لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 100
سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی
در واقع این سبک نتیجه برخورد طیفهای مختلف هنرمندان مهاجر (به دلیل جنگ در اروپا) و بومی در نیویورک بود. این جنبش در واقع یک سبک آمریکایی است که موجب پیشتازی نیویورک از پاریس به عنوان مرکز هنر جهانی شد. این هنرمندان پیش از آنکه مصلحان انقلابی باشند، آرمانگرایانی بودند که پیش از جهان ملموس خویش، دغدغه مفاهیم کلی را داشتند.
هنرمندان
شاخصترین آثاری هنری در این سبک را میتوان به افرادی چون هانری ماتریس، جکسون پولاک، مارک توبی، آرشیل گورگی، ویلهم دکونینگ و مارک روتکو نسبت داد.
ماتیس با نقاشی آتیله سرخ به شهرت رسید، پولاک با استفاده از شیوهای نو که بعدها با عنوان نقاشی کنشی معروف شد آثاری در هم پیچیده و با طراوت آفرید، روتکو که از هر گونه خط نگاری پرهیز کرد و نامگذاری محوری ساده را جایگزین القاب سنگین پیشین کرد.
اکسپرسیونیسم انتزاعی
این جنبش در آمریکا مطرح شد که به نقاشیهای کنشی نیز معروف است هنرمندان این سبک با عدم تاکید بر ساختار شکل و فرم، رنگ گذاری بر اساس حرکات بدنی و کنش روانی نقاش به طور آنی و تصادفی، درصدد بیان هیجانات و احساسات لحظهای و آنی هستند.
ویژگیها
این سبک آمیزهای از هیجان اکسپرسیونیستی نگارههای ساده بدوی (نقاشی شنی سرخپوستی و باغهای ذن و تجربهای از نظام در غالب بینظمی بود. هنرمندان این سبک پیش از آنکه در سبک با هم شباهت داشته باشند در نگرش و دیدگاه دارای وجه اشتراکند، همه میخواهند قیود و تکنیکهای سنتی و دستوری را زیر پا بگذارند و ضوابط دیرینه زیبایی شناختی را لغو اعلام کنند.
که نمونه بارز آن جکسون پولاک است.
منابع
کتاب هنر مدرن/ نوربرت لیتون/ ترجمه علی رامین/ آشنایی با مکاتب نقاشی
قالبی از نقاشی غیر تصویری و غیر تمثالی با ترکیبی از مواد واشیای نامتجانس که در دوران پس از جنگ جهانی دوم در نیویورک به وجود آمد.
کارهای این غالب معمولا احساسی و عاطفی است و در آن ها بر نمودهای تصادفی و اتفاقی پرداخته میشود به این شیوه نقاشی کنشی دوم میگویند.
مقدمه
در ابتدای دیباچه بر خود لازم میدانم که تشکر و قدردانی خود را از استاد محترم سرکار خانم علی پور که با نصایحشان قبول زحمت و راهنمایی اینجانب را در ارائه کارهای عملی فراهم نمودن و در طی مدت تحقیق با ارائه مدرک و منابع معتبر و تجربههای شخصیشان در برخورد مستقیم با مسائل هنری و کسب اندوختههای گرانبها همواره هدایتگر اینجانب در طول مسیر تحقیق بودهاند اعلام نمایم.
در مورد نحوه تحقیق و جمع آوری اطلاعات سعی بر این شده که نکات کلیدی و عوامل و زمینههای پیدایش جنبش اکسپرسیونیسم مورد نظر قرار گیرد و اجمالا از حاشیه روی و پرداختن به جزئیات پرهیز کردهام. نوشته حاضر قصد دارد به اهمیت بیش از پیش احساسی که اثر فرا مینماید بپردازد. زیرا آگاهی آنچه مورد توجه انسانهاست حوادث بیرونی نیستند و گاهی در واقعیت نیز نمیتوان آنها را جستجو کرد . به این دلیل که حوادث اتفاق میافتند و پایان میپذیرند اما همچنان تاثیر ویا خاطره آنها در ذهن باقی میمانند. اغلب آنچه تجربه نشده است در انسانها تامل برانگیز مینماید و این میل و گرایش را چه بنامیم به هر حال تجربهای در انتظار است. هر انسان درون گرایی در مواجهه با وقایع روزمره، علاوه بر ظواهر امر به دریافتها و تاثیرات ویژهای در خود دست مییابد که مراتبی فراتر از وجهه بیرونی وقایع داشته باشد و ارتباط مستقیمی با روح و احساس او دارد. تجربه روحی چیزی نیست که بتوانیم به طور مشخص آن را بیان کرده و یا نشان بدهیم. تجربه روحی، کیفی است و کیفیت گوچه قابل مشاهده نیست اما میتواند حقیقت باشد. به جرات بتوان گفت که «شهود» همان کیفیتی است که ریشه حقیقی دارد و هرگز توهم نیست زیرا دقیقا در روح ما معنی میشود. این رساله به ذکر ضرورت رسیدن به درک و دریافتهای حسی و فرانمود عینی آنها میپردازد. سعی ما بر این بوده تا با پرهیز از رویکردی تکراری به لایههای دیگری از اکسپرسیونیسم بپردازیم.
به هر حال تصمیم بر این است که از واژه اکسپرسیونیسم به صورت مصالحه جویانهای استفاده شود. این نوشته به دنبال یافتن عصاره یا اساس اکسپرسیونیسم نیست که قادر به تعریفی از آن باشد، بلکه سعی بر آن دارد تا پس از مروری بر تاریخچه و چگونگی شکلگیری و تاملی زیبا شناسانه، به بررسی برخی از آثار گزیده هنرمندان ذکر شده بپردازد. انگیزه انتخاب این هنرمندان را میتوان به علاقه شخصی و ویژگی درون گرایی در آثار منتخب آنان تعبیر نمود.
اکسپرسیونیسم
این اصطلاح هم بیانگر سبکی است و هم نام جنبشی هنری است که در اوایل سده بیستم در شمال اروپا شکل گرفت. همان گونه که اصطلاحات امپرسیونیسم، کوبیسم، فوتوریسم، و سورئالیسم برای گروهها و جنبشهای معاصر و کاملا شخصی به کار گرفته میشود، اصطلاح اکسپرسیونیسم نیز به گرایش پایداری در هنر