لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مقدمه :
چرا قرآن کریم برای روایت « حقایق زندگی و تاریخ پیامبران و رسولان خداوند عنوان« داستان ها » یا به تعبیر قرآن « قصص » را به کار برده است ؟ » شاید تعبیر سرگذشت یا تاریخ می توانست به جای قصه به کار رود. پاسخ به این پرسش به معنای لغوی « قصه » بازمیگردد. قصه درزبان عربی به معنای « پی جویی » است ، پی جویی ردی یا اثری ؛ و سرگذشت را از آن جهت قصه می گویند که گوینده آن را تعقیب می کند و در دنبال ان است ، و قصص اخباری است که پشت سرهم روایت و پی گرفته می شود . بنابراین قصص، اخباری است پی جویی و پیروی شده .
قصه های آموزنده قرآن کریم که از سرچشمه ی وحی الهی تراوش کرده نکات آموزنده ای را در بر دارد که مردم را به پند گرفتن و تفکر درباره آن دعوت مینماید. این داستان ها دارای بخشهای اخلاقی است که به روح پاکی می دهد و سرشت آدمی را زینت می بخشد، ادب و حکمت را منتشر می سازد و انسان را به مسیر مستقیم هدایت میکند. از این رو قصه های قرآن همه پند است و اندرز و روشنی بخش زندگی انسان می باشد.
برای شناخت قوم بنی اسرائیل بهتر آن دیدم که سخن خود در آن جا آغاز کنم این عنوان و نام بنی اسرائیل از کی و ازکجا آغاز شده است ؟ چون در شناخت هر فرد یا طایفه ای یا قومی ناچاریم که به گذشته آنها پدرانشان محل سکونت شان و افراد ممتازشان در آن دوران ها مراجعه داشته باشیم و من با این دیدگاه علاوه بر آن چه از تفسیر و ترجمه قرآن کریم استفاده کرده ام از کتابهای گوناگون دیگری از جمله انبیاء درتاریخ بشریت ، داستان پیامبران ، قصه های قرآن ، را موردمطالعه و بررسی قرار دادم و آن چه در این مقاله خواهم آورد نتیجه آن تحقیق بررسی است .
حضرت یعقوب (ع)
» و اذکر عبادنا ابراهیم و اسحاق و یعقوب اولی الایدی والابصار « . یاد کن بندگان ما ، ابراهیم واسحاق و یعقوب را که همه صاحب اقتدار و بصیرت بودند. ص/45
ابراهیم (ع) به لعاذر سرپرستی خانواده اش برعهده داشت ، سفارش کرد برای اسحاق (ع) همسری از فامیل انتخاب کنید. لغاذر ، دختر « بتوئیل بن ناحور » که « رفقه » نام داشت به عقد اسحاق درآورد و خداوند دو پسر به نام های « عیص » و « یعقوب » به آنها عطا کرد که هر دو باهم به دنیا آمدند.
حضرت یعقوب علیه السلام پسر اسحاق بن ابراهیم علیه السلام است . یکی از القاب او « اسرائیل» می باشد که امام صادق علیه السلام درمعنای آن فرموده اند : معانی اسرائیل ،«عبدالله » است . زیرا « اسرا» به معنای « عبد » و« ایل» هم یکی ازنامهای خداوندعزوجل است.
یعقوب برادری به نام « عیص » داشت و که آن حضرت را بسیار اذیت می کرد . این آزار و اذیت سبب شد که یعقوب ازکنعان به سوی حران مهاجرت کند. در بین راه دچار طوفان سختی شد و در ادامه راه تردید نمود. در همین هنگام ، رویدادهای آینده زندگیش را در خواب دید و با امیدواری به راه خود ادامه داد.
دایی یعقوب که « لابان بن تبوئیل » نام داشت پادشاه حران بود وقتی یعقوب به حران رسید ؟، با استقبال داییش مواجه شد و او اموال زیادی در اختیار یعقوب گذاشت و دختر بزرگش ،« لیا» را به عقد او درآورد . یعقوب از او صاحب هفت فرزند شد و وقتی لیا از دنیا رفت با دختر دیگر لابان ، به نام « راحیل » ازدواج گرد.
نتیجه ازدواج یعقوب با راحیل ، پسران برومند و زیبایی به نامهای « بنیامین » و « یوسف» بود . درهنگام ولادت یوسف فرشتگان به یعقوب تبریک گفتند و نامش را تعیین کردند. بر اساس بعضی نقلها ، یعقوب پس از وفات راحیل ، با دختر داییهای دیگرش ازدواج کرد و دارای دوازده فرزند شد و نسل بسیاری از آنها بوجود آمد. .
یعقوب در سن صد و چهل و هفت سالگی در مصر از دنیا رفت و هنگام مرگ به یوسف وصیت کرد که جنازه او را به فلسطین برده و در کنار پدر و جدش ، اسحاق و ابراهیم دفن کنند.
حضرت یوسف (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
و قال الذی اشترنه من مصر لامصر ایه اکرمی مثور نه عسی ان ینفعنا او نتخره ولد او کذالک مکنا بیوسف فی الارض و لنعلمه من تاویل الا حادیث و الله غالب علی امره ولکن اکثر الناس لا یعلمون (21) و لما بلغ اشتره ءاتینه حکما و علما و کذلک نجزی المحسنین(22)
و آن کسی که او را از سرزمین مصر خرید (عزیز مصر ) به همسرش گفت : مقام وی را گرامی دار ، شاید برای ما سودمند باشد ؛ و یا و را به عنوان فرزند انتخاب کنیم ! و این چنین شد که یوسف را در آن سرزمین متمکن ساختیم ! اما این کار را کردیم ، تا او را بزرگ داریم ؛ و از علم تعبیر خواب به او بیاموزیم خداوند برکار خود پیروز است