لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 77
مقدمه
از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دنیای غرب از راهبردها، فنون و شگردهای متنوع و متعددی بهره جست تا هم از گسترش دامنه نفوذ انقلاب در بین ملل دیگر جلوگیری کند، و هم زمینه را برای سلب هویت اسلامی و انقلابی اقشار مختلف، به ویژه قشر جوان، و مسخ باورها و ارزشهای بنیادی جامعه مهیا سازد. برای تحقق هدف اخیر، به ویژه در سالهای پس از ایان تهاجم نظامی عراق برخوردار از حمایت غرب، از روش پراثری به نام «تهاجم فرهنگی» سود جست.
غرب در تهاجم فرهنگی خود علیه ایران، تلاش کرد تا با اقدامات از پیش تعیین شده و منظم « نظام فرهنگی» برخاسته از انقلاب اسلامی را تضعیف، و به جای آن «نظام فرهنگی حاکم بر جهان غرب» را برجای آن بنشاند. او برای تحقق این هدف کلان، با بهره گیری از روشهای متعدد آموزشی، تبلیغی، تهییجی و انتشاراتی، برای تضعیف ارزشهای دینی مردم ایران ( از طریق تضعیف روحانیت، با اشاعه فساد، ترویج ایدئولوژیهای غیر دینی)، تغییر نگرش نوجوانان و جوانان نسبت به دنیای غرب و تحقیر فرهنگی ( از طریق تحقیر مفاخر ملی، معرفی و ترویج الگوهای غربی، تحقیر توانمندی های مردم ایران، ترویج از خود بیگانگی و ...) تلاشها و اقدامات گسترده ای طراحی و اجرا کرد. آشکار است که غرب به دلیل بهره گیری از ابزارها و رسانه های مختلفی نظیر شبکه های ماهواره ها، فیلم ها، تصاویر و نوارهای کاست مغایر با فرهنگ اسلامی، خبرگزاریهای جهانی ( استکبار خبری) و رادیوها، و برنامه ریزی حساب شده برای اوقات فراغت نوجوانان و جوانان، توانسته است حجم وسیعی از نوجوانان و جوانان کشورمان را مخاطب قرار دهد و برارزشها، هنجارها و نگرشهای آنان تاثیر بگذارد.
اما در مقابل نیروی مقاومت بسیج نیز با فعالیت ها و اقدامات فرهنگی و آموزشی خود به مقابله با تهاجم فرهنگی غرب پرداخته است. این نیرو، برای مقابله با تهاجم فرهنگی از راهبردها، فنون و روش های مختلفی استفاده نموده است. از جمله راهبردها و فنون مورد استفاده بسیج می توان به راهبردهای « ایمن سازی» ، «مبارزه مستقیم فرهنگی« و «ترویج اشاعه اندیشه های نو» ، و از میان فنون، به تقویت بنیه فرهنگی، رعایت بهداشت فرهنگی، تقویت عزت نفس و خودباوری، غنی ساختن اوقات فراغت، و ممانعت از ترویج ابزارها ضد فرهنگی اشاره نمود. همچنین، نیروی مقاومت بسیج برای مقابله با تهاجم فهرنگی، و افزایش طراز و غنای فرهنگی نوجوانان و جوانان از روشهای مختلفی نظیر آموزش، اردو، تبلیغات و جز آن استفاده نموده است.
با وجود این، میزان اثر بخشی اقدامات فرهنگی بسیج تاکنون به صورت دقیق و منظم مورد بررسی قرار نگرفته است. از همین روی، مسئولان فرهنگی بسیج برای بررسی میزان اثر بخشی اقدامات و فعالیت های خود شرایط را برای اجرای این پروژه مهیا ساختند. مطمئناً نتایج این تحقیق آنان را از میزان اثر بخشی اقدامات فرهنگی آگاه خواهد ساخت.
طرح مسئله
پس از تشدید تهاجم فرهنگی غرب، مجلس شورای اسلامی در مهرماه سال 1370 با تصویب لایه ای بخشی از ماموریت « مبارزه و مقابله با تهاجم فرهنگی» را به نیروی مقاومت بسیج واگذار نمود. بسیج، نیز که در دوران تهاجم نظامی به شکلی اعجاز انگیز با عاملین استکبار جهانب به مبارزه و مقابله برخاسته بود، بلافاصله پس از تصویب مجلس در پی چاره برآمد، اما، این بار به خوبی می دانست که دشمن به شکلی فراگیرتر و عمیق تر، هرچند به صورت پنهان، ارزشهای فرهنگ و انقلاب او را مورد یورش قرار داده است. از همین روی، تلاشهای استکباری و فراگیر بیشتری فراسو نهاد.و برای مثال، از همان آغاز مبادرت به تشکیل کانونهای متعددی نمود و طرحهای فرهنگی و آموزشی مختلفی، از جمله طرح میثاق، را اجرا نمود.
بسیج با انجام اقدامات فرهنگی توانست سالیانه چند میلیون نوجوان و جوان را که بیش از همه آماج تهاجم فرهنگی اند، تحت پوشش قرار دهد. و هر یک را به فراخور استعدادها، نیازها، علائق و ... در یک یا چند مقوله فرهنگی، هنری، عقیدتی، سیاسی، علمی و ... تحت آموزش قرار دهد.
بسیج در تمام این فعالیتها در صدد آن بود تا ارزشهای دینی را در نوجوانان و جوانان تقویت کند، هنجارهای مختلف را به آنان بیاموزد، اعتماد به نفس آنان را نیرومند سازد، پیوند آنان را با رهبری نیرومند سازد، و روحیه سلحشوری و مبارزه با استکبار را در آنان ایجاد کند.
اما، اگرچه چند سال از شروع ماموریت بسیج در مبارزه و مقابله با تهاجم فرهنگی غرب می گذرد، گستره اثر بخشی فعالیتهای فرهنگی بسیج در تقویت ارزشهای دینی، گسترش هنجارهای مذهبی و اخلاقی، جلوگیری از رسوخ هنجارها و ارزشهای غربی و ممانعت از تغییر نگرشهای نوجوانان و جوانان نسبت به فرهنگ اسلامی و ... همچنان ناشناخته مانده است. به همین سبب، در این تحقیق فردنگر، تلاش بر آن است تا نقش فعالیتهای فرهنگی بسیح در مقابله با تهاجم فرهنگی غرب، در سه مولفه ارزشها، هنجارها و نگرشها، مورد ارزیابی قرار گیرد.
یافته های این پژوهش اولاً به خودی خود بر دانش ما پیرامون تاثیر « فعالیتهای فرهنگی« در مقابله با « تهاجم و اشاعه فرهنگی« خواهد افزود، از همین روی، می تواند در حوزه مردم شناسی فرهنگی به عنوان یافته های بنیادی نگریسته شود. ثانیا، بانیان و عاملان فعالیتهای فرهنگی بسیج از میزان اثر بخشی اقدامات خود آگاه خواهند گشت و براساس آن می توانند فعالیتهای خویش را استمرار بخشند و یا در صدد تعدیل و اصلاح آن برآیند.