لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
اندازه گیری و سنجش در علوم تربیتی
منبع تحقیق:
سنجش و اندازه گیری دکتر سیف انتشارات دانشگاه پیام نور
مقدمه :
یکی از فعالیتهای آموزشی معلم ارزشیابی و سنجش عملکرد دانش آموزان است هر چند که سنجش یا ارزشیابی پیشرفت یادگیرندگان و اندازه گیری عملکردهای آنان آخرین فعالیت آموزشی معلم به حساب می آید . این فعالیت معلم را نباید جدا از جریان آموزش و تنها به عنوان وسیله ای برای نمره دادن تلقی کرد . هدف از ارزشیابی و اندازه گیری بازده یادگیری دانش آموزان و ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی آنان ، علاوه بر آن تعیین میزان یادگیری ، کمک به معلم دربهبود بخشیدن به شیوه های آموزشی خود و تشخیص و رفع نواقص یادگیری دانش آموزان است .
با توجه به هدف بالا این مقاله سعی دارد به صورت موجز و مختصر به روشها و فنون اندازه گیری و ارزشیابی ازآموخته های دانش آموزان پرداخته همچنین به انواع آزمونهای مورد استفاده درآموزش و پرورش اشاره شد و. امید است این مقاله قابل استفاده برای کلیه دبیران زحمتکش قرار گرفته و کاستیهای موجود را برما بخشایند .
تعریف آزمون
آزمون وسیله اندازه گیری در آموزش و پرورش و روانشناسی است در اندازه گیری ما ویژگیها یا صفات اشیاء و افراد را تعیین و به صورت اعداد و ارقام گزارش می کنیم .
آزمونها به چند منظور عمده مورد استفاده قرار می گیرند . برای اندازه گیریهای شناختی و توانایی های حرکتی و نیز برای اندازه گیری ویژگیهای شخصیت و ویژگیهای عاطفی . بنابراین آزمونهای مختلف را می توان به دو دسته کلی آزمونهای توانایی و آزمونهای عاطفی تقسیم کرد .
1-آزمونهای توانایی
آزمونهای توانایی آموخته ها ، مهارتها و استعدادهای افراد را می سنجد . دسته ای از این آزمونها
توانایی های شناختی افراد را می سنجد و تعدادی دیگر توانایی های روانی ، حرکتی را اندازه می گیرند . هر یک از این دو دسته آزمون کاربرد خاص را دارد . آزمونهای توانایی های شناختی بیشتر در زمینه های تحصیلی و فعالیتهای فکری و ذهنی مورد استفاده قرار می گیرند . و آزمونهای روانی – حرکتی غالباً در موقعیتهای صنعتی و نظامی و تربیت بدنی به کار می روند .
آزمونهای توانایی به دو دسته آزمونهای استعداد وآزمونهای پیشرفت تحصیلی تقسیم می شوند . آزمونهای استعداد مقدار توانایی یا آمادگی فرد را برای انجام دادن کارهایی که در پیش دارد و همچنین ظرفیت او را برای یادگیری می سنجد . اما آزمونهای پیشرفت تحصیلی دانش و مهارتهایی را که فرد تا لحظه اجرای آزمون کسب کرده است اندازه می گیرند . به سخن دیگر آزمونهای استعداد ناظر به آینده اند و برای پیش بینی موفقیتهای آتی فرد به کار می روند . در حالی که آزمونهای پیشرفت تحصیلی ناظر به گذشته اند و برای تعیین آموخته های قبلی فرد مورد استفاده قرار می گیرند .
2- آزمونهای عاطفی :
آزمونهای شناختی و روانی – حرکتی توانایی های فکری و عملی افراد را اندازه می گیرند . اما آزمونهای عاطفی و شخصیتی افراد را می سنجد آزمون عاطفی وضع فرد را در موقعیت طبیعی می سنجد اما در آزمون توانایی نشان می دهد که فرد در بهترین شرایط قادر به انجام چه کاری است .
3- آزمونهای شخصیت :
شخصیت را به صورت مجموعه رفتارهای فرد در موقعیتهای اجتماعی تعریف کرد ( ایبل 1979)
آزمونهای شخصیت به طورعمده به اندازه گیری متغیرهای مزاج ، سازگاری ، منش و ... اختصاص می یابد .
ابزارهای اندازه گیری شخصیت را می توان به سه دسته عمده تقسیم کرد .
1- پرسشنامه های گزارش شخصی این ابزارها وسایلی هستند که درآن فرد نظر شخصی اش را نسبت به خود بیان می کند .
2- پرسشنامه های جامعه سنجی در ای وسایل اندازه گیری ، افراد دیگر نظرشان را نسبت به فرد مورد سنجش ابراز می دارند .
3- فنون مشاهده ای در این نوع اندازه گیری رفتار فرد در یک موقعیت بخصوص زیر مشاهده قرار می گیرد .
4- آزمونهای علاقه و نگرش :
علاقه و نگرش دو بخش دیگر شخصیت هشتند که به خاطر اهمیت زیادی که در امور مشاوره شغلی و تربیتی دارند معمولاً به طور جداگانه سنجش می شوند . هم علاقه و نگرش به دوست داشتن و نداشتن افراد اشاره می کنند و هر دوبه رجهانهای فرد درباره فعالیتها ، نهادهای اجتماعی یا گروهها ارتباط دارند .
معروفترین وسیله اندازه گیری در این دو زمینه پرسشنامه های علاقه و نگرش است .پرسشهای علاقه جمله هایی درباره مشاغل و فعالیتهای گوناگون را شامل می شوند .
انواع ارزشیابی در آموزش و پرورش
ارزشیابی ملاکی و ارزشیابی هنجاری
ارزشیابی های پیشرفت تحصیلی را به دو دسته ملاکی و هنجاری تقسیم می کنند . درارزشیابی ملاکی یا ملاک مرجع ، معیار یا ملاک ارزشیابی از پیش تعیین و عملکرد یادگیرنده درآزمون با توجه به آن ملاک سنجش می شود . مثلاً اگر دانش آموزی با در داشت داشتن طول و قاعده و ارتفاع آن را درست محاسبه کند گفته می شود که به او هدف آموزشی مورد نظر را آموخته است . در این ارزشیابی ملاک ارزشیابی نوعی ملاک مطلق از پیش تعین شده است که دانش آموزان همه باید به آن برسند .
کسب موفقیت در آزمونهای ملاکی یا وابسته به ملاک مطلق مستلزم یادگیری تمام هدفهای آموزشی در سطحی است که معلم از پیش تعیین کرده است . برای مثال ملاک ارزشیابی دریک دوره آموزش ماشین نویسی ممکن است اینگونه بیان شود . بعد از ده هفته شرکت دریک دوره آموزش ماشین نویسی . یادگیرنده باید بتواند در هر دقیقه 50 کلمه را با حداکثر 5 اشتباه ماشین کند .اگریادگیرنده از عهده انجام این کار برآید گفته می شود که او به هدف آموزشی رسیده است .
ارزشیابی هنجاری یا هنجار مرجع و یا ارزشیابی مبتنی بر ملاک سنجی ، برخلاف ارزشیابی ملاکی عملکرد در آزمون شونده رانه بایم ملاک مطلق از پیش تعیین شده بلکه با عملکرد آزمون شوندگان که همان آزمون را گذرانده اند می سنجد در این ارزشیابی می توان تعیین کرد که پیشرفت یک دانش آموز نسبت به دانش آموزان دیگرچه وضعی دارد . چنانچه اگرنمره 15 یک دانش آموز از 90% نمره های سایر دانش آموزان بالاتر باشد نمره خوبی ارشیابی می شود . اما اگر همین نمره درحد 10% آزمون شوندگان باشد نمره ضعیفی به حساب می آید .
یکی ازتفاوتهای مهم آزمونهای هنجاری وآزمونهای ملاکی در توزیع فراوانی نمرات حاصل از اجرایی آنها است . نمره آزمونهایی هنجاری به صورت توزیع طبیعی پراکنده می شوند. در این توزع اکثر نمرات حول و حوش میانگین قرار دارند . و تعداد کمی از آنها بسیار بالاتر از میانگین و به همان نسبت هم تعداد کمی از نمرات بسیار پایین تر ازمیانگین قرار دارند ( شکل 3-1)
13% 2% 14% 34% 34% 14% 2% 13%
شکل 1-1 توزیع فراوانی نمرات آزمونهای هنجاری ( توزیع هنجار )
برخلاف نمرات آزمونهای هنجاری توزیع فراوانی نمرات آزمونهای ملاکی یک منحنی بهنجار نمی سازد بلکه توزیع نمرات دارای کجی منفی است شکل (4-1) که نشانه بالا بودن نمره همه دانش آموزان است که نشان می دهد اکثر یک بزرگی ازآنان به اکثریت هدفهای آموزشی مورد نظر ملاک مطلق رسیده اند.
شکل 2-1 توزیع فراوانی نمرات آزمونهای ملاکی ( توزیع کجی منفی)
ارزشیابی تکوینی ، تشخیصی ، تراکمی
هدف ارزشیابی تکوینی آگاهی یافتن از نحوه یادگیری دانش آموزان برای تعیین نقاط قوت و ضعف یادگیری آنان و نیز تشخیص مشکلات روش آموزش معلم در رابطه با هدفهای آموزشی معینی و مشخصی است. این ارزشیابی در طول دوره آموزشی ، یعنی زمانی که فعالیت آموزشی معلم در جریان است و یادگیری دانش آموزان درحال تکوین یا شکل گیری است انجام می شود.
در ارزشیابی تکوینی در پایان هرواحد درسی ، یک آزمون دقیق و مختص که حاوی هدفهای آموزشی آن واحد است اجرا می شود. و نشان می دهد که دانش آموزان کدام هدف آموزشی را یاد گرفتند وکدام هدف را به بخوبی متوجه نشوند.
در ارزشیابی تکوینی آزمونهای که مورد استفاده قرارمی گیرندمختصرند و به یک موضوع معینی وبا یک یا چند هدف دقیق آموزشی منحصر می شوند .برای مثال معلمی که در یکی از کلاسهای دبستان موضوع جمع اعداد دو رقمی را درس می دهد وهدف آموزشی خود را اینگونه بیان می کند که دردانش آموزان باید بتوانند هر دو عدددو رقمی را که به آنان داده می شود درست باهم جمع کنند آزمون شامل تعدادی اعدا دورقمی خواهد بود که به دانش آموزان می دهد تا با هم جمع کند مانند: 50 17 90 15 61
20+ 14+ 11+ 17+ 12+
ارزشیابی تشخیصی :
یکی از انواع ارزشیابی ملاکی است که شبیه ارزشیابی تکوینی است علت نام گذاری آن این است که این ارزشیابی باهدف تشخیص مشکلات دانش آموزان دریک موضوع درسی به کار می رود.
این ارزشیابی علاوه بر تشخیص دادن مشکلات یادگیری دانش آموزان باید بتواند روشهای مناسب رفع مشکلات را نیز به معلمان نشان دهد . گفتن اینکه یک دانش آموز بخصوص در آزمون درس ریاضی ضعیف است مشکل گشا نیست بلکه معلم نیز با زمینه های ضعف تدریسی خود نیز آشنا می شود. مانند ناتوانی او در درک واژگان جمع با انتقال .
ارزشیابی تراکمی : در ارزشیابی تراکمی تمامی آموخته های دانش آموزان در طول یک دوره آموزشی تعیین می شوند و هدف آن نمره دادن به دانش آموزان و قضات درباره اثربخشی کار معلم و برنامه درسی ،یا مقایسه برنامه های مختلف درسی با یکدیگر است .از آنجا به این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
جوانه های تربیتی
اسلام عنایت خاصی به تربیت , رشد و شکوفایی شخصیت افراد داشته و عوامل مختلفی را در رسیدن به این هدف معرفی می کند. یکی از این عوامل «وراثت» می باشد. البته شاید نتوان وراثت را از عامل همپای آن , «محیط» جدا کرد و مجزا از آن بحث نمود ، بنابراین ناگزیریم در کنار بحث از وراثت، گریزی به مسأله محیط هم داشته باشیم.
روایات وارده در زمینه وراثت زیاد و گسترده است که برخی از آنها مستقیماً و برخی دیگر به طور ضمنی بر مسأله وراثت دلالت می کنند. به همین جهت ما به طور گذرا فقط به برخی از روایات اشاره می کنیم و بررسی بیشتر را به خوانندگان گرامی واگذار می کنیم.
وراثت در اسلام
قرآن و مسأله وراثت، در قرآن آیه ای نیست که به طور مستقیم به مسأله وراثت اشاره داشته باشد ، بلکه از مفهوم آیه می توان این موضوع را برداشت کرد. که در اینجابه طور مختصر به آیه ای در این زمینه اشاره می شود:
خداوند متعال در سوره نوح آیه27 می فرماید: «اِنّک لاتَذَرهُم یضِلّوا عِبادک وَ لایلِدُوا اِلاّ فاجِراً وَ کفّارا » نوح گفت: « پروردگارا هیچ یک از کافران را زنده نگذار چرا که اگر آنها را باقی بگذاری، بندگانت را گمراه می کنند و جز نسلی فاجر و کافر به وجود نمی آورند.»
این آیه هم بیانگر تأثیر محیط می تواند باشد و هم تأثیر وراثت. نوح_علیه السلام_ این سخن را به عنوان علت برای درخواستش بیان می کند: اگر درخواست کردم که همه آنها را هلاک کنی، برای این بود که هیچ فایده ای در بقای آنان نیست؛ نه برای مؤمنان و نه برای فرزندان خودشان. اما برای مؤمنان فایده ندارد؛ زیرا که فرزند صالح نمی آورند. نوح_علیه السلام_ معنای اینکه کفار فاسق در آینده جز فاجر و کافر نمی زایند ، را از راه وحی فهمیده بود.1
وراثت در منظر روایات
تعداد روایاتی که به طور مستقیم به وراثت اشاره دارد اندک است و باقی روایاتی که در این مجال به آنها اشاره می کنیم، جزء روایاتی است که به طور ضمنی بر مسأله وراثت اشاره دارد. از جمله روایاتی که دربردارنده مضمون وراثت است عبارتند از:
پیامبر اکرم_صلی الله علیه و آله و سلم_ می فرمایند: «اگر اسپرم مرد بر تخمک زن غالب شود، پسر شبیه مرد و فامیل او می شود و اگر تخمک زن غالب شود، فرزند شبیه مادر و بستگان او می شود.»2
این روایت در واقع بیانگر صفت غالب و مغلوب بودن ژنهاست. ژن هریک از والدین که غالب شود، خصوصیت او در فرزند ظاهر و فرزند شبیه او می شود.
در روایت دیگری از امام علی_علیه السلام_ است که فرمودند: «سجایای اخلاقی دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی است.»3
مطلب دیگری که در برخی از روایات به آن تصریح شده ، این است که راه انتقال صفات را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
روانشناسی تربیتی
روان شناسی تربیتی یکی از مهترین رشتههایی است که به بحث و بررسی پیشرفتهای درسی و نارسائیهای تحصیلی یاد گیرندگان میپردازد. به عبارتی روان شناسی تربیتی شاخهای از علم روان شناسی است که هدف آن کمک به دست اندرکاران تربیت در برخورد درست با مسائل آموزشی و تربیتی است.
دید کلی
تربیت معادل اصطلاح انگلیسی education است که گاهی نیز به پرورش ترجمه شده است. در هر حال تربیت عبارت است از جریانی منظم و مستمر که هدف آن کمک به رشد جسمانی ، شناختی ، روانی ، اخلاقی و اجتماعی یا بطور کلی رشد شخصیت افراد در جهت کسب هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنهاست. به این ترتیب واژه تربیت معنی کلیتری مییابد و از آنجا که نظام تربیتی ، نظامی گسترده است، روان شناسی تربیتی در بدو تاسیس عمده زمینههای تربیت را شامل میشد، اما با رشد سایر حوزههای روان شناسی حیطه عمل آن محدودتر گشته و تنها مسائل تربیتی مربوط به شرایط آموزشگاهی و آموزش را شامل شد.
تاریخچه
از زمانی که « ویلهلم وونت » (Willhelm Wundt) در سال 1879 آزمایشگاه روان شناسی خود را در دانشگاه لایپزیک تاسیس نمود، همه پژوهشهایی که از آن پس در مورد مسائل رشد آدمی ، تفاوت فردی ، هوش ، انگیزش ، یادآوری و فراموشی ، ارزشیابی تحصیلی ، شیوههای یادگیری و هر نوع پژوهشی که با آموزش و پرورش ارتباط داشته است، انجام گرفتند، ستون اصلی روان شناسی تربیتی را تشکیل میدهند. نخستین کتاب روان شناسی تربیتی که به وسیله « ثرندایک » (Thorndike,E.L) در سال 1913 انتشار یافت، به تحقیق در مورد طبیعت و فطرت آدمی تفاوتهای فردی و قانونهای یادگیری پرداخت و مسائل آموزشی را با روشهای علمی توصیفی و آزمایشی مورد بررسی قرار داد.
نقش و تاثیر در زندگی
امروه رونق اقتصادی ، پویائی فرهنگی ، آسایش عمومی و بطور کلی توانائی صنعتی و خودکفائی هر جامعهای به نظام آموزشی برتر و پیشرفتهتر آن وابسته است. زمانی که به دستگاههای عظیم آموزشی در کشورهای قدرتمند جهان نظر بیافکنیم، مشاهده میکنیم که چه نیروی بزرگی و با چه برنامههای سنجیدهای برای تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان ، کارگران فنی ، مهندسان ، حسابداران ، مدیران ، معلمان و بسیاری متخصصان دیگر دستاندرکارند و برای تربیت مدرسان و کارشناسان هر یک از این رشتهها سازمانهای گوناگون دیگری با برنامهها ، تکنیکها و روشهای خاص به فعالیت ادامه میدهند. موفقیت این سازمان آموزشی ، وابستگی تام به اجرای درست یافتهها و دستاوردهای روان شناسی تربیتی دارد.
ساختار
ساختار عمل روان شناسی تربیتی بطور کلی در سه مرحله انجام میگیرد: در مرحله نخست که فعالیتهای پیش از آموزش نامیده میشود، مواردی چون بررسی اهداف شناختها و ویژگیهای یاد گیرنده را در برمیگیرد. در مرحله دوم یا فعالیتهای ضمن آموزش مسائلی چون انگیزش _ فرایند یادگیری ، ویژگیهای معلمان و تدریس موثر مورد بحث قرار میگیرد و آخرین مرحله یا فعالیتهای پس از آموزش ، به موضوع ارزشیابی از عملکرد اختصاص دارد.
شیوه عمل
در هر یک از ساختارهای فوق ، روان شناسی تربیتی با استفاده از شیوههای پژوهش علمی به شناسایی مسائل تربیتی میپردازد. شیوه عمل آن هر چند کاملا از دسته پژوهشهای آزمایشی در علوم تجربی نیست، اما به روشهای علمی و دقیق اهمیت فراوان داده میشود.
ارتباط با سایر علوم
روان شناسی تربیتی دانشی است که به دین ، فلسفه و پژوهشهای آزمایشگاهی وابسته است. به ویژه با روان شناسی علمی پیوندی استوار دارد. در این حوزه با روان شناسی رشد ، روان شناسی شخصیت ، روان شناسی کودک ، اندازه گیری و ارزشیابی و روان شناسی یادگیری مرتبط است.
کاربردها
روان شناسی تربیتی نقش کارسازی در شناخت شاگردان ، تربیت معلمان و طرح و اجرای برنامههای آموزشی و پرورشی به عهده دارد. تدوین و طرح ریزی محتوای درسی سالهای مختلف تحصیلی بر پایه اصول و کشفیات روان شناسی تربیتی ، آشناسازی معلمان با شیوههای تدریس نوین که حاصل پژوهشهای روان شناسی تربیتی است و کاربست دیگر یافتههای تربیتی در شرایط آموزشگاهی به بهبود عملکرد یاد گیرندگان و در نتیجه رسیدن به اهداف جزئی و کلی تربیتی در سطح فردی و جامعه خواهد شد.با شناخت تاثیر مهم یافتههای این شاخه از علم در پیشرفت فرد و جامعه توجه بیشتری بر این علم مبذول میشود. استفاده از یافتههای این علم سرعت بیشتری را در رشد علمی ، تکنولوژیک اقتصادی و ... جامعه خواهد داشت
سخنانی از محمد صالح ابوسعیدی در باب تربیت فرزند
فنلن : اگر از من سئول شود که برای والدین چه صفتی بیش از هر صفت دیگر ضرورت دارد پاسخ من بطور قطع صبر است . صبر در برابر خلق و طبیعت مخصوص کودک ، صبر در برابر طرز فکر و رشد او
محمد صالح ابوسعیدی : این را باید بدانیم که سرنوشت بچه بدست خود ما و مسئول انحراف و بد اخلاقی او نیز خود ما هستیم
محمد صالح ابوسعیدی : ارزش فرد بستگی به پرورش ماهرانه قوا و استعدادهای طبیعی او در خردی دارد .
محمد صالح ابوسعیدی : خوب یا بد بچه هر چه هست مخلوق رفتار ماست . هر موقع که می خواهیم به بچه خود پر خاش کنیم و او را سرزنش دهیم باید اول بخود پرخاش کنیم که چون یک حیوان با بچه رفتار کرده و او را بیچاره ساخته ایم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
روانشناسی تربیتی
روان شناسی تربیتی یکی از مهترین رشتههایی است که به بحث و بررسی پیشرفتهای درسی و نارسائیهای تحصیلی یاد گیرندگان میپردازد. به عبارتی روان شناسی تربیتی شاخهای از علم روان شناسی است که هدف آن کمک به دست اندرکاران تربیت در برخورد درست با مسائل آموزشی و تربیتی است.
دید کلی
تربیت معادل اصطلاح انگلیسی education است که گاهی نیز به پرورش ترجمه شده است. در هر حال تربیت عبارت است از جریانی منظم و مستمر که هدف آن کمک به رشد جسمانی ، شناختی ، روانی ، اخلاقی و اجتماعی یا بطور کلی رشد شخصیت افراد در جهت کسب هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنهاست. به این ترتیب واژه تربیت معنی کلیتری مییابد و از آنجا که نظام تربیتی ، نظامی گسترده است، روان شناسی تربیتی در بدو تاسیس عمده زمینههای تربیت را شامل میشد، اما با رشد سایر حوزههای روان شناسی حیطه عمل آن محدودتر گشته و تنها مسائل تربیتی مربوط به شرایط آموزشگاهی و آموزش را شامل شد.
تاریخچه
از زمانی که « ویلهلم وونت » (Willhelm Wundt) در سال 1879 آزمایشگاه روان شناسی خود را در دانشگاه لایپزیک تاسیس نمود، همه پژوهشهایی که از آن پس در مورد مسائل رشد آدمی ، تفاوت فردی ، هوش ، انگیزش ، یادآوری و فراموشی ، ارزشیابی تحصیلی ، شیوههای یادگیری و هر نوع پژوهشی که با آموزش و پرورش ارتباط داشته است، انجام گرفتند، ستون اصلی روان شناسی تربیتی را تشکیل میدهند. نخستین کتاب روان شناسی تربیتی که به وسیله « ثرندایک » (Thorndike,E.L) در سال 1913 انتشار یافت، به تحقیق در مورد طبیعت و فطرت آدمی تفاوتهای فردی و قانونهای یادگیری پرداخت و مسائل آموزشی را با روشهای علمی توصیفی و آزمایشی مورد بررسی قرار داد.
نقش و تاثیر در زندگی
امروه رونق اقتصادی ، پویائی فرهنگی ، آسایش عمومی و بطور کلی توانائی صنعتی و خودکفائی هر جامعهای به نظام آموزشی برتر و پیشرفتهتر آن وابسته است. زمانی که به دستگاههای عظیم آموزشی در کشورهای قدرتمند جهان نظر بیافکنیم، مشاهده میکنیم که چه نیروی بزرگی و با چه برنامههای سنجیدهای برای تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان ، کارگران فنی ، مهندسان ، حسابداران ، مدیران ، معلمان و بسیاری متخصصان دیگر دستاندرکارند و برای تربیت مدرسان و کارشناسان هر یک از این رشتهها سازمانهای گوناگون دیگری با برنامهها ، تکنیکها و روشهای خاص به فعالیت ادامه میدهند. موفقیت این سازمان آموزشی ، وابستگی تام به اجرای درست یافتهها و دستاوردهای روان شناسی تربیتی دارد.
ساختار
ساختار عمل روان شناسی تربیتی بطور کلی در سه مرحله انجام میگیرد: در مرحله نخست که فعالیتهای پیش از آموزش نامیده میشود، مواردی چون بررسی اهداف شناختها و ویژگیهای یاد گیرنده را در برمیگیرد. در مرحله دوم یا فعالیتهای ضمن آموزش مسائلی چون انگیزش _ فرایند یادگیری ، ویژگیهای معلمان و تدریس موثر مورد بحث قرار میگیرد و آخرین مرحله یا فعالیتهای پس از آموزش ، به موضوع ارزشیابی از عملکرد اختصاص دارد.
شیوه عمل
در هر یک از ساختارهای فوق ، روان شناسی تربیتی با استفاده از شیوههای پژوهش علمی به شناسایی مسائل تربیتی میپردازد. شیوه عمل آن هر چند کاملا از دسته پژوهشهای آزمایشی در علوم تجربی نیست، اما به روشهای علمی و دقیق اهمیت فراوان داده میشود.
ارتباط با سایر علوم
روان شناسی تربیتی دانشی است که به دین ، فلسفه و پژوهشهای آزمایشگاهی وابسته است. به ویژه با روان شناسی علمی پیوندی استوار دارد. در این حوزه با روان شناسی رشد ، روان شناسی شخصیت ، روان شناسی کودک ، اندازه گیری و ارزشیابی و روان شناسی یادگیری مرتبط است.
کاربردها
روان شناسی تربیتی نقش کارسازی در شناخت شاگردان ، تربیت معلمان و طرح و اجرای برنامههای آموزشی و پرورشی به عهده دارد. تدوین و طرح ریزی محتوای درسی سالهای مختلف تحصیلی بر پایه اصول و کشفیات روان شناسی تربیتی ، آشناسازی معلمان با شیوههای تدریس نوین که حاصل پژوهشهای روان شناسی تربیتی است و کاربست دیگر یافتههای تربیتی در شرایط آموزشگاهی به بهبود عملکرد یاد گیرندگان و در نتیجه رسیدن به اهداف جزئی و کلی تربیتی در سطح فردی و جامعه خواهد شد.با شناخت تاثیر مهم یافتههای این شاخه از علم در پیشرفت فرد و جامعه توجه بیشتری بر این علم مبذول میشود. استفاده از یافتههای این علم سرعت بیشتری را در رشد علمی ، تکنولوژیک اقتصادی و ... جامعه خواهد داشت
سخنانی از محمد صالح ابوسعیدی در باب تربیت فرزند
فنلن : اگر از من سئول شود که برای والدین چه صفتی بیش از هر صفت دیگر ضرورت دارد پاسخ من بطور قطع صبر است . صبر در برابر خلق و طبیعت مخصوص کودک ، صبر در برابر طرز فکر و رشد او
محمد صالح ابوسعیدی : این را باید بدانیم که سرنوشت بچه بدست خود ما و مسئول انحراف و بد اخلاقی او نیز خود ما هستیم
محمد صالح ابوسعیدی : ارزش فرد بستگی به پرورش ماهرانه قوا و استعدادهای طبیعی او در خردی دارد .
محمد صالح ابوسعیدی : خوب یا بد بچه هر چه هست مخلوق رفتار ماست . هر موقع که می خواهیم به بچه خود پر خاش کنیم و او را سرزنش دهیم باید اول بخود پرخاش کنیم که چون یک حیوان با بچه رفتار کرده و او را بیچاره ساخته ایم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
دبستان پسرانه پرتو اسلام
موضوع:
مکتب تربیتی امام خمینی (ره)
تهیه و تنظیم:
فاطمه دشتی رحمت آبادی
سال تحصیلی 87-86
مقدمه
هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند.
این اندیشمندان، در عین پویش و کوشش عقلانی برای دستیابی به آرایی استوار. از منبع وحی و متون دینی نیز الهام گرفته اند و بی شک، تعالیم دینی در بنیان و پیکره نظام اندیشه ایشان جایگاهی اساسی داشته است.
در میان دیدگاه های عالمان مسلمان می توان آرایی کم و بیش مشابه و حتی یکسان را درباره جهان و انسان سراغ گرفت. مبدأ این شباهت و هماهنگی، تفکر دینی و تأثیر پذیری قرآنی ایشان است. البته گاه آرایی متفاوت و تصاویری به کلی ناهمسان از هستی و انسان نیز در میان این آراء دیده می شود. نکته شایان توجه این است که اگر به تصویری کلی و جامع از نظام های فکری رایج میان عالمان مسلمان نظر کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از امور مشابه در حقیقت تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. این تفاوت تا بدان جاست که حتی توحید- یعنی سنگ بنای دین و دین باوری- نیز در نزد ایشان تفسیری واحد ندارد، اگر چه همه موحدند. توحید یک عارف با توحید یک متکلم تفاوت بسیار دارد و حتی توحید فیلسوفان نیز با هم یکی نیست. فلاسفه مشایی و حکیمان متأله، به خدا و انسان و جهان یکسان نمی نگرند. این نکته درخور توجه، ما را به یک روش در شناخت آرا و تفکرات رهنمون می سازد و آن نگاهی جامع به نظریات اندیشمندان مختلف است.
برای دستیابی به دیدگاه تربیتی یک عالم، نمی توان به بررسی سخنان صریح او در وادی تربیت بسنده کرد، زیرا بسا مواردی که معنای حقیقی آثار تربیتی تنها با شناخت بنیان های فکری او دریافتنی باشد. تلاش برای شناخت مکتب تربیتی امام خمینی (ره) نیز اگر بخواهد قرین توفیق باشد، باید از کاوش در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی ایشان آغاز گردد. با آگاهی از این مبانی، جایگاه و اهمیت دیدگاه ها و توصیه های اخلاقی و تربیتی ایشان آشکار می شود.
پیش از ورود به بررسی دیدگاه های مبنایی امام خمینی (ره)، ذکر چند نکته لازم به نظر میآید.
1- در میان علمای مسلمان، فیلسوف تربیتی و مربی در اصطلاحی که امروز رایج است وجود ندارد، در نتیجه نمی توان در ترسیم مکتب تربیتی هر یک از ایشان، به پاسخ هایی صریح درباره همه مسائل مطرح در تعلیم و تربیت دست یافت. به این تربیت باید کوشید پس از شناخت مبانی فکری آنها، با بررسی نظر تربیتی خاصی که در برخی مواضع ابزار داشتهاند، به استنباط نظریات آنها در دیگر موارد پرداخت، تا از این رهگذر به تصویری نسبتاً جامع از مکتب تربیتی اندیشمند موردنظر دست یافت. طبیعی است که این کوشش در تحقیقات مختلف، نتایجی کاملاً یکسان به بار نمی آورد.
2- دیدگاه های عالمان مسلمان درباره هستی و انسان را می توان به مکاتب کلامی، فلسفی، عرفانی و مکتب محدثین تقسیم کرد. در هر یک از این شاخه ها وجوه اشتراک فراوانی را در میان اندیشمندان می توان یافت، ولی این حقیقت مانع از آن نیست که هر اندیشمند، در عین حال دیدگاهی خاص خود داشته باشد و یا اینکه در مواردی نظر او مشابه اندیشمندان حوزه ای دیگر