لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انرژی زمین گرمایی
قدمت انرژی زمین گرمایی به اندازه عمر زمین است. (geo) به معنی «زمین» و «Thermal» به معنی «گرما» است. بنابراین Geothermal (ژئوترمال) به معنی زمین – گرما می باشد.
آیا تاکنون تخم مرغ آپزی را نصف کرده اید ؟ درون زمین مشابه تخم مرغ است. زرده تخم مرغ بسان هسته زمین است. سفیده تخم مرغ مانند گوشته زمین است. و پوسته تخم مرغ نظیر پوسته زمین است.
زیر پوستة زمین و قسمت فوقانی گوشته ، سنگهای مذابی (سنگهای نرم داغی به صورت روان) بنام ماگما وجود دارد. پوسته زمین برروی این گوشته ماگمایی مذاب شناور است. زمانیکه ماگما از طریق آتشفشان به سطح زمین می رسد ، به آن گدازه می گویند.
به ازای هر 100 متری که به زیرزمین میروید ، حرارت سنگ 3 درجه سلزیوس (Celsius) افزایش می یابد. یا به ازای هر 328 فوت در زیرزمین ، حرارت 4/5 درجه فارنهایت افزوده می شود. بنابراین اگر 1000 فوت به زیرزمین بروید ، درجه حرارت سنگ جهت جوشاندن آب کافی خواهد بود.
بعضی اوقات آب در اعماق زمین ، در کنار سنگ گرمی قرار گرفته و به آب جوش یا بخار تبدیل می شود. درجه حرارت آب گرم می تواند تا 300 درجه فارنهایت (148 درجه سلزیوس) برسد. این مقدار حرارت بیش از حرارت آب جوش (212 درجه فارنهایت یا 100 درجه سانتیگراد) است. اگر آب جوش با هوا تماس نداشته باشد ، به بخار تبدیل نمی شود. زمانیکه آب گرم از طریق شکافهای زمین به بالا می آید به آن چشمه آب گرم می گویند. درتصویر، چشمه آب گرم پارک ملی یلوستون (Yellewstone) دیدهمی شود. بعضی اوقات آب گرم به محض رسیدن به سطح زمین ، در هوا منفجر شده که به آن آبفشانمی گویند. در تصویر، آبفشان Old faithful دیده می شود.
حدود 10000 سال قبل ، سرخپوشان قدیمی در شمال آمریکا از چشمه های آب گرم برای آشپزی استفاده می کردند. مناطق اطراف این چشمه ها جزو مناطق بیطرف محسوب می شد. درنتیجه مبارزان قبایل جنگجو می بایست با صلح و دوستی درکنار هم استحمام کنند. تقریباً هریک از چشمه های آب گرم اصلی در ایالت متحده به نوعی مورد استفاده قبایل بومی آمریکا بوده است. چشمه های آب گرم کالیفرنیا ، مانند آبفشانهای ناحیة ناپا (Napa) ، برای قبایل آن منطقه مهم و مقدس بودند.
در سایر مناطق جهان ، مردم از چشمه های آب گرم برای استراحت و تمدد اعصاب استفاده می کنند. رومیهای قدیم ، مکانهای مخصوصی را برای حمام آب گرم ساخته بودند ، و ژاپنی ها نیز قرنها از چشمه های آب گرم طبیعی برخوردار بوده اند.
استفاده از انرژی زمین گرمایی در دنیای امروز
امروزه مردم از آبهای زمین گرمایی در استخرهای شنا و چشمه های معدنی استفاده می کنند. همچنین این آبها می توانند گرمای ساختمانها را برای رشد گیاهان مناسب سازند.
درسان برناردنیو (San Bernardina) واقع در جنوب کالیفرنیا ، از آب گرم زیرزمینی برای گرم نمودن ساختمانها در زمستان استفاده می شود. آب گرم از طریق لوله های روکش دار به صدها ساختمان عمومی منتقل می شود. ساختمان شهرداری ، پناهگاه حیوانات ، خانه سالمندان ، آژانسهای املاک ، هتلها و مراکز همایش، بعضی از ساختمانهایی هستند که بدین طریق گرم می شوند. در کشور ایسلند، بیشتر ساختمانها و حتی استخرهای شنا در شهر ریکیاویک و سایر جاها به کمک آبهای زمین گرمایی گرم می شوند. در این کشور حداقل 25 آتشفشان فعال و تعداد زیادی چشمه آب گرم و آبفشان وجود دارد.
زمین گرمایی / پمپاژ گرمای حاصل از منابع زیرزمینی
هر قدر بیشتر به اعماق زمین برویم به میزان گرما افزوده می شود. میزان گرمای لایه فوقانی زمین زیاد نمی باشد. تقریباً در سرتاسر سیاره ما ، میزان گرما تا عمق 10 فوت یکسان است (بین 50 تا 60 درجه فارنهایت یا 10 تا 16 درجه سانتیگراد). اگر تاکنون به زیرزمین ساختمانی یا غار زیرزمینی رفته باشید ، حتماً متوجه شده اید که این مکانها تقریباً همیشه سرد هستند.
سیستم پمپ منبع زمین گرمایی ، گرمای حاصل از لایه های فوقانی زمین را (10 تا 16 درجه سانتیگراد) از طریق لوله هایی به ساختمان منتقل کرده و داخل آنرا گرم یا سرد می کنند. این لوله ها در نزدیک ساختمان درون زمین قرار می گیرند. در داخل این لوله ها سیالی ، مشابه با ضد یخی که در رادیاتور ماشین می ریزند ، وجود دارد.
در زمستان ، گرمای حاصل از منابع زمین گرمایی از مبدل گرمایی عبور کرده و هوای گرم را به مراکز اداری و تجاری ، و خانه ها منتقل می کند. در خلال آب و هوای گرم ، این فرآیند برعکس است ، بدین ترتیب که هوای گرم داخل ساختمان از مبدل گرمایی عبور نموده و به داخل زمین نسبتاً سردتر منتقل می شود. در خلال تابستان از این گرما می توان برای گرم نمودن آب نیز استفاده کرد.
گلستان سعدی
گلستان کتابی است نوشتهٔ شاعر و نویسندهٔ معروف ایرانی سعدی شیرازی که در یک دیباچه و هشت باب به نثر مُسَّجَع (آهنگین) نوشته شده است. غالب نوشتههای آن کوتاه و به شیوهٔ داستانها و نصایح اخلاقی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
آئین نامه سیستم اتصال به زمین واحد برق مرکز تحقیقات
باسمه تعالی
آئین نامه سیستم اتصال به زمین ( ارتینگ )
فصل اول – تعاریف
این فصل به تعریف اصطلاحها و کلمه های بکار رفته در آئین نامه می پردازد .
1 - زمین ( ارت )1 :
رسانندگی جرم زمین را درصورتی که پتانسیل الکتریکی در هر نقطه از زمین به صورت قراردادی برابر
صفر در نظر گرفته شود ، زمین ( ارت ) می نامند .
2 - سیستم اتصال به زمین ( ارتینگ )2 :
یک یا چند الکترود همراه با سیمهای ارت را که قابلیت اتصال به ترمینال اصلی داشته باشند ، سیستم
اتصال به زمین (ارتینگ ) می نامند.
3 – الکترود ارت (زمین )3 :
رسانـا یا گـروهی از رسـانـاهای متصـل به هم است که اتصـال الکتریکی به زمین را فراهـم می کنند.
4 – مقاومت الکترود ارت4:
مقاومت بین ترمینال اصلی زمین و کره زمین است .
5 – امپدانس حلقه اتصال به زمین5 :
امپدانس حلقـه جـریان اتصالی زمین است که شروع و پایان آن نقطه اتصالی است و با z sنشـان داده
می شود .
حلقه اتصالی زمین درسیستمهای مختلف به شرح ذیل است :
الف- سیستمهای TN
نقطه شروع ( محل اتصالی ) ، از بدنه دستگاه به ترتیب به سیم ارت ، شینـه ارت ، شینه نـول ، نقطـه
ترانس ، سیم پیچ ترانس ، سیم فاز اتصالی و نقطه اتصال به بدنه .
ب – سیستمهای TT و IT
نقطه شروع (محل اتصالی ) ، سیم اتصال به زمین ، الکترود زمین ، زمین ، الکترود سیستم ، شینه نول ،
نقطه صفر ترانس ، سیم فاز اتصالی و نقطه اتصالی.
6 – اتصالی :
حالتی از مدار است که جریان در مسیری غیر عادی یا بـدون اینکه پیش بینی شـده باشد یـا در نظـر
گرفته شود ، جاری می شود . این جریان امکان دارد از نقص در عایق بندی یا از بستهـای به کار رفتـه
بر روی عایق رساناها ناشی شود .
7 – جریان اتصال به زمین (جریان اتصال کوتاه )6 :
اضافه جریانـی است کـه درنتیجـه بـروز اتصالی بـا امپدانسی قابـل چشـم پوشی بیـن هادیهایـی بـا
پتانسیلهای مختلف در شرایط عادی کار برقرار شود.
8 – جریان نشتی زمین7 :
جریان جاری به زمین یا رساناهای دیگری را که مدار الکتریکی آنها به زمین راه دارد ، جریان نشتی
زمین می نامند . درصورت استفاده از خازن در مدارها ، امکان دارد جـریان مذکـور دارای مقـداری جـزء
خازنی هم باشد.
9 – سیم اتصال به زمین (سیم ارت )8 :
سیم حفاظتی را گویند که ترمینال اصلی ارت تأسیسات را به الکترود ارت یا سایر قسمتهای اتصال به
زمین وصل می کند.
10- سیم خنثی (نول)9 :
سیمی متصل به نقطه خنثی در سیستم (صفر زمین ) کـه قادر است انـرژی الکتریکی را انتقـال دهـد.
11 - هادی حفاظتی ( PE )10 :
دربعضی از اقدامات حفاظتی برای تأمین ایمنی در برابر برق گرفتگی لازم است با استفاده از هادی حفاظتی قسمتهای زیر به همدیگر وصل شوند :
بدنه های هادی ؛
قسمتهای هادی بیگانه ؛
ترمینال اصلی زمین ؛
الکترود زمین ؛
نقطه صفر ترانس ( نقطه خنثی ) ؛
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
أشنایی با کره زمین
کره زمین سومین سیاره در منظومه شمسی است.سیاره ای که ما بر روی ان تکامل یافته و تنها سیاره مناسب زندگی در منظومه شمسی می باشد.
اندازه
قطر کره زمین حدودا 7926 مایل (12756 کیلومتر) است. کره زمین پنجمین سیاره بزرگ در منظومه شمسی پس از مشتری ،زحل،اورانوس ونپتون می باشد.اراتوستن دانشمند یونان،(276- 194قبل از میلاد مسیح) اولین کسی بود که محیط کره زمین را محاسبه کرد. اوسایه ظهر اواسط تابستان را،در چاههای عمیق سین که (امروزه اسوان نامیده می شود ودر کنار رود نیل در مصر قرار دارد) و اسکندریه را مقایسه کرد. و به درستی تصور کرد از انجا که خورشید بسیار دور است پرتوهای ان تقریبا موازی هستند.و بادانستن فاصله دو محل ، محیط زمین را بالغ بر 250000 استادیا (واحد سنجش محیط زمین ) محاسبه کرد . به طور دقیق مقدار یک واحد سنجش محیط زمین ناشناخته است، بنابراین دقت او نا مطمئن و احتمالی اما بسیار نزدیک به حقیقت بود او همچنین انحراف محور کره زمین و فاصله آن از ماه و خورشید را با دقت اندازه گرفت.
ماه
کره زمین یک ماه دارد. قطر کره ماه در حدود یک چهارم قطر کره زمین است. کره ماه ممکن است بخشی از کره زمین بوده باشد که بر اثر برخورد جسمی بزرگ باکره زمین در میلیاردها سال پیش از آن جدا شده است .
جرم ، چگالی وسرعت گریز
جرم کره زمین برابر 98/5 ضربدر 10 به توان 24 کیلو گرم است . کره زمین دارای چگالی متوسط 5520 کیلو گرم بر متر مکعب است (آب دارای چگالی 1027 کیلو گرم بر متر مکعب است ). پر چگال ترین سیاره منظومه شمسی کره زمین می باشد. یک جسم برای فرار از کشش گرانشی زمین باید به سرعت 24840 مایل در ساعت (برابر 11180 متر بر ثانیه ) برسد .
طول مدت یک روز و سال بر روی کره زمین
یک روز بر روی کره زمین 93/23 ساعت طول میکشد . (این به این معنی است که مددت 93/23 ساعت طول می کشد تا کره زمین یک بار به دور محور خودش بچرخد – این فرآیند یک روز نجومی نام دارد ). یک سال بر روی کره زمین به اندازه 26/365 روز بر روی این کره طول می کشد . ( این به این معنی است که 26/365 روز طول می کشد تا کره زمین یک بار مدار خورشید را دور بزند ). حرکت وضعی زمین به مرور زمان تا اندازه ای کند میشود یعنی تقریبا هر ده سال یک ثانیه کندتر خواهد شد.
مدار زمین
کره زمین به طور میانگین مسافت 93 میلیون مایل (برابر با 149600000 کیلومتر ) را در مدار خودش به دور خورشید می پیماید . این فاصله بر حسب یک واحد نجومی (AU) تعریف می شود . در حدود روز دوم ژانویه هر سال زمین نزدیکترین فاصله را با خورشید (4/91 میلیون مایل برابربا 1/147 میلیون کیلومتر ) دارد . این هنگام نزدین یا حضیض نام دارد . در حدود دوم جولای هر سال زمین بیشترین فاصله را با خورشید (8/94 میلیون مایل برابر 6/152 میلیون کیلومتر ) دارد . این هنگام اوج یا دورین گاه نام دارد .
خروج مرکزی مداری
خروج از مرکز مدار کره زمین برابر با 017/0 است . مدار کره زمین تقریبا دایره است .
انحراف محور کره زمین و فصول
محور کره زمین از خط عمود بر مدار خورشید ، به اندازه 45/23 درجه انحراف یافته است . این انحراف باعث به وجود آمدن چهار فصل سال یعنی تابستان ، بهار ، زمستان و پائیز می شود . از آنجائی که محور زمین دارای انحراف است، بخشهای مختلف کره زمین در زمانهای مختلف سال در جهت خورشید قرار می گیرند. این پدیده مقدار آفتاب در یافتن هر منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد.
سرعت
سطح کره زمین در خط استوا به مقدار 40000 کیلومتر در شبانه روز حرکت می کند . این به معنای سرعتی برابر 1040 مایل بر ساعت یا 1670 کیلومتر بر ساعت است . این سرعت از تقسیم محیط کره زمین در خط استوا (حدود 24900 مایل یا 40070 کیلومتر )بر تعداد ساعات شبانه روز (24) محاسبه می شود .
از انجایی که محیط زمین در قطبین به صفر نزدیک می شود ،هنگامی که به سمت یکی از دو قطب حرکت می کنید این سرعت تقریبا به صفر کاهش پیدا می کند. زمین با سرعتی در حدود 30 کیلو متر بر ثانیه در مدار به دور محور خودش می چرخد. این سرعت توسط سرعت چرخش تقریبی زمین (5/0کیلو متر بر ثانیه) در نزدیکی خط استوا سنجیده می شود.
برای نشان دادن اثر گل خانه ، در اندازه جو در این تصویر مبالغه شده است. ضخامت جو کره زمین در حدود300 مایل(480کیلو متر ) است. اما بیشترین مقدار جو زمین در حدود 10 مایل (16 کیلو متر ) سطح زمین است.
مقدار دما بر روی کره زمین
مقدار دما بر روی کره زمین 136 تا 127- درجه فارنهایت (برابربا 58 تا 88 – درجه سانتی گراد) در نوسان است. پائین ترین دمای ثبت شده در جولای 1983 در منطقه وستوک قطب جنوب است و بالا ترین دمادر سپتامبر 1922 در کشورلیبی در قاره افریقا به ثبت رسید. تاثیر گلخانه ای باعث محصور شدن گرما در جو می شود. جو اجازه ورود مقداری پرتوی مادون قرمز را به درون فضا می دهد که کمی از انها به زمین انعکاس می یابند.
جو زمین
جو زمین متشکل از لایه نازکی از گازها است که کره زمین را احاطه کرده است. این گازها شامل 78 % نیتروژن، 21 % اکسیژن، 9/0%ارگون، 03/0%دی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
زمین لرزه
تعریف زلزله
برای شناخت هر پدیده ای درجهان واقع لازم است ابتداازآن تعریف مناسب ونسبتاً جامعی داشته باشیم ، چرا که بدون دانستن تعریفی مناسب ازآن نمی توان به کنه پدیده پی برد وآن رابه خوبی درک نمود.
مردم عامی درکلامی ساده زلزله راحرکت ناگهانی زمین ناشی ازخشم نیروهای ماوراء الطبیعه وخدایان می دانند که بر بندگان عاصی وعصیــــــانگر
خودکه نافرمانی خداخود را نموده ومرتکب گناهان زیادی شده اند می داننــد .
اگر چه امروزه با گسترش دانش تجربی این تعریف در زمره اباطیل وخرافات قرارگرفته ،ولی هنوز در جوامع ومردم کم دانش وجاهل مورد قبول است.
درفرهنگ تک جلدی عمید زلزله را با فتح حروف « زَ» و « لَ » یعنی زَلزلَه برخلاف آنچه در زبان
عامه مردم رایج است ، آورده ومی نویسید :
« زمین لرزه ، لرزش وجنبش شدید ویا خفیف قشر کره زمین که به نقصان درجه حرارت مواد مرکزی واحداث چین خوردگی وفشار یادر اثر انفجارهــای آتشفشانی بوقوع می رسد .»
در فرهنگ جغرافیا تالیف پریدخت فشارکی وهمچنین در فـــــرهــــنـگ جغرافیائی تالیف مهدی مومنی تعریفی مشابه هم به گونه زیر ارائه شده است:
«جنبش یا تکان پوسته زمین که به صورت طبیعی ناشی از زیر پوسته زمین است بعضی وقتها زلزله باعث تغییراتی در سطح زمین می شود ، اما اغلب زیان بوجود آمده ناشی ازتکان ها فقط محسوس است وممکن است زلزله بوسیلــــه یک انفجار آتشفشانی بوجود آید. زلزله در حقیقت در بیشتر نواحی آتشفشانی امری عادی است واغلب قبل ویا همزمان با انفجار اتفاق می افتد . اصل زلزلـــه تکتونیکی است واحتمالاً وجود یک شکست لازمه آن است . موجهای زلزلـــه دست کم در سه جهت اتفاق می افتد ودر یک مسافت قابل ملاحظه از مکــــان اصلی بطور جداگانه حس می شوند . وقتی امواج زلزله ازمکانی می گـــــــذرد زمین وساختمانها می لرزند وبه جلووعقب می روند .بالاترین زیان ناشی اززلزله همیشه در مرکز زلزله یعنی جائی که حرکت بالاوپائین است نیست امـــــــــا در مکانــــهائی که موجهای زلزله بصورت مایل به سطح می رسد ونزدیک مرکــز زلزلــــه باشند دارای بالاترین زیان می باشند .یک زلزله شدید معمولاً بوســـیله یکسری دیــــگر ازتکانها همراه می شود .زلزله ای که که در نزدیک یازیردریا اتفاق مـــــی افتد سبب حرکات شدیدآبها شده وبعضی وقتها امواج بــــــزرگی ازآن ناشی مـــی شود ودر مسافت زیاد این امواج ادامه پیــــدا می کنند وگاهگاهی باعث تلفات جــبران ناپذیر ومرگ ومیرمی شوند .طغیان نواحی ساحلی بیشتراز خود زلزلـــه بــــاعث خسارت می شوند ، در نواحی آتشفشانی زلزله عملاً هر روز اتفاق می افتـــد. به عنوان مثال در هاوائی هرساله صدهاتکانهای کوچک ثبت می شوند .»
درفرهنگ گیتا شناسی تالیف عباس جعفری آمده است:
«جنبش سریع ومحسوسی که درنتیجه جابجائی ویا جایگیری تخته سنگهای زیر پوسته زمین پدید می آید،در نتیجه این جنبش یـــــــک سری لرزش های موجی شکل پدید می آیدوگاه تغییرات ارتفاعی پوسته زمین راباعث می گرددواغلب ضایعات وزیان های جانی وفراوانی ازخود برجا میگذارد.زمین لرزه بیشتر مخصوص نواحی آتشفشانی بوده وگاه باخروش وفوران کوههای آتشفشانی همراه می گرددودرحالات شدیدشکستهاوبریدگیهای مهم ومشخص درروی پوسته زمین از خــودبجـــــای میگذارد.غالب زمین لرزه ها حداقل با سه نوع موج لرزاننده همراه است .در مرکز وقوع زمین لرزه سه موج مزبور بطور همزمان اثرگذارده و ساختمانهاوتأسیسات واقع دراین منطقه را با نوسان های شدید به عقب و جـــــلوومی برد و حد اکثر خسارت و زیان در محلی که امواج مزبور بطور مورب به سطح زمین می رسندوارد می سازد.....»
محمود صداقت درکتاب“ زمین شناسی برای جغرافیا تعریفی بدینگونه ارائة می دهد:
«زمین لرزه عبارت است ازحرکات ولرزش های ناگهانی و گذرا در زمین که از ناحیه محدودی منشأ می گیرد و ازآنجا درتمام جهات منتشر می شوند.»
در کتاب فیزیکال جئوگرافی آمده است:
«زلزله یکسری ازتکانها ولرزشهای ناگهانی که از آزاد شدن فشار در طول گسل های فعال ودر مناطق آتشفشانی فعال ناشی می شود.تکانها ولرزشهای سطح زمین که در ارتباط با حرکات پوسته زمین در زیر زمین می باشد.»
در فرهنگ آکسفورد آمده است:
«حرکات ناگهانی وشدید سطح زمین»
از تعاریف ذکر شده در فوق ومنابع دیگر می توان برداشت زیر را نمود:
“زلزله عبارت از حرکات و ارتعاشات نا گهانی سطخ زمین ناشی از شکسته شدن سنگهای پوسته زمین و رها شدن انرژی ذخیره شده در آنها است که در صورت شدت زیاد در مراکز انسانی موجب خسارتهاوزیانهای فراوان می شود.»
زلزله از یکطرف موجب شکسته شدن و جابجائی بین توده های سنگی پوسته زمین می شود و ازطرف دیگر همین جابجائی و شکسته شدن منجر به ایجاد امواج و انتشار در درون زمین می شود ، مانند انداختن قطعه سنگی در حوض یا دریاچه که منجر به ایجاد امواجی می شود.
زلزله مانند شکسته شدن قطعه چوب خشک شده ای می ماند که از یکطرف موجب گسیخته شدن چوب و از طرف دیگر موجب انتشار امواج در اطراف خود می شود.
زلزله چیست؟
لرزش ناگهانی پوستههای جامد زمین ، زلزله یا زمین لرزه نامیده میشود. دلیل اصلی وقوع زلزله را میتوان افزایش فشار بیش از حد داخل سنگها و طبقات درونی زمین بیان نمود. این فشار به حدی است که در سنگ گسستگی بوجود میآید و دو قطعه سنگ در امتداد سطح شکستگی نسبت به یکدیگر حرکت میکنند. به سطح شکستگی که توأم با جابجایی است، گسل گفته میشود. وقتی که سنگ شکسته میشود، مقدار انرژی که در زمان طولانی در برابر شکستگی حالتهای مختلفی را برای آزادسازی انرژی نهفته شده بوجود میآورد.
بطوری که در ابتدا فشار و نیروهای درونی ممکن است باعث ایجاد یکسری لرزههای خفیف و کوچک در سنگها شود که پیش لرزه نامیده میشود. بعد از اینکه فشار درونی بر مقاومت سنگها غلبه کرد انرژی نهفته آزاد میگردد و زمین لرزه اصلی رخ میدهد، البته نباید از اثر لرزشهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
زمین و نگاه تکنولوژیک
نویسنده: احمد رهدار
بحران محیط زیست که حاصل تسلط و تصرف علم و تکنولوژی غربی بر سرزمین و زندگی انسانهاست، از نگران کنندهترین محصولات توسعه اقتصادی و اجتماعی غربی است. نویسنده معتقد است مشکلات و بحرانهایی که در طبیعت امروزی بوجود آمده است، معلول بهم خوردن همان رابطه انسان با خدا باشد، او همچنین در ادامه به عوارض و پیامدهای این بحرانها اشاره نموده است.
برخی غرب و الگوی توسعه اقتصادی و اجتماعی غربی را فقط از جنبه آموزههای اخلاقی به نقد میکشند که البته نقدی بسزا و در خور است؛ زیرا مفاسد اخلاقی، امروزه بیش از هر زمان دیگر، غرب پیشرفته در زمینه مسائل اقتصادی را به سمت نابودی مطلق میبرد. اما آیا غرب و الگوی توسعه غربی فقط از این یک رهگذر با کاستی روبروست؟!
بحران محیط زیست که حاصل تسلط و تصرف علم و تکنولوژی غربی بر سرزمین و زندگی انسانهاست، از نگران کنندهترین محصولات توسعه اقتصادی و اجتماعی غربی است.
در این مقاله به نظریاتی پرداخته شده است که میتوان درسهایی از آن برای خروج از این وضعیت آموخت.
غم نامه طبیعت؛
«امروز روز گرم، دم کرده و تیره است. البته با روزهای دیگر فرق چندانی ندارد. یک بار مادرم به من گفت آسمان آبی است، اما آدم فقط باید به چشمهای خودش اطمینان کند. من که همیشه آسمان را زرد یا سیاه دیدهام! من اصلا همین رنگها را دوست دارم. این دو رنگ بیش از سایر رنگها مناسب آسمان است. موزهها مملو از پرندههای خشک شده است. مردم میگویند روزی روزگاری این پرندهها پرواز میکردهاند اما من که باورم نمیشود، به نظرم آنها مفلوکتر از آنند که بتوانند در هوا پرواز کنند. شاید خیلی آهسته پر و بالی میزدهاند اینها که هواپیما نیستند. راستی خاصیت این موجودات چیست؟ هواپیما هدف معینی را بر میآورد، اما چه کسی به این موجودات احتیاج دارد؟ مادر بزرگم عاشق پرندهها بود، به من میگفت تو نمیدانی چه چهچهای میزدند! او گلها را هم دوست داشت، اما من از بوی بنزینخوشم می آید ،بوی خوش و تر و تازه بنزین. از اینها گذشته، بنزین فایده دارد حرکت زندگی با بنزین است». آنچه گذشت، انشایی بود که یک دختر مدرسهای از اهالی «ساوت همتون» انگلیس. انشاء وی اگر چه با زبانی ساده و کودکانه نوشته شده است، اما به نظر میآید به راحتی میتواند همه آنچه را که «بحرانهای زیست محیطی مدرینته» مینامیم، به تصویر کشد.
به راستی انسان قرن بیست و یکم، انسان حیرتزدهای است. و او طبیعت را - که خانه و ماوای اوست - در آستانه تحولات و تغییرات شگرف و عجیبی میبیند. پیش گوییهایی مراکز تحقیقاتی در مورد آینده مجهول و تاریک بشر مدرن زده امروز، بر این حیرانی میافزاید. نه میتواند نسبت به آینده خود و نسلهای پس از خود بیتفاوت باشد و نه میتواند که به وعدههای کهنه صاحبان صنعت مدرن اعتماد کند. این حیرانی فزاینده و بیدرمان، آرامش بشر مدرن زده امروز را از بین بین برده است. او دنیای خود را با اضطرابی بیسابقه میگذارند. او خود و از مخلوقات مصنوعیاش، سخت آزرده و ناراحت است. و متاسفانه با علم به اینکه آنچه رخ میدهد به ضرر اوست، ناچار است اعتراف کند که ما دیگر قادر نیستیم رویدادها را تحت کنترل درآوریم. این انسان، محیط زیست خود را به کلی از بین برده است و میداند که اهمیت محیط زیست به خاطر اهمیت انسان است، زیرا بقای انسان به وسیلهای بقای سایر گونههایی که محیط زیست دامن رشد آنها است، میباشد. انسان قرن بیست و یکم، گاه با خود میاندیشد که برای فراگیر به آسمانها و یا قعر دریاها فرار کند. اما لحظهای نگذشته که درمییابد، فضولات دنیای صنعتی آنجا را نیز غیر قابل اسکان کرده است. و بدتر اینکه ظاهرا این تنها کره زمین است که پیوند بین اجزای حیاتی و غیر حیاتی آن ممکن است. بیچاره! وقتی درمییابد که تمام راهها به رویش بسته شده است، با خشمی که سراسر وجودش را گرفته است، فریاد میزند، نفرین میکند و ... دیوانه میشود و بانگ برمیآورد که این تکنولوژی معاصر، با مکانیسم طبیعت ناسازگار است، چرا به خاطر حیات همه گونههای حیاتی روی زمین از آن دست نمیکشد؟ اما ظاهرا هیچ کاری نمیتوان کرد. زیرا برای بشریتی که به خاطر جریان تجدد و مدرن شدن، تمام توجه خود را به بیرون و خارج از وجود خویش معطوف داشته، چندان آسان نیست که ببیند خرابکاریای که بر روی طبیعت و محیط زیست انجام داده در واقع نوعی برون هشتگی بینوایی حالت درونی نفس انسانهایی است که اعمال خود آنها موجب چنین بحران زیست محیطی شده است. او، علت را در همه چیز بجز خودش میجوید! به همین علت، از همه چیز فرار میکند؛ حتی از طبیعت. در روزگار گذشته، انسان باید از چنگ طبیعت نجات داده میشد. امروزه این طبیعت است که در هر دو زمان جنگ و صلح باید از دست انسان نجات داده شود. در حقیقت، این طبیعت است که امروز از دست بشر مدرن زده فرار میکند.
انسان جدید هبوط کرده است و در این هبوط جدید، به قیمت کشف و به دست آوردن سرزمین خیالی جدیدی پر از غنایم آشکار، بهشت را از دست داده است. بشر برای کشف این زمین مملو از واقعیات که میتواند آنها را بنابر میل خویش مشاهده و دستکاری کند، بهشت جهانی نمادین و راز آلود و پر از معنا را از دست داده است. اما در این نقش جدید به مثابه «خدای روی زمین» که بشر دیگر جلوهای از نمونه اعلای آسمانی خویش نیست، انسان اگر نتواند چشم اندازی از آن بهشت گمشده را از نو کسب کند، در خطر شوم نابود شدن توسط همین زمینی که ظاهرا بر آن سلطه و حاکمیت کامل دارد میباشد.
وعدهها؛
وقتی عدهای اندک همه منابع زمین را در راستای منافع خود مورد تاراج قرار دهند، با زمینی روبرو خواهیم شد که دیگر نمیتواند اکثریت را از خود راضی کند. اما اگر اکثریت نباشد، اقلیت بر چه کسانی حکومت کنند؟ اینجاست که باید با هر ترفندی که شده مردم را امیدوار نگه داشت؛ با رفاه کاذب، با وعدههای کاذب، و با امید کاذب. برخی از وعدههایی که چپاولگران طبیعت برای اسکات بشر بغض زده قرن بیستم به بعد دادهاند، چنین است:
1- به برکت تکنولوژی برتر آینده، شادمانیهای عصر طلایی افسانهای بازخواهند گشت؛
به رغم شکست تکنولوژی جدید، برخی از وعدهها هنوز هم متکی به تکنولوژی برتر آینده هستند. صاحبان این دیدگاهها تلاش میکنند تا معضلات تکنولوژی را به تکنولوژی بر طرف کنند. اینها معتقدند تکنولوژی تصفیه مواد سمی به درجهای از پیشرفت رسیده که میتواند گازهای غیر قابل رؤیت در هوا و آبهای مصرف شده صنایع را از هوای شفاف قله کوهستانها و از آب و رودخانه و دریاچه شفافتر و زلالتر کند. م. بر تلو(1) - شیمی دان فرانسوی - یک قرن پیش، چنین پیشبینی کرد: در سال 2000 نه چوپانی خواهد بود و نه کشاورزی، بلکه شیمیدانان به جای آنها غذا تولید میکنند. پس از اینکه انرژی ارزانی فراهم بیاید غذاهای ترکیبی مثلا فراهم شده از کربن، از هیدروژن (استخراج شده از آب)، از ازت و اکسیژن (استخراج شده از هوا) در دسترس همگان خواهد بود. آنگاه که زمین برای کشت محصولات کشاورزی استفاده نشود، یک بار دیگر پوشیده از گیاهان، گل و جنگلها خواهد شد و همچون باغ پهناوری خواهد بود که با آبهای زیرزمینی آبیاری میشود. مردم در نعمت و فراوانی خواهند زیست و شادمانیهای عصرهای طلایی افسانهای را بار دیگر تجربه خواهند کرد.
اما حقیقت این است که بشر قرن مدرن، سال 2000 را در حالی سپری کرد که از جنگلهای انبوه کره زمین هیچ اثری نبود و آنچه هم باقی مانده بود، یا در حال سوختن بود و یا در حال قطع شدن! بشر قرن بیستم و یکم نه تنها «شادمانی ها عصرهای طلایی افسانهای» را تجربه نکرده، بلکه تحقق نیافتن وعدههای پیشین، کولهبار غمش را سنگینتر کرد و او را به آینده راه، مشکوکتر.
2- طبیعت خود پالا خواهد شد؛
عدهای دیگر، نه به تکنولوژی، که به خود طبیعت امیدوارند. آنان معتقدند که پس ماندههای صنعتی آن طور که شایع است وحشتآور نیست؛ زیرا طبیعت زنده به ابزارهای تدافعی مجهز است. برای نمونه از قدرت خود پالایی (2) طبیعت نام میبرند. مواد آلی موجود در رودخانه ناشی از گیاهانی است که در اطراف رودخانه میرویند. مازادها و فاضلابهای محلی که به رودخانه میریزد خوراک مناسبی برای تغذیه انواع باکتریهاست. از اکسایش مواد آلی، نمک بیزیان و محلول در آب به جای میماند. باکتریها خود خوراک نمرویان میشوند و ماهیها از نمرویان تغذیه میکنند و انسان ماهیها را صید میکند. آب رودخانهها سرشار از نمکهای معدنی است. گیاهان تک یاخته آبی بزرگترین مصرفکنندگان نمکهای محلول در آبها هستند.
صاحبان این دیدگاه نیز از این نکته غفلت کردهاند که طبیعت محدود است و حدود و ثغور آن را نمیشود به طور نامحدود به عقب راند. انسان نمیتواند به سادگی و به طور بیوقفه به فتح و سلطه خویش برطبیعت ادامه دهد، بیآنکه متوقع باشد که طبیعت نیز برای برقراری مجدد تعادل و توازنی که توسط بشر به هم زده شده، عکسالعمل نشان دهد. اشکال کار؛ حکمای الهی، کمال انسان را در تنظیم صحیح چهار رابطه ذیل بیان کردهاند: رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خودش، رابطه انسان با انسان و رابطه انسان با طبیعت. آنان معتقدند که به هر میزان که این روابط چهارگانه تنظیم شود، انسان به کمال خود بیشتر نزدیک میشود. آنها همچنین معتقدند که در میان این روابط چهارگانه آنچه مهمتر از بقیه میباشد، همان رابطه نخست، یعنی رابطه انسان با خداست که اگر تنظیم شود، تا حد زیادی روابط سه گانه دیگر نیز تنظیم خواهد شد و اگر بهم بخورد، تا حد زیادی روابط سه گانه را بهم خواهد زد. به نظر میرسد مشکلات و بحرانهایی که در طبیعت امروزی به وجود آمده است، معلول بهم خوردن همان رابطه انسان با خدا باشد. این علت مهم، از زوایایی مختلف توسط برخی از مدافعان محیط زیست به همراه برخی عوارض و پیامدهای آن مطرح شده است. که ذیلا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف) تغییر نسبت انسان در نظام هستی؛
به خاطر کلیت و محوریت انسان حقیقی، وی تقریبا دارای نقش الهی نگهبانی بر جهان طبیعت است. هنگامی که این نقش مورد فراموشی و یا سوء استفاده قرار گیرد که طبیعت بالمال به وی نشان دهد که در واقع چه کسی فاتح و چه کسی مغلوب است. در هنگام طغیان علیه معنویت الهی، انسان حتی وقتی به سوی طبیعت رو میکند، محدودیتهای خویش را با خود حمل مینماید. این محدودیتهای خویش را به خود حمل مینماید. این محدودیتها پیام معنوی طبیعت را برای وی پوشیده میدارند و در نتیجه انسان هیچ سودی از آن به دست نمیآورد. درست با استفاده از همین طریقه است که شهروند شهرنشین شده و مدرن امروزی در جستجو طبیعت بکر، همان اجزا و عناصری را با خود همراه میبرد که موجب تخریب طبیعت میشود. یکی از دلایل اینکه چرا انسان متجددی که به پیشرفت و تکامل اعتقاد دارد در مواجه خویش با طبیعت دچار بحرانی جدی شده است،