لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 118
فصل اول
مقدمه:
جنگ و اثرات ناشی از آن همواره انسان را تهدید کرده است. به طوریکه پس از گذشت سالهای متمادی از جنگ ها اثرات سوء آن هنوز در بیماران روانی دیده میشود که نه تنها زندگی خود این بیماران بلکه زندگی اطرافیان آنها را هم مختل ساخته است. از آن جا که روح آدمی با ارزش ترین چیز است، با گذشت زمان و هر چه قدر که به سمت جلو پیش می رویم و با پیشرفتهای روز افزون و توجه بیشتر به دنیای ماشین آلات روبرو می شویم ناخودآگاه روح و روان خود را فراموش می کنیم که به دنبال آن اختلالات روانی افزایش می یابند و در آینده ای نزدیک که علم و صنعت نهایت پیشرفت خود را کردند علوم انسانی بخصوص علم روانشناسی در دنیا بیشتر مطرح خواهند شد. زیرا انسان متوجه روح خسته و شکست خوردهی خود میشود.
موضوع تحقیق من در مورد بیماران اسکیزوفرنی و کنترل این بیماری با رژیم غذایی مناسب است. این بیماران اغلب مشاغل و کارهای خود را از دست می دهند و ارگان یا سازمانی که به طور جدی از آنها حمایت کند وجود ندارد و اکثر این افراد بی خانمانی را تجربه میکنند و آن میشود که ما اکثر این افراد را در خیابان ها در حال پرسه زدن می بینیم. اغلب این افراد از طرف خانواده، دوستان طرد میشوند که به دنبالش اعتیاد، بزهکاری، افسردگی، خودکشی، دیگرکشی، آزار رساندن به دیگران را به همراه دارد. از آن جا که این افراد خود را بیمار نمی دانند حاضر به همکاری با پزشک خود در زمینهی دارو درمانی نیستند و هر چه قدر که همکاری آنها با پزشک کم تر شود این بیماری حادتر خواهد شد ما خواستاریم که با روشی ساده و کم هزینه که البته قابل اجرا نیز هست زندگی واقعه ای را به این بیماران که اکثراً جوان هستند باز گردانیم.
اسکیزوفرنی
اصطلاح اسکیزوفرنی ، در تمام گروههای سنی، آن دسته از بیماریها را شامل میشود که از همان ابتدا با اختلالهای اساسی در شخصیت، تفکر، زندگی هیجانی، رفتار، علاقهمندیها و ارتباط با دیگران مشخص میشود.
اسکیزوفرنی گرایشی به کناره گیری از محیط و گسیختگی درونی در تفکر، احساس و رفتار در شخص مبتلا ایجاد میکند که منتج به ناهماهنگی بین حالت عاطفی و افکار و رفتار بیمار میشود. همچنین گرایشی به تشکیل تداعیهای ویژه در تفکر و تمایلی به برون فکنی های مرضی به وجود میآید.
تجزیة اعمال روانی در اسکیزوفرنی ذره ای است و با نوع تجزیة توده ای که در هیستری و شخصیتهای چندگانه دیده میشود کاملاً متفاوت میباشد.
توصیف بالینی اسکیزوفرنی تحت عنوانهای زیر سهولت بیشتری فراهم میکند:
کناره گیری
تجزیه و انفکاک:
الف) اختلال فکر
ب) انفکاک عاطفی
ج) انفکاک رفتاری
1- حالت پارانوئید
2- ناهنجاریهای ادراکی
در پنج ساله گذشته پیشرفت های عمده در فهم اسکیزوفرنی در سه زمینه اساسی حاصل شده است. اولاً، پیشرفت های روش های تصویرگیری از مغز، مخصوصاً تصویرگیری بارزونانس مغناطیسی (M R I )، و پالایش روش های نوروپاتولوژیک موجب تمرکز علاقه بر سیستم لیمبیک به عنوان محل فیزیوپاتولوژی اساسی اسکیزوفرنی گردیده است. نواحی مورد توجه خاص مشتملند بر آمیگدال، هیپوکامپ و شکنج پاراهیپوکامپی. تمرکز بر این نواحی مغز موجب بی توجهی به نواحی دیگر مغز نیست بلکه موجب بوجود آمدن فزاینده فرضیههائی می شود که با گسترش معلومات پایه در مورد اسکیزوفرنی قابل سنجش است. ثانیاً پس از معرفی کلوزاپین (Clozaril)، یک داروی ضد جنون آتیپیک با حداقل اثرات جانبی عصبی، پژوهشهای فراوان در مورد سایر ضد جنونهای آتیپیک، بخصوص ریسپریدون و رموکسی پراید به عمل آمده است. این داروهای آتیپیک و داروهای دیگر که در نیمه دوم دهه 1990 معرفی خواهند شد میتوانند در کاهش علائم منفی اسکیزوفرنی موثر و با بروز اثرات نامطلوب نورولوژیک معدودتری همراه باشند. ثانیاً، با بهبود درمانهای داروئی و شناخته شدن وسیع تر اساس زیست شناختی اسکیزوفزنی، از جمله عوامل روانی- اجتماعی موثر بر اسکیزوفرنی، از جمله عوامل موثر بر شروع، و نتایج درمانی پدید میآید.
تاریخچه اسکیزوفرنی
تاریخچه روانپزشکان و نورولوژیستهائی که در مورد اسکیزوفرنی قلمزده و نظریهپردازی کردهاند، همانند تاریخچه خود راونپزشکی است. ابعاد این مساله بالینی همیشه توجه صاحب نظران بزرگ را در سراسر تاریخ این رشته بخود جلب کرده است امیل کرپلین و یوگین بلولر دو شخصیت کلیدی در تاریخ اسکیزوفرنی هستند. بندیک مورل (Emil Kraepelin) (جنون زودرس) را برای بیمارانی که بیماری مهجر به زوال عقل آنان در دوره نوجوانی شروع شده بود بکار برد؛ کارل کالبام (Karl Kahlbaum) (1899- 1828) علائم کاتاتونی را شرح داد، و اوالدهکر (Ewald Hecker) (1909- 1843) رفتار بی نهایت غریب هبه فرنیک را توصیف نمود.
امیل کرپلین: امیل کرپلین اصطلاح مورل را به dementia precox لاتینیزه کرد، اصطلاحی که برفرآیند شناختی مشخص (دمانس) و شروع زودرس (پره کوز) تاکید داشت، چیزی که مشخصه اختلال است. کرپلین بیماران مبتلا به دمانس پره کوز را از بیمارانی که مبتلا به جنون منیک- دپرسیو یا پارانو یا طبقه بندی می شدند تفکیک کرد. بیماران مبتلا به دمانس پره کوز با سیر طولانی و رو به تباهی و علائم بالینی شایع هذیان ها و توهمات مشخص می شدند. نظر کرپلین در مورد سیر اسکیزوفرنی از نظر سیر رو به تباهی حتمی سوءتعبیر شده است، چون وی اعلام نمود که تقریباً 4 درصد بیماران او بهبود کامل و 13 درصد نیز بهبود موقت قابل ملاحظه پیدا کردند. بیماران مبتلا به جنون مینک دپرسیو از مبتلایان به دمانس پره کوز، با توجه به دوره های مشخص بیماری که با فواصل عملکرد بهنجار از هم جدا می شدند تفکیک می گردیدند. علائم عمده بیماران مبتلا به پارانویا هذیانهای مستمر گزند و آسیب بود اما سیر رو به تباهی دمانس پره کوز یا علائم متناوب جنون مینک دپرسیو را نداشت.
یوگین بلولر: یوگین بلولراصطلاح «اسکیزوفرنی» (schizophrenia) را ابداع کرد واین اصطلاح در منابع علمی جانشین «دمانس پره کوز» گردید. به نظر بلولر این اصطلاح بر وجود گسستگی بین تفکر، هیجان، و رفتار در