دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

آموزه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

آموزه‏هایی از بهترین شرکت‏های ناشناخته جهانیاحمد الهیاریAh_yari@hotmail.com علی کردی نژاد Ali.Kordinejad@Gmail.com

چکیده

تفکر غالب برای تحلیل چگونگی شکل‏گیری و محتوای استراتژی شرکتهای کوچک و متوسط بر محور‏هایی استوار است که شکل‏گیری استراتژی ها را، حاصل انفعال و یا انباشت تدریجی تجربیات مدیرانی می پندارند که غالبا مالک شرکتها نیز هستند.آشکار شدن رهبران بزرگ جهانی در بازارهای تخصصی کوچک،بازنگری در نگرشهای مربوط به شرکتهای کوچک و متوسط را ضروری ساخته است. شرکتهای کوچک گمنامی وجود دارند که از مفروضات مدیریت نوین پیروی نمی‏کنند و در عین حال رهبران پرمنفعت بازارهای خویش هستند. آنان استراتژی های دگرگونه‏ای را به‏کار می‏گیرند که مهمترین مشخصه آنها عدم انفعال در برابر محیط است.

مقدمهدر اقتصاد جهانی دانش‏محور،نقشی اساسی برای شرکتهای کوچک و متوسط در نظر گرفته شده است. رقابت‏پذیری آتی کشورها به توان تولید دانش و به‏کارگیری آن بستگی خواهد داشت.اکنون شرکتهای کوچک و متوسط از جایگاه ویژه‏ای در عرصه تولید دانش و به کارگیری آن و افزایش توان رقابت‏پذیری کشورها برخوردار هستند. در ادبیات مدیریت استراتژیک، مکاتب و رویکردهای گوناگونی ظهور کرده‏اند که اغلب در فضای کسب‏وکارهای بزرگ توسعه یافته‏اند. ویژگیهای کسب‏وکارهای کوچک باعث شده است تا چنین رویکردهایی از کارآمدی مناسبی برای آنان برخوردار نباشند. شرکتهای کوچک نسخه‏های کوچکتر شرکتهای بزرگ نیستند و از ماهیت متفاوتی برخوردارند. تفاوت ماهوی، کاربرد بسیاری از متدولوژی ها و ابزار مناسب شرکتهای بزرگ را برای شرکتهای کوچک نامناسب می‏نماید.در بررسی فرایند شکل‏گیری و محتوای استراتژی های شرکتهایی کوچک و متوسط نیز،تفکر غالب بر حول محور استراتژی هایی است که از روی انفعال و تطابق و بر اساس یادگیری تدریجی مالک مدیران آشکار می‏شوند. ضرورت بازنگری در نگرشهای مربوط به شرکتهای کوچک و متوسط برای بقا و برتری در بازارها با آشکار شدن رهبران بزرگ جهانی در بازارهای تخصصی کوچک،بیش از پیش احساس می‏شود. در نوشتار حاضر تلاش خواهیم کرد تا این فرض که شرکتهای کوچک بایستی از غولها بیاموزند را معکوس کرده و نگاهی متفاوت را از استراتژی های رقابتی شرکتهای کوچک و متوسط معرفی کنیم.

مفروضات رایج استراتژی شرکتهای کوچک و متوسطبر مطالعه نحوه پیدایش و محتوای اصول رقابتی شرکتهای کوچک و متوسط مفروضاتی حاکم است که با ظهور دسته جدیدی از شرکتهای گمنام لزوم بازنگری در آنها احساس می‏شود. برخی از این مفروضات به شرح ذیل هستند:

تداوم و بقا مهمتر از رشد: تمرکز اصلی تحقیقات در بررسی تجاری شرکتهای کوچک بر استراتژی هایی است که «فرایند رشد» را تحت پوشش قرار می‏دهند. در این بررسیها پیشرانه‏های رشد شناسایی می‏گردند. همچنین مشخص می‏شود که چه نوع استراتژی هایی برای رشد توسط شرکتهای کوچک موفق اتخاذ می‏شوند.به نقل از مجله «فورچون»، دغدغه اغلب کارآفرینان بیش از آنکه تنظیم سازمان باشد،ساختن آن است. برای آنها توسعه، یک وسواس و حتی گاه یک بیماری است که مبتنی بر وسواس فکری آنها برای یافتن ثروت و ایجاد یک امپراتوری مورد توجه قرار می‏گیرد (1).استراتژی هایی که به تداوم و بقا شرکت می‏انجامند کمتر مورد توجه قرار گرفته‏اند و این در حالی است که «تلاش برای تداوم و بقا» متداولترین اتفاقی است که در تعداد زیادی از شرکتهای کوچک روی می‏دهد (2). از طرفی برای اکثر مالک مدیران رشد و توسعه اولویت اصلی محسوب نمی‏شود. «پیتر دراکر» نیز معتقد است «مزایای کوچک بودن در حال افزایش است. زمانی که نگاه می‏کنید که چه کسی صادر می‏کند در می‏یابید که شرکتهای بزرگ نیستند که تنها عالی عمل می‏کنند اما به غیر از چند شرکت بزرگ تمامی کالاهای صادراتی در شرکتهای متوسط ساخته می‏شوند که بسیار تخصصی هستند. من فکر می‏کنم شرکتهای بزرگ محو خواهند شد اما من کسب‏وکارهای بیشتر و بیشتری را ملاحظه می‏کنم که در آن اندازه متوسط شرکتها بسیار بهتر است. تلاش برای بزرگ بودن به سهولت نتایج را پخش می‏کند و سودآوری را نابود می‏سازد.» (3)بیشترین مدل های معمول تعالی مدیریت حاصل بررسی شرکتهای بزرگ یا رو به رشدی است که خدمات و محصولاتی کاملا در معرض دید پدید می‏آورند،از این رو داستانهای موفقیت بیشتر متمرکز بر شرکتهای بزرگ بوده‏اند. روزنامه نگاران و استادان محافل علمی موفقیتهای بنگاههای بزرگ را به تصویر می‏کشند و چنین القا می‏کنند که شرکتهای کوچک بایستی از این غولها بیاموزند و تقلید کنند. در دنیای کسب‏وکار شرکتهایی در سایه قرار دارند. شرکتهایی که در سطح جهانی به فعالیت مشغولند و حتی برای دنیای تجاری ناشناخته هستند. این شرکتها توانسته‏اند بیش از 70 درصد سهم بازار جهانی را در اختیار بگیرند. هرمان سیمون در کتاب «قهرمانان پنهان» استراتژی‌ها و اقدامات شرکتهایی با چهره‏ای پنهان (low profile) و عملکرد بسیار عالی در آلمان را آشکار ساخته است. شرکتهای کوچک و متوسطی که در گوشه‏ای خاص از بازار به طور کاملا تخصصی مشغول فعالیت هستند. آنان ضمن تلاش برای بقا و تداوم همچنان بر کوچک ماندن اصرار می‏ورزند.این امر نشان می دهد که تحقیقات در مورد استراتژی های شرکتهای کوچک و متوسط بایستی تمرکز خود را از بررسی «استراتژی های رشد» بر «استراتژی های بقا و برتری در عین کوچک ماندن» تغییر دهند.تاثیر گذاری و قدرت مواجهه با محیط: بسیاری از رویکردهای کنونی استراتژی بر اتخاذ تصمیمات و سیاستهایی تاکید دارند که بر محیط بیرونی شرکت تاثیر گذار باشند. اما مالکان ممکن است احساس کنند که این امر نمی‏تواند توسط آنان محقق گردد زیرا معمولا با محیطهای پر مخاطره‏ای مواجه می‏شوند که قدرت تاثیرگذاری بسیار اندکی بر آن دارند. ناتوانی شرکتهای کوچک در تاثیرگذاری بر اتفاقات حاصل ضعف آنان در نقدینگی،توان بازاریابی و نوآوری در فرایند و محصول است. مدل های کلاسیک و استراتژی های قطعی معمولا به گونه‏ای تنظیم می‏شوند که شرکت قادر نیست تا در چهارچوب آن به فرصتها و تهدیدهای پیش بینی نشده پاسخ مناسب دهد. به نظر می‏رسد استراتژی هایی که کمتر از منطق‏گرایی دقیق برخوردار هستند و در برابر وقوع رویدادهای پیش‏بینی‏ نشده منعطف هستند کاربرد آسانتری برای مالکان داشته و از ارزش بیشتری برخوردار باشند (2).نسبت دادن برخورد انفعالی به شرکتهای کوچک از اعتبار زیادی برخوردار نیست. قهرمانان پنهان که از سوی «سیمون» معرفی شده‏اند قادر هستند با بهره‏گیری از نیروی انسانی کم و در عین حال نوآور خویش و نیز استفاده از نزدیکی به مشتری تاثیرات شگرفی بر جهت حرکت یک کسب و کار داشته باشند. گردش مالی آنان نیز آنان را از انفعال در برابر تغییرات محیط دور نگه خواهد داشت. شرکتهایی چون «بریتا» که در زمره قهرمانان پنهان قرار دارند ، قدرت خارق العاده‏ای در تغییر جهت بازارها و عدم انفعال را به نمایش می‏گذارند.مشارکت جویی و خودرایی مالک مدیران: ویژگیهای روانی مالک مدیران بر محتوای استراتژی شرکتهای کوچک و متوسط تاثیر فراوانی دارد. میزان ریسک‏پذیری، سخت‏کوشی و قابلیت ایده‏پردازی بر اساس قضاوت و تجربه و نیز اهداف شخصی و تجاری مالکان به عنوان عوامل مهم در محتوای استراتژی شرکت نقش‏آفرینی می‏کنند. در شرکتهای کوچک و متوسط رهبری مهمترین پدیده تاثیرگذار بر کسب‏وکار است.

 

 

از مطالب پیشین چنین برمی‏آید که استراتژی این شرکتها منبعث از مدل های تجویزی همراه با جزییات دقیق و مبتنی بر فرایند شناخت کامل و جامع و یا تکنیک های پیچیده نیست بلکه بیش از هر چیز مبتنی بر رویکردی منعطف و فطری برای بقا و تداوم در برابر رویدادهای حاوی فرصتها و تهدیدهای پیش‏بینی نشده و متناسب با اهداف شخصی و تجاری مالکان است. استراتژی های شرکتهای کوچک زمانی از سوی مالکان مقبول می‏افتند که سهولت اجرا را به همراه داشته باشند. شرکتهای کوچک و متوسط که رهبری بازار خویش را در دست دارند تمامی توسط مدیران اجرایی راهبری می‏شوند که هم مشارکت جو (در جزییات و امور فرعی) و هم خودرای (در اصول) هستند(3). گرایش مالک-مدیران به بهره‏گیری از توانمندیهای سایر افراد شرکت در خلق استراتژی های نو رو به افزایش است.اگرچه نبایستی به طور کامل تاثیرگذاری اندیشه‏های مالکان را در راهبردهای شرکتها انکار کرد.

نظریه تکامل تدریجی استراتژی شرکتهای کوچک و متوسط شرکتهای کوچک و متوسط که از اندیشه‏ای برای بقا و برتری برخوردارند به چه دلیلی به بازنگری در استراتژی های خود می‏پردازند؟ در تحقیق صورت گرفته در دانشگاه کمبریج تلاش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود (4). یافته‏های این تحقیق نشان می‏دهد که تصمیم به تدوین راهبرد از وقوع رویدادهای خاص به ویژه

مواجهه با بحران آغاز می‏شود. این تحقیق به چند رویداد عمده اشاره دارد.زیان‏دهی و یا در آستانه ورشکستگی قرارگرفتن مهمترین رویدادی است که شرکتهای کوچک و متوسط را وا می‏دارد تا برای تغییر جهت و سوددهی به بازنگری در استراتژی های خود بپردازند.تغییرات صورت گرفته در محیط بیرونی نیز ممکن است شرایطی فراهم سازد که شرکتها، توسعه را در دستورکار قرار دهند. در برخی موارد ممکن است با گذر زمان شرکت از تمرکز بر کسب و کار محوری خود منحرف گردد و یا در تعیین و نیز گزینش اولویتهای خود دچار سردرگمی شده باشد. تمرکز و شفافیت اولویتها، عمده‏ترین هدف مدیریت، بیان شده است.همچنین تحقیق صورت گرفته در دانشگاه «میدلسکس» (انگلستان) نشان می‏دهد که تعداد بسیار زیادی از شرکتهای کوچک و متوسط که دارای استراتژی هستند اسنادی درباره استراتژی کنونی خود تهیه نکرده‏اند. علت این امر تکامل تدریجی استراتژی توسط فرد کارآفرین عنوان شده است. تحقیق یاد شده از کاربرد مفهوم تکامل تدریجی استراتژی های «هنری‏مینزبرگ» در شرکتهای کوچک و متوسط حکایت دارد(5). در این نوع استراتژی از وجود شروط و دقت بسیار در تدوین بندبند اهداف خبری نیست.دیدگاه مالک-مدیر یک امر شخصی است که امکان تغییر کامل آن وجود دارد. به بیان دیگر، از آنجا که طراح،خود مجری نیز هست، می‏تواند مرحله به مرحله با توجه به بازخوردها و اطلاعات پیشین کارهای گذشته، به موقعیتها و فرصتهای جدید یا تهدیدهای محیط به سرعت عکس‏العمل نشان دهد(1). ظهور استراتژی های شرکتهای کوچک و متوسط حاصل درک نسبی مالک مدیران از شرایط محیطی بدون به کارگیری گسترده ابزار تحلیلی و مبتنی بر یادگیری تدریجی و نیز خلاقیت فردی است. چنین دریافتهایی حاصل مطالعه شرکتهای کوچک و متوسط معروف در انظار عمومی است. شرکتهای کوچکی که برای عموم شناخته شده هستند غالبا چنین عمل می‏کنند. با این حال، در بخش بعدی مشاهده خواهیم کرد که نوع دیگری از شرکتها موارد دیگری از چگونگی و ویژگیهای استراتژی ها در شرکتهای کوچک را آشکار می‏سازند.نظریه قهرمانان پنهان یا برندگان مرموزتعداد زیادی از شرکتهای تجاری موفق از نظر مشاوران، مجلات و محققان علوم بازرگانی پنهان مانده‏اند. در سطح زیرین داستانهای موفقیتهای تجاری و حماسه‏های نوآوریها، منبعی از عقلانیت مدیریتی مورد غفلت قرار گرفته و دسته‏ای از رقبای جهانی به طور مرموزی از نظرها دور مانده است. اگرچه تهیه نوشته یا نانوشته استراتژی در شرکتهای کوچک عمدتا واکنشی به عوامل تهدید کننده آنان است با این حال برخی دیگر از شرکتها به لحاظ تدبیر پیشین درباره مراحل نفوذ در بازارها و توسعه

 

آن و نیز انتخاب آگاهانه محصول و بازار و چگونگی تعامل با سایر عوامل،نمایشی دیگر از نامناسب بودن فرض عملکرد انفعالی را به تصویر می‏کشند. قهرمانان پنهان نشان می‏دهند که استراتژی های آنها حاصل انفعال نیست بلکه تاکتیک هایی را برای شناسایی فرصتها که درونمایه اساسی استراتژی هستند پیش‏بینی و با تجربیات انباشته شده مدیران تلفیق می کنند.این کوچکهای بزرگ در حوزه فعالیت خویش از سهم جهانی بازار حدود 70 تا 90 درصد برخوردارند آنان پیش از آنکه واژه



خرید و دانلود  آموزه