دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود مقاله درباره چهل حدیث اخلاقى از پیامبر گرامى اسلام 10 ص (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

چهل حدیث اخلاقى از پیامبر گرامى اسلام

1- فضیلت دانش طلبى« مَنْ سَلَکَ طَریقًا یَطْلُبُ فیهِ عِلْمًا سَلَکَ اللّهُ بِهِ طَریقًا إِلَى الْجَنَّةِ... وَ فَضْلُ الْعالِمِ عَلَى الْعابِدِ کَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلى سائِرِ النُّجُوم لَیْلَةَالْبَدْرِ.»:هر که راهى رود که در آن دانشى جوید، خداوند او را به راهى که به سوى بهشت است ببرد، و برترى عالِم بر عابد، مانند برترى ماه در شب چهارده، بر دیگر ستارگان است.2- دین یابى ایرانیان« لَوْ کانَ الدِّینُ عِنْدَ الثُّرَیّا لَذَهَبَ بِهِ رَجُلٌ مِنْ فارْسَ ـ أَوْ قَالَ ـ مِنْ أَبْناءِ فارْسَ حَتّى یَتَناوَلَهُ.»:اگر دین به ستاره ثریّا رسد، هر آینه مردى از سرزمین پارس ـ یا این که فرموده از فرزندان فارس ـ به آن دست خواهند یازید.3- ایمان خواهى ایرانیان« إِذا نَزَلَتْ عَلَیْهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) سُورَةُ الْجُمُعَةِ، فَلَمّا قَرَأَ: وَ آخَرینَ مِنْهُمْ لَمّا یَلْحَقُوا بِهِمْ. قَالَ رَجُلٌ مَنْ هؤُلاءِ یا رَسُولَ اللّهِ؟ فَلَمْ یُراجِعْهُ النّبِىُّ(صلى الله علیه وآله وسلم)، حَتّى سَأَلَهُ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ أَوْ ثَلاثًا. قالَ وَفینا سَلْمانُ الفارْسىُّ قالَ فَوَضَعَ النَّبِىُّ یَدَهُ عَلى سَلْمانَ ثُمَّ قالَ: لَوْ کَانَ الاِْیمانُ عِنْدَ الثُّرَیّا لَنالَهُ رِجالٌ مِنْ هؤُلاءِ.»:وقتى که سوره جمعه بر پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نازل گردید و آن حضرت آیه وَ آخَرینَ مِنْهُمْ لَمّا یَلْحَقُوا بِهِمْ را خواند.مردى گفت:اى پیامبر خدا! مراد این آیه چه کسانى است؟ رسول خدا به او چیزى نگفت تا این که آن شخص یک بار، دوبار، یا سه بار سؤال کرد.راوى مىگوید: سلمان فارسى در میان ما بود که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)دستش را روى دوش او نهاد، سپس فرمود: اگر ایمان به ستاره ثریّا برسد، هر آینه مردانى از سرزمین این مرد به آن دست خواهند یافت.4- مشمولان شفاعت« أَرْبَعَةٌ أَنَا الشَّفیعُ لَهُمْ یَوْمَ القِیمَةِ:1ـ مُعینُ أَهْلِ بَیْتى.2ـ وَ الْقاضى لَهُمْ حَوائِجَهُمْ عِنْدَ مَا اضْطُرُّوا إِلَیْهِ.3ـ وَ الُْمحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ.4ـ وَ الدّافِعُ عَنْهُمْ بِیَدِهِ.»:چهار دسته اند که من، روز قیامت، شفیع آنها هستم:1ـ یارى دهنده اهل بیتم،2ـ برآورنده حاجات اهل بیتم به هنگام اضطرار و ناچارى،3ـ دوستدار اهل بیتم به قلب و زبان،4ـ و دفاع کننده از اهل بیتم با دست و عمل.5- ملاک پذیرش اعمال« لا یُقْبَلُ قَوْلٌ إِلاّ بِعَمَل وَ لا یُقْبَلُ قَوْلٌ وَ لا عَمَلٌ إِلاّ بِنِیَّة وَ لا یُقْبَلُ قَوْلٌ وَ لا عَمَلٌ وَ لا نِیَّةٌ إِلاّ بِإِصابَةِ السُّنَّةِ.»:نزد خداوند سخنى پذیرفته نمىشود، مگر آن که همراه با عمل باشد، و سخن و عملى پذیرفته نمىشود، مگر آن که همراه با نیّت خالص باشد، و سخن و عمل و نیّتى پذیرفته نمىشود، مگر آن که مطابق سنّت باشد.6- صفات بهشتى « أَلا أُخْبِرُکُمْ بِمَنْ تَحْرُمُ عَلَیْهِ النّارُ غَدًا؟ قیلَ بَلى یا رَسُولَ اللّهِ.فَقالَ: أَلْهَیِّنُ الْقَریبُ اللَّیِّنُ السَّهْلُ.»:آیا کسى را که فرداى قیامت، آتش بر او حرام است به شما معرّفى نکنم؟ گفتند: آرى، اى پیامبر خدا.فرمود: کسى که متین، خونگرم، نرمخو و آسانگیر باشد.7- نشانه هاى ستمکار« عَلامَةُ الظّالِم أَرْبَعَةٌ: یَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِیَةِ، وَ یَمْلِکُ مَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَةِ، وَ یُبْغِضُ الْحَقَّ وَ یُظْهِرُ الظُّلْمَ.»:نشانه ظالم چهار چیز است :1ـ با نافرمانى به مافوقش ستم مىکند،2ـ به زیردستش با غلبه فرمانروایى مىکند،3ـ حقّ را دشمن مىدارد،4ـ و ستم را آشکار مىکند.8- شعبه هاى علوم دین« إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلاثَةٌ: آیَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَریضَةٌ عادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قائِمَةٌ وَ ما خَلاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ.»:همانا علم دین سه چیز است، و غیر از اینها فضل است:1ـ آیه محکمه (که منظور از آن علم اصول عقائد است)،2ـ فریضه عادله (که منظور از آن علم اخلاق است)،3ـ و سنّت قائمه (که منظور از آن علم احکام شریعت است).9- فتواى نااهل« مَنْ أَفْتى النّاسَ بِغَیْرِ عِلْم... فَقَدْ هَلَکَ وَ أَهْلَکَ.»:کسى که بدون صلاحیّت علمى براى مردم فتوا دهد، خود را هلاک ساخته و دیگران را نیز به هلاکت انداخته است.10- روزه واقعى« أَلصّائِمُ فى عِبادَة وَ إِنْ کانَ فى فِراشِهِ ما لَمْ یَغْتَبْ مُسْلِمًا.»:روزه دار ـ مادامى که غیبت مسلمانى را نکرده باشد ـ همواره در عبادت است، اگر چه در رختخواب خود باشد.11- فضیلت رمضان« شَهْرُ رَمضانَ شَهْرُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهْرٌ یُضاعَفُ فیهِ الْحَسَناتُ وَ یَمْحُو فیهِ السَّیِّئاتُ وَ هُوَ شَهْرُ الْبَرَکَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الاِْنابَةِ وَ هُوَ شَهْرُ التَّوبَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ.أَلا فَاجْتَنِبُوا فیهِ کُلَّ حَرام وَ أَکْثِرُوا فیهِ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ....»:ماه رمضان، ماه خداوند عزیز و جلیل است، و آن ماهى است که در آن نیکیها دوچندان و بدیها محو مىشود، ماه برکت و ماه بازگشت به خدا و توبه از گناه و ماه آمرزش و ماه آزادى از آتش دوزخ و کامیابى به بهشت است. آگاه باشید! در آن ماه از هر حرامى بپرهیزید و قرآن را زیاد بخوانید.12- نشانه هاى شکیبا« عَلامَةُ الصّابِرِ فى ثَلاث:أَوَّلُها أَنْ لا یَکْسَلَ،و الثّانِیَةُ أَنْ لا یَضْجَرَ،وَ الثّالِثَةُ أَنْ لا یَشْکُوَ مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ. لاَِنـَّهُ إِذا کَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ،وَ إِذا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّکْرَ،وَ إِذا شَکى مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ عَصاهُ.»:علامت صابر در سه چیز است:اوّل: آن که کسل نشود،دوّم: آن که آزرده خاطر نگردد،سوّم: آن که از خداوند عزّوجلّ شکوه نکند،زیرا وقتى که کسل شود، حقّ را ضایع مىکند،و چون آزرده خاطر گردد شکر را به جا نمىآورد،و چون از پروردگارش شکایت کند در واقع او را نافرمانى نموده است.13- بدترین جهنّمى« إِنَّ أَهْلَ النّارِ لَیَتَأَذُّونَ مِنْ ریحِ الْعالِمِ التّارِکِ لِعِلْمِهِ وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النّارِ نِدامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعا عَبْدًا إِلَى اللّهِ فَاسْتَجابَ لَهُ وَ قَبِلَ مِنْهُ فَأَطاعَ اللّهَ فَأَدْخَلَهُ اللّهُ الْجَنَّةَ وَ أَدْخَلَ الدّاعِىَ النّارَ بِتَرْکِهِ عِلْمَهُ.»:همانا اهل جهنّم از بوى گند عالمى که به علمش عمل نکرده رنج مىبرند، و از اهل دوزخ پشیمانى و حسرت آن کس سختتر است که در دنیا بنده اى را به سوى خدا خوانده و او پذیرفته و خدا را اطاعت کرده و خداوند او را به بهشت درآورده، ولى خودِ دعوت کننده را به سبب عمل نکردن به علمش به دوزخ انداخته است.14- عالمان دنیا طلب« أَوْحَى اللّهُ إِلى داوُدَ(علیه السلام) لا تَجْعَلْ بَیْنى وَ بَیْنَکَ عالِمًا مَفْتُونًا بِالدُّنْیا فَیَصُدَّکَ عَنْ طَریقِ مَحَبَّتى فَإِنَّ أُولئِکَ قُطّاعُ طَریقِ عِبادِى الْمُریدینَ، إِنَّ أَدْنى ما أَنـَا صانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنـْزَعَ حَلاوَةَ مُناجاتى عَنْ قُلوبِهِمْ.»:خداوند به داود(علیه السلام) وحى فرمود که: میان من و خودت، عالِم فریفته دنیا را واسطه قرار مده که تو را از راه دوستىام بگرداند، زیرا که آنان، راهزنانِ بندگانِ جویاى مناند، همانا کمتر کارى که با ایشان کنم این است که شیرینى مناجاتم را از دلشان برکنم.15- نتیجه یقین« لَوْ کُنْتُم تُوقِنُونَ بِخَیْرِ الاْخِرَةِ وَ شَرِّها کَما تُوقِنُونَ بِالدُّنیا لاَثَرْتُمْ طَلَبَ الآخِرَةِ.»:اگر شما مردم یقین به خیر و شرّ آخرت مىداشتید، همان طور که یقین به دنیا دارید، البته در آن صورت، آخرت را انتخاب مىکردید.16- نخستین پرسش هاى قیامت« لا تَزُولُ قَدَمَا الْعَبْدِ یَوْمَ القِیمَةِ حَتّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَع: عَنْ عُمْرِهِ فیما أَفـْناهُ، وَ عَنْ شَبابِهِ فیما أَبـْلاهُ، وَ عَنْ عِلْمِهِ کَیْفَ عَمِلَ بِهِ، وَ عَنْ مالِهِ مِنْ أَیـْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فیما أَنـْفَقَهُ، وَ عَنْ حُبِّنا أَهـْلَ الْبَیْتِ.»:هیچ بنده اى در روز قیامت قدم از قدم برنمىدارد، تا از این چهار چیز از او پرسیده شود:1ـ از عمرش که در چه راهى آن را فانى نموده،2ـ و از جوانىاش که در چه کارى فرسوده اش ساخته،3ـ و از مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهى صرف نموده،4ـ و از دوستىِ ما اهل بیت.17- محکم کارى« وَ لکِنَّ اللّهَ یُحِبُّ عَبْدًا إِذا عَمِلَ عَمَلاً أَحـْکَمَهُ.»:پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) وقتى که با دقّت قبر سعد بن معاذ را پوشاند فرمود: مىدانم که قبر سرانجام فرو مىریزد و نظم آن بهم مىخورد، ولى خداوند بندهاى را دوست مىدارد که چون به کارى پردازد، آن را محکم و استوار انجام دهد.



خرید و دانلود دانلود مقاله درباره چهل حدیث اخلاقى از پیامبر گرامى اسلام 10 ص (علوم انسانی)


دانلود مقاله درباره عوامل وحدت بخش در قرآن و حدیث 41 ص (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

عوامل وحدت بخش در قرآن و حدیث

سید محمد علی ایازی

چکیده:

گفتگو درباره عوامل و عناصر تشکیل دهنده وحدت، یکی از مبرم ترین نیازهای جامعه اسلامی است که باید هم مفهوم از وحدت و هم مراد از عوامل و اهمیت و اهداف آن را در قرآن و روایات توضیح داد.بی گمان قرآن کریم در پیش از پنجاه آیه به مسئله وحدت و عواملی که فراهم آورنده اختلاف، پرداخته و راههای رسیدن به وحدت را نشان داده است.از این راهها می توان به رفتار مسالمت آمیز با مخالفان، پرهیز ازطرح مسائل اختلاف برانگیز و بی ثمر مذهبی، جلوگیری از تحریک احساسات و توهین به مقدسات، پرهیز از تکفیر صاحبان فرقه های اسلامی، رعایت حقوق اجتماعی، رعایت اصول اخلاقی، و تعامل علمی میان دانشمندان و فرهیختگان مسلمان اشاره کرد و تأثیر این عوامل را در تحقق وحدت نشان داد. چنانکه اگر این اصول از سوی هر یک از عالمان و صاحبان مذاهب رعایت شود، دشمنان اسلام و کسانی که آب به آسیاب آنها می ریزند دیگر نمی توانند جنگ و خون ریزی در میان مسلمانان راه بیاندازد و این گونه جهان اسلام را پراکنده و دسته دسته مانند لشکر شکست خورده سازند تا جایی که بتوانند جهان اسلام را تحقیر و به مقدسات و شخصیت پیامبر گرامی و قرآن توهین کنند و کشورهای مسلمان را در این گوشه و آن گوشه جهان اشغال و تصاحب کنند.

کلید واژه : وحدت، عوامل وحدت، اختلاف، نزاع، گفتگو، تعامل مذهبی.

مقدمه

وحدت اسلامی در شرایطی از مبرم ترین نیازهای جامعه اسلامی مطرح می شود که جدایی ها و ظهور جریاناتی آتشین کیان جهان اسلام را تهدید می کند.تقریب مذاهب اسلامی ،پیش از دوره اخیر در نتیجه تلاش و پایمردی مصلحان بزرگ و آرزومند وحدت اسلامی مطرح گردید.بی گمان اگر جدایی و تفرقه ای وجود نداشت و خطر تفرقه و نزاع و آتش تعصب های مذهبی نبود، و اگر ضرورتی عینی و سرنوشت ساز و سوء استفاده دشمنان نبود این عالمان آگاه و دلسوز موضوع تقریب را مطرح نمی کردند. درباره تقریب سخن های بسیار گفته شده،اما آنچه امروز طرح آن بایسته به نظر می رسد،طرح عوامل وحدت بخش، راه بردهایی که می تواند به وحدت و یکپارچگی جهان اسلام بینجامد و زمینه های تحریک، درگیری و جنگ های فرقه ای را خنثی کند.در قرآن مجید سخن از وحدت و مذمت اختلاف به میان آمده و خطرات آن بازگو شده است. با بررسی این آیات به خوبی عوامل وحدت بخش را می توان به دست آورد. زادگاه اختلاف از نظر قرآن در میان حاملان دین و از سوی برخی عالمان بسته اندیش است، آنان هستند که گاه به جای فروکاهش دادن اختلاف ها و نزدیک کردن افکار و اندیشه، زمینه های رویارویی را فراهم می سازند و با سطحی نگری، طرح موضوعات سست وبی پایه،برگزاری جلسات موهن ،استنادبه احادیث ضعیف ، همواره هیزم اختلاف راانباشته می سازند،وبه تعبیرقرآن: ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ.( شوری /۱۴)، باآگاهی به اختلاف دامن می زنند.

به همین دلیل کسانی مانند علامه طباطبایی اختلاف در میان فرقه های دینی را بر خلاف فطرت و برخاسته از روح تجاوزگری می داند.(المیزان ،ج۲،ص ۲۴-۱۲۲). تشویق به وحدت و پرهیز از اختلاف در صورتی موثر است ،که عوامل اختلاف شناسایی شود و با راه حل های مثبت در جهت وحدت گام برداشته شود.

مراد از وحدت

منظور از وحدت یکی کردن مذاهب، شیعی کردن سنیان و یا سنی کردن شیعیان نیست.منظور حصر مذاهب به یک مذهب و یا حتی گرفتن مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها نیست. بلکه منظور از وحدت و یکپارچگی این است که با توجه به مشترکاتی که بین همه طوایف و فرقه های اسلامی وجود دارد و همگی اعتقاد به خداوند یگانه، پیامبر اسلام و کتاب الهی و قبله مشترک و اعتقاد به معاد و احکام اسلامی مثل نماز، روزه، حج و زکات دارند، با همدلی بایکدیگرهمکاری کنند.

اختلاف در بعضی از اعتقادات و احکام واختلاف منابع،که نتیجه طبیعی اجتهاد و تفکر آزاد است، نباید موجب جدایی و دوری قلبهای مسلمانان از یکدیگر شود، بلکه باید همه فرقه های اسلامی با کمال شرح صدر و وسعت نظر عقاید و افکار یکدیگر را درک و تحمل نمایند و در عین حال که در صحنه کاوش و تحقیق و بحث و استدلال در فضای علمی تلاش می کنند، در عرﺻﮥ زندگی اجتماعی و تعامل با توجه به مصالح تمام امت اسلامی با سماحت یکدیگر را درک و به عناصر مهم تشکیل دهنده وحدت توجه و در راه تحقق آن بکوشند.

بنابراین مراد از وحدت، برداشتن موانع مصنوعی و پیشگیری از اموری است که باعث جدایی،کینه و دشمنی میان مسلمانان می گردد. از یک طرف دست دشمنان اسلام بر آنان دراز و از طرف دیگر در درون خود گرفتار و از حرکت و پیشرفت و رفع فقر، وجهل وحل مشکلات جامعه بازمانده و به خود مشغول می گردند، عقل دینی وخردجمعی می گوید،حفظ آرمانهای اصلی مهم ترازنزاع های بخشی نگراست.

مراد از عوامل وحدت بخش

مراد از این عنوان،عناصری است که تشکیل دهنده وحدت هستند. این عناصر، اموری هستند که یا به صورت ایجابی به تقریب و همکاری و تعامل علمی میان مسلمانان می انجامد و یا به صورت سلبی باعث کاهش اختلافات می گردد و جدایی و کینه و متهم کردن یکدیگر را از بین می برد و موجب طرد هر نوع بدبینی و تعصب می شود، عناصری که وحدت بخش هستند و یا در رفع ضدیت بکار گرفته می شوند، از سوی کسانی آگاهانه یا ناآگاهانه نقض می شود و برخی از آنان را به گفتن و نوشتن سخنان نسنجیده، غیرمنطقی، غیرواقعی، غیر فراگیر، تند و زننده درباره یکدیگر وادار ساخته و فاصله میان مسلمین را بس زیاد می کند.

طرح عوامل وحدت بخش و بررسی ضرورت بکارگیری آن در میان جوامع مسلمان، موجب می شود که به خودآگاهی واقع بینانه برسیم واندیشه وحدت را نهادینه کنیم وصورت عملی ببخشیم و فرصت را ازکسانی که آب به آسیاب دشمن می ریزند و زمینه گسترش اختلاف را فراهم می سازند، بگیریم، ودیگرنتوانند به روش گذشته خود ادامه دهند و در انزوا قرار گیرند.

اهمیت وحدت در قرآن

۱- بی گمان نخستین منادی وحدت و امت واحده شدن قرآن کریم است که می فرماید:

إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ (انبیاء/۹۱)این دین شما و این امت شماست، دین یگانه و من پروردگار شمایم، پس مرا بپرستید.

چنانکه در جایی دیگر: وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ (مومنون/۵۲). با همین تعبیر آغاز می کند و می خواهد که با رعایت یکپارچگی فراگیر اسلامی پروا داشته باشندو کاری نکنند که این یگانگی دچار خلل شود و از آنجا که همه مومنان را یک امت و در یک جهت و با یک هدف خواسته که در آن پرستش خدایی یگانه است، باید مسلمانان آگاه، به اهمیت این شعار قرآنی (امت واحد)پی ببرند و عظمت آن را درک کنند و تفرقه ها را از میان بردارند و نابود سازند و هرگونه حرکتی که به دوگانگی و تفرقه مسلمانان بینجامد حرکتی خواسته دشمنان و برخلاف دعوت قرآن است.



خرید و دانلود دانلود مقاله درباره عوامل وحدت بخش در قرآن و حدیث 41 ص (علوم انسانی)


تحقیق در مورد نهج البلاغه از مشهورترین و معتبرترین منابع حدیث شیعه است که به کوشش سیّد رضى (با فرمت ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

نهج البلاغه از مشهورترین و معتبرترین منابع حدیث شیعه است که به کوشش سیّد رضى (359 ـ 1 ـ نهج البلاغه حاوى سخنان زیباى 406 ه* ق) گردآورى و تدوین گردیدهنقش نهج البلاغه در فقه نقش نهج البلاغه در فقه اسلامیوتر از سخن خدا معرفى مى شود.2 ـ تنوع موضوعات نهج البلاغه اعجاب برانگیز است، معارف بلند توحیدى ارزشهاى والاى الهى، پند و اندرز و موعظه، بیان و تحلیل حوادث سیاسى و اجتماعى، دستور کار حکمرانان و توبیخ آنها از جمله مطالب نهج البلاغه است. تاکنون درباره ابعاد مختلف این کتاب عظیم سخن بسیار گفته شده، بعد عقیدتى، فلسفى، سیاسى، اخلاقى، اجتماعى و . . . ولى کمتر از بعد فقهى آن - سخن به میان آمده است و شاید این به خاطر آن بوده است که این بحثها در سطح عموم نشر مى‏شده و سخن از بعد فقهى آن باید با فقها گفته شود، و با اصطلاحات مخصوص این علم، که طبعا همگان را مفید نخواهد بود . ولى هم نهج البلاغه از این نظر غنى است و هم مى‏توان گوشه‏هائى از این بحث را آن چنان تهیه کرد که خالى از اصطلاحات پیچیده علمى، و همگان را مفید باشد . و این نوشتار به همین منظور تهیه شده است . اسناد روایات نهج البلاغه: با اینکه در نهج البلاغه جمله‏هاى فراوانى پیرامون احکام مختلف فقهى وجود دارد، جمله‏هائى راهگشا و مؤثر، ولى آنچه در درجه اول از نظر فقهى اهمیت دارد سند این خطبه‏ها و نامه‏ها و کلمات است که باید با ضوابط و ادله حجیت‏خبر که در علم اصول آمده است هماهنگ باشد، و بتوان در یک مسئله فقهى مربوط به حلال و حرام روى آن تکیه کرد . مگر در مسائل اخلاقى، اجتماعى، سیاسى و عقیدتى اعتبار حجیت‏خبر از نظر سند لازم نیست که تنها در مسائل فقهى روى آن تکیه مى‏شود؟ در پاسخ باید گفت: آنچه در مسائل عقیدتى در نهج البلاغه آمده همراه با استدلالات عقلى و فلسفى و قرآنى است، و باید هم چنین باشد، زیرا اصول اعتقادى تنها از طریق علم و یقین شناخته مى‏شود، نه از طریق خبر واحد و مانند آن . و این امر در مورد بسیارى از رهنمودهاى سیاسى و اجتماعى و مانند آن نیز صادق است . بنابراین، تکیه بر اسناد در این موارد چندان مطرح نیست . در زمینه مسائل اخلاقى نیز چون اصول اخلاقى از امورى شناخته شده، و هماهنگ با فطرت است، و نقش یک رهبر اخلاقى بیشتر جایگزین کردن این اصول در روح پیروان، و ایجاد انگیزه‏هاى پذیرش، و حرکت‏به سوى آن است و نه تعلیم این اصول، لذا در این زمینه نیز مسئله سند حدیث چندان مطرح نیست . مخصوصا در مواردى که اصول اخلاقى از مرز واجب و حرام درمى‏گذرد و شکل «مستحب‏» را به خود مى‏گیرد که بنابر اصل معروف «تسامح در ادله سنن‏» در میان علماى اصول، مطلب واضحتر خواهد بود . اما در مورد مسائل فقهى مخصوصا آنچه به احکام تعبدى واجب و حرام باز مى‏گردد چاره‏اى جز یافتن یک سند معتبر نیست، و گرنه دلالت هر اندازه قوى باشد با فقدان سند قابل اعتماد، کارى از پیش نمى‏رود . بنابراین، نقش اعتبار سند در مسائل فقهى ظاهرتر و سرنوشت‏سازتر است، هر چند این مساله در سایر موارد نیز داراى اهمیت است . براى راه یافتن به اعتبار سند یک حدیث راههاى شناخته شده‏اى در پیش است: 1 - معتبر بودن تمام رجال سند یک حدیث، مثلا اگر حدیثى را مرحوم کلینى در کتاب کافى نقل کرده و میان او و امام صادق (ع) که گوینده اصلى حدیث است، پنج نفر واسطه هستند باید تمام این پنج نفر افراد معتبر و موثق بوده باشند، که این کار معمولا با مراجعه به کتب علم رجال - که مخصوصا براى همین هدف تدوین شده - انجام مى‏گیرد و پس از مراجعه به این کتب مى‏بینیم که مثلا تمام رجال سند این حدیث افراد عادل، ثقه، معتبر و شناخته شده‏اند . اما با نهایت تاسف مرحوم سید رضى «قدس سره‏الشریف‏» گردآورنده بزرگ «نهج البلاغه‏» عنایتى به این امر نکرده، و اسناد این خطبه‏ها و نامه‏ها و کلمات قصار را نیاورده است، و در نتیجه نهج البلاغه به صورت احادیث مرسل درآمده است . هر چند - چنانکه خواهیم دید - طرق دیگرى براى اثبات اعتبار اسناد این اثر عظیم اسلامى در دست داریم، و شاید مرحوم سید رضى هم به همین دلیل، عنایتى به جمع اسناد آن نکرده، و یا به خاطر وجود دلائل متقن در لابلاى عبارات نهج البلاغه خود را مستغنى از این معنى مى‏دانسته و مسائل مطروح در آن را بى‏نیاز از سند مى‏شمرده است . به هر حال این موضوع مربوط به گذشته و عصر مرحوم سیدرضى «رحمة الله علیه‏» است . 2 - راه دیگرى که براى سند یک حدیث مورد استفاده قرار مى‏گیرد، به اصطلاح «عرضه کردن بر کتاب الله‏» است، یعنى حدیث را با متن قرآن که اصلى‏ترین و قطعى‏ترین سند اسلامى است مقایسه مى‏کنیم اگر با آن هماهنگ بود آن را معتبر مى‏شمریم . این روشى است که در احادیث متعددى از معصومین علیهم السلام به ما رسیده است . (1) استفاده از این روش در مورد بسیارى از احادیث نهج‏البلاغه کاملا میسر است . چرا که هماهنگى عجیبى میان محتواى نهج البلاغه و آیات قرآنى مى‏بینیم . گویى هر دو یک مطلب است‏با دو عبارت: یکى نظم و «کلام خالق‏» و دیگرى «کلام مخلوق‏» و هر دو در اوج فصاحت، در نهایت انسجام و بلاغت، و در کمال دقت و نظم ظرافت . 3 - راه سوم تشخیص چگونگى سند یک حدیث‏یا یک کتاب، «شهرت آن در میان اصحاب‏» و علما و بزرگان دین است، که اگر معیار این باشد، این کتاب نفیس اسلامى در اوج شهرت در میان همه علما است، و همگى با دیده عظمت‏به آن مى‏نگرند و پیوسته در کلمات خود به مطالب مختلف آن استناد مى‏جویند و روى آن تکیه مى‏کنند، استنادى که بیانگر اعتماد آنها به این کتاب والاقدر اسلامى است . 4 - راه دیگر براى رسیدن به اعتبار سند یک حدیث‏یا یک کتاب، «علو مضمون‏» است . مراد از «علو مضمون‏» آن است که محتوا و مضمون حدیث‏به قدرى عالى و در سطح بالا باشد که نتوان احتمال داد از غیر معصوم صادر شده باشد و این معنى در کلمات فقهاى بزرگ درباره بعضى از روایات برجسته و عالى مضمون که ظاهرا سند معتبرى از آن در دست نیست گفته شده است . مثلا مرحوم شیخ اعظم علامه انصارى در کتاب «رسائل‏» در بحث‏حجیت‏خبر واحد هنگامى که به حدیث معروف امام حسن عسکرى (ع) در مورد «تقلید مذموم و تقلید مطلوب‏» مى‏رسد، مى‏گوید این حدیث (گر چه حدیث مرسلى است، ولى آثار صدق از آن ظاهر و آشکار است، بنابراین نیاز به بررسى سند آن نیست) و فقیه بزرگ معاصر مرحوم آیة‏الله بروجردى در بحث نماز جمعه هنگامى که سخن به بعضى از فقرات دعاى صحیفه سجادیه که با مسئله نماز جمعه ارتباط دارد، رسیدند، در درسشان مى‏فرمودند گرچه صحیفه سجادیه (به عقیده بعضى) با سلسله اسنادى طبق موازین معروف رجال به دست ما نرسیده اما محتوى و مضمون آن به قدرى عالى و برجسته و والاست که صدور آن از غیر معصوم محتمل نیست . و به راستى این چنین است، چه کسى غیر از امام معصوم که علمش از اقیانوس وحى و نبوت سرچشمه گرفته توانایى دارد چنین مضامینى را در دعا به کار برد؟ مطلب در صحیفه سجادیه آنقدر بالا و شگفت‏انگیز و روح پرور و فصیح و بلیغ است که از توان انسان عادى خارج است . همین معنى درباره محتواى نهج البلاغه به طرز عجیبى حکمفرماست زیرا بلندى فوق‏العاده مطالب، مخصوصا در خطبه‏ها، فصاحت و بلاغت‏شگفت‏انگیز عبارات، نشان مى‏دهد که از سرچشمه‏اى در کنار سرچشمه قرآن سیراب شده و از مقام ولایتى مدد گرفته که تالى تلو



خرید و دانلود تحقیق در مورد نهج البلاغه از مشهورترین و معتبرترین منابع حدیث شیعه است که به کوشش سیّد رضى (با فرمت ورد)


تحقیق درباره : هشت حدیث در جهت امام هشتم 18ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

حرم امام رضا(ع)

هشت حدیث در جهت امام هشتم

حضرت رضا از ما نیست آن کسی که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک می گوید حضرت رضا : هر کس که نعمت رسانی مخلوقان را سپاس نگذارد در حقیقت خدای عزو جل راسپاسگذاری نکرده است.

حضرت رضا :همانا به وضو و ضواهر شده تا چون بنده در پیشگاه خداوند قادرمتعال می ایستد پاک باشد حضرت رضا : هرکس حضرت معصومه را با شناخت زیارت کند بهشت پاداش او خواهد بود . حضرت رضا :آن کسی که نقسش را محاسبه کند سود برده است و آن کسی که از محاسبه نفسش غافل بماند زیان کرده است.

حضرت رضا :دو گروه که باهم روبروی می شوند پیروزی با گروهی است که گذشت بیشتری داشته باشد. حضرت رضا هرکس در ماه رمضان خشم خویش را نگهدارد در خداوند در قیامت خشم خود را از اونگه خواهد داشت. حضرت رضا  هیچ بنده ای حقیقت ادیانش را که مالی نمی کند مگر اینکه در او سه خصلت باشددین شناسی ، تدیبر نیکوزندگی و شکیبایی در مصیبت ها وبلاها

مقدمه

حمد وسپاس بیکران خدای را که توفیق تشرف وحضور در پیشگاه هشتمین حجت خدا وامام رئوف علی بن موسی الرضا را به همراه دوستانمان نصیب ما گردانیدو به سعادتی عظیم نایمان آورد. چنانچه می دانیم زیارت امری وارتباطی درونی با امام است لذا شایسته است که درکمال ادب و تواضع و خشوع انجام گیرد چرا اگر معتقدیم امام درهمه حال شاهد وناظر بر ماست وبرهمین اساس است که شهادت می دهیم امام ما را می بیند کلام ما را می شوند و سلام ما را بدون پاسخ نمی گذارد حالدر عطاف فرشتگان که در بیان اهل دل و ملجاء مومنان صادق حضور یافته ایم چه زیباست که از لحظه لحظه ای آن توشه برگیریم و ذخیره آخرتمان کنیم .

آداب عملی زیارت

1-قصد قربت در زیارت

2-شناخت ومعرفت امام  در حد مقدور

3- زیارت با مال حلال

4-دوری از گناه

5- نیکی کردن به همراهان و یاری نمودن آنها

6- با طهارت بودن (وضو یا غسل )

7- پوشیدن لباس پاکیزه

8- حضور قلب داشتن و فروتن بودن

9- خوش بو نمودن بدن ولباس

10- اجاره ورود طلبیدن(اذن دخول )

11- خواندن زیارتنامه های معتبر (امین الله ، جامعه و...)

12 -خواندن به نماز و زیارت

13- تلاوت قران مجید به اندازه و اهدای واهدای ثواب آن به حضرت رضا 

14- پرهیز از گفتار و حرکات اضافی در هنگام زیارت

15- توبه در حضور حضرت رضا  ودرخواست شفاعت د رتوصیه موکد شده است .

16- دعای برای سلامتی حضرت زمان  وتعجیل در فرج ایشان

تاریخچه حرم مطهر

حضرت رضا  در سال 148 هـ ق دیده به جهان گشود. درسال 183هـ ق درمدینه با شهادت پدر بزرگوراشان به منصب امامت نایل آمدند . در زمان خلافت مامون ، در سال 200هـ ق حضرت رضا  وخاندان حضرتش رامجبور به ترک مدینه وهجرت به سوی خراسان کرد سه سال بعد از هجرت حضرت رضا  مامون به گمان خام دسترسی به پیروزی نهایی وجود مقدس حضرت رضا  را با سم به شهادت رسانید.

تاریخچه آستان قدس

بدنبال شهادت حضرت رضا  در قرن دوم هجری ، پیکر مبارکشان را در بقعه ای بر فراز گور هارون الرشید، در باغ حاکم طوی درقریه سناباد دفن کردند که بعداً به مشهد معروف می شود.

اولین بار نام مقدس درکتاب «احسن التقاسیم» بکار برده و این حوقل نیز درکتاب المسالک و الممالک این مکان را «مشهد الرضا» خوانده است بدنبال تزیین بقعه در عهد دیلیمان ، به دستور پادشاه متعصب غزنوی سبکتکین در قرن سوم ، سقف و قسمتی از دیوار بقعه ویران شده که مطابق انچه مولف تاریخ بیقهی نقل می کند ابوبکر شهمرد درزمان سلطان محمود غزنوی وبدستور وی به سال 400 قمری به روی بازمانده دیوراهای گلین، بنای آجری بقعه را بر پا می سازد ودر ضمن مناری نیز برآن اضافه می کند که هسته اصلی حرم حضرت رضا  را بنایی چهارگوش تشکیل می داده است . بعد از این اضافات اولین سنگ مزار حضرت رضا  که متعلق بع سال 516 قمری است در اندازه 6*30*40 سانتمیر می باد بر بالای قبر مطهر گذاشته می شود که کتیبه آن چنین است « امر بعماره مشهد الرضوی علی بن موسی  العبد المذنب افقیر الی الرحتمه ابوالقاسم احمد بن علی احمد العولی الحسینی نقبل الله منه » این قطعه سنگ امروزه در میان دیگر آثار تاریخی درموزه آستان قدس موجود می باشد.

دومین سنگ از جنس مرمر سفید و آهکی بوده است. سومین سنگ ، سنگ جدید است که درسال 79 نصب شده و وزن آن 3600 کیلوگرم در



خرید و دانلود تحقیق درباره : هشت حدیث در جهت امام هشتم  18ص


تحقیق: هشت حدیث در جهت امام هشتم 18ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

حرم امام رضا(ع)

هشت حدیث در جهت امام هشتم

حضرت رضا از ما نیست آن کسی که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک می گوید حضرت رضا : هر کس که نعمت رسانی مخلوقان را سپاس نگذارد در حقیقت خدای عزو جل راسپاسگذاری نکرده است.

حضرت رضا :همانا به وضو و ضواهر شده تا چون بنده در پیشگاه خداوند قادرمتعال می ایستد پاک باشد حضرت رضا : هرکس حضرت معصومه را با شناخت زیارت کند بهشت پاداش او خواهد بود . حضرت رضا :آن کسی که نقسش را محاسبه کند سود برده است و آن کسی که از محاسبه نفسش غافل بماند زیان کرده است.

حضرت رضا :دو گروه که باهم روبروی می شوند پیروزی با گروهی است که گذشت بیشتری داشته باشد. حضرت رضا هرکس در ماه رمضان خشم خویش را نگهدارد در خداوند در قیامت خشم خود را از اونگه خواهد داشت. حضرت رضا  هیچ بنده ای حقیقت ادیانش را که مالی نمی کند مگر اینکه در او سه خصلت باشددین شناسی ، تدیبر نیکوزندگی و شکیبایی در مصیبت ها وبلاها

مقدمه

حمد وسپاس بیکران خدای را که توفیق تشرف وحضور در پیشگاه هشتمین حجت خدا وامام رئوف علی بن موسی الرضا را به همراه دوستانمان نصیب ما گردانیدو به سعادتی عظیم نایمان آورد. چنانچه می دانیم زیارت امری وارتباطی درونی با امام است لذا شایسته است که درکمال ادب و تواضع و خشوع انجام گیرد چرا اگر معتقدیم امام درهمه حال شاهد وناظر بر ماست وبرهمین اساس است که شهادت می دهیم امام ما را می بیند کلام ما را می شوند و سلام ما را بدون پاسخ نمی گذارد حالدر عطاف فرشتگان که در بیان اهل دل و ملجاء مومنان صادق حضور یافته ایم چه زیباست که از لحظه لحظه ای آن توشه برگیریم و ذخیره آخرتمان کنیم .

آداب عملی زیارت

1-قصد قربت در زیارت

2-شناخت ومعرفت امام  در حد مقدور

3- زیارت با مال حلال

4-دوری از گناه

5- نیکی کردن به همراهان و یاری نمودن آنها

6- با طهارت بودن (وضو یا غسل )

7- پوشیدن لباس پاکیزه

8- حضور قلب داشتن و فروتن بودن

9- خوش بو نمودن بدن ولباس

10- اجاره ورود طلبیدن(اذن دخول )

11- خواندن زیارتنامه های معتبر (امین الله ، جامعه و...)

12 -خواندن به نماز و زیارت

13- تلاوت قران مجید به اندازه و اهدای واهدای ثواب آن به حضرت رضا 

14- پرهیز از گفتار و حرکات اضافی در هنگام زیارت

15- توبه در حضور حضرت رضا  ودرخواست شفاعت د رتوصیه موکد شده است .

16- دعای برای سلامتی حضرت زمان  وتعجیل در فرج ایشان

تاریخچه حرم مطهر

حضرت رضا  در سال 148 هـ ق دیده به جهان گشود. درسال 183هـ ق درمدینه با شهادت پدر بزرگوراشان به منصب امامت نایل آمدند . در زمان خلافت مامون ، در سال 200هـ ق حضرت رضا  وخاندان حضرتش رامجبور به ترک مدینه وهجرت به سوی خراسان کرد سه سال بعد از هجرت حضرت رضا  مامون به گمان خام دسترسی به پیروزی نهایی وجود مقدس حضرت رضا  را با سم به شهادت رسانید.

تاریخچه آستان قدس

بدنبال شهادت حضرت رضا  در قرن دوم هجری ، پیکر مبارکشان را در بقعه ای بر فراز گور هارون الرشید، در باغ حاکم طوی درقریه سناباد دفن کردند که بعداً به مشهد معروف می شود.

اولین بار نام مقدس درکتاب «احسن التقاسیم» بکار برده و این حوقل نیز درکتاب المسالک و الممالک این مکان را «مشهد الرضا» خوانده است بدنبال تزیین بقعه در عهد دیلیمان ، به دستور پادشاه متعصب غزنوی سبکتکین در قرن سوم ، سقف و قسمتی از دیوار بقعه ویران شده که مطابق انچه مولف تاریخ بیقهی نقل می کند ابوبکر شهمرد درزمان سلطان محمود غزنوی وبدستور وی به سال 400 قمری به روی بازمانده دیوراهای گلین، بنای آجری بقعه را بر پا می سازد ودر ضمن مناری نیز برآن اضافه می کند که هسته اصلی حرم حضرت رضا  را بنایی چهارگوش تشکیل می داده است . بعد از این اضافات اولین سنگ مزار حضرت رضا  که متعلق بع سال 516 قمری است در اندازه 6*30*40 سانتمیر می باد بر بالای قبر مطهر گذاشته می شود که کتیبه آن چنین است « امر بعماره مشهد الرضوی علی بن موسی  العبد المذنب افقیر الی الرحتمه ابوالقاسم احمد بن علی احمد العولی الحسینی نقبل الله منه » این قطعه سنگ امروزه در میان دیگر آثار تاریخی درموزه آستان قدس موجود می باشد.

دومین سنگ از جنس مرمر سفید و آهکی بوده است. سومین سنگ ، سنگ جدید است که درسال 79 نصب شده و وزن آن 3600 کیلوگرم در



خرید و دانلود تحقیق: هشت حدیث در جهت امام هشتم  18ص