دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره پروتون واتم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تعداد پروتونهای هسته نوع اتم را مشخص می‌کند. برای مثال اگر 13 پروتون و 14نوترون، یک هسته را تشکیل دهند و 13 الکترون هم به دور آن بچرخند، یک اتم آلومینیوم خواهید داشت و اگر یک میلیون میلیارد میلیارد اتم آلومینیوم را در کنار هم قرار دهید، آنگاه نزدیک به پنجاه گرم آلومینیوم خواهید داشت! همه آلومینیوم هایی که در طبیعت یافت می‌شوند، آلومینیوم 27 نامیده می‌شوند. عدد 27 نشان دهنده جرم اتمی است که مجموع تعداد پروتونها و نوترونهای هسته را نشان می‌دهد.اگر یک اتم آلومینیوم را درون یک بطری قرار دهید و میلیونها سال بعد برگردید، باز هم همان اتم آلومینیوم را خواهید یافت. بنابراین آلومینیوم 27 یک اتم پایدار نامیده می‌شود.بسیاری از اتمها در شکل های مختلفی وجود دارند. مثلاً مس دو شکل دارد: مس 63 که 70 درصد کل مس موجود در طبیعت است و مس 65 که 30درصد بقیه را تشکیل می‌دهد. شکل های مختلف اتم، ایزوتوپ نامیده می‌شوند. هر دو اتم مس 63 و مس 65دارای 29پروتون هستند، ولی مس 63دارای 34 نوترون و مس 65دارای 36 نوترون است. هر دو ایزوتوپ خصوصیات یکسانی دارند و هر دو هم پایدارند.

اتمهای ناپایدارتا اوایل قرن بیستم، تصور می‌شد تمامی اتم‌ها پایدار هستند، اما با کشف خاصیت پرتوزایی اورانیوم توسط بکرل مشخص شد برخی عناصر خاص دارای ایزوتوپ های رادیواکتیو هستند و برخی دیگر، تمام ایزوتوپ هایشان رادیواکتیو است. رادیواکتیو بدان معنی است که هسته اتم از خود تشعشع ساطع می‌کند.

هیدورژن مثال خوبی از عنصری است که ایزوتوپ های متعددی دارد و فقط یکی از آنها رادیو اکتیو است. هیدروژن طبیعی ( همان هیدروژنی که ما می‌شناسیم) در هسته خود دارای یک پروتون است و هیچ نوترونی ندارد. ( البته چون فقط یک پروتون درهسته وجود دارد نیازی به نوترون نیست ) ایزوتوپ دیگر هیدروژن، هیدروژن 2 یا دو تریوم است که یک پروتون و یک نوترون در هسته خود جای داده است. دوتریوم، فقط 0/015 درصد کل هیدروژن را تشکیل می‌دهد و در طبیعت بسیار کمیاب است، با این حال مانند هیدورژن طبیعی رفتار می‌کند. البته از یک جهت با آن تفاوت دارد و آن، سمی بودن دوتریوم در غلظت های بالاست. دوتریوم هم ایزوتوپ پایداری است، ولی ایزوتوپ بعدی که تریتیوم خوانده می‌شود، ناپایدار است. تریتیوم که هیدروژن 3 نیز خوانده می‌شود، در هسته خود یک پروتون و دو نوترون دارد و طی یک واپاشی رادیواکتیو به هلیوم 3 تبدیل می‌شود. این بدان معنی است که اگر ظرفی پر از تریتیوم داشته باشید و آن را بگذارید و یک میلیون سال بعد برگردید، ظرف شما پر از هلیوم 3 است. هلیوم 3 از 2 پروتون و یک نوترون ساخته شده وعنصری پایدار است ).

 

در برخی عناصر مشخص، به طور طبیعی همه ایزوتوپ‌ها رادیواکتیو هستند. اورانیوم بهترین مثال برای چنین عناصری است که علاوه بر رادیواکتیویته زیاد سنگین ترین عنصر رادیواکتیو هم هست که به طور طبیعی یافت می‌شود. علاوه بر آن، هشت عنصر رادیواکتیو طبیعی هم وجود دارند که عبارتند از پولوتونیوم، استاتین، رادون، فرانسیم، رادیوم، اکتینیوم، توریم و پروتاکتسینانیوم. عناصر سنگین تر از اورانیوم که به دست بشر در آزمایشگاه ساخته شده اند، همگی رادیواکتیو هستند.

واپاشی رادیو اکتیووحشت نکنید بر خلاف اسمش این فرایند بسیار ساده است! اتم یک ایزوتوپ رادیواکتیو طی یک واکنش خودبخودی به یک عنصر دیگر تبدیل می‌شود. این واپاشی معمولاً از سه راه زیر انجام می‌شود:1- واپاشی آلفا2- واپاشی بتا3- شکافت خودبه خودی

توضیح تفاوت این سه راه کمی مشکل است اما بدون اینکه بدانید این سه راه چه فرقی با هم می‌کنند هم می‌توانید از ادامه مطلب سر در آورید!! اگر خیلی هم علاقمندید بدانید اینجا را کلیک کنید.در این فرآیندها چهار نوع تابش رادیواکتیو مختلف تولید می‌شود:1- پرتو آلفا2- پرتو بتا3- پرتو گاما4- پرتوهای نوترون



خرید و دانلود مقاله درباره پروتون واتم


مقاله درباره آبیاری تحت فشار را توسعه دهیم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

آبیاری تحت فشار را توسعه دهیم

به‌ازاء هر هکتار آبیاری تحت‌فشار، امکان اشتغال دائم ۷۸/۰ نفر فراهم می‌گردد، لذا با توجه به افزایش جمعیت جویای کار که با نگرشی جدید از زاویه اشتغال‌زائی به مقوله توسعه آبیاری تحت‌فشار می‌تواند ضرورت اجراء این روش به‌عنوان عزم‌ملی در دستور کار قرار گیرد که تا حدودی بتواند بحران بیکاری را جبران کرده و توجیه مناسبی برای الزام سرمایه‌گذاری دولتی در این بخش باشد.

 

با عنایت به برنامه‌ریزی‌های به‌عمل آمده تا سال ۱۴۰۰، جمعیت کشور به ۱۲۰میلیون نفر خواهد رسید که نیاز غذائی این جمعیت حداقل ۱۲۰ میلیون تن در سال را شامل می‌شود و اگر بخواهیم با توجه به وضعیت فعلی استفاده ار آب، این حجم را تأمین کنیم، حداقل به ۱۶۵ میلیارد مترمکعب آب نیاز داریم که با توجه به پتانسیل آب قابل استحصال کشور که حداکثر ۱۳۰ میلیارد مکعب را شامل می‌شود، عملاً غیرقابل دسترس است.

با توجه به آمار ارائه شده، امکان بروز بحران و خطر شیوع فقر غذائی و وابستگی غذائی به کشورهای دیگر اجتناب ناپذیر خواهد بود، لذا تنها روش قابل حصول، بهره‌برداری بهینه از آب موجود است و با عنایت به این‌که بیش از ۹۰ درصد آب استحصال شده در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، کاراترین روش، بالا بردن راندمان کارائی و کاربردی آب در این بخش می‌باشد؛ بنابراین بایستی زمینه‌های سرمایه‌گذاری را به سمتی سوق دهیم که از هر واحد آب، حداکثر محصول را تولید کنیم که این ممکن نیست، مگر این‌که در کنار فعالیت‌های زراعی، راندمان آبیاری را از حد فعلی به‌حد قابل‌قبول با استفاده از توسعه روش‌های آبیاری تحت‌فشار ارتقاء بخشیم و این نیز نیازمند سرمایه‌گذاری است؛ لذا بایستی بخشی از این سرمایه‌گذاری را دولت متقل شود تا بتواند از این بحران فراگیر و زودهنگام، کشور را رهائی دهد، چون راهی به‌جزء این، برای حصول امنیت غذائی و فرار از فقر غذائی و استقلال کشور امکان‌پذیر نیست.

‌● اشتغال‌زائی

برآورده‌های انجام شده نشان می‌دهد به‌ازاء هر هکتار آبیاری تحت‌فشار، امکان اشتغال دائم ۷۸/۰ نفر فراهم می‌گردد، لذا با توجه به افزایش جمعیت جویای کار که با نگرشی جدید از زاویه اشتغال‌زائی به مقوله توسعه آبیاری تحت‌فشار می‌تواند ضرورت اجراء این روش به‌عنوان عزم‌ملی در دستور کار قرار گیرد که تا حدودی بتواند بحران بیکاری را جبران کرده و توجیه مناسبی برای الزام سرمایه‌گذاری دولتی در این بخش باشد.

در ذیل به‌صورت خلاصه پارامترهای مؤثری که توسعه آبیاری تحت‌فشار در اشتغال‌زائی اثر مستقیم دارند، اشاره می‌شود:

الف. برای اجراء روش‌های آبیاری تحت‌فشار نیاز به لوازم و تجهیزاتی می‌باشد که با توجه به برنامه‌ریزی‌های به‌عمل آمده تقریباً امکان تولید کیفی ۹۵ درصد از لوازم تجهیزات موردنیاز در این بخش در کشور فراهم شده است که در صورت توسعه این روش‌ها صنعت‌گرانی که در این‌بخش در قالب کارخانه‌های بزرگ و کوچک مشغول فعالیت هستند، می‌توانند به‌کار خود ادامه دهند که هم اشتغال‌زاست و هم موجب ایجاد ارزش افزوده می‌شود.

ب. برای اجراء روش‌های آبیاری تحت‌فشار تشکل‌های خدماتی مهندسی در بخش خصوصی با به‌کارگیری کارشناسان تحصیل‌کرده در رشته‌های مرتبط تشکیل شده است که با توسعه آن می‌توان از این پتانسیل ایجاد شده به‌نحو احسن بهره‌گیری کرد به‌طوری‌که علاوه بر اثرگذاری در اشتغال‌زائی، تزریق نیروهای متخصص در بخش کشاورزی را نیز به‌دنبال دارد.

ج. توسعه روش‌های آبیاری تحت‌فشار علاوه بر افزایش راندمان سبب افزایش سطح زیرکشت آبی نیز خواهد شد، در اشتغال‌زائی و امنیت غذائی بسیار مؤثر می‌باشد.

● ارزش افزوده

با توجه به پتانسیل‌های موجود در روش‌های آبیاری تحت‌فشار من‌جمله آبیاری به‌موقع و به اندازه، این ثمره را به‌دنبال دارد که بدون این‌که در دیگر پارامترهای مؤثر در عملیات کاشت، داشت و برداشت محصول زراعی تغییری حاصل شود، خودبه‌خود انکارناپذیری بر کمیت و کیفیت محصول در واحد سطح داشته باشد.

با توجه به گزارش‌های دریافت شده از سراسر کشور، با به‌کارگیری روش‌های آبیاری تحت فشار، می‌توان انتظار حداقل ۶۰ تا ۷۰ درصد افزایش کمیت و ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش کیفیت محصول را داشت که این ارزش افزوده می‌تواند تا حدود بسیاری در امر امنیت غذائی که از دغدغه‌های مسئولین اساسی کشور است، مؤثر واقع گردد. این ممکن نیست مگر این‌که حمایت‌های مؤثر دولت در امر برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری را به‌دنبال داشته باشد.

● افزایش سطح زیرکشت آبی

الف. سالانه مقدار متنابهی آب از رودخانه‌های مرزی به خارج از کشور و همچنین آب رودخانه‌های سیلابی به تالاب‌ها، دریاچه‌های مرکزی، دریاچه ارومیه و دریاچه خزر می‌ریزد و از دسترس خارج می‌شود. با توجه به این‌که اراضی حاشیه این رودخانه‌ها دارای پستی بلندی بسیار و عمق خاک زراعی کم می‌باشد، امکان بهره‌گیری از آنها با روش‌های معمول آبیاری امکان‌پذیر نمی‌باشد، از این‌رو در صورتی‌که بخواهیم از این منابع خدادادی که هرساله از کشور کم‌آبی چون ایران به‌هدر می‌رود، به‌صورت اصولی و بهینه استفاده کنیم، می‌توانیم با احداث ایستگاه‌های پمپاژ کوچک و کم‌هزینه‌ و اجراء انواع روش‌های آبیاری تحت‌فشار به توسعه اراضی آبی کشور پرداخته و از این رهگذر علاوه بر تولید میلیون‌ها تن محصولات کشاورزی، به اشتغال‌زائی نیز کمک مؤثری شود.

ب. همان‌طوری‌که اشاره شد، با استفاده از روش‌های آبیاری تحت‌فشار و افزایش راندمان آبیاری با استفاده از آب ذخیره شده می‌توان به توسعه اراضی آبی کشور پرداخت و با توجه به آمار موجود، حداقل به‌ازاء هر هکتار اراضی که به روش‌های آبیاری تحت‌فشار تجهیز می‌شود، حداقل برای یک هکتار از اراضی دیم آب ذخیره می‌گردد که در صورت مهیا بودن شرایط، می‌توان به توسعه اراضی آبی کشور پرداخت که با این استفاده از این پتانسیل می‌توان علاوه بر اشتغال‌زائی، در جهت امنیت غذائی و افزایش تولیدات کشاورزی گامی مؤثر



خرید و دانلود مقاله درباره آبیاری تحت فشار را توسعه دهیم


تحقیق در مورد خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد (بافرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

«خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد»

زیباترین شروع: بسم الله

زیباترین نام: الله

زیباترین معجزه : قرآن

زیباترین سوره: حمد

زیباترین آیه: تطهیر

زیباترین دین : اسلام

زیباترین سلسله: انبیاء

زیباترین بانگ: تکبیر

زیباترین آواز: اذان

زیباترین عبادت: نماز

زیباترین خانه: کعبه

زیباترین انسان: رسول اکرم (ص)

زیباترین مظهر العجائب: حضرت علی (ع)

زیباترین پارسا: حضرت علی (ع)

زیباترین میزان حق: حضرت علی (ع)

زیباترین مادر: حضرت فاطمه زهرا (س)

زیباترین مظلومه: حضرت فاطمه زهرا (س)

زیباترین کریم: امام حسن (ع)

زیباترین شهید: امام حسین (ع)

زیباترین تشنه لب : امام حسین (ع)

زیباترین جانباز: حضرت ابوالفضل (ع)

زیباترین علمدار: حضرت ابوالفضل (ع)

زیباترین غنچه: حضرت علی اصغر(ع)

زیباترین اربا اربا: حضرت علی اکبر (ع)

زیباترین سخنگو: حضرت زینب(س)

زیباترین سه ساله: حضرت رقیه (س)

زیباترین عابد: حضرت سجاد (ع)

زیباترین عالم: حضرت باقر (ع)

زیباترین استاد: حضرت صادق(ع)

زیباترین زندانی: حضرت موسی بن جعفر (ع)

زیباترین غریب: حضرت رضا (ع)

زیباترین امام: حضرت جواد (ع)

زیباترین کریمه: حضرت فاطمه معصومه (س)

زیباترین رهنما: حضرت هادی (ع)

زیباترین پدر: امام حسن عسگری (ع)

زیباترین منتقم: حضرت مهدی (عج)

زیباترین بنّا: حضرت ابراهیم (ع)

زیبا ترین شعار: لا اله الا الله



خرید و دانلود تحقیق در مورد خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد (بافرمت word)


تحقیق درباره خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

«خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد»

زیباترین شروع: بسم الله

زیباترین نام: الله

زیباترین معجزه : قرآن

زیباترین سوره: حمد

زیباترین آیه: تطهیر

زیباترین دین : اسلام

زیباترین سلسله: انبیاء

زیباترین بانگ: تکبیر

زیباترین آواز: اذان

زیباترین عبادت: نماز

زیباترین خانه: کعبه

زیباترین انسان: رسول اکرم (ص)

زیباترین مظهر العجائب: حضرت علی (ع)

زیباترین پارسا: حضرت علی (ع)

زیباترین میزان حق: حضرت علی (ع)

زیباترین مادر: حضرت فاطمه زهرا (س)

زیباترین مظلومه: حضرت فاطمه زهرا (س)

زیباترین کریم: امام حسن (ع)

زیباترین شهید: امام حسین (ع)

زیباترین تشنه لب : امام حسین (ع)

زیباترین جانباز: حضرت ابوالفضل (ع)

زیباترین علمدار: حضرت ابوالفضل (ع)

زیباترین غنچه: حضرت علی اصغر(ع)

زیباترین اربا اربا: حضرت علی اکبر (ع)

زیباترین سخنگو: حضرت زینب(س)

زیباترین سه ساله: حضرت رقیه (س)

زیباترین عابد: حضرت سجاد (ع)

زیباترین عالم: حضرت باقر (ع)

زیباترین استاد: حضرت صادق(ع)

زیباترین زندانی: حضرت موسی بن جعفر (ع)

زیباترین غریب: حضرت رضا (ع)

زیباترین امام: حضرت جواد (ع)

زیباترین کریمه: حضرت فاطمه معصومه (س)

زیباترین رهنما: حضرت هادی (ع)

زیباترین پدر: امام حسن عسگری (ع)

زیباترین منتقم: حضرت مهدی (عج)

زیباترین بنّا: حضرت ابراهیم (ع)

زیبا ترین شعار: لا اله الا الله



خرید و دانلود تحقیق درباره خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد


تحقیق در مورد چگونه امت پیامبر فرزند پیغمبر را کشتند (بافرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

چگونه امت پیامبر فرزند پیغمبر را کشتند:

 حوادث سخت عاشورا و کربلا 50 سال بعد از وفات رسول الله واقع شد آنهم به دست مسلمانان و پیروان رسول الله ، مردمی که معروف به تشیع و دوستی آل علی بود به دست مسلمانان که شهادتین می دادند، نماز می خواندند، روزه میگرفتند، حج می رفتند به آئین اسلام، ازدواج و اموات خود را به خاک می سپاردند به دست کسانی که با علی و پیامبر زندگی می کردند آن همه کرامتها و صحبتها و نما خواندن های پیامبر و علی ماتوس بودند.

به یقین نمی توان گفت منکر اسلام بودند و حتی منکر امام حسین (ع) هم نبودند و به جرأت یقین داشتند مقام امام حسین(ع) افضل از یزید بوده پس چطور شد که اولا حزب ابوسفیان زمام حکومت را به دست بگیرد ابوسفیانی که قائد اعظم مشرکین بود و با پسرش معاویه دوش به دوش با اسلام می جنگیدند و همان معاویه سی سال بعد از وفات پیامبر والی شام  و سپس 20 سال خلیفه مسلمین شد یعنی 20 سال جنگید (با اسلام) ثانیا خود شیعیان ظاهری ، قاتل امام شدند کوفیان در عین علاقه به اهل بیت و حسین (ع) با او جنگیدند.

اول به خاطر رعب و وحشت بود که از زمان زیاد (پدر ابن زیاد ، یا عبیدالله بن زیاد) و معاویه شروع شده بود

دو جنبه قیام عاشورا:

حادثه و تاریخچه کربلا دو صفحه دارد یک صفحه سفید و نورانی دیگری صفحه سیاه و ظلمانی که هر دو صفحه در این صحنه روزگار دنیا، بی نظیر است.

صفحه ظلمانی از آن نظر که در آن فقط جنایت دیده می شود که شاید به جای حادثه بهتر باشد فاجعه بنامیم. می بینیم، آب ندادن به انسانها را می بینیم، زن و بچه اسیر و تشنه را شلاق زدن می بینیم، اسیر را بر شتر بی جهاز سوار کردن می بینیم ترساندن زن و بچه های یتیم و آتش زدن خیمه های آنها را می بینیم عریان کردن سر بهترین زنان دنیا را می بینیم که جانیان آن یزید بن زیاد و عمرسعد و شمر و خولی و حرمله و .... می باشند.

در دنیا جنگهای بسیار دیده شده مانند جنگهای صلیبی ، جنگ اروپایئان در اندلس ،کشتار آمریکائیان در ویتنام و ...  ولی این طور فاجعه ای دیده نشده که اهل بیت و دوستان و بزرگان خود را اینگونه به شهادت برسانند.

صفحه نورانی آن، که مقدس، و دارای درس اخلاقی ولی گریه آور است افتخارات امام و یارانش و اسراط، می باشند که چگونه ایثار و فداکاری را برای  بشریت به ارمغان آورده اند این صفحه نورانی بحدی است که دستگاه بنی امیه به اشتباه خود پی برد و هر کدام تقصیر را به گردن دیگری انداخت و دیدند که پیکر بی روح حسین(ع) از زنده ایشان برای آنها مزاحمتر است.

تربت مرقد امام، کعبه صاحبدلان شد بطوریکه زینب(س) فرمود (کدکیدک ، واسع سعیک ، ناصب جهدک فو لله لاتمحوذکرنا، ولا تمیت و حینا) (هر نقشه ای که داری ، بکار ببر ولی مطمئن باش تو نمی توانی بردار مرا بکشی ، برادرم زندگیش طوری دیگر است او نمرد بلکه زنده تر شد) حتی خود امام در شب عاشورا می فرماید: (من یارانی در جهان بهتر از یاران خود سراغ ندارم و شما را بر یاران جنگ بدر که یاران پیغمبر بودند ترجیح می دهم) و اشخاص نورانی کننده این صفحه امام حسین ، حضرت اباالفضل ، علی اکبر، علی اصغر، حبیب بن مظاهر ، زهیر،  مسلم بنی عقیل و  مسلم بن عوسجه هستند.

شب عاشورا :

وقتی سپاه عمر سعد نزدیک خیمه ها شد امام به حضرت عباس فرمود سوار شو و خودت را به لشگر عمر سعد برسان ببین چه خبر است و چه می خواهند حضرت اباالفضل با زهیر بن قیس و حبیب بن مظاهر جلوی آنها رفتند و فرمودند من از طرف امام پیام آورده ام که ببینم چه خبر است. عمر سعد گفت امیر ابن زیاد گفته به شما پیشنهاد بدهم یا تسلیم شوید یا با شما بجنگیم، اطاعت حضرت عباس از امام را ببینید فرمود من از طرف خودم نمی توانم چیزی بگویم از امام جواب خواهم گرفت و حضرت عباس نزد امام می آید و همراهان او مقابل سپاه عمر سعد می مانند حبیب بن مظاهر به آنها گفت: به خدا فردای قیامت، پیش خدا بد مردمی باشند آن مردمی که کشته باشند ذریه پیغمبر خود را و خاندان و اهل بیت او را.  شخصی به او اهانت کرد و گفت از خودت تعریف نکن تو نزد ما از شیعیان این خانواده نبودی حبیب پاسخ می دهد: از این موقعیتی که اکنون دارم نمی فهمی که من از شیعیانم؟ به خدا من نامه ای به حسین ننوشتم و وعده یاریش ندادم بلکه با اعتقاد او را یاری می کنم و جانم را قربانیش خواهم کرد برای آنکه شما حق خداون و رسولش را ضایع کردید.

     حضرت عباس به نزد امام رسید و گفته عمر سعد را به حضرت رساند حضرت فرمود می جنگیم ولی نزد آنها برو و اگر توانی کار را به فردا انداز بعد برای اینکه توهمی پیش نیاید که آنها فکر کنند که حسین یک شب را غنیمت شمرد که شاید زنده بماند فرمود خدا خودش می داند که من این مهلت را به عنوان شب آخر عمرم،  دلم خواست با معبودم راز و نیاز کنم و قرآن و عبادت کنم و آموزش بخواهم و خدا می داند که من نماز و تلاوت قرآن و کثرت دعا و استغفار را دوست دارم این مهلت برای هر دو طرف مایه امیدواری بود زیرا حسین (ع) انتظار تکمیل یاران جانباز خود را داشت که جمعی شب عاشورا به حضرت       پیوستند و جمعی هم ظهر عاشورا (که حربن یزید ریاحی که در شمار آنها بود) به حضرت پیوندند و بدون پیوست این تعداد، کاروان شهادت حسینی کاملی نبود و از طرف دیگر خود شب زنده داری حسین و اصحابش در برابر این سپاه کفر، اتمام حجتی دیگر بود چون بسیاری از آنان ، نسبت به امام مظلوم، در اشتباه بودند و برای عمر سعد هم امید می رفت که در ضمن این مهلت برای امام، شاید از استقامت دست بکشد و دست او به خون پسر پیغمبر (ص) آغشته نگردد و آبرویش برای دنیایش محفوظ بماند حضرت عباس برگشت و عمر سعد نیز درخواست امام را قبول کرد آن شب امام با وضع فوق العاده ای به سر برد، شب هنگام یاران خود را جمع کرد امام سجاد فرمودند با آنکه بیمار بودم نزدیک رفتم و شنیدم پدرم به یارانش می فرمود:

بهترین ستایشی را بر خداوند نمایم و برسود و زیان ، او را سپاس گذارم . با خدایا، من تو را سپاس گویم که ما خانواده را به نبوت گرامی داشتی و قرآن را به ما آموختی و در دین دانا ساختی و به ما گوشهای شنوا، دیده بینا و دل روشن دادی، ما را از شکرگزاران خود بپذیر. اما بعد من در میان اصحاب جهان با وفاتر و بهتر از اصحاب خود نمی دانم در میان خانواده ها مهربانتر از افراد خانواده خود نمی شناسم  انی لا اعلم اصحاباء اوفی و لاخیراء من اصحابی و لااهل بیت او قبل و لاافضل من اهل بیتی . خداوند شما همه را از طرف من جزای خیر دهد من به همه شما اجازه دادم تا همه شماها آزادانه بروید و من شما را حلال کردم این شب تاریک، شما را فرا گرفته در امواج ظلمات، خود را از گرداب بیرون بکشید هر کدام از شما دست یکی از افراد خاندان مرا بگیرد و در روستاها و شهرها پراکنده شود زیرا این مردم مرا می خواهند و اگر مرا گرفتار کنند از جستجوی دیگران بگذرند.)

اولین نفر حضرت ابوالفضل (ع) صحبت نمودند و ابراز وفاداری کردند و هر کدام ا زاصحاب مطلبی عرض کردند مسلم بن عوسجه (ما دست از تو بر نمی داریم نیزه به سینه دشمن می کنم و تا دسته شمشیر در دست داریم با آن بجنگم و اگر سلاح به ستم نماند به آنها سنگ بیاندازم به خدا اگر بدانم که کشته می شوم و زنده می شوم و سپس کشته می شوم و سوخته می شوم و خاکسترم را باد می دهند و هفتاد بار با من چنین کنند از تو جدا نشوم تا در آستانت بمیرم ولی افسوس که فقط یک جان دارم) زهیربن قین (به خدا من دوست دارم کشته شوم و زنده شوم و باز کشته شوم تا هزار بار و خداوند با این کشتار، از تو و خاندانت دفاع کند) سپس حضرت قاسم بن الحسن (ع) قیام کرد. قاسم، 13 سال سن دارد پیش خودش شک می کند که آیا این شهادت نصیب منهم می شود  یا نه، رو به حضرت می کند و می گوید : یا عماه انا فی من قتل؟ آیا من هم جزط، کشته شدگان هستم حضرت از او پرسید کیف الموت عندک؟ مرگ پیش تو چگونه است عرض کرد یا عماهاحلی من العیل شیرین تر از عسل حضرت فرمود نعم ابن اخی بله ای فرزند برادرم ولی به به درد سختی مبتلا خواهی شد قاسم  الحمدلله گفت.

امام سجاد (ع) می فرمایند وقتی امام وفاداری یارانش را دیدند به آنها فرمودند اکنون سربردارید و نگاه کنید . آنها جای خود را در بهشت دیدند و امام، جایگاه تک تک آنها را به ایشان نشان داد.

در شب عاشورا امام برنامه های مفصلی دارد من جمله آماده کردن سلاحها و همچنین به اصحابش دستور داد تا گودالی خندق مانند، در پشت خیمه ها بکنند به طوریکه اسبها هم نتوانند از روی آن رد شوند و از پشت حمله کنند و داخل گودال هیزم ریختند و آنها را افروختند تا دشمن بفهمد تا وقتی حسین زنده است نمی توانند به خیمه ها حمله کنند سپس امام به یارانش فرمود که خیمه ها را نزدیک به هم کنند و طناب خیمه ها را درون یکدیگر بکشند بگونه ای که عبور یک نفر هم  از بین خیمه ها ممکن نباشد و دشمن تنها از روبرو بتواند با آنها بجنگد سپس امام شروع به عبادت نمودند و تمام شب را به دعا و راز و نیاز به درگاه خداوند مشغول شدند و یارانش همه از ایشان تبعیت نمودند . راوی می گوید تلاوت قرآن و دعا و گریه ایشان مانند زنبوران عسل بود حتی عده ای از سپاه دشمن را به گریه می انداخت .

امام صبح عاشورا نماز صبح را با اصحابش خواند و اسب رسول الله که مرتجز  نام داشت سوار شد و اصحاب را برای پیکار آماده کرد همه آنها که 32 سواره و 40 پیاده بودند البته روایتها مختف است 45 نفر 61 نفر هم روایت شده است. اما مشهور به آن تن می باشد.

امام ، زهیر بن قین را بر میمنه و حبیب بن مظاهر را به میسره سپاهش گمارد و پرچم را به حضرت ابوالفضل(ع) داد و دستور داد هیزم ها را که پشت خیمه ها جمع آوری کرده بودند در خندق ریختند که مانند نهر بزرگی در پشت خیمه ها شده بود هیزم ها را آتش زدند که مبادا دشمن از پشت حمله کند. عمر سعد هم صبح عاشورا لشگر خود را صف کرد عبدالله بن زهیر ازدی را به فرماندهی نیروهای  اهل مدینه گماشت قیس بن اشعث را بر اهالی رییعه و کنده عبدالرحمان بن ابی سبره حنفی را به اهالی مذحج و بنی اسد گمارد- حر بن یزید ریاحی را سردار تمیم و همدان نمود و فرماندهی میمنه سپاه را به عمر و بن حجاج زبیدی و فرماندهی میسره را به شمر بن ذی الجوشن و فرماندهی سواره نظام را به عروه بن قیس احمسی و فرماندهی پیادگان را به شبث بن ربعی یوبوعی و پرچم را به آزاده کرده خود، درید سپرد.

سپس امام فرمان دادند خیمه ای تهیه نمایند و در آن مشک بردند و سورمه ای درست نمودند سپس خود و اصحاب به چشم نوره (سورمه) کشیدند.

لشگر عمر سعد آمدند و گرد خیمه های حسین دور زدند وقتی آتش خندق را دیدند و راه حمله از پشت را بسته دیدند شمربن ذی الجوشن فریاد زد ای حسین پیش از قیامت به آتش شتافتی (آنقدر ناتوان و نامرد بودند که با سپاهی 30 هزار نفری در مقابل 72 تن به همراه زن و بچه ، باز می خواستند از پشت حمله کنند). امام فرمودند ای زاده مادر ی بزچران تو شایسته نیران هستی (آتش). مسلم بن عوسجه خواست او را با تیر بزند، امام نگذاشت و فرمود من دوست ندارم آغازگر نبرد باشم. نقشه لشگر کوفه این بود که با عده فراوان خود، امام را محاصره کنند و آنها را اسیر نمایند و به کوفه ببرند و اصلا فکر نمی کردند که این جمعیت اندک، در برابر 30 هزار نفر، چنان جبهه ای مستحکم و قدرتمند تشکیل دهند.  این نقشه ای که امام کشیدند و دعکی که از خیمه ها و خندق آتش فراهم کردند، یکی از شاهکارهای نظامی است و یکی از کرامات امام شمرده می شود.

    وقتی لشگر کوفه نزدیک شد امام روی شتر سوار شد و فریاد کشید تا لشکر عمر سعد شنیدند  . فرمود ای مردم به من گوش دارید و شتاب بکنید تا حق نصیحتی که بر من دارید ادا کنم و چقدر امام به دشمنانش هم دلسوز بودند و حتی خواستند آخرین لحظه هم حتی یک نفر هم که شده از عذاب ابدی دوزخ نجات پیدا کند ولی ببینید جهالت را؟ علت آمدن خود را نزد شما بگویم اگر پذیرفتید و به من حق دادید خوشبخت خواهید شد و اگر نپذیرفتید دیگر به من مهلت ندهید .

شهادت حضرت علی اکبر (ع):

   یاران ابی عبدالله به شهادت رسیدند و جز خانواده اش که اولاد علی (ع) اولاد جعفر بن ابیطالب، اولاد عقیل و امام حسن (ع) بودند ، دیگر کسی نمانده بود همگی آنها گرد آمدند و تصمیم به جنگ گرفتند ابتدا فرزند خود امام، حضرت علی اکبر از پدرش اجازه نبرد خواست امام هر کدام از اصحاب که اذن مبارزه              نمی خواستند مقداری طفره می رفتند تا عطش و عشق شهادت آنها در تاریخ ثبت شود و همچنین نمی خواست آنها به شهادت برسند ولی وقتی از فرزندش اذن   می خواهد بدون مکث کردن به او اذن می دهد راوی می گوید حضرت امام نگاه ناامیدی به او کرد و اشکش سرازیر شد و روی مبارک را به سوی آسمان بلند  کرد و فرمود: خدایا گواه این مردم باش. خدایا جوانی به مقابل آنها می رود که شبیه ترین مردم به پیغمبر می باشد از نظر خلقت، و اخلاق و گفتار و ماهر وقت مشتاق دیدار پیغمبرت می شدیم به روی او نگاه می کردیم بار خدایا برکات زمین را زا این قوم دریغ بدار و میان آنها جدای افکن و آنها را پاره پاره کن ، روش آنها را ناستوده کن ، سپس به عمر سعد فریاد زد از ما چه می خواهی ؟ خداوند نسلت را قطع کند و عملت را نامبارک کند و کسی را بر تو مسلط کند که در بسترت سرت را ببرد همچنان که پیوند مرا گسستی و خویشاوندی مرا با پیامبر (ص) مراعات نکردی. و بالاخره نوبت علی اکبر می رسد او در ظهر عاشورا و جلوی پدر به سوی میدان ستیز می رود و از خود شجاعتها نشان می دهد ، علی اکبر بر لشگر حمله ور می شود رجزی چنین می خواند:

 انا علی ابن الحسین بن علی - نحن و بیت الله اولی بالنبی - من شبث و شمر ذاک الدنی - و مشر ذالک الدنی - اضربکم بالسیف حتی ینثنی

ضرب غلام هاشمی علوی - ولا ازال الیوم احمی عن ابی تالله لا یحکم فینا ابن الدعی

   منم علی بن الحسین بن علی - ما به خدا هستیم اولی به نبی - از شبث و شمر همان پست دنی - تا خم شود تیغ ز غم چون زدنی (من آنقدر بر شما شمشیر می زنم تا شمشیر در پیچ و تاب افتد)

همچون جوانی هاشمی علوی (آنهم شمشیر زدنی مانند جوان هاشمی علوی) - خود نسپاریم بر آن ابن دعی (پسر زیاد لاف زن گزافگو)

  علی اکبر، چندین بار حمله کرد و جمع بسیاری را کشت بطوریکه مردم از بسیاری کشتگان خودشان به خروش آمدند در روایتی با تشنگی ای که داشت صد و بیست نفر از آنان را کشت سپس نزد پدر برگشت در حالیکه زخم بسیاری برداشته بود عرض کرد ای پدر العطش قد قَتَلنی و ثقل الحدید اجهدنی، نهل الی شربه من الماط، سبیلُ اتقوی بها  . حضرت علی اکبر بسیاری از سپاه دشمن را کشت ،  ضربتها خورد، در حالیکه دهانش خشک است از میدان بر می گردد از پدر تمنایی می کند پدر جان تشنگی مرا دارد می کشد و سنگینی این سلاح توانم را گرفته آیا جرعه آبی است بنوشم تا نیرو بگیرم و به دشمنان بتازم راوی     می گوید  فبکی الحسین و قال و اغوثاه یا بنی ، قاتل قلیلاء فما اسرع ما تلقی جدک مخمدا فیسقیک بکاسه الا و فی شربته لا تظما بعدها ابداء امام گریست و اینچنین به فرزندش پاسخ داد: ای پسر جان اندکی جنگ کن امیدوارم به همین زودی جدت پیامبر را دیدار کنی و از دستش سیراب شوی که دیگر هرگز تشنه نشوی . همینطور روایت شده یا بنی هات لسانک فاخذ  بلسانه فمصد و دفع الیه خاتمه و قال امسکو فی فیک و ارجع الی قتال عندک ، فانی ارجوالک لا تمسی حتی یسقیک جدک بکاسه الا و فی شربه لا تظما بعدها ابدا ای فرزندم زبانت را بیرون آور سپس زبان علی اکبر را در دهان مبارک خود گذاشت و آن را مکید و انگشتر خویش را به او داد و فرمود آن را در دهان خود بگذار و برای جنگ با دشمن برگرد عده ای گفتند امام ، زبان علی اکبر را در کام گرفت تا به او بنماید که کام او از کام فرزندش خشک تر است و با این حالت، همدردی با فرزندش بکند.

    عده ای گفته اند که در این دم آخر منظور امام این بود که او را به حقایقی آگاه کند که درجات معنوی او را ارتقاط، دهد و تمام علوم را به او آموخت چنانچه پیامبر در آخرین لحظات عمر شریفشان علی را در بستر خود خواست و زبان در کام او نهاد و به او حقایقی آموخت که هزار هزار باب علم بود . حضرت علی اکبر دوباره به میدان برگشت و جنگید تا کشتگان را به 200 نفر رساند مردم کوفه از کشتن او خودداری می کردند مره بن منقذ عبدی



خرید و دانلود تحقیق در مورد چگونه امت پیامبر فرزند پیغمبر را کشتند (بافرمت word)