لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اصل قانونی بودن جرم و مجازات
ا عصر رنسانس و انقلاب کبیر فرانسه، افراد بنابر میل پادشاه و حاکم و کشیش و روحانی مجازات می شدند، چه بسیار افراد بی گناه که با خباثت طبع حکام به مجازات رسیدند، چه خون های پاک که بر زمین ریخته شد، چه اموال و نفوس و ارض و ناموس مردم که مورد هتک قرار گرفت.
انقلاب کبیر فرانسه و حلول عصر رنسانس، عصر بیداری مردم و زمینی شدن حکومت ها بود تا این زمان پادشاهان، حکام، کشیش ها و روحانیون خود را سایه و نماینده و نایب خدا می دانستند. در این زمان تحول اساسی در افکار مردم به وجود آمد، حکام در هر موقعیتی که بودند فقط خدمتگزار و نوکر مردم محسوب می شدند، هیچ کس حق نداشت خود را از دیگران برتر بداند.
بازپرسی ها در قرون وسطی در اروپا فاجعه بار بود، به دستور بازپرس فرد دستگیر شده تا سرحد مرگ شکنجه می شد تا اقرار کند، در صورت اقرار، اظهارات او در حضور کشیش صورتمجلس و به امضای حاضران می رسید. بر مبنای این اقاریر، حکم شدیدی برای زندانی تعیین می شد، معمولاً کسی از این دخمه ها جان سالم به در نمی برد، در صورت عدم اقرار، این شکنجه تا مرگ ادامه می یافت. در این زمان اصل بر مجرمیت بود، این متهم بود که باید بی گناهی خود را در زیر شکنجه ثابت می کرد. مردم با ادعاهای واهی دستگیر و شکنجه شده تا اتهامات بزرگی را بپذیرند. ظهور عصر جدید آغاز تولد انسانی دیگر است، بر مبنای این نگرش؛
۱- اصل بر برائت بوده، این قاضی بی طرف بود که باید با دلایل محکمه پسند اتهام متهم را ثابت می کرد و در صورت عجز، دیگر نگهداری او در زندان یا تحت قرار به هیچ وجه مجاز و قانونی نبود (اصل ۳۷ قانون اساسی و ماده ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر)
۲- اصل قانونی بودن جرم و مجازات؛ طبق این اصل عمل ارتکابی از ناحیه متهم باید جرم بوده و قانونگذار برای آن مجازات تعیین کرده باشد (اصل ۳۶ قانون اساسی و ماده ۲ قانون مجازات اسلامی، بند ۲ ماده ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر)
با تغییر اوضاع و شرایط و سپری شدن قرون وسطی و حلول رنسانس به تدریج این تفکر عالمگیر شد. در ایران با انقلاب مشروطیت حکام دین و دنیا مشروعیت خود را در میان مردم جست وجو کردند و حکومت از آسمان به زمین آمد.
حاصل چنین نگرشی به صورت انقلاب بزرگ مشروطیت درآمد که مردم خواهان عدالتخانه و اجرای قانون شدند، اختیارات حکام و پادشاهان مقید و مشروط به خواست مردم شد. گرچه پایین آمدن از عرش کبریایی برای طبقات ممتازه بسیار سخت و جانکاه بود و فرمان مشهدی باقر بقال، نماینده مردم در مجلس شورا را برنمی تابیدند و نتیجه این درگیری ها و مبارزات موقتاً به نفع ارتجاع انجامید و از میان آن همه اختلاف رهبران انقلاب، رضاخان میرپنج با دست مردم و بیگانه و بخشی از روحانیون به حکومت رسید و به مدت ۲۰ سال با بی رحمی و دیکتاتوری سبعانه بر گورستانی حکومت راند اما این شکست ها مطالبات مردم را برای مدتی متوقف کرد ولی هرگز مطالبات بحق مردم در بوته فراموشی قرار نگرفت. حلاوت و زیبایی مبارزات به حدی بود که مردم ایران برای به دست آوردن آزادی و تثبیت حقوق خود و تحدید وظایف حاکمان به مبارزه جانکاهی ادامه داده و هم اکنون برهمان نهج و روش پای می فشارند. عصر رنسانس و آغاز انقلاب مشروطیت اثر خود را در جان و فکر مردم گذاشت و آثار گرانبار آن دیر یا زود به ثمر خواهد نشست. قسمتی از آثار آن کار بزرگ که در معنای عام اصل قانونی بودن جرم و مجازات و محاکم قانونی به شرح زیر است؛
۱- تساوی حقوق مردم و نفی هرگونه تبعیض، صرف نظر از هرگونه رنگ، نژاد، زبان، مذهب و... (اصل ۱۹ قانون اساسی و ماده ۱ و ۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر)
۲- حمایت قانون از تمام مردم و برخورداری آنها از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (اصل ۲۰ قانون اساسی و ماده ۷ و ۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر)
۳- جلوگیری از هرگونه تعرض به جان، حیثیت، مال، حقوق، مسکن و شغل و دین اشخاص (اصل ۲۲ قانون اساسی و ماده ۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر)
۴- ممنوعیت تفتیش عقیده؛ هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده یی مورد تعرض قرار داد یا مجبور به افشای عقیده کرد. (اصل ۲۳ قانون اساسی و ماده ۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر)
۵- حرمت آزادی بیان و عقیده؛ از حقوق مسلم و تردید ناپذیر آحاد مردم، صرف نظر از هرگونه تفکر، حق آزادی بیان و عقیده است. (بند ۷ و اصل سوم و اصل ۲۰ قانون اساسی و ماده ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر)
۶- ممنوعیت دولت ها از بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی و افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها و استراق سمع و هرگونه تجسس در امور مردم به موجب اصل ۲۵ قانون اساسی و ماده ۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر
۷- آزادی کامل احزاب و هرگونه تشکل به موجب اصل ۲۶ قانون اساسی و ماده ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است.
۸- حق راهپیمایی؛ این حق از حقوق مسلم و تردیدناپذیر مردم بوده که به موجب اصل ۲۷ قانون اساسی و بند ۱ ماده ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده. البته راهپیمایی با سلاح ممنوع است. در صورتی که از مراجع قانونی اجازه راهپیمایی گرفته نشده باشد، راهپیمایی غیرمجاز بوده و نه غیرقانونی، زیرا مشروعیت راهپیمایی را اصل فوق به رسمیت شناخته، ماموران انتظامی مکلف به جلوگیری از هرگونه تعرض به راهپیمایان هستند.
۹- ممنوعیت دستگیری اشخاص؛ فرد وقتی بازداشت می شود که دلایل ارتکاب بزه از ناحیه متهم محرز و مسلم باشد. ماموران انتظامی حداکثر ظرف ۲۴ ساعت باید متهم را در اختیار مقامات قضایی قرار داده و مقامات قضایی نیز مکلفند حداکثر ظرف ۲۴ ساعت کتباً به وی تفهیم اتهام کرده و دلایل آن را به متهم تفهیم کنند و در اسرع وقت پرونده را در اختیار دادگاه صالح قرار دهند، متخلف از این امر مجازات خواهد شد. (اصل ۳۲ قانون اساسی و ماده ۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر)
۱۰- حق استفاده از وکیل؛ هر متهمی که اتهامی بر او وارد می شود حق دارد از وکیل مورد اعتماد خود بهره گیرد، این حق عام و مطلق و مربوط به تمام مراحل دادرسی بوده و حتی با وضع قانون نمی توان این حق را از مردم سلب کرد. (اصل ۹ و ۳۵ قانون اساسی و مواد ۱۰ و ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر) بنابراین، تبصره ذیل ماده ۱۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تجارت بین المللی و درون منطقه ای
اتصالات تجارت منطقه ای ضعیف مانده ، تحرک کاری کاهش پیدا کرده و انتقالات مالی دولتی اساساً متوقف شده است. علی رغم سیاست های در باز مزبور از جمله انفتاح مصر کاملاً روشن است که اقتصادیات منطقه چه به صورت بین المللی یا حتی نسبت به همسایگانشان واقعاً گشوده اند. دول صادر کننده نفت خلیج البته در سطح بالایی وابسته به و مکمل با جهان خارج بوده ، ولی نسبت به همسایگان عرب شمالیشان منزوی تر شده اند. این کشورها به خوبی امکان دارد در سال های آتی به سوی خودشان گردشی پیدا کنند ، درست همان طوری که ایران در پی انقلاب اسلامی اش این کار را انجام داد. چنین گرایشی امکان آوردن سختی اقتصادی بزرگتری را دارد. ولی برخی حداقل درون منطقه امکان دارد حس کند که این بهایی است که ارزش پرداخت دارد. کشورهای کوچکتری از قبیل اردن ، که هرگز نمی تواند حتی تا حدودی خود کفا باشد ، احتمالاً در وضعیت به ویژه دشواری می باشد. این کشور ها هستند که از تکامل منطقه ای بیشترین را به دست می آورند ، در غیاب آن چنین اقتصادهایی در بهترین زمان نشان خواهد بود.
نقش دولت
در خاورمیانه دولت اغلب به صورت ایفاگر نقش کاملاً قدرتمند نشان داده می شود. اکثر مباحث مبتنی بر اقتصاد متمرکز بر سیاست دولت بوده تا اینکه بر پایه مشاغل یا معامله گران بوده باشد. نظریه های متکی بر نقش دولت در فصل 2 بحث شدند که ترسیم شده بر اساس توسعه توسعه اقتصاد و ادبیات اقتصادی سیاسی می باشد. هدف از این فصل متمرکز بر تجربه خاورمیانه بوده ، هر دو معضل را که واقعاً در منطقه اهمیت دارد بررسی می کنند مواردی هم چون تأثیر شدید اقتصادی صرف نظامی توسط دولت ، معضل هایی که در آن تجربه منطقه موازی با کشور های در حال توسعه دیگر عمل می کند ، همان طوری که در ارتباط با سیاست های تطبیق ساختاری توسط صندوق بین المللی پول ، خصوصی سازی و آزادی اقتصادی می باشد.
دول و تصمیم گیری اقتصادی
نظریه رهبری قوی ، مقتدرانه و متمرکز علاوه بر حیطه سیاسی در زمینه اقتصادی هم حاکم است. همراه با تأکید بر جاه طلبی های شخصی حاکم برای دولت یک " نشانه انسان برتر" وجود دارد. سیاست های اقتصادی از راه احکام وزارتی به جای روند مشورتی در بر گیرنده نمایندگان مجلس تصویب می شوند. بودجه های مصرفی بخش های دولتی به میزان گسترده ای از راه معامله ما بین وزیر مسئول و یا دفتر نخست وزیر تعیین می شوند. مباحثات کابینه به صورت مراسم مذهبی رسمی شده می باشد که در آن عقاید مخالف به ندرت بیان می شوند، و موافقت پارلمانی صرفاً یک تمرین مهر لاستیکی است. تصمیم گیری همیشه در سطح ریاست بوده ، به جای این که به صورت بخشی از تمرین گروهی باشد ، و نظریات عوامل تک اقتصادی ، شهروندان معمولی، نادرند در صورتی که به صورتی فعالانه پی گیری شود.
با وصف این ، نگرش به همه رژیم های خاورمیانه به صورت موضوعات دیکتاتوری در خصوص موارد اقتصادی و به طور کل غیر پاسخگو به عقیده و افکار عموم ، گمراه کننده می باشد. ترکیه دموکراسی پارلمانی می باشد که در آن عقاید رأی دهندگان به اندازه غرب بوده ، و مجالس ایران و مصر دست کم سیاست اقتصادی دولت را به چالش می کشند ، حتیاگر لزوماً آنها بر نتیجه اش تأثیر نداشته باشند در مورد اسرائیلی ها ، انتخابات واقعاً اهمیت دارد، همان طوری که به طور یقین برای فلسطینی های اراضی اشغالی همین حکم را دارد ، اگرچه هیچ موقعیتی برای شراکت در همان وضعیت وجود ندارد. در عربستان صعودی برای حضار به همراه حاکم و وزاء ، با وجودی که احساسات بی آلایش به ندرت در این تجمعات رسمی بیان شده اند ، حقی وجود دارد. تفاوت اساسی مابین خاورمیانه و غرب در نهادهای اقتصادی و سیاسی قرار ندارند ، بلکه در اوضاع اجتماعی حاکمان و افراد تحت حاکمیت وجود دارد. این جزئیات قانونی و چارچوب اجرایی نیست که اهمیت دارد ، بلکه ادراکات عمومی دولت و آنچه که در حیطه های توسعه و سیاست اقتصادی می توان بدست آورد ، می باشد. یک مشکل آن است که به چه علت قدرت سیاسی در وهله نخست در جستجو و کنکاش قرار دارد ، چه به خاطر مأموریت شخصی باشد ، جاه طلبی در جهت هدایت و ارشاد ، یا به سادگی به عنوان روش تضمین آن که گروه حاکم حداکثر منفعت اقتصادی رااز استفاده از منابع ملی بدست می آورد. حمایت اقتصادی وسیله مهمی از تقویت قدرت سیاسی می باشد ، به طور یقین آنهایی که چنین حمایتی را اعمال کردند توسط بسیاری در خاورمیانه برای تدارک قدرت و حاکمیت در نظر گرفته می شوند. جایی که گروه های ویژه جایگاه های قدرتمندی را اشغال میکنند، از جمله فرقه علوی در سوریه ، که شامل پرزیدنت (رئیس جمهور) اسد می گردد ، یا فرقه ال- تکریتی در عراق ، که رئیس جمهور صدامحسین را لحاظ می کند ، توقع پرداخت مالی علاوه بر سیاسی را دارد احزاب حاکم سراسر جهان گروه های علاقه ویژه را ارائه می کند ولی در خاورمیانه آنهایی که نزدیک به قدرت هستند ، اغلب اقلیت های کوچکی هستند که عضویت ایشان تعطیل شده است. عضویت حذب سیاسی بعثی برای هر کسی در عراق و سوریه می تواند گشوده باشد ، ولی در حلقه های حاکم داخلی زمینه خانوادگی و وابستگی مذهبی می باشد که در واقع اهمیت دارد ، حتی با رژیم هایی که به صورت اسمی سوسیالیست و دنیا گرا هستند.
بر چسب ها می توانند در خاور میانه منحرف کننده باشند و آثار واقعی رژیم های ویژه اغلب مربوط به گرایش های مفروض نمی باشد. میزان قابل ملاحضه ای از تفسیر نادرست ، به ویژه در غرب ، وربوط به گرایش سیاست اقتصادی دول خاورمیانه می باشد. ایران به عنوان دولتی عقب مانده و خداگرا ف همراه با سیاست های اقتصادی که بیشتر مربوط به عصر قرون وسطی می باشد تا جهان مدرن ،به تصویر در آمده است. معهذا آیت الله خمینی دربسیاری از یک اصلاح گرا بوده ، به همراه تفسیر مجددی از عقاید مذهبی شیعه، که کمک به محبوب تر کردن مذهب از همیشه در میان مردم عادی است.گوش کردن به یا نواختن موسیقی ، توسط بسیاری در تشکیلات مذهبی گناه آلود به شمار می رفت، ولی خمینی این ممنوعیت را برداشت. ادبیات و هنرها به طور کلی تحت تشکیلات مذهبی همراه با آیت الله شریعت مداری که با رژیم شاه همکاری می کرد به صورت فسیل و رنگ و رو رفته در آمد. در نتیجه نفوذهای فرهنگی غربی غیر مذهبی رشد کرد. آنچه خمینی تشخیص داد ، نیاز اسلام در جهت تجدد ، به تضمین گرایش های سکولاریست موفق احیاء و چالش می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاثیر تربیت بدنی بر روی فیزیولوژی زنان
از آنجا که برروی ورزشکاران زن تحقیقات دقیق و گسترده ای صورت نگرفته است،یک اتفاق نظر کلی در مورد سطح عملکرد آنها وجود ندارد.وجود اختلافات فیزیولوژیک و نیز ساختاری بین جنس زن و مرد هم مزید بر علت شده است.اما با توجه به آنچه که تا به امروز میدانیم،به تعدادب از خصوصیات و ویژگی های جنس مونث در ارتباط با ورزش و فعالیت بدنی اشاره میکنیم.
اگر چه بر اساس نظر سنجی ها،اکثر ورزشکاران زن معتقد به افت عملکرد بدنی در جریان دوران قاعدگی هستند،اما از لحاظ فیزیکی زنان بوده اند که در طی زمان قاعدگی قادر به شکستن رکورد های جهانی شده اند.
فعالیت ورزشی شدید باعث کاستن سطح استروژن خون میشود،اما لزوماً روی سطح عملکرد بدنی اثری نمی گذارد.
در تمرینات با شدت برابر،اختلافی در میزان بروز آسیبهای ناشی از ورزش در زن ومرد دیده نمیشود.
قرص های ضد بارداری احتمالاً سبب تغییرات چشمگیر فیزیولوژیک در بدن زن می شوند،اما تاثیر عمده ای روی عملکرد فرد نخواهند گذاشت.
حاملگی در 2 تا 3 ماه اول،اثر منفی روی عملکرد نمی گذارد.لابد میدانید در المپیک سال 1956 ملبورن،3 تن از برندگان مدال طلا حامله بودند.حتی بعد از طی حاملگی اگر وضعیت جسمی و شکل پیش از حاملگی زن بازگردد،مشکلی در رقابتهای ورزشی نخواهد داشت.
ورزش سبب بهبود دانسیته(تراکم)استخوانی زنان نمیشود بلکه فقط سبب حفظ آن میگردد.در صورت مصرف مقادیر کافی کلسیم،ورزش احتمالاً در شکل گیری استخوانهای قویتر کمک خواهد کرد.هیچ محدودیت سنی برای شرکت در ورزشهای استقامتی وجود ندارد.حتی زنان80 ساله هم توانایی شرکت منظم در دوهای ماراتن را دارند،گرچه که مدت زمان طی شده بیشتر خواهد بود.دقیقاً معلوم نیست که آیا زنان سریعتر می دوند یا مردان،فقط می دانیم که در ازای هر دهه عمر،زنان توانایی سرعت بخشی در دویدن به میزان 14 متر در دقیقه دارند.در حالیکه این رقم برای مردان 7 متر در دقیقه است البته با توجه به اختلافات فیزیکی به نظر نمیرسد که زنان توانایی غلبه بر مردان در مسافتهای کوتاه را داشته باشند.اما عکس این موضوع در دوهای در مسافت طولانی صدق می کند که به نظر میرسد به علت چربی بالاتر موجود در بدن زنان است که به عنوان منبع انرژی عمل میکند.به علاوه تعریق ران در دماهای بالاتر بدنی،سبب حفظ و نگهداری بیشتر آب بدن خواهد شد.
آیا بین مردان و زنان ورزشکار اختلافات فیزیولوژی وجود دارد؟
بله این اختلافات در زمینه سیستم اسکلتی و عوامل بیومکانیکی نمود
دارند.ورزشکاران زن بطور معمول(ولی نه همیشه)کوچکتر و کوتاهتر بوده،لگنی پهن تر دارند،زانوها به داخل متمایل شده و ساق پاها انحنای کمتری دارند.این خصوصیات از جمله مواردی است که احتمال ایجاد بعضی از آسیبها مانند دردهای کشککی-رانی را بالا میبرد.ورزشکاران زن درصد بالاتری از چربی بدن داشته و حدود30 درصد قدرت عضلانی کمتری نسبت به مردان دارند که خصوصاً مربوط به اندام فوقانی است.اما در هر صورت به رشته ورزشی خاص است تا اینکه جنسی خاص عاملشان باشد.
آیا ورزش کردن برای زنان سودمند است؟
تمرینات منظم ورزشی دارای فواید مشابهی در زنان و مردان است.یعنی کاهش فشار خون،پایین آوردن تعداد ضربان قلب و افزایش ظرفیت هوازی همراه با کاهش درصد چربی بدن،تمام تمام موارد فوق به پیشگیری از آترواسکلروز و بیماریهای قلبی کمک میکنند.به علاوه ورزشهای توام با اعمال وزن روی بدن،سبب تقویت استخوانها و جلوگیری از پوکی استخوان می شوند.
در چه مواردی بانوان نباید ورزش کنند ؟
زمانی تصور میشد که ورزش شدید به سیستم تولید مثل زنان آسیب وارد میکند.در ضمن عقیده داشتند که زنان خصوصاً در جریان عادت ماهیانه نباید ورزش کنند.امروزه خلاف هر دوی این موارد ثابت شده است.
اثرات ورزش روی قاعدگی
ورزشکاران زن مستعد اختلالات قاعدگی از جمله تأخیر در شروع آن،فقدان اولیه و ثانویه ،افزایش فاصله بین دو سیکل قاعدگی و فقدان تخمک گذاری می باشند.مثلاً فقدان قاعدگی در 3 تا 5 درصد کل جمعیت رخ میدهد اما در 15تا60 درصد زنان ورزشکار مشاهده میشود.از جمله علل آن وزن پایین بدن،از دست دادن سریع وزن،شروع سریع ورزشهای سنگین،تغذیه ناکافی در مقایسه با احتیاج به انرژی و وجود استرس های فیزیکی و روانی است.
خطر فقدان قاعدگی در چیست؟
در صورت فقدان قاعدگی به مدت طولانی،خطر کاهش دانسیته استخوانی و ایجاد پوکی استخوان زودرس وجود دارد.به نظر میرسد سایر اختلالات قاعدگی ناشی از ورزش هم در کاهش دانسیته استخوان در دراز مدت موثر باشند.فقدان هورمون استروژن،لااقل به صورت تئوریک سبب بالا رفتن چربیهای خون و ایجاد آتروسکلروز زودرس میشود.پس درمان مناسب اختلالات قاعدگی اهمیت بسزایی دارد.
بهترین راه جلوگیری از حاملگی در یک زن ورزشکار در سنین باروری چیست؟
در کل روشهای متعددی برای جلوگیری از بارداری وجود دارد.یکی از قابل پذیرش ترین این روشها،استفاده از قرصهای ضدبارداری است که با توجه به نسل جدید آنها که دارای تعادل مناسبی از هورمونهای استروژن وپروژسترون است،دارای عوارض کمتری میباشند.از جمله فواید دیگر آنان میتوان به رفع علائم دردناک پیش از شروع قاعدگی،کاهش آنمی فقر آهن،ضایعات خوش خیم پستانی،بیماریهای التهابی لگن،کیستهای تخمدانی و رماتیسم مفصلی اشاره کرد.به هر حال در صورت نیاز،از طریق مشاوره با پزشک نوع و نحوه مصرف دارو معلوم خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان تحقیق: کلیدهای رفتار با نوجوانان
محقق: زیبا فاروجی
مدرس: جناب آقای بختیاری سعید
چکیده:
هر یک از ما شیوههای خاصی برای تربیت فرزندانمان داریم که در واقع بازتاب شخصیت ماست. این شیوهها از تمام عواملی که ما را منحصر به فرد کردهاند تأثیر میپذیرند. عواملی مانند نوع تربیت شخصیت و ارزشهایی که به آن پایبندیم
هر یک از این عوامل به تناسب نقش تربیتی ما برای فرزندانمان بر دیدگاه ما اثر میگذارد و رفتارمان را در برابر بچهها و انتظاراتمان از آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. روش ما در تربیت فرزند اثر مستقیمی بر عزت نفس فرزندانمان دارد، زیرا نوع ارتباط روزمرة ما با آنها را تعیین میکند بیشتر کنش و واکنشهای ما در ارتباط با فرزندانمان با توجه به تناسب ماهیت و کیفیت واکنشها، اثری بالقوه بر عزت نفس کودکانمان دارد، چه به شکل مثبت و چه به صورت منفی
در این تحقیق به جنبههای مختلف شیوههای تربیتی توجه میکنیم این جنبهها شامل ارزشهای مهمی برای خودمان، معیارهایمان، انتظاراتمان و چگونگی انجام نظارت بر فرزندانمان است.
با این بیان که رسول اکرم (ص) مقید بود که با نوجوانان و جوانان بر اساس احترام و شخصیت دادن، مسئولیت سپاری و مشورت خواهی رفتار شود و علاوه بر آن برای نسل نوخاسته تبیین شود که در راه اعتلای اسلام نسل جوان بیشترین مساعدت و همراهی را با آن بزرگوار نمودند و همینطور قرآن کریم میفرماید رسول اکرم (ص) را بهترین سرمشق بیشریت معرفی نموده است و در شخصیت رسول خدا برای شما الگویی الهی وجود دارد.
و ان شاء ا... جوانان ما با تحصیل ارزشهای الهی و معنوی روز به روز به موفقیتهای چشمگیر برسند.
مقدمه
بسیاری از مطالبی که دربارة جوانان و نوجوانان نوشته شده است بر عواملی همچون تغییرات فیزیکی روحی، و اجتماعی همراه با پریشانی و سرگردانی در این سنین تأکید دارد نه تنها مرحلة بلوغ دورانی دشوار برای نوجوانان است. بلکه والدین نیز در این دوران دچار فشارهای روانی پریشانی اضطراب و سایر دگرگونیها میشوند. نوجوانی یا بلوغ یکی از متنوعترین و پیچیدهترین چشماندازها را در این مسیر طولانی به خود اختصاص داده است. برای همة آنهایی که به نحوی با نوجوانان سر و کار دارند پاسخ به این سؤال مهم است که چه رفتاری را باید با نوجوانان در پیش بگیرند. در ابتدا اشاره میکنیم به این واقعیت که «نگرشها» و «بینشها» هستند که روشها را میآفرینند و هر شیوة رفتاری «برآیند» چشماندازهای ما نسبت به آن موضوع است. از این رو برای دستیابی به اصول صحیح رفتار با نوجوانان ابتدا نیازمند شناخت علمی آنها هستیم این مرحله خود کلید حل بسیاری از معضلات دوران نوجوانی است به عنوان مثال بیشتر مربیان تغییر و تحولات روحی نوجوان را امری غیرعادی و نگرانکننده توصیف میکنند و یا اغلب والدین از منفیگرایی فرزندان خود رنج میبرند و آن را یک حادثة بزرگ و صرفا مرتبط با خود تلقی میکنند حال آنکه به اقتضای سن بلوغ بیشتر این امور طبیعی و مرحلهای گذرا و موقت است.
لذا با شناخت ابعاد روحی نوجوان فضای یکه با ابرهای سنگین و تیره بر روابط نوجوان و دیگران سایه افکنده به روشنی میگراید و واقعبینی جایگزین بدبینی شده و حسن تفاهم به جای سوء تفاهم بر این روابط حاکم میشود.
بیتردید شناخت، همدلی میآفریند و در پرتو آن میتوان به دنیای درون نوجوان نفوذ نمود و صبورانه و مسالمتآمیز به ایجاد دگرگونی همت گماشت و شخصیتی متکی بر تفاهم و اطمینان متقابل را بنیان نهاد و استوار ساخت.
شناخت اصولی و علمی این مرحله ما را از درمان به پیشگیری هدایت میکند چه بسا دردها و مشکلاتی که زاییدة جهل و عدم شناخت است و کار را به مرحلة درمان و مداوا میکشاند حال آن که آگاهی از پیچ و خمهای این مرحلة دشوار به مربیان و والدین قدرت پیشبینی برنامهریزی و پیشگیری از مشکلات را میبخشد به طوری که دیگر خود را نیازمند درمان و مداوا نمیبینند.
با توجه به این واقعیت که هم اکنون بیش از 20 میلیون جوان و نوجوان در کشور ما زندگی میکنند و نیروی محرکه و پویای جامعه را همین جمعیت تشکیل میدهد باید نگرشها مشکلات مسایل و خواستهای آنان را شناخت و زبان ارتباطی صحیح با ایشان را پیدا و برقرار کرد.
با امید به آن این مجموعه تحقیق بتواند دورنمایی از دنیای پر رمز و راز نوجوانی را برای ما ترسیم کند و ما را در اتخاذ شیوههای اصولی در برخورد با آیندهسازان و فرداپردازان یاری نماید.
ان شاءا... من ا... التوفیق
تعریف نوجوانی
نوجوانی اغلب به عنوان دورهای بین بچگی و بزرگسالی تعریف میشود گر چه بعضی از مؤلفین نوجوانی را مساوی بلوغ جنسی و دورة تغییرات فیزیکی که اوج آن در تکامل و رسیدگی در تولیدمثل است میدانند ولی اغلب نوجوانی با مفاهیم روانی و اجتماعی تعریف میشود مثلا شروع آن با بلوغ جنسی و خاتمة مبهم و نامشخص آن با بزرگسالی است. این واژه برچسب مناسبی جهت دورهای از زندگی فرد تقریبا بین سنین 12-20 سالگی میباشد و چنین استعمالی هیچ گونه قید و تعریفی دربارة خصوصیات رشد نوجوانها یا علل اختصاصی نوجوانی ندارد.
هر دورهای از زندگی را میتوان بر مبنای پارهای از مسایل رشدی نظیر مسایل بیولوژیکی – روانی و اجتماعی دستهبندی کرد. از جملة آنها که به طور مشخص ولی نه الزاما در طی دهة دوم زندگی اتفاق میافتد. ارتباطات با جنس مخالف آگاهیهای شغلی رشد ارزشها و خودمحوریهای مسوولانه و باز شدن گرههایی عاطفی با والدین است.
ویژگیهای نوجوانی
به عنوان یک واقعیت دورة نوجوانی را باید یک مرحلة بسیار مهم از زندگی تلقی کرد. دورهای که با ویژگیهایش از سایر دوران زندگی متمایز میشود. این خصوصیات عبارتند از:
1- نوجوانی یک دورة مهم
2- نوجوانی یک دورة انتقال (برزخی)
3- نوجوانی یک دورة تغییر
4- نوجوانی یک سن مسئله آفرین
5- نوجوانی زمان جستجوی هویت
6- نوجوانی یک سن هراس
7- نوجوانی زمان آرمانگرایی
8- نوجوانی آستانة بزرگسالی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
فهرست مطال ب
عنوان صفحه
مقدمه 1
نقش کار آفرینان زن 3
به طوری که هشت وظیفه برای زنان کارآفرین وجود دارد 4
ضرورت کار آفرینی زنان 4
کار آفرینی ابزار توانا سازی زنان 4
تفاوتهای زنان کار آفرین با مردان کارآفرین 5
تشکیل زنان مبتکر دنیا (wowi) 6
محیط و محدودیتهای کارآفرین زنان 7
راههای توسعه کار آفرینی زنان 8
کارآفرینی زنان در جامعه 10
موانع کارآفرین زنان 14
آموزش تکنیکهای کارآفرینی به کودکان و دختران جوان 15
عدم وجو نهادهای دولتی حمایت کننده زنان کار آفرین 16
الگوی توسعه کارآفرینی زنان در ایران 17
دولت به عنوان سیاستگذار و حمایت کننده 19
انجمن زنان کارآفرین ایران 21
نقش زنان در رشد جوامع 21
هفت راز موفقیت زنان 23
خلاصه و نتیجه گیری 24
منابع و مآخذ 28
مقدمه
زنان حدود نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده اند و نسبت آنان در جامعه تحصیل کرده هم چنان رو به تزاید است . اما هنوز سهم شایسته ای در اقتصاد ملی به دست نیاورده اند .
جوان بودن ترکیب سنی ، افزایش سهم حضور زنان در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و از طرفی پایین بودن نسبت نرخ فعالیت زنان ، کمبود شغل و افزایش بیکاری تصاویری را پیش رو قرار می دهد که دیگران نمی توان در سطح شعار و اندرز محدود شد . شرط بقاء در دنیای پرشتاب کنونی استفاده از همه ی منابع موجود و توان افزای کلیه ظرفیتها ی در اختیار است . انتخاب این مسیر مستلزم فراهم ساختن بستری است که امکان بروز و ظهور ابتکارات و تدابیر خلاقانه و فعالیتهای کار آفرینانه را فراهم سازد . در این میان شناخت توانمندیهای زنان و هدایت استعدادهای خلاقانه آنان می تواند در بهره برداری از ظرفیتهای این قشر عظیم اجتماعی مؤثر واقع شود . به عبارتی شناسایی الگوهای موفق می تواند در ایجاد فضای مناسب برای شکل گیری فعالیتهای کارآفرینانه توسط زنان علیرغم محدودیت های فردی و گروهی مفید باشد .
از این طریق می توان ضمن شناخت موانع و محدودیت های گوناگون زنان کارآفرین ، تدابیر و امکانات تجربه شده موجود را در جهت رفع موانع مورد مطالعه قرار داد . نتایج این شناخت امکان مناسبی را برای برنامه ریزی در جهت بکارگیری ظرفیتهای کار آفرینی و توسعه آن در سطح ملی فراهم خواهد ساخت . و نیز این امکان را به عناصر مؤثر در امر اشتغال خواهد داد تا در جهت اقدامات عملی و مؤثر نسبت به جذب و پرورش استعدادهای بالقوه زنان کشور در زمینه ایجاد کسب و کارهای جدید با دید عملی برخورد کنند و در جستجوی راههایی برای توسعه کار آفرینی زنان همت گمارند .
نقش کار آفرینان زن
* عامل نوآوری
* عامل تعادل در اقتصاد
* عامل اشتغال زایی
* عامل انتقال تکنولوژی
* عامل سرمایه گذاری
* عامل شناخت فرصت ها
* عامل ایجاد وگسترش بازارهای جدید
*عامل استفاده مناسب ازامکانات ومنابع ملی
* عامل بسیج منابع انسانی
* عامل بهبود کیفیت زندگی
* عامل تولید
*عامل توزیع متناسب در آمد
به طوری که هشت وظیفه برای زنان کارآفرین وجود دارد
1 – از موقعیت های محیط آگاه می شود