دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

احکام فردی و عمومی 43 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

استمناء و اثر مخرب آن بر جسم و روح

برخورد امیرالمومنین علیه السلام با یک جوان

ضوء شهاب :

روایت شده است : در زمان خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام ، حضرت جوانی را دید که در گوشه ای خلوت مشغول عمل استمناء بود . حضرت آن جوان را گرفت و با دستان مبارک خود آن قدر روی دستانش زد که دست های مرد جوان سرخ شد و این گونه اورا تنبیه نمود . سپس از خزانه ی بیت المال پولی را مقرر کرد و برای او همسری گرفت .

 سه عمل مذموم

مکارم الاخلاق :

امام صادق علیه السلام فرمود : سه دسته اند که خداوند با ایشان سخن نمی گوید و با نظر رحمت به ایشان نمی نگرد و پاکشان نفرموده و بر ایشان عذاب دردناکی است :

1-    کسی که موی سفیدش را بکند  تا نمایش دهد که جوان است .

2-    کسی که به وسیله ی عضو خود شهوتش را خارج کند ( استمناء )

3-    کسی که با او لواط کنند .

 

استمناء از گناهان بزرگ است

فروع کافی :

از امام صادق علیه السلام در مورد استمناء سئوال شد . فرمود : این عمل از فواحش ( و گناهان بزرگ ) است ، تا جایی که نزدیکی کردن با کنیزان بهتر از این کار می باشد .

در حدیث دیگری آمده است که آن حضرت فرمود : " این عمل همچون ازدواج کردن شخص با خودش می باشد و برای او هیچ عملی نیست . "

و باز هم از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود : " مردی که با حیوان نزدیکی می کند ، یا استمناء می کند ، و یا هر عملی که باعث شود مرد آب شهوتش را بریزد ، این امر شبیه زنا می باشد . "

همچنین در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام فرمود : " استمناء گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرمود و عمل استمناء کننده مثل این است که آن شخص با خودش ازدواج کرده است . اگر کسی را که چنین کاری می کند بشناسم ، با او هم خوراک نخواهم شد . "

راوی سئوال کرد : از کدام آیه ی قرآن حکم آن فهمیده می شود ؟ حضرت فرمود :  از آیه ی " کسانی که با غیر از همسر و کنیزان شهوت خود را دفع کنند ، از تجاوز کارانند" .

راوی پرسید گناه زنا بزرگ تر است یا استمناء ؟ حضرت فرمود : " استمناء گناه بزرگی است . "

قسمتی از " گناهان کبیره " نوشته ی آیة الله دستغیب  ( رحمة الله علیه ) را که در مورد مضرات جسمی و روحی استمناء آورده است که ایشان هم این مطالب را از کتاب " ناتوانی های جنسی " ( صفحات 48 الی 52) نقل کرده است ، به آن اشاره می کنیم :

" این عمل مبتلایان را ضعیف می کند ، ترس و بی حالی به بار می آورد و شهامت و درستی از آنان سلب می شود . چه بسا اشخاصی هستند که عنوان منفی جوانی در اثر مبتلا شدن به " جلق " چنان دچار ضعف قوای روحی و جسمی می شوند که معتادین به تریاک و شیره در مقابل آنان شیر نری به شمار می آیند . عمل غیر طبیعی جنسی ، یعنی استمناء یا جلق ، از لحاظ روابط نزدیکی که با حواس پنج گانه دارد ، در درجه ی اول در چشم و گوش اثر می گذارد ؛ بدین معنی که دید چشم را ضعیف کرده و حس سامعه را نیز تا اندازه ی قابل توجهی کم میکند . همچنین مبتلایان به طور مداوم صدای ناهنجاری درگوش خود احساس می کنند که بسیار ناراحت کننده است . علاوه بر اینها تحلیل رفتن قوای جسمانی و روحانی ، کم شدن خون ، پریدگی رنگ ، نقسان قوای حافظه ، لاغری ، ضعف و سستی زیاده از حد ، بی اشتهایی ، کج خلقی ، عصبانیت ، دوران سر ، و هزاران آفت دیگر از بیماری هایی است که گریبان مبتلایان به جلق را خواهد گرفت .

البته آنهایی که از لحاظ جسمی قوی هستند ممکن است قدری دیر تر به این بیماری ها دچار شوند ، ولی به هر حال عدم ابتلاء به آنها از محالات است و خواه نا خواه همه باید به چنین مصایبی گرفتار شوند . از بدبختی های مبتلایان به جلق ، یکی اسن است که قوه ی اراده ی آنان به کلی مختل می گردد و لذا وقتی به عمل خود پی می برند ، آن قدر اراده ندارند که به ترک آن اقدام نمایند . پس این که می گوییم استمناء از لحاظ روحی نیز قوای انسان را فرسوده می کند بی علت نیست . عمل استمناء ، علاوه بر مضرات روحی ، از لحاظ جسمی نیز شخص را فرسوده می کند؛ یعنی غدد مترشحه ی داخلی را از کار می اندازد . از جمله غده ی سازنده ی منی است که بر اثر جلق ، رفته رفته کوچک شده و به طور نخودی در می آید و چون در آنصورت قادر به ساختن منی نیست ، شخص مبتلا برای همیشه از لذایذ جنسی محروم می گردد و اگر به این صورت از مردی نیفتد ، به طور قطه به صورت دیگری مانند انزال ، کندی انزال ، سیلان منی ، عدم نعوظ ، نعوظ بی دوام و ... مبتلا خواهد شد . چه بسا دیده  و یا شنیده شده که جوانان معتاد به جلق در اندک مدتی دچار چنین حالتی گردیده ان که به جای ادراد خون از آنها خارج می شود .

بادی دانست که اشخاصی که به این حالت دچار می شوند ، ولو در سنین جوانی ، خطر مرگ در انتظار آنها می باشد. ، زیرا بدون احساس شهوانی و بدون این که لذت ببرند ، بلا انقطاع منی از آنها دفع می گردد و همین امر باعث شده که در حین راه رفتن دفعتاً زمین بخورند و از هوش بروند .



خرید و دانلود  احکام فردی و عمومی 43 ص


اثر ورزش بر زنان 41 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

اثر ورزش بر زنان

مقدمه

می‌توان گفت که حضور زنان در جوامع ورزشی از سال 1912 میلادی به بعد بوده است که البته به تدریج شاهد آن بودیم که زنان تقریبا در تمام رشته‌های ورزشی همچون مردان شرکت کردند. وزنه برداری زنان، بوکس زنان، کشتی زنان و ...

زنان از نظر قدرت بدنی آنقدرها هم که تصورش می‌رود ضعیف نیستند. در حقیقت بله! زنان به طور کلی از نظر ماهیچه‌ای 30 درصد نسبت به مردان ضعیفترند. اما این ضعف با تمرینهای بدنسازی منسجم و استفاده از پروتئینهای درست قابل جبران است. به طور کلی می‌توان گفت که اکثر مردان از اکثر زنان قویترند. یا قویترین مرد جهان از قویترین زن جهان قویتر است. اما موارد زیادی هم دیده می‌شود که این فرمول کلیت ندارد. مخصوصاً در سنین نوجوانی دختران زیادی هستند از پسرهای همسنشان قویترند.

آیا یک زن میان وزن می‌تواند یک مرد سنگین وزن را بلند کند ؟ پاسخ مثبت است. موارد زیادی دیده شده که یک زن شصت کیلوگرمی توانسته است که یک فرد صد کیلویی را به راحتی بلند کند. البته یک زن شصت کیلوگرمی گاهی هم می‌تواند یک فرد فوق سنگین مثلاً 120 کیلوگرمی را نیز روی پشتش کول کند.

آیا یک زن می‌تواند یک مرد را در کشتی آزاد شکست بدهد ؟ به ندرت اما پاسخ مثبت است. مخصوصا اگر مهارتهای کشتی زن بالاتر باشد این امر امکانپذیر است. در کشورهایی مثل آمریکا در مسابقات کشتی آزاد دبیرستانی، گاهی دخترانی هم پیدا میشوند که در مسابقات پسرانه شرکت می‌کنند و عنوان می‌آورند .

کلیات

از آنجا که برروی ورزشکاران زن تحقیقات دقیق و گسترده ای صورت نگرفته است،یک اتفاق نظر کلی در مورد سطح عملکرد آنها وجود ندارد.وجود اختلافات فیزیولوژیک و نیز ساختاری بین جنس زن و مرد هم مزید بر علت شده است.اما با توجه به آنچه که تا به امروز میدانیم،به تعدادی از خصوصیات و ویژگی های جنس مونث در ارتباط با ورزش و فعالیت بدنی اشاره میکنیم.

اگر چه بر اساس نظر سنجی ها،اکثر ورزشکاران زن معتقد به افت عملکرد بدنی در جریان دوران قاعدگی هستند،اما از لحاظ فیزیکی زنانی بوده اند که در طی زمان قاعدگی قادر به شکستن رکورد های جهانی شده اند.

فعالیت ورزشی شدید باعث کاستن سطح استروژن خون میشود،اما لزوماً روی سطح عملکرد بدنی اثری نمی گذارد.

در تمرینات با شدت برابر،اختلافی در میزان بروز آسیبهای ناشی از ورزش در زن ومرد دیده نمیشود.

قرص های ضد بارداری احتمالاً سبب تغییرات چشمگیر فیزیولوژیک در بدن زن می شوند،اما تاثیر عمده ای روی عملکرد فرد نخواهند گذاشت.

حاملگی در 2 تا 3 ماه اول،اثر منفی روی عملکرد نمی گذارد.لابد میدانید در المپیک سال 1956 ملبورن،3 تن از برندگان مدال طلا حامله بودند.حتی بعد از طی حاملگی اگر وضعیت جسمی و شکل پیش از حاملگی زن بازگردد،مشکلی در رقابتهای ورزشی نخواهد داشت.

ورزش سبب بهبود دانسیته(تراکم)استخوانی زنان نمیشود بلکه فقط سبب حفظ آن میگردد.در صورت مصرف مقادیر کافی کلسیم،ورزش احتمالاً در شکل گیری استخوانهای قویتر کمک خواهد کرد.هیچ محدودیت سنی برای شرکت در ورزشهای استقامتی وجود ندارد.حتی زنان80 ساله هم توانایی شرکت منظم در دوهای ماراتن را دارند،گرچه که مدت زمان طی شده بیشتر خواهد بود.دقیقاً معلوم نیست که آیا زنان سریعتر می دوند یا مردان،فقط می دانیم که در ازای هر دهه عمر،زنان توانایی سرعت بخشی در دویدن به میزان 14 متر در دقیقه دارند.در حالیکه این رقم برای مردان 7 متر در دقیقه است البته با توجه به اختلافات فیزیکی به نظر نمیرسد که زنان توانایی غلبه بر مردان در مسافتهای کوتاه را داشته باشند.اما عکس این موضوع در دوهای در مسافت طولانی صدق می کند که به نظر میرسد به علت چربی بالاتر موجود در بدن زنان است که به عنوان منبع انرژی عمل میکند.به علاوه تعریق ران در دماهای بالاتر،سبب حفظ و نگهداری بیشتر آب بدن خواهد شد.

آیا بین مردان و زنان ورزشکار اختلافات فیزیولوژی وجود دارد؟

بله این اختلافات در زمینه سیستم اسکلتی و عوامل بیومکانیکی نمود دارند.ورزشکاران زن بطور معمول(ولی نه همیشه)کوچکتر و کوتاهتر بوده،لگنی پهن تر دارند،زانوها به داخل متمایل شده و ساق پاها انحنای کمتری دارند.این خصوصیات از جمله مواردی است که احتمال ایجاد بعضی از آسیبها مانند دردهای کشککی-رانی را بالا میبرد.ورزشکاران زن درصد بالاتری از چربی بدن داشته و حدود30 درصد قدرت عضلانی کمتری نسبت به مردان دارند که خصوصاً مربوط به اندام فوقانی است.اما در هر صورت به رشته ورزشی خاص است تا اینکه جنسی خاص عاملشان باشد.

آیا ورزش کردن برای زنان سودمند است؟

تمرینات منظم ورزشی دارای فواید مشابهی در زنان و مردان است.یعنی کاهش فشار خون،پایین آوردن تعداد ضربان قلب و افزایش ظرفیت هوازی همراه با کاهش درصد چربی بدن،تمام تمام موارد فوق به پیشگیری از آترواسکلروز و بیماریهای قلبی کمک



خرید و دانلود  اثر ورزش بر زنان 41 ص


تحقیق درباره: خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری

ژوزه ساراماگو، نویسندة پرتغالی، که بارها نامزد جایزة نوبل ادبیات شده بود، سرانجام ، و دیر هنگام – در سن 76 سالگی– موفق شد در سال 1998 این جایزه را از آن خود وکشورش کند. آثار این رمان نویس و شاعر که به عبارتی رئالیسم جادویی را با انتقادات گزندة سیاسی می‌آمیزد به 25 زبان ترجمه شده است.

ساراماگو در سال 1922 در نزدیکی لیسبون در خانواده‌ای تنگدست به دنیا آمد و به دلیل فقر نتوانست تحصیلات دانشگاهی‌اش را به پایان رساند. در یک آهنگری به کارمشغول شد تا بتواند به طور پاره وقت به درسش ادامه دهد.

ساراماگو نخستین رمانش« کشور گناه» را درسال 1947 نوشت اما 35 سال انتظار کشید تا سرانجام موفقیت ادبی و شهرت در سال 1982 با انتشار رمان « بالتازار و بلیوندا» به سراغش بیاید.

سبک شاعرانة ساراماگو که تخیل و تاریخ و انتقاد از سرکوب سیاسی و فقر را با هم می‌آمیزد موجب شده است که او را به نویسندگان امریکای لاتین بویژه گابریل گارسیا مارکز تشبیه کنند. اما ساراماگو منکر این شباهت است و می‌گوید بیشتر از سوانتس و گوگول تأثیر پذیرفته است.

اثر جنجالی ساراماگو « انجیل به روایت عیسی مسیح» بود که در سال 1992 منتشر گردید. وزیر کشور وقت پرتغال آنچنان از این رمان برآشفت که نام ساراماگو را از فهرست نامزدهای : جایزة ادبی اروپا» حذف کرد و گفت این رمان توهین به کاتولیکهای پرتغال است و موجب تفرقه افکنی در کشور شده است . ساراماگو نیز به نشانة اعتراض با همسر اسپانیایی‌اش پرتغال را ترک گرفت و به لانساروت، جزیره ای آتشفشانی از جزایر قناری، به تبعیدی خود خواسته رفت.

فرهنگستان سوئد با ستایش از ساراماگو و اعلام اهدای جایزة نوبل ادبیات 1998 به وی گفت:« آثار ساراماگو با تمثیلهای ملهم از تخیل و شفقت و طعنه ما را بی وقفه وادار به ادراک یک واقعیت فرار و مبهم می‌کند.»

« کوری» یک رمان خاص است، یک اثر تمثیلی ، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان معترضانه اجتماعی، سیاسی که آشفتگی واجتماع و انسانهای سر در گم را در دایرة افکار خویش و مناسبات اجتماعی تصویر می‌کند.

ساراماگو تأکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در « موقعیت» معنا می‌شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد، زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است. در یک کلام ساده، دغدغة عمدة ذهن ساراماگو در این رمان فلسفی مسئله سرگشتگی انسان معاصر یا « انسان در موقعیت» است که از خلال ابعاد و لایه های مختلف و واکنشهای انان بررسی می شود.

از دیگر مایه‌های اصلی رمان نقد خشونت و میلیتاریسم، اطاعات کورکورانه ، دیکتاتوری و سیر تاریخی و فراگیر بودن آن است.

در شهری که اپیدمی وحشتناک کوری- نه کوری سیاه و تاریک که کوری سفید و تابناک- شیوع پیدا می‌کند و نمی‌دانیم کجاست و می‌تواند هر جایی باشد، خیابانها نام ندارد. شخصیتهای رمان نیز نام ندارد

دکتر، زن دکتر، دختری که عینک دودی داشت، پیرمردی که چشم بند سیاه داشت، پسرک لوچ .سبک و ساختار دشوار رمان، پس از چند صفحه، جاذبه‌ای استثنایی پیدا می‌کند.درخلال پاراگرافهای طولانی، پیچیدگی‌های روح انسان و مشکلات غامض زندگی را تداعی می‌کند.

کوری مورد نظر ساراماگو کوری معنوی است. سازماندهی و قانونمندی و رفتار عاقلانه خود به نوعی آغاز بینایی است. ساراماگو کلام پیچیده و چند پهلویش را در دهان تک تک شخصیتهای کتاب و مخصوصاض در پایان در دهان زن دکتر گذاشته است:« چرا ما کور شدیم، نمی دانم ،شاید روزی بفهمیم ، می‌خواهی عقیدة مرا بدانی ، بله ، بگو ، فکر نمی‌کنم ما کور شدیم ، فکر می‌کنم ما کور هستیم، کور اما بینا، کورهایی که می‌توانند ببینند اما نمی‌بینند.»

ساراماگو در « کوری» تعهد و باور عمیق خود را به عدالت اجتماعی، احترام به خرد و عقل سلیم همراه با تزکیة روح و جسم که تنها را ضمانت پایدار ماندن هر جامعه‌ای است درغالب یک رمان هنرمندان و شگفت انگیز به ما ارمغان میدهد.

« کوری» در سال 1995 منتشر شد. ساراماگو می‌گوید:« این کوری واقعی نیست ، تمثیلی است. کور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسانها عقل داریم و عاقلانه رفتار نمی‌کنیم....»

خلاصه داستا ن :‌

در این رمان ، شخصیت های داستان نام ندارد و عنوان های آنها رمز گونه است و به نقش اجتماعی هر یک اکتفا می شود . خلاصه ی رمان کوری چنین است :‌در پشت چراغ قرمز ، راننده ی اتومبیلی ناگهان کور می شود . این مرد به کوری عجیبی دچار شده ،‌یعنی همه چیز را سفید می بیند و گویی در دریای شیر فرو رفته است . مرد دیگری او را به خانه اش می رساند ، اما اتومبیل این کور را می دزدد . همسرش او را به چشم پزشکی می رساند ، اما علت کوری کشف نمی شود . چشم پزشک و دزد اتومبیل هم به همین ترتیب کور می شوند ، چشم پزشک مسئولین بهداشت را با خبر می سازد . این فاجعه را هیولای سفید می گویند . مسئولین برای جلوگیری از سرایت آن، کورها و نزدیکانشان را در ساختمان تیمارستانی قرنطینه می کنند ، اما روز به روز تعداد کورها بیشتر می شود . همسر چشم پزشک کور نمی شود ، اما خودش را به کوری می زند تا از همسرش جدا نشود ، او تنها کسی است که تا پایان داستان بیناست . در قرنطینه چه بلاهایی که بر سر کورها نمی آید . همسر چشم پزشک از رفتارها و مصیبت های آن ها گزارش عبرت‌انگیزی می دهد . بسیاری از کورها به دست سربازان و نگهبانان قرنطینه کشته می شوند . اما سربازها هم کم کم کور می شوند .

بزرگ ترین مشکل برای کورها برآوردن نیازهای اولیه یعنی خوراک و مستراح است و با این که دولت به آن ها غذا تحویل می دهد ، اما تقسیم کردن و استفاده از آن بسیار دشوار می شود . آن دزد اتومبیل به دلیل دست درازی به دختر عینکی زخمی و به دست سربازان کشته می شود . دولت و رسانه ها وعده های دروغین می دهند که کوری در حال کنترل است . نظم و ترتیب شهر از بین می رود و کسانی که یک باره کور می شوند ، همه چیز را از بین می برند ، اتوبوس ها و هواپیماها ،‌سقوط می کنند و حوادثی مانند این ها .

در قرنطینه که کشوری مستقل است ، دسته یی از کورها اوباش و مسلح ،‌کنترل غذا را به دست می گیرند . از بقیه کورها می خواهند که به خواسته های آنها تن دهند و گرنه غذای هر بخش را قطع می کنند ، کورها هم برای زنده ماندن تن به همه چیز می دهند ، ابتدا پول و جواهرات و وسایل آن ها را می گیرند و در مرحله بعد زن های هر بخش را می خواهند .

همسر چشم پزشک که بیناست ، قهرمانانه سر دسته اوباش را از پا درمی آورد و لشگری درست می کند تا با اوباش بجنگند . با چند کشته ، بالاخره بخشی که اوباش در آن هستند به وسیله همین زن به آتش کشیده می شود ،‌اما آتش قرنطینه را فرا می گیرد . کورها فرار می کنند ، اما از سربازهای نگهبان اثری نمی بینند . گروه گروه به شهر می آیند ، اما شهر را زباله دانی متروک ، ویرانه ، بدون آب ، برق ،‌ گاز و دیگر امکانات می یایبند . همه کور شده‌اند و کورها که



خرید و دانلود تحقیق درباره: خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری 9ص


تحقیق: خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری

ژوزه ساراماگو، نویسندة پرتغالی، که بارها نامزد جایزة نوبل ادبیات شده بود، سرانجام ، و دیر هنگام – در سن 76 سالگی– موفق شد در سال 1998 این جایزه را از آن خود وکشورش کند. آثار این رمان نویس و شاعر که به عبارتی رئالیسم جادویی را با انتقادات گزندة سیاسی می‌آمیزد به 25 زبان ترجمه شده است.

ساراماگو در سال 1922 در نزدیکی لیسبون در خانواده‌ای تنگدست به دنیا آمد و به دلیل فقر نتوانست تحصیلات دانشگاهی‌اش را به پایان رساند. در یک آهنگری به کارمشغول شد تا بتواند به طور پاره وقت به درسش ادامه دهد.

ساراماگو نخستین رمانش« کشور گناه» را درسال 1947 نوشت اما 35 سال انتظار کشید تا سرانجام موفقیت ادبی و شهرت در سال 1982 با انتشار رمان « بالتازار و بلیوندا» به سراغش بیاید.

سبک شاعرانة ساراماگو که تخیل و تاریخ و انتقاد از سرکوب سیاسی و فقر را با هم می‌آمیزد موجب شده است که او را به نویسندگان امریکای لاتین بویژه گابریل گارسیا مارکز تشبیه کنند. اما ساراماگو منکر این شباهت است و می‌گوید بیشتر از سوانتس و گوگول تأثیر پذیرفته است.

اثر جنجالی ساراماگو « انجیل به روایت عیسی مسیح» بود که در سال 1992 منتشر گردید. وزیر کشور وقت پرتغال آنچنان از این رمان برآشفت که نام ساراماگو را از فهرست نامزدهای : جایزة ادبی اروپا» حذف کرد و گفت این رمان توهین به کاتولیکهای پرتغال است و موجب تفرقه افکنی در کشور شده است . ساراماگو نیز به نشانة اعتراض با همسر اسپانیایی‌اش پرتغال را ترک گرفت و به لانساروت، جزیره ای آتشفشانی از جزایر قناری، به تبعیدی خود خواسته رفت.

فرهنگستان سوئد با ستایش از ساراماگو و اعلام اهدای جایزة نوبل ادبیات 1998 به وی گفت:« آثار ساراماگو با تمثیلهای ملهم از تخیل و شفقت و طعنه ما را بی وقفه وادار به ادراک یک واقعیت فرار و مبهم می‌کند.»

« کوری» یک رمان خاص است، یک اثر تمثیلی ، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان معترضانه اجتماعی، سیاسی که آشفتگی واجتماع و انسانهای سر در گم را در دایرة افکار خویش و مناسبات اجتماعی تصویر می‌کند.

ساراماگو تأکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در « موقعیت» معنا می‌شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد، زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است. در یک کلام ساده، دغدغة عمدة ذهن ساراماگو در این رمان فلسفی مسئله سرگشتگی انسان معاصر یا « انسان در موقعیت» است که از خلال ابعاد و لایه های مختلف و واکنشهای انان بررسی می شود.

از دیگر مایه‌های اصلی رمان نقد خشونت و میلیتاریسم، اطاعات کورکورانه ، دیکتاتوری و سیر تاریخی و فراگیر بودن آن است.

در شهری که اپیدمی وحشتناک کوری- نه کوری سیاه و تاریک که کوری سفید و تابناک- شیوع پیدا می‌کند و نمی‌دانیم کجاست و می‌تواند هر جایی باشد، خیابانها نام ندارد. شخصیتهای رمان نیز نام ندارد

دکتر، زن دکتر، دختری که عینک دودی داشت، پیرمردی که چشم بند سیاه داشت، پسرک لوچ .سبک و ساختار دشوار رمان، پس از چند صفحه، جاذبه‌ای استثنایی پیدا می‌کند.درخلال پاراگرافهای طولانی، پیچیدگی‌های روح انسان و مشکلات غامض زندگی را تداعی می‌کند.

کوری مورد نظر ساراماگو کوری معنوی است. سازماندهی و قانونمندی و رفتار عاقلانه خود به نوعی آغاز بینایی است. ساراماگو کلام پیچیده و چند پهلویش را در دهان تک تک شخصیتهای کتاب و مخصوصاض در پایان در دهان زن دکتر گذاشته است:« چرا ما کور شدیم، نمی دانم ،شاید روزی بفهمیم ، می‌خواهی عقیدة مرا بدانی ، بله ، بگو ، فکر نمی‌کنم ما کور شدیم ، فکر می‌کنم ما کور هستیم، کور اما بینا، کورهایی که می‌توانند ببینند اما نمی‌بینند.»

ساراماگو در « کوری» تعهد و باور عمیق خود را به عدالت اجتماعی، احترام به خرد و عقل سلیم همراه با تزکیة روح و جسم که تنها را ضمانت پایدار ماندن هر جامعه‌ای است درغالب یک رمان هنرمندان و شگفت انگیز به ما ارمغان میدهد.

« کوری» در سال 1995 منتشر شد. ساراماگو می‌گوید:« این کوری واقعی نیست ، تمثیلی است. کور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسانها عقل داریم و عاقلانه رفتار نمی‌کنیم....»

خلاصه داستا ن :‌

در این رمان ، شخصیت های داستان نام ندارد و عنوان های آنها رمز گونه است و به نقش اجتماعی هر یک اکتفا می شود . خلاصه ی رمان کوری چنین است :‌در پشت چراغ قرمز ، راننده ی اتومبیلی ناگهان کور می شود . این مرد به کوری عجیبی دچار شده ،‌یعنی همه چیز را سفید می بیند و گویی در دریای شیر فرو رفته است . مرد دیگری او را به خانه اش می رساند ، اما اتومبیل این کور را می دزدد . همسرش او را به چشم پزشکی می رساند ، اما علت کوری کشف نمی شود . چشم پزشک و دزد اتومبیل هم به همین ترتیب کور می شوند ، چشم پزشک مسئولین بهداشت را با خبر می سازد . این فاجعه را هیولای سفید می گویند . مسئولین برای جلوگیری از سرایت آن، کورها و نزدیکانشان را در ساختمان تیمارستانی قرنطینه می کنند ، اما روز به روز تعداد کورها بیشتر می شود . همسر چشم پزشک کور نمی شود ، اما خودش را به کوری می زند تا از همسرش جدا نشود ، او تنها کسی است که تا پایان داستان بیناست . در قرنطینه چه بلاهایی که بر سر کورها نمی آید . همسر چشم پزشک از رفتارها و مصیبت های آن ها گزارش عبرت‌انگیزی می دهد . بسیاری از کورها به دست سربازان و نگهبانان قرنطینه کشته می شوند . اما سربازها هم کم کم کور می شوند .

بزرگ ترین مشکل برای کورها برآوردن نیازهای اولیه یعنی خوراک و مستراح است و با این که دولت به آن ها غذا تحویل می دهد ، اما تقسیم کردن و استفاده از آن بسیار دشوار می شود . آن دزد اتومبیل به دلیل دست درازی به دختر عینکی زخمی و به دست سربازان کشته می شود . دولت و رسانه ها وعده های دروغین می دهند که کوری در حال کنترل است . نظم و ترتیب شهر از بین می رود و کسانی که یک باره کور می شوند ، همه چیز را از بین می برند ، اتوبوس ها و هواپیماها ،‌سقوط می کنند و حوادثی مانند این ها .

در قرنطینه که کشوری مستقل است ، دسته یی از کورها اوباش و مسلح ،‌کنترل غذا را به دست می گیرند . از بقیه کورها می خواهند که به خواسته های آنها تن دهند و گرنه غذای هر بخش را قطع می کنند ، کورها هم برای زنده ماندن تن به همه چیز می دهند ، ابتدا پول و جواهرات و وسایل آن ها را می گیرند و در مرحله بعد زن های هر بخش را می خواهند .

همسر چشم پزشک که بیناست ، قهرمانانه سر دسته اوباش را از پا درمی آورد و لشگری درست می کند تا با اوباش بجنگند . با چند کشته ، بالاخره بخشی که اوباش در آن هستند به وسیله همین زن به آتش کشیده می شود ،‌اما آتش قرنطینه را فرا می گیرد . کورها فرار می کنند ، اما از سربازهای نگهبان اثری نمی بینند . گروه گروه به شهر می آیند ، اما شهر را زباله دانی متروک ، ویرانه ، بدون آب ، برق ،‌ گاز و دیگر امکانات می یایبند . همه کور شده‌اند و کورها که



خرید و دانلود تحقیق: خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری 9ص


مقاله درباره خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری

ژوزه ساراماگو، نویسندة پرتغالی، که بارها نامزد جایزة نوبل ادبیات شده بود، سرانجام ، و دیر هنگام – در سن 76 سالگی– موفق شد در سال 1998 این جایزه را از آن خود وکشورش کند. آثار این رمان نویس و شاعر که به عبارتی رئالیسم جادویی را با انتقادات گزندة سیاسی می‌آمیزد به 25 زبان ترجمه شده است.

ساراماگو در سال 1922 در نزدیکی لیسبون در خانواده‌ای تنگدست به دنیا آمد و به دلیل فقر نتوانست تحصیلات دانشگاهی‌اش را به پایان رساند. در یک آهنگری به کارمشغول شد تا بتواند به طور پاره وقت به درسش ادامه دهد.

ساراماگو نخستین رمانش« کشور گناه» را درسال 1947 نوشت اما 35 سال انتظار کشید تا سرانجام موفقیت ادبی و شهرت در سال 1982 با انتشار رمان « بالتازار و بلیوندا» به سراغش بیاید.

سبک شاعرانة ساراماگو که تخیل و تاریخ و انتقاد از سرکوب سیاسی و فقر را با هم می‌آمیزد موجب شده است که او را به نویسندگان امریکای لاتین بویژه گابریل گارسیا مارکز تشبیه کنند. اما ساراماگو منکر این شباهت است و می‌گوید بیشتر از سوانتس و گوگول تأثیر پذیرفته است.

اثر جنجالی ساراماگو « انجیل به روایت عیسی مسیح» بود که در سال 1992 منتشر گردید. وزیر کشور وقت پرتغال آنچنان از این رمان برآشفت که نام ساراماگو را از فهرست نامزدهای : جایزة ادبی اروپا» حذف کرد و گفت این رمان توهین به کاتولیکهای پرتغال است و موجب تفرقه افکنی در کشور شده است . ساراماگو نیز به نشانة اعتراض با همسر اسپانیایی‌اش پرتغال را ترک گرفت و به لانساروت، جزیره ای آتشفشانی از جزایر قناری، به تبعیدی خود خواسته رفت.

فرهنگستان سوئد با ستایش از ساراماگو و اعلام اهدای جایزة نوبل ادبیات 1998 به وی گفت:« آثار ساراماگو با تمثیلهای ملهم از تخیل و شفقت و طعنه ما را بی وقفه وادار به ادراک یک واقعیت فرار و مبهم می‌کند.»

« کوری» یک رمان خاص است، یک اثر تمثیلی ، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان معترضانه اجتماعی، سیاسی که آشفتگی واجتماع و انسانهای سر در گم را در دایرة افکار خویش و مناسبات اجتماعی تصویر می‌کند.

ساراماگو تأکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در « موقعیت» معنا می‌شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد، زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است. در یک کلام ساده، دغدغة عمدة ذهن ساراماگو در این رمان فلسفی مسئله سرگشتگی انسان معاصر یا « انسان در موقعیت» است که از خلال ابعاد و لایه های مختلف و واکنشهای انان بررسی می شود.

از دیگر مایه‌های اصلی رمان نقد خشونت و میلیتاریسم، اطاعات کورکورانه ، دیکتاتوری و سیر تاریخی و فراگیر بودن آن است.

در شهری که اپیدمی وحشتناک کوری- نه کوری سیاه و تاریک که کوری سفید و تابناک- شیوع پیدا می‌کند و نمی‌دانیم کجاست و می‌تواند هر جایی باشد، خیابانها نام ندارد. شخصیتهای رمان نیز نام ندارد

دکتر، زن دکتر، دختری که عینک دودی داشت، پیرمردی که چشم بند سیاه داشت، پسرک لوچ .سبک و ساختار دشوار رمان، پس از چند صفحه، جاذبه‌ای استثنایی پیدا می‌کند.درخلال پاراگرافهای طولانی، پیچیدگی‌های روح انسان و مشکلات غامض زندگی را تداعی می‌کند.

کوری مورد نظر ساراماگو کوری معنوی است. سازماندهی و قانونمندی و رفتار عاقلانه خود به نوعی آغاز بینایی است. ساراماگو کلام پیچیده و چند پهلویش را در دهان تک تک شخصیتهای کتاب و مخصوصاض در پایان در دهان زن دکتر گذاشته است:« چرا ما کور شدیم، نمی دانم ،شاید روزی بفهمیم ، می‌خواهی عقیدة مرا بدانی ، بله ، بگو ، فکر نمی‌کنم ما کور شدیم ، فکر می‌کنم ما کور هستیم، کور اما بینا، کورهایی که می‌توانند ببینند اما نمی‌بینند.»

ساراماگو در « کوری» تعهد و باور عمیق خود را به عدالت اجتماعی، احترام به خرد و عقل سلیم همراه با تزکیة روح و جسم که تنها را ضمانت پایدار ماندن هر جامعه‌ای است درغالب یک رمان هنرمندان و شگفت انگیز به ما ارمغان میدهد.

« کوری» در سال 1995 منتشر شد. ساراماگو می‌گوید:« این کوری واقعی نیست ، تمثیلی است. کور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسانها عقل داریم و عاقلانه رفتار نمی‌کنیم....»

خلاصه داستا ن :‌

در این رمان ، شخصیت های داستان نام ندارد و عنوان های آنها رمز گونه است و به نقش اجتماعی هر یک اکتفا می شود . خلاصه ی رمان کوری چنین است :‌در پشت چراغ قرمز ، راننده ی اتومبیلی ناگهان کور می شود . این مرد به کوری عجیبی دچار شده ،‌یعنی همه چیز را سفید می بیند و گویی در دریای شیر فرو رفته است . مرد دیگری او را به خانه اش می رساند ، اما اتومبیل این کور را می دزدد . همسرش او را به چشم پزشکی می رساند ، اما علت کوری کشف نمی شود . چشم پزشک و دزد اتومبیل هم به همین ترتیب کور می شوند ، چشم پزشک مسئولین بهداشت را با خبر می سازد . این فاجعه را هیولای سفید می گویند . مسئولین برای جلوگیری از سرایت آن، کورها و نزدیکانشان را در ساختمان تیمارستانی قرنطینه می کنند ، اما روز به روز تعداد کورها بیشتر می شود . همسر چشم پزشک کور نمی شود ، اما خودش را به کوری می زند تا از همسرش جدا نشود ، او تنها کسی است که تا پایان داستان بیناست . در قرنطینه چه بلاهایی که بر سر کورها نمی آید . همسر چشم پزشک از رفتارها و مصیبت های آن ها گزارش عبرت‌انگیزی می دهد . بسیاری از کورها به دست سربازان و نگهبانان قرنطینه کشته می شوند . اما سربازها هم کم کم کور می شوند .

بزرگ ترین مشکل برای کورها برآوردن نیازهای اولیه یعنی خوراک و مستراح است و با این که دولت به آن ها غذا تحویل می دهد ، اما تقسیم کردن و استفاده از آن بسیار دشوار می شود . آن دزد اتومبیل به دلیل دست درازی به دختر عینکی زخمی و به دست سربازان کشته می شود . دولت و رسانه ها وعده های دروغین می دهند که کوری در حال کنترل است . نظم و ترتیب شهر از بین می رود و کسانی که یک باره کور می شوند ، همه چیز را از بین می برند ، اتوبوس ها و هواپیماها ،‌سقوط می کنند و حوادثی مانند این ها .

در قرنطینه که کشوری مستقل است ، دسته یی از کورها اوباش و مسلح ،‌کنترل غذا را به دست می گیرند . از بقیه کورها می خواهند که به خواسته های آنها تن دهند و گرنه غذای هر بخش را قطع می کنند ، کورها هم برای زنده ماندن تن به همه چیز می دهند ، ابتدا پول و جواهرات و وسایل آن ها را می گیرند و در مرحله بعد زن های هر بخش را می خواهند .

همسر چشم پزشک که بیناست ، قهرمانانه سر دسته اوباش را از پا درمی آورد و لشگری درست می کند تا با اوباش بجنگند . با چند کشته ، بالاخره بخشی که اوباش در آن هستند به وسیله همین زن به آتش کشیده می شود ،‌اما آتش قرنطینه را فرا می گیرد . کورها فرار می کنند ، اما از سربازهای نگهبان اثری نمی بینند . گروه گروه به شهر می آیند ، اما شهر را زباله دانی متروک ، ویرانه ، بدون آب ، برق ،‌ گاز و دیگر امکانات می یایبند . همه کور شده‌اند و کورها که



خرید و دانلود مقاله درباره خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری 9ص