لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 82
فمینیسم, تکرار تجربه هاى ناموفق قسمت اول
اشاره:
آنچه در این قسمت و سه قسمت آینده با عنوان ((فمینیسم, تکرار تجربه هاى ناموفق)) مى خوانید ارزیابى نه چندان کاملى است از پدیده ((زن ورى)) و ((زن گرایى)) در شکل افراطى آن که در اختیار مجله قرار گرفته است. بى شک دفاع از جایگاه والا و شخصیت انسانى زن و دستیابى به حقوق فردى, اجتماعى او وظیفه اى اسلامى, انسانى است که جوامع انسانى راهى جز پذیرش آن نخواهند داشت اما همان گونه که کوتاهى در این مهم پذیرفته نیست مقابله با اندیشه ها و حرکتهایى که آگاهانه و یا خودآگاهانه به چیزى فراتر از اصول انسانى و خارج از فطرت, نیاز و جایگاه صحیح زن فرا مى خواند وظیفه اى قابل توجه است که اهمال در آن براحتى مى تواند حرکت منطقى و اصیل و حتى جایگاه واقعى زنان را دچار ابهام نماید و یا مورد انکار قرار دهد. آنچه در این چند قسمت مى خوانید مى تواند اطلاعات خوبى را در این خصوص در بر داشته باشد. هر چند اذعان داریم که بررسى این پدیده و تفکیک مرزهاى قابل قبول از دیگر موارد, نیازمند کاوشى بسیار فراتر از این است.
پیام زن
چند نکته پیش از بحث:
نکته اول: مقاله حاضر, با خودباختگى, رنگ گرفتن و بى هویتى (دینى و ملى) زنوران ایرانى در برابر ارزشهاى منهاى دین و ملت مخالف است و حساب طرفدارى از حقوق زن را کاملا از این موضوع جدا مى داند. براى زن مسلمان ایرانى در چارچوب دین و حفظ منافع ملى و فرهنگ ایرانى, هر اقدامى که در جهت احقاق حق از دست رفته او باشد مطلوب بلکه لازم است. در غیر این صورت, مخالفت با خواسته زنان به عنوان دفاع از اسلام و کیان ملى مطرح خواهد بود.
نکته دوم: فمینیسم به عنوان یک پدیده نوظهور در غرب و پاره اى از کشورهاى صنعتى شرق, موضوع هیچ ستیز و مخالفتى قرار نمى گیرد. فمینیسم از لحاظ اشتمال بر خواسته هاى نامشروع و مخالف مصالح کشور, مورد انتقاد ما است. فمینیسم را از آن جهت نخواهیم پذیرفت که تعصب و لجاجت, برهم زدن مودت انسانى, ایجاد سوتفاهم و بدبینى, انکار هویت و اشاعه فساد و منکرات را در خود دارد. شاید بعضى تصور مى کنند وجود پاره اى از شعایر دینى نوعى پیروى از برنامه فمینیسم است, ولى چنین تصورى اشتباه است زیرا آن شعایر قبل از ظهور فمینیسم در غرب وجود داشته است. زن مسلمان از آن جهت که آیین او, دین عدالت و برابرى است و عوامل تبعیض را در هر شکل و رنگى, نمى پذیرد خود را از فمینیسم بى نیاز مى داند. زن مسلمان هرچه مى خواسته در اختیار او قرار گرفته است. او با پذیرش اسلام از همه مزایاى موجود در اندیشه هاى بشرى, برخوردار و از همه مفاسد و اغراض سودجویانه آن اندیشه ها برکنار و منزه است. استقلال اقتصادى دارد. بهره او در آموزش و تربیت با بهره مردان برابر است. از تصدى مشاغل منع نشده, در خانواده پدر و شوهرش اراده مستقل و آزادى دارد. حرمت او در موارد بسیارى از مردان فراتر رفته و احکام دینى براى او تخفیفات ویژه اى منظور کرده است. او بدبین نیست; عفت و عصمت دارد, شور و نشاط انسانى در او موج مى زند, جدى و فعال است, شخصیت و کرامت دارد و به گرد پلیدى و انحطاط نمى رود.
نکته سوم: معمول زنان غربى و سایر ملتهایى که فمینیسم را پذیرفته اند گمان مى کنند آزادى دارند, قدرت دارند مستقل اند و مردان از آنان مى هراسند و بر این اساس برخى اقدامات خیرخواهانه را سیاستهایى براى مغلوب کردن خویش ترسیم مى کنند. واقع امر غیر از این پندارهاست. مردان یگانه سیاست گذاران عرصه اندیشه ها و جریانات عملى در غرب و سایر ممالک تابعه هستند. فمینیسم به کمک مردان ظاهر شد و با نیرو و مساعدت آنان به راه خود ادامه داد. چنان که تغییر مسیر آن هم اکنون از سوى مردان انجام مى شود. این برداشت علاوه بر اعترافات فمینیستها بر تاریخ مسلم معاصر تکیه دارد و مدارک آن به قدرى زیاد و در دسترس است که کمتر جایى را براى افکار باقى مى گذارد.
استفاده از نیروى زنان
بهره گیرى از نیروى عظیم و کارآمد زنان توسط همه مکاتب و مذاهب مقبول و مورد عمل قرار گرفته است با این تفاوت که برخى از ادیان و مکاتب عقیده به حبس زنان دارند و تنها در حال ناچارى و از سر ناتوانى به نیروى زنان متوسل مى شوند و برخى دیگر با عدم اعتقاد به حبس زنان از نیروى پرتوانشان سود مى جویند.
تاریخ بشر شاهد استفاده هاى مکرر مردان از نیروى زنان در امورى است که خود براى آن مرز تعیین کرده و آنها را مردانه دانسته اند. در آیین آسمانى اسلام زنان همواره نقشى اساسى داشته و نیرویى قابل مقایسه با نیروى مردان به حساب آمده اند. این کردار, نشان مى دهد که نمى توان نیرویى به گستردگى و قدرت نیروى زنان را نادیده گرفت و نشان مى دهد که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 163
بررسی و مقایسه میزان استرس و تجربة استرس در بین معلمین زن کلاس اول و دوم و سوم ابتدائی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران:
مقدمه:
ما امروزه در دورانی بسر میبریم که مشخصات باند آن را میتوان افزایش جمعیت، شهرنشینی، گسترش مؤسسات و پیچیدگیهای تکنولوژی در ارتباطات دانست و این موارد بیش از پیش جوامع و انسانها را به هم نزدیک کرده و باعث شده تا آنها در جهت رقابت با سایرین به تکاپو تلاش بیشتر وارد نموده است. و از این طریق افزایش توقعات و انتظارات روزافزون جامعه نیز در جهت رفع این توقعات و حل موارد فوق مثمر ثمر نخواهد بود این ناشی از این است که محدودیت توان و امکانات انسان و محیط وی دانست و یکی از مهمترین موضوع که ما با آن بیشتر در این تحقیق سر و کار داریم استرسها و عواملی که باعث این فشارهای عصبی است که همه ما با آن درگیر هستیم و باید آنها را بشناسیم. امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور در جوامع میباشد که باعث بوجود آمدن امراض روحی، جسمی و رفتارهای انسانها است. استرس و اضطراب رابطه تنگاتنگ دارد و اضطراب یکی از عوارض آنی و شایع استرس میباشد، پاسخ استرسها پاسخی است که از زمانی دیگر طول عمر تغییر میکند. به گفتهها هانس سلیه «مهم این نیست که چه اتفاقی برای شخص افتاده مهم آن است که آنرا چگونه درک کرده و انسان از دیدگاههایش رنج میبرد و نه بلاهایی که بر سرش میآید.» به این دلیل استرس توجه بسیاری از روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف کرده به طوری که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و جسمی در انسانها ایفا میکند.
استرس در زندگی روزمره به شیوههای متفاوتی بروز میکند: پرخاشگری ناگهانی در پاسخ به یک سؤال سادهلوحانه، سردرد شدید در پایان یک روزگار سخت، بروز عصبانیت به صورت زدن دست روی فرمان ماشین در ترافیک است برای همین وجود این استرسها در طول روز طبیعی هستند. با وجود این استرس طولانی و شدیدتر اغلب سبب بروز علائم ناراحت کنندهای میشود که اشخاص در مورد آن نگران میشود بنابراین بشر در سر تا سر دوران گذشته خود استرس را تجربه کرده است.
گروهی از صاحبنظران رفتاری استرس را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده در حالی که در عصر حاضری که در آن هستیم عصر استرس و فشارهای عصبی است. دورهای که در ان انسان بیش از هر زمان دیگری در معرض عواملی موجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بیشماری از هر طرف او را احاطه کرده است.
بیان مسئله
واژه استرس در نزد متخصصین متخلف معانی متفاوتی دارد، استرس در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است در حالی که مسأله استرس در جامعه به طور گستردهای تشخیص داده شده است روانشناسان بالینی و سایرین ارتباط بین فشار روانی و بهداشت روانی را به دقت مورد بررسی قرار دادهاند. در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی و روانی قرار گرفتن تعریف شده است. در این حالت جسم روان آدمی به تقاضاهای درونی و بیرونی با فشار پاسخ میدهند. استرس هنگامی رخ میدهد که فرد واکنشهای خود را در مواجهه با محرکهای درونی و بیرونی ناتوان ببیند که همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانی فرد است (خواجهپور، 1377، ص 5) استرس را گاهی ناشی از محرکات خارج میدانند و گاهی آن را پاسخ فرد به پارهای از مزاحمتها عنوان کردهاند. بررسیهای