لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 56 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تحقیق اصول سرپرستی
رضایت شغلی
فرشته هاشمی رهنی
دانشجوی رشته گرافیک
گروه C7
نام استاد:
جناب آقای هاشم نیا
مقدمه
در جوامع امروزی که افراد بخش قابل توجهی از فعالیتهای روزانهشان را صرف کسب درآمد میکنند و یا از طریق آموزشهای مختلف خود را برای فعالیتهای شغلی آماده میسازند، به همین دلیل بحث از اشتغال و بررسی همه جانبه در خصوص ماهیت آن اهمیت زیادی پیدا نموده است. زیرا ممکن است این افراد فاقد مهارتهای لازم باشند، علاقمند نبوده و یا از شغل خود ناراضی باشند. اما قسمتی از انگیزهها و بهرهوری در شغل به هماهنگی بین خصوصیات شغلی با تواناییها ، نیازها ، علایق و ارزشهای افراد بستگی دارد. این هماهنگی سبب رضایت شغلی فرد میگردد و فقدان آن سبب نارضایتی، رضایت و عدم رضایت از شغل باکل زندگی فرد در ارتباط است و میتواند سبب شود که فرد در زندگی بهتر و راحتتر باشد یا نباشد. به همین جهت است که به شغل و عوامل مرتبط با آن نظیر رضایت شغلی توجه بیشتری میشود و این در حالی است که فردی سعی دارد شغلی را انتخاب کند که علاوه بر تأمین نیازهای مادی از نظر روانی نیز او را ارضاء کند.
رضایت شغلی یکی از عوامل مهم در رضایت از زندگی است و تمام رفتارها و روابط انسان بطور مستقیم و یا غیر مستقیم از چگونگی اشتغال او متأثر است. بنابراین بهتر است به فرد کمک شود تا بتواند شغل مناسبی را انتخاب کند. برای ایفای نقش آماده شود، و به طور رضایتبخشی به شغل خود ادامه دهد.
بعد از جنگ جهانی دوم شناخت عواملی که میتواند موجب رضایت شغلی و تشویق افراد بکار شود ایجاد شرایط و ترتیب روشهای کار به نحوی که کارکنان به بهترین وجه بتوانند در ضمن مساعیشان بسوی هدفهای سازمانی و هدفهای خود نیز پیش بروند، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.
کارکنان سازمانها از لحاظ استعداد، خصوصیات خلقی، خواستها، تمایلات و احتیاجات با یکدیگر متفاوتند و در اغلب آنان یکنوع انحراف و خودسردی وجود دارد که مانعب اجرای وظایف شغلی و پیروی از نطق مدیر و مدیریت میگردد. بدین لحاظ عنایت به خواستهها و نیازهای کارکنان یکی از ضرورتها و الزامات اداری امور سازمانها است، چه تمایلات و سایر خصوصیات خلقی افراد بنحوی بارز در چگونگی رفتار آنان و نیل به هدف مطلوب و همچنین در کارآیی سازمان اثر میگذارد. بعبارت دیگر انسان را باید در جهت برآورد تمایلات خویش تحریک کرد تا فعالانه تن به خدمت دهد.
موضوعهای روانشناسی کارکنان به ویژه رفتار سازمانی و اثر آن از سالهای اخیر بیش از پیش مورد توجه دانشمدنان قرار گرفته است. شاید یکی از دلایل آن میزان دشواریهایی است که مدیران سازمانها در دورههای مختلف کاری خود با آن مواجه هستند. برای پیبردن به اهمیت این موضوع میتوان دلایل چندی را عنوان کرد. نخست آنکه هر سازمان علاوه بر لزوم در دست داشتن منابع مادی و مالی نیاز به نیروی انسانی دارد. بنظر دانشمندان علم مدیریت مانند کنیز و کان مدیران نباید فقط در پی جذب انسانی برای سازمانها باشند، بلکه باید در نگاهداری این منابع نیز کوشش فراوان بکار برن. دیگر آنکه باید سیاست گذاریها را طوری سازمان داد تا کارمندان در حالیکه کار و وظیفة خود را انجام میدهند، نوعی وابستگی و دلبستگی نیز به کار و سازمان پیدا کنند و بعبارت دیگر سازمان را همچون خانة خود دوست بدارند. به بیان دیگر برای آ‹که سازمانی اثر بخش باشد، باید جنبههای انگیزش کار، مشارکت در کار و استفاده از عوامل رواین و رفتاری را در مناسبترین بخشهای برنامهکاری خود جا دهند.
اهمیت توجه به خشنودی یا رضایتمندی شغلی در این است که میتواند کارمندان را غالباً نگران کند و آنها را از محیط کار ناراضی کند نشان دهد. اصلی که حاکم بر همة نظریههای رضایت شغلی است درک نیازهای بیشمار انسان میباشد که منجر به فعالیت فرد میشود.
تعاریف رضایت شغلی
رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در افزایش کارآئی و ایجاد نگرش مثبت در فرد نسبت به کارش میباشد. صاحبنظران، رضایت شغلی را از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
رضایت مشتری
چکیده
امروزه کارایی و اثربخشی فرایندهای سازمان سخن روز است. با مطالعات علمی باید به این پرسش پاسخ داد که چگونه می توان اثربخشی فرایندهای سازمان را بهبود بخشید. صاحبنظران معتقدند که یکی از راههای افزایش اثربخشی سازمان، بهبود کیفیت خدمات و منظور از آن، تامین نیازها و انتظارات مشتریان است. قابل استفاده برای مشتری یک تعریف متداول از کیفیت است. دمینگ (یکی از پیشگامان نهضت( TQM کیفیت را با رضایت مشتری یکی می داند. بنابراین، با افزایش کیفیت خدمات رضایت مشتریان بالا می رود و بدین طریق اثربخشی سازمان ارتقا می یابد. به همین خاطر می توان یکی از شاخصهای اثربخشی سازمان را رضایت مشتری دانست.درتحقیق حاضر پس از تعریف اثربخشی، مدل های ارزیابی اثربخشی را معرفی کرده سپس با توجه به اینکه رضایت مشتری یکی از شاخصهــای مهم اثربخشی سازمان محسوب می شود؛ به بحث درخصوص انواع مشتری، نیازها وانتظارات مشتریان، رضایت مشتری، تاثیر رضایت مشتری بر فرایندهای سازمان و بالاخره تاثیر وفاداری مشتری در ارتقا کارایی و اثربخشی فرایندهای سازمان می پردازیم.
مقدمه
اقتصاد دانشی است که با توجه به کمبود کالا و ابزار تولید و نیازهای نامحدود بشری به تخصیص بهینه کالاها و تولیدات میپردازدپرسش بنیادین برای دانش اقتصاد مسئله حداکثر شدن رضایت و مطلوبیت انسانهاست. این دانش به دو بخش اصلی اقتصاد خرد و کلان تقسیم میشود.
از آدام اسمیت به عنوان پیشروی اقتصاد مدرن نام برده میشود. امروزه این علم با استفاده از مدلهای ریاضی از سایر علوم انسانی فاصله گرفتهاست. برای نمونه نظریه بازیها که با استفاده از توپولوژی در حال گسترش است. در زمینه اقتصاد کلان نیز معادلات دیفرانسیل و بهینه سازی توابع مطلوبیت انتگرال با محدودیت معادلات دیفرانسیل معروف به معادلات هامیلتونی رواج دارد.
اقتصاد خرد
اقتصاد خرد به بررسی رفتار اقتصادی انسانها و بنگاههای اقتصادی و نحوه توزیع تولیدات و درآمد در بین آنها میپردازد. اقتصاد خرد به اشخاص به عنوان کارگران و تولید کنندگان سرمایه، و همچنین مصرف کنندگان نهایی نگاه میکند. به صورت مشابهی به شرکت های اقتصادی به عنوان مصرف کننده گان سرمایه و کار، و تولید کنندگان محصول نگاه میکند. [۲] اقتصاد خرد درصدد است تا پیامد رفتار عقلایی در انسانها را شناسایی کند. با توجه به محدودیت منابع (مثلاً نیروی کار، سرمایه، زمین، توانایی مدیریت و...) انسانها و بنگاههای اقتصادی مایلند که بیشترین استفاده را از منابع موجود ببرند. توابع عرضه، تقاضا، تولید، هزینه، بازارها، تعادل عمومی و اقتصاد رفاه در این بخش جای میگیرند.
اقتصاد کلان
اقتصاد کلان به بررسی مسایل اقتصادی در سطح کلان ملی یک کشور میپردازد. حیطه بررسی اقتصاد جهانی را اقتصاد بین الملل به عهده دارد. مسایلی از قبیل ثبات اقتصادی، توازن تراز بازرگانی خارجی، رشد اقتصادی، اشتغال، تورم، مخارج و درآمدهای دولت، رکود اقتصادی، بحران اقتصادی، بیکاری، فقر و اقتصاد توسعه در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
بر خلاف اقتصاد خرد رفتارهای فردی شکل دهنده اقتصاد کلان نیست هر چند که از جمع رفتارهای فردی شکل گرفتهاست. کینز پدر علم اقتصاد نوین نمونه بارزی را از آثار رفتار واحدی را در عرصه کلان و خرد ارایه دادهاست که به تناقض پسانداز مشهور است. اگر افراد به صورت انفرادی پس انداز کنند در سالهای بعد دارای امکانات و قدرت مالی بیشتری خواهند بود و خواهند توانست که از سرمایه جمع شده خود استفاده کنند ولی اگر تمامی افراد جامعه همزمان پسانداز خود را افزایش دهند و بخش بیشتری از درآمد خود را پس انداز نمایند مصرف کل اقتصاد پایین میآید و این امر موجب کاهش تولید نیز خواهد شد که این امر به کاهش درآمد افراد در آینده منجر میشود. از اینرو افزایش پس انداز برای اشخاص مفید میتواند باشد ولی برای جامعه به صورت کلی تأثیرات متفاوتی نسبت به تأثیرات فردی آن دارد.
نمونه دیگر: اگر شرکتی یک یا چند تن از پرسنل خود را با ماشینآلات جایگزین نماید بی شک سود خواهد کرد و به نفع آن شرکت خواهد بود ولی اگر تمامی شرکتها به یکباره به این کار مبادرت ورزند بیکاری افزایش مییابد و موجب کاهش درآمد ملی و در نتیجه کاهش تقاضا برای تولیدات شرکتها شده و سود شرکتها را کاهش میدهد. از اینرو تأثیرات سطح کلان میتواند با تأثیرات در سطح خرد متضاد باشد..
زیر شاخههای علم اقتصاد
اقتصاد سیاسی
اقتصاد بین الملل
اقتصاد رفاه
مالیه
اقتصاد کشاورزی
اقتصاد صنعتی
اقتصاد عمومی
اقتصاد منابع طبیعی
اقتصاد محیط زیست
اقتصاد سنجی
اقتصاد انرژی
فلسفه اقتصادی
اقتصاد توسعه
اقتصاد شهری
اقتصاد منطقهای
اقتصاد بخش عمومی
اقتصاد مدیریت
اقتصاد منابع پایان پذیر
اقتصاد منابع تجدید پذیر
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
برنامه ریزی اقتصادی
اقتصاد ریاضی
اقتصاد مهندسی
اقتصاد نظری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
وضع مطلوب
همانطور که اشاره شد رضایت بیماران از خدمات پرستاری به عنوان یک معیار کیفیت مراقبت اهمیت اساسی فراوانی دارد چرا که اطلاعات زیادی را در مورد میزان موقعیت پرستاران در نیل به ارزشها و انتظارات مورد توجه بیماران در اختیار ما می گذارد و در مدیریت و برنامه ریزی و ارزشیابی برنامه های مراقبت پرستاری ارزش عمده أی دارد. اطلاعات بدست آمده از بیماران از نحوه مراقبت آنان و رضایت آنها از خدمات پرستاری می تواند شواهد مدارک مثبتی را برای نیاز به تغییر در سازماندهی و شیوه ارائه خدمات بهداشتی فراهم آورد.
رضایت بیماران از خدمات پرستاری را می توان از دو جنبه بررسی کرد :
1ـ بعنوان یک متغیر مستقل یعنی متغیری که تغییرات آن منجر به تغییر در متغیرهای دیگر می شود. مثلاً تعیور بیمار در مصرف داروهای تجویز شده و رعایت دستورات پزشکی و ادله تماس بیمار با پزشک معالج خود و سایر مواردی که با افزایش رضایتمندی بیمار شاهد افزایش آنها خواهیم بود مثل استفاده مردم از طب پیشگیری و افزایش سطح سلامت جامعه.
2ـ بعنوان یک متغیر وابسته یعنی متغیری که تغیر آن ناشی از تغیر در متغیرهای دیگر باشد که این همان مفهوم مددجو بودن را شامل می شود و امروزه قریب به اتفاق اکثر تحقیقاتی که در این زمینه انجام می شود در این رابطه است.
آنچه مسلم است این است که هدف از مراقبت ها و خدمات پرستاری این است که این امکان بوجود آید تا بیمار به مدت طولانی تری زندگی کند و مطمئن و راضی باشد. اگر فرد نتواند به طور کاملاً رضایت بخش نقش خود را ایفا نماید و از عهده وظایف خود برآید احساس می کند به عنوان یکی از اعضای جامعه موقعیت ضعیفی دارد و این امر می تواند باعث نارضایتی شود چون این امکان را ندارد که به نوعی زندگی کند که برایش مطلوب باشد.
وسعت رضایت بیماران ارتباط بسیار نزدیکی با درمان ، مراجعه به پزشک جدید و دیدگاه مربوط به بهداشت دارد و به عنوان معیار اصلی برایند در بسیاری از مطالعات مورد تاکید قرار گرفته است.
رضایت بیمار را می توان هم بعنوان یک متغیر وابسته کیفیت مراقبت و هم بعنوان پیشگیری کننده توان رفتارهای بهداشتی مربوطه در نظر گرفت.
ممکن است بیمار هنگام مراجعه به یک مرکز ، یک سری انتظارات و ارزشیابی های قبلی نداشته باشد که در رضایت او تاثیر داشته باشد. در حقیقت هنگامی که بیمار برای دریافت خدمات بهداشتی به سازمان مربوطه مراجعه می کند یک سری از انتظارات و ارزشیابی ها را در ذهن خود دارد که در طی دریافت خدمات از آن مرکز از کلیه افراد و رفتارهای آنان ارزشیابی بعمل می آورد و سرانجام رضایت را عدم رضایت خود را اعلام می دارد.
در سال 1983 سازمان خدمات بهداشتی ملی (NHS) تصویب نمود که کلیه مراکز ارائه خدمات بهداشتی در آمریکا باید در کنترل و تنظیم برنامه خود از نظرات بیماران استفاده نمایند چراکه استفاده از رضایتمندی بیماران و توجه به دلایل عدم رضایت آنها تاثیر مفیدی در رشد کیفی خدمات سازمانها خواهد داشت.
طی مطالعاتی که از بررسی 45 مقاله در آمریکا انجام شده است مشخص شده است که رضایت بیماران شاخص مفید و سودمندی در برآمد در کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران است. در آمریکا و انگلستان برخی از سازمان های بهداشتی از مراقبت یا معالجه بیماران خود توسط پزشکان یا پرستارانی که سطح رضایتمندی مردم از آنها پایین است جلوگیری بعمل می آورند و بر اساس سطح رضایت در جریان به پزشکان یا پرستاران پاداش تعلق می گیرد.
در حال حاضر در این کشورها از رضایتمندی بیماران در ارزشیابی برنامه های آموزشی تدوین شده برای پرستاران و بیماران و تغییر در نحوه ی ارائه خدمات پزشکی و یا پرستاری یک مرکز بعنوان یک اصل استفاده می شود. در این کشورها یک حرکت ملی در جهت توجه به خواست مددجویان در مورد مراقبت های بهداشتی دیده می شود . بعلاوه مفهوم مشارکت استفاده کنندگان از خدمات بهداشتی روانی در خدمات بهداشت روانی نیز مورد تاکید و حمایت قرار گرفته است و میزان رضایت مردم از خدمات بهداشت روانی جنبه جدیدتری به خود گرفته است و نیز تایید شده است که اگر ارائه دهندگان خدمات یاد بگیرند که به مددجویان خود چگونه گوش فرا دهند آنها نسبت به تجارب دیدگاهها و چشم اندازهای بسیار عالی و با ارزشی را فرا روی ارائه دهندگان قرار می دهند.
به هرحال مسلم است که رضایت مددجویان از خدمات پرستاری نقش مهمی در ارتقاء سلامت و بهداشت جمعه دارد. بیمار راضی همکاری بیشتری در امر خود مراقبتی و درمان دارد. برنامه آموزشی را به طور جدی تر و منظر تر دنبال می کند. نقش و استرس کمتری در برخورد با پرستاران دارد و در کل امر سلامتی وی سریع تر پیش می رود.
در حقیقت رضایت یک پدیده است که نقش بسزایی در حفظ و ارتقاء سلامت و پیشگیری از بیماریها دارد. هر قدر میزان رضایت بیماران از خدمات پرستاری افزایش یابد به همان نسبت بهبود جسمی و روانی بیماران سریعت تر و مثبت تر صورت خواهد پذیرفت.
رضایت از خدمات پرستاری را می توان در 2 بعد جسمی و روانی مطرح نمود. عدم رضایت از خدمات پرستاری منجر به ناخرسندی و نارضایتی بیماران و عدم تعامل جسمی و روانی آنها می گردد.
نارضایتی از خدمات پرستاری در اثر عدم پاسخ یا پاسخ ناکامی به نیازهای بیماران از طرف پرستاران صورت می گیرد و باعث بروز ناامیدی و یاس ، خشم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
وضع مطلوب
همانطور که اشاره شد رضایت بیماران از خدمات پرستاری به عنوان یک معیار کیفیت مراقبت اهمیت اساسی فراوانی دارد چرا که اطلاعات زیادی را در مورد میزان موقعیت پرستاران در نیل به ارزشها و انتظارات مورد توجه بیماران در اختیار ما می گذارد و در مدیریت و برنامه ریزی و ارزشیابی برنامه های مراقبت پرستاری ارزش عمده أی دارد. اطلاعات بدست آمده از بیماران از نحوه مراقبت آنان و رضایت آنها از خدمات پرستاری می تواند شواهد مدارک مثبتی را برای نیاز به تغییر در سازماندهی و شیوه ارائه خدمات بهداشتی فراهم آورد.
رضایت بیماران از خدمات پرستاری را می توان از دو جنبه بررسی کرد :
1ـ بعنوان یک متغیر مستقل یعنی متغیری که تغییرات آن منجر به تغییر در متغیرهای دیگر می شود. مثلاً تعیور بیمار در مصرف داروهای تجویز شده و رعایت دستورات پزشکی و ادله تماس بیمار با پزشک معالج خود و سایر مواردی که با افزایش رضایتمندی بیمار شاهد افزایش آنها خواهیم بود مثل استفاده مردم از طب پیشگیری و افزایش سطح سلامت جامعه.
2ـ بعنوان یک متغیر وابسته یعنی متغیری که تغیر آن ناشی از تغیر در متغیرهای دیگر باشد که این همان مفهوم مددجو بودن را شامل می شود و امروزه قریب به اتفاق اکثر تحقیقاتی که در این زمینه انجام می شود در این رابطه است.
آنچه مسلم است این است که هدف از مراقبت ها و خدمات پرستاری این است که این امکان بوجود آید تا بیمار به مدت طولانی تری زندگی کند و مطمئن و راضی باشد. اگر فرد نتواند به طور کاملاً رضایت بخش نقش خود را ایفا نماید و از عهده وظایف خود برآید احساس می کند به عنوان یکی از اعضای جامعه موقعیت ضعیفی دارد و این امر می تواند باعث نارضایتی شود چون این امکان را ندارد که به نوعی زندگی کند که برایش مطلوب باشد.
وسعت رضایت بیماران ارتباط بسیار نزدیکی با درمان ، مراجعه به پزشک جدید و دیدگاه مربوط به بهداشت دارد و به عنوان معیار اصلی برایند در بسیاری از مطالعات مورد تاکید قرار گرفته است.
رضایت بیمار را می توان هم بعنوان یک متغیر وابسته کیفیت مراقبت و هم بعنوان پیشگیری کننده توان رفتارهای بهداشتی مربوطه در نظر گرفت.
ممکن است بیمار هنگام مراجعه به یک مرکز ، یک سری انتظارات و ارزشیابی های قبلی نداشته باشد که در رضایت او تاثیر داشته باشد. در حقیقت هنگامی که بیمار برای دریافت خدمات بهداشتی به سازمان مربوطه مراجعه می کند یک سری از انتظارات و ارزشیابی ها را در ذهن خود دارد که در طی دریافت خدمات از آن مرکز از کلیه افراد و رفتارهای آنان ارزشیابی بعمل می آورد و سرانجام رضایت را عدم رضایت خود را اعلام می دارد.
در سال 1983 سازمان خدمات بهداشتی ملی (NHS) تصویب نمود که کلیه مراکز ارائه خدمات بهداشتی در آمریکا باید در کنترل و تنظیم برنامه خود از نظرات بیماران استفاده نمایند چراکه استفاده از رضایتمندی بیماران و توجه به دلایل عدم رضایت آنها تاثیر مفیدی در رشد کیفی خدمات سازمانها خواهد داشت.
طی مطالعاتی که از بررسی 45 مقاله در آمریکا انجام شده است مشخص شده است که رضایت بیماران شاخص مفید و سودمندی در برآمد در کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران است. در آمریکا و انگلستان برخی از سازمان های بهداشتی از مراقبت یا معالجه بیماران خود توسط پزشکان یا پرستارانی که سطح رضایتمندی مردم از آنها پایین است جلوگیری بعمل می آورند و بر اساس سطح رضایت در جریان به پزشکان یا پرستاران پاداش تعلق می گیرد.
در حال حاضر در این کشورها از رضایتمندی بیماران در ارزشیابی برنامه های آموزشی تدوین شده برای پرستاران و بیماران و تغییر در نحوه ی ارائه خدمات پزشکی و یا پرستاری یک مرکز بعنوان یک اصل استفاده می شود. در این کشورها یک حرکت ملی در جهت توجه به خواست مددجویان در مورد مراقبت های بهداشتی دیده می شود . بعلاوه مفهوم مشارکت استفاده کنندگان از خدمات بهداشتی روانی در خدمات بهداشت روانی نیز مورد تاکید و حمایت قرار گرفته است و میزان رضایت مردم از خدمات بهداشت روانی جنبه جدیدتری به خود گرفته است و نیز تایید شده است که اگر ارائه دهندگان خدمات یاد بگیرند که به مددجویان خود چگونه گوش فرا دهند آنها نسبت به تجارب دیدگاهها و چشم اندازهای بسیار عالی و با ارزشی را فرا روی ارائه دهندگان قرار می دهند.
به هرحال مسلم است که رضایت مددجویان از خدمات پرستاری نقش مهمی در ارتقاء سلامت و بهداشت جمعه دارد. بیمار راضی همکاری بیشتری در امر خود مراقبتی و درمان دارد. برنامه آموزشی را به طور جدی تر و منظر تر دنبال می کند. نقش و استرس کمتری در برخورد با پرستاران دارد و در کل امر سلامتی وی سریع تر پیش می رود.
در حقیقت رضایت یک پدیده است که نقش بسزایی در حفظ و ارتقاء سلامت و پیشگیری از بیماریها دارد. هر قدر میزان رضایت بیماران از خدمات پرستاری افزایش یابد به همان نسبت بهبود جسمی و روانی بیماران سریعت تر و مثبت تر صورت خواهد پذیرفت.
رضایت از خدمات پرستاری را می توان در 2 بعد جسمی و روانی مطرح نمود. عدم رضایت از خدمات پرستاری منجر به ناخرسندی و نارضایتی بیماران و عدم تعامل جسمی و روانی آنها می گردد.
نارضایتی از خدمات پرستاری در اثر عدم پاسخ یا پاسخ ناکامی به نیازهای بیماران از طرف پرستاران صورت می گیرد و باعث بروز ناامیدی و یاس ، خشم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی
رضایت شغلی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟
این مسأله ای است که بسیاری افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای کار که می خواهند برای اولین مرتبه محیط کار را تجربه کنند و چه کسانی که سالهاست در حرفه خود مشغولند و از مشکلات آن رنج می برند. محیط کار هر انسانی خانه دوم اوست، چه بسیار افرادی که عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط کاری خود بگذرانند. ساده پیداست که این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن کسب درآمد به ارتقای دانش حرفه ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند. عوامل متعددی وجود دارد که در کنار هم می توانند ایجاد کننده رضایت شغلی در افراد باشد. چه بسا تنها نبود یک عامل از مجموع این عوامل می تواند از ایجاد رضایت در فرد بکاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد. میزان درآمد، وجهه اجتماعی، امکان ارتقای شغلی، نحوه مدیریت در محل کار، عدم تبعیض و میزان آگاهی فرد از شغل خود از مهمترین عوامل ایجاد رضایت شغلی در افراد است. میزان درآمد عاملی در انتخاب شغل میزان درآمد یکی از جدی ترین و مهمترین دلایل انتخاب شغل در افراد است به گونه ای که در بسیاری از موارد حتی می تواند باعث نادیده گرفتن عوامل دیگر باشد. گاه افرادی را می بینیم که با وجود داشتن مشاغل مهم، کلیدی و دارای پایگاه و وجهه اجتماعی تنها به دلیل کمی درآمد از شغل خود احساس رضایت نکرده به گونه ای که حتی در موارد بسیاری به تغییر شغل خود حتی با شغلهایی با منزلتی پائینتر اقدام می کنند. پزشکی یکی از شغلهایی است که به سرنوشتی این گونه گرفتار آمده است. زمانی پزشکی شغلی با منزلتی بالا و درآمدی خوب بیشترین محبوبیت را در بین اقشار جامعه داشت. اما امروزه به دلیل کثرت جمعیت جامعه پزشکی و همسو نبودن آن با جمعیت جامعه درآمد پزشکان به میزان قابل توجهی کم شده است و شاید هم این کاهش درآمد صرفاً در مقایسه با درآمد پزشکان در گذشته کم به نظر می رسد. اما همین امر پزشکان جوان و جویای پول را به یکی از ناراضی ترین افراد جامعه تبدیل کرده است. دکتر مقدم، پزشک عمومی که در یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران در بخش اورژانس مشغول است در این مورد می گوید: «امروز اکثریت جوانها بیشتر به دنبال درآمد بیشتر به سمت رشته های پزشکی گرایش پیدا می کنند و کمتر به منزلت این شغل می اندیشند. اما وقتی وارد بازار کار می شوند تازه درمی یابند که آن درآمد رویایی سرابی بیش نبوده و حتی کار نیز به آسانی پیدا نمی شود. آمار پزشکان بیکار کمتر از مشاغل دیگر نیست.» دکتر رضایی، پزشک عمومی دیگری است که یک شرکت تبلیغاتی را به تازگی راه اندازی کرده است. در مورد علت تغییر شغلش می گوید: «سطح درآمد پزشکان نسبت به سایر مشاغل بسیار پایین آمده است. مهمترین علت آن هم افزایش تعداد پزشکان نسبت به بیماران است. طبق آمار برای هر هزار نفر یک پزشک احتیاج است. در حال حاضر جمعیت کشور، حدود ۶۰ میلیون نفر است. پس برای این تعداد، شصت هزار پزشک مورد نیاز است. در حالیکه ما بالای صدهزار پزشک در کشور داریم یعنی ۴۰ هزار پزشک بیش از نیازمان داریم. این درحالی است که ۲۰ هزار نفر هم دانشجوی پزشکی هستند. به عبارت دیگر تا دو سه سال دیگر، ۱۲۰ هزار پزشک خواهیم داشت اما جمعیت در این مدت ۲ برابر نخواهد شد. ظرفیت پذیرش دانشجو هم که کم نمی شود، سطح بهداشت مردم هم بالا رفته است. اگر وضع به همین صورت باقی بماند، ما در بازار پزشکی باید برای داشتن مریض با هم رقابت کنیم آن هم رقابت ناسالم برای مریضهایی که وجود ندارند. پس پزشکان این میان بازنده اند و امیدی هم نیست که وضع بهتر شود. پس پزشک یا مجبور است به کارهای جانبی رو بیاورد یا اصلاً تغییر شغل دهد.» آرزو داشتم دکتر شوم ولی نتوانستم دکتر محمد دادگران مدیر گروه کارشناسی ارشد مدیریت رسانه، بیش از منافع مادی عوامل متعددی را در انتخاب شغل مؤثر می داند. مهمترین عوامل از نظر او وجاهت اجتماعی، احترام به ارزش کار افراد، ساعات کار ،امنیت، محیط کار و خدمات رفاهی و روابط انسانی است. او در ادامه می گوید: میان ایفای نقش و نگرش از دیدگاه روانشناسی اجتماعی رابطه ای بسیار نزدیک وجود دارد. آن زمانی که فرد با پیش زمینه های مثبت انتخاب شغل کند طبیعتاً در کار خود تا حد زیادی موفق خواهد بود و برعکس نگرش منفی می تواند پیامدهای ناگواری را در پی داشته باشد. به ویژه در جامعه ای که میان آموزش و تولید رابطه پایدار وجود ندارد. غالباً افراد به کارهایی گمارده می شوند که از سرناچاری آن را انتخاب می کنند. پس با پیش زمینه منفی به انجام وظایف محوله خود می پردازند. این امر به ویژه در زمانی بیشتر نمود می یابد که فرد از لحاظ حقوق و مزایا و امکانات رفاهی در سطح بسیار پایینی قرار داشته باشد. طبیعتاً اکثریت قریب به اتفاق کارکنان و مستمری بگیران ثابت جامعه قدرت خریدشان همواره در حد قابل توجهی پایین تر از سطح جریان عمومی قیمتهاست و همواره شکاف و فاصله عمیقی میان این دو جریان وجود دارد. همین امر عدم تعادل میان مزدها و هزینه کالا و خدمات مورد نیاز برای معیشت را تشدید کرده و آثار سوء آن بصورت کاهش انگیزش کارکنان و تنزل بهره وری در جامعه ما مشهود می شود. عدم کفایت دستمزدها بخشی از مزدبگیران ثابت را ناگزیر می سازد تا در صدد انجام کار دوم و حتی سومی برآیند و این مسأله افزون بر حاکمیت بخشیدن به نوعی روابط ناسالم باعث می شود این مشاغل کاذب وغیرتولیدی توان و انرژی افراد را تا حد زیادی کاهش دهد و همین امر برکیفیت بهره وری کار و عملکرد سازمانهای دولتی و خصوصی اثرات منفی به صورت آسیبهای گوناگون اجتماعی می گذارد. این امر نه تنها تأثیر منفی بر سازمان یا جامعه می گذارد بلکه تا نسوج خانواده راه می یابد و آثار ناگواری در روابط میان افراد درون خانواده از خود بجای می گذارد. در جامعه ای که میان آموزش و تولید رابطه پایدار وجود ندارد، غالباً افراد به کارهایی گمارده می شوند که از سرناچاری آن را انتخاب می کنند. پس با پیش زمینه منفی به انجام وظایف محوله خود می پردازند. نقش مدیریت در رضایت شغلی مدیران در رضایت شغلی کارکنان و کارمندان خود نقش به سزایی دارند. و در واقع یکی از مهمترین ارکان هر محیط کاری به شمار می روند. در بخش خصوصی مدیران به علت باز بودن دستشان در تغییرات واحد خود، به مراتب سهم بیشتری در ایجاد رضایت در کارمندان و زیردستان خود دارند. پرداخت منصفانه و به موقع حقوق کارمندان، ایجاد امکان ارتقای شغلی و ایجاد فضای صمیمی در محیط کاری از مهمترین امکانات آنهاست. «افسانه. م» فارغ التحصیل رشته پرستاری که در سه بیمارستان دولتی و دو بیمارستان خصوصی خدمت کرده و حال پس از هشت سال سابقه کار پرستاری، این شغل را رها کرده و به دنبال شغل جدید است می گوید: «دیگر هیچگونه وابستگی به شغل پرستاری نداشتم. شغل پرستاری به گونه ای است که باید آن را دوست داشته باشی تا بتوانی انجامش دهی. اما من دیگر انگیزه ام را از دست داده بودم، علتش هم برخوردهای خیلی بد از مدیران بود.مخصوصاً در آخرین بیمارستانی که کار می کردم و یکی از بهترین بیمارستانهای خصوصی هم