دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود تحقیق درباره روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی

مقدمهیکی از مسائل مهم در روانشناسی، بحث شخصیت و نظریه‎های مربوط به آن است. به جرأت می‎توان گفت آنچه مطالعات پراکنده روانشناسی را انسجام می‎بخشد، تفسیر این یافته‎ها و مطالعات در قالب یک نظریة منسجمی است که بتواند رفتار انسان را در تمامی ابعاد شخصیتی توجیه و تبیین نماید.

شخصیت از واژه لاتین پرسونا (Persona) گرفته شده و به نقابی اشاره دارد که هنرپیشه‌ها در نمایش به صورت خود می‌زدند. پی بردن به اینکه چگونه پرسونا به ظاهر بیرونی اشاره دارد، یعنی چهره علنی که به اطرافیانمان نشان می‌دهیم، آسان است. بنابراین، بر اساس ریشة این کلمه ممکن است نتیجه بگیریم که شخصیت به ویژگیهای بیرونی و قابل مشاهدة فرد اشاره دارد، جنبه‌هایی که دیگران می‌توانند آنها را ببینند پس شخصیت فرد در قالب تأثیری که بر دیگران می‌گذارد یعنی آنچه که به نظر می‌رسد باشد، تعریف می‌شود. تعریفی از شخصیت در یکی از واژه‌‌نامه‌های استاندارد با این استدلال موافق است. این تعریف می‌گوید: شخصیت جنبة آشکار منش فرد است به گونه‌ای که بر دیگران تأثیر می‌گذارد ولی مطمئناً هنگامی که واژه شخصیت به کار برده می‌شود منظور همین نیست. مقصود در نظر داشتن بسیاری از ویژگیهای فرد است، کلیت یا مجموعه‌ای از ویژگیهای مختلف که از ویژگیهای جسمانی و سطحی فراتر می‌رود. این واژه تعداد زیادی از ویژگیهای ذهنی، اجتماعی و هیجانی را نیز در بر می‌گیرد، ویژگیهایی که ممکن است نتوانیم به طور مستقیم ببینیم، که هر شخص امکان دارد آنها را از دیگران مخفی نگه دارد. (1)

بررسی تعاریف ارائه شده از مفهوم شخصیت نزد روانشناسان نشان می‎دهد که تعریف شخصیت مانند بسیاری از مفاهیم روانشناسی بر اساس بینش فلسفی و جهان شناختی دانشمندان مختلف صورت می‌پذیرد. به عبارت دیگر روانشناسان شخصیت، هنگامی که حاصل مطالعات و تفکرات و یافته‌های خویش را در باب شخصیت گردآوری و خلاصه می‎کنند، آن را در تعریفی فلسفی ارائه می‌دهند. از اینرو، جای آن دارد که پیش از پرداختن به روانشناسی شخصیت محمد رضا پهلوی، دیدگاه اسلام را دربارة شخصیت به اختصار معرفی کنیم.

«قل کل یعمل علی شاکلته فربکم اعلم بمن هو اهدی سبیلا»،(2) بگو هر کسی بر شاکله خویش عمل می‌کند و خدای شما به کسی که راهش از هدایت بیشتری برخوردار است، داناتر است. قرآن کریم در این آیه، عمل انسان را مبتنی بر چیزی می‌داند که آن را «شاکله» می‌نامد. به عبارت دیگر منشأ اعمال آدمی شاکله اوست، با توجه به مفهوم شخصیت در روانشناسی می‌توان به طور اجمال شاکله را معادل مفهوم شخصیت در روانشناسی گرفت. به عبارت دیگر، هنگامی که ما تلاش می‌کنیم مفهوم شاکله را روشن نمائیم، در واقع می‌کوشیم مفهوم شخصیت از دیدگاه اسلام را تبیین کنیم.

شاکله دارای معانی زیر است: 1) نیت؛ 2) خلق و خوی؛ 3) حاجت و نیاز؛ 4) مذهب و طریق؛ 5) هیئت و ساخت.از آنجا که تمامی موارد فوق، زیربنای رفتارهای انسان قرار می‌گیرند، می‌توان گفت که شاکله بر تمامی معانی فوق تطبیق می‌کند. به عبارت دیگر شاکله عبارت است از مجموعه نیات خلق و خوی، حاجات، طرق و هیئت روانی انسان.

محیط دیکتاتوری و کودکی محمدرضا

محمدرضا پهلوی در سال 1298 خورشیدی به دنیا آمد. مادر او تاج‌الملوک همسر دوم رضاخان بود؛ خانواده‎ای از مهاجرین که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمدند. رضاخان از این زن چهار فرزند داشت: شمس، محمدرضا و اشرف (دوقلو) و علیرضا.

محمدرضا دوران کودکی را در فضایی که دیکتاتوری بر آن حاکم بود، گذراند. این مسئله، عامل مهمی در شکل‌گیری شخصیت او بود. خانواده‌ای که تابع اصول دیکتاتوری است معمولاً رشد کودکان را محدود می‌سازد. در این خانواده، یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است. در چنین خانواده‌ای فقط دیکتاتور تصمیم می‌گیرد، هدف تعیین می‌کند، راه نشان می‌دهد، وظیفه افراد را مشخص می‌سازد، امور زندگی را ترتیب می‌دهد. همه باید مطابق دلخواه میل او رفتار کنند. او فقط، حق اظهار‌نظر دارد و دستور او بدون چون و چرا باید از طرف دیگران به معرض اجرا درآید. برنامة کار افراد را دیکتاتور معین می‌کند و در کوچکترین عملی که دیگران انجام می‌دهند، دخالت می‌نماید. تنها دیکتاتور از استقلال برخوردار است. ارزش کار دیگران به وسیله دیکتاتور تعیین می‌شود. آنچه را که او خوب دانست خوب است و آنچه به نظر او بد جلوه کرد، بد تلقی می‌شود. دیکتاتور در کارهای خصوصی اعضا خانواده دخالت می‌کند، او می‌تواند از دیگران انتقاد کند، ولی آنچه خود او انجام می‌دهد بدون چون و چرا باید مورد تأیید دیگران واقع شود. مصالح خانواده و اعضاء آنرا فقط او تشخیص می‌دهد و دیگران باید نظر او را در این مورد قبول کنند.(3) در محیط دیکتاتوری ترس و وحشت بر افراد غلبه دارد. شخصیت و تمایلات و احتیاجات کودک به هیچ وجه مورد توجه نیست. احتیاجات اساسی کودک درخانواده‌ای که وضع دیکتاتوری برقرار است، تأمین نمی‌شود. از محبت خبری نیست. فرزند، مانند دیگران در مقابل دیکتاتور شخصیتی ندارد و به عنوان یک عضو قابل احترام با او رفتار نمی‌شود. کودک در چنین خانواده‌ای احساس امنیت نمی‌کند و وضع او همیشه متزلزل است. هدف از انجام کارها را نمی‌داند و جرئت نمی‌کند دلیل آنها را بپرسد. نظم و انضباط به وضعی زننده و غیرقابل تحمل در خانه رسوخ دارد. اجرای تمایلات دیکتاتوری و پیروی از دستورات او حافظ نظم و انضباط در خانه است. کودک حق اظهار نظر ندارد و باید کورکورانه آنچه را که دیکتاتور تعیین می‌کند، انجام دهد. حق ندارد در امور مربوط به خود نیز تصمیم بگیرد.

کودکانی که در محیط دیکتاتوری پرورش می‌یابند، در ظاهر حالت تسلیم و اطاعت ازخود نشان می‌دهند، ولی در واقع دچار هیجان و اضطراب هستند. این کودکان اغلب در مقابل دیگران حالت خصومت و دشمنی به خود می‌گیرند. به کودکانی هم سن یا کوچکتر از خود آزار می رسانند. معمولاً چون افکار و عقاید خاصی را بدون چون و چرا پذیرفته‌اند، افرادی متعصب بار می‌آیند. از به سر بردن با دیگران عاجز هستند. در زمینه عاطفی و اجتماعی رشد کافی ندارند. در کارهای گروهی نمی‌توانند شرکت کنند و اغلب متزلزل و ضعیف‌النفس هستند. (4)

اگر روابط افراد خانواده موافق با اصول دموکراسی باشد و عقل و منطق حاکم بر روابط افراد باشد، کودکان کمتر دچار ترس می‌شوند. اما در وضعی که پدر به صورت دیکتاتور، امور خانه را اداره می‌کند و احتیاجات اساسی ـ روانی کودکان مثل احتیاج به محبت، احتیاج به رشد شخصیت اجتماعی، احتیاج به ابراز عقاید و نظریات خود تأمین نمی‌گردد و در این وضع عوامل و موجبات ترس فراوان می‌شود و کودکان عمر خود را با ناراحتی و اضطراب به سر می‌برند. (5)

بزرگ شدن در محیط دیکتاتوری، تأثیرات مختلفی بر محمدرضا نهاد. می‌توان گفت یکی از این تأثیرات، ایجاد عقده احساس کهتری در او بود. وی به منظور نفی احساس کهتری خود در برابر دیگران به جستجوی برتری‎طلبی بر می‌آید و این رفتار را به شکلهای مختلف از خود بروز می‌دهد. یکی از اشکال دفاعی او در برابر این احساس کهتری در کودکی، آزار و اذیت همسالان خود در مدرسه بود. چنانچه فردوست در



خرید و دانلود دانلود تحقیق درباره روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی (علوم انسانی)


تحقیق در مورد روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی

مقدمهیکی از مسائل مهم در روانشناسی، بحث شخصیت و نظریه‎های مربوط به آن است. به جرأت می‎توان گفت آنچه مطالعات پراکنده روانشناسی را انسجام می‎بخشد، تفسیر این یافته‎ها و مطالعات در قالب یک نظریة منسجمی است که بتواند رفتار انسان را در تمامی ابعاد شخصیتی توجیه و تبیین نماید.

شخصیت از واژه لاتین پرسونا (Persona) گرفته شده و به نقابی اشاره دارد که هنرپیشه‌ها در نمایش به صورت خود می‌زدند. پی بردن به اینکه چگونه پرسونا به ظاهر بیرونی اشاره دارد، یعنی چهره علنی که به اطرافیانمان نشان می‌دهیم، آسان است. بنابراین، بر اساس ریشة این کلمه ممکن است نتیجه بگیریم که شخصیت به ویژگیهای بیرونی و قابل مشاهدة فرد اشاره دارد، جنبه‌هایی که دیگران می‌توانند آنها را ببینند پس شخصیت فرد در قالب تأثیری که بر دیگران می‌گذارد یعنی آنچه که به نظر می‌رسد باشد، تعریف می‌شود. تعریفی از شخصیت در یکی از واژه‌‌نامه‌های استاندارد با این استدلال موافق است. این تعریف می‌گوید: شخصیت جنبة آشکار منش فرد است به گونه‌ای که بر دیگران تأثیر می‌گذارد ولی مطمئناً هنگامی که واژه شخصیت به کار برده می‌شود منظور همین نیست. مقصود در نظر داشتن بسیاری از ویژگیهای فرد است، کلیت یا مجموعه‌ای از ویژگیهای مختلف که از ویژگیهای جسمانی و سطحی فراتر می‌رود. این واژه تعداد زیادی از ویژگیهای ذهنی، اجتماعی و هیجانی را نیز در بر می‌گیرد، ویژگیهایی که ممکن است نتوانیم به طور مستقیم ببینیم، که هر شخص امکان دارد آنها را از دیگران مخفی نگه دارد. (1)

بررسی تعاریف ارائه شده از مفهوم شخصیت نزد روانشناسان نشان می‎دهد که تعریف شخصیت مانند بسیاری از مفاهیم روانشناسی بر اساس بینش فلسفی و جهان شناختی دانشمندان مختلف صورت می‌پذیرد. به عبارت دیگر روانشناسان شخصیت، هنگامی که حاصل مطالعات و تفکرات و یافته‌های خویش را در باب شخصیت گردآوری و خلاصه می‎کنند، آن را در تعریفی فلسفی ارائه می‌دهند. از اینرو، جای آن دارد که پیش از پرداختن به روانشناسی شخصیت محمد رضا پهلوی، دیدگاه اسلام را دربارة شخصیت به اختصار معرفی کنیم.

«قل کل یعمل علی شاکلته فربکم اعلم بمن هو اهدی سبیلا»،(2) بگو هر کسی بر شاکله خویش عمل می‌کند و خدای شما به کسی که راهش از هدایت بیشتری برخوردار است، داناتر است. قرآن کریم در این آیه، عمل انسان را مبتنی بر چیزی می‌داند که آن را «شاکله» می‌نامد. به عبارت دیگر منشأ اعمال آدمی شاکله اوست، با توجه به مفهوم شخصیت در روانشناسی می‌توان به طور اجمال شاکله را معادل مفهوم شخصیت در روانشناسی گرفت. به عبارت دیگر، هنگامی که ما تلاش می‌کنیم مفهوم شاکله را روشن نمائیم، در واقع می‌کوشیم مفهوم شخصیت از دیدگاه اسلام را تبیین کنیم.

شاکله دارای معانی زیر است: 1) نیت؛ 2) خلق و خوی؛ 3) حاجت و نیاز؛ 4) مذهب و طریق؛ 5) هیئت و ساخت.از آنجا که تمامی موارد فوق، زیربنای رفتارهای انسان قرار می‌گیرند، می‌توان گفت که شاکله بر تمامی معانی فوق تطبیق می‌کند. به عبارت دیگر شاکله عبارت است از مجموعه نیات خلق و خوی، حاجات، طرق و هیئت روانی انسان.

محیط دیکتاتوری و کودکی محمدرضا

محمدرضا پهلوی در سال 1298 خورشیدی به دنیا آمد. مادر او تاج‌الملوک همسر دوم رضاخان بود؛ خانواده‎ای از مهاجرین که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمدند. رضاخان از این زن چهار فرزند داشت: شمس، محمدرضا و اشرف (دوقلو) و علیرضا.

محمدرضا دوران کودکی را در فضایی که دیکتاتوری بر آن حاکم بود، گذراند. این مسئله، عامل مهمی در شکل‌گیری شخصیت او بود. خانواده‌ای که تابع اصول دیکتاتوری است معمولاً رشد کودکان را محدود می‌سازد. در این خانواده، یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است. در چنین خانواده‌ای فقط دیکتاتور تصمیم می‌گیرد، هدف تعیین می‌کند، راه نشان می‌دهد، وظیفه افراد را مشخص می‌سازد، امور زندگی را ترتیب می‌دهد. همه باید مطابق دلخواه میل او رفتار کنند. او فقط، حق اظهار‌نظر دارد و دستور او بدون چون و چرا باید از طرف دیگران به معرض اجرا درآید. برنامة کار افراد را دیکتاتور معین می‌کند و در کوچکترین عملی که دیگران انجام می‌دهند، دخالت می‌نماید. تنها دیکتاتور از استقلال برخوردار است. ارزش کار دیگران به وسیله دیکتاتور تعیین می‌شود. آنچه را که او خوب دانست خوب است و آنچه به نظر او بد جلوه کرد، بد تلقی می‌شود. دیکتاتور در کارهای خصوصی اعضا خانواده دخالت می‌کند، او می‌تواند از دیگران انتقاد کند، ولی آنچه خود او انجام می‌دهد بدون چون و چرا باید مورد تأیید دیگران واقع شود. مصالح خانواده و اعضاء آنرا فقط او تشخیص می‌دهد و دیگران باید نظر او را در این مورد قبول کنند.(3) در محیط دیکتاتوری ترس و وحشت بر افراد غلبه دارد. شخصیت و تمایلات و احتیاجات کودک به هیچ وجه مورد توجه نیست. احتیاجات اساسی کودک درخانواده‌ای که وضع دیکتاتوری برقرار است، تأمین نمی‌شود. از محبت خبری نیست. فرزند، مانند دیگران در مقابل دیکتاتور شخصیتی ندارد و به عنوان یک عضو قابل احترام با او رفتار نمی‌شود. کودک در چنین خانواده‌ای احساس امنیت نمی‌کند و وضع او همیشه متزلزل است. هدف از انجام کارها را نمی‌داند و جرئت نمی‌کند دلیل آنها را بپرسد. نظم و انضباط به وضعی زننده و غیرقابل تحمل در خانه رسوخ دارد. اجرای تمایلات دیکتاتوری و پیروی از دستورات او حافظ نظم و انضباط در خانه است. کودک حق اظهار نظر ندارد و باید کورکورانه آنچه را که دیکتاتور تعیین می‌کند، انجام دهد. حق ندارد در امور مربوط به خود نیز تصمیم بگیرد.

کودکانی که در محیط دیکتاتوری پرورش می‌یابند، در ظاهر حالت تسلیم و اطاعت ازخود نشان می‌دهند، ولی در واقع دچار هیجان و اضطراب هستند. این کودکان اغلب در مقابل دیگران حالت خصومت و دشمنی به خود می‌گیرند. به کودکانی هم سن یا کوچکتر از خود آزار می رسانند. معمولاً چون افکار و عقاید خاصی را بدون چون و چرا پذیرفته‌اند، افرادی متعصب بار می‌آیند. از به سر بردن با دیگران عاجز هستند. در زمینه عاطفی و اجتماعی رشد کافی ندارند. در کارهای گروهی نمی‌توانند شرکت کنند و اغلب متزلزل و ضعیف‌النفس هستند. (4)

اگر روابط افراد خانواده موافق با اصول دموکراسی باشد و عقل و منطق حاکم بر روابط افراد باشد، کودکان کمتر دچار ترس می‌شوند. اما در وضعی که پدر به صورت دیکتاتور، امور خانه را اداره می‌کند و احتیاجات اساسی ـ روانی کودکان مثل احتیاج به محبت، احتیاج به رشد شخصیت اجتماعی،



خرید و دانلود تحقیق در مورد روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی


تحقیق در مورد شخصیت فرد 17 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

چکیـده

فرد در خانواده متولد می شود و والدین یا دیگر اعضای خانواده از او مواظبت می کنند . خانواده بر شکل گیری شخصیت فرد به عنوان عضوی از اجتماع ، موجودی متفکر و دارای شناخت تأثیر زیادی دارد . نوع رفتار والدین در اعمال ، اندیشه ها و احساسات فرزندان تأثیرات عمده أی دارد . اگر فرد در خانواده أی رشد پیدا کند که به مسائل تربیتی و روانشناسی آگاهی داشته باشند بدون شک بسیاری از نیازهای روانی و عاطفی فرزند در حین رشد جسمانی او برآورده شده و چنین فردی در آینده در زندگی اجتماعی خود راحت تر و خیلی بهتر می تواند با دیگران ارتباط خوبی بر قرار کند . مسائل تربیتی زیادی در رابطه با فرزندان وجود دارد که والدین باید به آنها توجه داشته و در تربیت فرزند خود آنها را به کار گیرند در اینجا به اختصار تعدادی از آنها را مورد توجه قرار داده ایم که عبارتند از : توجه والدین به استعداد فرزندان خود زیرا خداوند انسان ها را با قابلیت های متفاوتی آفریده است ، نیازهای روانی جسمانی و عاطفی فرزندان ،تشویق و تنبیه هات بجای آنان ، مشارکت آنان در تصمیمات و کارهای گروهی برای اینکه در آینده فردی با اراده باشند و زیر بار مشکلات زندگی کمر خم نکنند و بسیاری از مسائل دیگر البته نباید فراموش کرد که ارتباط والدین با مدرسه برای تربیت و پرورش بهتر فرزندان امری مهم به شمار می آید که والدین گرامی باید به آن توجه کافی داشته باشند.

مقدمه

آموزش و پرورش صحیح کودکان و نوجوانان مستلزم هماهنگی ، کوشش و تلاش متقابل بین سه ضلع خانواده ، دانش آموز و مدرسه است . عوامل تربیتی متعددی بر شخصیت کودک و نوجوان تأثیر می گذارد . خانه و مدرسه دو نماد تربیتی مهم به شمار می آیند که در صدر عوامل تأثیر گذار بر روند رشد و تکامل رفتار و منش افراد قرار دارند. چنانچه پدر و مادری مسئولیت آموزش و تربیت فرزند خود را به کلی به مدرسه واگذار کند و از نیازها و رسالتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمی گنجد غافل شود بدون شک نمی تواند امیدوار باشد که فرزندش هیچ گونه مشکل یا کمبودی نخواهد داشت . در مقابل با توجه به ازدیاد جمعیت دانش آموزان و کلاسها اگر معلمان نیز فکر کنند که می توانند بدون یاری و هماهنگی با خانواده ها در آموزش و تربیت دانش آموزان و شکوفا سازی درست استعدادهای آنها موفق شوند سخت در اشتباه خواهند بود. به هر میزان که پدران و مادران نسبت به مسئولیت ها و نقشهای خود در مقابل یکدیگر ، کودکان و مدرسه و معلمان و مربیان و مدیران مدارس نیز نسبت به نقشها و مسئولیت های خود در مقابل همدیگر ، دانش آموزان و اولیاء آگاهی بیشتری داشته باشند در کار خود عملاً موفق تر خواهند بود.

شباهت و تفاوت بین نقش اولیاء و معلمان

شباهتهای بسیاری در نقش اولیاء و معلمان وجود دارد. این وظایف و کارکردهای مشترک عبارتند از : فراهم ساختن مراقبت و ایمنی فیزیکی از کودک ، رشد مهارتهای اجتماعی ، ایجاد تحریک و انگیزش ، تشویق نگرشهای مثبت نسبت به یادگیری و اکتشاف ، اعمال کنترل منطقی و آموزش نظم و استقامت . با این حال رابطه والدین با دانش آموزان از رابطه معلم با دانش آموزان نزدیکتر و عمیق تر است. والدین با کودک تجربه پیوسته ای از صمیمیت ، محبت و پذیرش را فراهم می آورند در حالی که معلمان باید عطوفت کمتر و عینیت بیشتری به خرج دهند . نقش عمده آموزشی والدین ایجاد یک شرایط و جو خانوادگی پایدار و مراقبت گونه است تا در آن کودک محرک های مناسب را دریافت کرده و برای علاقه ای که به آموزش و موفقیت خود نشان می دهد مورد تشویق قرار گیرد . پیوند عاطفی بین والدین و کودک در حالی که موجب یادگیری ضمنی و غیر رسمی می شود ممکن است اختلال در یادگیری را در موقعیت های رسمی در پی داشته باشد. کم شایع نیست که والدین در هنگام تلاش برای آموزش رسمی و مستقیم به فرزندان خود خشمگین و حتی شدیداً پرخاشگر شوند ، چرا که با کندی فهم یا تأخیر در پاسخ فرزندان خود مواجه می شوند در حالی که معلمان بیشتر می توانند در مقابل نارساییها و شکستهای دانش آموزان در تکالیف یادگیری با بردباری و تحمل رفتار نمایند. علاوه بر این آموزش حرفه ای معلمان به آنها در کمک به دانش آموزان برای کسب مهارتهای تخصصی و فنی اطمینان بیشتری می بخشد.

خانواده و تربیت فرزند

رسالت پدر و مادر تربیت فرزند به خصوص در زمینه دینی است که برای دستیابی به این آرمان و آرزو باید مراحل تربیت دینی که در 5 بخش خلاصه می شود ، طی کنند : 1 ـ انس دینی 2 ـ عادت دینی 3 ـ معرفت دینی 4 ـ شاکله دینی 5 ـ خودجوشی دینی بسیار دیده شده است که وقتی مادر می خواهد نماز بخواند ، بچه ها را تهدید می کند سر و صدا نکنند از آن طرف هم وقتی پدر می خواهد قرآن بخواند باز بچه ها را وادار به سکوت می کند اینها همه موج منفی نسبت به دین است . گرایش به دین زمانی اتفاق می افتد که برای شخصیت کودک ارزش قائل شد و این هنگامی است که کودک به محض آنکه به محیط مسجد قدم می گذارد همه برای او حریم باز کنند و دست محبت بر سرش بکشند.

دومین مرحله عادت دینی است . بچه ها قبل از بلوغ در دورانی هستند که دارای دو ویژگی است : 1 ـ دارای آرامش است 2 ـ دوران تاثیر پذیری است . این دوره اهمیت بسیار دارد زیرا عادت در این دوره به وجود می آید . همیشه این تصور وجود داشته که تحمیل کردن درست نیست اما تحمیل بعضی چیزها به بچه ها خوب است و آن زمانی است که بچه اعتماد دارد اما تنبلی و سهل انگاری مانع می شود . اگر کودک دین را پذیرفت و نسبت به آن



خرید و دانلود تحقیق در مورد شخصیت فرد 17 ص


تحقیق در مورد شخصیت نا بهنجار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شخصیت نابهنجار

شخصیت های نابهنجار ، شخصیت های نا سالمی هستند که از حدود نرمال خارج می شوند که آنها را محصول سرشت و محیط می دانند. زیگموند فروید روانشناس معروف اطریشی شخصیت نا بهنجار را معلول عدم ارضای غرایز جنسی می داند یعنی هر رفتاری که در جهت غرایز جنسی انجام گیرد اگر مطابق عرف و عادت نباشد انحراف شخصیتی نام دارد ، به هر حال این نا بهنجاری ها معلول هر عواملی که باشد به دو دسته تقسیم می شوند:

۱ ) انحرافات روانی ۲) بیماری های روانی

انحرافات روانی

بعضی از این انحرافات عبارتند از: دگر آزاری ، آزار دوستی، اندام نمایی، چشم چرانی و همجنس گرایی.

الف : سادیسم sadism

سادیسم یا دگر آزاری لذتی است که فرد مبتلا به آن از شکنجه و آزار طرف معشوق خود لذت می برد. بنابراین فرد بدون انجام ازار و اذیت دیگری قادر به ارضا غرایز و شهوت جنسی نخود نمی شود و گاهی هم این دگر آزاری تنها در بعد روانی اعمال می شود مانند : تهمت و افترا و کینه توزی.

ب: مازوشیسم یا آزار دوستی masochisme

این انحراف نقطه ی مقابل سادیسم یا دگر آزاری است و مبتلا به آن از ناراحتی و شکنجه خود احساس لذت می برد. حال عامل این آزار و اذیت یا خودش باشد یا دیگری که در نتیجه ی آن لذت جنسی به انسان دست می دهد. زمانی هم ممکن است آزار دوستی از صورت فوق خارج شده و با تغییر شکل جنبه مثبت پیدا می کند و آن زمانی است که انسان با تمام تحمل مشکلات و گرفتاری ها در برابر آن احساس قدرت نماید و از این مقاومت احساس لذت کند مانند مرتاضان هندی.روانشناسان معتقدند که آزار دوستی بیشتر در زنان و سادیسم در مردان دیده می شود.

ج: اندام نمایی exhibitionisme

فرد در این حالت از لخت شدن یا نشان دادن اندام خود در برابر دیگران احساس لذت می کند ، فروید معتقد است که علت اصلی ، محرومیت جنسی است که بدین وسیله می خنواهند دیگران را با عمل خود تحریک کند. در سطح کلی فرد اندام نما به فردی گفته می شود که به خاطر نجلب توجه دیگران این عمل را انجام می دهد.

د: چشم چرانی voyeurisme

فرد مبتلا به آن از دیدن بدن لخت دیگران احساس لذت می کند و از این طریق غرایز جنسی خود را ارضا می کند. انحراف اندام نمایی بیشتر در زنان و انحراف چشم چرانی بیشتر در مردان مشاهده می شود.

ه: همجنس گرایی homosexualite

عده ای از روانشناسان اعتقاد دارند که افراد ذاتاً دو جنسی هستند یعنی مرد هم جنبه مردی دارد و هم جنبه زنی و یک زن هم همینطور . بنابراین اگر جنبه ی زنی در مرد قوی تر باشد با این استدلال به طرف مرد می رود و اگردر زن جنبه مردی قوی باشد به طرف همجنس خود گرایش پیدا می کند.

فروید همجنس گرایی را در نتیجه ی توقف غرایز جنسی در دوران کودکی می داند که در سطح دیگر و به شکل دیگری تغیر پیدا کرده است ، گاهی همجنس گرایی به صورت دیگری تظاهر پیدا می کند مثلاً مرد به جهت اینکه صفات خوب و برجسته ای در وجود هم جنس خود می بیند به او گرایش پیدا می کند در این الت جنبه ی جنسی موضوع مطرح نیست ، بلکه وجود صفات خوب در دیگری عاملت گرایش می شود.

بیماری های روانی

بر اساس نظر روانشناس معروف آلمان بنام کرپلن kraeplin بیماری های روانی به دو دسته تقسیم می شوند :

الف: بیماری های روان نژندی nevroses

ب: بیماری های روان پریشی بنام psychoses

بیماری های روان نژدی nevroses

این بیماری ها در نتیجه ی کشمکش ها یدرونی انسان به وجود می آیند ، زیرا زمانی که نیازمندی ها و تمایلات روانی انسان به صورت قابل قبول برطرف نمی شود ، بحرانی درونی به وجود می آید که بازتاب آن به صورت های زیر است :

نوراستنی ، دلواپسی ، ترس موهوم ، وسواس و بی اختیاری و هیستری

نوراستنی

از علایم مشخصه آن سردرد ، پیچیدگی عضلات ، یبوست و گاهی اسهال ، نگرانی ، نارضایتی از زندگی و برانگیختن . فرد مبتلا به آن زندگی خود را رها می کند و به طور مرتب احساس بیماری می کند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کند و این خود بهانه ای است برای شکست های خود و عدم موفقیت خود را در نتیجه وجود بیماری خود می داند.

ترس مرضی

فرد نسبت به بعضی از امور احساس ترس می کند . ترس از اتاق بسته ، ترس از آتش ، ترس از پل ، ترس از اجتماعات ، خون و یا چیزهای دیگر ، به این ترس ، ترس موهوم گفته می شود.

دلواپسی

یک نوع بیماری است که فرد ناراحت است از اینکه مبادا نتواند به هدف مورد نظر خود برسد و یا با مشکلاتی رو به رو شود و احساس ناامنی کند . به همین منظور فرد احساس ناتوانی می



خرید و دانلود تحقیق در مورد شخصیت نا بهنجار


تحقیق در مورد شخصیت سازی (چهره) 28 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 28 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

شخصیت سازی (چهره) :

1- (نمکی) : دختری از خانوادة مرفه در زمان گذشته. استفاده کردن از حالتهای مختلف چشم‌های ریز و شیطون برای نشان دادن شیطنت بیشتر و حالتهای ابروهایش نشانگر احساسات درونی است :

مانند : شادی،غم، زندگی، اندوه، تعجب و زیرکی است همچنین موهای فرفری نمایانگر جذابیت و جنسیت اوست.

تزیین نه فقط در دنیای بچه‌ها بلکه در دنیای بزرگترها، اشاره به زیبا پسندی آنها دارد.

مثل (گل سرکوچولو در بالای سر نمکی که به زیبایی موهای او کمک کرده است یا فورم گوشواره‌ها که با حالتهای او هماهنگ است. طبق نظریة روانشناس و فیلسوف غربی کانت و شوپنهار که زیبایی را به چهار دسته تقسیم می‌کند. عبارتند از :

زیبایی از لحاظ کیفیت = چیزی است که به موجب خرسندی انسان می‌گردد و هیچ نفع مادی هم در آن نیست مثل : زیبایی گل

زیبایی از لحاظ کیفیت = چیزی است که به موجب خرسندی همگان می‌گردد. بدین معنی که وقتی کسی چیزی را زیبا دانست، انتظار دارد دیگران نیز آن را زیبا بدانند.

از لحاظ نسبیت = زیبایی چیزی است که در اجزای آن تناسب و هماهنگی وجود داشته باشد.

از لحاظ جهت = چیزی است که موجب خرسندی ضروری است یعنی کسی که چیزی را زیبا دانست دیگران را هم ملزم می‌داند که آن را زیبا بدانند.

همچنین این فیلسوف و روانشناسان معتقد است که زیبایی صفتی است که موجب می‌شود دارندة آن قطع نظر از فواید و منافعش خوشایند گردد و در انسان سیر شهودی غیر ارادی و حالتی خوش، دور از نفع و سود برانگیزد.

2- (عروسک نمکی) : صمیمی و مهربان است، اندامش راحتی حمل و نقل او را می‌رساند پیچش موی او همخوانی با موهای صاحبش دارد. برای ایجاد یک حس مشترک بین نمکی و عروسکش اندام عروسک طوری طراحی شده است که به نظر بیاید مادر نمکی برای او دوخته است.

3- (غول) :

توضیحی راجع به غول : این موجود افسانه‌ای مانند شخصیت‌های پری دریایی یا دیو 2 سر و یا خوش آشام و ... است.

ما از موجودات تخیلی به این دلیل استفاده می‌کنیم که موجوداتی ناشناخته‌اند. پس غول ما هم در این داستان از این قاعده مستثنی نیست و می‌توانیم افسانه‌هایی از آنها درست کنیم.

چهرة غول : دارای دندانهای تیز و شکمی برجسته است.

چنگالهای زشت و وحشتناک و شاخش حاکی از قدرتمندی و همچنین وسیلة دفاعی اوست.

بینی او با سوراخهای غیر طبیعی و ابروهایش خشن طراحی شده است (برای ایجاد تنفر بیشتر)‌ دهان گشاد او نشانگر آن است که او همه چیز را درسته و بدون جویدن می‌بلعد.

با این اوصاف هیبت بد قواره و بد فورم غول نشانگر این است که او با همت است زیرا برای خوردن غذا حاضر است حتی غذای خود را به دوش بکشد. او غولی است خوش خور و خوش اشتها زورگ و تن پرور و پرو و اندامش عاری از زیبایی و تناسب است.

4- (مادر نمکی) : مادری مهربان و دل نگران از بابت بیماری فرزندش و همینطور تنها ماندن نمکی در خانه.

5- (پدر نمکی) : شخصیتی با ذوق و با اعتماد به نفس دارای موهای صاف و یکدست با سبیلی کم پشت که اشاره به این نکته دارد نمکی بابایی نسبتاً جوانی دارد.

طراحی لباس ــــ لباسهایی که هم جلوة امروزی دارد و هم گذشته را. در صورتی که طرح و تزئینات خانه مدل قدیمی را داراست.

1) لباس نمکی ـــ فورم لباس نمکی مطابق با شخصیت شاد و شیطون و جذاب و زبر و زرنگ او در نظر گرفته شده است.

دایره‌های زرد رنگ روی لباسش مانند توپ‌هایی است که نشانگر علاقه بچه‌ها به توپ و چیزهای گرد است. دمپایی در پای نمکی در زمستان برای این است که او در هنگام دزدیده شدن سخت غافلگیر شده است و فرصت تعویض لباس به او داده نشده است.

2) لباس عروسک ـــ عروسک نمکی و لباس سادة او را مادر نمکی دوخته است.

3) لباس غول ـــ‌ لباس راحتی غول نمایانگر قدرت بدنی است یعنی دمای بالای بدن برای جلوگیری از بیماری در برابر سرما و گرماست.

4) لباس مادر ـــ بیانگر حجت و حیای اوست و هماهنگی رنگی دارد یعنی صورتی کم رنگ بر روی رنگ سرد یعنی ؟ کم رنگ است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد شخصیت سازی (چهره) 28 ص