دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد جایگاه رسانه‌ها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 33 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

جایگاه رسانه‌ها

بر کسی پوشیده نیست که در جوامع در حال توسعه امکان دسترسی عموم مردم به‌رسانه‌های نوشتاری (مکتوب) کمتر از کشورهای توسعه‌یافته است و عامه‌ی مردم اصولاً چندان رغبتی به‌مطالعه نشان نمی‌دهند و کلاً فرهنگ کتابخوانی و خرید روزنامه و نشریه نیز هنوز همه‌گیر و جزو عادات روانه‌ی مردم نشده است. از این‌رو پرداختن ‌به‌جایگاه و کارکرد رسانه‌های گروهی و ‌به‌خصوص بررسی نقش و مسئولیت رسانه‌های فراگیری چون رادیو و تلویزیون که اغلب در این جوامع دولتی و یا در اختیار نهاد‌های وابسته به‌دولت‌اند، از اهمیت بسیار برخوردار است. در ‌هر حال، نمی‌توان از تأثیر گسترده و نفوذی که رسانه‌های صوتی و تصویری بر افکار عمومی چنین جوامعی بجا می‌گذارند غافل شد؛ تا جایی که منبع کسب خبر و داوری در مورد رویداهای جاری و مسایل اجتماعی و سیاسی و چگونگی وضعیت اقتصادی کشور، کمابیش از مجرای اغلب تنگ و یک‌جانبه‌ی این رسانه‌ها و از راه شنیدن رادیو و تماشای تلویزیون صورت می‌گیرد. بنابراین رسانه‌های گروهی گوناگون به‌نسبت درجه اهمیت و فراگیر بودنشان، نقشی مفید یا مُخَرب در فرایند شکل‌گیری جامعه‌ی مدنی می‌توانند داشته باشند. این امر به‌ویژه در مورد ایران و در وضعیت کنونی که جامعه در حال گذار از ساختاری اقتداری به‌مناسباتی مبتنی بر قانون است، ‌به‌مسأله‌ای حیاتی و سرنوشت‌ساز تبدیل شده است؛ چرا که ادامه‌ی کوشش‌های گسترده و دگرگونی‌های امیدوارکننده‌ای که در یک دهه گذشته پدید آمده بود و هم اکنون دچار کندی و رکورد شده است، پیش از هر چیز مستلزم گشایش دوباره در عرصه‌ی مطبوعات و حوزه‌ی نشر کتاب به‌طور اخص و رسانه‌های گروهی به‌طور اعم است. افزون بر اینها، و به‌ویژه با گسترش و همه‌گیر شدن برنامه‌های ماهواره‌ای مبتذل و موذی، مهمتری چالشی که در آینده‌ای بسیار نزدیک جامعه با آن روبرو خواهند شد، نیاز و ضرورت امکان دسترسی آسان و آزاد مردم به‌رسانه‌های صوتی و تصویری غیر دولتی داخلی و قانونی است.

در حال حاضر نیاز جامعه ایجاب می‌کند که این‌گونه رسانه‌ها (رادیو و تلویزیون) از انحصار دولت و از محدوده‌ی تنگ و تُرش ایدئولوژیکی بیرون آیند تا احزاب قانونی و سازمان‌های غیردولتی و بخش خصوصی نیز بتوانند در کنار ارائه‌ی برنامه‌هایی سرگرم‌کننده‌، متنوع و مناسب، دیدگاه‌ها و پیشنهادها و راهکارهای خود را برای اصلاح امور گوناگون و توسعه کشور در زمینه‌های مختلف از مجرای این رسانه‌های فراگیر با مردم و مسئولان در میان گذارند. خاصه آنکه قانونی و قانونمند ساختن امکان راه‌اندازی و ایجاد فرستنده‌های رادیویی غیر انحصاری و تأسیس تلویزیون‌های غیر دولتی در داخل کشور، سبب گوناگونی اخبار و تنوع اطلاعات و گسترش گزارش‌ها و برنامه‌های رنگارنگ خواهد شد و امکان تبادل افکار و طرح مسایل مختلف، چنان گسترده می‌شود که به‌تدریج نیاز مردم برای استفاده از ماهواره‌های خارجی کاهش می‌یابد. به‌گمانم نیازی به‌تکرار و تأئید این اصل بدیهی و اساسی نیست که هیچ ‌نوع‌ اصلاح و دگرگونی و هیچ‌گونه عدالت‌خواهی و عدل‌گستری، و جان کلام آن که هیچ بهبود و پیشرفتی در جامعه به‌وقوع نخواهد پیوست، مگر آنکه پیشتر گفت‌وگویی گسترده و همه‌جانبه میان صاحبان اندیشه و اصحاب ‌نظر و کارشناسان عرصه‌های گوناگون صورت گیرد؛ و کیست که هوشیاری و بیداری مردم و جایگاه اندیشمندان و روشنفکران و منتقدان و نیز فعالیت آزادانه‌ی رسانه‌های مستقل و امکان نشر و پخش افکار و ایده‌های گوناگون را در این فرایند بتواند کتمان کند.

دولت‌ها و رسانه‌ها

گوناگونی مطبوعات و گسترش انتشار نشریات متنوع و متفاوت و ‌به‌طور کلی جایگاه شایسته‌ی رسانه‌های گوناگون در تنویر افکار و ایجاد فضای مناسب برای گفت‌و‌گو و برخورد سالم و سازنده‌ی نظرات و همچنین اهمیتی که رسانه‌های گروهی در ارتقاء سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند، بی گُمان یکی از مهمترین عوامل توسعه‌ی فرهنگی و از نشانه‌های پویایی و تحرک هر جامعه است. بدیهی است که توسعه‌ی فرهنگی - ‌به‌معنای گسترده‌ی آن که در برگیرنده‌ی گشایش و گسترش گفت‌و‌گو‌های فلسفی و فرهنگی و ادبی و هنری است - نه تنها عامل اصلی رشد خودآگاهی جمعی، بلکه زمینه‌ساز توسعه‌ی سیاسی و اقتصادی و تحقق عدالت و شتاب‌بخشِ پیشرفت دانش‌های گوناگون و در واقع نخستین پیش‌شرط حل بنیادی مسایل و رفع مشکلات فراگیر جامعه است. البته این همه زمانی میسر و متحقق می‌گردد که از یک سو صاحبان قدرت و دولت، با قانون‌گرایی و قانون‌گذاری و سعه صدر ‌به‌رسانه‌های گوناگون و نقش آنان



خرید و دانلود تحقیق در مورد جایگاه رسانه‌ها


تحقیق در مورد اقتصاد سیاسی رسانه‌ها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

بی توجهی مطالعات تجربی به نقش نظامهای ارتباطی و ساختا رهای اقتصاد وسیاسی و نبوددیدگاه انتقادی در آنها سبب شد که نظریه های انتقادی این نوع مطالعات را به چالش فراخوانند. مکتب اقتصادی سیاسی رسانه ها از جمله مکاتب انتقادی است که تحت تأثیر آرای اندیشمندانی چون (هربرت شیلرودالاس اسمایت) از دهه1970 میلادی به بعد گسترش یافت . این مکتب براین باور است که رسانه ها مجاری انتقال محتوای فرهنگی هستند. این محتوا مستقل از رسانه ها شکل گرفته است. آنان همانند سایر محققانی که نسبت به جامعه دیدگاهی سوسیالیستی دارند ضمن مطالعه تاریخی نظام سرمایه داری جهانی نتیجه می گیرندکه نظرات حاکم برجامعه همان نظرات طبقه حاکم است. طبقه ای که به مثابه قدرت مادی در جامعه حضور داردوقدرت فرهنگی ومعنوی حاکم نیز هست . بنابراین نظریه پردازان این مکتب برساختارهای پایه ای وبنیان های اقتصادی جامعه تأکید می کنند وبرای درک شکل ومحتوای رسانه ها به بررسی چگونگی توزیع منابع عظیم رسانه ای وصنایع اطلاعاتی وکسانی که آنها را کنترل می کنند می پردازند. در میان مکاتب انتقادی ‏‏‏‏‏‏‎‎‎، مکتب اقتصاد سیاسی با موضوع وسایل ارتباط جمعی بنیادی تر برخوردکرده است.

شیفتگی نابخردانه دراستفاده از فن آوری های نوین ارتباطی واطلاعاتی وچشم بستن به روی منافع ومصالح بلند مدت ملی وغفلت از سیاستگذاری روشن بینانه ارتباطی پیامدهایی سنگین دارد. این شیفتگی و غفلت ناشی از القا ئات دیدگاه هایی است که به «جبر فن آوری » باور دارند وآینده ای خوشبینانه وتخیلی از جهان به واسطه فن آوری های نوین به تصویرمی کشند. توجه به دیدگاه های انتقادی وموشکافی دیدگاه های تجربی مانع عمق یافتن وابستگی ها،بروزبحران های اجتماعی وفرهنگی واتلاف سرمایه های مادی وانسانی خواهدشد .

ماهیت اقتصادسیاسی

برای درک ماهیت اقتصادسیاسی باید جنبه های اجتماعی اقتصادی وسیاسی جامعه وکنش وواکنش متقابل این نهادهابایکدیگر مورد توجه قرار گیرد. دولت، بازاروروابط متقابل بین این دوواژه های کلیدی اقتصادسیاسی هستندبه ویژه مکتب اقتصاد- سیاسی چگونگی تأثیربازارهاونیروهای اقتصادی برتوزیع قدرت ورفاه بین دولت ها وفعالان سیاسی راردیابی می کند. رابطه بین دولت وبازاربویژه تفاوت بین این دو محوراصلی اقتصادسیاسی است ازنظر دولت مرزهای جغرافیایی پایه لازم برای استقلال ملی ووحدت سیاسی است امابازارخواهان حذف تمامی محدودیت هاوموانع سیاسی وغیرسیاسی است که برعملکرد سازوکارقیمت تأثیر دارند. منطق بازار قراردادن فعالیتهای اقتصادی در مکان هایی است که این فعالیت های مولد تر وسود آورترباشنداما همزمان منطق دولت تصاحب وکنترل فرایند رشد اقتصادی و انباشت سرمایه است دراین خصوص «رابرت گیلپین» می نویسد. قرن هاست که بحث درباره ماهیت ونتایج برخورد دو منطق متضاد بازار ودولت ادامه دارد. ونظرات متفاوتی در مورد کنش وواکنش اقتصادوسیاست مطرح است. تفاسیر متضادسه ایدئولوژی اساسا متفاوت از اقتصادسیاسی را به دست می دهد، لیبرالیسم اقتصادی ،اقتصادملی گرا،ومارکسیسم هر یک از این سه ایدئو لوژی حول اثررشد اقتصاد بازارجهانی برماهیت وپویش های روابط بین الملل دورمی زنند. هریک ازاین سه دید گاه به ترتیب از نظرات مرکانتیلیست های قرن 18 – اقتصاددانان کلاسیک ونئوکلاسیک دوقرن گذشته، مارکیست های قرن 19 ومنتقدان رادیکال سرمایه داری واقتصاد بازاری جهانی ریشه می گیرند. این سه دیدگاه درباره تضادهای اجتناب ناپذیر سه مسأله عمومی وبه هم وابسته زیر بحث می کنند :

دلایل وثرات اقتصادی وسیاسی رشد یک اقتصاد بازاری

رابطه بین تحولات اقتصادی وتحولات سیاسی

اهمیت اقتصاد بازاری جهانی برای اقتصادهای ملی

(چگونه اقتصادبازاری جهانی برتوسعه اقتصادی کشوزهای دیگر تأثیر می‌گذارد؟ وچگونه اقتصادبازاری جهانی توزیع ثروت وقدرت را بین جوامع ملی تحت تأثیرقرارمی دهد اکثر لیبرال ها تجارت را موتور رشد می‌دانند و می‌گویند فرآیند رشد تا حد زیادی دراثرعوامل خارجی مثل جریان بین المللی تجارت سرمایه وفن آوری سرعت می گیردمارکسیست های سنتی براین عوامل خارجی باشکستن ساختارهای اجتماعی محافظه کار،توسعه اقتصادی راقدرت می بخشند. یکی ازنتایج اقتصادبازاری برای سیاست ملی وبین المللی- که اثرات اختلال آوری نیز برجامعه می گذارد این است که باواردشدن نیروهای بازارسازوکارقیمت به یک جامعه، روابط ونهادهای اجتماعی سنتی ضعیف شده یاازبین می روند. یک نتیجه دیگراقتصادبازاری این است که اثرقابل ملاحظه ای برتوزیع قدرت وثروت درجوامع دارد.

اقتصادسیاسی رسانه ها

بدون آگاهی به چگونگی توزیع منابع عظیم رسانه ای وصنایع اطلاعاتی واین که چه کسانی این جنبش پرتکاپوراکنترل می کنند نمی توان دریافت که چراشکل ومحتوای رسانه ها به گونه ای است که می بینیم (فرداینگلیس) بنابراین تعبیر فرد اینگلس اقتصاد سیاسی قلب قضیه است به نظر اوحتی در یک ارتباط دو نفره مثل مطالعه یک رمان که در آن رابطه نویسنده وخواننده ظاهرا مستقیم است. بخش غیر مستقیمی ازصنعت گسترده انتشارات ،(ویراستاران،کتابفروشان) دخالت دارداقتصادسیاسی خود را منحصربه تجزیه وتحلیل رسانه های یک کشور نمی‌بیندوفرض اصولی دراقتصادسیاسی این است که رسانه های جهانی دریک نظام گسترده جهانی جمع می آیند.

انزنس برگر عناصرتشکیل دهنده رسانه های رادرنظام جهانی چنین بیان می کنند.ماهواره های خبری، تلویزیون کاست هانوارهای ویدئویی دستکاه های ضبط ویدئویی . تلفن های تصویری پخش صوت استریوفونیک . تکنیک های لیزری فرایند های تکیثرالکترواستاتیک چاپ الکترونیک باسرعت بالا ماشین های حروفچین وفراگیر میکروفیش ها بادستیابی الکترونیک چاپ رادیویی همه این اشکال جدید رسانه به طورمداوم پیوسته های جدیدی راچه بایکدیگروچه باسایررسانه هامثل چاپ رادیو فیلم تلویزیون تلفن وغیره شکل می دهند. مکتب اقتصادسیاسی نظام توزیع کالاهای فرهنگی ونیز ماهیت نهادهای فرهنگی را موردنقد قرارمی دهد به نظر مکتب اقتصادسیاسی، سیاستگذاری فرهنگی نهادهای فرهنگی . یافتن مخاطب برای آثارهنری برای مخاطبان .به نظراین مکتب فرهنگ محصوردر کل نظام است. هنرمند خلاق باوجود منحصربه فردبودن هدفش تنهامی توانددرداخل ساختارها وفرایندهای بازاربه خلق اثرهنری بپردازدشیوه تولیدسرمایه داری «هرچیزی» راجذب معادل آن درنظام ارزش های تبادلی می کند این ماهیت سرمایه داری است درچارچوب سرمایه داری روابط اجتماعی دقیقاتحت سلطه روابط تبادلی (خریدوفروش دربازار)قراردارندوشکل می گیرند.

چارچوب مفهومی مکتب اقتصادسیاسی رسانه ها

چارچوب های مفهومی درحوزه اقتصادسیاسی متفاوت از حوزه های دیگر ومفاهیم جدیدی رادرقالب خود دارد. جنبه هایی این مفاهیم رامی توان درمکتب فرانکفورت یافت . آدورنو وهورکهایر عقیده داشتندکه سرمایه داری عصر جدید می خواهد همه آنچه را که تولید سرمایه داری اولیه به حال خودرهاکرده بودیعنی عرصه های خانوادگی تفریحات واوقات فراغت وعرصه های فرهنگی زندگی راتصاحب وصنعتی کند منطق سرمایه داری آن راوامی دارد تا درجست وجووسپس اشباع بازارهای جدیدبرآید. صنایع فرهنگی تضادهایی رابرای سرمایه داری به وجود می آورداین امرناشی از رقابتی است که درچارچوب صنایع فرهنگی درجریان است. دلیل رقابت محدودبودن منابع ونیز محدودبودن پاداش هااست. تولیدسرمایه داری برتولیدوتوزیع انبوه کالاهامتکی است فروش بیشترقیمت ها راکاهش می دهدوسقف نرخ سودرابالاترمی بردتولیدسرمایه داری نوعی گرایش را برای جایگزینی کالای نوبه جای کالای کهنه به وجودمی آورداین دور«خرید- کهنه شدن- جایگزین سازی »با تبلیغات صورت می گیرداین دورقوه محرکه سرمایه داری است البته برای تولیدسرمایه داری این مهم است که نوآوری ارزان تمام شود . امافعالیت فرهنگی اقتضامی کند که موادومطالب آزادانه انتخاب شوند وترجیحا تازه باشندمصرف فرهنگی درمقابل کشش تولیدبه سمت قالبی کردن محصولات مقاومت می کند. ازسوی دیگردوام پذیری نسبی کالاهای فرهنگی باتولیدسرمایه داری درتضاداست . برای کنترل تضادهای مذکورشرکت های صنعتی فرهنگی روش های مختلفی راتجربه می کنند .

گزینش مجموعه ای ازآثارمحبوب قدیمی به عنوان آثارکلاسیک موردتمجید وتحسین ، که فروش منظم آثار مزبوررابرای مدتی طولانی تضمین می کند .

وقتی که یک صنعت فرهنگی اثری راموفقیت آمیزبیابدتلاش می کندتاحدامکان به تکثیرآن بپردازد .

ارائه مجموعه ای ازآثاربه جای یک اثر، که درنتیجه شانس فروش آنها بالاترمی رودزیرا موفقیت یک اثرنوبه شانس وتصادف بستگی داردواین چیزی نیست که بتوان برای آن برنامه ریزی کرد .

تلاش برای جلوگیری از تکثیرغیرمجازبه وسیله قوانین مربوط به حق انحصارتکثیر

چشم پوشی ازسودحاصله ازفروش فیلم ها نوارهای ویدئویی وکاست ها ومحول کردن مسئولیت سودآوری به سخت افزار. مخاطبان سرکش ودمدمی هستند وقت آنهامحدوداست وبدین ترتیب بازارنمی تواندبرای همیشه گسترش یابدآنها برنوبودن اصراردارندچهره قدرتمندوخلاق شخصی است که به درستی حجم مخاطبین راحدس زندواین مخاطبین راعرض یک مجموعه وسیع ازآثارفرهنگی حفظ کندبراین اساس خلاقانه ترین کارکردرادرصنایع فرهنگی «گزینشگران برعهده دارند.آنان محصول رابامخاطب پیوندمی



خرید و دانلود تحقیق در مورد اقتصاد سیاسی رسانه‌ها