لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
مروری بر سیستم تشخیص گفتار و کاربرد آن
چکیده:
سیستم تشخیص گفتار نوعی فناوری است که به یک رایانه این امکان را می دهد که گفتار و کلمات گوینده را بازشناسی و خروجی آنرا به قالب مورد نظر، مانند "متن"، ارائه کند. در این مقاله پس از معرفی و ذکر تاریخچهای ازفناوری سیستم ها تشخیص گفتار، دو نوع تقسیم بندی از سیستمها ارائه می شود، و سپس به برخی ضعف ها و نهایتاً کاربرد این فناوری اشاره می شود.
کلید واژه ها: سیستمهای تشخیص گفتار، فناوری اطلاعات، بازشناسی گفتار
1. مقدمهگفتار برای بشر طبیعی ترین و کارآمدترین ابزار مبادله اطلاعات است. کنترل محیط و ارتباط با ماشین بوسیله گفتار از آرزوهای او بوده است.طراحی و تولید سیستم های تشخیص گفتار هدف تحقیقاتی مراکز بسیاری در نیم قرن اخیر بوده است.یکی از اهداف انسانها در تولید چنین سیستم هایی مسلماً توجه به این نکته بوده است که "ورود اطلاعات به صورت صوتی ،اجرای دستورات علاوه بر صرفه جویی در وقت و هزینه ،به طرق مختلف کیفیت زندگی ما را افزایش می دهند.امروزه دامنه ای از نرم افزارها (که تحت عنوانSpeech Recognition Systems معرفی می شوند) وجود دارند که این امکان را برای ما فراهم کرده اند.با استفاده از این تکنولوژی می توانیم امیدوار باشیم که چالش های ارتباطی خود را با محیط پیرامون به حداقل برسانیم.
2.تعریف قبل از پرداختن به به سیستم های تشخیص گفتار لازم است که فناوری تولید گفتار و تشخیص گفتار با تعریفی ساده از هم متمایز شوند: ● فناوری تولید گفتار(Text To Speech):تبدیل اطلاعاتی مثل متن یا سایر کدهای رایانه ای به گفتاراست.مثل ماشین های متن خوان برای نابینایان،سیستم های پیغام رسانی عمومی. سیستم های تولید گفتار به خاطر سادگی ساختارشان زودتر ابداع شدند. این نوع از فناوری پردازش گفتار موضوع مورد بحث در این مقاله نیستند. ● فناوری تشخیص گفتار(Speech Recognition System ): نوعی فناوری است که به یک کامپیوتراین امکان را می دهد که گفتارو کلمات گوینده ای را که از طریق میکروفن یا پشت گوشی تلفن صحبت می کند،بازشناسی نماید. به عبارت دیگر در این فناوری هدف خلق ماشینی است که گفتار را به عنوان ورودی دریافت کند و آنرا به اطلاعات مورد نیاز (مثل متن)تبدیل کند.
3.تاریخچه فناوری تشخیص گفتاراولین سیستم های مبتنی بر فناوری تشخیص گفتار در سال 1952 در"آزمایشگاههای بل"طراحی شد.این سیستم به شیوه گفتار گسسته و به صورت وابسته به گوینده و با تعداد لغت محدود 10 لغت عمل می کرد.در اوایل دهه 80 میلادی برای اولین بار الگوریتم مدلهای مخفی مارکوف "Hidden Markov Model" ارائه شد.این الگوریتم گامی مهم در طراحی سیستم های مبتنی بر گفتار پیوسته به حساب می آمد.همچنین در طراحی این سیستم از مدل شبکه عصبی و نهایتاً ازهوش مصنوعی نیز استفاده می شود.در ابتدا شرکتهای تجاری این فناوری را برای کاربردهای خاصی طراحی کردند.به عنوان مثال شرکت Kurzweil در زمینه پزشکی و مخصوصاً برای کمک به معلولان و نابینایان و شرکت Dragon در زمینه خودکارسازی سیستمهای اداری محصولات اولیه وارد بازارکردند. توانجویان در واقع اولین گروهی بودند که از این دسته محصولات به عنوان یک فناوری انطباقی و یاریگر،عمدتاً برای دو عملکرد کنترل محیط و واژه پردازی استفاده کردند.جیمز بیکر James K.Baker یکی از محققان شرکت IBM که در اواخر دهه 1970 در مورد این فناوری مقالات زیادی نوشت، یکی از پیشگامان این طرح بود.او و همکارانش یک شرکت خصوصی به نام Dragon Systems تاسیس کردند.این شرکت ابتدا در دهه 1990 نرم افزاری به نام Dragon Dictate تولید کرد که یک سیستم مبتنی بر گفتار گسسته بود.در سال 1997 این شرکت محصولی را تولید کرد که به جای استفاده از گفتارگسسته ،مبتنی بر گفتار پیوسته بود.در واقع این شرکت با ارائه نرم افزار Dragon Naturally Speaking (DNS) اولین سیستم تشخیص گفتار پیوسته را ارائه نمود.این سیستم توانایی تشخیص گفتار با سرعت 160 کلمه در دقیقه را داشت.همچنین شرکت تجاری IBM هم در این زمینه برای سالهای متمادی فعالیت می کرد که با طراحی بسته نرم افزاری Via Voice به ارائه سیستم های تشخیص گفتار پرداخت که در حال حاضر Scansoft محصولات IBM Via Voice راتوزیع و پشتیبانی می کند.شرکت مایکروسافت نیز فعالیتهایی درجهت تولید و کاربرد این فناوری داشته است،و بیل گیتس Bill Gates در کتابها و سخنرانی هایش به کرات در مورد آینده درخشان استفاده از سیستم های تشخیص گفتار تاکید کرده است. البته عملاً تا قبل از ارائه نرم افزار office XP وword 2002 این تکنولوژی در محصولات این شرکت بکاربرده نشد.گرچه در ابتدا عمده موارد استفاده این تکنولوژی ،برای افراد توانجو پیش بینی شده بود اما بعدها پذیرش استفاده از آن گسترده تر شد و گروههای بسیاری در مدارس و دانشگاهها علاقه مند به استفاده ازاین فناوری شدند. بطوریکه Seton Hall University نیز برای تشویق دانشجویان به آشنایی با این سیستم به دانجشویان جدید الورود نرم افزار IBM Via Voice را اهدا می کرد.
4.عملکرد سیستم های تشخیص گفتارسیستم های تشخیص گفتار به هر منظور که بکار برده شوند، عملکرد نسبتاً مشابهی دارند که عبارت است از:تبدیل گفتاربه داده و تحلیل آن توسط مدلهای آماری.
شکل 1
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
فهرست اساطیر و شاعران
نیما یوشیج 21- لئوناردو داوینچی
دکتر محمود حسابی 22- سنایی
فروغ فرخزاد
فخرالدین اسد گرگانی
حافظ
ایرج میرزا
پروین اعتصامی
شهریار
سعدی
10- ابوریحان بیرونی
11- میرزاده عشقی
12- نظامی گنجوی
13- فرخی یزدی
14- زکریایی رازی
15-مهرداد اوست
16- خیام
17- عراقی
18- ابوعلی سینا
19- رودکی سمر قندی
20- ارشمیدس
نیما یوشیج
در سال 1374 طفلی در یوش به نام علی متولد شد . پدر او خان زاده ای به نام ابراهیم و مادری از خاندان علم و هنر به نام طوبی به دنیا آمد . او تا 12 سالگی در میان قبایل کوهستانی و چادر نشین و ایلخانی به سر برد . علی از سال 1300 شمسی نام خود را به نیما مبدل کرد ‹ نیما یکی از سپهبدان طبرستان و همچنین نام محلی نیمارستاق است › و به نام خانوادگی اسفندیاری ‹یوشیج › یعنی اهل یوش است . وی فرزند ارشد خانواده بود و در مدرسه ی حاج حسن رشیدیه به نام « حیات جاوید» کرد رو به روی مدرسه ی مروی بود دوره دبستان را آغاز کرد وسپس از آن برای فراگیری زبان فرانسه به مدرسه « سن لوئی » نام نویسی کرد و به تحصیلات خود ادامه داد .
صمیمی ترین دوست وی جلال آل احمد بود که همیشه و همه جا این دو یار با هم بودند از آثار نیما می توان به ‹ قصری رنگ پریده › اسفند سال 1299 « افسانه » دی ماه سال 1301 « خانواده سرباز» دی ماه 1304 و« دو نامه » به سال 1329 اشاره کرد .
قسمتی از آثار او به زبانهای فرانسه ، انگلیسی و روسی ترجمه شده و نامش در « آنسیکو پری » درج گردیده است .
نیما در سال 16 دی ماه سال 1338 خورشیدی برابر با ششم ژانویه 1959 (م) در : تجریش ، کوچه فردوسی ، در خانه ای که پس سالها ساخته بود به بیماری ذات الریه چشم از جهان فرو بست .
دکتر محمود حسابی
دانشمندان شهید معاصر در سال 1281 هجری قمری در تهران به دنیا آمد . خامواده ی وی اهل تفرش و سالها پیش به تهران مهاجرت کرده بودند .
پدر بزرگ محمود ایران در عراق بود ، به همین دلیل او در چهار سالگی همراه با خانواده ی خود به بغداد و از آنجا به بیروت رفت و در آنجا تحصیلات دبستانی و دبیرستانی خود را به پایان رسانید . دکتر محمود حسابی نوزده ساله بود که با کمک و فداکاری مادرش وارد دانشگاه شد و در راه رشته مهندسی راه و ساختمان فارغ التحصیل شد . او در بیروت تحصیلاتش را در رشته ی زیست شناسی ادامه داد ، سپس از لبنان به فرانسه رفت ودر فرانسه ابتدا در رشته ی مهندسی برق و سپس در رشته مهندسی معدن به تحصیل پرداخت و سرانجام دوره ی دکترای فیزیک را در دانشگاه سورین فرانسه با پایان رسانید . بعد ها در المعلمین به دانشسرای عالی و چند ی بعد به دانشگاه تربیت معلم تغییر نام یافت تا آن زمان در ایرانرشته ی فیزیک در سطح دانشگاه وجود نداشت دکتر حسابی نخستین بار به تدریس آن پرداخت . از تاسیسات وی می توان ، دانشکده علوم که تقریبا 12 سال رئیس آن بود چندین موسسه تاسیس کرد که از مهم ترین آن ها می توان مرکز اتمی دانشگاه تهران رصد خانه دانشگاه تهران موسسه رئو فیزیک و......... نام برد .
دکتر حسابی در سال 1371 چشم از جهان فرو بست پیکرش را بنا به وسیعت او در تفرش به خاک سپردند.
فروغ
سال تولد : 1313 سال مرگ: 1345 شماره ی شناسنامه : 678
نام پدر و مادر : محمد فرخ زاده – بتول وزیری تبار 1329 : تحصیل در هنرستان کمال الملک 1330 :ازدواج پرویز شاپور 1331 :انتشار اسیر نخستین مجموعه شعر.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
چکیده
شاهنامه تبارنامه ملت کهن ماست که از دیر باز نقل مجلس و محفل ایرانیان بوده است و همواره خصلتهای ایرانین را همچون دلیری، آزادگی، یکتا پرستی، میهن دوستی و ... را گوش زد نموده و اشتیاق دفاع از وطن و همچنین فرهنگ ملی را در دلها پرورانیده است.
با خلق حماسه عظیم خود، برخورد و مواجهه دو فرهنگ ایران و اسلام را به بهترین روش ممکن عینیت بخشید، با تأمل در شاهنامه و فهم پیش زمینه فکری ایرانیان و نوع اندیشه و آداب و رسومشان متوجه میشویم که ایرانیان همچون زمینی مستعد و حاصلخیز آمادگی دریافت دانه و بذر آیین الهی جدید را داشته و خود به استقبال این دین توحیدی رفتهاند. (www.irib.com)
چنان که در سالهای آغازین ظهور اسلام، در نشر و گسترش و دفاع از احکام و قوانینش به دل و جان میکوشیدند. از این منظر، اهمیت «شاهنامه» فقط در جنبه شاعرانه آن خلاصه نمیشود و پیش از آن که مجموعهای از داستانهای منظوم باشد، تبارنامهای است که بیت بیت و حرف حرف آن ریشه در اعماق آرزوها و خواستههای جمعی ملتی کهن دارد؛ ملتی که در همه ادوار تاریخی، نیکی و روشنایی را ستوده و با بدی و ظلمت ستیز داشته است. (www.irib.com)
حال در این مجال به بررسی شخصیت فردوسی، ابعاد شاهنامه و مسائل پیرامون آن می پردازیم.
مقدمه
اما فردوسی! نام او را «حسن» یا «منصور» گفته اند. نام پدرش نیز به درستی معلوم نست. آنان که نامش را «حسن» نوشته اند نام پدرش را «اسحاق» یا «علی» گفته اند و آنکه نامش را «منصور» گفته نام پدرش را «حسن» نگاشته است. اما کنیه او را همه جا «ابوالقاسم» نوشته اند. (غمنامه رستم و سهراب، ص )
در مورد تولد این حکیم فرزانه اطلاعات دقیقی را نمی توان یافت و به آن استناد نمود ولی مواردی که معروف است را در زیر به آن اشاره می کنیم:
مرحوم مجتبی مینوی (متوفی1355) در کتاب «فردوسی و شعر او» زمان تولد وی را ما بین 325 الی 329 هجری قمری آورده است که در بیشتر اسناد 329 هجری قمری گفته شده است.
329 هجری شمسی (غمنامه رستم و سهراب، ص )
14 دیماه 318 هجری شمسی (www.ferdowsi.org)
313 هجری شمسی (www.fa.wikipedia.org)
5 مهر 313 هجری شمسی (www.naghed.net)
320 الی 329 هجری قمری (www.irib.com)
فردوسی در طبران طوس هجری بدنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و در آن ولایت مکنتی داشت. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی نداریم؛ اینقدر معلوم است که در جوانی از برکت درآمد املاک پدر بکسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی افتاده است. چنان که خود او می گوید:
آلا ای برآورده چرخ بلند چه داری به پیری مرا مستمند
چو بودم جوان برترم داشتی به پیری مرا خوار بگذاشتی
به جای عنانم عصا داد سال پراکنده شد مال و برگشت حال
همانطور که گفته شد وی دوران کودکی و جوانی را در خانواده ای که همه دهقان و ایرانی پاک نژاد بودند؛ در فضایی سرسبز و آرام به تحصیل علم و ادب گذراند. علاقه او به داستان های کهن باعث می شد تا گهگاه طبع خود را در سرودن تاریخ ایران قدیم آزمایش کند اما در آن زمان هیچ کس باور نمی کرد که این سروده های پراکنده ادامه یابد و به یک اثر عظیم حماسی به نام «شاهنامه» تبدیل شود.
فردوسی اوایل حیات را به کسب مقدمات علوم و ادب گذرانید و از همان جوانی شور شاعری در سر داشت . از همان زمان برای احیای مفاخر پهلوانان و پادشاهان بزرگ ایرانی بسیار کوشید و همین طبع و ذوق شاعری و شور و دلبستگی او بر زنده کردن مفاخر ملی، باعث بوجود آمدن شاهکاری برزگ به نام «شاهنامه» شد. (www.irib.ir)
او نظم شاهنامه را حدود سالهای 370 یا 371 ه . ق شروع کرد و حدود سی و پنج سال، بیوقفه در انجام و اتمام این کار کوشش نمود. به عبارتی، او تمام هستی خود را وقف این کار کرد و با وجود چند تن از دوستانش که حامی او در انجام این کار ملی و ادبی بودند، همان طور که گفتیم، به روزگار پیری ثروت دوران جوانی را از دست داد و فقیر و تهیدست، باقی عمر را در بیچیزی و افلاس گذراند. حماسهسرای بزرگ ایران در سال 411 ه.ق درگذشت. (www.irib.com)
برخی تاریخ درگذشت او را 416 ه.ق نیز نوشته اند.
تاریخچه سیستان
از آنجا که حکیم فردوسی داستانها و پهلوانانش را از خطه سیستان انتخاب نموده نگاهی گذرا به تاریخچه این سرزمین می اندازیم.
با ورود اخرین دسته از آریایها در حدود سال 128ق- م که سکه نامیده می شدند از شمال افغانستان به طرف جنوب یعنی قندهار و سپس به طرف غرب راه پیمودند تا به ایالت زرنک و کناره های دریاچه زره رسیدند و نام زرنک به واسطه ورود سکاها به سکستان تبدیل گردید و عربها سجستان می گفتند و بالاخره به سیستان تغییر نام یافت.که امروزه به همین نام خوانده و شناخته می شود. گرچه در قرن 19 توسط بریتانیا قسمتی از سیستان به وسیله ی عهد نامه پاریس از سیستان جدا گردید،و درآن سوی مرز ماند،اما فرهنگ مردم ،آداب و رسوم،زبان ادبیات آنها همچنان پایدار و پا برجا و یکسان است. (www.fa.wikipedia.org)
مردم سیستان از نژاد آریایی و زبانشان فارسی و با گویش زابلی(زاولی) است،اکثریت شیعه اثنی عشری و دارای افتخارات در این مورد و خصوصا دوران بنی امیه به علت سب نکردن امام علی (ع) هستند. زندگی اکثریت مردم کشاورزی و دامداری می باشد. تاریخ ایران به نام سیستان افتخار می کند،هر گاه از سیستان نامی به میان آمده،سلحشوری،شجاعت، مهمان نوازی،مرزداری،اعتقاد،قناعت ووفای این مردم به نظرآمده است، بی دلیل نیست که فردوسی متون،داستانها و قصه های تاریخی شاهنامه خود را از سرزمین نیمروز (سیستان) انتخاب و قهرمانان آن رااز این خطه انتخاب نموده است. اگر همت والای مردانی چون یعغوب لیث صفاری نبود که وقتی در برابرش مدح به زبان عربی می خواندند،بر آشفت و گفت(چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت)چه بسا که امروزاثری از زبان فارسی نبود. (www.fa.wikipedia.org)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
عبدالعظیم (ع)
عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد .پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس .ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام ، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارک امام رضا علیه السّلام ، امام محمّد تقی علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است .این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین علیهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن ، شناخت و معرفتی وافر داشت .ستایشهایی که ائمه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را سؤال و مشکلی داشتند، راهنمایی می فرمودند که از حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می شمردند و معرّفی می فرمودند .در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشهدا، امام حسین علیه السّلام بیان شده است. زمینه های مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعیان ائمه علیه السّلام بسیار سختگیری می کردند، یکی از بدرفتارترین این خلفاء متوکّل بود که خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السّلام داشت، و تنها در دورت او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السّلام را در کربلا تخریب و با خاک یکسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.
سادات و علویّون در زمان او در بدترین وضع به سر می بردند .حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نیز از کینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهای دروغ سخن چینان را بهانه این سختگیری ها قرار می دادند، درچینن دوران دشوار و سختی بود که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به خدمت حضرت امام هادی علیه السّلام رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه کرد، حضرت امام هادی علیه السّلام او را تأیید فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستی.
دیدار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سامرا با حضرت امام هادی علیه السّلام به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می کرد و شهر به شهر می گشت تا به ری رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد. علّت این انتخاب به شرایط دینی و اجتماعی ری در آن دوره بر می گردد که وقتی اسلام به شهرهای مختلف کشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سالها ری یکی از مراکز مهمّ سکونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیّت خاصّی پیدا کرد . زیرا سرزمینی حاصلخیز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع ریاست یافتن بر ری در حادثه جانسوز کربلا، حضرت حسین بن علی علیه السّلام را به شهادت رساند. در ری هم اهل سنّت و هم از پیروان اهل بیت علیهم السّلام زندگی می کردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری بیشتر محلّ سکونت شیعیان بود .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به صورت یک مسافر ناشناس ، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در کوی سکّه الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، مدّتی به همین صورت گذشت . او در زیرزمین آن خانه به سر می برد و کمتر خارج می شد ، روزها را روزه می گرفت و شبها به عبادت و تهجّد می پرداخت، تعداد کمی از شیعیان او را می شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می شتافتند، امّا می کوشیدند که این خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهدید نکند .پس از مدّتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را شناختند و خانه اش محلّ رفت و آمد شیعیان شد، نزد او می آمدند و از علوم و روایاتش بهره می گرفتند و عطر خاندان عصمت علیهم السّلام را از او می بوئیدند و او را یادگاری از امامان خویش می دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف می کردند .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛ این تأکید ، هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم علیه السّلام است و هم می رساند که وی از طرف حضرت امام هادی علیه السّلام در آن منطقه ، وکالت و نمایندگی داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام علیه السّلام می دانستند و در مسایل دینی و دنیوی ، وجود او محور تجمّع شیعیان و تمرکز هواداران اهل بیت علیهم السّلام بود.روزهای پایانی عمر پربرکت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با بیماری او همراه بود، آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت در آستانه محرومیّت از وجود پربرکت این سیّد کریم قرارگرفته بودند، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
شعر چیست ؟
« شعر چیزی جز به موسیقی رسیدن کلام نیست »1 شعر زیبای آفرینی با زبان است2 زبان شعر زبان خبر نیست زبان برای شاعر هدف است نه وسیله و شاعر به یاری آن احساسات خود را – که معمولاً احساسات همه انسانها نیز هست نسبت به واقعیات مسائل حیات زیبا نشان می دهد و زبان زیبای شعر که تجسم بخش عواطف سرشار شاعر درلحظات شور و جذبه و ناخود آگاهی است در خواننده و شنونده همان شور و حال شاعر را بر می انگیزد و در عواطف او نفوذ می کند.
شعر گره خوردگی عاطفه و تخیل است در زبان . ساختار گرایان شعریت شعر را در خود ساخت زبان جستجو می کنند و معتقدند زبان شعر زبانی است نا متعارف و غریب همان که « آشنایی زدای » اصلاح شده است .
کار اصلی ادبیات آشنایی زدایی در زبان یا به قولی تهاجم سازمان یافته ، هنرمندانه و محصول خلاقیّت شاعر و ادیب علیه زبان خبر و بدیع و شگفت انگیز ساختن زبان است . با آشنایی زدایی واژه ها و قواعد زبان جانی تازه میگیرند.
بدیهی است که زیبایی زبان هم در شعر است و هم در نثر اما ترفندهای ادبی در شعر بیشتر از نثر بکار می روند و همین ترفندها و آرایه های ادبی است که زبان را به شعر تبدیل می کنند . این آرایه ها ابتدا همه بدیع نامیده می شوند بعدها بخشی از آنها که به بررسی شیوه های خیال انگیز (تشبیه ، استعاره ، مجاز ، کنایه ) می پرداخت از بدیع جدا شد و در علم دیگری به نام بیان جای گرفت .
بخشی دیگر که در سخن گفتن به مقتضای حال برای دخالت در نفوس و عقول از آنها استفاده می شد در علم معانی مورد بررسی قرار گرفت و دیگر فنون شاعری منحصر به علم بدیع گردید.
واژه بدیع در لغت به ((معنی نو آیین))، ((نو پدید)) و ((نو آورده)) است 1 و در زبان سخندانان دانش آرایه های سخن است . و معتقدند که زیبایی علم بدیع آرایشی و عرضی است . جناب دکتر وحیدیان معتقدند این نظر درست نیست زیرا همه آرایه های بدیعی جنبه آرایشی ندارند و ارزشهای آنها یکسان نیست و آنها را به چند دسته طبقه بندی نموده اند .
1- آنها که زیبایی ذاتی دارند مثل تضاد ، غلو و …
2- آنها که زیبایی آرایشی دارند مثل جناس و سجع و عکس و …
3- آنها که بدون آرایه ها و ترفند های زیبایی آفرین ، زیبا نیستند مثل سوال و جواب ، حسن مطلع ، حسن مقطع و …
4- بعضی از ترفند ها که گرچه زیبایی دارند زیبایی آنها مشخص نمی شوند مگر تصادفی مثل ذو بحرین
« در میان مباحثی که در تمدن اسلامی نام علوم بلاغت به خود گرفته است . شامل سه علم معانی ، بیان و بدیع است علم اخیر یعنی بدیع بیشتر از آن دو شاخه دیگر همواره دستخوش تحّول بوده است و از نخستین ادوار شکل گیری این فن در میان مسلمانان تا روزگار ما ، شماره نامهایی که برای صنایع بدیعی عرضه شده از 12-10 شروع می شود و به حدود 220 صفت می رسد »
به هر حال در کتب بدیع از گذشته تا حال در زمینه علم بدیع همه ، کوشیده از تعریفی ظاهری از هر صنعت بیاورند ، همراه با چند مثال . که البته برخی از این صنعتها و آرایه های بدیعی بر مبنای زیبایی آفرینی و اصول زیبایی شناسی تعریف نشده اند و بیشتر از جنبه علمی به آنها نگریسته شده است . اساس شعر و هر هنر دیگری زیبایی است و کار ترفندها ( صنعتها ) ی بدیعی این است که زبان را زیبا می سازند لذا طبقه بندی آنها باید بر پایه اصول زیبا شناختی استوار باشد و هر ترفند ، باید مورد بررسی قرا گرفته ، تحلیل شود و میزان کاربرد و بدیعی بودن ( نو بودن ) که باعث ارزشمند شدن آن می گردد ، بحث شود .
در این رساله همانگونه که در بخش اول ذکر شده ، اساس کار بر پایه کتاب (( کتاب بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی )) دکتر تقی وحیدیان کامیار است که آن را بر پایه اصول زیبا شناختی تدوین نموده اند و طبقه بندی صرفاً بر اساس زیبایی شناختی است و هر صنعت ( ترفند ) در طبقه مناسب خود منظور شده است و در نهایت همه ترفندهای ادبی بر اساس شش عامل زیبایی آفرین « تکرار ، تناسب ، غیر متنظره بودن ، بزرگ نمایی ، چند بعدی بودن ، استدلال » طبقه بندی شده اند.
و ما هم به تبع از روش این کتاب همین شیوه تقسیم را برگزیدیم و شعر فخر الدین عراقی مانند دیگر شعرا از صنعت پردازی بدور است و بافت سخن عروی ساختگی و قرار دادی نیست بلکه لطیف و پیرایه است و اگر زیبایی هم هست در زبان فصیح و ساده و عاری از ابهام و تعقید اوست که صنایع لفظی و معنوی در شعر آن ، شده باعث قوام و جلای بیشتر شعرش است ولی این صنایع ( ترفندها ) ، آن قدر طبیعی و بی تکلّف در سخن او جا افتاده که ایجاد تقعید نمی کند ، بلکه بر شیوایی سخنش می افزاید به همین جهت در این رساله و بر اساس طبقه بندی کتاب بدیع دکتر وحیدیان ناچار شدیم که برخی از این ترفندها و آرایه های بدیعی را چشم بپوشیم چون نمونه های آن را در دیوان عراقی نیافتیم.
فصل اول :
تکرار :
«روشی است در بدیع لفظی که موسیقی کلام را بوجود می آورد یا افزون می کند » 1 تکرار که یکی از شگردهای زیبایی آفرین در کلام است و از ارکان بنیادی در شعر بودن شعر به شمار می آید گونه های بسیار دارد ولی به طور کلی به دو نوع است : 2