لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بسمه تعالی
طرح توجیهی تولیدی
رشته:
اشتغال طرح: 15 نفــر
کل سرمایه گذاری طرح: 500/032/2 هزار ریال
سرمایه ثابت: 400/311/1 هزار ریال
سرمایه در گردش: 100/721 هزار ریال
تسهیلات پیشنهادی: 000/000/1 هزار ریال
نقطه سر به سر: 274/889/1 هزار ریال
دوره برگشت سرمایه: 9 سال و 1 ماه
مقدمه:
صنایع دستی تجلی ویژگیهای قومی، زبان، مذهب و بیانگر فعالیتهای هنری- صنعتی یک ملت است و در میان مردم و اقوام مختلف با آداب و رسوم و شیوه های متفاوت زندگی صنایع دستی متفاوتی رایج بوده است که به تناسب شیوه زندگی هر قوم و سنن و رسوم خاص آنها تکمیل یافته است.
تاریخ چند هزار ساله هنرهای دستی نشان از قدمتی شایان و درخور توجه و اصالتی فراموش نشدنی دارد.
نمونه هایی از این آثار هم اکنون بعنوان میراثهای گرانقدر و ارزشمند تمدن و فرهنگ بشری در معروفترین موزه های ایران و جهان نگهداری می شود که خود از ارزش و کیفیت بالای این هنر- صنعت خبر می دهد.
با توجه به تنوع صنایع دستی در استان خراسان و مزیت های اینگونه هنر با تولید و توسعه اکثر رشته ها می توان به اهداف مورد نظر که همانا ایجاد اشتغال، تولید، توسعه، صادرات باشد در کوتاه مدت برسیم.
در ابتدا اینگونه هنرها با ابزار کار سنتی تولید می شد که وقت زیادی را تلف می نمود و تولیدات از قیمت تمام شده بالایی برخوردار بودند ولیکن اخیراً با توجه به ورود تکنولوژی در عرصه تولید صنایع دستی، بعضی از مراحل تولید با ماشین انجام و زمان تولید به حداقل رسیده است.
طرحی که در حال حاضر ارائه می گردد از تلفیق چند رشته از هنرهای دستی است که می توان حکاکی روی چرم، معرق چرم، قلمزنی روی سنگ و حکاکی روی چوب را نام برد.
امید است با توسعه و آموزش این رشته ها سهمی در تولید و اشتغال داشته و به قسمتی از اهداف برنامه بیست ساله جمهوری اسلامی ایران رسیده و خدمتی نمائیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
سنگ های آذرین
تاریخچه و سیر تحولی
اغلب مولفین یونانی و رومی ، آتشفشانها ، فعالیتهای آتشفشانی و زمین لرزه ها را توصیف میکردند. استاربو جغرافیدان و مورخ یونانی (63 قبل از میلاد ـ 20 بعد از میلاد ) فعالیتهای آتشفشانی اتنا ، سوما ـ وزوو و جزایر لیپاری را توصیف کرد. او آتشفشانها را به منزله دریچههای اطمینان تلقی مینمود که از آنها مواد سیال خارج میشود.
در قرن هیجدهم اولین مناظرات و مباحثات تند و شدید درباره ماهیت و منشا سنگها در گرفت. در مباحثات منشا سنگها مناظراتی بین دسته و گروههای زیر وجود داشت: در یک طرف نپتونیستها و در طرف دیگر ولکانیستها و پلوتونیستها قرار داشتند. نپتونیستها معتقد بودند که سنگهای پوسته متوالیا در یک اقیانوس اولیه تهنشین شدهاند و به نظر آنها بازالت و گرانیت هر دو سنگهایی هستند که در این اقیانوس بزرگ را سبب شدهاند. پلوتونیستها اعتقاد داشتند که زمین از انجماد مواد مذاب و داغ بوجود آمده است و گرانیت را یک سنگ نفوذی داغ به شمار میآوردند.
در سال 1825 واژه ماگما و مفهوم منحصر به فرد ماگمای اولیه توسط اسکراپ عنوان شد.
سرجـیـمزهال ( 1761 ـ 1832 ) به همراه ریمور ( 1726 ) و اسپالانزانی ( 1794 ) و جورج وات ( 1804 ) پیترولوژی تجربی را پایهگذاری کرد.
در سال 1844 چاربز داروین ( 1882ـ 1809 ) اظهار داشت که انواع مختلف سنگهای ماگمایی ممکن است از یک ماگمای اولیه اشتقاق یافته باشند به شرط آنکه ترکیب ماگما با تبلور و جدایش یک یا چند کانی مشکل سنگها تغییر یابد.
در سال 1850 هنری کلیفتون سوربی ( 1826ـ 1908 ) جهت مطالعه میکروسکوپی ، اولین مقطع نازک سنگها را تهیه کرد.
اوایل سال 1861 روش طبقه بندی شیمیایی سنگها را ابداع کرد و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برخی از روشهای نمایش شیمیایی و نهایتا طبقهبندی شیمیایی سنگها پا به عرصه ظهور نهاد ( موینسون ـ لسینگ 1899 ، کراس ، ایدینگز ، پیرسون و واشنگتن 1903 ، اوسان 1919 ، نیگلی 1920 ، فون ولف 1922 ).
آلفرد لوتاروگز ( 1915 ) از کتابش تحت عنوان « منشا قارهها و اقیانوسها » ، اصل و ریشه سوالات پزولوژیستها را به مفهوم تغییر ناپذیری قاره مربوط دانست.
در سال 1969 موریس و ریچادر ویلژوئن اولین توصیف دقیق شیمیایی و سنگ شناسی یک سری جدید و مهم سنگهای آتشفشانی را که واجد انواع اولترامافیکها بود ، منتشر ساختند.
از آن زمان تا به امروز سنگ شناسی آذرین همانند دیگر رشتههای علوم فراز و نشیبهای بسیاری را پشتسر گذاشته و با کوشش پیشگامان علم پترولوژی تجربی ، بررسی شرایط تشکیل کانیها و سنگها ، بویژه سنگهای آذرین و دگرگونی رو به رونق نهاد.
ریشه لغوی
سنگهای آذرین ، Igneous rocks نام خود را از واژه Ignis گرفتهاند که در لاتین به معنای "آتش" است.
دیدکلی
سنگهای آذرین از تبلور ماگما حاصل می شوند. ماده مذاب ممکن است در درون پوسته زمین سرد شده و هرگز به بیرون راه نیابد که در این صورت ماگما به تدریج سرد و منجمد میشوند و تشکیل تودههایی از سنگهای آذرین با شکل و اندازههای مختلف میدهند. امروزه به خاطر فرسوده شدن سنگهای پوشاننده قبلی ، اینگونه سنگهای آذرین بر روی سطح قاره قابل روئیت هستند.برای مثال اولین قسمت درونی یک آتشفشان ، که در اثر عمل فرسایش ظاهر میشود پلاکی است که از انجماد ماگما در مجرای قبلی تشکیل شده بود. پس از آن دالانهایی که ماگما از طریق آنها به سطح راه مییافت آشکار میشوند. و بالاخره در برخی از نقاطی که در دورانهای گذشته فعال بودهاند پوسته آنقدر بالا آمده و فرسوده شده است که مخزنی که روزگاری ماگما را در خود نگاه داشته بود به صورت تودهای سنگ جامد در سطح دیده میشود.
سنگهای آذرین نفوذی
به تودههای سنگ آذرینی که از انجماد ماگما در درون پوسته زمین حاصل شدهاند سنگ آذرین نفوذی یا پلوتون میگویند اگر سنگی که مورد هجوم ماگما قرار گرفته است دارای لایه بندی مشخص باشد و دو سطح بالایی و پایینی ماگما با این لایه بندی موازی باشند ماگما را همشیب و در صورتی که این دو سطح لایه بندی را قطع کند ماگما را ناهمشیب مینامند. سنگهای آذرین نفوذی بر حسب اندازه ، شکل و رابطهای که با سنگهای اطراف دارند طبقه بندی شدهاند. بر این اساس سنگهای آذرین نفوذی را به سیلها ، دایکها ، لوپولیتها ، لاکولیتها و باتولیتها تقسیم میکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سنگ بوکسیت
پیشگفتار:
بوکسیت سنگ معدن اقتصادی آلومینیوم نام خود را از «Baux Les» در جنوب فرانسه جایی که برای اولین بار پیدا شد گرفته است. ترکیب بوکسیت تقریبا به صورت دی هیدارت ((Al2 O3 . 2H2 O) است ما در آن کانی به این صورت وجود ندارد در نتیجه از مخلوط منوهیدرات به صورت دیاسپور (Al2 O3 . H2O) و بوهمیت(Al2 O3 . H2O) وتری هیدرات به صورت گپسیت (Al2O3 , 3 H2 O) تشکیل شده است. بنابراین بوکسیت از مخلوط تری هیدرات و منوهیدرات آلومینیوم به همراه مقادیری ناخالصی مانند اکسید فریک، تیتانیا (به صورت رتیل یا ایلمینیت) و سایر کانی های مخصوص به مناطق معین تشکیل شده است. ناخالصی تعیین کننده سیلیکا است که در طوا فرآیند ترکیب 3SiO2 . Al2 O3 . Na 2 O تشکیل می دهد که آلومینا را به همراه خود وارپسمانه کرده و یک منبع اصلی اتلات آلومینیوم به حساب می آید.
ترکیب بوکسیت ثابت نیست و سسته به محل استخراج و اجزای صخرة اصلی که از آن تشیکل شده است تغییر می کند.
Table 50
کلا محتوای آلومینا از 65 – 45 درصد، سیلیکا 12 –1 درصد، آهن 25 –2 (به صورت Fe2 O3) و آب متصل 36-14 درصد تغییر می کند. رنج اکسید تیتانیم در جهان تا 3 درصد است اما بوکسیت هند 12 درصد تیتانیم دارد، در اثر شرایط آب و هوایی، بوکسیت به صورت سطح رسوب کرده به ضخامت تا 100 فوت ایجاد می شود.
عموما سنگ معدن به فواصل دور از معدن در عملیات کارگاهی برای خشک کردن مقدماتی برای حذف رطوبت آزاد به کار می رود.
پروسة باید:
بوکسیت توسط پروسة انحلال – تبلور مجدد به آلومینا تصفیه می شود. این پروسته از چهار مرحلة اصلی انحلال، خالص سازی، رسوب دهی و تکلیس تشیکل شده است. (شکل زیر). پروسة باید به دلیل آلومینیوم کانیهایی دارد که در محلول سود غلیظ حل می شود در حالی که بیشتر کانیها نمی توانند، موفق باشد. سنگ معدن بوکسیت به گسترة ابعادی مناسبی (معمولاً leey ازید 30 میلی تر) قبل از عملیات با سود، خرد میشود. زمانی که باطله جدا شد، تبلور مجددتری هیدروکسید آلومینیوم خال3 (OH) Al تولید می کند که به Al2 O3 تکلیس می شود. (کلیسنه می شود.)
واحد عملیات:
انحلال: بوکسیت از آلومینیوم حاوی کانیهایی است که مهمترین آنها گیپسیت، 3(OH)Al و بوهمیت، (Alo (OH یم باشد. نسبت این کانیها در بوکسیت دمای پروسته را تعیین می کند که برای گیپسیت حدود 1500 C و برای بوهمیت C 2500 می باشد. هر دوی این واکنش ها تحت فشار بالایی انجام می شود. (تا 240 کیلو پاسکال) گیپسیت در بوکسیت، «دارلینگ رنج» (استرالیای غربی) کانی اصلی آلومینیوم است ومطابق واکنش زیر حل می شود: →Na+ + Al (OH)4- Al(OH)3 + NaoH
محلول به دست آمده از فرایند انحلال توسط آلومینیوم اشباع شده است و به آن دوغاب باردار می گویند. بعد از انحلال دما و فشار در سری محفظه های تششعی، تا حدود C 0 100 و فشار اتمسفر کاهش می یایند. (شکل زیر)
خالص سازی : جامدات پسماند باید از دوغاب بارقبل از رسوب دهی جدا شوند. پسماندهای باطله توسط سیفون های ماسه ای بین بخش ماسه های درشت (بزرگتر از حدود 150 میلکرومتر) و ماسة ریز (زیر 150 میکرومتر) منشعب می شود که اغلب به عنوان (گل سرخ) یا پسماند باید شناخته شوند. این ماسه ها شسته می شوند تا اینکه قبل از نشست حداکثر ممکن از سود بازیابی شود.
پسماندریز از دوغاب باردار توسط اضافه کردن پلیمر ماکرومولکومی محلول در آب (فلوکالنت) جدا می شوند تا باطله انباشته شود. این پلیمر با جذب روی چند ذره باعث می شود که ذرات معلق به شکل ساختارهای بزرگتر دربیایند که منجر به ته نشین شد سریع می شوند. جامدات فلوکاله شده در تانک بزرگی موسوم تیکنر ته نشین می شوند تا رسوب چگال تشکیل شود.
سر ریز تیکنر از میان فیلتر عبور داده می شود تا هر جامدی از آن جدا شود و دوغاب باردار تا 800C قبل از مرحله رسوب دهی، سر می شود. جدایش جامدها و دوغاب باید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
تقابل سنگ و آب:
تجزیه فیزیکی و شیمیایی سطح بستر خاک و جدا شدن رسوبات:
1-2- مقدمه:
سنگهای رسوبی جدا شده معمولاً به این خاطر که شامل سنگهای اولیه می باشند از نظر کانی شناسی با سنگهای آذرین و دگرگون متفاوت هستند. ما ممکن است برای این مطلب هیچ توضیحی نداشته باشیم اگر چه که فلدسپار معمولاً رایج ترین کانی در سطح پوسته زمین است (در حدود 60%) با این وجود کوارتز معمولاً در سنگهای رسوبی جدا شده نفوذ داشته است. اما تجربه به ما می گوید که هه این عناصر در سطح پوسته موجود بوده و از طریق هوازدگی آزاد می شوند و باید دقیقاً همان سطح فراوانی در رسوبات نیز وجود داشته باشد.
(یک آب اقیانوس مرکب را فرض کنید) بنابراین متوسط ترکیب شیمیایی همه رسوبات از گراندودیوریت است که تقریباً تمام متوسط پوسته زمین را تشکیل می دهد.
به طور معمول سنگها در اثر هوازدگی به اجزا فیزیکی و شیمیایی تبدیل می شوند اما در واقع این اجزا به هم پیوسته حل نشدنی هستند. هوازدگی شیمیایی و زیست شیمی معمولاً در اثر تبادل آب در سطوح کانی در مناطق اشباع نشده که نزدیک سطح زمین می باشند یعنی معمولاً در 100 متری رخ می دهد. گیاهان زنده و مرده نقش مهمی در تنظیم این فرسایش بازی می کنند که اغلب فراگیر است. یک مقطع خاکی نتیجه ویژگیهایی است که بستگی به آب و هوا و نوع سنگ دارد. آب یکی از مهمترین واکنش دهندهاست و نقش مضاعفی بازی می کند. زیرا هم باعث جابجایی مواد حل نشده و تولیدات هوازدگی خاک می شود. شکل 1-2 نشان دهنده یک چرخه هیدروژنی خاک در نزدیک پوسته است.
واکنشهای آبی دارای اجزاء قوی زیست شیمی هستند آنها توسط جو حل نشده، گازهای تولید شده توسط خاک، اسیدهای رقیق شده واعضای مولکولی حمایت می شوند. این واکنش بسیار پیچیده است چرا که کانیهای سیلیکاتی با سازه های زیاد آنیونی و کاتیونی خود، همچنین میزان آب و یونهای مختلف حل نشده در مکان و زمان در آن نقش دارند.
چهار مکانیسم مهم در فرسایش شیمیایی عبارتنداز: حلال، اکسیداسیون، آبکافت (هیدرولیز) و اسید های هیدرولیز.
فرسایش فیزیکی با وارد آوردن فشارهای به صخره ها در محل قدیمی و اصلی و انفصال کافی در مناطق اشباع نشده باعث خرد شدن آنها می شود. این فشارها شامل آزاد سازی، جاذبه، جریانهای بادی برعکس، بلورهای نمکی از آبهای زیرزمینی ذوب یخ و انبساط گرمائی متفاوت می باشد. فرسایش خاکی به نوبه خود باعث ایجاد لایة خاکی نمی شود بلکه همکاری اعضای قبلی محل برای اینکار لازم است.
آب متشکل از تأثیرات هوازدگی فیزیکی و شیمیایی باعث تولید یک مقطع هوازده می شود که شامل:
سطح خاک با اعضای متشکل مؤثر آن.
ساپرولیت مخدوش شیمیایی که باعث تغییرات مهم شیمیایی می شود.
عناصر شیمیایی بدون تغییر اما اغلب باعث جدا شدن فیزیکی سنگ بستر می شوند.
سطح مشترک بین لایه هایی که حرکت آرام و روبه پایین دارند به عنوان کاهش دهنده عمل می کنند. در حقیقت، منظرة خطچین توسط ایزوتوپهای گیتی شناسی و دیگر وسایل آشکار کننده طراحی شده و یک حالت ثابت از تودة موازی که توسط هوازدگی جابجا می شوند و با میزان مساوی از مواد ساخته شده جایگزین می گردند را نشان می دهد.
هوازدگی شامل:
شکسته شدن اتصالاتی که در حالت فیزیکی ترک برداشته اند و در حالت شیمیایی حل می شوند.
شکسته شدن اتصالات از طریق جدا شدن یونها.
جابجایی الکترونها به سادگی از فلزاتی همچون Fe و Mn.
عمل هوازدگی روی :
مجموعه های کانی (سنگها!)که به سادگی آزمایشگاههای شیمیایی از یک بطری نیست.
بلورهای ناقص با سطوح و شبکه معیوب.
هوازدگی بستگی دارد به:
عملکرد آب
تفکیک آب به یونها H+ و OH-.
تلغیظ CO2 از طریق فرآیندهای خاک و هوا.
دما از طریق نتایج اصولی آرهینوس (Arrhenius)
2-2- آبهای طبیعی بعنوان ارتباطات پروتونها: PH، اسید هیدرولیز (آبکافت) و فرسایش سنگ آهک (کلسیت).
مولکولهای آب در گرما به H+ (پروتون در این متن؛ در واقع پروتونهای هیدرات، H3O+، یونهای اکسیژن) و یونهای OH- (هیدروکسال) تبدیل می شوند. پروتونها مسئول اسید سیتریک محلول آبی هستند و ما را قادر می سازند تا بلافاصله متوجه دوره فرسایش دهنده های پروتون و حمایت کننده های آن شویم. غلظت یونی H+ در محلول رقیق شده آنقدر کم و متفاوت است که اسیدیته آن در مقیاس لگاریتم محاسبه می شود. همان طور که لگاریتم غلظت یونی H+ آزاد منفی است. این همان PH، با واحد mol/kg (نشان می دهد که PH بالاتر به منزله غلظت یونی پایینتر است!). در دمای اتاق تنها 7-10 mol/kg پرتون در آب خالص وجود دارد. (که با مقدار OH-) مساوی است. و این به منزله منبع ارزشیابی PH خنثی قرار دارد. (7=PH). مقادیر بالای این PH، قلیایی و مقادیر پایین تر آن اسیدی خوانده می شود. این شرایط (قلیایی و اسیدی) امکان پذیر است. زیرا که یونهای H+ و OH- ممکن است با دیگر محلولهای آبی نیز واکنش دهند.
هیچ آبی طبیعی خالص نیست. در تمام محلولهای مقادیر کم و بیشی از یونها بعلاوه یونهای H+ وجود دارد. ما معمولاً می خواهیم بدانیم که چه غلظتی از واکنش دهنده ها توسط واکنشهای خاص تولید می شوند. اما پی تکلیف حالت اشباع محلول چیست؟ چگونه می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سد خاکی لاگز با هسته رسی ، دارای ارتفاع 14 متر و طولی در حدود 300 متر با گنجایش ذخیره سازی تقریبا 1000000 مترمکعب آب واقع در مزرعه لاگز در جنوب شرقی شهر محلات احداث شده است که به دلیل عدم دقت در مطالعات مقدماتی ، در مرحله آبگیری با فرار آب از بخش های پایه سد و تکیه گاهها مواجه شده است . بررسی دولومیتهای برشی شده تکیه گاههای سد و تراورتن های واقع در محدوده جناح چپ و بستر و تلفیق داده های پتروگرافی و ژئوتکنیکی بیانگر وجود پتانسیل بالای توسعه شکستگی های انحلالی این سنگها برای فرار آب ، به ویژه از تکیه گاه راست می باشد. وجود لنزهای ماسه ای و سیلتی در زیر بدنه سد و در محل دو کانال رودخانه ای قدیمی ، به دلیل نفوذپدیری نسبتا زیاد این مصالح ، گزینه دیگری برای فرار آب از مخزن سد لاگز محلات می باشد . علاوه براین ، شکستگی های ماکروسکوپی تراورتن ها در بخش زیرسطحی تکیه گاه چپ و وجود سیستم قنوات خوب پر نشده زیر مخزن سد نیز می توانند عوامل موثر دیگری در فرار آب از مخزن سد در نظر گرفته شوند. تکمیل و گسترش عملیات پتوی رسی در محدوده مخزن سد، مطالعه ژئوالکتریک جهت شناسایی قنوات و آب بند نمودن کامل آنها در صورت نیاز، موثرترین راهکارها برای جلوگیری از فرار بیشتر آب از مخزن سد لاگز محلات در نظر گرفته شده اند.
پیشینه تاریخی
محلات در روزگار هخامنشیان بخش کوچکی از ایالت ماد به شمار می رفته است، این منطقه در دوران اشکانیان جزئی از ایالت والی نشین ماد بزرگ محسوب می شود، در زمان سلوکیان این ناحیه، مخصوصا" قسمت شمالی آن یعنی دهستان خورهه مورد توجه حکام یونانی بوده است وجود آثار باستانی باقی اثر باستان در استان مرکزی است در روشن ساختن سابقه تاریخی این منطقه نقش مهمی را ایفاء می کند. در رمان ساسانیان نیز منطقه محلات، مخصوصا" دره رودخانه قهرود در جنوب این شهر محل استقرار جمعیت بوده است آثار باقیمانده از یک آتشکده مربوط به این دوره این مطلب را به وضوح نشان می دهد در دروان نخستین اسلامی این شهرستان جزء منطقه ای به شمار می رفت که جبال خوانده می شد از زمان سلاجقه بر این سامان عراق عجم نام نهاده اند که حوزه کنونی این شهرستان بخش کوچکی از منطقه عراق عجم به شمار می رفت و این نام تا زمان قاجاریه و پهلوی نیز معروف بوده در تقسیمات کشوری روزگار مغول این ناحیه جزئی از منطقه ای بود که عراق عجم نامیده می شد و در قرن هفتم عراق عجم را قمستان عراق می خواندند در قرن چهارم هجری و در روزگار دیالمه ( 378ه.ق. ) بصورت رستاق ( بخش فعلی) شناخته و آن را به چند طوج تقسیم کرده اند در همین دوره منطقه مورد نظر ما رستاق انار خوانده می شده است .همچنین در قرن چهارم هجری روستاهای ( علیا و سفلی ) وطالقان در دهستان خورهه از توابع رستاق انار محسوب می شده اند . مراکز و کانون های درجه اول شهری در اطراف این شهرستان عبارت بودند از ساوه تفرش ، وره ( آشتیان) ساروق و گلپایگان شهرها و کانون های مبادلاتی درجه دوم در عراق عجم عبارت بودند از : محلات ، خمین، کمیجان، میلاجرد، خنداب، خورهه، نیمور، نراق، دلیجان، جاسب ، مامونیهاز زمان صفویه مبادلات تجاری شهرستان محلات عمدتا" با اصفهان بوده است. و در این دوره آلو، قالی، خوان و خوانچه و نقاشی از محلات به اصفهان حمل می شده و در دو کاروان سرا مبادله می شده است. همان طور که در قسمتهای پیشین اشاره شد در محدوده کنونی این شهرستان دو روستای خورهه و نیمور سابقه ای بسیار طولانی تر از شهر محلات دارند و درجاهای مختلف از آنان به عنوان شهر یاد شده است در واقع در آثار تاریخی بسیار قدیمی نامی با عنوان محلات وجود ندارد. بلکه همان طور که گفته شد محلات به نامهایی چون انار باره انار و سایر البلوک، معروف بوده است روستای نیمور ( هم اکنون شهر می باشد ) نسبت به خورهه و شهر محلات تاریخ روشنتری دارد و در منابع مختلف تاریخی بدان اشاره شده است این روستا در دو دهه گذشته به لطف قرار در مسیر محلات خمین و وجود معادن سنگ بسیار زیاد رشد چشمگیری داشته و در سال 85 تبدیل به شهر شده در حالیکه روستای خورهه که قدمتی بیشتر داشته امروزه از نظر رشد جمعیتی در جا می زند علت ایجاد و توسعه روستای نیمور به احداث سدی در روزگار ساسانیان بر روی رودخانه قهرود و کندن کانالی بزرگ به طول هیجده کیلومتر برای تامین آب تیمور باز می گردد بنای آتشکده نیمور تا قرن چهارم هجری سالم بوده است و نیمور از مراکز مهم مذهبی فلات ایران در روزگار باستان به شمار می رفته است وجود بقایای آتشکده ساسانی آتشکده در سه کیلومتری جنوب آن و حصار دژی کهن بنام قلعه جمشیدی موید این گفتار است درباره این قلعه در زمان حمله افغاغنه به این منطقه داستان هایی نقل می شود.که در اسنادتاریخی ذکر نشده است از جمله این که آزاد خان به نیمور حمله ای آورد و اهالی را در قلعه جمشیدی معاصره می کند، این معاصره مدتها ادامه یافته و هیچ کس قادر به نفوذ قلعه نبوده است و روستای نیمور تا زمان ناصرالدین شاه از ابادیهای خالصه به شمار می رفت، در زمان حکومت مسعود میرزاضل السطان پسر دوم ناصرالدین شاه در اصفهان نیمور همراه با ششصد آبادی خالصه حوزه اصفهان به اجاره نامبرده واگذار شد، پس از آغاز فروش خالصه ها در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه و روزگار مظفرالدین شاه نیمور به مالکیت دائمی ظل السلطان در آمد و از آن جا که درتیمور مالک زمینها وظیفه داشته تا مسکن خانوارها را نیز تامین کند، بدین جهت مجموعه آبادی به مالک و یا مالکین تعلق داشته است و همچنین مدتی نیز محلات مرکز فرقه اسماعلیلیه بوده است.
وجه تسمیه نام محلات:
انگیزه ایجاد شهر، وجود اب، از چشمه ای طبیعی است که جهت کشاورزی استفاده می شود. همان طور که از نام شهر پیداست محلات یک اسم عربی است که جمع محله می باشد زمان این نام گذاری دقیقا" معلوم نیست ولی به گفته یکی از مطلعین محلی فردی بنام سهراب امین این اسم را در زمان حمله افغانها ( ازاد خان) به این منطقه بر روی این شهر گذشته شده است و اینکه چرا این شهر را محلات می خوانند به علت وجود محله های مختلفی بوده که با یکدیگر تجانسی نداشته اند در گذشته اختلاف بین محله ها گاهی به حدی می رسیده که کسی جرات پا گذاشتن به محله دیگر را نداشته در حال حاضر این اختلافات به دلیل وسیعتر شدن شهر و افزایش جمعیت و بالا رفتن سطح فرهنگ مردم و زیاد شدن مشغله کمرنگ شده است ولی هنوز هم با وجود نام گذاری خیابان ها به اسامی مختلف باز هم هر محل را به نام قدیمی اش می خوانند از محله های قدیمی شهر می توان از محله بالا، محله زیر، آبرویه، قلعه و گوشه نام برد.
روستای لریجان :
نام دهی در دهستان باقر اباد شهرستان محلات است، که در تمام ایران نامی بی مانند می باشد این واژه در هیچ فرهنگی نیامده است لر یعنی جوی آب باشد اعم از ان که سیلاب او ار کنده و یا ساخته باشند جان پسوند مکان است و معرب گان.