لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
طوفان گنو
با ورود طوفان گنو به ایران این امکان بوجود آمده است که بتوان سیستم سامانه فرماندهی بحران که طراحی مدیریتی مدیران دولتی برای مهار بحرانهای در پیش رو میباشد را محک زد
متاسفانه در طی چند سال اخیر اطلاع رسانی در خصوص این سیستم مدیریتی بسیار ضعیف بوده است و ما در هیچ مجله یا بولتن رسمی یا سایت معتبری اطلاعاتی دقیق در خصوص این سیستم در دسترس نداریم و هرچه هست اطلاعات متناقض و بسیار گنگ میباشد و این می تواند به دلیل این باشد که ...
این سیستم یا بطور کامل نهایی نشده است یا اینکه در هر بحران نقاط ضعف فاحشی از خود نشان می دهد که نیازمند ویرایش هایی بنیان کن است .
هرچه که هست از بی دقتی و اهمال در اطلاع رسانی یک سیستم عالی تا ترس از بررسی و نقد یک سیستم ناکارامد بی گمان هر سیستمی در بحرانهای در پیش روی خود محک می خورد .
طوفان گنو و وقایع و حوادث در پیش رو محلی برای امتحان از از این سیستمهای مدیریتی است .
همانگونه که در طوفان کاترینای امریکا بنیان مدیریت بحران امریکا که بر اساس همین سیستم سامانه فرماندهی مدیریت بحران بود به شدت آسیب دید و نا کارامدی آن به عینه برای مدیران بر ملا شد قطعا هر سیستمی به محک اتفاقات در پیش رو سر بلند یا سیه رو در برابر مردم قرار خواهد گرفت .
طوفان گنو و باهو کلات
به دنبال وقوع طوفان گنو در استان های هرمزگان وسیستان و بلوچستان؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل ازکارشناس امور عمرانی فرمانداری چابهارگزارش داد که: براثرطغیان رودخانه ها وجاری شدن سیل روستاهای سه بخش پلان، مرکزی و دشتیاری در محاصره سیل قرار گرفته اند.
رودخانه باهوکلات که به خلیج گواتر می ریزد در بخش دشتیاری واقع است. این منطقه بسیار هموار است و درواقع سیلاب های بخش دشتیاری ازحوالی روستای کلانی به رودخانه باهوکلات هدایت می شوند. مردم در اینجا آب بهداشتی و لوله کشی شده ندارند. آب انبارهای روبازی دارند که با مهار سیلاب پراز آب می شوند و درطول سال ازاین آب برای آشامیدن وسایر نیازهای زندگی بهره می گیرند.همچنین چند گاندو –کروکودیل – در آب انبارهای روستا زندگی می کنند. مردم به یاد ندارند که این گاندوها به کسی آسیبی رسانده باشند. آنها اعتقاد دارند که گاندو نگهبان آب است. زمانی که با اهالی روستای کلانی در کناره باهوکلات رفت و آمد داشتیم همواره از خاطره سیلابی می گفتند که در اواخر دهه 60 برای مدتی این روستا را محاصره کرده بود و تنها راه ارتباط با جهان خارج استفاده از قایق و با عبور از باهو کلات و خلیج گواتر بود. برا ی بیش از شش ماه اهالی نتوانستند از محاصره سیلاب خارج شوند. بسیاری ازخانه ها به زیر آب رفت. گرفتاری اینجاست که اساسا در شرایط عادی به دلیل بدی راه و بعد مسافت معمولا کسی به این روستا وسایر روستاهای دور دست سری نمی زند.
دردوره خشکسالی تنها تانکر آب جهاد سازندگی بود که هفته ای دو مرتبه آب را به روستا می آورد و در آب انبار خالی می کرد. معلمان روستا هم که سرباز معلم بودند در دوره های چند ماهه در روستا می ماندند.راستی الان جان محمد و بقیه چکار می کنند. گاندوها که به نزدیک خانه ها نیامده اند. کودکان تاب ایستادن در آن آلونک ها را ندارند.از آنها بخواهیم که به این نگهبانان آب نزدیک نشوند. خدا کند که سیلاب زودتر در گواتر تخلیه شود. هوا گرم است. اگر برق قطع شود چه؟ این برق 5-6 سال است که به روستا آمده مردم به او عادت کرده اند.
خدا کند مدرسه ای که ساختیم تاب سیلاب را داشته باشد. نام مدرسه را فردوسی گذاشته اند. خانه بهداشت هم ساخته شد با همت محسن سلیمانی و سمیرای فراهانی. از بهورزانش خبر ندارم . خدا کند دوست محمد سالم باشد. امشب به یاد مهربانی های اهالی کلانی در بلوچستان ایران غذایی با طعم بلوچی پر از ادویه و فلفل ساختم. آرزومی