دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی 8ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

حافظ ومعشوقه خواهی

این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت؟

وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید؟

بیش از پنجصد بیت از دیوان حافظ به شوخی با معشوق مربوط است، و در آن حسن و نکویی دلدار، بی مهری و سنگ دلیش، به کمین نشستنش برای دلبری، عاشق کشی، زود رنجی ، نازک دلی و حاضر جوابیش به شیوه ای گاه نرم و لطیف و گاه همراه با گله و شکایت و انتقاد آمیز، و در هر دو حال سراسر شوخ طبعی و بذله گویی توصیف شده است.

در این نوشتار مروری خواهیم داشت بر نمونه هایی از این توصیف ها در دیوان حافظ حسن و نکویی،معشوق حافظ زیباروییست مظهر حسن ونکویی و جمال بی مثالش آمیخته به کمال .خورشید در برابر حسنش از شرم روی به دیوار کرده سر به زیر می افکند و ماه رخسارش خورشید را سر افکنده می کند:

فروغ ماه می دیدم ز بام قصر او روشن

که رو از شرم آن خورشید در دیوار می آورد

او، که لب شیرینش نبات مصر را از رونق می اندازد ، تاج سر همه خوبان است و باید همه دلبران باجش دهند و خراجش پردازند :

تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج

سزد اگر همه دلبران دهندت باج

دو چشم شوخ تو بر هم زده ختا و حبش

به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج

دهان شهد تو برده رواج آب خضر

لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج

رخساره از پرده چون بیرون می آورد، آفتاب را به زیر سایه خویش می برد و حور و پری را خجالت زده و شرمگین در حجاب فرو می کند:

ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی

پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه

وز حیا حور و پری را در حجاب انداختی

هر که به زیارت کعبه کویش رود باید در قبله ابرویش نماز بگذارد:

در کعبه کوی تو هر کس که بیاید

از قبله ابروی تو در عین نماز است

حسن چهره اش بی نیاز از توصیف است و کمال حجت و برهان قاطع:

گفتم که حسن چهره او را صفت کنم

رخساره وانمود و در گفتگو ببست

و بالاخره، هر چه از زلف درازش گفته شود، گویی چیزی گفته نشده است:

این شرح بی نهایت کز زلف یار گفتند

حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد.

عاشق کشی

عاشق کشی از دیگر صفات مهم معشوق حافظ است. بی رحمی، خون خواری و خون ریزی از کمالات مسلم این نازنین نگار نرم رفتار و نازک طبع است:

ای نازنین نگار چه مذهب گرفته ای

کت خون ما حلال تر از شیر مادر است؟

آفرین و صد آفرین بر آن چشمان سیاهدل که در عاشق کشی جادو می کند و سحر می آفریند:

بر آن چشم سیه صد آفرین باد

که در عاشق کشی سحرآفرین است

آفرین بر آن چشم مست خون خوار که خون عشاق نه به پیمانه که قدح قدح می آشامد:

نرگس مست نوازش گر مردم دارش

خون عشاق به قدح گر بخورد نوشش باد

مژگان تیغ افکنش به کرشمه ای صدها کشته زنده دل بر هم می اندازد:

مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد

صد کشته دل زنده که بر یکدگر افتاد

در خم زلفش سرهای بس بی گناهان بریده افتاده و چشمان خونریزش در پناه حمایت آن بیدادگر ایمن است و به کار خون خواری گرم:

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می پسندی

جانا روا نباشد خون ریز را حمایت

لب لعلش تشنه خون عاشق جانباز:

لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

وز پی دیدن او دادن جان کار من است

و چون خون می ریزد و از غم عشق خلاص می کند، باید منت پذیر غمزه خنجر اندازش بود:

خونم بریخت وز غم عشقم خلاص داد

منت پذیر غمزه خنجرگذارمت

آه از این بخت بد حافظ که نگارش با آن کام شیرین ، او را به تلخ کامی می کشد چه عذر بخت خود گویم که آن عیار شهرآشوب به تلخی کشت حافظ را و شکر در دهان دارد

و با این همه حافظ هم چنان آرزومند اوست .آرزومند او و بیدادگری هایش:

آن که خون دل ما ریخت به بیداد و برفت

کاش بازآید و خون ریزد و بیداد کند

آرزومند آن دوست که می کشد و از کشته غرامت می ستاند:

درویش مکن ناله ز شمشیر احبا



خرید و دانلود تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی 8ص (word)


تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی 8ص (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

حافظ ومعشوقه خواهی

این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت؟

وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید؟

بیش از پنجصد بیت از دیوان حافظ به شوخی با معشوق مربوط است، و در آن حسن و نکویی دلدار، بی مهری و سنگ دلیش، به کمین نشستنش برای دلبری، عاشق کشی، زود رنجی ، نازک دلی و حاضر جوابیش به شیوه ای گاه نرم و لطیف و گاه همراه با گله و شکایت و انتقاد آمیز، و در هر دو حال سراسر شوخ طبعی و بذله گویی توصیف شده است.

در این نوشتار مروری خواهیم داشت بر نمونه هایی از این توصیف ها در دیوان حافظ حسن و نکویی،معشوق حافظ زیباروییست مظهر حسن ونکویی و جمال بی مثالش آمیخته به کمال .خورشید در برابر حسنش از شرم روی به دیوار کرده سر به زیر می افکند و ماه رخسارش خورشید را سر افکنده می کند:

فروغ ماه می دیدم ز بام قصر او روشن

که رو از شرم آن خورشید در دیوار می آورد

او، که لب شیرینش نبات مصر را از رونق می اندازد ، تاج سر همه خوبان است و باید همه دلبران باجش دهند و خراجش پردازند :

تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج

سزد اگر همه دلبران دهندت باج

دو چشم شوخ تو بر هم زده ختا و حبش

به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج

دهان شهد تو برده رواج آب خضر

لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج

رخساره از پرده چون بیرون می آورد، آفتاب را به زیر سایه خویش می برد و حور و پری را خجالت زده و شرمگین در حجاب فرو می کند:

ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی

پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه

وز حیا حور و پری را در حجاب انداختی

هر که به زیارت کعبه کویش رود باید در قبله ابرویش نماز بگذارد:

در کعبه کوی تو هر کس که بیاید

از قبله ابروی تو در عین نماز است

حسن چهره اش بی نیاز از توصیف است و کمال حجت و برهان قاطع:

گفتم که حسن چهره او را صفت کنم

رخساره وانمود و در گفتگو ببست

و بالاخره، هر چه از زلف درازش گفته شود، گویی چیزی گفته نشده است:

این شرح بی نهایت کز زلف یار گفتند

حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد.

عاشق کشی

عاشق کشی از دیگر صفات مهم معشوق حافظ است. بی رحمی، خون خواری و خون ریزی از کمالات مسلم این نازنین نگار نرم رفتار و نازک طبع است:

ای نازنین نگار چه مذهب گرفته ای

کت خون ما حلال تر از شیر مادر است؟

آفرین و صد آفرین بر آن چشمان سیاهدل که در عاشق کشی جادو می کند و سحر می آفریند:

بر آن چشم سیه صد آفرین باد

که در عاشق کشی سحرآفرین است

آفرین بر آن چشم مست خون خوار که خون عشاق نه به پیمانه که قدح قدح می آشامد:

نرگس مست نوازش گر مردم دارش

خون عشاق به قدح گر بخورد نوشش باد

مژگان تیغ افکنش به کرشمه ای صدها کشته زنده دل بر هم می اندازد:

مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد

صد کشته دل زنده که بر یکدگر افتاد

در خم زلفش سرهای بس بی گناهان بریده افتاده و چشمان خونریزش در پناه حمایت آن بیدادگر ایمن است و به کار خون خواری گرم:

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می پسندی

جانا روا نباشد خون ریز را حمایت

لب لعلش تشنه خون عاشق جانباز:

لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

وز پی دیدن او دادن جان کار من است

و چون خون می ریزد و از غم عشق خلاص می کند، باید منت پذیر غمزه خنجر اندازش بود:

خونم بریخت وز غم عشقم خلاص داد

منت پذیر غمزه خنجرگذارمت

آه از این بخت بد حافظ که نگارش با آن کام شیرین ، او را به تلخ کامی می کشد چه عذر بخت خود گویم که آن عیار شهرآشوب به تلخی کشت حافظ را و شکر در دهان دارد

و با این همه حافظ هم چنان آرزومند اوست .آرزومند او و بیدادگری هایش:

آن که خون دل ما ریخت به بیداد و برفت

کاش بازآید و خون ریزد و بیداد کند

آرزومند آن دوست که می کشد و از کشته غرامت می ستاند:

درویش مکن ناله ز شمشیر احبا



خرید و دانلود تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی 8ص (2) (word)


تحقیق در مورد حافظ و اشعار او 14 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

سخنی کوتاه در مورد حافظ و اشعار او …………………………………………1

شعر حافظ و سبک انتزاعی ……………………………………………………………2

کاربرد واژه های دو یا چند معنایی ( ایهام ) …………….……………………….5

اکسپرسیونیسم انتزاعی …………………………………………………………………12

منابع :

آشنایی با ادبیات کهن

پیشگفتار

در مورد حافظ و اشعار او و همچنین در مورد اندیشه ها و سلوک زندگی اش بسیاری از اساتید بزرگ زبان و ادبیات فارسی و حافظ شناسان بنام کتب و مقالاتی را ارائه داده اند و اشعاری را از جهات مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند ، اینک در هر کتابخانه ای می توان کتابی در مورد این خواجه بلند آوازه شیرازی پیدا کرد.

اما من به عنوان یک هنر جو در زمینه های تجسمی و بصری و علاقه مند به اشعار حافظ به دنبال پیوندی بین اشعار او و سبک های هنری موجود که معمولاً به نقاشی اطلاق می شوند بودم ، چرا که بارها در کتب مختلف با این نکته که اشعار حافظ مجموعه ای از شعر و نقاشی و موسیقی است ، روبرو شدم.

پس از جستجو در کتب ادبی و هنری به این نکته پی بردم که شعر حافظ چه از لحاظ شاعری و چه معنای باطنی می تواند ترجمان برخی از سبکهای هنری باشد که ، نممود و ظهور آنرا به غرب و بخصوص اروپاییان منصوب می دانیم ، البته به هیچ عنوان مقصود این نیست که حافظ را پایه گذار یک سبک یا یک مکتب هنری قلمداد کنیم، بلکه بر این باوریم که با در کنار هم گذاشتن شباهتهای موجود بین اشعار حافظ و برخی از سبک های هنری می توان چهره ای تازه از اشعار حافظ را که تا کنون بر ما پوشیده بود به نمایش گذاشت.

مقاله حاضر مجموعه تلاش و مطالعاتی است که بر پایه کتب هنری موجود و همچنین مقالات و نوشته های فراوان در مورد حافظ گرد آوری شده است.

سخنی کوتاه در مورد حافظ و اشعار او ؛

خواجه شمس الدین محمد شیرازی متخلص به حافظ تولد :‌ 792 ( ه . ق )

همانطور که پیش تر اشاره شد د رمورد حافظ سخن فراوان گفته شده است که در برخی از روایات اکثر حافط شناسان و محققان اتفاق قول داشته و در بعضی دیگر تناقص عقیده .

از جمله موارد مورد تایید عموم صاحب نظران اینکه ‌:« وی در جوانی به کسب علوم و معارف زمان خویش پرداخته و به علم احکام و بلاغت و قواعد و اصول زبان عربی و مسائل عرفانی تسلط کامل پیدا کرد و نیز اینکه حافظ قرآن بوده و به حقایق و معانی عمیق آیات آگاه و آنرا با چهارده روایت حفظ کرد و این خود از کم نظیر ترین شگفتی هاست1 . »

اما مطلبی که در آن تناقض عقیده مشاهده میشود اینکه ، علت تخلص خواجه شمس الدین محمد شیرازیی به حافظ بسیاریی از تذکره نویسان و اندیشمندان این تخلص را بدان سبب دانسته اند که وی حافظ قرآن بوده است ، اما دکتر باستانی پاریزی د رمقاله خود2 علت را چیز دیگری دانسته اند .

، ایشان د رقسمتی از مقاله خود آورده اند که :‌

« چنان به نظر می آید که خوانندگان را د راین زمان ( دربار هنر پرور ملوک سیستان ) به لقب حافظ می خواندند و این لقب دویست سال بعد از مرگ حافظ شیرازی مرسوم بود . البته د راین نکته که حافظ ، حافظ قرآن بوده شکی نیست و از اینکه قرآن را به « چهارده روایت » می خوانده و از این سبب عشق او به فریاد رسیده بود ، انکار نباید کرد . اما اینکه تخلص او تنها به مناسبت « قرآنی که اندر سینه داشته است » انتخاب شده باشد و شهرت او در شیراز بدین نام تنها از این جهت باشد جای گفتگو دارد .

و بازمطلبی که د رآن اتفاق قول است اینکه حافظ هنر مندی است که علاوه بر توانایی د رشعر د رسای رهنرها از جمله موسیقی سر رشته داشته است .

عاشق ورند و نظر بازم ولی گویم فاش تا بدانی که به چندین هزار آراسته ام .

اگر بگویم که « خواجه هنرمندی ماهر است کههنرهای شعر و موسیقی1 را در ابیات خود به هم آمیخته و شعری پدید آورده که هر سه هنر در آن جلوه گر است 2 »

شاید چنین اجازه ای هم داشته باشیم که شعر او را از حیث ظاهر و مضامین و همچنین صنایع ادبی به کار گرفته شده با سبکها و جنبشهای هنری که



خرید و دانلود تحقیق در مورد حافظ و اشعار او  14 ص (word)


تحقیق در مورد حافظ و اشعار او 14 ص (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

سخنی کوتاه در مورد حافظ و اشعار او …………………………………………1

شعر حافظ و سبک انتزاعی ……………………………………………………………2

کاربرد واژه های دو یا چند معنایی ( ایهام ) …………….……………………….5

اکسپرسیونیسم انتزاعی …………………………………………………………………12

منابع :

آشنایی با ادبیات کهن

پیشگفتار

در مورد حافظ و اشعار او و همچنین در مورد اندیشه ها و سلوک زندگی اش بسیاری از اساتید بزرگ زبان و ادبیات فارسی و حافظ شناسان بنام کتب و مقالاتی را ارائه داده اند و اشعاری را از جهات مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند ، اینک در هر کتابخانه ای می توان کتابی در مورد این خواجه بلند آوازه شیرازی پیدا کرد.

اما من به عنوان یک هنر جو در زمینه های تجسمی و بصری و علاقه مند به اشعار حافظ به دنبال پیوندی بین اشعار او و سبک های هنری موجود که معمولاً به نقاشی اطلاق می شوند بودم ، چرا که بارها در کتب مختلف با این نکته که اشعار حافظ مجموعه ای از شعر و نقاشی و موسیقی است ، روبرو شدم.

پس از جستجو در کتب ادبی و هنری به این نکته پی بردم که شعر حافظ چه از لحاظ شاعری و چه معنای باطنی می تواند ترجمان برخی از سبکهای هنری باشد که ، نممود و ظهور آنرا به غرب و بخصوص اروپاییان منصوب می دانیم ، البته به هیچ عنوان مقصود این نیست که حافظ را پایه گذار یک سبک یا یک مکتب هنری قلمداد کنیم، بلکه بر این باوریم که با در کنار هم گذاشتن شباهتهای موجود بین اشعار حافظ و برخی از سبک های هنری می توان چهره ای تازه از اشعار حافظ را که تا کنون بر ما پوشیده بود به نمایش گذاشت.

مقاله حاضر مجموعه تلاش و مطالعاتی است که بر پایه کتب هنری موجود و همچنین مقالات و نوشته های فراوان در مورد حافظ گرد آوری شده است.

سخنی کوتاه در مورد حافظ و اشعار او ؛

خواجه شمس الدین محمد شیرازی متخلص به حافظ تولد :‌ 792 ( ه . ق )

همانطور که پیش تر اشاره شد د رمورد حافظ سخن فراوان گفته شده است که در برخی از روایات اکثر حافط شناسان و محققان اتفاق قول داشته و در بعضی دیگر تناقص عقیده .

از جمله موارد مورد تایید عموم صاحب نظران اینکه ‌:« وی در جوانی به کسب علوم و معارف زمان خویش پرداخته و به علم احکام و بلاغت و قواعد و اصول زبان عربی و مسائل عرفانی تسلط کامل پیدا کرد و نیز اینکه حافظ قرآن بوده و به حقایق و معانی عمیق آیات آگاه و آنرا با چهارده روایت حفظ کرد و این خود از کم نظیر ترین شگفتی هاست1 . »

اما مطلبی که در آن تناقض عقیده مشاهده میشود اینکه ، علت تخلص خواجه شمس الدین محمد شیرازیی به حافظ بسیاریی از تذکره نویسان و اندیشمندان این تخلص را بدان سبب دانسته اند که وی حافظ قرآن بوده است ، اما دکتر باستانی پاریزی د رمقاله خود2 علت را چیز دیگری دانسته اند .

، ایشان د رقسمتی از مقاله خود آورده اند که :‌

« چنان به نظر می آید که خوانندگان را د راین زمان ( دربار هنر پرور ملوک سیستان ) به لقب حافظ می خواندند و این لقب دویست سال بعد از مرگ حافظ شیرازی مرسوم بود . البته د راین نکته که حافظ ، حافظ قرآن بوده شکی نیست و از اینکه قرآن را به « چهارده روایت » می خوانده و از این سبب عشق او به فریاد رسیده بود ، انکار نباید کرد . اما اینکه تخلص او تنها به مناسبت « قرآنی که اندر سینه داشته است » انتخاب شده باشد و شهرت او در شیراز بدین نام تنها از این جهت باشد جای گفتگو دارد .

و بازمطلبی که د رآن اتفاق قول است اینکه حافظ هنر مندی است که علاوه بر توانایی د رشعر د رسای رهنرها از جمله موسیقی سر رشته داشته است .

عاشق ورند و نظر بازم ولی گویم فاش تا بدانی که به چندین هزار آراسته ام .

اگر بگویم که « خواجه هنرمندی ماهر است کههنرهای شعر و موسیقی1 را در ابیات خود به هم آمیخته و شعری پدید آورده که هر سه هنر در آن جلوه گر است 2 »

شاید چنین اجازه ای هم داشته باشیم که شعر او را از حیث ظاهر و مضامین و همچنین صنایع ادبی به کار گرفته شده با سبکها و جنبشهای هنری که



خرید و دانلود تحقیق در مورد حافظ و اشعار او  14 ص (2) (word)


تحقیق در مورد حافظ نامه 10 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

حافظ نامه

8 مرداد 86 - 01:00

شرح الفاظ ، اعلام ، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ :

امیدوارم این بحث اینجا مورد توجه قرار بگیره

الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

ساقی:از محبوب ترین چهره های شعری دیوان حافظ است که همچون یار و جانان برای خود پایه و پایگاهی دارد و کار و کاردانی و کارگردانی او در غزل حافظ از معشوق یا از پیرمغان کمتر نیست و چندان طرف توجه و خطاب و گفت و گو و عشق و علاقه حافظ است که گاه فرق و فاصله ای با معشوق او ندارد و گاه هست که با او یکسان است.

شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی

دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد

اما گاه متفاوت است:

کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش

معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش

ولی در همین غزل از یار به ساقی میپردازد و آشکارا با او نظر عاشقانه میبازد:

میی در کاسه چشمست ساقی را بنامیزد

که مستی می کند با عقل و می بخشد خماری خوش

اگر ساقی همواره معشوق حافظ نیست همواره محبوب اوست و حافظ مرهون مهربانی او مفتون کرشمه های او و خیره در باغ عارض او . در اهمیت ساقی همین بس که دیوان او با بیت بالا آغاز می گردد.ساقی در حافظ چند چهره دارد :

1)برابر با مغبچه باده فروش یا صنم باده فروش که خدمتکار خوبروی خرابات است.2)برابر با معشوق که یا در عین یاری به ساقیگری می پردازد یا از برکت ساقیگری به مقام یاری می رسد3)ساقی به معنای عرفانی برابر با معشوق ازلی.

معنای مصرع اول:

ای ساقی جام می را به گردش آور و به من برسان.

مصرع دوم:

عشق آسان نماست ولی بسی خطرها و مشکلات به همراه دارد .

عشق بزرگترین و بلکه تنهامقاله عرفای اسلام، و بلکه همه مکاتب و مذاهب عرفانی است.وحدت وجود نظریه عقلی-فلسفی صرف نیست بلکه با عاطفه عاشقانه هم آمیخته است.یکه سخن همه عرفا عشق است و غریب نیست که مهمترین پیام دیوان حافظ ، در جنب رندی، عشق باشد.

اولین ریشه مهم بحث از عشق در فرهنگ غرب به رساله مهمانی افلاطون و رساله اخلاق نیکو ماخوسی ارسطو می رسد. تقسیم عشق به شهوی جسمانی و معنوی روحانی هم از اینان است.

در شرق اسلامی کهنترین منبع بحث از عشق همانا قرآن مجید است.باید گفت که کلمه عشق در قرآن مجید و احادیث نبوی به کار نرفته است آنچه در قرآن وحدیث آمده حب و محبة و ودّ و مودة و نظایر آنهاست.

عشق در ادبیات منظوم فارسی دو جلوه بزرگ دارد:نخست عشق انسانی که از مثنوی های رودکی و عنصری نشأت گرفته در مثنوی های نظامی به اوج رسیده و عاشقان و معشوقکان بزرگ چون خسرو و شیرین و فرهادونظایر آنها را پرورده یا حدیث آنان را به مبالغه شاعرانه بیان کرده و با غزل بهترین و موجزترین قالب بیانش را یافته است که اوج مطلقش در غزل سعدی و حافظ است.

جلوه بزرگ دوم عشق ، عشق الهی یا عرفانی است که ابتدا در مثنوی های سنائی و عطار درخشیده و اوجش را در مثنوی و غزلیات مولانا طی کرده است.

بهره عرفانی غزل عاشقانه سعدی اندک است ولی بهره عارفانه غزل حافظ همانند و همچند بهره عاشقانه آنست.بهره عارفانه غزل مولانا هم بیشتر است.

دیوان حافظ از نظر مضمون چند ستون دارد.یکی از ستونهای دیوان حافظ خمریات اوست.دیگری بحث از رندی . سومی مضامین اخلاقی.چهارمی کار و بار عشق اعم از انسانی و عرفانی.

در دیوان حافظ سه نوع عشق یا معشوق در موازات همدیگر یا گاه متداخل یا یکدیگر ملاحظه می شود :1)عشق یا معشوق انسانی2)عشق یا معشوق ادبی3)عشق و معشوق عرفانی.

1)عشق ادبی-اجتماعی:این نوع عشق و معشوق در اکثریت غزلهای عاشقانه حافظ حضور دارد.در این نوع شعر که صورتاً تفاوتی با شعرهای عاشقانه جنسی و عاشقانه عرفانی ندارداگر باریک شویم بر می آید که معشوق چندانکه بایدجاذبه جمال و حتی و حضور و وضوح ندارد در این عاشقانه ها معشوق یا غایب است یا بدون چهره و چشم و ابروست و

فاقد جسمانیت و فحوای جنسی است و حتی فاقد جنس است و غالباً نمی توان فهمید مذکر است یا مؤنث، و در بیشتر موارد معشوق شاعر نیست.بلکه ممدوح اوست ودر این موارد هم معلوم نیست ممدوح دنیوی درباری است یا مردی محترم از پیران طریقت...

2)عشق انسانی-زمینی:

عطر و روح این عشق طربناک بر سراسر دیوان حافظ حاکم است.مطلع بعضی غزلهای او که انسجام و یکپارچگی بیشتری دارد و عمدتاً در عشق زمینی و خطاب به معشوق انسانی است نقل می شود:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

.....

3)عشق عرفانی:

کما بیش از غزلیات و ابیات عاشقانه حافظ عرفانی است.

مطلع چند غزل کاملاً عرفانی او :

الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها...



خرید و دانلود تحقیق در مورد حافظ نامه 10 ص (word)