لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ابونصر فارابی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
ابو نصر محمد بن محمد فارابی معروف به فارابی، از بزرگترین فیلسوفان ایرانی[۱] شرقی سده سوم و چهارم هجری است. اهمیت او بیشتر به علت شرحهایی است که بر آثار ارسطو نگاشته و به سبب همین مشروحات او را معلم ثانی خواندهاند و در مقام بعد از ارسطو قرار دادهاند. وی آثاری نظیر «الجمع بین الرایین»، «اغراض ما بعدالطبیعه ارسطو»، «فصول الحکم» و «احصاءالعلوم» را از خود به یادگار نهادهاست. در قرون وسطی آثاری چند از او تحت نام Alpharabius, Alfarabi, El Farati, Avenassar به زبان لاتین برگردانده شده اند.
پدر و مادر فارابی از تبار ایرانی[۲][۳] بودند. ابن ابی اصیبعه و شهر زوری نوشتهاند که ابونصر از نژاد ایرانی بودهاست (= واصله فارسی) (= و کان من سلاله فارسیه). [۴]
[ویرایش] زندگی
ابونصر محمد بن محمدابن اوزلغ ابن طرخان ملقب به فارابی، در حدود سال ۲۵۷هجری قمری/ ۸۷۰میلادی در دهکدهی «وسیج» از ناحیهی پاراب (فاراب) در فرارود (شهر اُترار کنونی در جنوب قزاقستان) یا پاریاب (فاریاب) خراسان در افغانستان کنونی به دنیا آمد. در جوانی برای تحصیل به بغداد رفت و نزد «متی بن یونس» به فراگرفتن منطق و فلسفه پرداخت. سپس به حرّان سفر کرد و به شاگردی «یوحنا بن حیلان» درآمد.
از آغاز کار، هوش سرشار و علم آموزی وی سبب شد که همه موضوعاتی را که تدریس میشد، به خوبی فرا گیرد. به زودی نام او به عنوان فیلسوف و دانشمند شهرت یافت و چون به بغداد بازگشت، گروهی از شاگردان، گرد او فراهم آمدند که «یحیی بن عدی» فیلسوف مسیحی یکی از آنان بود. در سال ۳۳۰هجری قمری/۹۴۱میلادی به دمشق رفت و به «سیف الدوله حمدانی» حاکم حلب پیوست و در زمره علمای دربار او درآمد. فارابی در سال ۳۳۸هجری قمری/۹۵۰میلادی در سن هشتاد سالگی در دمشق وفات یافت.
مورخان اسلامی معتقدند که فارابی فردی زهد پیشه و عزلتگزین و اهل تامل بود. اعراض او از امور دنیوی به حدی بود که با آن که سیف الدوله برایش از بیتالمال حقوق بسیار تعیین کرده بود، به چهار درهم در روز قناعت میورزید.
فارابی در انواع علوم بی همتا بود. چنانکه درباره هر علمی از علوم زمان خویش کتاب نوشت و از کتابهای وی معلوم میشود که در علوم زبان و ریاضیات و کیمیا و هیات و علوم نظامی و موسیقی و طبیعیات و الهیات و علوم مدنی و فقه و منطق دارای مهارت بسیار بودهاست.
درست است که کندی نخستین فیلسوف اسلامی است که راه را برای دیگران پس از خود گشود؛ اما او نتوانست مکتب فلسفی تأسیس کرده و میان مسائلی که مورد بحث قرار دادهاست، وحدتی ایجاد کند. در صورتی که فارابی توانست مکتبی کامل را بنیان نهد.
ابن سینا او را استاد خود میشمرد و ابن رشد و دیگر حکمای اسلام و عرب، برایش احترام بالایی قائل بودند.
در سنت فلسفه اسلامی، فارابی را بعد از ارسطو که ملقب به «معلم اول» بود، معلم ثانی لقب دادهاند.
[ویرایش] نسب فارابی
در حال حاضر نصب فارابی را بسیاری از منابع ایرانی و برخی دیگر ترک میدانند.
[ویرایش] نسب ایرانی
تاریخ نگار عرب ابن ابی عصیبه (وفات ۶۶۸ ه.ق) در کتاب اویون خود اشاره کردهاست که فارابی که پدر قران است از نسب پارسی بود.[۵][۱] الشهروزی که در حوالی سالهای ۱۲۸۸ میلادی میزیست و زودترین زندگی نامه را نوشتهاست اشاره میکند که فارابی از یک خانواده پارسی است.[۶][۷] علاوه بر اینها فارابی در حاشیه بسیاری از کارهایش به زبان پارسی و سغدی منابعی را معرفی کرده(حتی به زبان یونانی اما به ترکی نه)[۱]),[۸]حتی زبان سغدی به عنوان زبان مادری وی [۹] و زبان ساکنان فاراب دانسته شدهاست.[۱۰] محمد جواد مشکور ایرانی زبان بودن اصالت آسیای میانه را استدلال کردهاست.[۱۱] اما فاراب در درجه نخست جزو سرزمین مسلمانان بود و در درجه نخست فارابی به دنیای اسلام و تمام بشریت تعلق دارد و عرب یا پارسی یا ترک بودن وی اهمیتی ندارد.[۱۱] اصالت پارسی فارابی توسط دیگر منابع نیز بحث شدهاست.[۱۲] همچنین پرفسور دانشگاه آکسفورد آقای بوسورث مینویسد که چهرههای بزرگ مانند فارابی ، بیرونی و ابن سینا توسط دانش پژوهان علاقمند ترک به نژاد ترکی چسبانده شدند.[۱۳] در دانشنامه ایرانیکا دکتر گوآتاس اظهارات ابن خلکان را نکوهش کرده و مدارک پیش از وی در این ضمینه از ابن عصیبه در مورد پارسی بودن فارابی باعث شده تا ابن خلکان به تلاش برای مدرکسازی جهت ترک نشان دادن وی باشد.[۱] در این چهارچوب وی اشاره میکند که ابن خلکان ابتدای اسم فارابی نسبت