دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد فقر وتوسعه شهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 40 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌

اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌. کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2. چکیده: واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌ "بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌. فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند 1. نژاد اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌. 2. فقر سالمندان‌ یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌. 3. کودکان‌ در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌. 4. محل‌ زندگی‌ نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌. 5. نوع‌ خانوار نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از: الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند. ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌. ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند. د) آموزش‌ نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌. نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌ بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند. انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌. واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌ یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند. همان‌ طور که‌ نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد، مضافا اینکه‌ این‌ شهرها در ایالتهای‌شمالی‌ مرکزی‌ قرار دارند و طی‌ چندین‌ دهه‌ گذشته‌میزان‌ انزوای‌ نژادی‌ در آنها تغییر زیادی‌ نکرده‌است‌.



خرید و دانلود تحقیق در مورد فقر وتوسعه شهری


تحقیق در مورد فقر وتوسعه شهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 40 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌

اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌. کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2. چکیده: واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌ "بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌. فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند 1. نژاد اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌. 2. فقر سالمندان‌ یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌. 3. کودکان‌ در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌. 4. محل‌ زندگی‌ نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌. 5. نوع‌ خانوار نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از: الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند. ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌. ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند. د) آموزش‌ نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌. نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌ بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند. انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌. واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌ یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند. همان‌ طور که‌ نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد، مضافا اینکه‌ این‌ شهرها در ایالتهای‌شمالی‌ مرکزی‌ قرار دارند و طی‌ چندین‌ دهه‌ گذشته‌میزان‌ انزوای‌ نژادی‌ در آنها تغییر زیادی‌ نکرده‌است‌.



خرید و دانلود تحقیق در مورد فقر وتوسعه شهری


تحقیق در مورد فقر وتوسعه شهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 40 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌

اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌. کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2. چکیده: واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌ "بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌. فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند 1. نژاد اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌. 2. فقر سالمندان‌ یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌. 3. کودکان‌ در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌. 4. محل‌ زندگی‌ نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌. 5. نوع‌ خانوار نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از: الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند. ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌. ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند. د) آموزش‌ نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌. نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌ بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند. انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌. واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌ یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند. همان‌ طور که‌ نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد، مضافا اینکه‌ این‌ شهرها در ایالتهای‌شمالی‌ مرکزی‌ قرار دارند و طی‌ چندین‌ دهه‌ گذشته‌میزان‌ انزوای‌ نژادی‌ در آنها تغییر زیادی‌ نکرده‌است‌.



خرید و دانلود تحقیق در مورد فقر وتوسعه شهری


تحقیق در مورد فقر وتوسعه شهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 40 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌

اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌. کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2. چکیده: واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌ "بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌. فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند 1. نژاد اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌. 2. فقر سالمندان‌ یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌. 3. کودکان‌ در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌. 4. محل‌ زندگی‌ نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌. 5. نوع‌ خانوار نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از: الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند. ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌. ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند. د) آموزش‌ نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌. نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌ بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند. انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌. واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌ یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند. همان‌ طور که‌ نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد، مضافا اینکه‌ این‌ شهرها در ایالتهای‌شمالی‌ مرکزی‌ قرار دارند و طی‌ چندین‌ دهه‌ گذشته‌میزان‌ انزوای‌ نژادی‌ در آنها تغییر زیادی‌ نکرده‌است‌.



خرید و دانلود تحقیق در مورد فقر وتوسعه شهری