لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
1
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه....................................................................................1
فصل اول
تاریخچه جنگ ابزار های شیمیایی...................................................2
فصل دوم
بررسی حقوق بیمار وجانباز شیمیایی................................................7
فصل سوم
بررسی پر حساسیتی مجاری هوایی جانبازان.....................................21
فصل چهارم
گالری عکس های شهدای شیمیایی..................................................26
فصل پنجم
سرود هایی پیرامون جانبازان شیمیایی.............................................28
فصل ششم
خاطراتی از دوران جنگ تحمیلی...................................................30
-1سلاح های شیمیایی در دوران باستان:
گرچه تاریخ دقیق نخستین کاربرد مواد سمی در ادوار گذشته نامعلوم است، با این حال می توان به کارگیری آتش از جانب انسان را به عنوان نخستین حربه شیمیایی نام برد.
کاربرد مواد شیمیایی سمی حدود 600 سال قبل از میلاد مسیح در کتاب های پوزانیاس (Pausanias) مولف یونانی در شهر دلفی گزارش شده است.
در آن زمان مهاجمان یونانی برای از پای در آوردن مدافعان دلفی آب رودخانه را به ریشه گیاه خرق سفید (Veratrum از جنس Hellebore) که حاوی مواد سمی بود آغشته کردند و بدین گونه به سادگی شهر محاصره شده را تصرف کردند.
همچنین پروکیپوس، مورخ روم شرقی، در مورد جنگ های ساسانیان و رومیان می نویسد که؛ سپاه ساسانی برای تسخیر دژهای رومی ها زیر دیوار آن نقب می زدند.
گاهی این نقب ها با نقب دشمن که برای مقابله حفر شده بود برخورد می کرد، در چنین شرایطی دو طرف می کوشیدند با سوزاندن گوگرد، سربازان حریف را بیرون رانند.
همچنین در تاریخ حمل و نقل دریایی از آتش مشهور یونانی (The Greek Fire) فراوان صحبت شده است.
مخلوط آتش زا معمولاً شامل قیر، گوگرد و مواد چسبنده همراه با روغن خام و آهک زنده بوده است. آتش یونانی در تماس با آب، خود به خود مشتعل می شد.
در 1453 میلادی که ترک های عثمانی به قسطنطنیه یا استانبول امروزی، آخرین سنگر روم شرقی (بیزانس) حمله بردند، به کندن نقب پرداختند؛ مدافعان شهر برای مقابله با آنها، در نقب ها با پخش دود حاصل از سوزاندن گوگرد که همان SO2 می باشد، ترکها را دچار خفگی نمودند.
در 1862 و در جریان جنگ داخلی آمریکا پیشنهاد به کارگیری گاز کلر در عملیات نظامی مطرح شد. گرچه، کلر مورد استفاده واقع نشد ولی بدون شک فکر کاربرد گسترده و تولید صنعتی عوامل شیمیایی متعلق به آمریکایی هاست. بعدها یک دوره تلاش جدی در مورد توسعه عوامل شیمیایی و وسایل حمل آنها به صورت نارنجک، گلوله توپ و غیره آغاز گردید.
در اواخر قرن نوزدهم انگلیسی ها در جنگ بوثر از گلوله های توپ محتوی اسید پیکریک استفاده کردند. بدین گونه به کارگیری متفرقه از عوامل شیمیایی بتدریج زمینه را برای کاربرد گسترده آن در فاجعه 1915 فراهم آورد.
1ـ2 سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی اول:
با آغاز قرن بیستم و توسعه بیش از پیش دانش شیمی، زنگ خطر به کارگیری احتمالی و گسترده مواد شیمیایی در جنگ ها برای دولتمردان اروپایی به صدا درآمد و آنها را واداشت طی قراردادی به کارگیری این مواد را منفع کنند. این قرارداد در سال 1907 بسته شد و به تصویب بیشتر کشورهای اروپایی رسید. با این حال برخلاف قرارداد منع کاربرد سلاح شیمیایی، این جنگ افزار مخوف در مقیاس گسترده ای طی جنگ جهانی اول به کار گرفته شد و چنانچه در تاریخ ثبت شده، جنگ شیمیایی نخستین بار، زمانی که آلمانی ها در اکتبر 1914 در نوشاپل گلوله های حاوی گاز اشک آور به سوی فرانسوی ها پرتاب کردند، آغاز شد ولی به سبب پراکندگی سربازان و محدود بودن شمار گلوله ها این تاکتیک چندان کارساز نبود و حتی فرانسوی ها متوجه کاربرد آن نشدند. با این حال آلمانی ها دست از تلاش برنداشته و گاز کلر را نیز نخستین بار در 22 آوریل 1915 در یپرس (Ypres) بلژیک علیه سربازان مستعمراتی فرانسه و پیاده نظام کانادایی که هیچ ماسکی برای حفاظت نداشتند به کار بردند. علاوه بر این آلمانی ها به سرعت به فسژن و خردل روی آورده و آنها را در جبهه آزمودند. [1] به طوری که عامل تاول زای خردل گوگردی به وسیله آلمانی ها در 1917 و در نزدیکی دهکده یپرس بر ضد سربازان فرانسوی به کار گرفته شد و به همین دلیل فرانسویان نام ایپریت (Yperite) را نیز به عامل خردل دادند. همچنین خردل با نام دیگری به نام صلیب زرد (Yellow Cross) نیز شناخته شده بود چرا که برای مشخص کردن مخازن حاوی آن علامت صلیب زرد به کار می رفته است.
به طور کلی در جنگ جهانی اول حدود 125000 تن عوامل سمی مشتمل بر 45 نوع عامل شیمیایی مختلف به کار رفت که در بین آنها 18 عامل کشنده و 27 عامل تحریک کننده بود. از میان عوامل ذکر شده به طور عمده فسژن و خردل حدود یک میلیون و 300 هزار سرباز را از صحنه نبرد خارج کرد که تعداد بیشماری از آنها برای همیشه نابینا شدند و تقریباً 100 هزار نفر جان باختند.
1ـ3 سرنوشت سلاح های شیمیایی پس از جنگ جهانی اول
روند سریع ساخت جنگ افزارهای شیمیایی جدید و کاربرد وسیع آن طی جنگ جهانی اول و مهمتر از همه برانگیخته شدن احساسات عمومی باعث شد بیش از پنجاه کشور معاهده ای مبنی بر عدم کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را در ژنو امضا کنند که به پروتکل 1925 ژنو (Geneva Protocol) معروف شد. اما تصمیمی درباره منع ساخت این سلاح ها گرفته نشد. علاوه بر این با توجه به ویژگی های مواد شیمیایی جنگی (پوشش وسیع، خواص مصدوم کنندگی شدید، افت روحیه شدید دشمن و نیاز به نیروی متخصص و کارآمد جهت درمان و رفع آلودگی) نظر کارشناسان نظامی پس از جنگ جهانی اول، به شدت به طرف این جنگ افزارها معطوف و موجب توسعه این سلاح ها در کشورهای غربی شد و بدین شکل روش های تولید بسیاری از ترکیبات شیمیایی به دست آمد. بعضی ها گمان می کردند که در پناه این معاهده جهانی در جنگ ها و درگیری ها از این سلاح استفاده ای به عمل نخواهد آمد ولی تاریخ شاهد وقایع ناخوشایند دیگری بود.
در 1936، 650 تن عامل شیمیایی توسط ایتالیا در جنگ علیه اتیوپی به کار رفت که جان 15 هزار نفر را گرفت.
در جنگ های یمن، (67 ـ 1963) مصری ها از سلاح شیمیایی استفاده کردند.
در 1938 ژاپنی ها بمب های حاوی عوامل شیمیایی، بر روی سربازان چینی فرو ریختند.
در جنگ های داخلی اسپانیا که از 1936 آغاز شد و سه سال به طول انجامید به فرمان استالین و در حمایت از جمهوری خواهان که علیه ملی گرایان به رهبری فرانکو می جنگیدند، در دو منطقه اسپانیا گازهای سمی و همچنین عامل خردل به کار برده شد که طی آن شمار زیادی از افراد غیرنظامی به هلاکت رسیدند.
1ـ4 سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی دوم
در جریان جنگ جهانی دوم مراکز پژوهشی ـ نظامی در آلمان، انگلستان، آمریکا و ژاپن به کوشش های خود جهت تهیه عوامل شیمیایی با سمیت زیاد ادامه دادند. در آلمان سنتز عوامل بسیار سمی اعصاب تابون و ساربن آغاز و با تهیه سومان در سال 1944 دنبال شد که سمی ترین عامل شیمیایی در جنگ جهانی دوم بود. آلمانی ها همراه با تلاش های پژوهشی جدی، کارخانه بزرگی برای تولید جنگ افزارهای شیمیایی و مهمات آن تاسیس کردند که تولید سالیانه آن در 1943 حدود 180 هزار تن (این مقدار 5/1 برابر عوامل شیمیایی به کار رفته به وسیله دول متخاصم طی جنگ جهانی اول) بوده است. طبق گزارش ورماخت (wehrmaht) در اواخر جنگ، ذخیره عوامل شیمیایی آلمان 70 هزار تن شامل 32 هزار تن ایپریت یا خردل و 13 هزار تن گازهای اعصاب بوده است.
اسپی یر (Speer) وزیر صنایع هیتلر در دادگاه بین المللی نورنبرگ اعلام کرد که هیتلر خود طی جنگ جهانی اول مصدوم شیمیایی بوده و بدین جهت به جنگ افزارهای شیمیایی جدید اهمیت زیادی قائل بود. نیروهای هیتلری همواره ذخایر جنگ افزارهای شیمیایی خود را افزایش می دادند. آلمانی ها در جریان جنگ دوم مرتکب بیرحمانه ترین جنایات علیه بشریت شدند. اتاق های گاز در اردوگاه های بوخن والد (Buchenwald)، آشویتس (Auschwitz)، زاخرزن هاوزن (Sachsenhausen)، نوین گام (Neuengamme)، لوبلین (Lublin)، گروسه روزن (Grosse -Rosen)، راونز بروخ (Ravensbruck) و تربلینکا (Treblinka) کار می کردند.
در 14 ژوئیه 1942 هیملر (Himmler) اجازه داده بود که در برخی اردوگاهها از زندانیان برای آزمایش عوامل شیمیایی استفاده کنند. در کل، تا پایان جنگ تنها 5/4 میلیوم زندانی بر اثر به کارگیری انواع عوامل سمی به وسیله شرکت دگش وابسته به مجتمع صنعتی فاربین در اردوگاه آشویتس مسموم شده بودند.
انگلیسی ها سنتز تابون و سارین را تکرار کردند و علاوه بر آن مکانیسم اثر عوامل شیمیایی ترکیبات آلی فسفردار را کشف نموده و بر این اساس شیوه های جدیدی را برای سنتز عوامل شیمیایی پیشنهاد کردند. گرچه کوشش های انگلیسی ها سری نگه داشته شد با این حال گزارش های پژوهشی منظم و کاملی از طریق وزارت دفاع انگلستان به آمریکایی هایی که در همین زمینه کار می کردند فرستاده می شد. ژاپنی ها نیز در سال های جنگ هزاران ماده شیمیایی سمی سنتز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
رشته باستان شناسی
تنها یک سال پس از تاسیس دانشگاه تهران ، یعنی در سال 1314 ، رشته باستان شناسی در دانشکده ادبیات دائر و بدین ترتیب تدرس علمی باستان شناسی در ایران آغاز شد . . بدین ترتیب زمینه ساماندهی پژوهشهای باستان شناختی و اداره عملی آن در سطح کشور به وسیله فارغ التحصیلان ایرانی رشته باستان شناسی دانشگاه تهران فراهم آمد . باستان شناسی با دستیابی به راه حلهایی که انسان گذشته برای مسائل گوناگون یافته بود به ما امکان می دهد تا به کمک ابزار نوین کارآمد ترین پاسخ ها را برای مسائل مشابه امروزی بیابیم
باستان شناسی مانند هر رشته ی علمی دیگر در معرض دگرگونی و تحول های بنیادی است، به نحوی که صورت تحول یافته ی آن در نظر برخی از باستان شناسان نسل گذشته و آن عده ای که از پیشرفت های گسترده ی آن در دو دهه ی اخیر آگاه نیستند نامانوس می نماید. مهمترین گام در پیشبرد رشته ی باستان شناسی بهره گیری از روش های علمی با تکیه بر اصول مطالعه ی مسایل مشخص فرهنگی، فرضیه پردازی و آزمون میدانی بود که در تمام علوم رایج است.
امروزه علم باستان شناسی به حدی پیشرفت کرده که به تنهایی پاسخگوی تمامی و یا حتا بخشی از مواد فرهنگی بدست آمده به منظور مطالعه و تحقیقات نمی باشد. بنابراین چنانچه در دنیای امروز مرسوم است، یک تیم باستان شناختی(Archaeological expedition) ملزم است تا از گروهها و تخصص های مختلف علمی از جمله انسان شناسی، زمین شناسی، زیست شناسی، جانورشناسی، استخوان شناسی و ... بهره گیرد، که این علوم همواره به صورت تکمیل کننده ی پژوهش ها در حیطه ی باستان شناسی عمل می کنند، لذا در یک حفاری علمی باستان شناختی بایستی از علوم مختلف بهره برداری شود، (در غیر این صورت آن حفاری به هیچ عنوان یک کاوش علمی محسوب نمی شود و تنها صرف هزینه، زمان و انرژی می باشد و این گونه حفاری ها هنوز در ایران متداول است!)
از به هم آمیختن علوم دیگر با علم باستان شناسی، رشته های جدیدی بوجود آمده است که در باستان شناسی علوم بین رشته ای نام گرفته اند؛ همچون رشته های زمین باستان شناسی، گیاه باستان شناسی، جانورباستان شناسی، زیست باستان شناسی و ... ، این علوم بین رشته ای چندی است که در کشور به عنوان یکی از رشته های مرتبط و ماثر در امر کمک به باستان شناسی فعالیت می کنند.
جانور باستان شناسی، خود شاخه ای از باستان زیست بوم شناسی (Environmental Archaeology) می باشد. در باستان شناسی معمولا مجموعه ای از رهیافت هایی را که برای پاسخ دادن به پرسش های باستان شناختی در چارچوب زیست بوم شناسی بکار می رود باستان زیست بوم شناسی می نامند. هدف باستان زیست بوم شناسی شناخت ارتباط و برهم کنش جوامع باستانی و زیست بومی است که در آن زندگی می کنند. مواد مورد بررسی در زیست بوم شناسی خود به دو دسته تقسیم می شوند:
آنهایی که فقط به طور غیرمستقیم به فعالیت های انسانی مربوط می شوند، نظیر مواد زمین شناختی یا زیست شناختی؛ و آنهایی که به نحوی از انحا به فعالیت های انسانی مربوط می شوند اما انسان در آنها تغییر کاربری ایجاد نکرده است، نظیر بقایای گیاهی یا جانوری. بنابراین یک قطعه استخوان تا زمانی که انسان تنها گوشت های متصل به آن را کنده و خورده، ماده ای زیست بوم شناختی تلقی می شود، اما اگر انسان همان قطعه استخوان را تراش دهد و روی آن حکاکی کند و یا از آن نوعی ابزار بسازد به ماده ای باستان شناختی بدل شده است.
باستان زیست بوم شناسی از چهار شاخه عمده تشکیل شده است: " باستان زمین شناسی(Archaeogeoloy)، باستان گیاه شناسی(Archaeobotany)، باستان جانور شناسی (Archaeozoology)و باستان زیست شناسی(Archaeoecology)."
باستان زمین شناسی؛ باستان شناسی را به علوم زمین چون زمین شناسی، خاک شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین ریخت شناسی، و کانی شناسی پیوند می دهد.
باستان گیاه شناسی؛ به بررسی بقایای گیاهی می پردازد که از محوطه های باستانی بدست آمده است، شاخه ای گسترده از باستان زیست بوم شناسی است که خود زیر شاخه های گوناگون دارد. مواد گیاهی که باستان گیاه شناسان بررسی می کنند بسیار متنوع و شامل بقایای دانه ها، برگها، پوسته، ریشه، گرده، هاگ، بشره و دیگر پوسته های خارجی، دانه های نشاسته ای، ترکیبات شیمیایی، فیتول ها، صمغ و دیگر سازه های کریستالی است. بقایای گیاهی از محوطه های باستانی معمولن به شکل سوخته(کربناته)، نیمه سنگواره، اشباع از آب یا کاملن خشکیده یافت می شود. در بقایای مدفوع یا ادرار به دست آمده از محوطه های باستانی هم می توان به بقایای گیاهی دست یافت. تخصص باستان گیاه شناسان معمولن در شاخه های گوناگونی چون بررسی گرده ها، دانه ها، چوب، فیتول ها و دیگر بقایای درشت یا بقایای شیمیایی است.
باستان زیست شناسی؛ این رشته در واقع از بطن انسان شناسی زیستی بالیده و به رشته ای مجزا بدل شد. در ابتدای کار انسان شناسان زیست شناختی بقایای انسانی، به ویژه استخوان هایی را که از نهشت های باستانی به دست آمده بود از نظر ریخت شناسی بررسی می کردند، اما با پیشرفت شیوه های علمی مشخص شد که در بقایای انسانی اطلاعات فراوان دیگری نهفته است. با وجود بقایای انسانی می توان به سن و جنس مردم باستانی، اندازه مردان و زنان، اطلاعاتی در مورد بیماری ها و همچنین می توان به شرایط کاری انسان های باستان، فعالیت های متداول و نحوه ی اجرای آنها و نیز درباره ی تغذیه و رژیم غذایی آنها آگاهی های لازم را بدست آورد.
باستان جانور شناسی؛
از شاخه های باستان زیست بوم شناسی است که با ادغام علم باستان شناسی با علومی از قبیل مردم شناسی، جمعیت شناسی و آمار و همچنین با علوم زیستی مثل جانورشناسی، استخوان شناسی و کالبد شناسی(اندام شناسی Anatomy) ایجاد می گردد. مطالعات آزمایشگاهی در جانور باستان شناسی به کمک علوم پایه و تجربی مثل ریاضیات، شیمی و فیزیک انجام می پذیرد. هدف جانورباستان شناسان بررسی و تجزیه و تحلیل بقایای جانوری است که از نهشتهای باستانی یافت می شود. تا به بازسازی و شناخت چگونگی ارتباط انسان و حیوان و ارتباط انسان با زیست بوم خود، که نهایتن منجر به شناخت ساختارهای اقتصادی قدیم و روش های بهره برداری انسان از محیط زیستش می شود.
بررسی های باستان جانورشناسی اطلاعات بسیاری را از فعالیت های فصل در دامپروری و دامداری، گونه، جنس، سن و تعداد جانوری که گروههای انسانی نگاه می داشتند، همچنین اطلاعاتی را در زمینه ی نحوه ی تصمیم گیری مردم باستان در انتقال، توزیع و قصابی احشام و توزیع گوشت و دیگر محصولات آشکار می کند. با بررسی بقایای جانور همچنین می توان به ابزار و فنون شکار، نوع شکار، نقش جانوران گوناگون در اقتصاد زیست پایه، روند اهلی سازی گونه های گوناگون جانوری و نیز رد و بدل احشام میان جوامع باستان پی برد.
شناسایی بقایای حشرات مختلف چون مگس، سوسک و ... اطلاعاتی در مورد اقلیم آب و هوایی و نیز حشراتی چون ساس، کک و شپش اطلاعاتی در زمینه ی نظافت، سلامت و حتا شیوع بیماری های واگیر دار در دوران کهن به ما می دهد.
با توجه به بقایای مدفوع، به کسب اطلاعات جالبی در زمینه ی رژیم غذایی، بیماری های گوناگون و انگل ها می توان دست یافت.
علم باستان جانور شناسی تلاش می کند تا با مطالعه بر روی بازمانده های جانوران، پدیده های مختلف تغییر و تحول در شکل گیری و نیز اختلالات موجود در جانداران همچون تغییرات تکاملی جانداران و گونه ای را بدست آورد. بطوریکه با شناخت و آگاهی نسبت به این علم به یکسری از مجهولات تکاملی جانوران دست می یابیم. با ورود این علم در مطالعات باستان شناسی و با شناسایی داده های استخوانی و تقسیم بندی مواد استخوانی به گونه های متفاوت جانوری، می توان شرایط آب و هوایی و بوم شناختی محیط زیست انسان در دوران باستان و تغییرات آب و هوایی، پراکندگی جانوری و جمعیت آنها، اقتصاد معیشتی، نوع رژیم غذایی و شیوه های صید و شکار جانوران و شیوه های کوچروی و جابجایی فصلی و ... را بازسازی کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
1
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه....................................................................................1
فصل اول
تاریخچه جنگ ابزار های شیمیایی...................................................2
فصل دوم
بررسی حقوق بیمار وجانباز شیمیایی................................................7
فصل سوم
بررسی پر حساسیتی مجاری هوایی جانبازان.....................................21
فصل چهارم
گالری عکس های شهدای شیمیایی..................................................26
فصل پنجم
سرود هایی پیرامون جانبازان شیمیایی.............................................28
فصل ششم
خاطراتی از دوران جنگ تحمیلی...................................................30
-1سلاح های شیمیایی در دوران باستان:
گرچه تاریخ دقیق نخستین کاربرد مواد سمی در ادوار گذشته نامعلوم است، با این حال می توان به کارگیری آتش از جانب انسان را به عنوان نخستین حربه شیمیایی نام برد.
کاربرد مواد شیمیایی سمی حدود 600 سال قبل از میلاد مسیح در کتاب های پوزانیاس (Pausanias) مولف یونانی در شهر دلفی گزارش شده است.
در آن زمان مهاجمان یونانی برای از پای در آوردن مدافعان دلفی آب رودخانه را به ریشه گیاه خرق سفید (Veratrum از جنس Hellebore) که حاوی مواد سمی بود آغشته کردند و بدین گونه به سادگی شهر محاصره شده را تصرف کردند.
همچنین پروکیپوس، مورخ روم شرقی، در مورد جنگ های ساسانیان و رومیان می نویسد که؛ سپاه ساسانی برای تسخیر دژهای رومی ها زیر دیوار آن نقب می زدند.
گاهی این نقب ها با نقب دشمن که برای مقابله حفر شده بود برخورد می کرد، در چنین شرایطی دو طرف می کوشیدند با سوزاندن گوگرد، سربازان حریف را بیرون رانند.
همچنین در تاریخ حمل و نقل دریایی از آتش مشهور یونانی (The Greek Fire) فراوان صحبت شده است.
مخلوط آتش زا معمولاً شامل قیر، گوگرد و مواد چسبنده همراه با روغن خام و آهک زنده بوده است. آتش یونانی در تماس با آب، خود به خود مشتعل می شد.
در 1453 میلادی که ترک های عثمانی به قسطنطنیه یا استانبول امروزی، آخرین سنگر روم شرقی (بیزانس) حمله بردند، به کندن نقب پرداختند؛ مدافعان شهر برای مقابله با آنها، در نقب ها با پخش دود حاصل از سوزاندن گوگرد که همان SO2 می باشد، ترکها را دچار خفگی نمودند.
در 1862 و در جریان جنگ داخلی آمریکا پیشنهاد به کارگیری گاز کلر در عملیات نظامی مطرح شد. گرچه، کلر مورد استفاده واقع نشد ولی بدون شک فکر کاربرد گسترده و تولید صنعتی عوامل شیمیایی متعلق به آمریکایی هاست. بعدها یک دوره تلاش جدی در مورد توسعه عوامل شیمیایی و وسایل حمل آنها به صورت نارنجک، گلوله توپ و غیره آغاز گردید.
در اواخر قرن نوزدهم انگلیسی ها در جنگ بوثر از گلوله های توپ محتوی اسید پیکریک استفاده کردند. بدین گونه به کارگیری متفرقه از عوامل شیمیایی بتدریج زمینه را برای کاربرد گسترده آن در فاجعه 1915 فراهم آورد.
1ـ2 سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی اول:
با آغاز قرن بیستم و توسعه بیش از پیش دانش شیمی، زنگ خطر به کارگیری احتمالی و گسترده مواد شیمیایی در جنگ ها برای دولتمردان اروپایی به صدا درآمد و آنها را واداشت طی قراردادی به کارگیری این مواد را منفع کنند. این قرارداد در سال 1907 بسته شد و به تصویب بیشتر کشورهای اروپایی رسید. با این حال برخلاف قرارداد منع کاربرد سلاح شیمیایی، این جنگ افزار مخوف در مقیاس گسترده ای طی جنگ جهانی اول به کار گرفته شد و چنانچه در تاریخ ثبت شده، جنگ شیمیایی نخستین بار، زمانی که آلمانی ها در اکتبر 1914 در نوشاپل گلوله های حاوی گاز اشک آور به سوی فرانسوی ها پرتاب کردند، آغاز شد ولی به سبب پراکندگی سربازان و محدود بودن شمار گلوله ها این تاکتیک چندان کارساز نبود و حتی فرانسوی ها متوجه کاربرد آن نشدند. با این حال آلمانی ها دست از تلاش برنداشته و گاز کلر را نیز نخستین بار در 22 آوریل 1915 در یپرس (Ypres) بلژیک علیه سربازان مستعمراتی فرانسه و پیاده نظام کانادایی که هیچ ماسکی برای حفاظت نداشتند به کار بردند. علاوه بر این آلمانی ها به سرعت به فسژن و خردل روی آورده و آنها را در جبهه آزمودند. [1] به طوری که عامل تاول زای خردل گوگردی به وسیله آلمانی ها در 1917 و در نزدیکی دهکده یپرس بر ضد سربازان فرانسوی به کار گرفته شد و به همین دلیل فرانسویان نام ایپریت (Yperite) را نیز به عامل خردل دادند. همچنین خردل با نام دیگری به نام صلیب زرد (Yellow Cross) نیز شناخته شده بود چرا که برای مشخص کردن مخازن حاوی آن علامت صلیب زرد به کار می رفته است.
به طور کلی در جنگ جهانی اول حدود 125000 تن عوامل سمی مشتمل بر 45 نوع عامل شیمیایی مختلف به کار رفت که در بین آنها 18 عامل کشنده و 27 عامل تحریک کننده بود. از میان عوامل ذکر شده به طور عمده فسژن و خردل حدود یک میلیون و 300 هزار سرباز را از صحنه نبرد خارج کرد که تعداد بیشماری از آنها برای همیشه نابینا شدند و تقریباً 100 هزار نفر جان باختند.
1ـ3 سرنوشت سلاح های شیمیایی پس از جنگ جهانی اول
روند سریع ساخت جنگ افزارهای شیمیایی جدید و کاربرد وسیع آن طی جنگ جهانی اول و مهمتر از همه برانگیخته شدن احساسات عمومی باعث شد بیش از پنجاه کشور معاهده ای مبنی بر عدم کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را در ژنو امضا کنند که به پروتکل 1925 ژنو (Geneva Protocol) معروف شد. اما تصمیمی درباره منع ساخت این سلاح ها گرفته نشد. علاوه بر این با توجه به ویژگی های مواد شیمیایی جنگی (پوشش وسیع، خواص مصدوم کنندگی شدید، افت روحیه شدید دشمن و نیاز به نیروی متخصص و کارآمد جهت درمان و رفع آلودگی) نظر کارشناسان نظامی پس از جنگ جهانی اول، به شدت به طرف این جنگ افزارها معطوف و موجب توسعه این سلاح ها در کشورهای غربی شد و بدین شکل روش های تولید بسیاری از ترکیبات شیمیایی به دست آمد. بعضی ها گمان می کردند که در پناه این معاهده جهانی در جنگ ها و درگیری ها از این سلاح استفاده ای به عمل نخواهد آمد ولی تاریخ شاهد وقایع ناخوشایند دیگری بود.
در 1936، 650 تن عامل شیمیایی توسط ایتالیا در جنگ علیه اتیوپی به کار رفت که جان 15 هزار نفر را گرفت.
در جنگ های یمن، (67 ـ 1963) مصری ها از سلاح شیمیایی استفاده کردند.
در 1938 ژاپنی ها بمب های حاوی عوامل شیمیایی، بر روی سربازان چینی فرو ریختند.
در جنگ های داخلی اسپانیا که از 1936 آغاز شد و سه سال به طول انجامید به فرمان استالین و در حمایت از جمهوری خواهان که علیه ملی گرایان به رهبری فرانکو می جنگیدند، در دو منطقه اسپانیا گازهای سمی و همچنین عامل خردل به کار برده شد که طی آن شمار زیادی از افراد غیرنظامی به هلاکت رسیدند.
1ـ4 سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی دوم
در جریان جنگ جهانی دوم مراکز پژوهشی ـ نظامی در آلمان، انگلستان، آمریکا و ژاپن به کوشش های خود جهت تهیه عوامل شیمیایی با سمیت زیاد ادامه دادند. در آلمان سنتز عوامل بسیار سمی اعصاب تابون و ساربن آغاز و با تهیه سومان در سال 1944 دنبال شد که سمی ترین عامل شیمیایی در جنگ جهانی دوم بود. آلمانی ها همراه با تلاش های پژوهشی جدی، کارخانه بزرگی برای تولید جنگ افزارهای شیمیایی و مهمات آن تاسیس کردند که تولید سالیانه آن در 1943 حدود 180 هزار تن (این مقدار 5/1 برابر عوامل شیمیایی به کار رفته به وسیله دول متخاصم طی جنگ جهانی اول) بوده است. طبق گزارش ورماخت (wehrmaht) در اواخر جنگ، ذخیره عوامل شیمیایی آلمان 70 هزار تن شامل 32 هزار تن ایپریت یا خردل و 13 هزار تن گازهای اعصاب بوده است.
اسپی یر (Speer) وزیر صنایع هیتلر در دادگاه بین المللی نورنبرگ اعلام کرد که هیتلر خود طی جنگ جهانی اول مصدوم شیمیایی بوده و بدین جهت به جنگ افزارهای شیمیایی جدید اهمیت زیادی قائل بود. نیروهای هیتلری همواره ذخایر جنگ افزارهای شیمیایی خود را افزایش می دادند. آلمانی ها در جریان جنگ دوم مرتکب بیرحمانه ترین جنایات علیه بشریت شدند. اتاق های گاز در اردوگاه های بوخن والد (Buchenwald)، آشویتس (Auschwitz)، زاخرزن هاوزن (Sachsenhausen)، نوین گام (Neuengamme)، لوبلین (Lublin)، گروسه روزن (Grosse -Rosen)، راونز بروخ (Ravensbruck) و تربلینکا (Treblinka) کار می کردند.
در 14 ژوئیه 1942 هیملر (Himmler) اجازه داده بود که در برخی اردوگاهها از زندانیان برای آزمایش عوامل شیمیایی استفاده کنند. در کل، تا پایان جنگ تنها 5/4 میلیوم زندانی بر اثر به کارگیری انواع عوامل سمی به وسیله شرکت دگش وابسته به مجتمع صنعتی فاربین در اردوگاه آشویتس مسموم شده بودند.
انگلیسی ها سنتز تابون و سارین را تکرار کردند و علاوه بر آن مکانیسم اثر عوامل شیمیایی ترکیبات آلی فسفردار را کشف نموده و بر این اساس شیوه های جدیدی را برای سنتز عوامل شیمیایی پیشنهاد کردند. گرچه کوشش های انگلیسی ها سری نگه داشته شد با این حال گزارش های پژوهشی منظم و کاملی از طریق وزارت دفاع انگلستان به آمریکایی هایی که در همین زمینه کار می کردند فرستاده می شد. ژاپنی ها نیز در سال های جنگ هزاران ماده شیمیایی سمی سنتز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
رشته باستان شناسی
تنها یک سال پس از تاسیس دانشگاه تهران ، یعنی در سال 1314 ، رشته باستان شناسی در دانشکده ادبیات دائر و بدین ترتیب تدرس علمی باستان شناسی در ایران آغاز شد . . بدین ترتیب زمینه ساماندهی پژوهشهای باستان شناختی و اداره عملی آن در سطح کشور به وسیله فارغ التحصیلان ایرانی رشته باستان شناسی دانشگاه تهران فراهم آمد . باستان شناسی با دستیابی به راه حلهایی که انسان گذشته برای مسائل گوناگون یافته بود به ما امکان می دهد تا به کمک ابزار نوین کارآمد ترین پاسخ ها را برای مسائل مشابه امروزی بیابیم
باستان شناسی مانند هر رشته ی علمی دیگر در معرض دگرگونی و تحول های بنیادی است، به نحوی که صورت تحول یافته ی آن در نظر برخی از باستان شناسان نسل گذشته و آن عده ای که از پیشرفت های گسترده ی آن در دو دهه ی اخیر آگاه نیستند نامانوس می نماید. مهمترین گام در پیشبرد رشته ی باستان شناسی بهره گیری از روش های علمی با تکیه بر اصول مطالعه ی مسایل مشخص فرهنگی، فرضیه پردازی و آزمون میدانی بود که در تمام علوم رایج است.
امروزه علم باستان شناسی به حدی پیشرفت کرده که به تنهایی پاسخگوی تمامی و یا حتا بخشی از مواد فرهنگی بدست آمده به منظور مطالعه و تحقیقات نمی باشد. بنابراین چنانچه در دنیای امروز مرسوم است، یک تیم باستان شناختی(Archaeological expedition) ملزم است تا از گروهها و تخصص های مختلف علمی از جمله انسان شناسی، زمین شناسی، زیست شناسی، جانورشناسی، استخوان شناسی و ... بهره گیرد، که این علوم همواره به صورت تکمیل کننده ی پژوهش ها در حیطه ی باستان شناسی عمل می کنند، لذا در یک حفاری علمی باستان شناختی بایستی از علوم مختلف بهره برداری شود، (در غیر این صورت آن حفاری به هیچ عنوان یک کاوش علمی محسوب نمی شود و تنها صرف هزینه، زمان و انرژی می باشد و این گونه حفاری ها هنوز در ایران متداول است!)
از به هم آمیختن علوم دیگر با علم باستان شناسی، رشته های جدیدی بوجود آمده است که در باستان شناسی علوم بین رشته ای نام گرفته اند؛ همچون رشته های زمین باستان شناسی، گیاه باستان شناسی، جانورباستان شناسی، زیست باستان شناسی و ... ، این علوم بین رشته ای چندی است که در کشور به عنوان یکی از رشته های مرتبط و ماثر در امر کمک به باستان شناسی فعالیت می کنند.
جانور باستان شناسی، خود شاخه ای از باستان زیست بوم شناسی (Environmental Archaeology) می باشد. در باستان شناسی معمولا مجموعه ای از رهیافت هایی را که برای پاسخ دادن به پرسش های باستان شناختی در چارچوب زیست بوم شناسی بکار می رود باستان زیست بوم شناسی می نامند. هدف باستان زیست بوم شناسی شناخت ارتباط و برهم کنش جوامع باستانی و زیست بومی است که در آن زندگی می کنند. مواد مورد بررسی در زیست بوم شناسی خود به دو دسته تقسیم می شوند:
آنهایی که فقط به طور غیرمستقیم به فعالیت های انسانی مربوط می شوند، نظیر مواد زمین شناختی یا زیست شناختی؛ و آنهایی که به نحوی از انحا به فعالیت های انسانی مربوط می شوند اما انسان در آنها تغییر کاربری ایجاد نکرده است، نظیر بقایای گیاهی یا جانوری. بنابراین یک قطعه استخوان تا زمانی که انسان تنها گوشت های متصل به آن را کنده و خورده، ماده ای زیست بوم شناختی تلقی می شود، اما اگر انسان همان قطعه استخوان را تراش دهد و روی آن حکاکی کند و یا از آن نوعی ابزار بسازد به ماده ای باستان شناختی بدل شده است.
باستان زیست بوم شناسی از چهار شاخه عمده تشکیل شده است: " باستان زمین شناسی(Archaeogeoloy)، باستان گیاه شناسی(Archaeobotany)، باستان جانور شناسی (Archaeozoology)و باستان زیست شناسی(Archaeoecology)."
باستان زمین شناسی؛ باستان شناسی را به علوم زمین چون زمین شناسی، خاک شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین ریخت شناسی، و کانی شناسی پیوند می دهد.
باستان گیاه شناسی؛ به بررسی بقایای گیاهی می پردازد که از محوطه های باستانی بدست آمده است، شاخه ای گسترده از باستان زیست بوم شناسی است که خود زیر شاخه های گوناگون دارد. مواد گیاهی که باستان گیاه شناسان بررسی می کنند بسیار متنوع و شامل بقایای دانه ها، برگها، پوسته، ریشه، گرده، هاگ، بشره و دیگر پوسته های خارجی، دانه های نشاسته ای، ترکیبات شیمیایی، فیتول ها، صمغ و دیگر سازه های کریستالی است. بقایای گیاهی از محوطه های باستانی معمولن به شکل سوخته(کربناته)، نیمه سنگواره، اشباع از آب یا کاملن خشکیده یافت می شود. در بقایای مدفوع یا ادرار به دست آمده از محوطه های باستانی هم می توان به بقایای گیاهی دست یافت. تخصص باستان گیاه شناسان معمولن در شاخه های گوناگونی چون بررسی گرده ها، دانه ها، چوب، فیتول ها و دیگر بقایای درشت یا بقایای شیمیایی است.
باستان زیست شناسی؛ این رشته در واقع از بطن انسان شناسی زیستی بالیده و به رشته ای مجزا بدل شد. در ابتدای کار انسان شناسان زیست شناختی بقایای انسانی، به ویژه استخوان هایی را که از نهشت های باستانی به دست آمده بود از نظر ریخت شناسی بررسی می کردند، اما با پیشرفت شیوه های علمی مشخص شد که در بقایای انسانی اطلاعات فراوان دیگری نهفته است. با وجود بقایای انسانی می توان به سن و جنس مردم باستانی، اندازه مردان و زنان، اطلاعاتی در مورد بیماری ها و همچنین می توان به شرایط کاری انسان های باستان، فعالیت های متداول و نحوه ی اجرای آنها و نیز درباره ی تغذیه و رژیم غذایی آنها آگاهی های لازم را بدست آورد.
باستان جانور شناسی؛
از شاخه های باستان زیست بوم شناسی است که با ادغام علم باستان شناسی با علومی از قبیل مردم شناسی، جمعیت شناسی و آمار و همچنین با علوم زیستی مثل جانورشناسی، استخوان شناسی و کالبد شناسی(اندام شناسی Anatomy) ایجاد می گردد. مطالعات آزمایشگاهی در جانور باستان شناسی به کمک علوم پایه و تجربی مثل ریاضیات، شیمی و فیزیک انجام می پذیرد. هدف جانورباستان شناسان بررسی و تجزیه و تحلیل بقایای جانوری است که از نهشتهای باستانی یافت می شود. تا به بازسازی و شناخت چگونگی ارتباط انسان و حیوان و ارتباط انسان با زیست بوم خود، که نهایتن منجر به شناخت ساختارهای اقتصادی قدیم و روش های بهره برداری انسان از محیط زیستش می شود.
بررسی های باستان جانورشناسی اطلاعات بسیاری را از فعالیت های فصل در دامپروری و دامداری، گونه، جنس، سن و تعداد جانوری که گروههای انسانی نگاه می داشتند، همچنین اطلاعاتی را در زمینه ی نحوه ی تصمیم گیری مردم باستان در انتقال، توزیع و قصابی احشام و توزیع گوشت و دیگر محصولات آشکار می کند. با بررسی بقایای جانور همچنین می توان به ابزار و فنون شکار، نوع شکار، نقش جانوران گوناگون در اقتصاد زیست پایه، روند اهلی سازی گونه های گوناگون جانوری و نیز رد و بدل احشام میان جوامع باستان پی برد.
شناسایی بقایای حشرات مختلف چون مگس، سوسک و ... اطلاعاتی در مورد اقلیم آب و هوایی و نیز حشراتی چون ساس، کک و شپش اطلاعاتی در زمینه ی نظافت، سلامت و حتا شیوع بیماری های واگیر دار در دوران کهن به ما می دهد.
با توجه به بقایای مدفوع، به کسب اطلاعات جالبی در زمینه ی رژیم غذایی، بیماری های گوناگون و انگل ها می توان دست یافت.
علم باستان جانور شناسی تلاش می کند تا با مطالعه بر روی بازمانده های جانوران، پدیده های مختلف تغییر و تحول در شکل گیری و نیز اختلالات موجود در جانداران همچون تغییرات تکاملی جانداران و گونه ای را بدست آورد. بطوریکه با شناخت و آگاهی نسبت به این علم به یکسری از مجهولات تکاملی جانوران دست می یابیم. با ورود این علم در مطالعات باستان شناسی و با شناسایی داده های استخوانی و تقسیم بندی مواد استخوانی به گونه های متفاوت جانوری، می توان شرایط آب و هوایی و بوم شناختی محیط زیست انسان در دوران باستان و تغییرات آب و هوایی، پراکندگی جانوری و جمعیت آنها، اقتصاد معیشتی، نوع رژیم غذایی و شیوه های صید و شکار جانوران و شیوه های کوچروی و جابجایی فصلی و ... را بازسازی کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
4-1- نمودار سازمانی شرکت فرش باستان یزد
1- زمین
طرح مورد نظر در ششدانگ قطعه زمینی به مساحت 50000 متر مربع واقع در بخش 8 ثبتی یزد که طی یک فقره سند مالکیت بشماره ملکی 276 فرعی از 14259 که از قرار هر متر مربع 140 هزار ریال برآورد شده است
2- ساختمانها و محوطه سازی
1-2- زمین کارخانه از چهار طرف توسط دویار آجری بارتفاع حدود 3 متر محصور شده و کلیه هزینه مربوطه شامل حدود 2500 متر مربع دیوارکشی از قرار هر متر مربع 40000 ریال و تسطیح زمین از قرار هر متر مربع 5000 ریال و 2000 متر مربع خیابان کشی و جدول بندی و فضای سبز از قرار هر متر مربع 000/30 ریال جمهاً بمبلغ 426 میلیون ریال کلاً انجام شده است
شرح
مساحت زیربنا
هزار ریال/ متر مربع
ا نجام شده
مورد نیاز
حمع (میلیون ریال)
سالن های تولید موجود
7500
-/300
2250
-
2250
سالن جدید بافندگی در حال ساخت
3960
-/500
1200
780
1980
انبارها
5100
0/300
1530
-
1530
تعمیرگاه و تاسیسات
2500
-/400
1000
-
1000
تاسیسات تهویه جدید در حال ساخت
700
-/500
150
200
350
ساختمان اداری
580
-/400
232
-
232
ساختمانهای رفاهی
420
-/300
126
-
126
نگهبانی
90
-/400
36
-
36
پیش بینی نشده (5% مورد نیاز)
-
-
-
23
23
جمع
21250
6554
1173
7727
لازم بتوضیح است که از مجموع 250/21 متر مربع ساختمان بشرح فوق 190/16 متر مربع موجود و 5060 متر مربع در سال ساخت می باشد. ساختمانهای در حال ساخت از نوع سوله بارتفاع حدود 7 متر و دیوار آجرنما بندکشی شده و کف موزائیک و کانال کشی زمینی با دیواره سرامیکی می باشد
3- ماشین آلات
1-3- ماشین آلات موجود