دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق مقایسه ای بین وظایف انجمن شهر و شورای اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

موضوع :

مقایسه ای بین وظایف انجمن شهر و شورای اسلامی

سازمانهای محلی در ایران

سازمان محلی، سازمانی عمومی است که در قسمتی از خاک یک کشور که دارای قدرت عالیه سیاسی و یا شبیه آن است به موجب قوانین عمومی یا خصوصی تشکیل می‌شود تا خدمات مشخص و لازم را در محدوده‌ای خاص برای مردم آن محدوده تامین نماید. سازمانهای محلی می‌تواند شامل تمام سازمانها و موسسات در هر محل از جمله سازمانهای تابعه حکومت مرکزی باشد. سازمانهای محلی، از حق حاکمیت کشورها منشاء می‌گیرد و دارای حاکمیت سیاسی نیستند. در قرن گذشته سازمانهای محلی با انگیزه کاهش حدود اختیارات فرمانداران محلی و جایگزین ماموران حقوق بگیر و گسترش سازمانهای عمومی برای از بین بردن حکومتهای فئودالی در سطح ملی عملی گردیده است.

امروزه تشکیل گونه‌های جدیدی از سازمانهای محلی مطرح شده است، بطوریکه بتواند وظایف معینی را در فلمرو مشخصی انجام دهد و اعضای آن می‌توانند بوسیله مردم انتخاب شده و یا حتی بوسیله حکومت مرکزی منصوب شوند. (اتوبوسرانی تهران)

در زمان مشروطیت در متمم قانون اساسی کشور انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی گنجانیده شد که اعضای آن از سوی اهالی هر ولایت انتخاب شده و اختیار نظارت تامه در اصلاحات، راجع به منافع عامه، را داشتند و همچنین صورت دخل و خرج ایالات و ولایات از هر قبیل، به وسیله انجمن طبع و منتشر می‌شود.

براساس قانون اساسی مشروطه و تصویب مجلس شورای ملی، کشور ایران به ایالات، ولایات، بلوکات و نواحی تقسیم می‌شده است و ایالت قسمتی از کشور می‌باشند که دارای حکومت مرکزی بوده و ولایات دارای حاکم نشین جزء است.

ایران به 4 ایالت تقسیم می‌شد : آذربایجان، خراسان، فارس، کرمان و بلوچستان.

ولایت قسمتی از خاک کشور بود که دارای یک شهر حاکم نشین و توابع بوده که تابع حکومت مرکزی یا حکومت ایالتی مربوطه خود، بودند و هر ولایت دارای چند بلوک و هر بلوک از چند ناحیه تشکیل می‌شده است.

طبق قانون مذکور، در مرکز هر ایالت «انجمن ایالتی» و در مرکز هر ولایت «انجمن ولایتی» با ترتیبی که قانون تعیین می‌کرد تشکیل می‌گردید ولی این قانون تا سال 1316 هجری شمسی به دلیل شرایط خاص کشور، اجرا نشد و به دنبال آن نیز تقسیمات کشوری تغییر کرده و «انجمنهای شهرستان و استان» جایگزین آنها شد.

قانون بلدیه و اداره امور شهرداریها

در سال 1325 هجری قمری، قانون برای اداره شهرها، دو سازمان «انجمن بلدیه» و «اداره بلدیه» را پیش‌بینی کرد. اعضای انجمن بلدیه را اهالی شهر انتخاب می‌کردند و رئیس انجمن، از سوی اعضای انجمن با اکثریت آراء انتخاب می‌شد و انجمن کلیه امور مربوط به اصلاحات، توسعه، بهداشت، روشنایی و زیبایی شهر را رسیدگی و تصمیم لازم را اتخاذ می‌کرد.

اداره بلدیه زیر نظر انجمن، موظف به اجرای وظایف مذکور بود. که اعضای آن از طرف انجمن انتخاب می‌شدند و ریاست بلدیه با رئیس انجمن بود که او را کلانتر می‌نامیدند و حاکم یا والی شهر حق نظارت و بازرسی بر فعالیت اداره بلدیه را داشت و مصوبات انجمن می‌بایست به تصویب وزارت کشور می‌رسید.

قانون شهرداری مصوب 1334 شمسی مقرر می‌دارد که در هر محل با بیش از پنج هزار نفر جمعیت، شهرداری تاسیس شود که از دو بخش، انجمن شهر و اداره شهرداری تشکیل می‌شد و تصمیم گیری در امور شهر با انجمن شهر و اجرای آن با شهرداری بود و شهردار بوسیله انجمن شهر منصوب می‌گردید.

دربعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برای پیشبرد برنامه‌های مختلف با توجه به مقتضیات محلی شورای ده، بخش، شهر، شهرستان و استان در قانون اساسی پیش‌بینی شد، که اعضای آنرا مردم انتخاب می‌کنند.

در آذر ماه 1361 قانون تشکیلات شوراهای اسلامی تصویب شد و در خرداد ماه 1375 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران به تصویب رسید و در هفتم اسفند 1377، اولین انتخابات شوراهای اسلامی بر طبق قانون مربوطه برگزار شد.

با نوجه به این مقدمه حال به بررسی قوانین مربوط به انجمن ها و شورای شهر و همچنین مقایسه وظایف انها می پردازیم :

تاسیس شهرداری :

ماده 1: در هر محل که جمعیت ان حداقل به پنج هزار نفر بالغ باشد شهرداری تاسیس می گردد .

تبصره 1 : در هر نقطه که از نظر موقعیت و اهمیت تشکیل شهرداری ضرورت داشته باشد ولو جمعیت ان به پنج هزار نفر بالغ نشود ، وزارت کشور می تواند در ان محل دستور تشکیل انجمن و شهرداری بدهد و چنانچه پس از تشکیل شهرداری در نقاط مزبور ضمن عمل معلوم شد عوارض وصولی تکافوی هزینه شهرداری را نمی نماید و با در نظر گرفتن وضع اقتصادی و مالی محل برای اداره امور شهرداری در امد جدیدی نمی توان تهیه نمود ، وزارت کشور مجاز است شهرداری این قبیل نقاط را منحل نماید .

تبصره 2: در نقاطی که فقط در بعضی فصول برقراری شهرداری لازم باشد برای فصل مزبور و همچنین برای چند محل که به یکدیگر نزدیک و جمعاً اقتضای تشکیل شهرداری را داشته باشند می توان یک شهرداری تاسیس کرد .

ماده 2: حدود حوزه هر شهرداری با تصویب انجمن شهر تعیین می شود و پس از موافقت شورای شهرستان و تصویب وزارت کشور قابل اجرا است .

ماده 3: شهرداری دارای شخصیت حقوقی است .

از انجا که شورای شهر جایگزین انجمن شهر گردیده است مواد مربوط به انتخابات انجمن شهر ( مواد 4 الی 32) و همچنین مواد 33 الی 41 از قوانین تشکیل انجمن شهر منتفی شده است .

ماده 42 : مادام که انجمن تشکیل نشده و یا عده اعضائ انجمن به حد نصاب قانونی نرسیده باشد وزارت کشور جانشین انجمن شهر خواهد بود .

ماده 43 و 44 نیز با تصویب قانون شورا های اسلامی منتفی است .

وظایف انجمن :

ماده 45 : وظایف انجمن به قرار زیر است :

نظارت بر حسن اداره و حفظ سرمایه و دارایی نقدی و جنسی و اموال منقول و غیر منقول متعلق به شهر و همچنین نظارت در حساب درامد و هزینه انها ( اگر انجمن تفتیش دقیقی را در مخارج مهم شهرداری لازم بداند کارشناس یا محاسبین متخصصی را موقتاً برای رسیدگی به ان کار استخدام می کند و حق الزحمه متناسبی به انها پرداخت خواهد کرد .

تصویب بودجه سالیانه و اصلاح بودجه و متمم بودجه و تفریغ بودجه شهرداری و بنگاه های وابسته به شهرداری و تصویب برنامه های ساختمانی که از طرف شهرداری پیشنهاد می شود .

تصویب معاملات و نظارت در انها اعم از خرید و فروش و مقاطعه و اجاره و استیجاره به نام شهر با در نظر گرفتن صرفه و صلاح و با رعایت مقررات ایین نامه مالی شهرداری ها ، پیش بینی شده در این قانون .

تبصره : به منظور تسریع در پیشرفت امور شهرداری ، انجمن شهر می تواند اختیار تصویب و انجام معاملات را تا میزان معینی با رعایت ایین نامه معاملات شهرداری به شهردار واگذار کند .

مراقبت در اقامه کلیه دعاوی مربوط به شهرداری و نظارت بر حسن جریان امر .

رفع اختلافات صنفی در صورت مراجعه از طرف شهرداری یا اصناف جز در مواردی که موضوع جنبه حقوقی نداشته باشد .

مراقبت در اجرا وظایف شهرداری در امور بهداشت حوزه شهر و نظارت در امور بیمارستان ها و پرورشگاه ها و سایر موسساتی که از طرف شهرداری اداره می شود .

اظهار نظر در مورد تشریک مساعی شهرداری با ادارات و بنگاه های مربوطه برای دایر کردن نمایشگاه های کشاورزی و هنری و بازرگانی و ...

تصویب لوایح برقراری یا الغا عوارض شهر و همچنین تغییر نوع و میزان ان .

تبصره : وضع عوارض هر شهر نباید تاثیر سوئی در اقتصاد عمومی کشور و رواج صادرات یا نشو و نمای صنایع داخلی داشته باشد . تشخیص اینگونه عوارض با وزارت کشور است .

تصویب ایین نامه های پیشنهادی شهرداری پس از رسیدگی به انها

مراقبت برای ایجاد رختشوی خانه های عمومی و ابریزها و گورستان و مرده شوی خانه و تهیه وسایل حمل اموات مطابق اصول بهداشت .

نظارت در امور تماشاخانه و سینما و امثال ان و همچنین تدوین مقررات مخصوص برای حسن ترتیب و نظافت و بهداشت و این قبیل موسسات بر طبق پیشنهاد شهرداری و اتخاذ تدابیر احتیاطی برای جلوگیری از مخاطرات حریق و امثال ان .

وضع مقررات و نظارت در حفر مجرا برای فاضلاب شهر یا لوله اب یا برق و تصویب قرار دادهای مربوط به انها .

بررسی و موافقت با تهیه وسایل اتوبوسرانی و برق و سایر نیازمندیهای عمومی از طریق تاسیس شرکتها و موسسات با رعایت قوانین کشور .

بررسی و موافقت با پیشنهادات شهرداری در مورد فراوانی و ارزانی خوار بار و اقدام در تامین و توزیع مواد غذلیی در مواقع لازم مخصوصاً به هنگام قحطی و پیش بینی و جلوگیری از کمیابی خواربار و تهیه میدان های عمومی برای خرید و فروش خواربار و همچنین نظارت در صحت اوزان و مقادیر و مقیاسها و ملزم ساختن اصناف به الصلق برگه قیمت بر روی اجناس .



خرید و دانلود تحقیق مقایسه ای بین وظایف انجمن شهر و شورای اسلامی


تحقیق درباره قرآن و فرهنگ زمانه رشته معارف اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

موضوع تحقیق:

قرآن و فرهنگ زمانه

فهرست مطالب

عنوان:

دلایل این دستگاه

الف- بررسی دلایل

ب- بررسی واژه فرهنگ

ج- بررسی نمونه ها ومثال ها

دیدگاه دوم: قبول عناصرمثبت فرهنگی وطردعناصرمنفی

الف- مثال ها ونمونه ها

جمع بندی

نتیجه گیری

منابع

مقدمه

قرآن کریم آخرین پیام آسمانى است که بر بشریت نازل گشته و در محیطى بر انسان‏ها فرود آمده که آن‏ها سرگشته و حیران در وادى جهل و تعصب و فرهنگشان آمیخته‏اى از عناصر صحیح و غیر صحیح بوده است؛ چرا که از طرفى، اعراب جزیرة العرب وارثان حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهماالسلام) و دین حنیف بودند و بنابراین، عناصر فرهنگى الهى و مفیدى مثل حج داشتند. اما از طرف دیگر، در طول اعصار متمادى و با دورى از انبیاى الهى (علیهم السلام) به تدریج، خرافات و عناصر باطل در فرهنگ آنان رسوخ کرده بود.

در این نوشتار، رابطه قرآن با فرهنگ آن زمان عرب مورد بررسى قرار مى‏گیرد و در این راستا، به دو دیدگاه مهم در مورد این مطلب اشاره مى‏شود:

اول: تاثیرپذیرى کامل قرآن کریم از فرهنگ عصر نزول؛

دوم: قبول عناصر مثبت فرهنگ و طرد عناصر منفى آن.

دیدگاه اول: تاثیرپذیرى کامل قرآن کریم از فرهنگ عصر نزول

از سخنان برخى نویسندگان و خاورشناسان (مستشرقان) این‏گونه بر مى‏آید که قرآن کاملا تسلیم فرهنگ عصر نزول - یعنى، صدر اسلام - بوده و به عبارت دیگر، قرآن فرهنگ زمان خویش را - که همان فرهنگ جاهلى عرب و آمیخته با خرافات ضد علمى بوده - پذیرا شده و خدا آن‏ها را در متن قرآن وارد کرده است. این تا حدودى شبیه نظریه‏اى است که در زمینه تاثیر فرهنگ زمانه در نویسندگان تورات و انجیل گفته شده است. [1] البته در مورد قرآن، برخى از نویسندگان این دیدگاه را کاملا پذیرفته [2] و برخى دیگر با ذکر مثال‏هایى، تاثیرپذیرى را به‏طور گسترده طرح کرده و با احتیاط از آن سخن‏گفته‏اند. [3]

مثال‏ها و نمونه‏ها

1- فرهنگ بازرگانى حاکم بر عربستان قرن هفتم میلادى: این فرهنگ در قرآن کریم نیز بازتاب یافته و الفاظ و مفاهیم کلیدى آن نظیر ربح، ضرر، تجارت، بیع، شرا، اشترا، کنز، وزن، ترازو و... از قرآن کریم سر بر آورده است. [4]

2- آرزواندیشى پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) و مردم: برخى (از مستشرقان) که به مکتب روان‏شناسى فروید نیز اعتقاد دارند، تصویر بهشت و نعمت‏هاى آن از آب روان، درختان سبز و خرم و سایه‏هاى آن‏ها و بوستان‏هاى پر از میوه‏هایى هم‏چون خرما، انگور و انار را حاکى از «آرزو اندیشى» (wishful thinking) مردم آن روزگار و - العیاذب الله - شخص رسول - الله(صلّى اللّه علیه و آله) مى‏دانند. [5]

3- شان نزول‏ها: پدیده‏اى که حاکى از راه یافتن بخشى از زندگى و فرهنگ مردم معاصر با نزول قرآن در قرآن کریم است مساله اسباب نزول یا شان نزول است که مثال‏هاى متعددى دارد. قریب دویست آیه در قرآن کریم شان نزول دارد. این پدیده‏ها و رویدادها و یا حتى سؤال‏ها و جنگ‏ها و توطئه دشمنان و حتى نذر حضرت على (علیه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام) در سوره دهر، همگى موجب گردیده تا به تناسب آن‏ها، آیه یا آیاتى از قرآن نازل شود. [6]

4- احکام امضایى اسلام: احکامى که در گذشته و جاهلیت‏به صورت دیگرى سابقه داشته و شارع اسلام آن را با تغییر و تحولى در قرآن کریم



خرید و دانلود تحقیق درباره قرآن و فرهنگ زمانه  رشته معارف اسلامی


تحقیق درباره قرآن و روح رشته معارف اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 56

 

موضوع تحقیق:

قرآن وروح

روح درقرآن

در قرآن در بعضى از آیات،از روح به عنوان یک امر و حقیقتى در عرض ملائکه نام برده مى‏شودولى معلوم مى‏شود که به هر حال از سنخ این موجوداتى که ما مى‏بینیم و حس‏مى‏کنیم(مثلا از سنگى، از درختى، از کوهى، از دریایى، از ستاره‏اى، از یک چنین چیزى)نیست، یک چیزى است از نوع امورى که‏ما حس و لمس نمى‏کنیم.در سوره عم مى‏فرماید: «یوم یقوم الروح و الملائکة صفا»(2) آن روزى که روح و ملائکه در یک‏صف بایستند.ظاهر تعبیر این است که روح از نوع ملائکه هم نیست، چون آن را در عرض ملائکه[قرار مى‏دهد]، جبرئیل یکى از ملائکه‏است، میکائیل یکى از ملائکه است، و این تناسب ندارد که یکى از ملائکه را در عرض عموم ملائکه ذکر کند: «روح و ملائکه‏در یک صف مى‏ایستند» .یا در آیه دیگرى مى‏فرماید: «تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر»(3) در شب قدرملائکه و روح نازل مى‏شوند.باز ملائکه در عرض روح و روح در عرض ملائکه‏قرار مى‏گیرند.در یک آیه دیگر مى‏فرماید: «ینزل الملائکة بالروح‏من امره‏»(4) ملائکه را به روح فرود مى‏آورد.اینکه باء «بالروح‏» آیا باء استعانت و استمداد است و در واقع‏این طور است که ملائکه با استمداد روح فرود مى‏آیند، یا باء ملابست و مصاحبت است‏یعنى ملائکه با روح[فرود مى‏آیند]، در.............................................................. 1.اسراء/85. 2.نبا/38. 3.قدر/4. 4.نحل/2.

مدعاى ما که قرآن ملائکه و روح را در کنار یکدیگرذکر مى‏کند[تغییرى نمى‏دهد]و در این جهت دلالت آیه کافى است و در همین جاست که حدیثى از امیر المؤمنین على (علیه‏السلام)نقل شده و ایشان گفته‏اند روح غیر از ملائکه است و به همین آیه استدلال کرده‏اند که قرآن روح را با ملائکه یک چیز نمى‏گیرد.

کلمه روح گاهى به کلمه «امین‏» و گاهى‏به کلمه «قدس‏» توصیف شده است: «نزل به الروح الامین على قلبک‏»(1) روح الامین قرآن‏را بر قلب تو فرود آورده است.یا در آیه دیگر: «قل نزله روح القدس من ربک‏»(2) بگو این را روح القدس از ناحیه پروردگارتو فرود آورده است.چون در بعضى آیات دیگر هست که جبرئیل قرآن را بر پیغمبر نازل کرده‏است، گفته‏اند پس کلمه روح القدس و روح الامین کنایه‏اى از جبرئیل است.

همچنین شاید بعضى گفته باشند که در آن آیه:«یوم یقوم الروح و الملائکة‏» مقصود خصوص جبرئیل است که به طور جداگانه ذکر شده - که این حرف بعید است - ولى‏ایشان این حرف را قبول ندارند که حتى مقصود از روح الامین و روح القدس جبرئیل باشد، بلکه مى‏گویند از آیات قرآن اینچنین‏فهمیده مى‏شود: ملائکه که وحى را نازل مى‏کنند، همراه آن، حقیقتى هست که قرآن نام آن را روح گذاشته‏است و حامل وحى در واقع آن روح(همان روح الامین و روح القدس)است، نه اینکه جبرئیل حامل وحى باشد، جبرئیل‏حامل وحى نیست.این عقیده‏اى است که ایشان در اینجا اظهار مى‏دارند.

در بعضى از آیات، روح با کلمه‏وحى توام شده است، مثل اینکه در این آیه مى‏فرماید: «و کذلک اوحیناالیک روحا من امرنا ما ما روحى از امرخودمان(4) به تو وحى فرستادیم.گفته‏اند آن که خداوند وحى فرستاده آیات قرآن است، پس اینجا همان نفس آیات قرآن‏به روح تعبیر شده است.البته مانعى ندارد که ما آیات قرآن را از[نوع]آن حقایق[بدانیم].مسلم آیات قرآن وقتى بر قلب پیغمبرنازل مى‏شود، به صورت یک حقیقت نازل مى‏شود و بعد صورت لفظى پیدا مى‏کند وبه هر حال: «ما روحى از امر خودمان به تو وحى کردیم‏» .پس به قول این

.............................................................. 1.شعراء/193 و 194. 2.نحل/102. 3.شورى/52. 4.راجع به کلمه «ازامر» بعد صحبت مى‏کنیم که در اغلب این آیات کلمه «از امر» آمده است.



خرید و دانلود تحقیق درباره قرآن و روح  رشته معارف اسلامی