دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد دین و سیاست (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

دین و سیاست

کتاب: مبانى اندیشه سیاسى در اسلام، صفحه 55

نویسنده: عباسعلى عمید زنجانى

دین را مى‏توان به مجموعه به هم پیوسته‏اى از باورها و اندیشه‏هاى برگرفته از وحى الهى در رابطه با جهان، انسان، جامعه و جهان پس از مرگ تعریف کرد که هدف آن، هدایت انسان به سوى روش بهتر زیستن و کاملتر شدن است.

این تعریف منطبق با تفسیرى است که در برخى از روایات و کتابهاى کلامى در مورد ایمان آمده است: (اعتقاد بالجنان عمل بالارکان و اقرار باللسان) که تعاریف جامعه شناسانه از دین که برخى جامعه شناسان ارائه داده‏اند نیز مى‏تواند در راستاى این تعریف جامع باشد .

جامعه شناسانى چون: نیل اسملسر و فلورانس کلاکون و فرد استرادیت بک دین را از مقوله جهت گیرى ارزشى دانسته‏اند و آن را عبارت از اصول پیچیده و در عین حال کاملا منظم و مرتب شده‏اى شمرده‏اند که به جریان سیال اعمال و اندیشه‏هاى انسانى در ارتباط با حل مسائل مشترک انسانى، نظم و جهت مى‏دهد. با این توضیح که جهت گیرى ارزشى در دین به صورت چارچوبهاى مافوق طبیعى و مقدس ترسیم مى‏شود و در اندیشه‏هایى چون اومانیزم به شکلى فاقد قداست ارائه مى‏گردد.

دو فصل عمده دین؛ یعنى عقاید و جهان‏بینى، مقررات و احکام و اخلاق و سیر تکامل انسان است.

قرآن بصراحت، شریعت را جزء جدا نشدنى دین در همه آیینهاى آسمانى مى‏شمارد (4) و اعتقاد مجرد را در صورتى که همراه با عمل به احکام و مقررات وحى نباشد ـ هر چند که درست باشد ـ دیندارى تلقى نمى‏کند. (5) شاخص همیشگى و ماهوى دین، اندیشه‏اى نظام یافته در زمینه جهان بینى و شریعت است و هدف غایى آن چیزى جز رشد و تعالى انسان در زندگى این دنیا و فرجام آن نیست.

بى شک، بخشى از انسان، زندگى جمعى اوست و بخشى از جامعه نیز سیاست و حکومت است. دین با چنین تعریف و شاخص و هدفى چگونه مى‏تواند از این بخش مهم از زندگى انسان غافل باشد و مدعى هدایت وى به سرنوشتى بهتر در دنیا و آخرت باشد؟ همه کسانى که به نحوى به تعریف دین پرداخته‏اند، به این حقیقت اذعان نموده‏اند که هدف دین، سامان بخشیدن به زندگى انسان است.

ب ـ تعریف سیاست

گرچه ارائه تعریفى جامع و مانع از سیاست ـ همچون همزادش دین دشوار و در حقیقت سهل و ممتنع است، اما همان گونه که در جاى دیگر از این نوشتار آورده‏ایم، سیاست به معنى مدیریت کلان دولت و راهبرد امور عمومى در جهت مصلحت جمعى و انتخاب روشهاى بهتر در اداره شئون کشور، یا علم اداره یک جامعه متشکل، و یا هنر مشیت امور مردم در رابطه با دولت، همواره در ارتباط با بخشى از زندگى انسان مطرح است و چون به عمل انسان مربوط مى‏شود، ناگزیر با دین که متکفل بیان شیوه‏هاى زیستن است، تماس پیدا مى‏کند؛ و از این رو یا در تضاد با آن و یا هم سوى آن عمل مى‏کند. در هر دو حال، دین به سیاست نظر دارد و سیاست نیز به نوبه خود در قلمرو دین عمل مى‏کند.

اکنون با توجه به مفهوم دین و سیاست، بخوبى مى‏توان دریافت که قضیه منطقى «دین از سیاست جدا نیست» از مصادیق روشن قاعده منطقى و فلسفى «قضایا قیاساتها معها» مى‏باشد. (6)

ج ـ ماهیت رابطه دین و سیاست در اسلام

صرف نظر از تلازم مفهومى دو مقوله دین و سیاست، اصولا توجه به سه بخش اصولى تعالى اسلام : ایدئولوژى، شریعت و اخلاق، خود مبین این رابطه عمیق، اصولى و جدایى ناپذیر میان آن دو است و با توجه به محتوا و مسائل ماهوى دین و سیاست، جایى براى تردید باقى نمى‏ماند که در اسلام رابطه دین و سیاست یک رابطه منطقى و ماهوى است و این دو، لازم و ملزوم یکدیگرند و جدایى ناپذیر، و به عبارت دیگر این رابطه به عنوان یک اصل و یک مبناى کلى و زیربنایى در تفکر اسلامى غیر قابل انکار مى‏باشد.

صورت مسئله و ماهیت این رابطه منطقى را مى‏توان به صورتها و شیوه‏هاى مختلف طرح کرد :

.1 در عرصه سیاست و قلمرو دین مشترکاتى وجود دارد که این دو را در هدف و یک سلسله مسائل مهم زندگى اجتماعى، به هم مربوط مى‏سازد. ولى در عین حال، هرکدام از آن دو، ممیزات و ویژگیهاى اختصاصى خود را دارند و به همین دلیل در شرایط خاص ناگزیر از یکدیگر جدا مى‏شوند . مثلا در شرایط فساد دولت و اقتدار سیاسى حاکم که راه هر نوع اصلاح و دگرگونى بسته مى‏شود، دین راه انزوا پیش مى‏گیرد و پیروانش را به کناره‏گیرى از ورطه سیاست فرا مى‏خواند، چنانکه سیاست و سیاستمداران نیز در شرایط استبداد دینى و فساد اقتدار دینداران، ممکن است که دین را از صحنه خارج کنند، گرچه خود دیندار هم باشند.

به همین دلیل جمعى در بررسى اندیشه‏هاى سیاسى اسلام، رابطه دین و سیاست را در حد همان مرز مشترک دو مقوله پذیرا هستند و التزام به این رابطه را به صورت مشروط مى‏پذیرند و جدایى نسبى را اجتناب ناپذیر مى‏دانند.

به نظر مى‏رسد که این گونه برداشت از ارتباط دین و سیاست، از آنجا ناشى مى‏شود که اینان دین و سیاست را به مفهوم عینى آن دو لحاظ کرده‏اند، که در این صورت مى‏توان فرض کرد که یکى از آن دو یا هردو از مسیر و هدف خود، خارج و دچار تباهى شود. در حالى که پیش فرض آن است که در صورت مسئله، دین و سیاست به مفهوم درست آن دو تفسیر شود که در این صورت فرض جدایى، امکان پذیر نخواهد بود.



خرید و دانلود تحقیق در مورد دین و سیاست (با فرمت word)


تحقیق در مورد دین و زندگی1000 (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

طرح مساله:

با توجه به این که به حمد خداوند، امسال سال دوم تدریس در درس های دین و زندگی 1و2و3 دارم با این مسائل در مشکلات البته به نظر من برخورد نموده ام امیدوارم که مرا در این امور راهنمائی کنید البته قبلا بعضی از این مشکلات خودم را به سرگروه اداره منعکس نموده ام ولی پاسخی دریافت نکرده ام و راهنمائی از آنها دریافت نکردم امیدوارم در این مسائل مرا راهنمایی کنید که آیا نظری درست درباره نقد و بررسی کتب دین و زندگی داشته ام یا خیر که راهنمایی شما برای بیان درست نظرات به دانش آموزان بسیار مفید می باشد.

هدف:

با تشکر از این طرح شما همکاران گرامی و کلیه دست اندرکاران خود طرح این همایش سبب مطالعه و به فکر فرو رفتن من پیرامون بعضی از مسائل شدهاست که مشکلات را مطرح و روزنه امید برای دست یابی به جواب سوالات من بوده است که قبلا نیز مطرح شده ولی پاسخی دریافت نکردم.

پرسش و پاسخ

استفاده از کتب آموزشی نهج البلاغه یا کتب استاد مطهری و... در سر کلاس درس

استفاده از مثالهای قابل انطباق یا روز

روش گروهی و استفاده از نظرات دانش آموزان

رجوع دانش آموزان به بعضی از کتب و از جمله احکام و...

در کتاب دین و زندگی 1

درس دهم ص 75 به نظر حقیر در این درس چون صحبت از عزم است به نظر من بهتر است عکس یکی از جلوه های عزم چاپ شود عزم رفتن به نماز جمعه و یا حج و...

در کتب دین و زندگی ص 45 بیان شده« و لله الاسماء الحسنی»

به علت این که شبیه این آیه در صفحه 23 و 31 نیز بیان شده در توضیح این آیه بنویسیم که خداوند بیش از 99 نام و صفت نیکی دارد شناخت این صفات و اسماء در واقع زیر بنای اخلاق انسانی است به خاطر این که انسان خلیفه و جانشین خدا در زمین است و باید خود را به صفات و اخلاق الهی بیاراید تا بتواند به مقام جانشینی خدا نائل آید و خدا گونه باشد همچنین برای داشتن جامعه ایده ال قرآنی و خلافت و اقتدار در زمین باید جامعه را به صفات الهی بیارایم(چون به قول نگارنده یکی از مشکلات امروزی آموزش و پرورش در درس قرآن حافظ و یا قاری نیست بلکه مشکل کنونی تربیت قرآنی است که دارد رو به فراموشی سپرده می شود) مثلا انسان در زندگی اجتماعی به صلح و سلاح احتیاج دارد« والسلام» که یکی از نام های نیکوی خداست و برای خوشبختی در زندگی فردی و اجتماعی به مهربانی و گذشت نیاز دارد«الرحمن و الرحیم» که دو اسم دیگر از اسماء الهی هستند، جامعه برای رسیدن به قدرت و همبستگی و اعتماد عمومی احتیاج به ایان دارد«المومن» که از صفات خداست و برای سیادت و استقلال باید قدرت و بی نیازی را در خود تقویت کنیم«قوی و غنی» دو صفت دیگر از صفات خداست و امتیاز انسان و جامعه در نیروی ابداع و ابتکار، ظرافت در عمل و امانت است «الخالق» «الباری» «المصور» «الامین» و... بعد از دانش آموزان بخواهیم که هر کس یک سوره از قرآن را به ترتیب و بر طبق اسامی دفتر انتخاب و صفات الهی را با معنای آن استخراج نمایند.

در کتاب دین و زندگی(1)

در صفحه 80 با توجه به این که عوامل تقویت کننده عزم را برای دانش آموزان نام می بریم در شماره 2 به جای توجه به حضور در پیشگاه خداوند و فرشتگان بهتر است نوشته شود توجه دائمی به پیمان(چون بحث درس مربوط به عزم است) و دوری از غفلت، از آن جا روح عبادت تذکر است یعنی یاد خدا بودن و از غفلت خدا خارج شدن در اسلام به فرضیه و نافله زیاد توجه شده است و هر چه که موجب غلفت انسان از خدا بشود به نوعی(مکروه و حرام) شده است.1

در کتاب دین و زندگی(1)

از آن که برای نمره مستمر دانش آموزان 2 نمره جهت دفتر منظور شده است ولی گاهی دیده می شود که در قسمت اندیشه و تحقیق و یا ... جدولی و یا فضایی خالی در کتاب گذاشته شده که حتما دانش آموز در کتاب جواب دهد در غیر این صورت فضای خالی برای چیست بعد احساس می کنم دوگانگی برای دانش آموزان حاصل می شود که آیا این قسمت(جدول ها و یا نوشتن پیام ها) باید در دفتر بنویسد از آن جا که درس ما دین و زندگی است و باید از اسراف بپرهیزیم فکر می کنم چاره ای باید اندیشید.

در کتاب دین و زندگی(1)

در صفحه 18 عنوانی است به نام«معیارهای انتخاب هدفهای اصلی» که وقتی دانش آموزان متن را مطالعه می کنند فقط یک معیار و آن هم قرآن ذکر شده است پس بهتر است به جای معیارها کلمه معیار نوشته می شد و یا در متن می نوشتند کتب ارزشمندی دیگر نیز به عنوان ملاک در زندگی به کار می گیریم از جمله نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و یا ...

در کتاب دین و زندگی(1)

اگر به صفحه 71 آیه 64 که نوشته شده

«فرجعوا الی انفسهع فقالوا انکع انتع الظالمون»

در این آیه کلمه برای تاکید آمده که این تذکر را نیز مثل آیه 54 صفحه 69 باید ثبت می کرد چون به نظر من در معنی برای تاکید است.

در کتاب دین و زندگی(1)

اگر در درس 8 صفحه 52 مراجعه شود پیام آیات( از این آیات شریفه در می یابیم که) بیان شده اگر استخراج این پیام ها نیز بر عهده دانش آموزان گذاشته می شد به نظر حقیر بهتر بود.

در کتاب دین و زندگی(1)

وقتی از قرب سخن می آوریم از زیر آن این شعر نوشته شود

قرب نی بالا و پستی رفتن است قرب حق از هستی خود رستن است

سید محمد حسین طهرانی، الله شناسی، ج اول ص 214

کتاب دین و زندگی

مربوط به سال اول

قبل از شروع درس 10 مربوط به صفحه 69 که مربوط به بحث عزم است لازم است دانش آموزان با آداب عزم نیز آشنا شوند بدین گونه که:

براساس آموزه های امامام معصوم(ع) انسان پیش از آن که تصمیم به انجام کاری بگیرند و عزم خود را بزم کنند شایسته است مواردی را پیش از عزم رعایت کند که عبارتند از:

دور اندیشی: آدمی از آثار و آینده کاری که می خواهد بدان بپردازد کاملا باخبر باشد بداند آن کار به چه مقصد می انجامد و چه آثار خوب و بدی را نصیب انسان می کند چه بسیار انسان هایی که بدلیل شتابزدگی و نسنجیدن عاقبت کارها به گمراهی کشانده شدند امام علی(ع) می فرماید «اصل العزم الحزم» اساس عزم در دوراندیشی نهفته است.»

مشورت: با مشورت خرد و اندیشه دیگران را برای رسیدن به سعادت به کار گرفته ایم در این صورت کمتر گرفتار پشیمانی می شویم و می توانیم از گرفتاری پیشگیری کنیم علی(ع) می فرماید:«شاور قبل ان تعزم» پیش از گرفتن تصمیم قاطع بیندیش»

تحقیق و بررسی: شتابزدگی در تصمیم گیری نکوهیده است زیرا شیطان در آن دخالت دارد امام علی(ع) می فرماید:«فکر قبل ان تعزم»«پیش از گرفتن تصمیم قاطع بیندیش»

مواردی را پس از عزم به جهت دور بودن از آفات باید رعایت کرد که شامل:

1- توکل: مومن یقین دارد که موفقیت در کارها در گرو دل سپردن به خدا و تکیه بر دست مومن پس از تصمیم گرفتن، به خود و اسباب ظاهری مغرور در سرگرم نمی شود بلکه قلبش را به خدا می سپارد و از او یاری می خواهد قرآن کریم به پیامبر(ص) می فرماید«فاذا عزمت فتوکل علی ا... ان الله یحب التوابین»1

«چون بر کاری عزم کردی بر خدا توکل کن زیرا خدا توکل کنندگان را دوست دارد»

2- اجرا، پس از آن که انسان با دقت تصمیم به انجام کاری گرفت باید آن را انجام دهد و شایسته نیست با تردید و دودلی بی مورد عزم خود را بین ببرد باید فرصت را غنیمت بشمارد و از تاخیر بپرهیزد.

امام علی(ع) می فرماید:

«اذا عقدتم علی عزائم خیر فامضوها»



خرید و دانلود تحقیق در مورد دین و زندگی1000 (با فرمت word)


تحقیق در مورد دین و حکمت وِدایی (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

دین و حکمت وِدایی

ابوالفضل محمودی

چکیده

از ویژگی‏های دین هندو که به طور معمول پژوهشگران بدان اشاره می‏کنند، آمیختگی و پیوستگی دین و فلسفه در این آیین است. این امر را مى‏توان به ویژه در متون اصلى این آیین که به عنوان متون «شروتی» یا «وحیانی» شهرت دارند، مشاهده کرد. «وداها» که بخش اصلی ادبیات وحیانی یا «شروتی» را تشکیل مى‏دهند، مهم‌ترین متن مقدس هندو هستند که کهن‏ترین اسناد مکتوب اقوام هندو اروپایی شمرده می‏شوند. در این آثار، افزون بر اندیشه‏های اولیة دینی هندوان، نخستین بذرهای اندیشه‏های فلسفی و عرفانی هندو را می‏توان مشاهده کرد که البته در ادوار بعد از تحول یا تکامل برکنار نمانده‏اند.

این نوشتار بر آن است تا ضمن معرفی این ادبیات کهن مهم‏ترین اندیشه‏های مطرح در این مجموعه را از دیدگاه هند‌شناسان مشهور به اختصار گزارش دهد.

واژگان کلیدی: ودا، شروتی، هنوتئیزم، مونوتئیزم، مونیزم.

در بنیاد حیات دینی و تفکر هندی متون مقدس، شروتی یا ادبیات وحیانی قرار دارد. این مجموعه، در طول شاید سه هزار سال، چنان تأثیری بر فرهنگ و اندیشة هندی بر جای نهاده که به سختی می‏توان درخارج از هند نمونه‏ای برای آن یافت. به تعبیر گِدِن، «هر نوع ارزیابی از اشکال و پیشرفت‏های تفکر دینی به طور طبیعی و به ضرورت، از همین‌جا آغاز می‏شود. تحقیق و بررسی در ماهیت تصور یا تصوراتی را که مردم هند از الوهیت دارند، باید در مرحله اول از تعالیم و شواهد متون معتبر و موثق دینی اخذ کرد»f.Geden, 1987, 282- 30)) و نخستین بذرهای اندیشة فلسفی و عرفانی هندی را نیز می‏توان در این آثار یافت؛ بنابراین، لازم است با جزئیات بیشتر به این آثار که در معناى عام «ودا» نامیده می‏شوند پرداخته، ساختار، تاریخ، و اندیشه‏های اصلی موجود در آن را مورد توجه قرار دهیم.

«ودا» یا «شروتی» به معنای گستردة آن، نام هیچ کتاب خاصی نیست؛ بلکه نام ادبیات دوره‏ای خاص و طولانی است که حدود2000 سال را در برمی‏گیرد. واژة «ودا» به معنای «دانش»، و گویا به معنای دانش مقدس است. «شروتی» (Sruti) نیز از «شرو» (Sru) گرفته شده که معنای شنیدن دارد و ادبیات شروتی، ادبیاتی است که به اعتقاد هندوها به وسیلة خدا به فرزانگان و اهل بصیرت تعلیم یا الهام شده است؛ پس این متون هیچ گاه به وسیله انسان‏ها تألیف نشده و فقط شنیده شده است. در اعتقاد آن‏ها این آثار، متونی بسیار کهن تلقی می‏شدند، به حدی کهن که گاه این اعتقاد نیز وجود داشت که آن‏ها آغاز زمانی ندارند یا در دوره‏ای دور و نامعلوم در آغاز هر آفرینش پدید می‏آیند.

به طور عام اعتقاد بر این است که متون مقدس هندو، کهن‏ترین اسناد مکتوب نژاد هند و اروپایی است. تخمین تاریخِ کهن‏ترین جزء این مجموعه مشکل است و گمانه‏هایی را نیز که در این زمینه مطرح شده نمی‏توان به طور قطع اثبات کرد. ماکس مولر این تاریخ را1200 قبل از میلاد می‌‏داند، هوگ (Haug) 2400 قبل از میلاد را مطرح می‏کند و بال گنگادهر تیلاک (Bal gangahar tilak.)2400 را حدس می‏زند (Cf. Dasgupta, 1997,v.l,P,10_ 12)

چون این ادبیات ارائه دهندة دست آوردهای کلی مردم هند در جهات گوناگون و در مدتی چنین طولانی است، به ضرورت دارای ویژگی‏هاى متنوع است. اگر بخواهیم به طور تخمینی این ادبیات بزرگ را از نظر عمر، زبان و موضوعات تقسیم بندی کنیم، چهار بخش متفاوت در آن خواهیم یافت که عبارت اند از:

1 . سُمْهیتا (sam] (samhita به معنای آمیختن،hita یعنی قرار دادن]؛

2. براهمُنَه‏ها (Brahmana )؛

3 . آرنًیکَه‏ها (aranyaka = رساله‏های جنگلی)؛

4 . اوپنیشادها (upanisad)؛

سمْهیتا هستة مرکزی ادبیات ودایی و آمیخته‏ای از نظم و نثر است. سایر بخش‏ها را می‏توان تعلیقات، ضمایم، شروح و تفاسیری دانست که دربارة این هستة مرکزی و مرتبط با آن شکل گرفته است. تعبیر «ودا» در معنای محدود خود، گاه فقط به همین بخش اطلاق می‏شود و همین بخش است که موضوع این نوشتار را تشکیل می‏دهد. این بخش، خود از چهار جزء تشکیل مى‏شود: ریگ ودا، سامه ودا، یجور ودا و اَتَهروه ودا.

اُپینیشدها نیز به طور سنتی بخشی از براهمنه‏ها یعنی بخش نهایی آن شمرده می‏شوند؛ اما به دلیل تمایز اساسی اوپنیشادها در جهات گوناگون و نیز اهمیت بسیار والاتر آن‏ها، به طور معمول به صورت بخشی مستقل مطالعه و بررسی می‏شوند. به اعتقاد بسیاری، اوپنیشادها سرچشمه فلسفه و عرفان هندی است .(Cf. Hiriyanna, 1993 , 29_30)

در بخش سمهیتا، ریگ سُمهیتا واتهرْوه سمهیتا، کهن‏ترین بخش ادبیات ودایی و از این جهت مهم‏ترین بخش‏های آن هستند و از این میان نیز از ریگ ودا، کهن‏تر بوده و بیشترین تأثیر را بر تفکرات بعد داشته است. سرودها یا منتره‌هایی که در این دو بخش باقی مانده، نه محصول یک فرد هستند، نه دستاورد یک دوره؛ بلکه احتمالاً در ادوار گوناگون به وسیلة حکیمان متعدد پدید آمده‏اند و احتمالاً بخشی از آن‏ها، به ویژه در ریگ ودا، قبل از ورود آریاها به هند تألیف شده است. آن‏ها دهان به دهان انتقال یافته و در طول زمان اضافاتی را نیز پذیرفته‌اند تا سرانجام به صورت فعلی درآمده‏اند .(Cf. Dasgapta,1997,14) اکنون با توجه به ساختار کلی این مجموعه و نیز به این دلیل که آن‌ها به طور عمده برای اهداف آیینی فراهم آمده‌اند نمی‌توان انتظار داشت که تصویری منظم و شفاف از کل‌اندیشه‌ها و عقاید موجود در آن زمان ارائه کنند. (Cf.Hiriyanna. 1993,14-15) به این مطلب، این را نیز باید افزود که این سرودها به ویژه بخش اول آن یعنی ریگ ودا به زبان سنسکریت خیلی قدیم نگاشته شده که فهم معنای دقیق آن آسان نیست (Ibid, 29-30) با این همه، تردیدی وجود ندارد که سرودهای ودایی منعکس کنندة اعتقادات مهم و جدی مردم کهن آریایی هستند؛ همان گونه که اتهرْوه ‌‌وِدا منعکس کنندة افسانه‏ها و خواسته‏ها و امیال نیروهای غیر طبیعی و را طبیعی و حیله‏ها و میل انسان ابتدایی در برابر تأثیر و نفوذ نیروهای شیطانی است (Cf. Geden, 1987, 282-3).

پرستش خدا در وداها

تقریباً همه سرودهای ودایی در پرستش خدایان و خطاب به آن‏ها سروده شده است؛ امّا با توجه به تفاوت‌هایی که پیش‏تر به آن اشاره کردیم، ارائة تفسیری واحد و روشن از پرستش ودایی امکان‏پذیر نیست. در وداها نام مجموعه‏ای از خدایان مطرح شده است بدون آن‌که تعداد آن‏ها به طور کامل مشخص باشد. گاه شمارة آن‏ها 33 ذکر شده که براساس منزلگاه آن‏ها در سه گروه یازده‏تایی طبقه بندی شده‏اند: خدایان آسمان از قبیل میترا( و ورونا، خدایان فضای میانه از قبیل اینْد‎ْرا و ماروت‏ها، و خدایان زمین از قبیل آگنی و سوما.

وجود اسامی مشترک میان این خدایان و خدایان دیگر اقوام هند و اروپایی در ایران و یونان و غیره، نشان دهندة سوابق برخی از این خدایان است. به دلیل گذرِ دین هندو از دو مرحلة هند و اروپایی و هند و ایرانی، پانتئون ودایی، هم شامل خدایان دو مرحله ماقبل هند و هم دربرگیرندة خدایان دیگری است که تصویر آن‏ها پس از استقرار آریایی‏ها در هند ایجاد شد؛ از قبیل الاهة رودها یا سرسْوتی و غیره.

با این همه، کیفیت پرستش این خدایان و چگونگی اعتقاد به آن‏ها که گاه همچون آگنی ارتباط نزدیکی نیز با پدیده‏های طبیعی دارند، روشن نیست. در وداها، همه نوع گرایش را از طبیعت پرستی تا پرستش خدایان متعدد و توحید و وحدت‌گروی می‏توان مشاهده کرد. اغلب برای حل این تعارض این اعتقاد وجود دارد که حالت‏های پیشین که نشانه‏های هرکدام از آن‏ها را می‏توان در وداها یافت، علایم گذر از مرحله‏ای ابتدایی از پرستش که همان پرستش قوای طبیعی است، به صورت‏های عالی‏تر یعنی خدایان متعدد تشخص یافته؛ هنوتئیزم ((henotheis یا پرستش خدایی برتر از میان خدایان و مونوتئیزم (monotheism) یا پرستش خدایی واحد و سرانجام، گرایش به مونیزم (monism) یا وحدت وجود است. اگر چنین نظریه‏ای را بپذیریم، باید بگوییم که در نخستین مرحله، ارتباطی تنگاتنگ میان خدایان و نیروهای طبیعی وجود دارد یا به عبارت دیگر، آن‏ها نمودِ نیروهای گوناگون طبیعت از قبیل طوفان و باران، رعد و آتش هستند؛ اما به تدریج از این پدیده‏ها تجرید شده، تا حدودی تشخص می‏یابند و به صورت شخصیت‏های انسان گونه، امّا مجرد که بر قوای پیش گفته سلطه دارند و تشکیل دهندة ذات و اساس آن‌ها هستند درمی‏آیند. در عین حال، این خدایان به طور کامل از هم مجزا و متمایز نیستند. همان گونه که نیروهای گوناگون طبیعت از قبیل طوفان و ابر و باران و غیره با هم ارتباطی تنگاتنگ دارند، خدایانی که با آن‏ها مرتبط هستند نیز همین خصوصیات را دارایند؛ به همین دلیل، به این خدایان گوناگون اوصافی همانند یا بسیار نزدیک به هم، نسبت داده می‏شود؛ البته این خدایان در آثار بعدی و اسطوره‏های



خرید و دانلود تحقیق در مورد دین و حکمت وِدایی (با فرمت word)


تحقیق در مورد دین زرتشت (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

زرتشت

زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتی یا مَزدَیسنا و سراینده گاثاها کهن‌ترین بخش اوستا است.

زرتشت توجه مورخین معاصر را حداقل به دو دلیل جلب کرده است: یکی مبدل شدن زرتشت به شخصیت ای افسانه ای است چنانچه در طی سال های ۳۰۰ قبل از میلاد تا ۳۰۰ بعد از میلاد اعتقادات مبنی بر اینکه او از علوم غیبیه مطلع بوده و از رسوم جادوگری آگاه، رایج شده بود. دیگر برداشت یکتاپرستانه او از خدا بوده که باعث گمانه زنی های مورخین معاصر در مورد تأثیرپذیری مسیحیت و یهودیت از تعلیمات زرتشت شده است.[۱]

بررسی زندگی زرتشت با دشواریهایی روبرو است که باعث شده مورخین در بهترین حالت زندگینامه هایی که از او نوشته شده را سست و در بدترین حالت آن را گمانه زنی محض بخوانند: یکی از این دشواری ها پاسخ به این سؤال است که چه بخشی از دین زرتشتی از دین قبیله ای که زرتشت در آن بزرگ شده آمده و چه بخشی از آن ناشی از دریافت های مذهبی و تعلیمات او میباشد؟ سؤال دشوار دیگر این است که دین زرتشتی دوره ساسانی تا چه حد دقیق تعلیمات زرتشت را حفظ کرده بود؟ سؤال دیگر اینکه، متون بدست رسیده از این آیین مانند اوستا و گاتاها، کتب نوشته شده به زبان پهلوی، و نوشته های نویسندگان یونانی، تا چه حد تصویر دقیقی از نظریات زرتشت ارایه میکنند؟[۱]

ریشه و معنای نام

در اوستا زَرَت اّشْتَرَ است. بیشتر از ده شکل برای نام زرتشت در زبان فارسی موجود است. زارتشت، زارهشت، زرادشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت، زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زره‌دست و زره‌هشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زرتشتر می‌نامد.[۲] [۳]

از بیشتر از دو هزار سال پیش تا به امروز، معانی بسیاری برای واژه زرتشت گفته‌اند.آنچه که مشخص است این است که این نام مرکب است از دو جزء «زرت» و «اشترا» هرچند که در سر زرت اختلاف بسیار است.البته بیش‌تر تاریخ شناسان معتقدند زرد و زرین و پس از آن پیر و خشمگین معانی نزدیک تری هستند. کلمه زرد در خود اوستا «زیریت» است.البته «زرات» به معنی پیر آمده‌است ولی این‌که چرا در ترکیب با اشترا تبدیل به «زرت» شد باعث اختلاف نظر شده‌است.[۴]

در جزء دوم این نام اختلاف نظری نیست زیرا هنوز کلمه شتر و یا اشتر در زبان فارسی باقی است و هیچ شکی نیست که نام وی با کلمه شتر ترکیب یافته و «دارنده شتر» معنی می‌دهد و به همان معنی است که امروز در فارسی می‌باشد[۴]. در گذشته برای شتر از آن جهت که حیوان بسیار مفیدی بود ارج و منزلتی خاص قائل بودند و بر نوزادان خود نام شتر را با پسوندهای خاص بر نوزادانشان مینهادند. همچنین در نوشته‌های تخت جمشید از شتر به عنوان هدیه‌ای که به داریوش اهدا میشد نام برده شده‌است.[۵] برای نمونه فراشتر به معنی دارنده شتر راهوار و یا تندرو است. گاه نیز نام خانوادگی که سپیتمه است، افزوده می‌شود و به صورت زرتشتر سپیتمه یاد می‌شود. البته این نام خانوادگی را امروزه سپنتمان و یا اسپنتمان می‌گویند[۶] که به معنی خاندان سفید است [۷]. نام پدر زرتشت پوروش اسپ بوده[۸] که مرکب است از پوروش به معنی دو رنگ و سیاه و سفید و اسپ.پوروش اسپ معنی دارنده اسپ سیاه و سفید را می‌دهد[۷].

اسپیتامه نام خانوادگی زرتشت بوده‌است. در بند دوی همایشت آنجا که همای مقدس همچون دوستی به زرتشت نزدیک میشود وی را محترمانه با این نام خطاب میکند. [۹]

در بین یونانیان

در زبان یونانی استرا(ástra) به معنی ستاره‌ها و زوروس (zōrós) به معنی ضعیف نشده‌است. این کهن‌ترین معنی نسبت داده شده در زبان یونانی است.[۱۰] دینون یونانی آن‌را به «ستاینده ستاره» ترجمه کرده‌است.بارتولومه جزء نخست را «زرنت» ثبت کرده و «دارنده شتر پیر» معنی کرده‌است و دار «زراتو» دانسته و آن را «زرد» ترجمه کرده‌است. امروزه در منابع اروپایی، به پیروی از زبان یونانی، نام او زرواستر خوانده می‌شود.

زمان زرتشت

زمان ظهور زرتشت، با همهٔ پژوهش‌های دانشمندان قدیم و جدید، هنوز هم در پردهٔ ابهام است. درباره تاریخ زایش او دیدگاه‌های فراوانی وجود دارد. ارسطو و اودوکسوس‌ و هرمی‌ پوس‌ نوشته‌اند که‌ زرتشت‌ پنج‌ هزار سال‌ پیش‌ از جنگ‌ تروا می‌زیسته‌ است‌. دیوجانس‌ لائرتیوس‌ نیز به روایت از هردمودروس‌ و کسانتوس‌ همین‌ دیدگاه را بازگو کرده‌است. روایات‌ ایرانی، که‌ برپایهٔ منابع‌ پهلوی مانند بندهشن‌ و ارداویرافنامه تکیه‌ دارند و پس‌ از زوال‌ نفوذ آیین زرتشت‌ نوشته‌ شده‌اند، زایش زرتشت‌ را سه‌ قرن‌ پیش از اسکندر مقدونی‌ می‌دانند.[۸] این‌ روایت‌ به‌ وسیلهٔ بیرونی و مسعودی و دیگر نویسندگان ایرانی‌ پایدار ماند و تا قرن‌ گذشته‌ نیز اعتبار خود را حفظ‌ کرد. راه درست رفتن و به نتیجه رسیدن این است که گفته‌ها و نوشته‌های دانشمندان پیش از مسیح یونان را که نزدیک به ۲۵۰۰ سال از ما جلوتر بوده‌اند و از زرتشت و زمان او بهتر آگاهی داشته‌اند را بررسی کنیم و از روی آن‌ها به چگونگی این راز کهن پی بریم.[۱۱]

اکزان توس

نخستین مورخ یونانی که از زرتشت نام برده و زمانش را تعیین کرده‌است، اکزان توس (به انگلیسی: Xantus) یا خسانتوس لیدیایی می‌باشد که در قرن پنجم پیش از میلاد می‌زیست[۱۲] او در سدهٔ پنجم (۵۰۰-۴۵۰) پیش از میلاد مسیح میزیسته و نویسندگان دیگر از گفته‌های او یاد کرده‌اند. دیوژن لرتیوس (به انگلیسی: Diogenes Lartius) یونانی، در سال‌های نزدیک به دویست و ده (۲۱۰) پس از میلاد مسیح، پس از ذکر



خرید و دانلود تحقیق در مورد دین زرتشت (با فرمت word)


تحقیق در مورد دین زرتشت 2 (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

دین زرتشت

در فصول مختلف این تحقیق ، نظریات زرتشت در باره مسائل متعدد، به آن گونه که از گاتاها برمی آید، تجزیه و تحلیل شد. از این بررسی میتوان نتیجه گرفت که هدف اصلی زرتشت تربیت انسان و رشد فضائل عالی و معنوی در اوست. از نظر زرتشت فقط در جامعه انسانهای راست دین که کمک منش نیک و خرد مینوی به فضائل عالی دست یافته و سه عامل ، پندا و گفتار و کردار نیک را سرلوحه زندگی خود قرار دادند ، سعادت و شکوفایی و آرامش میتواند تحقق یابد.

تعالیم زرتشت بر اصولی کاملا عملی بنا شده و او آموزگاری است واقع بین که کمتر به مسائل و مشکلات میپردازد که در توجیه آنها باید به اوهام و ذهن گرایی متوسل شد.

در اینکه پیام ستایش آفرین برای زرتشت می باشد هیچ شکی نیست. کافی است یک نظر سطحی به گاتاها بیاندازیم تا در جهان مسلم آن را بر دیگر معتقدات و مذاهب این منطقه درک کنیم.

در بررسی پیام زرتشت در یافتیم که هدف او دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است. از نظر فردی هدف زرتشت تربیت انسانها **** و راست دین است. کسانی که به اندیشه نیک و ضمیر پاک و آرام دست یافته و با انجام اعمال نیک به شکوفایی و پیشرفت جامعه کمک میکنند.

از نظر اجتماعی فعالیت و کوشش راست دینان حکومت خدا را میسر میسازد.

دین زرتشت به وسیله حقایق ابدی خود زنده خواهد ماند. با اعتقاد به اورمزد ایمان و پایداری در مثلث پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک قانون تسلیم نشدنی راستی و درستی، پاداش و کیفر درونی و حیات بعد، پیشرفت و ترقی جهان به سوی تکامل پیروزی نهایی نیکی بر بدی ما ظهور حکومت خدا به همکاری بشر اینها هستند پا بر جا ترین و بزرگترین واقعیت های زندگی که همیشه اعتبار خواهند داشت و اینها هستند عنصر پایداری دین زرتشت .

2- زرتشت به صراحت تاکید میکند که تنها آموزگار او خداوند است. این تصریح برای تمام محققین و پژوهشگران آشکار و روشن است. زیرا در سروده خود نیز به این مطلب اشاره شده است.

این آزادمرد راست دیندر سخت ترین لحظات نیز به جز خداوند، که او را دوست خود می نامد ، اتکا نمی کند و لحظه ای نیز از مبارزه و تشویق مردم به پیکار با ستمگران و زشت سیرتان باز نمی ایستد. او به جای ناله و ندبه و زاری ، سربلند و استوار طلب روشن ضمیری و دانش و آموزش می نماید، نه مال و جاه و زور و قدرت.

این یک درس شایسته ای است که در سراسر گاتاها تکرار می شود معرف بلندی و روح و عظمت اندیشه و بیان کننده آن است. آنچنان که ملاحظه میشود زرتشت در همه سروده ها چون یک پیرو راستی و منش نیک و پاک ظاهر میشو و پیوسته مردم را به عمل نیک و راستی دعوت میکند. جالب است که در هیچ یک از این فصول پیروی از زرتشت و حتی پیام او مطرح نمی شود آنچه اصل و هدف واقعی است سبط راستی و راست کرداری و پرهیز از ریا و دروغ و فریب است.

ترس از این است که مبدا در انجام وظیفه انسانی خود نا موفق گشته و ماموریت خداوند را در سعادتمند ساختن مردم و آموزش راه راست را به درستی انجام ندهد.

تقاضای او از اهورامزدا چنین است :

یسنا1/46 : چگونه تو را ای مزدا خوشنود توانم ساخت؟

یسنا2/46: من خواستار آن خوشبختی هستم که دوست به دوست ببخشد. بیاموز مرا در پرتو اشا از نیروی وهومن (در پرتوی قانون راستی مرا از نیروی نیک اندیشی و محبت برخوردار ساز)

یسنا3/46: ای مزدا کی بامداد آن روز نیک بختی فراز آید که مردم جهان به سوی راستی و پاکی روی آورند و رستگاری دهندگان بشر با آموزشهای بخردانه و فزاینده و دانش خود مردم را سعادتمند سازند وهومن (مظهر نیک اندیشی و محبت ) به چه کسی روی خواهد آورد. ای هستی بخش من تنها تو را به عنوان آموزگار خود بر گزیده ام .

در این سرود دو چیز جلب توجه میکند :

1- زرتشت خود را معلمی در آغاز حرکت جامعه انسانها به سوی کمال میداند نه پیامبری که تا ابد جهانیان باید گفتار او را به کار ببندند. او از خداوند تقاضای کند که به مردم سعادت وصول به نیک اندیشی و مهر و محبت عطا کند نا آموزشهای بخردانه و شکوفا سازنده آنهایی را که اهل دانش و خردند درک کرده و به سوی راستی و پاکی روی آورند.

هدف راستی و پاکی مردم است و هر دانشمند واهل معرفتی که به فروزندگان الهی و صفات کمالیه نزدیک گردد آموزگار مناسبی برای تعلیم راه درست زندگی خواهد بود. در این مرحله نیز وهومن یا اندیشه نیک و مهر و محبت است که پایه تعلیمات سعادت بخش این خردمندان قرار میگیرد.

در این سرود چون اغلب سرودهای گاتاها سخن از سعادت مردم در سایه راستی و پاکی است و وظیفه معلمین جامعه جز این نیست.

در تاریخ باستان ایران و جهان نیز از زرتشت به نام یک پیامبر یاد شده و مورد احترام قرار گرفته است.

در گاتاها زرتشت بشری است چون دیگران، گرفتاری ها و سختی ها و مشکلات زندگی او را همان گونه به درد می آورد که دیگر مردم را و او به جای اعجاز و اعمال قدرت خارق العاده چون یک انسان با فضیلت از خود عکس العمل نشان میدهد. در موقع لزوم حتی از مقابله با دشمنان پرهیز میکند و زمانی که همراهان و همدلانش زیاد میشوند با اتکا به پروردگار و اندیشه نیک و خرد پاک و قدرت راستی و راست پنداری به مبارزه با ستمگران و زورمندان زشت کار می پردازد. او در حالی که هرگز خود را از کمک و رحمت حق بی نیاز ندانسته و پیوسته از خداوند طلب مدد و راهنمایی میکند. هیچ گاه جز قدرت اراده و ایمان و شگفتی نیک پنداری و راستی و درستی، معجزه دیگری ارائه نمی نماید. اشا ، وهومن ، خشترا و آرمیثتی یا راستی ، اندیشه نیک، قدرت اراده، فروتنی و تواضع و پارسایی چهارمعجزه گراویند که بالاترین شگفتیها را درباره او و همدستان و نیک اندیشان تحقق می بخشد.

زرتشت درهات 46 به درگاه اهورا مزدا ناله برآورده از تنگدستی خود گله میکند و استطاعت کم و قدرت زیاد دشمنانش را به خداوند عرضه می دارد. شکایت میکند که او را از خانه و کاشانه اش رانده اند و به سبب خواسته کم و قلت پیروانش با دشمنان قدرت مقابله را ندارد او چون دوستی عاشق و شیفته از پروردگار طلب کمک می کند. از مزدای طلبد جوانمردانی را به یاری فرستد که پیروان دوروغ از هر سو بر او تاخته اند. کرپانها و کاوی ها مردم را به راه کژ میبرند و در جامعه فساد بر پای دارند و با کردکار زشت خود زندگی مردم را به تباه می سازند.

ولی جالب است که با این همه سختی ها و درد ها و گله و شکایت ها باز هم زرتشت به ترس و ضعف و ذلت تن در نمی دهد و چون ابرمردی پاکدل و عارفی دانشمند و روشن ضمیر از خداوند به جای ارتش و قدرت و ثروت، طلب قدرت نیک اندیشی و آموزش راستی و نظام حق میکند تا به وسیله آن ماموریتی را که از جانب خداوند یافته است به نیکی انجام داده ،مردمان را به راه حق هدایت نماید و آنها را خوشبخت و سعادتمند سازد.

او نشان میدهد که انسان های اهورائی چگونه اند و هدفشان چیست. گله و شکایت او برای محروم شدن از زر و زور نیست بلکه زبان های عبری و عربی و یونانی و لاتین که زبان ادیان توحیدی جهانند امروز بدون اشکال قابل تعبیر و تفسیراند زیرا هنوز مردم زیادی با آن سخن می گویند در حالی که زبان گاتاها حتی برای پیروان زرتشت به دلیل قدمت زیاد آن دارای پیچیدگی خاصی است.

همانگونه که می دانیم زبان گاتاها زبان شعرو اشارات و استعارات است و با زبان معمول و مرسوم به کلی متفاوت است. هرچند حتی زبان مرسوم زرتشت نیز 3000 سال است که به دست فراموشی سپرده شده است.

زرتشت در گاتاها خود را یک پیام آور و آموزگار مردم معرفی میکند.

او در یسنا 11/44 میگوید:" پروردگارا می دانم که تو مرا برای انجام این کار بزرگ به عنوان نخستین آموزگار برگزیده ای"

و در1/31 متذکر می شود" این تعالیم و سخنان شنیده نشده را به شما ای جویندگان دانش آشکار می سازد و برای کسانی که به واسطه تعالیم دروغ جهان راستی را تباه میکنند، ولی بی گمان برای آنها بهترین است که دلداده مزدا هستند "



خرید و دانلود تحقیق در مورد دین زرتشت 2 (با فرمت word)