لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شکست بنیان خانواده در غرب
بسیاری از پدران انگلیسی، فرزندان شخص دیگری را بزرگ میکنند این عنوان یکی از فصل نامههای انگلستان است.به دلیل روند افول اخلاق از هر ۵ پدر انگلیسی یک نفر بدون آنکه بداند فرزند فرد دیگری را به عنوان فرزند خود بزرگ میکند.
●شکست بنیان خانواده در غرب
بسیاری از پدران انگلیسی، فرزندان شخص دیگری را بزرگ میکنند این عنوان یکی از فصل نامههای انگلستان است.به دلیل روند افول اخلاق از هر ۵ پدر انگلیسی یک نفر بدون آنکه بداند فرزند فرد دیگری را به عنوان فرزند خود بزرگ میکند.
به گزارش این فصلنامه که در زمینههای ژنتیکی و بیولوژیکی تحقیق میکند یافتههای آزمایشات ژنتیکی در کشورهای غربی و اروپایی حاکی از آن است که درصد بالایی از مردان بدون آنکه بدانند در اثر خیانت همسرانشان، فرزند شخص دیگری را بزرگ میکنند.
یافتههای این محققان حاکی از آن است که در کشورهایی که قواعد خانوادگی سالمتر هستند این میزان به یک درصد کاهش مییابد حال آنکه در جوامعی که گرفتار معضلات خانوادگی هستند این آمار به ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش مییابد.
محققان این مرکز در بررسی ژنتیکی ۳۱۰۴۹۰ مورد از پدران و فرزندان در کشورهای غربی دریافتند که از هر ۵ پدر انگلیسی یکی بدون آنکه بداند، فرزند شخص دیگری را به عنوان فرزند خود بزرگ میکند.
●نقش تقوا در خانواده
با بررسی این وضعیت اسف بار شاید بهتر بتوان به اهمیت دیدگاه اسلام درباره خانواده پی برد مجموعه ای که باید با محوریت تقوا کانونی سراسر مهر و صفا و یک رنگی بیافریند و به تربیت نسل هایی پاک و الهی بپردازد .
در نظام خانواده ایده آل اسلامی زن و مرد مکمل یکدیگرند که دست در دست هم این مجموعه مقدس را به سوی کمال هدایت می کنند .
اکسیر تقوا در این میان می تواند نقشی اساسی ایفا کند .گاهی عشق با تمام قدرت و عظمتش نمی تواند جلوی فروپاشی بنیان الهی خانواده را به تنهایی بگیرد مخصوصا عشقهایی که بی اساس و بنیان است و بر پایه ملاکات گذرا و ضد اخلاقی استوار است . لذا نقش تقوا در حفظ خانواده و پیشگیری از هرزگی ها و به خطر افتادن نسل ها امری انکار ناپذیر است
●زن و شوهر با تقوا
مرد باتقوا، برای تأمین مخارج خانه، جز به کسب حلال روی نمی آورد، و به غیر از مال حلال مالی قبول نمی کند، او با تحصیل حلال الهی مقیّد به رعایت حقوق تمام افرادی است که از طریق کسب و تجارت با او سروکار دارند، و به عبارت دیگر از وجود او در بیرون از خانه به بندگان خدا ضرر و زیان نمی رسد، او به خاطر تقوای الهی دور حرام نمی گردد، و گنج عفت نفس و قناعت را از دست نمی دهد.
مرد باتقوا چون از کسب و کار فارغ شود، و به خانه بازآید، تمام کوفتگی و خستگی خود را کنار درب خانه می ریزد، و با نشاط و شادی و خوشدلی و خوشحالی وارد خانه می شود، به همسرش لبخند محبت می زند، و زحمات روزانه او را نسبت به نظافت خانه، و پخت و پز، و نگهداری فرزندان خسته نباشید می گوید، و وی را ارج می نهد، و با او و بچه ها با مهربانی و محبت برخورد می کند، و هر یک را درخور شأنش احترام می نماید.
مرد باتقوا گاهی حلال و حرام، و معروف و منکر، و حسنات و سیئات را به اهل بیتش گوشزد می کند، و نمی گذارد آنان در مسئله دین و دینداری دچار غفلت شوند.
مرد باتقوا، همه عمر و وقت خود را صرف بیرون نمی کند، و خنده و نشاط خود را تنها برای دوستان نمی برد، و در مسجد رفتن و شرکت در جلسات مذهبی راه افراط نمی پیماید.
مرد باتقوا به این نکته توجه دارد، که اسلام رعایت اعتدال و اقتصاد را در تمام امور حتی در عبادات سفارش فرموده، و از کم گذاشتن از حق زن و فرزند به بهانه رفت و آمد با دوستان، یا شرکت در مجالس نهی فرموده است.
در هر صورت مرد باتقوا، در همه شئون زندگی آداب لازم را رعایت می نماید، و از این راه به استحکام بنای خانواده، و جلب محبت زن و فرزند کمک می نماید.
زن باتقوا، عفت و عصمت و پاکدامنی خود را حفظ می کند، با شور و شوق به کارِ خانه می رسد، زمینه رفع خستگی شوهر را که محصول کار بیرون است فراهم می نماید، از فرزندان خود به نحو شایسته نگهداری می کند، با شوهر و فرزندان بر اساس اخلاق اسلامی رفتار می کند، از عبادتش غفلت نمیورزد، خانه را کانون عشق و صفا، مهر و محبت، و شور و شوق می نماید.
زن باتقوا از همسرش با تکیه بر اصول الهی اطاعت می کند، به خواسته های بحق او پاسخ مثبت می دهد، از عصبانیت و خشم و کبر می پرهیزد، با اقوام شوهرش با مهر و محبت و اخلاق اسلامی روبرو می شود، بوقت آمدن شوهر از عرصه کار و کسب تا درب خانه به استقبال می رود، و به وقت خروج شوهر وی را بدرقه می کند، و از وی می خواهد جز حلال خدا به خانه نیاور، که ما به حلال خداوند گرچه اندک باشد قناعت می کنیم، و زیر بار حرام نمی رویم، مبادا به بهانه داشتن زن و فرزند، و خرج و مخارج از محدوده مقررات الهی تجاوز کنی، و زندگی را به حرام آلوده نمائی.
زن باتقوا از چشم همچشمی پرهیز دارد، و شوهرش را به خاطر همرنگ شدن با زندگی اقوام خود، یا اقوام شوهرش در تنگنا قرار نمی دهد و او را خجالت زده نمی کند.
چنین زن و شوهری مقبول حق، و منبع خیر، و نمونه بارز انسان الهی هستند، و در سایه آن دو همان خانه ای بوجود می آید که خدا می خواهد، و در فضای آن خانه فرزندانی تربیت می شوند که حق، طلب می کند، در هر صورت زن و شوهر در تمام امور زنگی بر اساس معارف الهی و قواعد اسلامی و قوانین فقهی باید همچون اولیاء الهی هوای یکدیگر را داشته باشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى
ایران حضرت آیه الله العظمـى امام خمینى ( قدس سره الشریف )
قـال رسـول الله صلـى الله علیه و آله و سلـم: انـى تـارک فیکــم الثقلیـن کتاب الله و عترتى أهل بیتى فانهما لـن یفتـرقا حتـى یردا على الحـوض.
الحمدلله و سبحانک اللهم صل علـى محمـد و آله مظاهـر جمـالک و جلالک و خزان أسـرار کتـابک الذى تجلـــى فیه الأحـدیة بجمیع أسمائک حتـى المستأثر منها الذى لایعلمه غیرک و اللعن علـى ظالمیـهم أصل الشجــرة الخبیثة .
و بعد این جانب مناسب مى دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلیـن تذکر دهم ، نه از حیث مقامات غیبى و معنوى و عرفانى که قلـم مثل منـى عاجز است از جسارت در مرتبه اى که عرفان آن بـر تمام دأره وجـود از ملک تا ملکـوت اعلى و از آنجا تا لاهـوت و آنچه در فهم مـن و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت ، اگر نگویم ممتنع است. و نه از آنچه بر بشریت گذشته است از مهجور بـودن از حقایق مقام والاى ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هـر چیز اکبر است جز ثقل اکبـر که اکبـر مطلق است و نه از آنچه گذشته است بـرایـــن دو ثقل از دشمنان خـدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن براى مثل منـى میسر نیست با قصـور اطلاع و وقت محدود ، بلکه مناسب دیدم اشاره اى گذرا و بسیـار کـوتـاه از آنچه بـر ایـن دو ثقل گذشته است بنمـایـم. شاید جمله لـن یفترقا حتـى یردا على الحـوض اشاره باشد براینکه بعد از وجود مقدس رسول الله صلى الله علیه وآله و سلـم هر چه بر یکـى از ایـن دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجـوریت هریک مهجوریت دیگرى است تا آنگاه که ایـن دو مهجـور بر رسـول خدا در حوض وارد شوند. و آیا ایـن حـوض مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است یا چیزى دیگر که به عقل و عرفان بشـر راهى ندارد و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان برایـن دو ودیعه رسـول اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم گذشته برامت مسلمان بلکه بـر بشـریت گذشته است که قلــم از آن عاجز است . و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمیـن است و کتب اهل سنت از صحاe ششگانه تا کتب دیگـر آنان بـا الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبراکرم صلى الله علیه وآله و سلـم به طـور متـواتـر نقل شـده است و ایـن حـدیث شریف حجت قاطع است بـرجمیع بشر بـویژه مسلمانان مذاهب مختلف و بایـد همه مسلمانان که حجت برآنان تمام است جـوابگـوى آن باشنـد و اگـر عذرى بـراى جـاهلان بـى خبـر بـاشـد بـراى علمــاى مذاهب نیست . اکنـون ببینیـم چه گذشته است بـر کتـاب خـدا ایـن ودیعه الهى و مـاتـرک پیامبـر اسلام صلـى الله علیه وآله و سلـم. مسـأل إسف انگیزى که بایـد بـراى آن خـون گـریه کـرد ، پـس از شهادت حضـرت على (ع) شروع شد . خود خـواهان و طاغوتیان ، قـرآن کریـم را وسیله اى کـردنـد بـراى حکـومتهاى ضد قرآنى و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسـر قرآن را از پیامبـر اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم دریافت کرده بودند و نداى انى تارک فیکـم الثقلان در گوششان بود بـا بهانه هاى مختلف و تـوطئه هاى از پیـش تهیه شـده آنان را عقب زده و با قـرآن ، در حقیقت قـرآن را که بـراى بشـریت تا ورود به حوض بزرگتریـن دستـور زندگانى مادى و معنوى بـود و هست از صحنه خارج کردند و برحکـومت عدل الهى که یکـى از آرمانهاى ایـن کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دیـن خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردنـد تا کار به جأى رسیـد که قلـم از شرح آن شرمسار است. و هر چه ایـن بنیان کج به جلـو آمـد کج ها و انحـرافها افزون شـد تا آنجا که قـرآن کـریـم را که بـراى رشـد جهانیـان و نقطه جمع همه مسلمـانـان بلکه عأله بشـرى از مقـام شامخ احـدیت به کشف تام محمدى(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند ، برسانـد و این ولیده علـم الاسمإ را از شر شیاطیـن وطاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رسـانـد و حکـومت را به دست اولیإ الله معصـومیـن علیهم صلـوات الاولیـن و الاخـریـن بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارنـد ، چنان از صحنه خارج نمـودند که گـوئى نقشـى براى هـدایت نـدارد و کار به جأى رسید که نقـش قرآن به دست حکومتهاى جأر و آخـوندهاى خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله اى براى اقامه جور و فساد و تـوجیه ستمگران و معانـدان حق تعالـى شـد و مع الاسف به دست دشمنـان تـوطئه گــر و دوستان جاهل ، قرآن ایـن کتاب سرنوشت ساز ، نقشى جز در گـورستانها و مجالـس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگـى آنان باشد ، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلـى از صحنه خارج شـد ، که دیدیـم اگر کسـى دم از حکـومت اسلامى برمىآورد و از سیاست که نقـش بزرگ اسلام و رسـول بزرگـوار صلـى الله علیه وآله و سلـم و قـرآن و سنت مشحـون آن است سخــن مى گفت گـوئى بزرگتریـن معصیت را مرتکب شده و کلمه آخـوند سیاسى مـوازن با آخـوند بـى دیـن شـده بـود و اکنـون نیز است. و اخیرا قدرتهاى شیطانى بزرگ به وسیله حکـومتهاى منحرف خارج از تعلیمات اسلامـى که خـود را به دروغ به اسلام بسته انـد بـراى محـو قرآن و تثبیت مقاصـد شیطـانـى ابـر قـدرتها ، قـرآن را با خط زیبـا طبع مى کنند و به اطراف مـى فرستند و با ایـن حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مـى کننـد. ما همه دیـدیـم قرآنـى را که محمـدرضا خان پهلوى طبع کرد و عده اى را اغفال کرد و بعضى آخـوندهاى بى خبر از مقاصد اسلامى هـم مداح او بـودند و مى بینیـم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروتهاى بـى پایان مردم را صرف طبع قرآن کریـم و محال تبلیغات مذهب ضـد قرآنـى مـى کند و وهابیت ایـن مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مى کند و مردم و ملتهاى غافل را سـوق به سوى ابر قدرتها مى دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریـم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مـى کند. ما مفتخریـم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مى خـواهد حقایق قرآنـى که سراسـر آن از وحـدت بین مسلمیـن بلکه بشریت دم مى زند ، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگتریـن نسخه نجات دهنـده بشر از جمیع قیـودى که بـر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سـوى فنا و نیستى وبردگى و بندگى طاغوتیان مـى کشانـد ، نجات دهـد. و ما مفتخـریـم که پیرو مذهبـى هستیـم که رسـول خدا مـوسـس آن به إمر خـداوند تعالـى بـوده و امیرالمـومنین على بـن ابى طالب ایـن بنده رها شده از تمام قیود ، مإمـور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است. ما مفتخریـم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگتریـن دستور زندگى مادى و معنوى و بالاتریـن کتاب رهأى بخـش بشر است و دستورات معنوى و حکـومتـى آن بـالاتـریـن راه نجـات است ، از امام معصـوم ما است. ما مفتخریم که أمه معصومیـن از على بـن ابى طالب گرفته تا منجى بشـر حضـرت مهدى صـاحب زمـان علیهم آلاف التحیـات و السلام که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امـور است أمه ما هستند. ما مفتخریـم که ادعیه حیات بخـش که او را قرآن صاعد مـى خـوانند از أمه معصـومیـن ما است. ما به مناجـات شعبـانیه امامـان و دعاى عرفات حسین بـن على علیهما السلام و صحیفه سجادیه ایـن زبـور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خـداوند تعالـى به زهراى مرضیه است از ما است .
ما مفتخریـم که باقرالعلـوم بالاتریـن شخصیت تاریخ است و کسى جز خـداى تعالـى و رسـول صلـى الله علیه وآله و أمه معصـومیــــن علیهم السلام ، مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد ، از مااست.
و مـا مفتخـریـم که مذهب مـا جعفـرى است که فقه مـا که دریــاى بـى پـایان است یکـى از آثـار اوست و مـا مفتخـریـم به همه أمه معصـومیـن علیهم صلـوات الله و متعهد به پیـروى آنـانیــم . ما مفتخریم که أمه معصومیـن ما صلوات الله و سلامه علیهم درراه تعالى دیـن اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکـى از ابعاد آن است در حبـس و تبعیـد به سر برده و عاقبت در راه برانـدازى حکـومتهاى جأرانه و طاغوتیان زمان خـود شهید شـدند. و ما امروز مفتخریم که مـى خـواهیـم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در ایـن راه بزرگ سرنوشت ساز سـر از پـا نشناخته جان و مال و عزیزان خـود را نثـار راه خـدا مى کنند . ما مفتخـریـم که بـانـوان و زنان پیـر و جـوان و خـرد و کلان در صحنه هاى فرهنگـى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریـم فعالیت دارند. و آنان که تـوان جنگ دارند در آمـوزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشـور اسلامـى از واجبـات مهم است شـرکت و از محـرومیتهأى که تـوطئه دشمنان و نا آشنأى دوستـان از احکـام اسلام و قـرآن بـر آنها بلکه بـراسلام و مسلمـانـان تحمیل نمـودنـد ، شجــــاعانه و متعهدانه خـود را رهانـده و از قیـد خـرافاتـى که دشمنان بـراى منافع خود به دست نادانان و بعضـى آخـونـدهاى بـى اطلاع از مصالح مسلمیـن به وجـود آورده بـودند خارج نموده اند. و آنان که تـوان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحـو ارزشمندى که دل ملت را از شـوق و شعف به لـرزه در مـىآورد و دل دشمنان و جاهلان بـدتـر از دشمنان را از خشـم و غضب مـى لـرزاند اشتغال دارنـد. و ما مکـرر دیدیـم که زنان بزرگوارى زینب گونه علیها سلام الله فریاد مى زنند که فرزنـدان خـود را از دست داده و در راه خـداى تعالـى و اسلام عزیز از همه چیز خـود گذشته و مفتخرند به ایـن امر و مـى داننـد آنچه به دست آورده انـد بالاتـر از جنات نعیـم است چه رسـد بمتاع نـاچیز دنیـا ، و ملت مـا بلکه ملتهاى اسلامـى و مستضعفــان جهان مفتخـرنـد به اینکه دشمنان آنان که دشمنـان خـداى بزرگ و قـرآن کریـم و اسلام عزیزند درندگانى هستند که از هیچ جنایت و خیانتـى براى مقاصد شـوم جنایتکارانه خـود دست نمى کشند و براى رسیدن به ریاست و مطامع پست خـود دوست و دشمـن را نمـى شناسنـد و در رإس آنان آمریکا ایـن تروریست بالذات دولتـى است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هـم پیمان او صهیونیست جهانى است که براى رسیدن به مطامع خود جنایاتى مرتکب مى شود که قلم ها از نوشتـن و زبانها از گفتـن آن شرم دارنـد و خیال ابلهانه اسـرأیل بزرگ ، آنان را به هـر جنـایتـى مـى کشـانـد. و ملتهاى اسلامـى و مستضعفـان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنـى ایـن جنایت پیشه دوره گرد ، و حسـن و حسنـى مبارک هـم آخـور با اسرأیل جنایتکارند و در راه خـدمت به آمریکا و اسـرأیل از هیچ خیانتـى به ملتهاى خـود روى گردان نیستنـد. و ما مفتخریـم که دشمـن ما صـدام عفلقـى است که دوست و دشمـن او را به جنایت کارى و نقض حقوق بیـن المللى و حقوق بشـر مـى شناسند و همه مـى داننـد که خیانتکارى او به ملت مظلـوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، کمتـر از خیانت به ملت ایـران نباشـد و مـا و ملتهاى مظلـوم دنیـا مفتخـریـم که رسـانه هـاى گـروهــى و دستگـاههاى تبلیغات جهانـى ، ما و همه مظلـومـان جهان را به هـر جنایت و خیانتـى که ابرقـدرتهاى جنایتکار دستـور مـى دهنـد متهم مـى کننـد . کـدام افتخار بالاتر و والاتـر از اینکه آمریکا با همه ادعاهـایـش و همه سـاز و بـرگهاى جنگیــش و آن همه دولتهاى سرسپرده اش و به دست داشتـن ثروتهاى بـى پایان ملتهاى مظلـوم عقب افتاده و در دست داشتـن تمام رسانه هاى گروهى در مقابل ملت غیور ایران و کشـور حضـرت بقیه الله ارواحنا لمقـدمه الفـدإ آن چنان وامانده و رسـوا شده است که نمى داند به که متـوسل شـود و رو به هر کـس مى کند جـواب رد مى شنـود و ایـن نیست جز به مددهاى غیبـى حضرت بارى تعالى جلت عظمته که ملت ها را بـویژه ملت ایران اسلامى را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهى به نـور اسلام هدایت نمـوده. مـن اکنـون به ملتهاى شـریف ستمـدیـده و به ملت عزیز ایــــران توصیه مى کنـم که از ایـن راه مستقیـم الهى که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطـى که خـداوند به آنها نصیب فرموده است محکـم و استـوار و متعهد و پایدار پاىبند بـوده و لحظه اى از شکـر ایـن نعمت غفلت نکـرده و دستهاى ناپـاک عمال ابرقدرتها چه عمال خارجى و چه عمال داخلـى بدتر از خارجـى تزلزلـى در نیت پاک و اراده آهنیـن آنان رخنه نکند و بدانند که هر چه رسانه هاى گروهى عالم و قدرتهاى شیطانـى غرب و شرق اشتلـم مـى زنند دلیل بر قـدرت الهى آنان است و خـداوند بزرگ سزاى آنان را ، هم در ایـن عالم و هـم در عوالـم دیگر خـواهد داد انه ولـى النعم و بیـده ملکـوت کل شـىء و بـا کمـال جـد و عجز از ملتهاى مسلمان مـى خـواهـم که از أمه اطهار و فـرهنگ سیاسـى ، اجتماعى ، اقتصادى ، نظامى ایـن بزرگ راه نمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانـى و نثـار عزیزان پیـروى کننـد. از آن جمله دست از فقه سنتـى که بیـان گـر مکتب رسـالت و امـامت است و ضامـن رشد و عظمت ملتها است چه احکام اولیه و چه ثانـویه که هر دو مکتب فقه اسلامى است ، ذره اى منحرف نشـوند و به وسـواس خناسان معاند با حق و مذهب گـوش فرا ندهند و بدانند قدمى انحرافى مقدمه سقـوط مذهب و احکام اسلامـى و حکـومت عدل الهى است و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگـر سیـاسـى نمـاز است هـرگز غفلت نکننـد که ایـن نمـاز جمعه از بزرگتـریـن عنایات حق تعالـى بـر جمهورى اسلامـى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى
ایران حضرت آیه الله العظمـى امام خمینى ( قدس سره الشریف )
قـال رسـول الله صلـى الله علیه و آله و سلـم: انـى تـارک فیکــم الثقلیـن کتاب الله و عترتى أهل بیتى فانهما لـن یفتـرقا حتـى یردا على الحـوض.
الحمدلله و سبحانک اللهم صل علـى محمـد و آله مظاهـر جمـالک و جلالک و خزان أسـرار کتـابک الذى تجلـــى فیه الأحـدیة بجمیع أسمائک حتـى المستأثر منها الذى لایعلمه غیرک و اللعن علـى ظالمیـهم أصل الشجــرة الخبیثة .
و بعد این جانب مناسب مى دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلیـن تذکر دهم ، نه از حیث مقامات غیبى و معنوى و عرفانى که قلـم مثل منـى عاجز است از جسارت در مرتبه اى که عرفان آن بـر تمام دأره وجـود از ملک تا ملکـوت اعلى و از آنجا تا لاهـوت و آنچه در فهم مـن و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت ، اگر نگویم ممتنع است. و نه از آنچه بر بشریت گذشته است از مهجور بـودن از حقایق مقام والاى ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هـر چیز اکبر است جز ثقل اکبـر که اکبـر مطلق است و نه از آنچه گذشته است بـرایـــن دو ثقل از دشمنان خـدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن براى مثل منـى میسر نیست با قصـور اطلاع و وقت محدود ، بلکه مناسب دیدم اشاره اى گذرا و بسیـار کـوتـاه از آنچه بـر ایـن دو ثقل گذشته است بنمـایـم. شاید جمله لـن یفترقا حتـى یردا على الحـوض اشاره باشد براینکه بعد از وجود مقدس رسول الله صلى الله علیه وآله و سلـم هر چه بر یکـى از ایـن دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجـوریت هریک مهجوریت دیگرى است تا آنگاه که ایـن دو مهجـور بر رسـول خدا در حوض وارد شوند. و آیا ایـن حـوض مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است یا چیزى دیگر که به عقل و عرفان بشـر راهى ندارد و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان برایـن دو ودیعه رسـول اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم گذشته برامت مسلمان بلکه بـر بشـریت گذشته است که قلــم از آن عاجز است . و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمیـن است و کتب اهل سنت از صحاe ششگانه تا کتب دیگـر آنان بـا الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبراکرم صلى الله علیه وآله و سلـم به طـور متـواتـر نقل شـده است و ایـن حـدیث شریف حجت قاطع است بـرجمیع بشر بـویژه مسلمانان مذاهب مختلف و بایـد همه مسلمانان که حجت برآنان تمام است جـوابگـوى آن باشنـد و اگـر عذرى بـراى جـاهلان بـى خبـر بـاشـد بـراى علمــاى مذاهب نیست . اکنـون ببینیـم چه گذشته است بـر کتـاب خـدا ایـن ودیعه الهى و مـاتـرک پیامبـر اسلام صلـى الله علیه وآله و سلـم. مسـأل إسف انگیزى که بایـد بـراى آن خـون گـریه کـرد ، پـس از شهادت حضـرت على (ع) شروع شد . خود خـواهان و طاغوتیان ، قـرآن کریـم را وسیله اى کـردنـد بـراى حکـومتهاى ضد قرآنى و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسـر قرآن را از پیامبـر اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم دریافت کرده بودند و نداى انى تارک فیکـم الثقلان در گوششان بود بـا بهانه هاى مختلف و تـوطئه هاى از پیـش تهیه شـده آنان را عقب زده و با قـرآن ، در حقیقت قـرآن را که بـراى بشـریت تا ورود به حوض بزرگتریـن دستـور زندگانى مادى و معنوى بـود و هست از صحنه خارج کردند و برحکـومت عدل الهى که یکـى از آرمانهاى ایـن کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دیـن خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردنـد تا کار به جأى رسیـد که قلـم از شرح آن شرمسار است. و هر چه ایـن بنیان کج به جلـو آمـد کج ها و انحـرافها افزون شـد تا آنجا که قـرآن کـریـم را که بـراى رشـد جهانیـان و نقطه جمع همه مسلمـانـان بلکه عأله بشـرى از مقـام شامخ احـدیت به کشف تام محمدى(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند ، برسانـد و این ولیده علـم الاسمإ را از شر شیاطیـن وطاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رسـانـد و حکـومت را به دست اولیإ الله معصـومیـن علیهم صلـوات الاولیـن و الاخـریـن بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارنـد ، چنان از صحنه خارج نمـودند که گـوئى نقشـى براى هـدایت نـدارد و کار به جأى رسید که نقـش قرآن به دست حکومتهاى جأر و آخـوندهاى خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله اى براى اقامه جور و فساد و تـوجیه ستمگران و معانـدان حق تعالـى شـد و مع الاسف به دست دشمنـان تـوطئه گــر و دوستان جاهل ، قرآن ایـن کتاب سرنوشت ساز ، نقشى جز در گـورستانها و مجالـس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگـى آنان باشد ، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلـى از صحنه خارج شـد ، که دیدیـم اگر کسـى دم از حکـومت اسلامى برمىآورد و از سیاست که نقـش بزرگ اسلام و رسـول بزرگـوار صلـى الله علیه وآله و سلـم و قـرآن و سنت مشحـون آن است سخــن مى گفت گـوئى بزرگتریـن معصیت را مرتکب شده و کلمه آخـوند سیاسى مـوازن با آخـوند بـى دیـن شـده بـود و اکنـون نیز است. و اخیرا قدرتهاى شیطانى بزرگ به وسیله حکـومتهاى منحرف خارج از تعلیمات اسلامـى که خـود را به دروغ به اسلام بسته انـد بـراى محـو قرآن و تثبیت مقاصـد شیطـانـى ابـر قـدرتها ، قـرآن را با خط زیبـا طبع مى کنند و به اطراف مـى فرستند و با ایـن حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مـى کننـد. ما همه دیـدیـم قرآنـى را که محمـدرضا خان پهلوى طبع کرد و عده اى را اغفال کرد و بعضى آخـوندهاى بى خبر از مقاصد اسلامى هـم مداح او بـودند و مى بینیـم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروتهاى بـى پایان مردم را صرف طبع قرآن کریـم و محال تبلیغات مذهب ضـد قرآنـى مـى کند و وهابیت ایـن مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مى کند و مردم و ملتهاى غافل را سـوق به سوى ابر قدرتها مى دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریـم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مـى کند. ما مفتخریـم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مى خـواهد حقایق قرآنـى که سراسـر آن از وحـدت بین مسلمیـن بلکه بشریت دم مى زند ، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگتریـن نسخه نجات دهنـده بشر از جمیع قیـودى که بـر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سـوى فنا و نیستى وبردگى و بندگى طاغوتیان مـى کشانـد ، نجات دهـد. و ما مفتخـریـم که پیرو مذهبـى هستیـم که رسـول خدا مـوسـس آن به إمر خـداوند تعالـى بـوده و امیرالمـومنین على بـن ابى طالب ایـن بنده رها شده از تمام قیود ، مإمـور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است. ما مفتخریـم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگتریـن دستور زندگى مادى و معنوى و بالاتریـن کتاب رهأى بخـش بشر است و دستورات معنوى و حکـومتـى آن بـالاتـریـن راه نجـات است ، از امام معصـوم ما است. ما مفتخریم که أمه معصومیـن از على بـن ابى طالب گرفته تا منجى بشـر حضـرت مهدى صـاحب زمـان علیهم آلاف التحیـات و السلام که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امـور است أمه ما هستند. ما مفتخریـم که ادعیه حیات بخـش که او را قرآن صاعد مـى خـوانند از أمه معصـومیـن ما است. ما به مناجـات شعبـانیه امامـان و دعاى عرفات حسین بـن على علیهما السلام و صحیفه سجادیه ایـن زبـور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خـداوند تعالـى به زهراى مرضیه است از ما است .
ما مفتخریـم که باقرالعلـوم بالاتریـن شخصیت تاریخ است و کسى جز خـداى تعالـى و رسـول صلـى الله علیه وآله و أمه معصـومیــــن علیهم السلام ، مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد ، از مااست.
و مـا مفتخـریـم که مذهب مـا جعفـرى است که فقه مـا که دریــاى بـى پـایان است یکـى از آثـار اوست و مـا مفتخـریـم به همه أمه معصـومیـن علیهم صلـوات الله و متعهد به پیـروى آنـانیــم . ما مفتخریم که أمه معصومیـن ما صلوات الله و سلامه علیهم درراه تعالى دیـن اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکـى از ابعاد آن است در حبـس و تبعیـد به سر برده و عاقبت در راه برانـدازى حکـومتهاى جأرانه و طاغوتیان زمان خـود شهید شـدند. و ما امروز مفتخریم که مـى خـواهیـم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در ایـن راه بزرگ سرنوشت ساز سـر از پـا نشناخته جان و مال و عزیزان خـود را نثـار راه خـدا مى کنند . ما مفتخـریـم که بـانـوان و زنان پیـر و جـوان و خـرد و کلان در صحنه هاى فرهنگـى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریـم فعالیت دارند. و آنان که تـوان جنگ دارند در آمـوزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشـور اسلامـى از واجبـات مهم است شـرکت و از محـرومیتهأى که تـوطئه دشمنان و نا آشنأى دوستـان از احکـام اسلام و قـرآن بـر آنها بلکه بـراسلام و مسلمـانـان تحمیل نمـودنـد ، شجــــاعانه و متعهدانه خـود را رهانـده و از قیـد خـرافاتـى که دشمنان بـراى منافع خود به دست نادانان و بعضـى آخـونـدهاى بـى اطلاع از مصالح مسلمیـن به وجـود آورده بـودند خارج نموده اند. و آنان که تـوان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحـو ارزشمندى که دل ملت را از شـوق و شعف به لـرزه در مـىآورد و دل دشمنان و جاهلان بـدتـر از دشمنان را از خشـم و غضب مـى لـرزاند اشتغال دارنـد. و ما مکـرر دیدیـم که زنان بزرگوارى زینب گونه علیها سلام الله فریاد مى زنند که فرزنـدان خـود را از دست داده و در راه خـداى تعالـى و اسلام عزیز از همه چیز خـود گذشته و مفتخرند به ایـن امر و مـى داننـد آنچه به دست آورده انـد بالاتـر از جنات نعیـم است چه رسـد بمتاع نـاچیز دنیـا ، و ملت مـا بلکه ملتهاى اسلامـى و مستضعفــان جهان مفتخـرنـد به اینکه دشمنان آنان که دشمنـان خـداى بزرگ و قـرآن کریـم و اسلام عزیزند درندگانى هستند که از هیچ جنایت و خیانتـى براى مقاصد شـوم جنایتکارانه خـود دست نمى کشند و براى رسیدن به ریاست و مطامع پست خـود دوست و دشمـن را نمـى شناسنـد و در رإس آنان آمریکا ایـن تروریست بالذات دولتـى است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هـم پیمان او صهیونیست جهانى است که براى رسیدن به مطامع خود جنایاتى مرتکب مى شود که قلم ها از نوشتـن و زبانها از گفتـن آن شرم دارنـد و خیال ابلهانه اسـرأیل بزرگ ، آنان را به هـر جنـایتـى مـى کشـانـد. و ملتهاى اسلامـى و مستضعفـان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنـى ایـن جنایت پیشه دوره گرد ، و حسـن و حسنـى مبارک هـم آخـور با اسرأیل جنایتکارند و در راه خـدمت به آمریکا و اسـرأیل از هیچ خیانتـى به ملتهاى خـود روى گردان نیستنـد. و ما مفتخریـم که دشمـن ما صـدام عفلقـى است که دوست و دشمـن او را به جنایت کارى و نقض حقوق بیـن المللى و حقوق بشـر مـى شناسند و همه مـى داننـد که خیانتکارى او به ملت مظلـوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، کمتـر از خیانت به ملت ایـران نباشـد و مـا و ملتهاى مظلـوم دنیـا مفتخـریـم که رسـانه هـاى گـروهــى و دستگـاههاى تبلیغات جهانـى ، ما و همه مظلـومـان جهان را به هـر جنایت و خیانتـى که ابرقـدرتهاى جنایتکار دستـور مـى دهنـد متهم مـى کننـد . کـدام افتخار بالاتر و والاتـر از اینکه آمریکا با همه ادعاهـایـش و همه سـاز و بـرگهاى جنگیــش و آن همه دولتهاى سرسپرده اش و به دست داشتـن ثروتهاى بـى پایان ملتهاى مظلـوم عقب افتاده و در دست داشتـن تمام رسانه هاى گروهى در مقابل ملت غیور ایران و کشـور حضـرت بقیه الله ارواحنا لمقـدمه الفـدإ آن چنان وامانده و رسـوا شده است که نمى داند به که متـوسل شـود و رو به هر کـس مى کند جـواب رد مى شنـود و ایـن نیست جز به مددهاى غیبـى حضرت بارى تعالى جلت عظمته که ملت ها را بـویژه ملت ایران اسلامى را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهى به نـور اسلام هدایت نمـوده. مـن اکنـون به ملتهاى شـریف ستمـدیـده و به ملت عزیز ایــــران توصیه مى کنـم که از ایـن راه مستقیـم الهى که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطـى که خـداوند به آنها نصیب فرموده است محکـم و استـوار و متعهد و پایدار پاىبند بـوده و لحظه اى از شکـر ایـن نعمت غفلت نکـرده و دستهاى ناپـاک عمال ابرقدرتها چه عمال خارجى و چه عمال داخلـى بدتر از خارجـى تزلزلـى در نیت پاک و اراده آهنیـن آنان رخنه نکند و بدانند که هر چه رسانه هاى گروهى عالم و قدرتهاى شیطانـى غرب و شرق اشتلـم مـى زنند دلیل بر قـدرت الهى آنان است و خـداوند بزرگ سزاى آنان را ، هم در ایـن عالم و هـم در عوالـم دیگر خـواهد داد انه ولـى النعم و بیـده ملکـوت کل شـىء و بـا کمـال جـد و عجز از ملتهاى مسلمان مـى خـواهـم که از أمه اطهار و فـرهنگ سیاسـى ، اجتماعى ، اقتصادى ، نظامى ایـن بزرگ راه نمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانـى و نثـار عزیزان پیـروى کننـد. از آن جمله دست از فقه سنتـى که بیـان گـر مکتب رسـالت و امـامت است و ضامـن رشد و عظمت ملتها است چه احکام اولیه و چه ثانـویه که هر دو مکتب فقه اسلامى است ، ذره اى منحرف نشـوند و به وسـواس خناسان معاند با حق و مذهب گـوش فرا ندهند و بدانند قدمى انحرافى مقدمه سقـوط مذهب و احکام اسلامـى و حکـومت عدل الهى است و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگـر سیـاسـى نمـاز است هـرگز غفلت نکننـد که ایـن نمـاز جمعه از بزرگتـریـن عنایات حق تعالـى بـر جمهورى اسلامـى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى
ایران حضرت آیه الله العظمـى امام خمینى ( قدس سره الشریف )
قـال رسـول الله صلـى الله علیه و آله و سلـم: انـى تـارک فیکــم الثقلیـن کتاب الله و عترتى أهل بیتى فانهما لـن یفتـرقا حتـى یردا على الحـوض.
الحمدلله و سبحانک اللهم صل علـى محمـد و آله مظاهـر جمـالک و جلالک و خزان أسـرار کتـابک الذى تجلـــى فیه الأحـدیة بجمیع أسمائک حتـى المستأثر منها الذى لایعلمه غیرک و اللعن علـى ظالمیـهم أصل الشجــرة الخبیثة .
و بعد این جانب مناسب مى دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلیـن تذکر دهم ، نه از حیث مقامات غیبى و معنوى و عرفانى که قلـم مثل منـى عاجز است از جسارت در مرتبه اى که عرفان آن بـر تمام دأره وجـود از ملک تا ملکـوت اعلى و از آنجا تا لاهـوت و آنچه در فهم مـن و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت ، اگر نگویم ممتنع است. و نه از آنچه بر بشریت گذشته است از مهجور بـودن از حقایق مقام والاى ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هـر چیز اکبر است جز ثقل اکبـر که اکبـر مطلق است و نه از آنچه گذشته است بـرایـــن دو ثقل از دشمنان خـدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن براى مثل منـى میسر نیست با قصـور اطلاع و وقت محدود ، بلکه مناسب دیدم اشاره اى گذرا و بسیـار کـوتـاه از آنچه بـر ایـن دو ثقل گذشته است بنمـایـم. شاید جمله لـن یفترقا حتـى یردا على الحـوض اشاره باشد براینکه بعد از وجود مقدس رسول الله صلى الله علیه وآله و سلـم هر چه بر یکـى از ایـن دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجـوریت هریک مهجوریت دیگرى است تا آنگاه که ایـن دو مهجـور بر رسـول خدا در حوض وارد شوند. و آیا ایـن حـوض مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است یا چیزى دیگر که به عقل و عرفان بشـر راهى ندارد و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان برایـن دو ودیعه رسـول اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم گذشته برامت مسلمان بلکه بـر بشـریت گذشته است که قلــم از آن عاجز است . و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمیـن است و کتب اهل سنت از صحاe ششگانه تا کتب دیگـر آنان بـا الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبراکرم صلى الله علیه وآله و سلـم به طـور متـواتـر نقل شـده است و ایـن حـدیث شریف حجت قاطع است بـرجمیع بشر بـویژه مسلمانان مذاهب مختلف و بایـد همه مسلمانان که حجت برآنان تمام است جـوابگـوى آن باشنـد و اگـر عذرى بـراى جـاهلان بـى خبـر بـاشـد بـراى علمــاى مذاهب نیست . اکنـون ببینیـم چه گذشته است بـر کتـاب خـدا ایـن ودیعه الهى و مـاتـرک پیامبـر اسلام صلـى الله علیه وآله و سلـم. مسـأل إسف انگیزى که بایـد بـراى آن خـون گـریه کـرد ، پـس از شهادت حضـرت على (ع) شروع شد . خود خـواهان و طاغوتیان ، قـرآن کریـم را وسیله اى کـردنـد بـراى حکـومتهاى ضد قرآنى و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسـر قرآن را از پیامبـر اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم دریافت کرده بودند و نداى انى تارک فیکـم الثقلان در گوششان بود بـا بهانه هاى مختلف و تـوطئه هاى از پیـش تهیه شـده آنان را عقب زده و با قـرآن ، در حقیقت قـرآن را که بـراى بشـریت تا ورود به حوض بزرگتریـن دستـور زندگانى مادى و معنوى بـود و هست از صحنه خارج کردند و برحکـومت عدل الهى که یکـى از آرمانهاى ایـن کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دیـن خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردنـد تا کار به جأى رسیـد که قلـم از شرح آن شرمسار است. و هر چه ایـن بنیان کج به جلـو آمـد کج ها و انحـرافها افزون شـد تا آنجا که قـرآن کـریـم را که بـراى رشـد جهانیـان و نقطه جمع همه مسلمـانـان بلکه عأله بشـرى از مقـام شامخ احـدیت به کشف تام محمدى(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند ، برسانـد و این ولیده علـم الاسمإ را از شر شیاطیـن وطاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رسـانـد و حکـومت را به دست اولیإ الله معصـومیـن علیهم صلـوات الاولیـن و الاخـریـن بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارنـد ، چنان از صحنه خارج نمـودند که گـوئى نقشـى براى هـدایت نـدارد و کار به جأى رسید که نقـش قرآن به دست حکومتهاى جأر و آخـوندهاى خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله اى براى اقامه جور و فساد و تـوجیه ستمگران و معانـدان حق تعالـى شـد و مع الاسف به دست دشمنـان تـوطئه گــر و دوستان جاهل ، قرآن ایـن کتاب سرنوشت ساز ، نقشى جز در گـورستانها و مجالـس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگـى آنان باشد ، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلـى از صحنه خارج شـد ، که دیدیـم اگر کسـى دم از حکـومت اسلامى برمىآورد و از سیاست که نقـش بزرگ اسلام و رسـول بزرگـوار صلـى الله علیه وآله و سلـم و قـرآن و سنت مشحـون آن است سخــن مى گفت گـوئى بزرگتریـن معصیت را مرتکب شده و کلمه آخـوند سیاسى مـوازن با آخـوند بـى دیـن شـده بـود و اکنـون نیز است. و اخیرا قدرتهاى شیطانى بزرگ به وسیله حکـومتهاى منحرف خارج از تعلیمات اسلامـى که خـود را به دروغ به اسلام بسته انـد بـراى محـو قرآن و تثبیت مقاصـد شیطـانـى ابـر قـدرتها ، قـرآن را با خط زیبـا طبع مى کنند و به اطراف مـى فرستند و با ایـن حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مـى کننـد. ما همه دیـدیـم قرآنـى را که محمـدرضا خان پهلوى طبع کرد و عده اى را اغفال کرد و بعضى آخـوندهاى بى خبر از مقاصد اسلامى هـم مداح او بـودند و مى بینیـم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروتهاى بـى پایان مردم را صرف طبع قرآن کریـم و محال تبلیغات مذهب ضـد قرآنـى مـى کند و وهابیت ایـن مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مى کند و مردم و ملتهاى غافل را سـوق به سوى ابر قدرتها مى دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریـم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مـى کند. ما مفتخریـم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مى خـواهد حقایق قرآنـى که سراسـر آن از وحـدت بین مسلمیـن بلکه بشریت دم مى زند ، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگتریـن نسخه نجات دهنـده بشر از جمیع قیـودى که بـر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سـوى فنا و نیستى وبردگى و بندگى طاغوتیان مـى کشانـد ، نجات دهـد. و ما مفتخـریـم که پیرو مذهبـى هستیـم که رسـول خدا مـوسـس آن به إمر خـداوند تعالـى بـوده و امیرالمـومنین على بـن ابى طالب ایـن بنده رها شده از تمام قیود ، مإمـور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است. ما مفتخریـم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگتریـن دستور زندگى مادى و معنوى و بالاتریـن کتاب رهأى بخـش بشر است و دستورات معنوى و حکـومتـى آن بـالاتـریـن راه نجـات است ، از امام معصـوم ما است. ما مفتخریم که أمه معصومیـن از على بـن ابى طالب گرفته تا منجى بشـر حضـرت مهدى صـاحب زمـان علیهم آلاف التحیـات و السلام که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امـور است أمه ما هستند. ما مفتخریـم که ادعیه حیات بخـش که او را قرآن صاعد مـى خـوانند از أمه معصـومیـن ما است. ما به مناجـات شعبـانیه امامـان و دعاى عرفات حسین بـن على علیهما السلام و صحیفه سجادیه ایـن زبـور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خـداوند تعالـى به زهراى مرضیه است از ما است .
ما مفتخریـم که باقرالعلـوم بالاتریـن شخصیت تاریخ است و کسى جز خـداى تعالـى و رسـول صلـى الله علیه وآله و أمه معصـومیــــن علیهم السلام ، مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد ، از مااست.
و مـا مفتخـریـم که مذهب مـا جعفـرى است که فقه مـا که دریــاى بـى پـایان است یکـى از آثـار اوست و مـا مفتخـریـم به همه أمه معصـومیـن علیهم صلـوات الله و متعهد به پیـروى آنـانیــم . ما مفتخریم که أمه معصومیـن ما صلوات الله و سلامه علیهم درراه تعالى دیـن اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکـى از ابعاد آن است در حبـس و تبعیـد به سر برده و عاقبت در راه برانـدازى حکـومتهاى جأرانه و طاغوتیان زمان خـود شهید شـدند. و ما امروز مفتخریم که مـى خـواهیـم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در ایـن راه بزرگ سرنوشت ساز سـر از پـا نشناخته جان و مال و عزیزان خـود را نثـار راه خـدا مى کنند . ما مفتخـریـم که بـانـوان و زنان پیـر و جـوان و خـرد و کلان در صحنه هاى فرهنگـى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریـم فعالیت دارند. و آنان که تـوان جنگ دارند در آمـوزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشـور اسلامـى از واجبـات مهم است شـرکت و از محـرومیتهأى که تـوطئه دشمنان و نا آشنأى دوستـان از احکـام اسلام و قـرآن بـر آنها بلکه بـراسلام و مسلمـانـان تحمیل نمـودنـد ، شجــــاعانه و متعهدانه خـود را رهانـده و از قیـد خـرافاتـى که دشمنان بـراى منافع خود به دست نادانان و بعضـى آخـونـدهاى بـى اطلاع از مصالح مسلمیـن به وجـود آورده بـودند خارج نموده اند. و آنان که تـوان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحـو ارزشمندى که دل ملت را از شـوق و شعف به لـرزه در مـىآورد و دل دشمنان و جاهلان بـدتـر از دشمنان را از خشـم و غضب مـى لـرزاند اشتغال دارنـد. و ما مکـرر دیدیـم که زنان بزرگوارى زینب گونه علیها سلام الله فریاد مى زنند که فرزنـدان خـود را از دست داده و در راه خـداى تعالـى و اسلام عزیز از همه چیز خـود گذشته و مفتخرند به ایـن امر و مـى داننـد آنچه به دست آورده انـد بالاتـر از جنات نعیـم است چه رسـد بمتاع نـاچیز دنیـا ، و ملت مـا بلکه ملتهاى اسلامـى و مستضعفــان جهان مفتخـرنـد به اینکه دشمنان آنان که دشمنـان خـداى بزرگ و قـرآن کریـم و اسلام عزیزند درندگانى هستند که از هیچ جنایت و خیانتـى براى مقاصد شـوم جنایتکارانه خـود دست نمى کشند و براى رسیدن به ریاست و مطامع پست خـود دوست و دشمـن را نمـى شناسنـد و در رإس آنان آمریکا ایـن تروریست بالذات دولتـى است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هـم پیمان او صهیونیست جهانى است که براى رسیدن به مطامع خود جنایاتى مرتکب مى شود که قلم ها از نوشتـن و زبانها از گفتـن آن شرم دارنـد و خیال ابلهانه اسـرأیل بزرگ ، آنان را به هـر جنـایتـى مـى کشـانـد. و ملتهاى اسلامـى و مستضعفـان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنـى ایـن جنایت پیشه دوره گرد ، و حسـن و حسنـى مبارک هـم آخـور با اسرأیل جنایتکارند و در راه خـدمت به آمریکا و اسـرأیل از هیچ خیانتـى به ملتهاى خـود روى گردان نیستنـد. و ما مفتخریـم که دشمـن ما صـدام عفلقـى است که دوست و دشمـن او را به جنایت کارى و نقض حقوق بیـن المللى و حقوق بشـر مـى شناسند و همه مـى داننـد که خیانتکارى او به ملت مظلـوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، کمتـر از خیانت به ملت ایـران نباشـد و مـا و ملتهاى مظلـوم دنیـا مفتخـریـم که رسـانه هـاى گـروهــى و دستگـاههاى تبلیغات جهانـى ، ما و همه مظلـومـان جهان را به هـر جنایت و خیانتـى که ابرقـدرتهاى جنایتکار دستـور مـى دهنـد متهم مـى کننـد . کـدام افتخار بالاتر و والاتـر از اینکه آمریکا با همه ادعاهـایـش و همه سـاز و بـرگهاى جنگیــش و آن همه دولتهاى سرسپرده اش و به دست داشتـن ثروتهاى بـى پایان ملتهاى مظلـوم عقب افتاده و در دست داشتـن تمام رسانه هاى گروهى در مقابل ملت غیور ایران و کشـور حضـرت بقیه الله ارواحنا لمقـدمه الفـدإ آن چنان وامانده و رسـوا شده است که نمى داند به که متـوسل شـود و رو به هر کـس مى کند جـواب رد مى شنـود و ایـن نیست جز به مددهاى غیبـى حضرت بارى تعالى جلت عظمته که ملت ها را بـویژه ملت ایران اسلامى را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهى به نـور اسلام هدایت نمـوده. مـن اکنـون به ملتهاى شـریف ستمـدیـده و به ملت عزیز ایــــران توصیه مى کنـم که از ایـن راه مستقیـم الهى که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطـى که خـداوند به آنها نصیب فرموده است محکـم و استـوار و متعهد و پایدار پاىبند بـوده و لحظه اى از شکـر ایـن نعمت غفلت نکـرده و دستهاى ناپـاک عمال ابرقدرتها چه عمال خارجى و چه عمال داخلـى بدتر از خارجـى تزلزلـى در نیت پاک و اراده آهنیـن آنان رخنه نکند و بدانند که هر چه رسانه هاى گروهى عالم و قدرتهاى شیطانـى غرب و شرق اشتلـم مـى زنند دلیل بر قـدرت الهى آنان است و خـداوند بزرگ سزاى آنان را ، هم در ایـن عالم و هـم در عوالـم دیگر خـواهد داد انه ولـى النعم و بیـده ملکـوت کل شـىء و بـا کمـال جـد و عجز از ملتهاى مسلمان مـى خـواهـم که از أمه اطهار و فـرهنگ سیاسـى ، اجتماعى ، اقتصادى ، نظامى ایـن بزرگ راه نمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانـى و نثـار عزیزان پیـروى کننـد. از آن جمله دست از فقه سنتـى که بیـان گـر مکتب رسـالت و امـامت است و ضامـن رشد و عظمت ملتها است چه احکام اولیه و چه ثانـویه که هر دو مکتب فقه اسلامى است ، ذره اى منحرف نشـوند و به وسـواس خناسان معاند با حق و مذهب گـوش فرا ندهند و بدانند قدمى انحرافى مقدمه سقـوط مذهب و احکام اسلامـى و حکـومت عدل الهى است و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگـر سیـاسـى نمـاز است هـرگز غفلت نکننـد که ایـن نمـاز جمعه از بزرگتـریـن عنایات حق تعالـى بـر جمهورى اسلامـى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى
ایران حضرت آیه الله العظمـى امام خمینى ( قدس سره الشریف )
قـال رسـول الله صلـى الله علیه و آله و سلـم: انـى تـارک فیکــم الثقلیـن کتاب الله و عترتى أهل بیتى فانهما لـن یفتـرقا حتـى یردا على الحـوض.
الحمدلله و سبحانک اللهم صل علـى محمـد و آله مظاهـر جمـالک و جلالک و خزان أسـرار کتـابک الذى تجلـــى فیه الأحـدیة بجمیع أسمائک حتـى المستأثر منها الذى لایعلمه غیرک و اللعن علـى ظالمیـهم أصل الشجــرة الخبیثة .
و بعد این جانب مناسب مى دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلیـن تذکر دهم ، نه از حیث مقامات غیبى و معنوى و عرفانى که قلـم مثل منـى عاجز است از جسارت در مرتبه اى که عرفان آن بـر تمام دأره وجـود از ملک تا ملکـوت اعلى و از آنجا تا لاهـوت و آنچه در فهم مـن و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت ، اگر نگویم ممتنع است. و نه از آنچه بر بشریت گذشته است از مهجور بـودن از حقایق مقام والاى ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هـر چیز اکبر است جز ثقل اکبـر که اکبـر مطلق است و نه از آنچه گذشته است بـرایـــن دو ثقل از دشمنان خـدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن براى مثل منـى میسر نیست با قصـور اطلاع و وقت محدود ، بلکه مناسب دیدم اشاره اى گذرا و بسیـار کـوتـاه از آنچه بـر ایـن دو ثقل گذشته است بنمـایـم. شاید جمله لـن یفترقا حتـى یردا على الحـوض اشاره باشد براینکه بعد از وجود مقدس رسول الله صلى الله علیه وآله و سلـم هر چه بر یکـى از ایـن دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجـوریت هریک مهجوریت دیگرى است تا آنگاه که ایـن دو مهجـور بر رسـول خدا در حوض وارد شوند. و آیا ایـن حـوض مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است یا چیزى دیگر که به عقل و عرفان بشـر راهى ندارد و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان برایـن دو ودیعه رسـول اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم گذشته برامت مسلمان بلکه بـر بشـریت گذشته است که قلــم از آن عاجز است . و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمیـن است و کتب اهل سنت از صحاe ششگانه تا کتب دیگـر آنان بـا الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبراکرم صلى الله علیه وآله و سلـم به طـور متـواتـر نقل شـده است و ایـن حـدیث شریف حجت قاطع است بـرجمیع بشر بـویژه مسلمانان مذاهب مختلف و بایـد همه مسلمانان که حجت برآنان تمام است جـوابگـوى آن باشنـد و اگـر عذرى بـراى جـاهلان بـى خبـر بـاشـد بـراى علمــاى مذاهب نیست . اکنـون ببینیـم چه گذشته است بـر کتـاب خـدا ایـن ودیعه الهى و مـاتـرک پیامبـر اسلام صلـى الله علیه وآله و سلـم. مسـأل إسف انگیزى که بایـد بـراى آن خـون گـریه کـرد ، پـس از شهادت حضـرت على (ع) شروع شد . خود خـواهان و طاغوتیان ، قـرآن کریـم را وسیله اى کـردنـد بـراى حکـومتهاى ضد قرآنى و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسـر قرآن را از پیامبـر اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم دریافت کرده بودند و نداى انى تارک فیکـم الثقلان در گوششان بود بـا بهانه هاى مختلف و تـوطئه هاى از پیـش تهیه شـده آنان را عقب زده و با قـرآن ، در حقیقت قـرآن را که بـراى بشـریت تا ورود به حوض بزرگتریـن دستـور زندگانى مادى و معنوى بـود و هست از صحنه خارج کردند و برحکـومت عدل الهى که یکـى از آرمانهاى ایـن کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دیـن خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردنـد تا کار به جأى رسیـد که قلـم از شرح آن شرمسار است. و هر چه ایـن بنیان کج به جلـو آمـد کج ها و انحـرافها افزون شـد تا آنجا که قـرآن کـریـم را که بـراى رشـد جهانیـان و نقطه جمع همه مسلمـانـان بلکه عأله بشـرى از مقـام شامخ احـدیت به کشف تام محمدى(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند ، برسانـد و این ولیده علـم الاسمإ را از شر شیاطیـن وطاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رسـانـد و حکـومت را به دست اولیإ الله معصـومیـن علیهم صلـوات الاولیـن و الاخـریـن بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارنـد ، چنان از صحنه خارج نمـودند که گـوئى نقشـى براى هـدایت نـدارد و کار به جأى رسید که نقـش قرآن به دست حکومتهاى جأر و آخـوندهاى خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله اى براى اقامه جور و فساد و تـوجیه ستمگران و معانـدان حق تعالـى شـد و مع الاسف به دست دشمنـان تـوطئه گــر و دوستان جاهل ، قرآن ایـن کتاب سرنوشت ساز ، نقشى جز در گـورستانها و مجالـس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگـى آنان باشد ، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلـى از صحنه خارج شـد ، که دیدیـم اگر کسـى دم از حکـومت اسلامى برمىآورد و از سیاست که نقـش بزرگ اسلام و رسـول بزرگـوار صلـى الله علیه وآله و سلـم و قـرآن و سنت مشحـون آن است سخــن مى گفت گـوئى بزرگتریـن معصیت را مرتکب شده و کلمه آخـوند سیاسى مـوازن با آخـوند بـى دیـن شـده بـود و اکنـون نیز است. و اخیرا قدرتهاى شیطانى بزرگ به وسیله حکـومتهاى منحرف خارج از تعلیمات اسلامـى که خـود را به دروغ به اسلام بسته انـد بـراى محـو قرآن و تثبیت مقاصـد شیطـانـى ابـر قـدرتها ، قـرآن را با خط زیبـا طبع مى کنند و به اطراف مـى فرستند و با ایـن حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مـى کننـد. ما همه دیـدیـم قرآنـى را که محمـدرضا خان پهلوى طبع کرد و عده اى را اغفال کرد و بعضى آخـوندهاى بى خبر از مقاصد اسلامى هـم مداح او بـودند و مى بینیـم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروتهاى بـى پایان مردم را صرف طبع قرآن کریـم و محال تبلیغات مذهب ضـد قرآنـى مـى کند و وهابیت ایـن مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مى کند و مردم و ملتهاى غافل را سـوق به سوى ابر قدرتها مى دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریـم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مـى کند. ما مفتخریـم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مى خـواهد حقایق قرآنـى که سراسـر آن از وحـدت بین مسلمیـن بلکه بشریت دم مى زند ، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگتریـن نسخه نجات دهنـده بشر از جمیع قیـودى که بـر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سـوى فنا و نیستى وبردگى و بندگى طاغوتیان مـى کشانـد ، نجات دهـد. و ما مفتخـریـم که پیرو مذهبـى هستیـم که رسـول خدا مـوسـس آن به إمر خـداوند تعالـى بـوده و امیرالمـومنین على بـن ابى طالب ایـن بنده رها شده از تمام قیود ، مإمـور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است. ما مفتخریـم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگتریـن دستور زندگى مادى و معنوى و بالاتریـن کتاب رهأى بخـش بشر است و دستورات معنوى و حکـومتـى آن بـالاتـریـن راه نجـات است ، از امام معصـوم ما است. ما مفتخریم که أمه معصومیـن از على بـن ابى طالب گرفته تا منجى بشـر حضـرت مهدى صـاحب زمـان علیهم آلاف التحیـات و السلام که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امـور است أمه ما هستند. ما مفتخریـم که ادعیه حیات بخـش که او را قرآن صاعد مـى خـوانند از أمه معصـومیـن ما است. ما به مناجـات شعبـانیه امامـان و دعاى عرفات حسین بـن على علیهما السلام و صحیفه سجادیه ایـن زبـور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خـداوند تعالـى به زهراى مرضیه است از ما است .
ما مفتخریـم که باقرالعلـوم بالاتریـن شخصیت تاریخ است و کسى جز خـداى تعالـى و رسـول صلـى الله علیه وآله و أمه معصـومیــــن علیهم السلام ، مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد ، از مااست.
و مـا مفتخـریـم که مذهب مـا جعفـرى است که فقه مـا که دریــاى بـى پـایان است یکـى از آثـار اوست و مـا مفتخـریـم به همه أمه معصـومیـن علیهم صلـوات الله و متعهد به پیـروى آنـانیــم . ما مفتخریم که أمه معصومیـن ما صلوات الله و سلامه علیهم درراه تعالى دیـن اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکـى از ابعاد آن است در حبـس و تبعیـد به سر برده و عاقبت در راه برانـدازى حکـومتهاى جأرانه و طاغوتیان زمان خـود شهید شـدند. و ما امروز مفتخریم که مـى خـواهیـم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در ایـن راه بزرگ سرنوشت ساز سـر از پـا نشناخته جان و مال و عزیزان خـود را نثـار راه خـدا مى کنند . ما مفتخـریـم که بـانـوان و زنان پیـر و جـوان و خـرد و کلان در صحنه هاى فرهنگـى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریـم فعالیت دارند. و آنان که تـوان جنگ دارند در آمـوزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشـور اسلامـى از واجبـات مهم است شـرکت و از محـرومیتهأى که تـوطئه دشمنان و نا آشنأى دوستـان از احکـام اسلام و قـرآن بـر آنها بلکه بـراسلام و مسلمـانـان تحمیل نمـودنـد ، شجــــاعانه و متعهدانه خـود را رهانـده و از قیـد خـرافاتـى که دشمنان بـراى منافع خود به دست نادانان و بعضـى آخـونـدهاى بـى اطلاع از مصالح مسلمیـن به وجـود آورده بـودند خارج نموده اند. و آنان که تـوان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحـو ارزشمندى که دل ملت را از شـوق و شعف به لـرزه در مـىآورد و دل دشمنان و جاهلان بـدتـر از دشمنان را از خشـم و غضب مـى لـرزاند اشتغال دارنـد. و ما مکـرر دیدیـم که زنان بزرگوارى زینب گونه علیها سلام الله فریاد مى زنند که فرزنـدان خـود را از دست داده و در راه خـداى تعالـى و اسلام عزیز از همه چیز خـود گذشته و مفتخرند به ایـن امر و مـى داننـد آنچه به دست آورده انـد بالاتـر از جنات نعیـم است چه رسـد بمتاع نـاچیز دنیـا ، و ملت مـا بلکه ملتهاى اسلامـى و مستضعفــان جهان مفتخـرنـد به اینکه دشمنان آنان که دشمنـان خـداى بزرگ و قـرآن کریـم و اسلام عزیزند درندگانى هستند که از هیچ جنایت و خیانتـى براى مقاصد شـوم جنایتکارانه خـود دست نمى کشند و براى رسیدن به ریاست و مطامع پست خـود دوست و دشمـن را نمـى شناسنـد و در رإس آنان آمریکا ایـن تروریست بالذات دولتـى است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هـم پیمان او صهیونیست جهانى است که براى رسیدن به مطامع خود جنایاتى مرتکب مى شود که قلم ها از نوشتـن و زبانها از گفتـن آن شرم دارنـد و خیال ابلهانه اسـرأیل بزرگ ، آنان را به هـر جنـایتـى مـى کشـانـد. و ملتهاى اسلامـى و مستضعفـان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنـى ایـن جنایت پیشه دوره گرد ، و حسـن و حسنـى مبارک هـم آخـور با اسرأیل جنایتکارند و در راه خـدمت به آمریکا و اسـرأیل از هیچ خیانتـى به ملتهاى خـود روى گردان نیستنـد. و ما مفتخریـم که دشمـن ما صـدام عفلقـى است که دوست و دشمـن او را به جنایت کارى و نقض حقوق بیـن المللى و حقوق بشـر مـى شناسند و همه مـى داننـد که خیانتکارى او به ملت مظلـوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، کمتـر از خیانت به ملت ایـران نباشـد و مـا و ملتهاى مظلـوم دنیـا مفتخـریـم که رسـانه هـاى گـروهــى و دستگـاههاى تبلیغات جهانـى ، ما و همه مظلـومـان جهان را به هـر جنایت و خیانتـى که ابرقـدرتهاى جنایتکار دستـور مـى دهنـد متهم مـى کننـد . کـدام افتخار بالاتر و والاتـر از اینکه آمریکا با همه ادعاهـایـش و همه سـاز و بـرگهاى جنگیــش و آن همه دولتهاى سرسپرده اش و به دست داشتـن ثروتهاى بـى پایان ملتهاى مظلـوم عقب افتاده و در دست داشتـن تمام رسانه هاى گروهى در مقابل ملت غیور ایران و کشـور حضـرت بقیه الله ارواحنا لمقـدمه الفـدإ آن چنان وامانده و رسـوا شده است که نمى داند به که متـوسل شـود و رو به هر کـس مى کند جـواب رد مى شنـود و ایـن نیست جز به مددهاى غیبـى حضرت بارى تعالى جلت عظمته که ملت ها را بـویژه ملت ایران اسلامى را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهى به نـور اسلام هدایت نمـوده. مـن اکنـون به ملتهاى شـریف ستمـدیـده و به ملت عزیز ایــــران توصیه مى کنـم که از ایـن راه مستقیـم الهى که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطـى که خـداوند به آنها نصیب فرموده است محکـم و استـوار و متعهد و پایدار پاىبند بـوده و لحظه اى از شکـر ایـن نعمت غفلت نکـرده و دستهاى ناپـاک عمال ابرقدرتها چه عمال خارجى و چه عمال داخلـى بدتر از خارجـى تزلزلـى در نیت پاک و اراده آهنیـن آنان رخنه نکند و بدانند که هر چه رسانه هاى گروهى عالم و قدرتهاى شیطانـى غرب و شرق اشتلـم مـى زنند دلیل بر قـدرت الهى