لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
برنامه ریزی درسی تلفیقی
درآمدی بر طراحی برنامه های درسی با تاکید بر رویکردهای تلفیقی
عادل پیغامی
فهرست :
· مقدمه
· چرایی رویکرد تلفیق
· انواع رویکردهای تلفیق
§ درون رشته ای موازی
§ میان رشته ای
§ چند رشته ای
§ چند رشته ای متقاطع
§ چند رشته ای متکثر
§ فرارشته ای
· فرارشته ای افقی
· فرارشته ای قائم
· فرارشته ای مورب
مقدمه :
فلسفه آموزش در گذشته صرفاً به انتقال مجموعه ای از یک دانش سازمان یافته و یا ایجاد و ارتقاء نظام ارزشی حاکم بر رفتارهای فرد و جامعه محدود می شد که این مهم در چارچوب و برنامه ای برأمده از یک نظام رشته ای با ساختاری مشخص و زنجیره ای نهادینه از مفاهیم روشها و گامهای آموزشی عملی می شد.
اما امروزه فلسفه آموزش به بیش از آنچه در گذشته بود توسعه یافته و رویکردهای جدیدی مورد استفاده قرار گرفته که در آنها اهمیت اصلی به شخص انسان داده می شود نه به مسیری که وی طی می کند . دراین برنامه ها واقعیتها و نیازهای دنیای جدید در فراسوی ساختار یکسویه نگر رشته ها جستجو شده و جزئی نگری و محدودیتهای تخصصی شدن و تقسیم علوم مطعون واقع می شود.
آشنایی با این رویکردها و چرایی آنها برای برنامه ریزان درسی بویژه در دانشکده ها و موسساتی که در پی دستیابی به مرزهای جدید و خلق بایسته های خاص در عرصه علوم بویژه علوم انسانی هستند لازم و کارآمد است.
دراین نوشته به اختصار و ایجاز تمام به معرفی اجمالی آنها می پردازیم.
1) چرایی رویکرد تلفیق :
عوامل و بستر موثر در ظهور رویکردهای تلفیقی و عنایت به نظامهای غیر رشته ای را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
الف) انسان و پیچیدگیهای آن و همچنین طبیعت و ابعاد مختلف آن و تعدد و تکثر رهیافتها, روشها و ابعادی که می توان آنها را در بررسی از واقعیت های فیزیکی یا انسانی مورد توجه قرار داد و از سوی دیگر لازمه منطقی رشد و پیشرفت در علوم که به انقسام موضوعی و روشی درعلوم منجر شده, موجب می شود که دانش سازمان یافته ( دیسیپلین ) یا علوم متعارف نتوانند به خوبی بر واقعیت منطبق شده و الگو و آینه ای گویا و شناسنده از آن باشند. فلذا برنامه ریزان و طراحان آموزشی با تفطن براین موضوع به تلفیق رشته ها و معارف بشری دست می زنند تا یافته های جدیدی را در عرصه علم و فن آوری کسب کرده باشند و به یکسری مسائل جدید, مستحدثه و چند وجهی, پاسخهای درخور یابند.
ب) رشد بیش از حد و روز افزون مرزها در علوم موجبات تبعاتی شده که نیاز محیط های علمی به برنامه های غیر رشته ای را توجیه و تثبیت کرده است. این تبعات عبارتند از :
- دگماتیزم و فانتسیزم[1] که به تبع تخصصی شدن در عرصه علوم پیدا شده است .
- جزئی نگری , غیر واقع نگری و یکسویه نگری ناشی از تقطیع علم
- حاکمیت روشها و مبادی انتزاعی و تجریدی فارغ یا حتی مغایر با واقعیت بویژه ناشی از تحویل گرایی مفرط1
- حاکمیت نوعی بی اطلاعی و بی فایدگی هر یک از رشته ها نسبت به سایر رشته ها و فقدان هرگونه تعامل و تاثیر و تاثر مثبت میان رشته ها
- عدم اطلاع و استفاده از مواهب مربوط به جامعیت و سازگاری درونی علم و نادیده انگاشتن دیدگاه کل گرایانه
- افزایش کارآمدی علوم در دستیابی به اهداف چند وجهی و متکثر
- عدم وجود شرایط انتقال علوم فراگرفته شده به موقعیتها و نظامهای مختلف
ج) تولید علوم مطلوب ، که می توان جریانات موجود در این عرصه را در سه دسته جریانات مسیحی ، جریانات پست مدرن و جریانات اسلامی که در پی تعریف و تبیین علوم اسلامی نوین هستند, خلاصه کرد.
د) دریافت این حقیقت که نظامهای محتوایی رشته ها در واقع و ابتدا نوعی طبقه بندی عملی برای دانش و موضوعات تحقیقی – پژوهشی وابسته به آن رشته به شمار می رفته و الزاماً به معنای مبنایی برای سازماندهی آموزشی نمی تواند مفید و ضروری واقع شود.
درمجموع رویکردهای تلفیقی در پی این هستند که با ارائه سازماندهی خاصی از آموزش ، فرصتهایی را برای فراگیران فراهم سازند تا با اصول ، مبادی ، روشها و موضوعات متنوع در قلمروهای متعدد آشنا شوند. و این البته به معنای نفی محاسن و فواید نظامهای رشته ای نیست. رویکرد رشته ای به علت برخورداری از آگاهی سازمان یافته از حقیقت از طریق مفاهیم و الگوهای مربوط و رشد تدریجی و منطبق بر مسیر تعریف شده ، اثر اطمینان بخشی بریادگیرنده دارد.
رویکرد رشته ای ، یادگیرنده و یاددهنده را مستقیماً با ساختاری منطقی مواجه می کند که خودبخود توالی زنجیره مفاهیم , پیش نیازهای موضوعی و روشی خاص را رعایت کرده و از طریق مفاهیم و الگوها , ساختارهای حقیقت را آشکار می کند. و این خود امتیازی قابل توجه است که نباید در رویکردهای تلفیقی رقیب مورد غفلت واقع شود. در واقع ساختار منطقی علم بی فایده نیست بلکه بحث در شیوه استفاده از آن و مهارتهای بدست آمده برای یادگیرنده است. لذ ا « ساختار منطقی یک علم »و « سازماندهی مهارتها » دو متغیری هستند که در یک برنامه درسی خوب همزمان باید مورد عنایت باشند و ترکیب بهینه ای از آنها مورد استفاده برنامه ریز واقع شود.
لازم بذکر است در ادبیات نوپای برنامه درسی تلفیقی که در ایران وجود دارد ، عمدتاً اصطلاح « میان رشته ای » معادل همه رویکردهای غیر رشته ای و تلفیقی بکار می رود که چندان مقرون به دقت و صحت نیست و در ادامه این نوشته خواهیم دید که رویکردها میان رشته ای یکی از حالات متصور برای برنامه نویسی تلفیقی می باشد.
2) انواع رویکردهای تلفیق
بطور کلی و براساس نمودار شماره یک صفحه آتی ،رهیافتهای موجود در طراحی برنامه های درسی به حصر عقلی در دو دسته رهیافتهای رشته ای1 و رهیافتهای غیر رشته ای2 تقسیم بندی می شوند. رهیافتهای غیر رشته ای نیز خود به دو دسته رویکردهای تلفیقی با محوریت رشته و رویکرد تلفیقی بدون محوریت رشته دسته بندی می شوند
رهیافتهای طراحی در برنامه های درسی
رهیافت رشته ای (Disciplinary Approach) رهیافت غیر رشته ای ( تلفیقی) (Non-Disciplinary Approach)
رویکرد درون رشته ای موازی3
رویکرد میان رشته ای4
تلفیق بامحوریت رویکرد چند رشته ای5 رویکرد چند رشته ای متقاطع6
رویکرد چند رشته ای متکثر7
تلفیق بدون محدودیت رشته یا رویکرد فرارشته ای8
فرا رشته ای افقی فرا رشته ای قائم
فرا رشته ای مورب