاجار
چندی بعد محمد حسن خان سپاهی مجهز و بانظم ترتیب داد و به جنگ با کریم خان زند پرداخت. در جنگهای اولیه پیروزی با قجریها گشت. اما در اثر اختلافات داخلی میان آنان محمدحسن خان شکست خورد و در حال عقب نشینی توسط برخی سرداران خود کشته شد. پس از آن خواهرانش را به شیراز فرستادند و یکی از آنان به عقد کریم خان درآمد.
پسران محمد حسنخان اسیر میشوند
آقا محمد خان با همیاری حسینقلی خان پس از درگذشت پدرشان دست به جنگهای پارتیزانی زدند ولی اینها برای کریمخان چندان ویژه نبود تا آن که خراج آن سال استرآباد بدستور آقامحمدخان مورد سرقت واقع گشت. همین امر سبب جنگ میان فرستادگان کریمخانزند و او شد که در نهایت دستگیر گشت و به تهران بردند و کریم خان همینکه فهمید او دیگر خواجه است و بر اساس فرهنگ آن زمان هیچ کس برای یک خواجه ارزشی قایل تمی باشد امر کرد تا به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
مهارتهای شخصی در کسب و کار خانگی عبارتند از: 1- کنترل و نظم درونی - عقیده فرد نسبت به این که وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی هست یا خیر را مرکز کنترل مینامند. بیشتر کارآفرینان را دارای مرکز کنترل درونی توصیف نمودهاند. افراد با مرکز کنترل بیرونی معتقدند وقایعی که خارج از کنترل آنها هستند، سرنوشتشان را تعیین میکند. کارآفرینان موفق به خود ایمان دارند و موفقیت یا شکست را به سرنوشت، اقبال یا نیروهای مشابه نسبت نمیدهند. (احمد پورداریانی ، 1379، ص82) آنها همچنین این ویژگی را دارند که وقایع پیش آمده را برای خود قابل کنترل میدانند. (صمدآقایی، 1377،ص6)2- ریسک پذیری _ ریسک پذیری به معنای پذیرش و استقبال از خطرات حساب شده در کسب و کار میباشد. این ویژگی از ویژگیهایی است که در اکثر کارآفرینان وجود دارد. (صمدآقایی،1377) 3- نوآوری - نوآوری فرایند خلق چیزی جدید است که ارزش قابل توجهی برای فرد، گروه، سازمان، صنعت یا جامعه دارد. یکی از ویژگیهای شرکت و فرد کارآفرین نوآوربودن است. حل مسائل و پیگیری فرصتها به راهحلهایی نیاز دارد که بسیاری از آنها ممکن است مختص یک وضعیت خاص باشند. بنابراین خلاقیت و نوآوری حاصل از آن، برای بقاء و موفقیت شرکت امری حیاتی است. (هیگینز، 1381، ص18 و 19) 4- توانایی ادارة تغییر - ما در زمانی زندگی میکنیم که روند دگرگونی در فناوریها، با شتاب فراوان افزایش مییابد و موجهایی میآفریند که همه صنایع را دربر میگیرد. نمیتوان جلوی دگرگونیها و تغییرات را گرفت یا خود را از آنها پنهان کرد. باید نگاهها را بر آنها دوخته و برای رویایی با آنها آماده شد. برای مقابله با تغییرات عصر حاضر برنامهریزیها کاری از پیش نمیبرند و توان پیشبینی این گونه دگرگونیها را ندارند. البته این بدان معنا نیست که باید از برنامهریزی دست برداشت، بلکه باید همانند سازمانها و واحدهای آتش نشانی صورت گیرد، آنها نمیتوانند محل آتش سوزی را در آینده پیشبینی کنند ولی گروهی آنچنان توانمند و کارآمد آماده میسازند که میتوانند همانند رخدادهای عادی به هر پیشامد دشوار و پیش بینی نشدهای پاسخ مناسب دهند. بنابراین، کارآفرین نیز باید به همین صورت توانایی اداره تغییر را داشته باشد و بتواند تغییر جهت باد را تشخیص داده، مسیر مناسب را برگزیند. این توانایی برای ادامة آیندة کار کارآفرین بسیار مهم و حساس است. (خلاصه کتاب، 1382) 5- تغییرمحوری - دانشمندان و نظریه پردازان مدیریت و علوم رفتاری بر این عقیدهاند که شرایط بیرونی و درونی سازمان (یا شرکت) همواره در حال دگرگونی است. این دگرگونیها با سرعت انجام میپذیرد و تمامی سازمان را دربرمیگیرد. در بیرون سازمان شرایط محیطی معمولاً غیرثابت و در نوسان است. شرایط اقتصادی، هزینه و دسترسی به مواد و سرمایه لازم ، تکنولوژی تازه و قوانین و مقررات همگی به سرعت در حال تغییرند. در درون سازمان کارکنان تغییر میکنند و با خود اندیشهها و دانشهای تازه میآورند. (علوی، 1377) در چنین شرایطی کارآفرین یا مدیر به عنوان عامل تغییر همیشه با مسأله تغییر سر و کار دارد، زیرا تغییر امری اجتناب ناپذیر است. او باید در مقابل تغییر نگرشی مثبت داشته باشد و آمادة اعمال تغییر در مواقع لزوم باشد. (اساتید مدیریت، 1379) 6. پافشاری، مقاومت و پشتکار_ افراد موفق به نیروی پشتکار ایمان دارند. این یک باور است که پافشاری و مقاومت برای انجام یک کار همیشه با موفقیت همراه است. هیچ توفیق بزرگی بدون پشتکار و جدیت بی وقفه مقدور نمیشود. اگر به افرادی که در هر زمینه موفق شدهاند بنگریم، میبینیم که آنها لزوماً بهتر، با هوشتر، سریعتر و قویتر از دیگران نبودهاند، بلکه پشتکار و مقاومت بیشتری داشتهاند. یک کارآفرین نیز برای موفقیت در کار خود باید پشتکار و مقاومت لازم را داشته باشد. (نظری، 1382) 7. رهبری دوراندیشی _ دوراندیشی، قدرت دیدن همه چیز پیش از بهوقوع پیوستن آنها است پیتردراکر در کتاب خود «کنترل آشوب و هرج و مرج»مهارتی را شرح میدهد که یک مدیر و رهبر خوب به آن نیازمند است، این مهارت که برای کنترل دوران آشوب ضروری است همان دوراندیشی است. (برکر، 1380)
مهارتهای مدیریتی کارآفرینی عبارتند از:
1- برنامهریزی و تعیین اهداف _ برنامهریزی بدین معنی است که مدیر از قبل دربارة هدفها و اقدامات مورد نظر میاندیشد و کارها و اقدامات وی بر اساس یک روش ، برنامه یا منطق قرار دارد. برنامه باعث میشود که سازمان دارای هدفهای بلندمدت شود و مدیر برای دستیابی به این هدفها بهترین رویهها را اتخاذ نماید. (استونر، فری من و گیلبرت، 1379، ص12) 2- تصمیم گیری _ تصمیم گیری فراگرد گزینش شیوة عمل خاصی برای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شکل گیری شخصیت و عوامل مؤثر در آن
مطلب انتخاب شده از کتاب پژوهش در زندگینامه قاتلین جوان نوشته آقای علی باقری است معرفی کتاب را ببینید
در باب چگونگی شکل گیری شخصیت و عوامل مؤثر در آن بحث و گفتگو بسیار است . نظریه های متعددی در باب نقش و تأثیر ، محیط اجتماعی ، خانواده ، وارثت ، تعلیم و تربیت و غیره مطرح شده است .
در زمینه نقش خانواده می توان به نحوه برخورداری و رفتار والدین با فرزندان اشاره کرد . نحوه برخورد والدین تابع عوامل مختلفی است . اما یکی از آنها که چندان مورد بحث و توجه قرار نگرفته است . نحوه رفتار و برخورد والدین با فرزندان در ردیف سلسله مراتب یا تقدم و تأخر آنان می باشد .
فرهنگ عمومی جامعه ایرانی به گونه ای است که خواسته یا ناخواسته جنسیت و جایگاه سنی فرزندان را مورد توجه قرار می دهد . نحوه برخورداری و اعطاء امتیازات و امکانات خانوادگی ( اعم از مادی و معنوی ) تابع این فرهنگ است . کمی دقت در ترتیب فرزندان نشان می دهد که برخورد والدین با فرزند بزرگتر همان برخوردی نیست که با فرزند دوم و سوم و … و آخری دارند . حتی سطح توقعات اعلان شده و نشده از فرزندان نحوه نظارت بررفتار ، اعطاء امکانات و امتیازات مادی و معنوی،شیوه تشویق و تنبیه میزان استقلال و آزادی یا درجه کنترل از هر بچه کاملاً متفاوت است . و این فرهنگ رفتاری در خانواده سبب بروز تفاوتهای فردی چشمگیر و نیز شکل گیری شخصیت خاص در فرزندان هر خانواده می شود . این تفاوتها همواره آشکار بوده ، در عین حال که به دلیل این اختلاف توجه جدی نمی شود . رفتار و شخصیت فرزند اول با دوم ( و اگر خانواده پرجمعیت باشد ) دومی با سومی سومی با چهارمی ، و به عکس چهارمی با اولی و چهارمی با دومی و سومی کاملاً متفاوت است.اما دقیقا با کمیت و کیفیت بر خورد والدین با انها مرتبط است به همین جهت وقتی اختلاف شدید رفتاری و اخلاقی میان فرزندان یک خانواده مشاهده می شود.برخی با تعجب زیاد با آن بر خوردار می کنند.در حالی که اگر این مساله ریشه یابی شود و دلایل آن ارزیابی گردد. این حالت تعجب از میان خواهد رفت.
یکی از مسائلی که در این تحقیق طرح شده است . آن است که جرائم در ارتباط با سلسله مراتب فرزندان بررسی شود . تا معلوم شود آیا در ارتکاب به جرائم این مسأله نقش و تأثیری دارد یا نه ؟ به عبارت دیگر آیا توزیع جرائم در میان سلسله مراتب فرزندان یکسان یا نزدیک به هم است . یا آن که تفاوت دارد .
بهتر است در ابتدا اشاره ای به آثار و تفاوتهای میان فرزندان در خانواده های ایرانی داشته باشیم .
ویژگی های اخلاقی و شخصیتی در فرزندان اول یا بزرگتر خانواده
چنان که در فوق اشاره کردیم ، به دلایل فرهنگی و تربیتی ، والدین ایرانی رفتار واحد و یکسانی یا به عبارت بهتر عادلانه و مساوی با فرزندان خود ندارند . ممکن است در زبان و لفظ این جمله از همه پدر و مادرها شنیده شود که از نظر آنها فرزندان تفاوتی با هم ندارند . اما دقت در این موضوع نشان می دهد که این گفته صحیح نیست ، و پدر و مادر ( با تفکیک و تقسیم آنها به مرفه و معمولی یا فقیر ) در اعطاء عواطف ، توجه ، امکانات و امتیازات مادی با فرزندان خود به مساوات برخورد نمی کنند . و همین عدم مساوات در سطح خانواده سبب ایجاد اختلاف در شکل گیری شخصیت و تنظیم نوع رفتار فرزندان در اشکال متفاوت و حتی متضاد است .
مثلاً در مقایسه فرزندان اول با سایر فرزندان مشخص می شود که فرزندان اول هر خانواده دارای احساس قوی در رهبری ،اعمال سلطه ،استقلال و اتکاء به خویش هستند ، به همین جهت درجه احساس مسئولیت و مسئولیت پذیری در آنان زیاد است. آنان درونگرا یا برونگرا می شوند اما در هر دو حال ویژگی های مشترکی دارند . از جمله در رعایت قوانین و قواعد اجتماعی محتاط تر بوده و کمتر به سوی تخلفات و بزهکاریهای چشمگیر می روند . چرا چنین است ؟ در برخورد با فرزند بزرگتر پدر و مادر در اولین تجربه بچه دار شدن هستند . لذا شور و شوق و توجه زیادی به فرزند اول دارند . نسبت به او بیش از حد حساسند . می خواهند که او فرزند خوبی باشد . و می خواهند که او هرچه زودتر بزرگ شده و به ثمر برسد . از این روست که مدام این خواسته خود را تلقین و تکرار می کنند . به ویژه پس از آن که فرزند یا فرزندان دیگری به دنیا آورند . این نظر در مقایسه با فرزندان دیگر هم ارائه می شود . اعمال و رفتار فرزند بزرگ تر زیر نظر و کنترل آنان قرار دارد . مدام به او تذکر داده می شود و در مواردتخلف بسته به فرهنگ خانواده با او برخورد شدید لفظی یا بدنی می کنند . این رفتار سبب می شود که فرزند بزرگ از همان اوان طفولیت ، هم چون پدر و مادر تصور کند بزرگ شده ، یا بزرگتر از بقیه فرزندان است . بر این اساس کنش و
و اکنش او شکل می گیرد . در همه این کنش و واکنش های فردی و جمعی و از همان دوران بچگی او احساس بزرگ شدن را با خود دارد . زیان این پذیرش آن است که به فرزند بزرگ اجازه نمی دهد که رفتارهای عادی بچگانه را از خود نشان دهد. و این کمبود بعدها در زندگی مشترک او با زن یا مرد دیگر به نوع دیگری خود را نشان می دهد مثلاً پسران بزرگ خانواده از همسر خود توقع دارند که در کنار سایر نقش ها ، نقش مادری را هم برای او ایفاء نماید و او را چون کودکی مورد توجه و تیمار قرار دهد . در دختران بزرگ هم این احساس وجود دارد که شوهر نقش پدر و مادر را هم برای او داشته باشد . که در صورت عدم ارضاء این نیاز، مشکلات جدی برسر راه خانواده به وجود می آید .
توجه بیش از حد به فرزندان ، در فرهنگ عمومی خانواده های ما معطوف به فرزند آخر هم می باشد . اما با این تفاوت که برخلاف توقع از فرزند بزرگ و سخت گیری بیش از حد ، توجه به فرزند آخر غالباً در محبت بیش از حد و اعطاء آزادی به او در انجام کارها نشان داده می شود . در نتیجه بچه آخر معمولاً لوس ، خودخواه ، تنبل و پرتوقع می شود. و این امر موجب عدم موفقیت او در سطح اجتماعی خواهد شد .
در فرزندان بزرگ تر در صورتی که پدر و مادر از آنان انتظارات زیادی داشته و بخواهند که به انجام کار و فعالیتهای مختلف خانه بپردازند ، آنان را فردی برونگرا می سازد . اما در خانواده هایی که غالباً مرفه هستند و توقع انجام کار در خانه را ندارند ، آنان درونگرا خواهند شد .
بهرحال فرزندان بزرگتر اتکاء به نفس زیادی دارند . آنان می کوشند در حل و فصل مسائل خود و نیز کسب موقعیت اجتماعی و اقتصادی موفق باشند و غالباً در مقایسه با سایر فرزندان از وضعیت مناسب تری برخوردارند . آنان می خواهند خودکفا باشند . لذا در جمع آوری مال و کسب شغل مناسب می کوشند . نکته دیگر در مورد این افراد آن است که احساس تنهایی در آنان قابل توجه است . که این امر سبب گرایش آنان به امور دینی و مذهبی یا هنری است .
قسمت بعد شامل موارد زیر است :
ویژگی اولین فرزند دختر
دو پسر در خانواده مرفه
دو پسر در خانواده فقیر و معمولی
دختر – پسر
با عضویت در خبرنامه