لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عوامل بی انگیزگی دانشجویان ونامو فق بودن آن ها در کار یابی واشتغال:
جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانائیها و ویژگیهایی است که بخشی از آنهــا می بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد گردد. به نظر می رسد عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و توانائیهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل بی انگیزگی دانشجویان و موفق نبـــودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است. علاوه بر این مورد، برخی از عوامل بیــــرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی است نیز بر بی انگیزگی دانشجویانو اشتغــــال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند. در این مقاله چالشها و فرصتهای نظام آموزش عالی در تامین نیازهای مهارتی نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار از دو بعد عوامــــل بیرونی و درونی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. عوامل درونی، فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کــــار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمترین این عوامل عبارتند از: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار.
۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی.
۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان.
۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن.
۵ - عدم آشنایی اعضای هیات علمی با فرایند و نحوه انجام امور در واحدهای تولیدی و خدماتی مرتبط با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان.
۶ - فقدان زمینه مناسب برای آموزشهای علمی و کاربردی.
۷ - ناکارآمدی اعضای هیات علمی در تربیت نیروی کار متخصص مورد نیاز جامعه.
۸ - مطرح نبودن مسائل علمی و پژوهشی به عنوان اولویت اول در دانشگاهها.
عوامل بیرونی شامل کلیه مواردی می شوند که بر اشتغال فارغ التحصیلان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آنها در بازار کار می گردند. این عوامل عبارتند از:
۱ - رواج نیافتن و مشخص نبودن فرهنگ کاریابی
۲ - عدم توسعه بنگاههای کاریابی خصوصی
۳ - عدم توسعه کانونهای فارغ التحصیلان و ناکارآمدی آنها در کاریابی و هدایت شغلی
۴ - تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای کسب مشاغل موجود
۵ - رواج نیافتن فرهنگ کارآفرینی و کم بودن تعداد کارآفرینان
۶ - وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامه های کلان اشتغال. عوامل درونی عوامل درونی فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمتریـن عوامل درونی در زیر ذکر شده اند: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار: براساس مطالعات انجام گرفته جمعیت جوان و فعال کشور تا سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۶۱ میلیون نفر می شود و به عبارتی ۲/۵درصد رشد خواهد داشت. پس سطح اشتغال نیز باید رشدی معادل ۲/۵درصد در سال داشته باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود. یعنی تا سال ۱۴۰۰ در ایران باید ۲۹ میلیون فرصت شغلی ایجاد شود. براساس و باتوجه به اهمیت موضوع، دولت تدابیری را اتخاذ کرده است. به عنوان مثال، در برنامه سوم توسعه ایجاد حدود چهارمیلیون فرصت شغلی پیش بینی شده است. اما نکته ای که در اینجا مورد نظر است عدم تناسب بین تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجاد شده در جامعه و تعداد فــــارغ التحصیلان است. در ایران فقدان ارتباط نزدیک بین دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه موجب شده است که بین ظرفیت پذیرش دانشجو و تقاضای بازار به نیروی متخصص تناسب وجود نداشته باشد که علت آن عدم هماهنگی و انسجام در تصمیم گیری بین نظام آموزش عالی با سایر بخشهای جامعه به دلایلی چون: عدم وجود آمار واقعی، فقدان نگرش استراتژیک در بخشهای دولتی و خصوصی، ناتوانی مدیران در طرح ریزی و برآورد احتیاجات نیروی انسانی براساس استراتژی های کلان توسعه، عدم اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت جذب، اجرای سلیقـــه ای سیـاستهــــا و خط مشی ها و تغییر در برنامه های تدوین شده پس از هر تغییر در مدیریتهاست. ضمن اینکه دفتر گسترش آموزش عالی نیز در صورت تامین امکانات و استاد توسط مقامات محلی و بدون در نظر گرفتن وضعیت اشتغال در آینده برای ایجاد رشته تحصیلی مجوز صادر می کند. البته باتوجه به هدف و فلسفه وجودی دانشگاهها که ارتقا سطح علمی و تغییر در نگرش و بینش عمومی مردم و تامین نیازهـــای جامعه به نیروی متخصص است، توسعه آموزش عالی دارای توجیه است. اما فارغ التحصیلان انتظار دارند که با گرفتن مدرک تحصیلی موجبات اشتغال یا تسهیل شرایط اشتغال آنان فراهم آید؛ لذا پیشنهاد می شود تدبیری اتخاذ گردد که اولا ظرفیت پذیرش دانشجو براساس نیاز آینده بازار کار به نیروی متخصص تعیین شود و ثانیاً مجوزهای ایجاد رشته تحصیلی در دانشگاه دائمی نباشد و با تغییر در کیفیت نیازهای جامعه و تخصصهای جدید، مشخصات مجوزهای صادره تغییر یابند. ۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی: یکی از مهمترین اهداف نظامهای آموزشی جوامع فراهم آوردن امکان ارائه آموزش متناسب با مهارتهای شغلی مورد نیاز جامعه است. بنابراین، در طراحی هر نظام آموزشی اثربخش، عوامل مهمی چون شرایط و ویژگیهای داوطلبان، محتوای دروس، تسهیلات و تجهیزات مورد نیاز، روشهای تدریس و غیره مدنظر قرار می گیرند. از طرف دیگر به هنگام طراحی مشاغل، شرح شغل و شرایط احراز (که تعیین کننده ویژگیهای رفتاری، توانائیها و مهارتهایی هر شغل است) تنظیم می گردد. این مهارتها شامل مهارت فنی، مهارت انسانی، مهارت ادارکی و آشنایی با رایانه هستند. ضمن اینکه داشتن توانائیهای ذهنی، فیزیکی و سطح تحصیلات و همچنین ویژگیهای رفتاری چون شخصیت، نوع نگرش، انگیزش و ارزشهای فردی نیز در اینجا مطرح هستند. مهارتها، استعدادهای بالفعل و توانائیهـا، استعدادهای بالقـوه تلقی می گردند. در حال حاضر، در آموزش عالی بیشتر سطح تحصیلات به عنوان یک توان یا استعدادهای بالفعل ایجاد می شود و این در حالی است که فارغ التحصیلان برای صعود به قله اشتغال به مهارت نیز نیاز دارند. باتوجه به آنچه بیان شد بازبینی در سرفصلهای دروس دوره های آموزشی و تنظیم آنها براساس اطلاعات علمی (نظری) و عملی مورد نیاز رشته ها و زمینه های شغلی مرتبط با رشته تحصیلی مورد نظر و ایجاد هماهنگی و همسویی بین سرفصل دروس با شرایط احراز مشاغل مورد نظر ضروری به نظر می رسد. ۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان: باتوجه به اینکه پایه و اساس دانشگاه را دو عامل مهم و اصلی یعنی دانشجو و استاد تشکیل می دهند علل عدم توانایی دانشگاهها در ایجاد روحیه علمی و انگیزه در دانشجویان را می- توان در ویژگیهای این دو عامل جستجو کرد. دانشجویان اکثراً روحیه علمی و انگیزه کافی ندارند و معمولاً به جای توجه به ارتقای سطح علمی خود فقط به ارتقای سطح تحصیلی (اخذ مدارج بالاتر) می اندیشند. لذا دانشگاهها باید به فراخور تغییرات در شرایط سنی، سطح اجتماعی و انتظارات جامعه از دانشجویان و همچنین تاثیراتی که حضور در مراکز علمی در روند زندگی دانشجویان می گذارد، شیوه آموزشی و تربیتی را ارائه کنند که در دانشجویان انگیزه و روحیه علمی ایجاد کند و این امر زمانی محقق می شود که اعضای هیات علمی به عنوان یکی از دو عامل اصلی دانشگاه، دارای روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی باشند. بنابراین، پیشنهاد می شود ضمن انجام اقدامات بنیادی در خصوص تغییر در شیوه آموزش سنتی موجود، در جذب استادان، افرادی که دارای روحیه علمی و دانش پژوهی هستند در اولویت قرار گیرند و از سوی دیگر، تدابیری نیز برای رفع مشکلات و تنگناهای اقتصادی اعضای هیات علمی اتخاذ گردد. ۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن: در نظام آموزش عالی گرفتن حداقل نمره قبولی پیش شرطی برای اخذ مدرک فارغ التحصیلی است. شرایط نامساعد اشتغال از یک طرف و تمیز قائل نشدن بین فارغ التحصیلان از نظر توانمندی علمی و عملی در زمان جذب از طرف دیگـــر، سبب بی انگیزه شدن و از بین رفتن علاقه مندی جمع کثیری از دانشجویان به ویژه در مقطع کارشناسی به فراگیری دروس نظری و فعالیتهای عملی شده است. این شرایط سبب پرورش و تولید فارغ التحصیلانی می شود که دارای روحیه علمی نیستند و در عین ناتوانی در کسب مدارج علمی بالاتر، روحیه کارآفرینی و یافتن کسب و کار مناسب را ندارند. تجربه برگزاری امتحان جامع و ارزیابی دانشجویان در برخی رشته ها (رشته های پزشکی) و مشروط شدن ادامه تحصیل آنان به اخذ نمره قبولی، سبب ورود متخصصان و پزشکانی به جامعه شده که هم در بحث خدمات درمانی و هم در ادامه تحصیل موفق تر بوده اند. بنابراین، ضروری است همان طور که برای هر درس سرفصل آموزشی به صورت استاندارد تعریف شده، معیارهایی نیز برای ارزیابی فارغ- التحصیلان به منظور مشخص کردن حداقل دانش نظری و توان عملی آنان به صورت استاندارد برای هر رشته تحصیلی تعریف شود و براساس آن فارغ التحصیلان ارزیابی شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
تب بی دوام گاوی (Bovine Ephemeral Fever)
واژه شناسی (Terminology):
در زبان انگلیسی معادل های زیادی برای تب بی دوام گاوی (BEF) وجود دارد که عبارتند از :
Bovine Epizootic Fever Thre- day Sickness
Three- day stiff sickness Dragon Boot Disease
Bovine در زبان انگلیسی دو جایگاه اسم و صفت را دارد. لیکن اغلب موارد نقش صفت غالب است که در جملات یا واژگان به کار می رود :
1- صفت نسبی گاوی, یعنی گاو (Pertaining to bos)
2- گاو مانند ـ گاو منش ـ معانی مجازی آن یعنی : کند ذهن و آهسته ـ انسان کم خرد
3- به هر یک از گونه های جنس Bos از نشخوارکنندگان تهی شاخ را Bovine می گویند.
واژه ephemeral در زبان انگلیسی دارای چهار معنی تقریباً مرتبط با هم می باشند که عبارتند از:
1- تک روزه ـ یک روزه
2- موقت ـ کوته زمان
3- ناپایدار ـ گذرا ـ بی دوام
4- چند روزه ـ کوته زی
5- در حشره شناسی به معنی حشره کوته زی , گونه هایی که از راسته بالداران افمروپترا (Ephemeroptera) که از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند که به این حشرات کوته زی mayfly هم گفته می شود .
پس معادل های واژه شناسی این بیماری عبارتند از:
تب بی دوام گاوی ـ تب سه روزه گاوی ـ بیماری سه روزه گاوی ـ تب گذرای گاوی ـ اما در این مجموعه,بیشتر از اختصار زبان انگلیسی آن یعنی BEF استفاده می شود.
1- تعریف (Definition):
تب بی دوام گاوی (BEF) یک بیماری ویروسی,بند پا برد (arthropod-borne) همه گیر , غیر واگیر دار (non contagious- not transmissible by contact) است که صرفاً در گاو و گاومیش بروز می کند. مشخصه بیماری آماس بافت های مزودرم است که با بروز ناگهانی تب ,افسردگی , جمود مفصلی و لنگش خود را نشان می دهد نکته بسیار جالب و منحصر به فرد در BEF این است که شدت بالینی بیماری با بهبود سریع متعاقب علایم بالینی در اکثر حیوانات مبتلا,ناسازگار و متناقض است.
2- سبب شناسی (etiology):
ویروس BEF یک رابدویروس آربورویروسی ( از خانواده ویروس های عامل هاری و وزیکولار و استوماتیت) که از نظر تیپ گونه ای جنس افمروویروس (Ephemerovirus) است. ویروس مذکور یک ویروس RNA دار یگانه, حساس به اتر و دارای پنج ساختمان پروتئینی (G Protein) است. افمرو ویروس از نظر پادگنی با حداقل سه ویروس غیر بیماریزا برای گاو, دارای قرابت است,که این سه ویروس عبارتند از: کیمبرلی , بیریسه و ویروس رودخانه آدلآید و همچنین دو ویروس دیگر که درگاو بیماری شبه تب بی دوام گاوی ایجاد می کنند,که این دو ویروس کوتون کاو در آفریقا و پوچونگ در مالزی است.
3- دامنه میزبانی (host Range):
علایم بالینی بیماری صرفاًدر گاو و گاومیش آبی (water buffaloes) بروز می ک ند . اگر چه پادتن های خنثی کننده (Neutralizing antibodies) بر علیه ویروس BEF در گاومیش دماغه امید (Syncerus caffer) گاومیش بومی آفریقای جنوبی) گونه های گوزن و آنتلوپ آفریقایی و گوزن استرالیایی دیده شده است . پادتن های BEF می تواند کوچک آزمایشگاهی ,متعاقب تزریق وریدی و زیر جلدی هم ایجاد شوند.
4- گسترش جغرافیایی(geographic Distribution)
5-1- گسترش جغرافیایی در جهان:
تب سه روزه اولین بار در سال 1906 در آفریقای جنوبی شناخته شد, اگر چه قبل از این تاریخ در سال 1867 به صورت خلاصه توسط شروین فورث (Schwein furth) توضیح داده شده بود, بصورتیکه در سال 1895 در مصر تب سه روزه اعلام شده بود. بیماری امروزه در یک کمربند پهنی در مناطق حاره , تحت حاره و معتدله وجود دارد که در کشورهای سه قاره آسیا , آفریقا و استرالیا و همچنین بیماری شبیه به این بعنوان تب اپی زئوتیک گاوی در ژاپن بروز می کند. کشورهایی که در دو طرف استوا در دو قاره آسیا و افریقا قرار دارند و تب سه روزه در آنها گزارش شده است عبارتند از :
سوریه , فلسطین اشغالی, عراق,ایران , پاکستان , هند , بنگلادش , مناطق جنوبی و مرکزی چین,جنوب ژاپن , جنوب شرقی آسیا تا استرالیا این نوار کشیده می شود. تاکنون بیماری از اروپا,آمریکای شمالی و جنوبی, نیوزیلند و جزایر حوزه اقیانوس آرام گزارش نشده است.
5-2- گسترش جغرافیایی در ایران:
تا قبل از پدیده ال نینو و لانینو, تب سه روزه بصورت همه گیری های کانونی (Focal outbrcaks) منحصراً در استان های فارس و ایلام گزارش می گردید. در سایر نقاط کشور بصورت موارد استثنایی و منفرد و یا اینکه رخدادBEF به شکل غیر قابل تشخیص حادث می شدند, اصولاً تشخیص موارد انفرادی BEF دشوار است و اولین گام در تشخیص بیماری تب سه روزه, داشتن آگاهی های لازم همه گیری شناسی , بالینی و تشخیص افتراقی توسط کلینیسین ها می باشد( بویژه در مناطق پرخطر BEF اما در سال جاری (فصل تابستان سال 81) علاوه بر استان فارس همه گیری هایی در استانهای تهران,قم , خراسان , یزد و خوزستان بروز کرده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
تب بی دوام گاوی
تب بی دوام گاوی
واژه شناسی : (Terminology) در زبان و ادبیات انگلیسی واژهٔ bovine هم اسم و هم صفت است، البته در جمله بیشتر جایگاه صفت دارد و به معانی ذیل به کار می آید : ۱) صفت نسبی گاو، یعنی گاو (Pertaining to Bos) ۲) گاو مانند- گاو منش- معانی مجازی آن یعنی : کندذهن و آهسته ۳) به هر یک از گونه های جنس Bos از نشخوارکنندگان تهی شاخ را Bovine می گویند. واژهٔ ephemeral در زبان و ادبیات انگلیسی دارای چهار معنی تقریباً مرتبط با هم می باشند که عبارتند از : ۱) تک روزه - یک روزه ۲) موقت - کوته زمان ۳) ناپایدار- گذرا- بی دوام ۴) چند روزه- کوته زی ۵) در حشره شناسی به معنی گونه هایی که از راستهٔ بالداران اِفمروپترا که از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند که به این حشرات کوته زی همچنین mayfly هم گفته می شود. ▪ پس معادلهای واژه شناسی این بیماری عبارتند از : تب بی دوام گاوی- تب سه روزه گاوی- بیماری سه روزه گاوی- تب گذرای گاوی- اما در این مجموعه، بیشتر از اختصار زبان انگلیسی آن یعنی BEF استفاده می شود. ● تعریف : (Definition) تب بی دوام گاوی (BEF) یک بیماری ویروسی، بندپابُرد (arthropod- borne) همه گیر، غیرواگیردار (non contagious- not transmissible by contact) است که صرفاً در گاو و گاومیش بروز می کند. مشخصهٔ بیماری بروز ناگهانی تب، افسردگی، جمود مفصلی و لنگش است. نکتهٔ بسیار جالب و منحصر به فرد در BEF این است که، شدت بالینی بیماری با بهبود سریع متعاقب علایم بالینی در اکثر حیوانات تحت تأثیر واقع شده (affected animals)، ناسازگار و متناقض است. ● - سبب شناسی : (Etiology) ویروس BEF ، یک رابدویروس آربوویروسی که از نظر تیپ گونه ای جنس افمروویروس (Ephemerovirus) است. ویروس مذکور یک ویروس RNA دار یگانه، حساس به اتر و دارای پنج ساختمان پروتئینی(G Protein) است. افمروویروس از نظر پادگنی با حداقل سه ویروس غیربیماریزا برای گاو، دارای قرابت است، که این سه ویروس عبارتند از : کیمبرلی، بیریمه و ویروس رودخانهٔ آدلآید، و همچنین دو ویروس دیگر که در گاو بیماری شبه تب بی دوام گاوی ایجاد می کنند، که این دو ویروس کوتون کان در آفریقا و پوچونگ در مالزی است. ارتباط پادگنی ویروس BEF با سایر رابدوویروس هایی که در گاو ایجاد عفونت می نمایند دارای اهمیت می باشد، زیرا که این رابدو ویروس ها موجب افزایش پاسخ پادتنی در گاو متعاقب BEF بالینی می شوند. محافظت زودگذر بر علیه BEF می تواند ناشی از ویروس های آکابان، آینو و سایر آربوویروس ها باشد، بدین معنی که عفونت این چنین آربوویروسی می تواند دام را بر علیه BEF به صورت موقتی ایمن نماید. این پدیده در ماکرو اپیدمیولوژی بروز تب سه روزه از اهمیت خاصی می تواند برخوردار باشد. ● دامنهٔ میزبانی : (Host Range) علایم بالینی بیماری صرفاً در گاو و گاومیش آبی (Water buffaloes) بروز می کند. اگر چه پادتن های خنثی کننده (Neutralizing antibodies) برعلیه ویروس BEF در گاومیش دماغهٔ امید- Syncerus caffer) گاومیش بومی آفریقای جنوبی) ، گونه های گوزن و آنتلوپ آفریقایی و گوزن استرالیایی دیده شده است پادتن های BEF می تواند در حیوانات کوچک آزمایشگاهی، متعاقب تزریق وریدی و زیرجلدی هم ایجاد شوند. ● گسترش جغرافیایی : (Geographic Distribution) ▪ گسترش جغرافیایی در جهان : تب سه روزه اولین بار در سال ۱۹۰۶ در آفریقای جنوبی شناخته شد، اگر چه قبل از این تاریخ در سال ۱۸۶۷ به صورت خلاصه توسط شووین فورث (Schweinfurth) توضیح داده شده بود، بصورتیکه در سال ۱۸۹۵ در مصر تب سه روزه اعلام شده بود. بیماری امروزه در یک کمربند پهنی در مناطق حاره، تحت حاره و معتدله وجود دارد، که در کشورهای سه قارهٔ آسیا، آفریقا و استرالیا و همچنین بیماری شبیه به این، بعنوان تب اپی زئوتیک گاوی در ژاپن بروز می کند. کشورهایی که در دو طرف استوا در دو قارهٔ آسیا و آفریقا قرار دارند و تب سه روزه در آنها گزارش شده است عبارتند از : سوریه، فلسطین اشغالی، عراق، ایران، پاکستان، هند، بنگلادش، مناطق جنوبی و مرکزی چین، جنوب ژاپن، جنوب شرقی آسیا تا استرالیا این نوار کشیده می شود. تاکنون بیماری از اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، نیوزیلند و جزایر حوزهٔ اقیانوس آرام گزارش نشده است. ▪ گسترش جغرافیایی در ایران : تا قبل از پدیدهٔ ال نینو و لانینو، تب سه روزه بصورت همه گیری های کانونی (Focal outbreaks) منحصراً در استان های فارس و ایلام گزارش می گردید. در سایر نقاط کشور بصورت موارد استثنایی و منفرد و یا اینکه در اصل هم تشخیص داده نمی شدند. اصولاً تشخیص موارد انفرادی BEF دشوار است و اولین گام در تشخیص بیماری تب سه روزه، داشتن آگاهی های لازم همه گیری شناسی، بالینی و تشخیص افتراقی توسط کلینیسین ها می باشد (بویژه در مناطق پرخطر BEF ). اما در سال جاری (فصل تابستان سال ۸۱) علاوه بر استان فارس همه گیری هایی در استانهای تهران، قم، خراسان و یزد و خوزستان بروز کرده است. ● انتقال : (Transmission) بیماری تب بی دوام گاوی می تواند به صورت تجربی در گاو و صرفاً از راه تزریق، وریدی ویروس BEF ایجاد شود. چون ویروس ارتباط نزدیک با بخش پلاکت- لکوسیت خون دارد، از این رو تزریق زیرجلدی یا داخل عضلانی در ایجاد تجربی بیماری ناموفق است. شواهد همه گیری شناسی دلالت بر این امر مهم می کنند که ویروس BEF در طبیعت تنها از طریق نیش حشرات گسترش می یابد. حشرات می توانند عفونت را در طی یک هفته بعد از خونخواری از دام های آلوده منتقل کنند. از نظر مخزن (reservoir) در بین حیوانات، تاکنون غیر از گاو، هیچ حیوان دیگری بعنوان مخزن مشخص نشده است بیماری از طریق تماس مستقیم دام با دام، آئروسل، ترشحات بدن دام بیمار، و حتی انتقال و یا تزریق اگزودا و ترشحات دام های بیمار به دام سالم، صورت نمی پذیرد. به عبارت دیگر یک بیماری عفونی غیرواگیردار (non contagious) است و تنها راه انتقال بیماری از طریق نیش ناقلین (Vector&#۰۳۹;s) است. انتقال بیماری عمدتاً مستقل از نقل و انتقالات دامی است. BEF از طریق منی و تلقیح داخل رحمی هم انتقال پیدا نمی کند.گوشت نمی تواند یک منبع خطر برای انتقال بیماری باشد، زیرا ویروس در PH حدود ۵ کاملاً غیرفعال می شود. این درجه اسیدیته در لاشهٔ گاو، سریعاً پس از کشتار بوجود می آید. نکتهٔ مهم دیگر این است که ضدعفونی (جایگاه، بدن دام و ...) بهیچ وجه نقشی در کنترل انتقال بیماری ندارد. همه گیری تب سه روزه در تابستان، در مناطق معتدله، سه قاره آفریقا، آسیا و استرالیا بروز می کنند و با شروع فصل سرد، این همه گیری ها کاملاً ناپدید می شوند. در آفریقا، چین و استرالیا بیماری تب سه روزه سریعاً در فواصل طولانی منتقل می شود اما همیشه جهت آن بصورت گریز از خط استوا است. این حرکت ماکرو اپیدمیولوژی BEF عمدتاً به جمعیت حشرات ناقل و همچنین نیرو و جهت بادهای بیش ورز (Prevailing winds) بستگی دارد، که در فاصلهٔ کوتاه مدت زمانی، به دلیل تبعات پدیده های ال نینو و لانینو، توده های حشرات ناقل فواصل مکانی طولانی را طی می کنند. (در شرق آفریقا در فاصلهٔ ۲۴ ساعت تا ۷۰۰ کیلومتر جابجایی برای ناقلین تب درهٔ ریفت، گزارش شده است.) در شرق آفریقا بویژه کنیا همه گیری های تب سه روزه متعاقب باران های سیل آسا گزارش شده است. در سالهای اخیر، علیرغم اینکه کارهای علمی و پژوهشی در سطح وسیع برروی ناقلین BEF شده است، لیکن هنوز به درستی و به شکل واضح لیست ناقلین تب سه روزه مشخص نشده است. اما احتمالاً پشه های جنس آاِدس، کولکس، آنوفلس و پشه ریز نیش زن، از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
تب بی دوام گاوی
واژه شناسی : (Terminology) در زبان و ادبیات انگلیسی واژهٔ bovine هم اسم و هم صفت است، البته در جمله بیشتر جایگاه صفت دارد و به معانی ذیل به کار می آید : ۱) صفت نسبی گاو، یعنی گاو (Pertaining to Bos) ۲) گاو مانند- گاو منش- معانی مجازی آن یعنی : کندذهن و آهسته ۳) به هر یک از گونه های جنس Bos از نشخوارکنندگان تهی شاخ را Bovine می گویند. واژهٔ ephemeral در زبان و ادبیات انگلیسی دارای چهار معنی تقریباً مرتبط با هم می باشند که عبارتند از : ۱) تک روزه - یک روزه ۲) موقت - کوته زمان ۳) ناپایدار- گذرا- بی دوام ۴) چند روزه- کوته زی ۵) در حشره شناسی به معنی گونه هایی که از راستهٔ بالداران اِفمروپترا که از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند که به این حشرات کوته زی همچنین mayfly هم گفته می شود. ▪ پس معادلهای واژه شناسی این بیماری عبارتند از : تب بی دوام گاوی- تب سه روزه گاوی- بیماری سه روزه گاوی- تب گذرای گاوی- اما در این مجموعه، بیشتر از اختصار زبان انگلیسی آن یعنی BEF استفاده می شود. ● تعریف : (Definition) تب بی دوام گاوی (BEF) یک بیماری ویروسی، بندپابُرد (arthropod- borne) همه گیر، غیرواگیردار (non contagious- not transmissible by contact) است که صرفاً در گاو و گاومیش بروز می کند. مشخصهٔ بیماری بروز ناگهانی تب، افسردگی، جمود مفصلی و لنگش است. نکتهٔ بسیار جالب و منحصر به فرد در BEF این است که، شدت بالینی بیماری با بهبود سریع متعاقب علایم بالینی در اکثر حیوانات تحت تأثیر واقع شده (affected animals)، ناسازگار و متناقض است. ● - سبب شناسی : (Etiology) ویروس BEF ، یک رابدویروس آربوویروسی که از نظر تیپ گونه ای جنس افمروویروس (Ephemerovirus) است. ویروس مذکور یک ویروس RNA دار یگانه، حساس به اتر و دارای پنج ساختمان پروتئینی(G Protein) است. افمروویروس از نظر پادگنی با حداقل سه ویروس غیربیماریزا برای گاو، دارای قرابت است، که این سه ویروس عبارتند از : کیمبرلی، بیریمه و ویروس رودخانهٔ آدلآید، و همچنین دو ویروس دیگر که در گاو بیماری شبه تب بی دوام گاوی ایجاد می کنند، که این دو ویروس کوتون کان در آفریقا و پوچونگ در مالزی است. ارتباط پادگنی ویروس BEF با سایر رابدوویروس هایی که در گاو ایجاد عفونت می نمایند دارای اهمیت می باشد، زیرا که این رابدو ویروس ها موجب افزایش پاسخ پادتنی در گاو متعاقب BEF بالینی می شوند. محافظت زودگذر بر علیه BEF می تواند ناشی از ویروس های آکابان، آینو و سایر آربوویروس ها باشد، بدین معنی که عفونت این چنین آربوویروسی می تواند دام را بر علیه BEF به صورت موقتی ایمن نماید. این پدیده در ماکرو اپیدمیولوژی بروز تب سه روزه از اهمیت خاصی می تواند برخوردار باشد. ● دامنهٔ میزبانی : (Host Range) علایم بالینی بیماری صرفاً در گاو و گاومیش آبی (Water buffaloes) بروز می کند. اگر چه پادتن های خنثی کننده (Neutralizing antibodies) برعلیه ویروس BEF در گاومیش دماغهٔ امید- Syncerus caffer) گاومیش بومی آفریقای جنوبی) ، گونه های گوزن و آنتلوپ آفریقایی و گوزن استرالیایی دیده شده است پادتن های BEF می تواند در حیوانات کوچک آزمایشگاهی، متعاقب تزریق وریدی و زیرجلدی هم ایجاد شوند. ● گسترش جغرافیایی : (Geographic Distribution) ▪ گسترش جغرافیایی در جهان : تب سه روزه اولین بار در سال ۱۹۰۶ در آفریقای جنوبی شناخته شد، اگر چه قبل از این تاریخ در سال ۱۸۶۷ به صورت خلاصه توسط شووین فورث (Schweinfurth) توضیح داده شده بود، بصورتیکه در سال ۱۸۹۵ در مصر تب سه روزه اعلام شده بود. بیماری امروزه در یک کمربند پهنی در مناطق حاره، تحت حاره و معتدله وجود دارد، که در کشورهای سه قارهٔ آسیا، آفریقا و استرالیا و همچنین بیماری شبیه به این، بعنوان تب اپی زئوتیک گاوی در ژاپن بروز می کند. کشورهایی که در دو طرف استوا در دو قارهٔ آسیا و آفریقا قرار دارند و تب سه روزه در آنها گزارش شده است عبارتند از : سوریه، فلسطین اشغالی، عراق، ایران، پاکستان، هند، بنگلادش، مناطق جنوبی و مرکزی چین، جنوب ژاپن، جنوب شرقی آسیا تا استرالیا این نوار کشیده می شود. تاکنون بیماری از اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، نیوزیلند و جزایر حوزهٔ اقیانوس آرام گزارش نشده است. ▪ گسترش جغرافیایی در ایران : تا قبل از پدیدهٔ ال نینو و لانینو، تب سه روزه بصورت همه گیری های کانونی (Focal outbreaks) منحصراً در استان های فارس و ایلام گزارش می گردید. در سایر نقاط کشور بصورت موارد استثنایی و منفرد و یا اینکه در اصل هم تشخیص داده نمی شدند. اصولاً تشخیص موارد انفرادی BEF دشوار است و اولین گام در تشخیص بیماری تب سه روزه، داشتن آگاهی های لازم همه گیری شناسی، بالینی و تشخیص افتراقی توسط کلینیسین ها می باشد (بویژه در مناطق پرخطر BEF ). اما در سال جاری (فصل تابستان سال ۸۱) علاوه بر استان فارس همه گیری هایی در استانهای تهران، قم، خراسان و یزد و خوزستان بروز کرده است. ● انتقال : (Transmission) بیماری تب بی دوام گاوی می تواند به صورت تجربی در گاو و صرفاً از راه تزریق، وریدی ویروس BEF ایجاد شود. چون ویروس ارتباط نزدیک با بخش پلاکت- لکوسیت خون دارد، از این رو تزریق زیرجلدی یا داخل عضلانی در ایجاد تجربی بیماری ناموفق است. شواهد همه گیری شناسی دلالت بر این امر مهم می کنند که ویروس BEF در طبیعت تنها از طریق نیش حشرات گسترش می یابد. حشرات می توانند عفونت را در طی یک هفته بعد از خونخواری از دام های آلوده منتقل کنند. از نظر مخزن (reservoir)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
دبیرستان دخترانه مصباح
N.L.P «سیاد گیری بی تلاش»
استاد راهنما :
خانم شیشه
تهیه کنندگان :
سمانه خندان پور
کرکلاری
ریحانه مرادی
سال تحصیلی 88-87
چکیده :
کلید واژه ها :
چرخه یادگیری
یادگیری ما را نمی توان با مقیاسی مانند عقربه سوخت ماشین اندازه گیری کرد که از خالی تا پر تغییر می کند. ما با مرور دوباره آنچه که قبلاً آموخته ایم و باز اندیشی در افکار و طرحهایمان برای یادگیری در آینده، یاد می گیریم. و همیشه چیزهای بیشتری برای آموختن وجود دارد.
معروف ترین چرخه یادگیری چرخه کولب است که چهار مرحله را برای یادگیری شناسایی کرده است :
تجربه عمل
تفکر مفهوم ساختن
این مدل نشان می دهد که ما چگونه از طریق تجربه و از مقایسه تچربه خودمان با دیگران یاد می گیریم که چگونه تجربه هایمان را تحلیل کنیم و برای کارهای جدیدی برنامه ریزی کنیم . اگر تمام فازهای این چرخه را طی کنیم یادگیری تجربی ، چنانکه به این اسم مشهور است، به تجربه اندک ما محدود نمی شود.
سبک های یادگیری
همه ما به یک روش یاد نمی گیریم. ما گرایش داریم روش هایی را که با آنها راحت تر هستیم انتخاب کنیم و بقیه روشها را کنار بگذاریم. این نکته مهم است که ما از سلیقه مان در مورد سبک های یادگیری باخبر باشیم تا بتوانیم :
از روش های یادگیری مان استفاده کنیم که با آموزش خاصی که فرا می گیریم، سازگار باشد.
یادگیری مان را در روش های ضعیف تر بهبود بخشیم.
نکته مهم آن است که بدانیم سبک های یادگیری خصوصیات فردی افراد نیستند و ما همه در شرایط متفاوت سبک های متفاوتی را به کار می گیریم. هر چند، معمولاً ما یک یا دو سبک را بر بقیه ترجیح می دهیم . به گفته هانری و مامفورد (1984) برای اینکه چرخه یادگیری (چرخه کولب را نگاه کنید ) را کاملاً طی کنیم ، باید هر چهار سبک یادگیری را در پیش گرفت . ضعف یا قبول نکردن هر کدام از این سبک های یادگیری ، فرآیند یادگیری را دچار مانع می کند.
وضعیت های یادگیری
وقتی دانش آموزان در حال کسب مهارت یا دانش جدیدی هستند، اندیشیدن به وضعیت یادگیری شان یعنی میزان توانایی و آگاهی شان از آن سودمند است. اگر یادگیرنده از نیاز خود آگاه نباشد، نمی تواند از پیش نهادهای کمک استفاده کند. دابین چهار وضعیت برای یادگیری پیش نهاد می کند :
یادگیرنده اغلب در حالیکه نسبت به نیازها و ضعفهای آموزشی خود در وضعیت ناکارآمد خود آگاه است، شروع به یادگیری می کند. متاسفانه خیلی از ما در مرحله ناکارآمد ناخودآگاه (آن کس که نداند و نداند که نداند!) هستیم. فهمیدن این وضعیتها برای هدایت یادگیرندگان به وضعیت مطلوب کارآمد ناخودآگاه، مثلاً در راندن یک ماشین، بسیار ضروری است.
انگیزه برای تحصیل در سطوح عالی تر