لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اپیدمیولوژی دررفتگی مادرزادی لگن نوزادان (76-1376)
سابقه و هدف: دیسپلازی یا دررفتگی تکاملی هیپ (DDH) از مشکلات شایع و جدی در نوزادان و اطفال می باشد. میزان بروز آن در نقاط مختلف دنیا از نظر جغرافیایی ، نژادی، قومی و فرهنگی متفاوت است. با آگاهی از ویژگی های اپیدمیولوژیکی بیماری و عوامل خطر در بروز آن می توان با تشخیص و درمان زودرس و مناسب به نتیجه مطلوب دست یافت و از مشکلات و خسارات فردی و اجتماعی آن کاست.
مواد و روشها: با روش نمونه گیری آسان 3498 نوزاد زنده متولد شده، در دو زایشگاه دولتی و خصوصی شهرستان بابل از نظر دیسپلازی هیپ با روش کلاسیک ORTOLANI و BARLOW معاینه شدند و موارد مشکوک و گرفتار واقعی مورد ارزیابی سونوگرافی نیز قرار گرفتند.
یافته ها: موارد مشکوک 4/6 درصد، موارد بی ثبات 7/0 درصد و در رفتگی کامل 5/0 درصد بدست آمد. جنس مونث 3 برابر بیشتر از جنس مذکر، نوزادانی که با سزارین متولد شدند 7/4 برابر نوزادان با زایمان طبیعی (0001/0p<) و نوزادان حاصل زایمان اول بیشتر از زایمانهای بعدی به دیسپلازی هیپ مبتلا بودند. تست بارلو از Specificity (8/94%) و تست اورتولانی از Sensitivity (2/91%) بیشتر در تشخیص برخوردار بود. امتحان سونوگرافی در تمام موارد در رفتگی واقعی مثبت بود. نوزادان با وضعیت بریچ هیچکدام گرفتار نبودند. گرفتاری طرف راست 2/3 برابر،طرف چپ بود. تمام نوزادان نارس مشکوک پس از انجام اقدامات تشخیصی گرفتار واقعی تشخیص داده شوند. نوزادان نارس نسبت به نوزادان رسیده بیشتر گرفتار بودند (01/0p<).
نتیجه گیری: تفاوتهایی از نظر ویژگی های دیسپلازی هیپ،یعنی سمت گرفتار، شیوع در نوزادان نارس، زایمان با وضعیت بریچ و سزارین ملاحظه شد. مانور بارلو در تشخیص بالینی اختصاصی تر و امتحان سونوگرافی وسیله مطمئن تشخیص پاراکلینیکی شناخته شد.
واژه های کلیدی: اپیدمیولوژی، عوامل خطر، تشخیص، دیسپلازی، دررفتگی،مادرزادی، هیپ، نوزاد.
دررفتگی مادرزادی لگن از جمله بیماریهایی است که تشخیص و درمان آن در اوائل دوران شیر خوارگی الزامی است . تشخیص آن در دوران نوزادی بیشتر مبتنی بر یافتههای فیزیکی و بالینی است و در سنین بالاتر علائم واضح بالینی و رادیولوژیکی دارد. در سنین بالاتر حتما نیاز به مداخله جراحی خواهد داشت به همین منظور در این پایان نامه روشهای تشخیص و نیز خلاصهای از درمان C.D.H. مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفته و این بیماری در دخترها و در طرف چپ و زایمانهای Breech و نوزادانی که پدر یا مادر آنها گرفتار این بیماریند شیوع بیشتری دارد و سعی شده است بهترین و سادهترین ترجمه از منابع مختلف و معتبر بعمل آید.
مقدمه
در رفتگی یا دیسپلازی تکاملی هیپ (DDH) از شایعترین مشکلاتی است که سیستم عضلانی و اسکلتی اطفال را گرفتار می سازد. ضایعه به صورت طیف وسیعی از پاتوآناتومیکی تظاهر می کند که بین دیسپلازی خفیف تا دررفتگی کامل متغیر است (2 و1). علت DDH به درستی شناخته شده نیست، تئوریهای مختلف چون عوامل ژنتیکی، هورمونی،مکانیکی،جغرافیایی همراه با Hemotypology و عوامل دیگر مطرح گردیدند (1). میزان بروز DDH در نقاط مختلف دنیا متغییر است، بطوریکه در کانادا (5/88 در هزار)، نژاد Lapps یا بومیان امریکا (50-30 در هزار)، آلمان (50-20 در هزار) و سفیدپوستان نیویورک (5/15 در هزار)، در سیاهان امریکا (9/4 درهزار)، انگلیس (5/1 در هزار) و جنوب چین (1/0 درهزار) و مصونیت در یهودیان اتیوپی (2) و نوزادان آفریقائی گزارش گردید. این اختلاف فاحش موید تأثیر عوامل نژادی و ژنتیکی ، جغرافیائی و فرهنگی (3) در بروز DDH می باشد. گذشته از عوامل ذاتی و محیطی، عواملی چون زمان معاینه نوزاد، روش ارزیابی بالینی و پاراکلینیکی ، تجربه و مهارت معاینه کننده نیز در میزان بروز DDH موثر می باشند. عوامل متعددی تحت عنوان عوامل خطر، مثل جنس نوزاد، اولین فرزند، نمایش بریچ، زایمان با روش سزارین، الیگوهیدرآمنیوس اثر محافظتی دارد، دوقلویی و چند قلوئی (Crowding phenomen)، ناهنجاری اسکلتی مثل تورتیکولی، انحراف پا، شاخصهایی هستند که به عنوان زنگ خطر برای معاینه کننده محسوب می شوند. در صورت مشاهده شاخصهای یاد شده پزشک باید نوزاد را از نظر بالینی و پاراکلینیکی مخصوصاً سونوگرافی دقیقاً ارزیابی نماید (4). DDH از جمله بیماریهای عضلانی ـ اسکلتی می باشد که با آشنایی از عوامل اپیدمیولوژیکی و عوامل خطر در بروز آن و با یک برنامه بیماریابی منظم (Awell organized