لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
« تسخیر لانه جاسوسی »
13 آبان در کشور ما محمل پیدایش حوادث مختلفى بوده است که در شکل دهى تاریخ کشور و انقلاب اسلامى نقشى بزرگ و سرنوشت ساز داشتهاند: 13 آبان 42 تبعید حضرت امام خمینى (ره) در پى قیام مردمى 15 خرداد و اعلام مخالفت ایشان با قانون استعمارى - آمریکایى کاپیتالاسیون، 13 آبان 57 شهادت جمع زیادى از دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران در زمان اوجگیرى انقلاب و بالاخره 13 آبان 58 تسخیر لانه جاسوسى ایالات متحده توسط دانشجویان پیرو خط امام.در این میان، واقعه اخیر با توجه به ابعاد و پیامدها و همچنین گستره ملى - بین المللى آن از اهمیت و جایگاه ویژهاى در تاریخ انقلاب اسلامى برخوردار شده است به طورى که با گذشت بیش از ربع قرن از آفرینش آن، پیامدها و آثارش همچنان در صحنه سیاست داخلى و خارجى کشور، اثرگذار و بحثانگیز است.
این اقدام متهورانه یکى از منحصر به فردترین حرکتها در تاریخ انقلابهاى اصیل و مردمى جهان بود که از یک طرف شوکت و افسون قدرت امپریالیسم آمریکا را در هم شکست و اوج خفت و زبونى این اهریمن جنایتکار را به رخ جهانیان کشانید و از سوى دیگر فریاد مظلومیت و آزادگى مسلمانان ایران را در پهنه گیتى طنین انداز کرد. با توجه به ابعاد گسترده این حادثه عظیم، باید آن را در جغرافیاى زمانى و مکانى خودش کاملا مورد بررسى قرار داده و به واکاوى علل و پیامدهاى آن پرداخت.پیروزى انقلاب اسلامى جداى از تاثیراتى که در زمینه اندیشه سیاسى و پارادایم حاکم بر مقولات دولت ملت و ساختار حکومت داشت، تاثیرات عمیقى نیز بر استراتژىهاى امنیتى منطقه و توازن قدرت بین غرب و شرق داشت به طوری که کشور ایران را که به عنوان خط مقدم جبهه غرب در مقابله با نفوذ کمونیسم از جایگاه ویژهاى نزد دولت مردان ایالات متحده برخوردار بود به یکباره تبدیل به یک هژمون منطقهاى با شعار وحدت جهان اسلام و درهم نوردیدن مرزهاى جغرافیایى کشورهاى مسلمان کرد، که براى هر دو ابرقدرت شرق و غرب خطرناک جلوه مىکرد. انقلاب اسلامى استراتژى «دو ستونى» آمریکا در منطقه را که از مدتها پیش بر پایههاى قدرت اقتصادى عربستان سعودى و قدرت نظامى ایران براى حفظ منافع منطقهاى آمریکا و مقابله با نفوذ شوروى بنا شده بود با چالش جدى مواجه کرد به طورى که «سایروس ونس» وزیر امور خارجه دولت کارتر در این باره مىگوید: «رفتن ایران از صف کشورهاى متحد آمریکا و افتادن این کشور به دست رژیمى که دوست ما نیست، ضربهاى اساسى به منافع سیاسى - امنیتى ما در آسیاى جنوب غربى و خاورمیانه به شمار مىرود.» آمریکا که تمام تلاش خود را در حمایت از رژیم شاه و جلوگیرى از پیروزى انقلاب به کار بسته بود، با پیروزى انقلاب اسلامى سفارت خود را به عنوان پایگاهى براى طراحى و اجراى توطئه علیه انقلاب تبدیل نمود، تا بتواند آن بخش از اقداماتش را که مىتوانست در پوشش دیپلماتیک براى شکست یا به انحراف کشاندن نظام نو پاى اسلامى انجام دهد، با مرکزیت سفارت به اجرا درآورد.پس از پیروزى انقلاب در بهمن ماه 1357 و اخراج مستشاران نظامى و غیر نظامى آمریکا که در واقع نقش آنتنهاى اطلاعاتى را براى سازمان سیا بازى مىکردند، ایالات متحده فعالیتهاى جاسوسیش را که از درون سفارت رهبرى و هدایت مىشدند به شدت افزایش داد تا خلاء ناشى از خروج مستشاران را جبران کند.افسران سازمان سیا (CIA) با استفاده از شرایط نابسامان بعد از انقلاب و درهم ریختگى و نامشخص بودن حوزه مسئولیتها که نتیجه طبیعى هر انقلابى است، سعى کردند تا با نفوذ در مناطق کلیدى و حساس انقلاب اسلامى از تعمیق و گسترش هر چه بیشتر آن جلوگیرى نمایند. لانه جاسوسى آمریکا با ایجاد شبکههاى جاسوسى و اطلاعاتى در پى آن بود تا با بحران آفرینی، تضعیف نیروهاى اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد گسست و شکاف میان رهبرى و نسل جوان، فعالترین و انقلابىترین نیروى اجتماع را از رهبرى دور کند تا بتواند با تاثیر بر آنها و نفوذ در ارتش، حرکت انقلابی مردم ایران را آسیبپذیر نماید. از طرفی سفارت آمریکا مسئول انحراف افکار عمومى از خطرات شیطان بزرگ در ایران نیز بود. به همین دلایل مسئولین سفارت آمریکا در پى آن بودند تا با برقرارى ارتباط با مسئولین دولت موقت راه رسیدن به اهدافشان را تسهیل کنند.
با پیروزى انقلاب، حضرت امام خمینى، مهندس بازرگان را بدون در نظر گرفتن علایق حزبى و گروهى به عنوان نخست وزیر دولت موقت منصوب کردند. بازرگان در اقدامى تامل برانگیز اکثر اعضاى دولت موقت را از جناح لیبرال انتخاب کرد و درهای دولت موقت را تقریبا بر روی دیگر نیروهای انقلاب بست. لیبرالها تضاد اصلى و عامل مهم مبارزه و انقلاب را استبداد داخلى و نه استعمار خارجى مىدانستند و علاوه بر آن اعتقاد به تغییر بنیادین در ساختار سیاسى، اجتماعى و فرهنگى کشور نداشتند و تنها اکتفا به برخى اصلاحات سطحى را کافى مىدانستند. بر همین اساس دولت موقت تنها به تعویض مهرههاى کلیدى و بالاى رژیم اکتفا نمود و از تغییرات بنیادین و خصوصا از تجدید نظر در رابطه امپریالیستى و نابرابر ایران با آمریکا، پرهیز و اجتناب مىکرد. به این موضوع در کتاب خاطرات کارتر اشاراتى شده است: «مهدى بازرگان... و اعضاى کابینهاش که بیشتر آنها تحصیل کرده غرب بودند با ما همکارى داشتند. آنها از سفارت ما حفاظت مىکردند و از ژنرال فیلیپ گاست... مراقبت به عمل مىآوردند تا بدون خطر رفت و آمد کند و براى ما پیامهاى دوستانه مىفرستادند. بازرگان به طور علنى اعلام کرد که مایل است با آمریکا روابط حسنهاى داشته باشد، اما افراطیون طرفدار آیت اله خمینى براى او به صورت مشکلى درآمده بودند.»
(امیررضا ستوده و حمید کاویانى، بحران 444 روزه تهران، ص 20)«اسناد لانه جاسوسى نیز نشان مىدهد که ایالات متحده چگونه براى خارج کردن امام از صحنه سیاسى کشور در صدد جذب افراد موثر و مهم دولت موقت از جمله بنى صدر و امیر انتظام برآمده بود و مثلا در مورد جذب بنى صدر، در ظاهر به عنوان مشاور اقتصادى یک شرکت آمریکایى با حقوق ماهانه 1000 دلار به دعوت همکارى مىشد، اما در واقع رابط سازمان سیا تلاش مىکرد تا وى را به استخدام این سازمان درآورد.» (دکتر بهرام نوازنى، الگوهاى رفتارى ایالات متحده آمریکا در رویارویى با جمهورى اسلامى ایران (1357 - 1380) مرکز اسناد انقلاب اسلامى، ص 98)
«دولت آمریکا در پى آن بود تا با ایجاد ائتلافى از لیبرالهاى سیاسى، چهرههاى دینى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
« تسخیر لانه جاسوسی »
13 آبان در کشور ما محمل پیدایش حوادث مختلفى بوده است که در شکل دهى تاریخ کشور و انقلاب اسلامى نقشى بزرگ و سرنوشت ساز داشتهاند: 13 آبان 42 تبعید حضرت امام خمینى (ره) در پى قیام مردمى 15 خرداد و اعلام مخالفت ایشان با قانون استعمارى - آمریکایى کاپیتالاسیون، 13 آبان 57 شهادت جمع زیادى از دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران در زمان اوجگیرى انقلاب و بالاخره 13 آبان 58 تسخیر لانه جاسوسى ایالات متحده توسط دانشجویان پیرو خط امام.در این میان، واقعه اخیر با توجه به ابعاد و پیامدها و همچنین گستره ملى - بین المللى آن از اهمیت و جایگاه ویژهاى در تاریخ انقلاب اسلامى برخوردار شده است به طورى که با گذشت بیش از ربع قرن از آفرینش آن، پیامدها و آثارش همچنان در صحنه سیاست داخلى و خارجى کشور، اثرگذار و بحثانگیز است.
این اقدام متهورانه یکى از منحصر به فردترین حرکتها در تاریخ انقلابهاى اصیل و مردمى جهان بود که از یک طرف شوکت و افسون قدرت امپریالیسم آمریکا را در هم شکست و اوج خفت و زبونى این اهریمن جنایتکار را به رخ جهانیان کشانید و از سوى دیگر فریاد مظلومیت و آزادگى مسلمانان ایران را در پهنه گیتى طنین انداز کرد. با توجه به ابعاد گسترده این حادثه عظیم، باید آن را در جغرافیاى زمانى و مکانى خودش کاملا مورد بررسى قرار داده و به واکاوى علل و پیامدهاى آن پرداخت.پیروزى انقلاب اسلامى جداى از تاثیراتى که در زمینه اندیشه سیاسى و پارادایم حاکم بر مقولات دولت ملت و ساختار حکومت داشت، تاثیرات عمیقى نیز بر استراتژىهاى امنیتى منطقه و توازن قدرت بین غرب و شرق داشت به طوری که کشور ایران را که به عنوان خط مقدم جبهه غرب در مقابله با نفوذ کمونیسم از جایگاه ویژهاى نزد دولت مردان ایالات متحده برخوردار بود به یکباره تبدیل به یک هژمون منطقهاى با شعار وحدت جهان اسلام و درهم نوردیدن مرزهاى جغرافیایى کشورهاى مسلمان کرد، که براى هر دو ابرقدرت شرق و غرب خطرناک جلوه مىکرد. انقلاب اسلامى استراتژى «دو ستونى» آمریکا در منطقه را که از مدتها پیش بر پایههاى قدرت اقتصادى عربستان سعودى و قدرت نظامى ایران براى حفظ منافع منطقهاى آمریکا و مقابله با نفوذ شوروى بنا شده بود با چالش جدى مواجه کرد به طورى که «سایروس ونس» وزیر امور خارجه دولت کارتر در این باره مىگوید: «رفتن ایران از صف کشورهاى متحد آمریکا و افتادن این کشور به دست رژیمى که دوست ما نیست، ضربهاى اساسى به منافع سیاسى - امنیتى ما در آسیاى جنوب غربى و خاورمیانه به شمار مىرود.» آمریکا که تمام تلاش خود را در حمایت از رژیم شاه و جلوگیرى از پیروزى انقلاب به کار بسته بود، با پیروزى انقلاب اسلامى سفارت خود را به عنوان پایگاهى براى طراحى و اجراى توطئه علیه انقلاب تبدیل نمود، تا بتواند آن بخش از اقداماتش را که مىتوانست در پوشش دیپلماتیک براى شکست یا به انحراف کشاندن نظام نو پاى اسلامى انجام دهد، با مرکزیت سفارت به اجرا درآورد.پس از پیروزى انقلاب در بهمن ماه 1357 و اخراج مستشاران نظامى و غیر نظامى آمریکا که در واقع نقش آنتنهاى اطلاعاتى را براى سازمان سیا بازى مىکردند، ایالات متحده فعالیتهاى جاسوسیش را که از درون سفارت رهبرى و هدایت مىشدند به شدت افزایش داد تا خلاء ناشى از خروج مستشاران را جبران کند.افسران سازمان سیا (CIA) با استفاده از شرایط نابسامان بعد از انقلاب و درهم ریختگى و نامشخص بودن حوزه مسئولیتها که نتیجه طبیعى هر انقلابى است، سعى کردند تا با نفوذ در مناطق کلیدى و حساس انقلاب اسلامى از تعمیق و گسترش هر چه بیشتر آن جلوگیرى نمایند. لانه جاسوسى آمریکا با ایجاد شبکههاى جاسوسى و اطلاعاتى در پى آن بود تا با بحران آفرینی، تضعیف نیروهاى اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد گسست و شکاف میان رهبرى و نسل جوان، فعالترین و انقلابىترین نیروى اجتماع را از رهبرى دور کند تا بتواند با تاثیر بر آنها و نفوذ در ارتش، حرکت انقلابی مردم ایران را آسیبپذیر نماید. از طرفی سفارت آمریکا مسئول انحراف افکار عمومى از خطرات شیطان بزرگ در ایران نیز بود. به همین دلایل مسئولین سفارت آمریکا در پى آن بودند تا با برقرارى ارتباط با مسئولین دولت موقت راه رسیدن به اهدافشان را تسهیل کنند.
با پیروزى انقلاب، حضرت امام خمینى، مهندس بازرگان را بدون در نظر گرفتن علایق حزبى و گروهى به عنوان نخست وزیر دولت موقت منصوب کردند. بازرگان در اقدامى تامل برانگیز اکثر اعضاى دولت موقت را از جناح لیبرال انتخاب کرد و درهای دولت موقت را تقریبا بر روی دیگر نیروهای انقلاب بست. لیبرالها تضاد اصلى و عامل مهم مبارزه و انقلاب را استبداد داخلى و نه استعمار خارجى مىدانستند و علاوه بر آن اعتقاد به تغییر بنیادین در ساختار سیاسى، اجتماعى و فرهنگى کشور نداشتند و تنها اکتفا به برخى اصلاحات سطحى را کافى مىدانستند. بر همین اساس دولت موقت تنها به تعویض مهرههاى کلیدى و بالاى رژیم اکتفا نمود و از تغییرات بنیادین و خصوصا از تجدید نظر در رابطه امپریالیستى و نابرابر ایران با آمریکا، پرهیز و اجتناب مىکرد. به این موضوع در کتاب خاطرات کارتر اشاراتى شده است: «مهدى بازرگان... و اعضاى کابینهاش که بیشتر آنها تحصیل کرده غرب بودند با ما همکارى داشتند. آنها از سفارت ما حفاظت مىکردند و از ژنرال فیلیپ گاست... مراقبت به عمل مىآوردند تا بدون خطر رفت و آمد کند و براى ما پیامهاى دوستانه مىفرستادند. بازرگان به طور علنى اعلام کرد که مایل است با آمریکا روابط حسنهاى داشته باشد، اما افراطیون طرفدار آیت اله خمینى براى او به صورت مشکلى درآمده بودند.»
(امیررضا ستوده و حمید کاویانى، بحران 444 روزه تهران، ص 20)«اسناد لانه جاسوسى نیز نشان مىدهد که ایالات متحده چگونه براى خارج کردن امام از صحنه سیاسى کشور در صدد جذب افراد موثر و مهم دولت موقت از جمله بنى صدر و امیر انتظام برآمده بود و مثلا در مورد جذب بنى صدر، در ظاهر به عنوان مشاور اقتصادى یک شرکت آمریکایى با حقوق ماهانه 1000 دلار به دعوت همکارى مىشد، اما در واقع رابط سازمان سیا تلاش مىکرد تا وى را به استخدام این سازمان درآورد.» (دکتر بهرام نوازنى، الگوهاى رفتارى ایالات متحده آمریکا در رویارویى با جمهورى اسلامى ایران (1357 - 1380) مرکز اسناد انقلاب اسلامى، ص 98)
«دولت آمریکا در پى آن بود تا با ایجاد ائتلافى از لیبرالهاى سیاسى، چهرههاى دینى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
لانه شیطان در تسخیر فرزندان روح الله
روایتی از انقلاب دوم
امروز روز 13 آبان سال 1358 است. زمان باردار حوادثی است که تاریخ ساز است حوادثی که دنیا را تکان خواهد داد و چه کسی گمان می برد در چنین روزی واقعه ای به وقوع خواهد پیوست که پایه های شیطانی ترین حاکمیت ادوار تاریخ بشری را به لرزه خواهد افکند.
آسمان ابریست و هوا و زمین غمناک از نم نم قطرات باران و تو گویی که آسمان شهر نیز بغضی فرو خورده دارد. بعضی ناشی از حیات ذلت بار ملتی بزرگ در زیر سر نیزه های حکومتی خود کامه و دست نشانده بغضی که می رود تا انقلاب دوم ملت بزرگ ایران را به بار نشیند و انقلاب اسلامی 22 بهمن را در 13 آبان 58 تکامل و تعالی بخشد. اینک حوادث می روند تا هویت حقیقی انقلاب یعنی ملت ایران را به منصه ظهور رساند چرا که در بهمن 57 این ملت تنها توانسته بود که ریشه استبداد را بر کند و امروز می رود تا بنیانهای استعمار و استکبار را در ایران برچیده و در جهان به لرزه در آورد.
سالها بود که اتحاد جماهیر شوروی و اذناب سیاسی و اقتصادی و ایدئولوژیکش در بلوک شرق بر مبارزه علیه استعمار و امپریالیسم غرب خاصه آمریکا را سر می دادند و اما اراده حق بر این مقرر گشت که فروپاشی همینه پوشالین استکبار شیطانی ایالات متحده آمریکا از طلعت ازلی و ناصیه نورانی حضرت روح الله و فرزندان معنویش طلوع نماید تا افتخار آن تنها در کف با کفایت مکتب انسان ساز و اسلام عزیز و مذهب مقاومت تشیع قرار گیرد.
ساعت 10 صبح روز 13 آبان سال 1358 خیابان طالقانی (روزولت سابق) وضع عادی خود را دارد. مردم در سراسر خیابان مشغول رفت و آمد و انجام کارهای خود هستند.
اتومبیل ها با سرعت و با سر و صدا عبور می کند. فروشگاه ها و شرکت ها بازند و کارکنان آنان سرگرم کارهای روزمره هستند همه چیز درست مثل روزهای قبل است.
ساعت 11 صبح است. گروهی نزدیک به 400 نفر در حالی که خیابان طالقانی را طی می کند به سوی سفارت آمریکا می آیند هنگامی که به مقابل آن می رسند در یک لحظه از در و دیوار سفارت بالا می روند و به درون محوطه سفارت می پرند. مردم هاج و واج به این صحنه می نگرند و همه از خود می پرسند چه شده است؟
خیابان بند می آید و نفسها نیز جوانها تند و تیز یکی پس از دیگری از گوشه و کنار سفارت به داخل می روند حالا هر کدامشان بازوبندی بدست و عکسی از امام بر سینه دارند. مدتی نمی گذرد و در حالی که باران رحمت از آسمان تهران شروع به بارش کرده و خبر در همه شهر می پیچد. سفارت آمریکا اشغال شد.
بغض فرو خورده 25 ساله
روز 13 آبان 1357 25سال رفته از کودتای 28 مرداد 32 و آغاز خودکامگی پهلوی دوم در زیر بیرق پرچم آمریکا دانشجویان و دانش آموزان به ستوه آمده از خودکامگی رو به فزونی خاندان پهلوی و اذناب هزار فامیلش و به پاس داشت روز 13 آبان 1343 روز تبعید رهبر دور از وطنشان که نزدیک به 15 سال است در تبعید در بلاد غربت می زید به دانشگاه تهران پناه آوردند اما چه کسی گمان می برد که خون این فرزندان عزیز ایران اسلامی آن هم در دانشگاه تهران رنگین کننده سنگفرش های دانشگاه تهران گردد و نهالی شود از برای سرنگونی سلطنت پهلوی.
از این پس بود که ملت ایران مترصد فرصتی بود تا بغض فرو خورده 25 ساله زیستن در زیر سیطره شیطانی و نظم جهنمی ایالات متحده امریکا و مزدوری محمد رضا پهلوی را بر فرق ایشان وارد آورد. این بود تا درست یک سال بعد یعنی 13 آبان 58.
دو روز پس از پیروزی انقلاب در صبحگاه 24 بهمن 57 عده ای در حرکتی مرموزانه و اقدامی مشکوک و قدرت نمایانه دست به تسخیر سفارت امریکا در تهران زدند.
آنان مسلحانه و طی درگیری یک ساعته توانستند سفارت امریکا را به اشغال خود در آورده و اعضای سفارت را به گروگان گیرند. هویت آنان مشخص شد آنان نیروهای وابسته به چریکهای فدایی خلق بودند که اینک آمده بودند تا برای تحقق شعارهایی ضد امپریالیستی که از صبح تا شام می دادند جامه عمل بپوشانند.
آنان خود و همپالگی های خود مانند مجاهدین خلق را تنها مبارزین راستین با امپریالیسم امریکا می دانستند و البته تاریخ صحت این مدعا را بعدها به خوبی مشخص ساخت. سرانجام با دخالت مشاور نخست وزیر دولت موقت در امور انقلاب ابراهیم یزدی غائله خاتمه یافت. اما ثمره چنین حرکت مذبوحانه ای خروج سولیوان سفیر امریکا از ایران برای همیشه بود و این چنین بود تا آن هنگام که سفارت امریکا 8 ماه دیگر در 13 آبان 58 به تسخیر دانشجویان پیرو خط امام در آمد.
اولین گام
یک هفته پس از 13آبان 58 در روز آدینه آن هنگام که نمازگزاران صلاء جمعه خویش را در میعاد گاه نماز جمعه به پایان بردند رو به سوی سفارت امریکا در تقاطع خیابان آیت الله طالقانی و خیابان شهید مفتح راهپیمایی نمودند.
آنان پس از رسیدن به مقابل درب سفارت آمریکا شعارهای ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی سر دادند و آنگاه خیل عظیمی از جمعیت بود که به سوی دیوارها و میله های سفارت یورش آورد تا سفارت را تسخیر سازند اما آنها با ممانعت گارد حفاظت سفارت مواجه شدند و بدین گونه کار خاتمه یافت.
اما حرکت فرزندان امام در چند روز دیگر به هیچ وجه به سرنوشت دو حرکت قبلی دچار نیامد و خود سرنوشتی یافت که بر تارک آسمان تاریخ ظلم ستیزی و ستم سوزی مردمان جهان چونان نجم ثابت می درخشد.
مردم ایران پس از انقلاب دیگر هیچ دل خوشی از امریکا نداشتند آنان خوب می دانستند که امریکا مقصر اصلی تمامی فسادها ، تبعیض ها ، بی عدالتی ها ، نابسامانی ها ، ظلم ها و ... در عصر پهلوی دوم بود و محمد رضا تنها مترسکی سرجالیز بود برای نابودی هر آنکه در برابر منافع آمریکا در مزرعه ایران سر به شورش بردارد.
* ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی از موضع قاطعانه امام در مقابل امریکای جهان خوار به منظور اعتراض به دسیسه های امپریالیستی و صهیونیستی سفارت جاسوسی امریکا در تهران را به تصرف در آورده ایم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم.
ملت ایران خوب می دید که چگونه و به فاصله اندکی از پیروزی انقلاب هر روز شورش و بلوایی در سراسر کشور آغاز می شود و خوب می دانست که کدامین قدرت در پس از این غائله ها پنهان است. و کدام کانون در تهران آنها را هدایت می کند.
روزی غائله خلق ترکمن و غائله گنبد کاووس روز دیگر غائله خلق عرب و استان خوزستان و خرمشهر روز دیگر غائله خلق بلوچ و غائله در سیستان و بلوچستان و خلاصه آن که مردم و امام مردم می دانستند که سر نخ تمامی این ماجراها به یک جا ختم می شود. سفارت امریکا در تهران.