لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
سرمایه گذاری مستقیم خارجی
در فصل گذشته، بحث با توضیح و سنجش معامله های اشتراکی (joint rextures) به پایان رسید، شکل اتحاد رقابتی شامل بزرگترین سرمایه گذاری و به وسیله شرکت میتواند صورت بگیرد، میباشد. در بخش 12، ما در مورد صادرات به عنوان راهی برای وارد شدن به بازارهای خارجی بحث گردیم که آن می تواند بر پایه رشد سازمند به وسیله شرکت باشد. در این بخش، سرمایه گذاری مستقیم خارجی که به تحصیل شرکتها بر پایه تجارت خارجی امور مالی و مدیریت به وسیله معامله های جدید خارجی بر می گردد، مورد بررسی قرار می دهیم. در طول چهارچوب تجزیه ای به دست آمده، شرکت به بازارهای بین المللی از طریق تحصیل و سرمایه گذای معامله ای ایجاد راه پیدا میکند که آن دارای بالاترین درجه تعهد میباشد و به سرمایه گذاری بالاتر منابع در مقایسه با روشهای دیگر وارد شدن به بازار نیاز دارد.
مزیت داخلی در بازارهای بین المللی:
در تئوری اقتصادی و کلاسیک، شرکت به این صورت مورد پذیرش قرار می گیرد که دارای کاملترین و کم هزینه ترین اطلاعات میباشد و به خاطر سوددهی، فرصتهای جذاب در هر جائی که وجود دارد، ایجاد شده است معمولاً شرکت با یک محدودة جغرافیایی که محدود به همان منطقه، سرزمین یا داخل کشور می باشد، پدیدار میشود، اما این قلمرو تغییر میکند. تغییر ممکن است، نتیجه نیروهای داخلی مانند مدیریت ارشد، پیشرفت تکنولوژی یا تولید جدید، نیاز قابل مشاهده برای یک بازار بزرگتر و غیره باشد و یا ممکن است نتیجه نیروهای خارجی مانند مشتریان، دولتها، گسترش محدودة رقابتی خارجی و یا یک حاثه بزرگ مانند بدست آوردن اطلاعات یا گسترش محدوده تجاری به صورت EU و یا ورود به بازارهای جدید مانند آنچه که برای اروپای شرقی صورت گرفت، باشد. برای عملکرد موفقیت امیز خارجی، شرکت باید دارای مزایای بیشتر در مقایسه به مزایای شرکتهای داخلی شود. به طور کلی، شرکتهای منطقه ای دارای اطلاعات کامل در مورد اقتصاد، اجتماع، قوانین، محیط سیاسی کلی آن منطقه هستند. و آنها با ریسکهای تبادلات خارجی و درک اشتباه از آنچه که به وسیله عملکردهای فرهنگی صورت می گیرد، مواجه نیستند. شرکتها دارای سرمایه گذای افقی و عمودی می باشند. هدف سرمایه گذاری های افقی تولید در مناطق خارجی همانند تولیداتی که
کیفیت منابع سازی محلی، استخدام مدیران ماهر چینی و کمبود توضیح در قوانین و مقررات میباشد. کمترین نواحی مشکل زا در صادرات و امور مالی (سرمایه کار) و مبادله خارجی می باشند. این نگرانیهای عملکردی به فرهنگ ملی شریک خارجی و موقعیت جغرافیایی معامله اشتراکی در چین یا محدوده تجاری آن مربوط نمی شود. معامله های اشتراکی برای هر کشوری که برای وارد شدن به بازار با موانع تعرفه ای و غیر تعرفه ای محدود شده است، مفید میباشد و کمپانی هوایی پایپر مجبور شد تا به معامله اشتراکی با امبارپیر که یک هواپیمان ساز بزریلی بود، وارد شود. در همان زمان دولت بزریل، تعرفه را برای طرحهای وارداتی از 70% به 50% افزایش داد و به طور مؤثر مانع از واردات شد (ماکسون، 1978)
هزینه معاملات اشتراکی:
معاملات اشتراکی (جونیت ونچر) ممکن است که مورد انتقاد قرار گیرد، زیرا برای چندین علت، ثابت نمی باشد و چرا که آنها ممکن است به صورت ابزاری برای بوجود آمدن رقیب شود و همچنین هزینه های کنترل بسیار بالا است. در ابتدا، مسأله بی ثباتی را در نظر بگیرید بسیاری از مطالعات، میزان شکست معاملات اشتراکی را بالا در نظر گرفته اند (کیلینک 1992).
70% از شراکتهایی که در این تحقیق- مطالعه- صورت گرفته است، به وسیله ام سی کینس کویرو لیبرند صورت گرفته است که سرانجام با شکست روبر شده اند. همچنین نیمی از نمونه ها ریگان (1998) نیز با شکست روبر شده است. در سالهای اخیر، بسیاری از این معامله های اشتراکی که بین شرکتهای غربی و شرکتهایی در چین صورت می گرفت، به یکباره متوقف شد.
معامله های اشتراکی بین المللی، در واقع، ناتوان در نظر گرفته شدند و در واقع بتوان تجمع تسهیلات در نظر گرفته شوند. بی ثباتی معامله های اشتراکی بین المللی، لزوماً، به عنوان عامل شکست که غالباً مورد پذیرش قرار می گیرد نمی باشد. حقیقت این است که مدت کوتاه اشتراک می تواند در همکاری میان مرزها- کشورها- کاربردی باشد (ریور، 1998؛ صفحه 167). این گروههای مادر ممکن است، معامله های اشتراکی بین المللی را به عنوان یک مکانیسمی برای پر کردن سوراخها و وسیله ای برای انتخاب یک تکنولوژی ادغامی یا بازاری و یا ساختاری که برای پدیده مبادلات در زمان وارد شدن به بازار مفید میباشد و همچنین به عنوان واکنشی به شرایط سیاسی و قانونی در کشور میزان انتخاب کنند. مشخصه معامله های اشتراکی که ناپایدار میباشد، مورد سؤال است. بنابراین معامله های اشتراکی می تواند به عنوان یک ساختار انتقالی نیز در نظر گرفته شود. (هاریفان 1998)
شرکتهای چند ملیتی، احتمالاً شرکای خود را در زمانی که اکثریت سهامهای آن شرکتها کنترل می شود، انتخاب می کنند. در این مفهوم، معامله های اشتراکی وسیلهای برای اینکه به این کنترل پاسخ دهد، انتخاب می شود. (گامس- گاسرس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 53
فصل اول
تعریف توسعه اقتصادی
توسعه اقتادی عبارت از یک سلسله عملیاتی است که بوسیله آن درآمد ملی کشوری طی دوره نسبتاً طولانی افزایش مییابد. توسعه معرف یک سلسله عملیات میباشد، در حالیکه بالارفتن سطح تولید، معرف رشد و نمو اقتصادی است. به نظر برخی از نویسندگان، توسعه اقتصادی وضع دینامیک اتصاد جامعه را بیان میکند، در حالیکه رشد و نمو اقتصادی معرف وضع استاتیک جامعه از نظر اقتصادی است. بنابراین تعریف، توسعه اقتصادی را باید اعتلاء درجه رشد اقتصادی در طی مدت طولانی دانست.
رابطه توسعه اقتصادی ور فاه اجتماعی
رشد مادی و توسعه اقتصادی به نظر علمای اقتصاد اجباراً باعث افزایش رفاه اجتماعی نمیگردد. بطور کلی میتوان پیشبینی کرد که در نتیجه پیشرفت اقتصادی بهبود اجتماعی نیز بوجود آید، ولی امکان دارد که توسعه اقتصادی نه تنها سبب افزایش رفاه اجتماعی نشود، بلکه درجهت مخالفت تاثیر کرده درجه رفاه اجتماعی را تنزل دهد. گروهی از علمای جامعهشناسی، معتقدند انقلاب صنعتی در اروپا از رفاه اجتماعی موجود در زمان انقلاب تا حدی کاست و اگر ساختمان اقتصادی جامعهای سریعاً تغییر کند، دگرگونیهایی بوجود میآورد که از نظر اجتماعی مفید مطلوب نمیباشد، زیرا تغییراتی که در اثر توسعه اقتصادی در روابط اجتماعی افراد جامعه بوجود می آید، ممکن است سبب تغییرات عمیق درعادات و عقاید و نظامات اجتماعی مردم بشود و در نتیجه عدم رضایت بعضی از طبقات مردم را فراهم آورد.
برخی از کشورهائیکه از نظر اقتصادی توسعه نیافته محسوب میشوند، ممکن است دارای وضع اجتماعی و سیاسی کاملاً مناسب باشند و این عوامل که غالباًَ از موجبات عدم توسعه اقتصادی بشمار میروند، از نظر رفاه انسانی دارای ارزش فوقالعاده باشند، مثلاً نظام خانواده متمرکز که تمام افراد خانواده مجتمعاً در یک محل زندگی میکنند از نظر اجتماعی بسیار پسندیده و جالب است، ولی چون ابتکار اقتصادی فردی را از بین میبرد از توسعه اقتصادی تا حدی جلوگیری میکند.
رابطه توسعه اقتصادی و رفاه اقتصادی
حال باید دید توسعه اقتصادی تا چه حدی در ایجاد رفاه اقتصادی جامعه موثر است. چون پیشرفت و بهبود مادی معرف توسعه اقتصادی است، باید ملاک و معیاری برای اندازهگیری جریان کالا و خدمات داشته باشیم، شاخصی که معمولاً برای اندازهگیری جریان مزبور بکار میرود درآمد ملی است.
پیشرفت و افزایش مداوم درآمد ملی نه تنها متضمن افزایش رفاه اجتماعی نیست، بلکه توسعه اقتصادی حتی ضرورتاً باعث افزایش رفاه اقتصادی نمیگردد. درآمد حقیقی عبارتاست از واحد کلی برای اندازهگیری تولید اقتصادی جامعه و برای آنکه این واحد بتواند معرف رفاه اقتصادی افراد جامعه باشد، لازم است سهم متوسط هریک از افراد اجتماع از درآمد ملی تعیین گردد و بنابراین باید بین درآمد ملی و سرآنه که از تقسیم درآمد ملی به تعداد جمعیت بدست میآید، تمیز قائل شد، زیرا درآمد ملی و درآمد سرانه معرف یک وضع و حالت نیستند و ممکن است در جهت عکس یکدیگر پیشرفت یا تنزل کنند. اگر افزایش درآمد ملی مواجه با ازدیاد بیشتر جمعیت شود، درآمد سرانه علیرغم ازدیاد درآمد ملی کاهش مییابد و چنانچه برعکس، درجه ازدیاد جمعیت سریعاً تنزل یابد، اعم از اینکه این تنزل ناشی از افزایش نسبت متوفیات باشد یا در اثر افزایش مهاجرت مردم بوجود آید، با ثابت بودن یا حتی تنزل درآمد ملی حقیقی، درآمد سرانه افزایش مییابد.
انتخاب یکی از این دو واحد بستگی دارد به اینکه فرد مورد نظر باشد یا جامعه. اگر توسعه اقتصادی مثلاً از لحاظ ازدیاد قدرن نظامی مورد توجه است، درآمد ملی واحد مناسبی خواهد بود، ولی اگر هدف بررسی رفاه اقتصادی فردی باشد، باید درآمد سرانه حقیقی را واحد و ملاک قرار دارد. حتی افزایش درآمد سرانه نمیتواند مطمئناً رفاه اقتصادی افراد را تامین کند، زیرا روش و چگونگی عمل تولید در آسایش افراد موثر است و چون کار و تلاش برای کارگر رنج و الم فراهم میکند، اگر افزایش تولید و محصول ملی در اثر ازدیاد ساعات کار و رنج و الم بیشتر کارگران باشد.
افزایش درآمد سرانه نه تنها رفاه مادی افراد را ترقی نمیدهد، بلکه سبب تنزل آن نیز میگردد. بطور کلی هرچهقدر جامعه برای استراحت و ایام فراغت افراد ارزش بیشتری قائل باشد، رابطه درآمد سرانه و رفاه اقتصادی کمتر میشود، به همین جهت شاید بهتر باشد که بجای درآمد سرانه، درآمدیکه در ازاء هرساعت کار بطور متوسط عاید فرد میگردد ملاک درجه رفاه اقتصادی گردد.
چنین شاخصی نه تنها نمودار فعالیت اقتصادی جامعه است(صورت کسر)، بلکه معرف میزان استفاده از منابع انسانی (مخرج کسر) نیز میباشد. نقص این شاخص آن است که نمیتواند بطور مطمئن و صددرصد نمودار متوسط رفاه مادی باشد، معذلک چون بازده متوسط هر ساعت کار تاثیر فراوان در متوسط بهبود رفاه مادی دارد، معذلک چون بازه متوسط هر ساعت کار تاثیر فراوان در متوسط بهبود رفاه مادی دارد، میتوان بین این دو رابطه مشخص و معینی بدست آورد.
فصل دوم
کشورهای توسعه نیافته
تعریف کشورهای توسعه نیافته
به نظر برخی از محققین کشورهای توسعه نیافته، کشورهایی هستند که سطح درآمد و مصرف مردم آن از معیار بینالمللی یعنی سطح درآمد و مصرف در کشورهای غربی بطور قابل ملاحظهای پایینتر باشد. عدهای از کارشناسان برجسته سازمان ملل متحد در گزارش مربوط به « تدابیر لازم برای توسعه اقتصادی کشورهای توسعه نیافته»، کشوری را توسعه نیافته تشخیص دادهاند که: « … سطح درآمد سرانه حقیقی آن کشور در مقام مقایسه با درآمد سرانه حقیقی کشورهای متحده آمریکا، کانادا، استرالیا و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
راهنمای سرمایهگذاران غیرحرفهای برای سرمایهگذاری در بورس
ضمن تایید اقدام شما برای اینکه پساندازهای خود را از طریق بازار سرمایه به تولید مولد تبدیل کنید، بهاطلاع جنابعالی/ سرکار میرساند که بازار سرمایه در کنار بازدههای خوبی که در طی سالهای نسبتاً طولانی داشته است، متضمن ریسک نیز میباشد.
بنابراین، توصیههای زیر را درنظر داشته باشید و پس از آن اقدام به سرمایهگذاری کنید.
1.در صورتیکه پسانداز شما زیر 30 میلیون ریال است، توصیه نمیشود که در بازار سرمایه سرمایهگذاری کنید. بهترین محل برای سرمایهگذاری این وجوه بازار پول یعنی بانکهاست. علت آن است که امکان نیاز فوری شما به این وجوه بسیار بالا خواهد بود، و بهتر است از چنین حداقلی برای پشتوانة زندگی خود استفاده کنید، و این پساندازها را بهشکلی نگاه دارید که نقدشوندگی بالا دارند، و بدون ریسکاند.
2.درصورتیکه با مبالغ در اختیار میتوانید کاری را شروع کنید که دوست دارید، یعنی خود مستقیماً آن را به یک دارایی سرمایهای ( به یک کار فیزیکی و عملی ) تبدیل کنید، به جای اینکه سهام بخرید، بهتر است همان کار را بکنید. البته، باید مطمئن شوید که در آن کار موفق میشوید. بنابراین، بههیچ وجه توصیه نمیشود که وسیلة کار خود را بفروشید و به خرید و فروش سهام بپردازید. مثلاً، توصیه نمیشود کامیون خود را که وسیلة کار شماست و یا کارگاه خیاطی، آموزشگاه حرفهای، مطب و یا شرکت خود را بفروشید و با آن در بازار سرمایه حضور یابید. اول باید کار خود را بتوانید انجام دهید و بعد در بازار سرمایه، پساندازهای خود را سرمایهگذاری کنید.
3.مسکن ضرورتی تام دارد و برای هر شهروند ایرانی و خانوادة او تهیة مسکن امری حیاتی است. بنابراین، اگر بین خرید مسکن و خرید سهام میخواهید تصمیم بگیرید، توصیه میکنیم نسبت به خرید مسکن اقدام کنید. هرگز مسکن خود را نفروشید تا وجوه آن را به خرید سهام اختصاص دهید.
4.اگر حرفهای نیستید، تسهیلات نگیرید و از دیگران قرض نکنید تا سهام بخرید. به کسانی هم که مدعیاند وجوه شما را به نرخ بالایی از شما دریافت میکنند تا در بازار سرمایهگذاری کنند، وجهی ندهید.
5.اگر تا بهحال سهام نخریدهاید، مطلع باشید که خرید سهام متضمن دریافت سود، دریافت سهام جایزه، شرکت در جلسات سالیانهای که مجامع عمومی نام دارد و نیز شرکت در افزایش سرمایه میباشد. بنابراین، باید با این موضوعات ساده که سود چیست، شرکتها چهگونه افزایش سرمایه میدهند، و چهگونه باید در مجامع عمومی حضور یابید، آشنا شوید. بهعلاوه، اگر سهام دارید، حتماً در مجامع عمومی شرکتها حضور یابید تا مراحل کار را فرابگیرید.
6.اگر تاکنون سهامی نخریدهاید، توصیه میشود برای مدت چند روز در محل یکی از تالارهای بورس یا تالارهای اختصاصی حضور یابید و در آن محل اطلاعات را دنبال کنید. همچنین از طریق سایت www.irbourse.com و یا دیگر سایتهای شرکتهای معتبر کارگزاری و سرمایهگذاری و سایر کسانیکه سایتهای معتبر دارند، اطلاعات بگیرید و یا روزنامههای اقتصادی را بخوانید. مناسب است اگر بتوانید 10 یا 15 روز قبل از اقدام به خرید سهام، در تالارهای بورس و یا تالارهای اختصاصی کارگزاران حاضر شوید و با فرایند سرمایهگذاری آشنا شوید. اگر تا بهحال سهامی نخریدهاید، شایسته است در یکی از کلاسهای کوتاهمدتی که راهنمای سرمایهگذاری است، شرکت کنید. درحال حاضر، کلاسهای متعددی تشکیل میشود.
7.آنگاه که تصمیم به خرید سهام میگیرید، مطلع باشید که سهام دارای ریسک است. بنابراین، به سودآوری شرکتها و مخصوصاً سودآوری مستمر آنها ( سود عملیاتی ) توجه خاص کنید. اگر تابهحال سهام نخریدهاید، حتماً از شرکتهای بزرگ شروع کنید و بلافاصله وارد خرید سهام شرکتهای کوچک و متوسط نشوید (به بندهای 11 و 12 رجوع کنید).
8.از شایعه و دنبالروی و تصمیمگیری براساس شایعه پرهیز کنید. فکر نکنید که در بازار سرمایه معجزه رخ میدهد. ممکن است کسانی در تالارهای بورس و یا در جاهای دیگر باشند که قصد دادن اطلاعات نادرست به شما دارند تا از آن طریق، خود بهرهمند شوند. مثلاً، به شما میگویند سهمی را بخرید که وضعیت مناسبی ندارد و شما فردا آن سهم را میخرید، درحالیکه ممکن است خود آنان فروشندة آن سهم باشند. یا ممکن است به شما بگویند فلان سهم را بفروشید، درحالی که خودشان فردا خریدار آن سهم باشند. بنابراین، از کسانی که اعتماد دارید مشورت بگیرید و بههیچ وجه بهدنبال شایعات نروید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
سرمایه و نقش آن در رشد اقتصادی
الف)نقش سرمایه در رشد اقتصادی:
به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشورهایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد اقتصادی به داشته اند.
نکته دیگر در اقتصاد کلان تقسیم بندی مخارج صرف شده به دو دسته مصرفی و سرمایه ای می باشد مثلا مخارجی که جهت غذا، بهداشت، تعلیم و تربیت، آموزش و ... صرف می شده هزینه های مصرفی یا جاری می باشند و مخارج سرمایه ای مخارجی هستند که کالاهای سرمایه ای بوجود می آورند.
ب:منابع تأمین سرمایه:
اگر تولید ناخالص ملی کشور نسبت به سال قبل تغییر ننماید جهت جایگزینی سرمایه مستهلک شده و ابقاء تولید ناخالص ملی به میزان سال قبل باز هم نیاز به مقداری سرمایه گذاری می باشد به عبارت دیگر نیاز به تشکیل سرمایه به عنوان فاکتور مهم اقتصادی برای هر کشور از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد.
منابع تأمین سرمایه یا داخلی است یا خارجی و منابع تأمین سرمایه داخلی عبارتند از :
1-سپس اندازه های مشخصی: برای تشکیل سرمایه یا باید مقداری از عوامل تولید مثل نیروی کار بیکار، بکار گرفته شوند یا تعدادی از مردم بخشی از در آمدشان پس انداز نمایند که غالبا یکی از منابع مهم تأمین وجوه تشکیل سرمایه در فرآیند توسعه بهره گیری از پس اندازهای شخصی می باشد شایان ذکر است در کشورهایی که از پتانسیلهای بخش خصوصی بیشتر استفاده نموده اند مورد فوق از اهمیت بیشتری برخودار می باشد.
2-انواع بیمه: گسترش صنعت بیمه در کشورهای توسعه یافته باعث شده که منابع مالی عظیمی در اختیار شرکتهای بیمه قرار گیرد و از این منابع در بخشهای مختلف اقتصادی سرمایه گذاری می شود، صنعت بیمه در این کشورها به گسترده می باشد که به عنوان (بانکها و مؤسسات اعتباری محسوب می شود
3-سود توزیع نشده و ذخیره استهلاک سرمایه شرکتها یکی دیگر از منابع تأمین سرمایه داخلی می باشد سود توزیع نشده بخشی از سود شرکت می باشد که بین سهامداران توزیع نمی شده و در سرمایه گذاری آنها از آن استفاده می شده و ذخیره استهلاک سرمایه شرکتها بخشی از درآمد شرکت می باشد که در شرکت باقی می ماند، نقش دو عامل از پیش گفته شده در سرمایه گذاری و فعالیتهای اقتصادی کشورهای یافته قوی اما در کشورهای در حال توسعه ضعیف است و دلایل این اختلاف در ساختار اقصاد می باشند مالیاتهای مختلف از دیگر منابع تامین سرمایه دولتها محسوب می شود.
در کشورهای توسعه یافته نقش دولت در تأمین سرمایه مالی در چارچوب ” تعادل در بودجه سالانه“ می باشد، و بعضا در کشورهای جهان سود دولت با سرمایه گذاری گسترده و تأمین منابع آن از طریق کسری بودجه می باشد که از آثار منفی آن تورم می باشد به همین دلیل چنین سیاستی را توسعه مبتنی به تورم می نامند.
4-یکی دیگر از منابع تامین مالی سرمایه صادرات می باشد که با توجه به وضعیت اقلیمی ممکن است کشور محصولات کشاورزی، صنعتی، معدنی، نفتی،... صادر نماید.
منابع خارجی تأمین سرمایه عبارتند از:
1-یکی از نامناسب ترین روشهای تامسن سرمایه از منابع خارجی گرفتن وام از خارج می باشد که استفاده از آن ممکن استقلال سیاسی تحت تاثیر قرار دهد، جهت بالا بردن بهره آن در صورت عدم بکارگیری معقول باعث افزایش میزان بدهی ها می شود، به دلیل ممکن است بخشی از این وام در سیستم بانکی کشور باقی مانده و سرمایه گذاری نشود، و از طرفی وام دهندگان در زمان پرداخت وام در جهت استفاده از وام ابراز می دارند که مجموع این عوامل باعث می شده که بهره گیری از این نوع وام با محدودیت جدی مواجه می شود.
2-سرمایه گذاری خارجی: یکی دیگر از روشهای تامین سرمایه از منابع خارجی سرمایه گذاری خارجی می باشد که به نظر می رسد در مقایسه به اخذ وام خارجی از مزیت بهتری برخوردار باشد بدلیل اینکه از طذیق سرمایه گذاری خارجی انتقال تکنولوژی، مدیریت و دانش فنی متخصصین نیز به داخل کشور سرمایه پذیر متقل می شود. البته بهضی از نظریه پردازان اقتصادی سوسیالیستی نظیر فورتادو در نظریه وابستگی اعتقاد دارد که شرکتهای چند ملیتی در شروع عملیات خود در کوتاه مدت با انتقال ماشین آلات و سرمایه اقدام می نمایند و در بلند مدت باعث کاهش سرمایه و ارز در کشورهای سرمایه پذیر می شوند.
ج-معیارهای سرمایه گذاری:
با عنایت محدودیت سرمایه در هر کشور جهت تخصیص منابع بایستی طرحهای مختلف الویت بندی نموده و از معیارهای ذیل بهره گرفت.
1-معیار نسبت سرمایه به تولید: یعنی از ارزیابی و انتخاب طرحها در سطح سرمایه گذاران بایستی تولید در آمد حاصل از طرح با مخارج سرمایه ای مورد نیاز مقایسه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
نرخ بهره و بازار سرمایه
مقدمه
در مطالعه اقتصاد کلان هرگاه با چارچوب تحلیل هیکسی و معادلات IS-LM رو به رو شوید یک نکته اساسی را محور ارتباط بین درآمد ملی با سایر ارکان اقتصادی خواهید دید و آن نرخ بهره میباشد. ظرافت کاربرد و استفاده از این عامل برای پوند دادن بازار پول و کالا باعث تداوم جذابیت این چارچوب تحلیلی بعد از گذشت نیم قرن از طرح آن گردیده است. بازار پول، سرمایهگذاری و حتی مصرف به نوعی درگیر یک جایگزین یا در اصطلاح دارای هزینه فرصت هستند که معیاری به نام نرخ بهره دارد.
دریافت ارتباط بین هر یک از این ارکان با نرخ بهره بسیار ساده است: اگر نرخ بازده سپردههای بانکی بالا باشد:
* مصرف در حال حاضر کم گردیده و بخش بیشتری از درآمد در بانکها پس اندازه (به این امید که عایدی بیشتری کسب شود؛ و مصرف آینده افزایش یابد فرض این نتیجهگیری این است که بانکها به عنوان نهادهای کم ریسک برای سرمایهگذاری در بین عامه پذیرفته شدهاند).
اگر نرخ تسهیلات اعتباری اعطایی بانکها پایین باشد:
* فرصتی مغتنم خواهد بود تا سرمایهگذاری در بخش تولیدی و خدماتی را تجربه کرد.
* سرمایه موجود در بخشهای کاذب (دلالی) را به بخشهای اقتصادی منتقل نمود.
* ریسک سرمایهگذاری کاهش یافته پس میتوان ذخیره احتیاطی از پول نقد را کاهش داد.
این امر نهایتاً به معنای سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
تناقض کاهش مصرف (کنترل تقاضا) و افزایش سرمایهگذاری به دلیل نوع رابطه با نرخ بهره از مسایل مهم اقتصاد کلان و سیاست گذاران اقتصادی محسوب میشود. اگر نرخ بهره تسهیلات اعطایی به طور دستوری کمتر از نرخ بازده سپردههای بانکی باشد این تناقض رفع خواهید گردید. اما چه نهادی باید پاسخگوی زیان بانکها باشد؟ به این ترتیب دو گانگیهای اهداف اقتصاد کلان در این حیطه با شدت بیشتری نمود مییابد. اکنون با دریافت اهمیت این واژه در علم اقتصاد به جایگاه کنترلکننده و ناظر آن پرداخته میشود. از دیدگاه اقتصاددانان طرفدار سیاست پولی انسان در تاریخ حیات خود؛ یک کشف و دو اختراع مهم انجام داده است؛ آتش؛ چرخ و بانک مرکزی!
غلظت این طنز؛ ناشی از نقش والایی است که برای بانک مرکزی به عنوان نهاد سیاستگذار پولی میتوان فایل شد. امروزه بانکها علاوه بر راهبری نقدینگی جامعه، به عنوان نهاد اصلی بازار سرمایه عمل میکنند و به نوعی با تضمین سود سالیانه نقدینگی سرگردان جامعه را صرف سرمایهگذاری در طرحهای خود مجری یا برون سپاری شده؛ مینمایند نرخ بهره به عنوان اهرم قانونی برای کنترل بازار پول و سرمایه در اختیار بانک مرکزی است. این سازمان تنها مرجع دستوری و تعیینکننده نرخ رسمی بهره در هر کشور به حساب میآید.
تورم و نرخ بهره
در اقتصاد؛ نرخ بهره به دو نوع اسمی و واقعی تفکیک میشود. نرخ بهره واقعی به علاوه نرخ تورم ؛ نرخ بهره رایج یا اسمی بازار را به دست میدهد. اما نکته مهم ارتباط تورم و نرخ بهره بر سر تابعیت آنهاست. نرخ بهره تابعی از نرخ تورم است یا نرخ تورم تابعی از نرخ بهره؟ اگر دخالت سیاستگذاران اقتصادی نباشد؛ تورم و نرخ بهره چگونه به حد تعادلی خود میرسند؟ بر اساس نتایج تحقیقات جان تایلور استاد دانشگاه استانفورد که اکنون به عنوان قانون تابیلور مشهور است؛ نرخ بهره تابعی از؛ میزان تورم برنامهریزی شده و اختلاف بین محصول ناخالص داخلی بالفعل و محصول ناخالص داخلی بالقوه (output Gap) میباشد. با توجه به این قانون؛ و ارتباط مستقیم بین نرخ بهره و تورم بر پیچیدگی تاثیر سیاستهای پولی افزوده میشود. در کشور آمریکا با مشاهده شتاب تورم و شکاف تولید ناخالص داخلی؛ نرخ بهره رسمی افزایش داده شد و پیامد آن نقدینگی کاهش یافت و برعکس (تجربه 1987).
ارتباط میان متغیرهای کلان اقتصادی بر اساس نظریههای موجود در دو مقطع کوتاه مدت و بلندمدت باید بررسی شود چرا که در بلندمدت ممکن است اثر علت و معلولی (شکل تابعی) معکوس گردد یعنی این بار تورم تابعی از نرخ بهره شود.
نرخ بهره و سرمایهگذاری 1385ـ 1360
شناخت نرخ بهره و اثرات آن از دیدگاه نظری
خ ـ بهره و اثرات آن از دیدگاه نظری
بنیادهای اقتصادی نقش کلیدی دارد. نرخ بهره را میتوان به نرخ بهره به عنوان یک عامل مالی در بین مردم مبلغی که در هنگام بهرهبرداری از سرمایه پرداخت میگردد به صورتهای گوناگونی تعریف کرد به بهره معروف است چنانچه اندازه مبلغ بهره پرداختی به سرمایه بر حسب درصد بیان شود گفته میشود اندازه یا نرخ بهره از دیدگاه کلان و بنگاههای اقتصادی نرخ بهره قیمتی است که برای دریافت اعتبار یا پول پرداخت میگردد و یا برخی در اصطلاح آن را هزینه اجاره پول عنوان میکنند. از دیدگاه خانوارها میتوان گفت نرخ بهره جایزهی به تعویق انداختن مصرف است. در این حالت نرخ بهره بیانگر نرخی است که یک فرد میتواند قدرت خرید امروز را با انداختن مصرف کند یا مصرف کنونی خود را به تاخیر بیاندازد. پس نرخ نقش متفاوت بین مصرف کنونی و پس انداز بازی میکند.
در شناختی که از نرخ بهره به دست دو گروه بزرگ خانوارها و بنگاههای اقتصادی نگاه خاصی داشتند اما نکته قابل توجه آن است که برای آنها عام بهره بسیار اهمیت دارد. در واقع نرخ بهره به آنها علامت میدهد که چگونه تصمیم بگیرند و در چه قیمتی پول را در اختیار قرار دهند و یا آن را قرض بگیرند بازارهای مالی که در آن پول نقش کلیدی را بر عهده دارد، به نرخ بهره واکنش نشان میدهد نرخ بهره در چنین ارتباط مهمی که بین پساندازهای خانوارها و سرمایهگذاری بنگاههای اقتصادی برقرار میشود نقش تعیینکنندهای بازی میکند.
5 ـ نرخ تورم ... و توجه خاص به نرخ بهره تصمیم میگیرند که چه خیران از درآمدهای خود را پسانداز کنند. آنها بر اساس سطح بهره رایج میتوانند برای درآمدهای پولی خود برنامهریزی و تصمیمگیری کنند. پاسخ آنها به چگونگی تخصیص درآمدهای پولی به عامل نرخ بهره ارتباط زیادی پیدا میکند. خانوارها میتوانند درآمدهای پولی خود را به خرید کالاهای مصرفی بادوام، مخارج روزمره سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار، سپردهگذاری در بانک، خرید اوراق قرضه یا شکلهای دیگری کنند. در هر صورت نرخ بهره عاملی است که آنها را راهنمایی میکند. مصرفکنندگان با نرخ بهره معین بین مصرف کنونی و پس انداز تصمیم خواهند گرفت آنها در هر زمان از خود میپرسند که آیا باید با توجه به نرخ بهره کنونی باید کالاهای بادوام خریداری کنند و یا بهتر است درآمدهای خود را با پس انداز در جهت سرمایهگذاری هدایت کنند، نرخ بهره به جامعه