دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

آثار و فواید ذکر خدا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

آثار و فواید ذکر خدا

نفیسه فقیهى مقدس«ذکر الهى» چون نسیم فرحبخش، حیات معنوى را به انسان هدیه مى کند; قلب خسته و افسرده انسان با «یاد خدا» طراوت مى یابد و در کشاکش مشکلات و انبوه گرفتاریها به یاد معشوق است که اطمینان و آرامش را براى جانها به ارمغان مى آورد. انسانى که در هر لحظه به یاد خداوند و فقر و احتیاج خویش به ذات اقدس الهى و عقاب و ثواب باشد، در درون خویش راهى براى رشد و نمو رذائل اخلاقى و ارتکاب معاصى نخواهد گذاشت و همواره در صدد رشد و تعالى خویش مى باشد. بنابراین «ذکر و یاد خدا» از مهم ترین عوامل رسیدن به قرب الهى است که انسان را از جهان ماده به عالم معنا و معنویت مى رساند. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا * وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلًا» (احزاب / 41 – 42)اى کسانى که ایمان آورده اید، خدا را بسیار یاد کنید و او را در صبحگاه و شامگاه تسبیح کنید. مفهوم ذکر«ذکر» در لغت به معناى «یاد کردن» است، خواه با زبان باشد یا با قلب یا هردو، خواه بعد از نسیان باشد یا در ادامه ذکر. و نیز «ذکر» به معناى «حفظ شىء» است و خلاف نسیان مى باشد. به بیان دیگر، «ذکر» عبارتست از اینکه آدمى نیروى ادراک خود را متوجه یاد شده کند، یا به اینکه نام او را ببرد و یا صفات او را به زبان جارى کند و مصداق مهمتر اینکه در قلب به یاد او باشد.

طبق این معنا ذکر معناى عامى دارد که هر چیزى را شامل مى شود، امّا آنچه خداوند در قرآن کریم به آن امر فرموده، «ذکر خداوند» و «یادآورى نعمتهاى الهى» مى باشد که در سایه آن انسان غبار غفلت و دورى را از قلب خود بزداید و برجان و روح خسته خویش، با باران یاد الهى گلهاى طاعت و بندگى را برویاند. مراتب ذکرذکر مقامى بسیار بلند دارد و داراى مراتب و درجاتى است; اولین مرتبه آن، «ذکر لفظى و زبانى» است و مراد از «ذکر لفظى» حرف لقلقه زبان نمى باشد چرا که اگر توجه به معناى الفاظ نباشد هیچ ارزشى ندارد و شاهد این مدعا اینکه گاه انسان افرادى را مى بیند که در عین اینکه با زبان مشغول «ذکر خداوند» هستند، با عمل خویش مرتکب گناه و معصیتى مى شوند! و حال آنکه ذکر حقیقى، انسان را از گناه باز مى دارد. مرتبه دوم; ذکر قلبى است یعنى توجه به خداوند از دل انسان بجوشد و به زبان جارى شود، هر چند حتماً لازم نیست به زبان جارى شود. مرتبه سوم; یاد کردن خدا در تمامى احوال است و اینکه انسان حتى یک لحظه هم از یاد خدا غافل نباشد و در تمامى اوقات خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خویش بداند. با دقت در آیات و روایات بدست مى آید که اساس ذکر توجه درونى است و اینکه انسان با تمام قلب و جان خویش به ذات پاک خدا توجه کند، پیمان توجهى که انسان را از گناه باز مى دارد و به اطاعت فرمان او دعوت مى کند به همین دلیل در احادیث متعددى از پیشوایان اسلام نقل شده که منظور از ذکر خدا یادآورى عملى است. بدیهى است که انسان از همان ابتدا نمى تواند به مرحله والاى ذکر و یاد کردن خدا در تمامى احوال نایل شود بلکه با تمرین و ممارست در گفتن «الفاظ» و دقت در معانى ذکرها، کم کم «پیوسته به یاد خدا بودن» براى او حاصل مى شود و چنین نیست که «ذکر لفظى» ارزش و اعتبارى نداشته باشد، بلکه آن هم به نوبه خود مورد تأکید قرار گرفته است و منشأ آثار فراوانى مى باشد. آثار ذکر«یاد خداوند» آثار و برکات فراوانى دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است و ما در این جا به برخى از آن ها مى پردازیم: 1. مورد یاد خدا قرار گرفتن«واذکرونى اذکرکم واشکروا لى ولا تکفرون» مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و کفران نورزید. ذکر خدا معناى وسیع و مصادیق فراوانى دارد. انسانى که در تمامى لحظات زندگى به یاد ذات پاکى است که سرچشمه تمام خوبیها و نیکها مى باشد و به این وسیله روح و جان خود را پاک و روشن مى سازد، خداوند نیز در تمامى مراحل زندگى و در اوج مشکلات و سختى ها او را تنها نمى گذارد. 2. همنشینى با خداکسى که همواره به یاد خدا باشد، خداوند همنشین و جلیس او خواهد بود چنانکه در حدیث قدسى به حضرت موسى(ع) فرمود: اى موسى; من همنشین کسى هستم که مرا یاد کند، موسى سؤال کرد: روزى که هیچ پناهى نیست جز پناه تو چه کسى در پناه تو خواهد بود. فرمود: آنها که مرا یاد مى کنند و من نیز آنان را یارى مى کنم، و با هم دوستى مى کنند در راه من، پس دوست دارم آنها را، اینان کسانى هستند که وقتى بخواهم به اهل زمین بدى رسانم، آنها را یاد کرده و به خاطر آنان بدى را دفع مى کنم. . محبت خداوندانسانى که پیوسته به یاد خداست، حب الهى در قلبش جاى مى گیرد. چنانچه در زندگى روزه مره نیز چنین است که اگر انسان در تمامى ساعات و در تمامى افکار خود شخص خاصى را در خاطر داشته باشد، کم کم محبت او در قلبش حاکم مى شود. در روایت نیز آمده است. «من اکْثَر ذکر الله احبْه» هر کس زیاد خدا را یاد کند، محبت خداوند در قلبش حاکم مى شود. 4. فلاح و رستگارىاز نظر قرآن کریم ذکر خدا زمینه رستگارى انسان را فراهم مى سازد: «واذکر والله کثیراً لعلکم تفلحون» خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید. 5. افزایش برکت و حضور ملائکهاز روایات استفاده مى شود خانه اى که ذکر خدا در آن بسیار شود، برکتش بسیار مى شود و ملائکه در آن خانه حاضر و شیطانها دور مى گردند، و آن خانه براى اهل آسمانها آنچنان درخشنده است که ستارگان براى اهل زمین، و خانه اى که در آن قرآن خوانده نشود و ذکر خدا در آن نشود، برکتش کم است، ملائکه از آن خانه گریزان. 6. آرامشآرامش و اطمینان گمشده ى انسان امروزى است که در آرزوى به دست آوردن آن مى باشد قرآن کریم راه رسیدن به آرامش را به بشر معرفى مى نماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» همانا با یاد خدا دلها آرام مى گیرد. 7. دورى از شیطان آنان که به یاد خدا هستند از وسوسه هاى شیطان متأثر نمى شوند و یاد خدا سلاحى است که از آنها در برابر شیطان محافظت مى نماید. «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون»



خرید و دانلود  آثار و فواید ذکر خدا


آثار و فواید فردی اجتماعی نماز 8 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

«آثار و فواید فردی اجتماعی نماز»

آنچه مسلم است نمازی که در اسلام اینقدر ارزشمند و با اهمیّت است آثار و فواید زیادی هم از نظر فردی و هم از نظر اجتماعی دارد که ما در اینجا به چند مورد از این فواید و آثار اشاره می کنیم:

الف ـ نماز حافظ تعادل در برابر خوبی و بدی است:

نماز عامل سازنده ای است که پایداری و مقاومت انسان را در فراز و نشیبهای زندگی حفظ می کند و نمازگزار در مقابل هر خیر و شر، خوبی و بدی، خویش را حفظ نموده و به هر بادی نمی لرزد. از این رو می بینیم خداوند در قرآن وقتی طبیعت دنیا پرست انسان را تبیین می کند و خصوصیّات آن را بیان می کند، بلافاصله نمازگزاران را از آن استثناء کرده و آنان را از این رذائل منزّه می داند.1

ب ـ نماز بهترین بازدارنده از فحشاء و منکر است:

«اقم الصلوه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر»2 نماز را بپادار که نماز (انسان را) از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد» طبیعت نماز به گونه ای است که انسان را به یاد مبدأ و معاد می اندازد که این دو، بهترین ضامن اجرایی برای خودداری از کارهای زشت و ناپسند و انجام کارهای شایسته است، یعنی انسان وقتی به نماز می ایستد، تکبیر می گوید، خدا را از همه چیزی بالاتر و برتر می شمرد، به یاد نعمت های او افتاده حمد و سپاس او می گوید و او را به رحمانیّت و رحیمیّت می ستاید، به یاد روز قیامت می افتد، اعتراف به بندگی او کرده و از او یاری می جوید، راه راست یعنی راهی را که پیامبران و صدّیقین و شهیدان و صالحان رفته اند.»3 طلب می کند و از راه آنانی که مورد خشم خدا واقع شده و گمراهند به خدا پناه می برد.(مضمون سوره حمد) بعد برای خدا «رکوع می کند و در برابر او پیشانی عبودیّت بر خاک می نهد و غرق عظمت و بزرگی او می شود و خود برتربینی و خودخواهی را فراموش می کند. آنگاه شهادت به یگانگی او می دهد و گواهی به رسالت پیامبر(ص) می دهد.

بر پیامبرش درود می فرستد و از خداوند در خواست می کند که او را در زمرة بندگان صالح خود قرار دهد. مسلماً جنین انسانی که هر روز چند بار این مضامین را تکرار کند در قلب و روح او جنبشی بسوی حقّ و پاکی و جهشی بسوی تقوا پیدا می شود او از کارهای زشت دوری کند منتهی هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال برخوردار باشد، تأثیر در این بازداشتن دارد. ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه تأثیری در او نبخشد، یعنی هر چند نمازش صوری باشد نهی از فحشاء و منکر، سلسله مراتب دارد.

ج ـ نماز عالی ترین عامل تزکیه و تهذیب نفس است:

نماز در میان عبادات دیگر در تزکیه انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نماز محو کننده ی گناهان است به دلیل آیه قرآن که می فرماید:«انّ الحسنات یذهبن الّسیئات»1 «بدستی که نیکی ها، بدکاری ها را از بین می برد»

د ـ نماز نمودی از وحدت و یگانگی، امّت بزرگ است:

زیرا مسلمانان در وقت معیّن رو به جهت و قبله واحد با تشریفاتی خاص در صفوفی منظّم و یکپارچه، خداوند را پرستش می کنند تا بدین وسیله اتّحاد و یگانگی خود را در قالب امّتی که با ریسمان عبادت همه را به یکدیگر پیوند زده و متحد ساخته، نشان دهند. هـ ـ نماز برترین وسیله استعانت و کمک خواهی است که از پیشگاه خداوند بوسیله آن استمداد می نماییم.

نماز وسیله ای است که انبیاء(ع) و اولیاء الهی در رفع هر مشکلی و دفع هر شرّی و دورماندن از هر دشمنی به آن متمسّک می شدند چنانکه حضرت صادق(ع) می فرمایند:«هرگاه به شما غصّه ای از غصّه های دنیا روی آورد مانعی ندارد که وضو گرفته داخل مسجد شوید پس دو رکعت نماز بخوانید و دعا کنید و رسول خدا(ص) هرگاه غمگین می شدند به نماز پناه می بردند و علی(ع) هرگاه چیزی او را دلتنگ می کرد به نماز پناه می برد. آری نماز انسان را به قدرت لایز الی پیوند می دهد که همة مشکلات برای او سهل و آسان می شود همین احساس، سبب می شود که انسان در برابر حوادث، نیرومند و خونسرد باشد. انسان وقتی در برابر وقایع و حوادث سخت و مشکلات طاقت فرسا قرار می گیرد و نیروی خود را برای مقابله با آن ها ناتوان می بیند، نیاز به تکیه گاهی دارد که از هر جهت نامحدود و بی انتها باشد. نماز، او را با چنین مبدئی مربوط می سازد و با اتّکاء به او می تواند با روحی مطمئن و آرام امواج سهمگین مشکلات را در هم بشکند و با یاد خدا و تقرّب به او به هدفی که می خواهد برسد.

«نماز و تشریفات»

در روایات اسلامی می خوانیم که امامان ما برای نماز لباس مخصوص داشتند، لباس شرف یابی به حضور خداوند به خصوص نماز عید و جمعه را با لباس مخصوص برگزار می کردند. در نماز باران سفارش شده که امام جماعت لباس خود را وارونه بپوشد تا نشانة تذلل و خشوع بیشتری باشد. پارچه ای همانند حوله (هنگام نماز) بر دوش اندازد و این دستورها به ما نشان می دهد که حال نماز یک سری آداب و تشریفات مخصوص به خود دارد. نه تنها نماز بلکه هر امر مقدسی. موسی(ع) هم برای گرفتن آیات تورات نیز باید چهل شبانه روز مراسم و مناجات هایی در کوه طور داشته باشد. نماز یک پر از معنوی است که بدون آمادگی های همه جانبه امکان ندارد، تمام آداب و شرایط و احکام نماز را بتوان نشانة اهمیّت آن دانست و آن را به یک آداب رسمی همراه با تشریفات ویژه تشبیه کرد امام رضا(ع) لباسی را که در آن یک میلیون رکعت نماز خوانده بودند به «دعبل» شاعر انقلابی که بیست سال فراری دستگاه بنی عباس بود و در سنّ حدود 90 سالگی بعد از نماز صبح شهید شد جایزه دادند و مردم شهرستان قم برای خریداری آن لباس پول ها دادند ولی «دعبل» آن را نفروخت.

«نکات تربیتی نماز»

الف ـ نماز و طبیعت

نماز تنها یک توجّه قلبی نیست، عملی است همراه با مردم و با بهره گیری از طبیعت: باید به آسمان نگاه کرد تا وقط نماز را شناخت، به ستارگان نگریست تا قبله را شناخت، به آن توجه کرد تا پاک و مطلق و حلال و تمیز باشد، به خاک دقّت کرد تا برای سجده و تیمّم شرایط لازم را داشته باشد. عبادات الهی بدون طبیعت نمی شود. رسول اکرم(ص) سحرها به آسمان و ستارگان نگاه می کرد و فکر می کرد و می گفت: «ربّنا ما خلقت هذا باطلا» پروردگارا اینها را بیهوده خلق نکردی بعد به نماز می ایستاد، فکر در طبیعت یکی از راههای خداشناسی است. سعدی می



خرید و دانلود  آثار و فواید فردی اجتماعی نماز 8 ص


آثار و فواید ایمان به خدا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

آثار و فواید ایمان به خدا

بهجت و انبساط

اوّلین اثر ایمان مذهبى، از نظر بهجت زایى و انبساط آفرینى، «خوشبینى» است; خوشبینى به جهان و خلقت و هستى. ایمان مذهبى از آن جهت که تلقّى انسان را نسبت به جهانْ شکل خاص مى دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرّفى مى کند. طبعاً دید انسان را نسبت به نظام کلّى هستى و قوانین حاکم بر آن خوشبینانه مى سازد. حالت فرد با ایمان در کشور هستى، مانند حالت فردى است که در کشورى زندگى مى کند که قوانین و تشکیلات و نظامات آن کشور را صحیح و عادلانه مى داند، به حسن نیّت گردانندگان اصلى کشور نیز ایمان دارد و قهراً زمینه ترقّى و تعالى را براى خودش و همه افراد دیگر فراهم مى بیند و معتقد است که تنها چیزى که ممکن است موجب عقب ماندگى او بشود تنبلى و بى تجربگى خود او و انسان هایى مانند اوست که مانند او مکلّف و مسؤول اند.

    از نظر چنین شخصى، مسؤول عقب ماندگى او خودش است نه تشکیلات و نظامات کشور، و هر نقصى وجود دارد از آنجاست که او و امثال او وظیفه و مسؤولیّت خویش را انجام نداده اند. این اندیشه طبعاً او را به غیرت مى آورد و با خوشبینى و امیدوارى به حرکت و جنبش وامى دارد.

    دومین اثر ایمان مذهبى از نظر بهجت زایى و انبساط آفرینى، «روشندلى» است. انسان همینکه به حکم ایمان مذهبى جهان را به نور حقّ و حقیقت روشن دید، همین روشن بینى، فضاى روح او را روشن مى کند و در حکم چراغى مى گردد که در درونش روشن شده باشد، برخلاف یک فرد بى ایمان که جهان در نظرش پوچ است، تاریک است، خالى از درک و بینش و روشنایى است، و به همین سبب خانه دل خودش هم در این تاریکخانه که خود فرض کرده تاریک و مظلم است.

    سومین اثر ایمان مذهبى از نظر تولید بهجت و انبساط، امیدوارى به نتیجه خوب تلاش خوب است.

    از نظر منطق مادّى، جهان نسبت به مردمى که در راه صحیح و یا راه باطل، مى روند بى تفاوت است; نتیجه کارشان بسته است تنها به یک چیز: «مقدار تلاش» و بس.

    ولى در منطق فرد با ایمان، جهان نسبت به تلاش این دو دسته بى طرف و بى تفاوت نیست; عکس العمل جهان در برابر این دو نوع تلاش یکسان نیست، بلکه دستگاه آفرینش حامى مردمى است که در راه حقّ و حقیقت و درستى و عدالت و خیرخواهى تلاش مى کنند:

اِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ. (1)

اگر خدا را یارى کنید (در راه حق گام بردارید) خداوند شما را یارى مى کند.

اِنَّ اللّه لایُضیعُ اَجْرَ الُْمحْسِنینَ. (2)

اجر و پاداش نیکوکاران هرگز هدر نمى رود.

    چهارمین اثر ایمان مذهبى از نظرگاه بهجت و انبساط، «آرامش خاطر» است. انسان فطرتاً جویاى سعادت خویش است; آنچه مایه سعادت انسان مى گردد دو چیز است: 1. تلاش; 2. اطمینان به شرایط محیط. تکلیف انسان با خودش روشن است. از این ناحیه اضطرابى دست نمى دهد، آنچه که انسان را به اضطراب و نگرانى مى کشاند و آدمى تکلیف خویش را در باره او روشن نمى بیند جهان است.

    آیا کار خوب فایده دارد؟ آیا صداقت و امانت بیهوده است؟ آیا با همه تلاش ها و انجام وظیفه ها پایان کار محرومیّت است؟ اینجاست که دلهره و اضطراب در مهیب ترین شکل ها رخ مى نماید.

    ایمـان مذهبى به حکم اینکه به انسان که یک طرف معامله است، نسبت به جهان که طرف دیگر معامله است، اعتماد و اطمینان مى بخشد، دلهره و نگرانى نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زایل مى سازد و به جاى آن به او آرامش خاطر مى دهد.

    یکى دیگر از آثار ایمان مذهبى از جنبه انبساط بخشى، برخوردارى بیشتر از یک سلسله لذّت هاست که «لذّت معنوى» نامیده مى شود. [ لذّت هاى معنوى ] لذّت هایى است که با عمق روح و وجدان آدمى مربوط است و به هیچ عضو خاص مربوط نیست و تحت تأثیر برقرارى رابطه با یک مادّه بیرونى حاصل نمى شود، مانند لذّتى که انسان از احسان و خدمت، یا از محبوبیّت و احترام، و یا از موفّقیت خود یا موفّقیت فرزند خود مى برد که نه به عضو خاص تعلّق دارد و نه تحت تأثیر مستقیم یک عامل مادّى خارجى است.

    لذّات معنوى از لذّات مادّى، هم قوى تر است و هم دیرپاتر. لذّت عبادت و پرستش خدا براى مردم عارف حق پرست از این گونه لذّات است. عابدان عارف که عبادتشان توأم با حضور و خضوع و استغراق است بالاترین لذّت ها را از عبادت مى بردند. در زبان دین از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان حلاوتى دارد فوق همه حلاوت ها. لذّت معنوى آنگاه مضاعف مى شود که کارهایى از قبیل کسب علم، احسان، خدمت، موفّقیت و پیروزى، از حسّ دینى ناشى گردد و براى خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد .

آثار و فواید اعتقاد به قضا و قدر الهى

گفتیم عوامل مؤثّر در کار جهان که مجموعاً علل و اسباب جهان را تشکیل مى دهند و مظاهر قضا و قدر به شمار مى روند، منحصر به امور مادّى نمى باشند; یک سلسله امور معنوى نیز وجود دارند که جزءِ عوامل مؤثّر جهان اند و قهراً در تغییر و تبدیل سرنوشت مؤثّرند. مطابق این نظر، یک سلسله حساب هاى غیر مادّى نیز جزءِ حساب عالم است. مثلا حمایت از حقّ و عدالتْ یک حساب معنوى دارد ماوراى حساب هاى مادّى و محسوس. جهان به حقّ و عدالت برپاست و به حمایت کسانى که به حمایت حقّ و عدالت برمى خیزند، برمى خیزد و اجر و پاداش آن ها را ضایع نمى کند:

اِنْ تَنْصُروا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اَقْدامَکُمْ. (1)

اگر به یارى حقیقت برخیزید، حقیقت به یارى شما برمى خیزد.

اِنَّ اللّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنوا اِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ کُلَّ خَوّان کَفور. (2)

خداوند مدافع اهل ایمان است و خیانتکاران کافر نعمت را دوست نمى دارد.

وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ اِنَّ اللّهَ لَقَوِىٌّ عَزیزٌ. (3)

خداوند یارى مى کند آن کس را که او را یارى کند. خداوند نیرومند و غالب است.

    یکى از حساب هاى عالم، توکّل و اعتماد به خداست. توکّل یعنى انسان در پیمودن راه حقّ، چه از جنبه مثبت و چه از جنبه منفى، به خود تزلزل راه ندهد و مطمئن باشد که اگر در جریان زندگى هدف صحیح و خداپسند خود را در نظر بگیرد نه منافع شخصى را، اگر فعالیّت خود را متوجّه انجام وظیفه کند نه متوجّه خود، کار خود را به خدا بازگذارد، خداوند او را تحت حمایت خود قرار مى دهد.

    این ها و امثال این ها یک سلسله حساب هاى مخصوصى است که فقط در جهان بینى الهى موجود است و از نظر جهان بینى الهى جزءِ عوامل علّى و معلولى و مظاهر قضا و قدر است. بنابراین، اعتقاد درست به قضا و قدر الهى، یک نفر با ایمان را در عمل و فعالیّت صحیح، مطمئن تر و به نتیجه کارامیدوارتر مى کند. زیرا از نظر مادّى، سنن تشریعى یعنى مقرّراتى که خوب است و باید بشر به آن ها عمل کند، حساب مخصوصى در میان سنن تکوینى ندارد; حقّ و باطل، درست و نادرست، عدالت و ستم، یک جور حساب دارند; جهان نسبت به طرفداران هر یک از این ها بى طرف است. امّا از نظر الهى جهان نسبت به این امور بى طرف نیست; طرفدار اهل حقّ درستى و عدالت است. معتقد به تقدیر الهى، به حکمت و رحمت و عدالت الهى نیز معتقد است. معتقد است اگر کسى رضاى خدا را تحصیل کند، یعنى از سنّت تشریعى الهى پیروى کند که در کنف آن ها محفوظ خواهد ماند. این گونه اعتقاد به تقدیر و تدبیر الهى که نتیجه اش توکّل و اعتماد به



خرید و دانلود  آثار و فواید ایمان به خدا


آثار ترک نماز 5ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آثار نماز نخواندن

خشم خداى متعال

1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر کس نمازى را نخواند، خداوند را مى بیند که بر او خشمناک است.

تباه شدن عمل

2 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر کس نماز را از روى قصد ترک کند، خداوند عملش را تباه مى کند[1].

3 ـ زراره: از امام صادق درباره این گفته خداى جلّ جلاله پرسیدم : «هر کس به (ارکان) ایمان کفر ورزد، بى گمان عملش تباه است» ، فرمود: ترک کردن کارى که بدان اقرار دارد که از آن جمله، ترک نماز بى هیچ بیمارى و گرفتارى است.

کفر

4 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هرکس نماز را عمداً ترک کند، آشکارا کفر ورزیده است[2].

5 ـ پیمان میان ما و آنان، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند ، کافر شده است.

6 ـ کسى که نماز نمى گزارد، دین ندارد.

7 ـ کسى که نماز نمى گزارد، بهره اى از دین ندارد[3].

8 ـ (مرز) میان کفر و ایمان ، جز ترک نماز نیست.

9 ـ (مرز) میان بنده و کفر، ترک نماز است.

10 ـ هرکس نماز را ترک کند و به پاداش آن امید نورزد و از عذابش نهراسد، اهمیت نمى دهم که یهودى، مسیحى و یا مجوس بمیرد.

11 ـ میان مسلمان و کفر ، جز این نیست که نماز واجب را از روى قصد ترک کند و یا به جهت سبک شمردن آن را نخواند.

12 ـ امام صادق علیه السّلام : مردى نزد پیامبر آمد و گفت: اى پیامبر خدا، مرا سفارش کن. فرمود: نماز را از روى قصد وامگذار که هر کس آن را از روى قصد ترک کند، دین اسلام از او وا رهیده است. (مسلمان نیست)[4].

13 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله ـ در سفارش به معاذ ـ : هرگز نماز واجب را از روى قصد ترک مکن ، که هر کس نماز واجب را از روى قصد ترک کند، خداوند تعهدى دربرابر او ندارد[5].

14 ـ امام صادق علیه السّلام ـ به کسى که از گناهان بزرگ پرسیده بود ـ فرمود: ترک کردن نماز از روى قصد یا هر آنچه خداى جلّ جلاله واجب کرده است؛ زیرا پیامبرخدا صلّى الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز را از روى قصد ترک کند ، از پیمان خداوند جلّ جلاله و پیمان پیامبرش ، بیرون رفته است.

15 ـ امام علىّ علیه السّلام : تفاوت میان مؤمن و کافر، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند و ادعاى ایمان کند، عملش او را تکذیب مى کند و گواهى از خودش بر خود اوست.

16 ـ امام صادق علیه السّلام ـ در پاسخ به این پرسش : چگونه زناکار را کافر نمى نامید و ترک کننده نماز را کافر مى نامید و دلیل آن چیست؟ ـ فرمود: چون زناکار و مانند آن، به جهت غلبه شهوت آن را انجام مى دهد و ترک کننده نماز فقط از روى سبک شمردن ، آن را ترک مى کند.

آثار و عواقب ترک نماز

تـرک نماز در دنیا و آخرت عواقب تلخى دارد. در قیامت, اهل بهشت از دوزخـیـان مى پرسند: چه چیزى شما را روانه جهنم کرد؟ یکى از پـاسـخ هایشان این است که ما پاى بند به نماز نبودیم.9 در جایى دیگر به نمازگزارانى که در نمازشان سهل انگاراند; یعنى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند, مى گوید: واى بر آنان.6

رسـول خدا(ص) فرموده است: (من ترک الصلوه متعمدا فقد کفر; هرکه عمدا نماز را ترک کند, از اسلام خارج شده و کافر است.)

در جـایـى دیـگر مى فرماید: (بین العبد وبین الکفر ترک الصلوه; مرز بین بنده خدا و کفر, ترک نماز است.)7

هیچ انسان با وجدان و متفکرى نیست که از ابعاد و اسرار و ظرایف نـماز آگاه باشد ولى از کنار آن ها بى اعتنا رد شود, مگر کسانى کـه بـه خـاطر غفلت و بى خبرى, توفیق سخن گفتن با خداوند را از خود سلب کرده اند.پی نوشت ها

(1) در صحیح بخارى وسنن نسایى ومسندابن حنبل چنین آمده است: «هرکس نماز عصر را ترک کند...».

(2) در عوالى اللآلى قید «آشکارا» نیست.

(3) متن دعائم الاسلام چنین است: «کسى که نماز را ترک کند نصیبى از اسلام ندارد».

(4) در الترغیب و الترهیب چنین آمده است: «از روى قصد نماز را ترک مکنید، که هر کس آن را از روى قصد ترک کند، از دین خارج شده است».

(5) در المستدرک على الصحیحین در انتهاى حدیث افزوده است : «و پیامبرش نیز تعهدى ندارد».

(6) ماعون (107) آیه4.

(7) نهج الفصاحه, روایت 1098.



خرید و دانلود  آثار ترک نماز 5ص


آثار تربیتی نماز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

آثار تربیتی نماز

نـمـاز در لـغت به معنای پرستش, نیاز, سجود, بندگی و اطاعت, خم شـدن بـرای اظـهـار بـندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین و عبادت مـخصوصی است که مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا می آورند.

معنا و مفهوم نماز نـمـاز در لـغت به معنای پرستش, نیاز, سجود, بندگی و اطاعت, خم شـدن بـرای اظـهـار بـندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین و عبادت مـخصوصی است که مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا می آورند. نـماز یعنی خدمت و بندگی, فرمان برداری, سر فرود آوردن و تعظیم کردن به نشانه احترام. نماز, داروی نسیان و وسیله ذکر خداوند است. نـمـاز, رابـطه معنوی مخلوق با خالق است. نماز یعنی دل کندن از مـادیـات و پـرواز دادن روح; یـعـنی پا را فراتر از دیدنی ها و شنیدنی ها نهادن. نماز در قرآن و حدیث فـلـسـفـه, فایده و آثار, شرایط و آداب و اوصاف نماز در آیات و روایـات بـسـیاری آمده که پرداختن به همه آن ها در این جا ممکن نـیـسـت, لـکـن بـه طور مختصر قطره ای از دریای معارف اسلامی را درباره نماز بازگو می کنیم. نماز, بزرگ ترین عبادت و مهم ترین سفارش انبیا است. لقمان حکیم پـسـرش را بـه نـمـاز تـوصـیه می کند.۱ حضرت عیسی(ع) در گهواره فـرمـود: خـدایـم مـرا بـه نـماز و زکات سفارش کرده است.۲ حضرت ابـراهـیـم(ع) هـمـسر و کودک خویش را در بیابان های داغ مکه آن هـنـگـام که هیچ آب و گیاهی نداشت, برای به پا داشتن نماز مسکن داد.۳ پـیـشـوایـان مـعـصوم ـ علیهم السلام ـ هنگام نماز رنگ می باختند. گـرچـه بـعـضـی نـمـاز را به خاطر بهشت یا ترس از عذاب جهنم می خـوانند, اما حضرت علی(ع) نه برای تجارت و ترس از آتش, بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت نماز می خواند.۴ نـمـاز, اهرم استعانت در غم ها و مشکلات است. خداوند می فرماید: از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید. نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مکتب اسلام است. پیامبر اکرم می فرماید: علم الاسلام الصلوه نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پیامبر)ص(می فرماید: موضع الصلوه من الدین کموضع الراس من الجسد نـمـاز بـرای اولـیای خدا شیرین و برای غیر آنان دشوار و سنگین است. قرآن می فرماید: وانها لکبیره الا علی الخاشعیندر اهـمـیـت نـمـاز همین بس که حضرت علی(ع)در جنگ صفین و امام حـسین(ع) در ظهر عاشورا دست از جنگ کشیدند و به نماز ایستادند. و آن گـاه کـه بـه عـلی(ع) ایراد گرفتند که چه هنگام نماز است؟ ایـشـان فرمود: ما برای همین می جنگیم تا مردم اهل نماز باشند. در زیـارت نـامـه وارث مـی خـوانیم اشهد انک قد اقمت الصلوه; شهادت می دهم که تو نماز را برپا داشتی حضرت علی)ع(درباره نماز بارها سخن به میان آورده که در این جا به چند نمونه اشاره می کنیم. الـف درباره برکات نماز می فرماید: فرشتگان, آنان را در بر می گیرند و آرامش بر آنان نازل می شود, درهای آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبی برایشان آماده می شودب) در خـطـبـه ۱۹۶ نهج البلاغه گوشه هایی از مفاسد اخلاقی هم چون کـبر و سرکشی و ظلم را برمی شمارد و آن گاه می فرماید: نماز به هـمـه وجـود انـسـان آرامـش می بخشد, چشم ها را خاضع و خاشع می گـردانـد, نـفس سرکش را رام و دل ها را نرم و تکبر و بزرگ منشی را محو می کند. ج)هـم چـنین در نامه ای به محمد بن ابی بکر می نویسد: نماز را در وقـت مـعین آن به جای آر و به خاطر آسوده بودن از کار نماز, پیش از وقت معین آن را برپای مدار و آن را واپس مینداز.۸ آداب نماز و آثار تربیتی آن شـرایـط و آداب نماز به قدری زیاد است که تمام نظام ها و روابط انـسـانـی را بـه طور خودکار تنظیم و اصلاح می کند. توجه به همه آثـار تـربیتی نماز کار مشکلی است ولی ما چند نمونه آن را بیان می کنیم: ۱. ادب در بـرابـر سـخـن امـام جماعت; در نماز جماعت وقتی امام مشغول خواندن حمد و سوره است باید ساکت باشیم. ۲. مـراعات حقوق دیگران; آب وضو, مکان نمازگزار و لباس او باید حـلال و از مـال دیگران و غصبی نباشد; حتی اگر از مال خمس نداده لباس تهیه کند, نمازش باطل است. ۳. تـغـذیـه و بهداشت نمازگزار; اگر نمازگزار از مشروبات الکلی اسـتـفـاده کـرده باشد, تا چهل روز نمازش مورد قبول نیست. لباس نـمـازگـزار نیز باید پاک باشد و بهتر است به هنگام نماز عطر و مسواک زد و موها را شانه کرد. ۴. همسرداری کسی که به همسر خود نیش بزند, نمازش قبول نیست. ۵. ولایت کسی که اهل نماز است ولی تسلیم طاغوت ها است و ولایت و حـکـومـت رهـبـران اسلامی را پذیرا نیست, نمازش قبول نیست; گرچه تمام عمر در کنار کعبه باشد. ۶. نـظـم و ترتیب; در تمام کلمات و کارهای نماز نظم و ترتیب به چشم می خورد. ۷. انـعطاف و هم آهنگی; امام جماعت باید با مردم هم آهنگ باشد; بـه ایـن معنا که مراعات ضعیف ترین افراد را بکند. اگر کسی دیر بـه جماعت رسید, امام باید



خرید و دانلود  آثار تربیتی نماز