فرمت فایل : ورد Word
( قابلیت ویرایش )
قسمتی از متن ورد .....
تعداد صفحات : 4 صفحه
مقدمه آکه ایسم ( Acemeisme ) مرکب از کلمه (acme )است که از واژه یونانی akm به معنای کمال, رفعت و اوج ریشه گرفته است و ایسم (Isme) آخر آن هم نشانگر وجود یک مکتب است .
و به نهضتی اطلاغ میشود که درسال های 1912 الی 1914 در سن پترزبورگ با گردهم آمدن شش شاعر به وجود آمد .
این شاعران عبارتند بودند از نیکلای گومیلف Nikola Goumilev و (1886-1921), و همرش ـ آنا آخماتوا Anna Akhmatova (1889-1966) ,سرگی گورودتسکی S.
Gorodetki (1884-1967) , اوسیپ ماندلشتامOssip Mandelstam(1891-1938 ) و دو شاعر دیگر .
در سال 1911 گومیلف شاعرانی را که می خواهند از قید رهبری (( وایوانف )) شاعر سمبولیست رها شوند دور خود جمع می کند و یک (( کارگاه شاعران )) تشکیلمی دهد که چاپخانه و موسسه نشر نیز در کنار خود دارد و جلسات منظم شاعران در کاباره (( سگ ولگرد)) تشکیل می شود .
سپس اعضاء مشهورتر این کارگاه که نامشان در بالا آمده , عنوان ((آکمه ایست ))به خود می دهند و مبارزه با عرفان سمبولیم را آغاز می کنند .
سه بیانه برای آکمه ایسم نوشته می شود که دو بیانه اولی از گومیلف و گورودتسکی است که در ژانویه 1913 در شماره اول مجله آپولون منتشر میشود , اما بیانه سوم را که عنوان آن سحر گاه آکمه ایسم (Utro Akmeizma)است, اوسیپ ماندلشتام نوشته است که مقاله ای سنگین و ظریف است و انتشار آن به عنوان بیانه برای عامه مردم انکان پیدا نمی کند .
این مقاله سرانجام , شش سال بعد یعنی در سال 1919 منتشر می شود .
برای آکمه ایست ها اثر هنری صد درصد به دنیای محسوس تعلق دارد که باید آن را دوست داشت و به ویژه موجودیت شگرف آن , یعنی موجود انسانی و واقعیت های درونی او را ( آخماتوا ) , آثار برجسته فرهنگ جهانی را , شهرها و کلیساهای جامع را ( ماندلشتام) گیاهان و گل و حیوانات وحشی و کاشفان شجاع را ( گومیلف ) , نیروهای طبیعت را ( گورودتسکی ) .
گورودتسکی معتقد بود که باید اسم نهضت را (( آدامیسم ))Adamisme( به معنی برداشت محکم و مردانه از زندگی گذاشت .
ماندلشتام عقیده داشت که باید در بوطیقای آکمه ایستی جایگاه اصلی را به کلمه داد : کلمه – تصور , کلمه – صدا , کلمه – معنی .
اندیشه های آکمه ایستی نخست در نامه هایی در باب شعر روسی از گومیلف بیان شد که از سال 1911 تا 1914 در مجله آپولون منتشر شدند و نیز در مقاله ای از او تحت عنوان ((کالبد شکافی شعر )) (1921 ) ,و بالاخره در سلسه مقالاتی که ماندلشام بعد از جنگ نوشت و در سال 1928 در مجموعه ای گرد آوری شد .
آکمه ایسم نوعی انقلاب در سلیقه است : در برابر سمبولیسم آلمانی , از زیبائی فرانسوی , وضوح لاتینی و شجاعت انگلیسی دفاع می کند .
حمله متقابل سمبولیست ها و نیز رقابت پر سر و صدای فوتوریست ها سبب شد که بحرانی در کارگاه شاعران پدید آید به طوری که در دسامبر 1913 آخماتوا و ماندلشتام پیشنهاد انحلال آن را دادند .
در سال 1914 گومیلف به جبهه رفت .
پس از پایان جنگ , در تابستان 1918 به پتروگراد برگشت , از همسرش ( آنا آ خماتوا) جدا شد و بدون شرکت آکمه ایست های دیگر, دومین کارگاه شاعران را( به اتفاق ایوانف و چند نفر دیگر ) تشکیل داد و نیز تحت حمایت ماکسیم گورکی, آموزشگاهی برای شاعران جوان تشکیل داد .
اما به ظن
فرمت فایل : ورد Word
( قابلیت ویرایش )
قسمتی از متن ورد .....
تعداد صفحات : 4 صفحه
مقدمه آکه ایسم ( Acemeisme ) مرکب از کلمه (acme )است که از واژه یونانی akm به معنای کمال, رفعت و اوج ریشه گرفته است و ایسم (Isme) آخر آن هم نشانگر وجود یک مکتب است .
و به نهضتی اطلاغ میشود که درسال های 1912 الی 1914 در سن پترزبورگ با گردهم آمدن شش شاعر به وجود آمد .
این شاعران عبارتند بودند از نیکلای گومیلف Nikola Goumilev و (1886-1921), و همرش ـ آنا آخماتوا Anna Akhmatova (1889-1966) ,سرگی گورودتسکی S.
Gorodetki (1884-1967) , اوسیپ ماندلشتامOssip Mandelstam(1891-1938 ) و دو شاعر دیگر .
در سال 1911 گومیلف شاعرانی را که می خواهند از قید رهبری (( وایوانف )) شاعر سمبولیست رها شوند دور خود جمع می کند و یک (( کارگاه شاعران )) تشکیلمی دهد که چاپخانه و موسسه نشر نیز در کنار خود دارد و جلسات منظم شاعران در کاباره (( سگ ولگرد)) تشکیل می شود .
سپس اعضاء مشهورتر این کارگاه که نامشان در بالا آمده , عنوان ((آکمه ایست ))به خود می دهند و مبارزه با عرفان سمبولیم را آغاز می کنند .
سه بیانه برای آکمه ایسم نوشته می شود که دو بیانه اولی از گومیلف و گورودتسکی است که در ژانویه 1913 در شماره اول مجله آپولون منتشر میشود , اما بیانه سوم را که عنوان آن سحر گاه آکمه ایسم (Utro Akmeizma)است, اوسیپ ماندلشتام نوشته است که مقاله ای سنگین و ظریف است و انتشار آن به عنوان بیانه برای عامه مردم انکان پیدا نمی کند .
این مقاله سرانجام , شش سال بعد یعنی در سال 1919 منتشر می شود .
برای آکمه ایست ها اثر هنری صد درصد به دنیای محسوس تعلق دارد که باید آن را دوست داشت و به ویژه موجودیت شگرف آن , یعنی موجود انسانی و واقعیت های درونی او را ( آخماتوا ) , آثار برجسته فرهنگ جهانی را , شهرها و کلیساهای جامع را ( ماندلشتام) گیاهان و گل و حیوانات وحشی و کاشفان شجاع را ( گومیلف ) , نیروهای طبیعت را ( گورودتسکی ) .
گورودتسکی معتقد بود که باید اسم نهضت را (( آدامیسم ))Adamisme( به معنی برداشت محکم و مردانه از زندگی گذاشت .
ماندلشتام عقیده داشت که باید در بوطیقای آکمه ایستی جایگاه اصلی را به کلمه داد : کلمه – تصور , کلمه – صدا , کلمه – معنی .
اندیشه های آکمه ایستی نخست در نامه هایی در باب شعر روسی از گومیلف بیان شد که از سال 1911 تا 1914 در مجله آپولون منتشر شدند و نیز در مقاله ای از او تحت عنوان ((کالبد شکافی شعر )) (1921 ) ,و بالاخره در سلسه مقالاتی که ماندلشام بعد از جنگ نوشت و در سال 1928 در مجموعه ای گرد آوری شد .
آکمه ایسم نوعی انقلاب در سلیقه است : در برابر سمبولیسم آلمانی , از زیبائی فرانسوی , وضوح لاتینی و شجاعت انگلیسی دفاع می کند .
حمله متقابل سمبولیست ها و نیز رقابت پر سر و صدای فوتوریست ها سبب شد که بحرانی در کارگاه شاعران پدید آید به طوری که در دسامبر 1913 آخماتوا و ماندلشتام پیشنهاد انحلال آن را دادند .
در سال 1914 گومیلف به جبهه رفت .
پس از پایان جنگ , در تابستان 1918 به پتروگراد برگشت , از همسرش ( آنا آ خماتوا) جدا شد و بدون شرکت آکمه ایست های دیگر, دومین کارگاه شاعران را( به اتفاق ایوانف و چند نفر دیگر ) تشکیل داد و نیز تحت حمایت ماکسیم گورکی, آموزشگاهی برای شاعران جوان تشکیل داد .
اما به ظن