لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سرآغاز پزشکی ایران
آغاز تاریخچه پزشکی در ایران در واقع از دورهای میباشد که آریاییها در زادگاه نخستین خود در نزدیکی خوارزم زندگی میکردند و اولین پزشک آریایی"تریتا" نامیده شده که در واقع مانند اسکلپیوس برای یونانیان و آسکولاپیوس برای رومیان میباشد.(۱) نوشتههای کتابهای مختلف زبان پهلوی نشان میدهند که"تریتا" در جراحی نیز دست داشته . تریتا از خواص دارویی گیاهان مختلف نیز آگاهی کامل داشته وبه ویژه خود عصاره ی آنها را تهیه میکرد . همانگونه که در یسنای ۹ بند ۱۰آمدهاست :" سومین ناموری که گیاه هئوما را فشرد وعصاره آن را مهیا ساخت تریتا از خاندان سام بود ، آنکه صاحب دو پور دلیر یکی ارواخشیه ودیگری گرشاسب گردید" .(۲)
نام این پزشک نه تنها در پزشکی ایران به جاماندهاست بلکه درمنطقهِ هندوستان نیز نخستین پزشک آریایی شناخته شده واین نشان میدهد که وی هنگامی زندگی میکرده که آریاییان هند و ایران از هم جدانبودهاند .
پس از تریتا درناحیهِ آریاویژ درمکانی به نام "ورایماکرت" یک پزشک آریایی به نام"یما" توانست گروهی از بیماریان پوستی واستخوانی ودندانی وبسیاری از بیماران دیگر را از افراد سالم تشخیص دهد.
ساکنین این ناحیه جهت سلامتی خود از پرتوهای آفتاب بهره میگرفتند .. در مینوخد پرسش ۶۰ بند ۲ اشاره مینماید : ورایماکرت در ایران ویژ، ساخته یما است وهرآیین مردمان وستوران وپرندگان در آنجا به خوبی زیسته ودر آنجا از مردان وزنان هر چهل سال نسلی جدید وخانوادهای پدید آید وزندگانی آنها بسیار وایشان را درد ورنج وبیماری کمتر است" . ناگفته نماند نام یما نیز مانند تریتا در کتب هنود یادشدهاست .(۳) بقراط ظاهراً اولین کسی بود که در تاریخ طب را بصورت منظم ومدون ارائه کرد و آن را از سحر وجادو جدا ساخت بود ( ۴۶۰-۳۵۵ قبل از میلاد مسیح ) . پس از وی ، جالینوس ( سال ۱۹۹- ۱۲۹ میلادی ) مدرسه جدیدی برای تشریح بنا کرد وآثارش برای مدت بیش هزار سال اساس عقاید طبیعی دانان قرار گرفت . طب مزاجی در واقع اساس روش درمانی بقراط وجالینوس بود. دکتر نجم آبادی در کتاب تاریخ طب در ایران ضمن اشاره به این مطلب اذعان میکند که" مکتب طبی زرتشت خیلی پیش تر از مکاتب طبی یونان ، در عالم وجود داشته است" . اما بهرحال در میان مورخین در مورد مبدا طب مزاجی اتفاق نظر وجود ندارد.(۵) آقای سیریل الگود نویسنده کتاب تاریخ پزشکی ایران در صفحه ۳۶ این کتاب عنوان کردهاست:" تا آنجا که از اطلاعات بدست آمده معلوم میشود ، در ایران قدیم وضعیت طب پیشرفته تر از آشور بود . حتی به جرات میتوان پارا فراتر نهاده گفت که ایرانیان اصول آن چیزی را که طب یونانی نامیده شده به یونانیان تعلیم دادهاند .حتی خود یونانیها هم فرضیه طبایع چهارگانه خود را یک فرضیه بیگانه میشناختند وبه رسم آن زمان آن را ایرانی مینامیدند ."(۴)
در قرن چهارم میلادی بود که مردم و حتی اطباء کم کم روش بنا نهاده شده توسط بقراط وجالینوس را رها کردند وبرای درمان بیماریها به معالجه باسحر وطلسم متوسل شدند و سالهای متمادی روش بقراط وجالینوس به فراموشی نهاده شده بود.
در جنگهای ایران ویونان بود که آثار طبی بقراط ودیگر اطبای یونانی بدست ایرانیان افتاد و ایرانیان از آن بهره جستند. در واقع درمدرسه جندی شابور با ترجمه آثار مهم نویسندگان یونانی ، بکمک دانشمندان ایرانی طب یونان دوباره شکوفا شد. بعد از اسلام نیز با شکوفایی ترجمه کتب طبی یونان، دانشمندان مسلمان بزرگی از جمله محمدبن زکریای رازی و ابن سیناظهور کردند . پیشرفتهای علمی سریع مسلمانان موجب شگفتی جهانیان شده بود، طوریکه هر کس به دنبال علم بود پا به این سرزمین میگذاشت .اما در اروپا شرایط متفاوت بود. درآن زمان در اروپا نقاط بیمارستانی کمی وجود داشت و شیوه درمانی علمی چندان مرسوم نبود، در حالیکه در قلمرو اسلام بیمارستانهایی مجهز به بخشهای مختلف با تخصصهای مختلف وجودداشت .
همچنین آوردهاند که بیمارستانها دارا ی کتابخانه ، سالن تدریس وداروخانه بطور مجزا بودهاست . در دوران پیش از رنسانس که اروپا تحت فرمان کلیسا اداره میشد اروپائیان کار ی نمیکردند مگر با انگیزههای دینی و خرافات برگرفته از دین مسیحیت، طوریکه در درمان بیماریها نیز فقط به دعا درمانی میپرداختند. با فتح شهرهای مسلمانان توسط مسیحیان ،آثار علم وفن آوری و تمدن مسلمین در این شهرها موجب تعجب اروپائیان شد که از جملهِ این شهرها بیت المقدس بود . این مسائل موجب زمینه سازی "انقلاب رنسانس" در اروپا شد .در طی دوران رنسانس کتابهای دانشمندان مسلمان به زبانهای اروپائی ترجمه شدند و این روند باعث پیشرفت اروپاییها شد. گفته میشود که در زمینه طب ، پس از انجیل کتاب " قانون در طب" ابن سینا متداول ترین کتاب در اروپا شد و طب ابن سینا برای مدتها دراروپا تدریس میشد . در این